This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به فلسفه دستور ندهید
تعیین تکلیف برای فلسفه نکنید. اگر کسی برای فلسفه، دستور تعیین کرد، فلسفه را ذبح کرده است.
فلسفه منتظر ننشسته که بهش بگویید کدام طرف برو. به فلسفه اگر بگویی که از این طرف برو یا از این طرف نرو، این دیگر فلسفه نیست. ذبح فلسفه است.
جزم گرایی، تحجّر، یک سر اندیشی و از فضای فکری خارج نشدن اینها دشمن خونین فلسفه است. فلسفه باید راه خودش را برود هیچگاه به فلسفه دستور ندهید و تعیین تکلیف هم برایش نکنید.
وقتی که می گویم به فلسفه نباید دستور داد، نه دینی ها حق دارند به فلسفه دستور بدهند و نه پوزیتیویست ها
@Dr_Dinani
تعیین تکلیف برای فلسفه نکنید. اگر کسی برای فلسفه، دستور تعیین کرد، فلسفه را ذبح کرده است.
فلسفه منتظر ننشسته که بهش بگویید کدام طرف برو. به فلسفه اگر بگویی که از این طرف برو یا از این طرف نرو، این دیگر فلسفه نیست. ذبح فلسفه است.
جزم گرایی، تحجّر، یک سر اندیشی و از فضای فکری خارج نشدن اینها دشمن خونین فلسفه است. فلسفه باید راه خودش را برود هیچگاه به فلسفه دستور ندهید و تعیین تکلیف هم برایش نکنید.
وقتی که می گویم به فلسفه نباید دستور داد، نه دینی ها حق دارند به فلسفه دستور بدهند و نه پوزیتیویست ها
@Dr_Dinani
«فلسفیک کور شود، نور از او دور شود»
کورشدن فلسفی زمانی است که در یک ایدئولوژی محبوس شود یعنی تفکرش متوقف شود. وقتی تفکر متوقف شود، انسان کور میشود. مولانا چنین فلسفهای را رد میکند و مردود میداند، نه اینکه اصل تفکر فلسفی را رد کند. اصل تفکر فلسفی را هیچکس و هیچ حکیم و هیچ عارفی مردود نمیداند، از جمله خود مولانا که بارها از جریان تفکر و تعقل تمجید به عمل آورده است.
انسان زمانی کور میشود که فکرش متوقف شود و زمانی که فکر متوقف شود، نور تفکر از او دور میشود. به همین دلیل هم هست که سنبل دین و گل و لاله دین، از او رویش نمیکند. مولانا دین را اساس معرفت میداند؛ اساس توحید و معرفت، از نظر مولانا اساسی جز دین ندارد
فلسفی این هستی من، عارف تو مستی من
خوبی این، زشتی آن، هم تو نگاری صنما
در این بیت مولانا تن خودش را فلسفی میداند. این نشان میدهد که مولانا خودش، خودش را فیلسوف میداند. در واقع، او تن را به فلسفه تشبیه میکند و روح را به عرفان تشبیه میکند. فلسفه مثل تن من است. جسمانی است و این جهانی است.
تعبیر «این هستی من»، میخواهد بگوید که فلسفه این جهانی است. «عارف تو، مستی من» هم به این معناست که عرفانی که مایه مستی من است، از توست، اما اگر به خود باشم و مستی عارفانه را از تو نگیرم، در تن باقیام و در حد یک فلسفی باقی میمانم و صرفاً یک فیلسوف خواهم بود.
برگرفته از کتاب کیمیای عشق – شرح رباعیات مولانا و نی نامه در گفتگو با دکتردینانی
@Dr_Dinani
کورشدن فلسفی زمانی است که در یک ایدئولوژی محبوس شود یعنی تفکرش متوقف شود. وقتی تفکر متوقف شود، انسان کور میشود. مولانا چنین فلسفهای را رد میکند و مردود میداند، نه اینکه اصل تفکر فلسفی را رد کند. اصل تفکر فلسفی را هیچکس و هیچ حکیم و هیچ عارفی مردود نمیداند، از جمله خود مولانا که بارها از جریان تفکر و تعقل تمجید به عمل آورده است.
انسان زمانی کور میشود که فکرش متوقف شود و زمانی که فکر متوقف شود، نور تفکر از او دور میشود. به همین دلیل هم هست که سنبل دین و گل و لاله دین، از او رویش نمیکند. مولانا دین را اساس معرفت میداند؛ اساس توحید و معرفت، از نظر مولانا اساسی جز دین ندارد
فلسفی این هستی من، عارف تو مستی من
خوبی این، زشتی آن، هم تو نگاری صنما
در این بیت مولانا تن خودش را فلسفی میداند. این نشان میدهد که مولانا خودش، خودش را فیلسوف میداند. در واقع، او تن را به فلسفه تشبیه میکند و روح را به عرفان تشبیه میکند. فلسفه مثل تن من است. جسمانی است و این جهانی است.
تعبیر «این هستی من»، میخواهد بگوید که فلسفه این جهانی است. «عارف تو، مستی من» هم به این معناست که عرفانی که مایه مستی من است، از توست، اما اگر به خود باشم و مستی عارفانه را از تو نگیرم، در تن باقیام و در حد یک فلسفی باقی میمانم و صرفاً یک فیلسوف خواهم بود.
برگرفته از کتاب کیمیای عشق – شرح رباعیات مولانا و نی نامه در گفتگو با دکتردینانی
@Dr_Dinani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیکتاتوری بالاتر از عُرف نیست
هر کشور و ملتی دارای عُرف است. بسیاری از چیزها در یک عرف «خوب» است و در عرف دیگر «خوب نیست». کلاه برداشتن برای یک فرنگی، دین نیست، عُرف است. بین دین و عرف و اخلاق تفاوتهای ظریفی وجود دارد.
هیچ حاکمی زورمند تر از «عُرف» نداریم. فکر میکنید هیتلر دیکتاتور بوده است. آیا یک دیکتاتور مانند استالین میتوانست برخلاف عرف رفتار کند؟ آیا عُرف بر استالین حاکم بود یا استالین بر عُرف؟ اصلا خود شما میتوانید خلاف عرف عمل کنید؟ دیکتاتوری بالاتر از عُرف نداریم.
@Dr_Dinani
هر کشور و ملتی دارای عُرف است. بسیاری از چیزها در یک عرف «خوب» است و در عرف دیگر «خوب نیست». کلاه برداشتن برای یک فرنگی، دین نیست، عُرف است. بین دین و عرف و اخلاق تفاوتهای ظریفی وجود دارد.
هیچ حاکمی زورمند تر از «عُرف» نداریم. فکر میکنید هیتلر دیکتاتور بوده است. آیا یک دیکتاتور مانند استالین میتوانست برخلاف عرف رفتار کند؟ آیا عُرف بر استالین حاکم بود یا استالین بر عُرف؟ اصلا خود شما میتوانید خلاف عرف عمل کنید؟ دیکتاتوری بالاتر از عُرف نداریم.
@Dr_Dinani
اندیشه و اندیشیدن
کسانی که سر سازگاری با اندیشیدن ندارند، با نوعی اندیشه به مخالفت با اندیشیدن، مبادرت میکنند. ولی یک اندیشه فقط با مرگ خود میتواند در مقابل اندیشیدن، مانع ایجاد کند؛ زیرا اندیشه زنده، خود جلوهای از اندیشیدن است و جلوه از متجلی جدا نیست.
اندیشیدن در اندیشه، تعین پیدا میکند و در سخن به ظهور میرسد. سخن، ظهور اندیشه است و اندیشه، جلوهای از اندیشیدن به شمار میآید. نسبت میان اندیشه و اندیشیدن، مانند نسبت میان موجود با وجود شناخته میشود. وجود، در قالب ماهیت، موجود خوانده میشود؛ اندیشیدن نیز در قالب کلمه، اندیشه به شمار میآید.
به عبارت دیگر میتوان گفت: اندیشه، مرز اندیشیدن است؛ البته اندیشیدن از مرزها فرا میرود. هر مرزی ضمن اینکه در یک مرحله «پایان» شناخته میشود، در مرحله دیگر، آغاز به شمار میآید. هر آغازی، پایان دارد و پایانِ بدون آغاز متصور نیست.
غلامحسین ابراهیمی دینانی
متن از کتاب اندیشیدن باور یا باور به یک اندیشه
@Dr_Dinani
کسانی که سر سازگاری با اندیشیدن ندارند، با نوعی اندیشه به مخالفت با اندیشیدن، مبادرت میکنند. ولی یک اندیشه فقط با مرگ خود میتواند در مقابل اندیشیدن، مانع ایجاد کند؛ زیرا اندیشه زنده، خود جلوهای از اندیشیدن است و جلوه از متجلی جدا نیست.
اندیشیدن در اندیشه، تعین پیدا میکند و در سخن به ظهور میرسد. سخن، ظهور اندیشه است و اندیشه، جلوهای از اندیشیدن به شمار میآید. نسبت میان اندیشه و اندیشیدن، مانند نسبت میان موجود با وجود شناخته میشود. وجود، در قالب ماهیت، موجود خوانده میشود؛ اندیشیدن نیز در قالب کلمه، اندیشه به شمار میآید.
به عبارت دیگر میتوان گفت: اندیشه، مرز اندیشیدن است؛ البته اندیشیدن از مرزها فرا میرود. هر مرزی ضمن اینکه در یک مرحله «پایان» شناخته میشود، در مرحله دیگر، آغاز به شمار میآید. هر آغازی، پایان دارد و پایانِ بدون آغاز متصور نیست.
غلامحسین ابراهیمی دینانی
متن از کتاب اندیشیدن باور یا باور به یک اندیشه
@Dr_Dinani
خودت را بشناس
سقراط اساس فلسفه خود را بر یک جمله استوار ساخت و گفت: «خودت را بشناس» ابنسینا هم در آغاز نمط سوم الاشارات و التنبیهات با صراحت تمام میگوید:
ای انسان به خودت بازگرد و در خویشتن خویش تامل کن، هنگامی که در حال صحت و سلامت هستی و در برخی موارد به امور بیرون از خود آگاهی به دست میآوری، آیا چنین نیست که هرگز از خود غافل نیستی و همواره خودت برای خودت حضور داری؟
سخن ابنسینا و بیان بهمنیار
غلامحسین ابراهیمی دینانی
@Dr_Dinani
سقراط اساس فلسفه خود را بر یک جمله استوار ساخت و گفت: «خودت را بشناس» ابنسینا هم در آغاز نمط سوم الاشارات و التنبیهات با صراحت تمام میگوید:
ای انسان به خودت بازگرد و در خویشتن خویش تامل کن، هنگامی که در حال صحت و سلامت هستی و در برخی موارد به امور بیرون از خود آگاهی به دست میآوری، آیا چنین نیست که هرگز از خود غافل نیستی و همواره خودت برای خودت حضور داری؟
سخن ابنسینا و بیان بهمنیار
غلامحسین ابراهیمی دینانی
@Dr_Dinani
تفکر دائم و اندیشیدن همیشگی، جهاد در راه حقیقت است و کسی که در راه حق به جهاد بپردازد، از هدایت الهی برخوردار میشود؛ و این همان چیزی است که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم به آن بشارت داده است. «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»
کتاب فراز و فرود فکر فلسفی
غلامحسین ابراهیمی دینانی
@Dr_Dinani
کتاب فراز و فرود فکر فلسفی
غلامحسین ابراهیمی دینانی
@Dr_Dinani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک آه معشوق، صدها غم را می سوزاند
دل به عنایت او ببند و امیدوار باش که دود آه او آتش زند به خرمن ها غم؛ صدها خرمن غم در اثر دود آه معشوق میسوزد. پس نگران نباش، وقتی دود آه معشوق خرمنهای غم را می سوزاند، تو چه غمی داری؟
https://ebrahi.me/dinani
@Dr_Dinani
دل به عنایت او ببند و امیدوار باش که دود آه او آتش زند به خرمن ها غم؛ صدها خرمن غم در اثر دود آه معشوق میسوزد. پس نگران نباش، وقتی دود آه معشوق خرمنهای غم را می سوزاند، تو چه غمی داری؟
https://ebrahi.me/dinani
@Dr_Dinani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تفاوت عقل با سلیقه
بسیاری از مردم، عقل را با سلیقه اشتباه میگیرند. فکر میکنند که عقلانی بودن یعنی همان سلیقه فرد؛ سلیقه غیر از عقل است. همه آدمها عاقلاند و کار خودشان را درست میدانند؛ این سلیقه است یا عقل؟ این سلیقه است.
عقل، موازین دارد. اصلِ موازین عقل، قاعده (امتناع اجتماع نقیضین است)؛ اگر براهین شما متکی به این اصل اولی بود، سخن و برهان شما عقلانی است و در فکر شما تناقض دیده نمیشود. اگر سیستم فکری داشتی که در آن #تناقض نبود، شما متفکر بزرگی هستی.
@Dr_Dinani
بسیاری از مردم، عقل را با سلیقه اشتباه میگیرند. فکر میکنند که عقلانی بودن یعنی همان سلیقه فرد؛ سلیقه غیر از عقل است. همه آدمها عاقلاند و کار خودشان را درست میدانند؛ این سلیقه است یا عقل؟ این سلیقه است.
عقل، موازین دارد. اصلِ موازین عقل، قاعده (امتناع اجتماع نقیضین است)؛ اگر براهین شما متکی به این اصل اولی بود، سخن و برهان شما عقلانی است و در فکر شما تناقض دیده نمیشود. اگر سیستم فکری داشتی که در آن #تناقض نبود، شما متفکر بزرگی هستی.
@Dr_Dinani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیست و پنجم فروردین بزرگداشت عطار نیشابوری
شیخ عطار، #فیلسوف نیست اما از هر فیلسوفی، فیلسوفانه تر سخن گفته است.
میگوید: کافِ کفر به حق المعرفة خوشترم آید زِ فاء فلسفه / چون که این علم لزج چون ره زند بیشتر بر مردم آگه زند
@Dr_Dinani
شیخ عطار، #فیلسوف نیست اما از هر فیلسوفی، فیلسوفانه تر سخن گفته است.
میگوید: کافِ کفر به حق المعرفة خوشترم آید زِ فاء فلسفه / چون که این علم لزج چون ره زند بیشتر بر مردم آگه زند
@Dr_Dinani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به خود مردن و به حق زنده بودن
به خود باشم یا به حق؟ اگر به خودم باشم، فرعونی بیش نیستم. اگر خیلی هم زور بزنم و زحمت بکشم، می شوم فرعون؛ اما اگر به خود بمیرم و به حق زنده بشوم، بعد از آن مرگ دارم؟ این فنا که در اصطلاح عرفا میشنوید، برخی فکر میکنند، فنا یعنی اینکه خودش را بکشد یا بمیرد و... نه معنی فنای عرفا این نیست، بقا در فناست به خود بمیر و به حق زنده باش.
دکتر ابراهیمی دینانی
@Dr_Dinani
به خود باشم یا به حق؟ اگر به خودم باشم، فرعونی بیش نیستم. اگر خیلی هم زور بزنم و زحمت بکشم، می شوم فرعون؛ اما اگر به خود بمیرم و به حق زنده بشوم، بعد از آن مرگ دارم؟ این فنا که در اصطلاح عرفا میشنوید، برخی فکر میکنند، فنا یعنی اینکه خودش را بکشد یا بمیرد و... نه معنی فنای عرفا این نیست، بقا در فناست به خود بمیر و به حق زنده باش.
دکتر ابراهیمی دینانی
@Dr_Dinani
Forwarded from برنامه معرفت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادامی که انسان خود را نشناسد، به هیچ معرفتی دست پیدا نمیکند.
حتی معرفت حق، متفرع بر معرفت خود است. تقریباً همه عرفا روی این جمله تکیه کردهاند که «من عرف نفسه فقد عرف ربه» یعنی محال است که کسی خود را نشناسد و ادعا کند که خدا را شناخته است؛ محال است که کسی خود را نشناسد و ادعا کند که ذرهای از ذرات عالم را شناخته است.
در خودشناسی، مصداق کلمه «خود» تنها بدن من نیست. من تنها بدن نیستم. من کسی هستم که بدن دارم. «من»، یک امر بی تعیّنی است که شناخت آن بسیار سخت است ولی باید آن من را شناخت.
ویدئوی کامل:
https://ebrahi.me/dl
@maarefat_Dinani
حتی معرفت حق، متفرع بر معرفت خود است. تقریباً همه عرفا روی این جمله تکیه کردهاند که «من عرف نفسه فقد عرف ربه» یعنی محال است که کسی خود را نشناسد و ادعا کند که خدا را شناخته است؛ محال است که کسی خود را نشناسد و ادعا کند که ذرهای از ذرات عالم را شناخته است.
در خودشناسی، مصداق کلمه «خود» تنها بدن من نیست. من تنها بدن نیستم. من کسی هستم که بدن دارم. «من»، یک امر بی تعیّنی است که شناخت آن بسیار سخت است ولی باید آن من را شناخت.
ویدئوی کامل:
https://ebrahi.me/dl
@maarefat_Dinani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچ چیز را کوچک ندانید
یک جمله مسیر تاریخ را تغییر میدهد نه تنها یک جمله بلکه یک صحنه مسیر را عوض میکند. حتی یک قیافه؛ مورخین می گویند اگر دماغ کلئوپاترا یک مقدار درازتر بود، مسیر تاریخ گونهای دیگر بود.
کلئوپاترا معشوقه پادشاه فاتح بوده؛ اگر دماغش گونهای دیگر بود، آن پادشاه جور دیگری جنگ میکرد و فتوحات به گونهای دیگر بود پس تاریخ هم گونهای دیگر میبود.
کوچکها را کوچک ندانید. هیچ چیز را کوچک ندانید. هر جملهای جایگاه خودش را دارد. یک جمله میتواند سرنوشت تاریخ را عوض کند.
ویدئو از: @philosophyar
@Dr_Dinani
یک جمله مسیر تاریخ را تغییر میدهد نه تنها یک جمله بلکه یک صحنه مسیر را عوض میکند. حتی یک قیافه؛ مورخین می گویند اگر دماغ کلئوپاترا یک مقدار درازتر بود، مسیر تاریخ گونهای دیگر بود.
کلئوپاترا معشوقه پادشاه فاتح بوده؛ اگر دماغش گونهای دیگر بود، آن پادشاه جور دیگری جنگ میکرد و فتوحات به گونهای دیگر بود پس تاریخ هم گونهای دیگر میبود.
کوچکها را کوچک ندانید. هیچ چیز را کوچک ندانید. هر جملهای جایگاه خودش را دارد. یک جمله میتواند سرنوشت تاریخ را عوض کند.
ویدئو از: @philosophyar
@Dr_Dinani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فلسفه، حرکت است
فلسفه خیلی مخالف داشته، حالا هم مخالف دارد و خواهد داشت. گاهی مخالفان میگویند: فلاسفه شک و شبهه میکنند و این فیلسوف به آن یکی ایراد میکند و شک ایجاد میکند. اینکه به جایی نمیرسد. چندین هزار سال که فلاسفه سخن گفتهاند به کجا رسیدهاند؟ فیلسوفی میآید و حرف دیگری را باطل میکند. این به چه دردی میخورد؟
اولا وقتی یک فیلسوف در سخنان فیلسوف دیگر شک میکند، به این معنی نیست که با فلسفه مخالف است بلکه با فکر این (فیلسوف) مخالف است. اصلا خودِ همین القاء شک کردن، فلسفه است. بله فلسفه، شک هم ایجاد میکند اما به این معنی نیست که میخواهد همیشه در شکّ باقی بماند!
مدام شک میکند و بعد راه میافتد زیرا فلسفه، راه است. فلسفه، حرکت است
ویدئو از: @philosophyar
@Dr_Dinani
فلسفه خیلی مخالف داشته، حالا هم مخالف دارد و خواهد داشت. گاهی مخالفان میگویند: فلاسفه شک و شبهه میکنند و این فیلسوف به آن یکی ایراد میکند و شک ایجاد میکند. اینکه به جایی نمیرسد. چندین هزار سال که فلاسفه سخن گفتهاند به کجا رسیدهاند؟ فیلسوفی میآید و حرف دیگری را باطل میکند. این به چه دردی میخورد؟
اولا وقتی یک فیلسوف در سخنان فیلسوف دیگر شک میکند، به این معنی نیست که با فلسفه مخالف است بلکه با فکر این (فیلسوف) مخالف است. اصلا خودِ همین القاء شک کردن، فلسفه است. بله فلسفه، شک هم ایجاد میکند اما به این معنی نیست که میخواهد همیشه در شکّ باقی بماند!
مدام شک میکند و بعد راه میافتد زیرا فلسفه، راه است. فلسفه، حرکت است
ویدئو از: @philosophyar
@Dr_Dinani
اندیشه و زندگی
اگر کسی آنچنان که میاندیشد، زندگی نکند ناچار آنچنان که زندگی می کند، خواهد اندیشید.
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
@Dr_Dinani
اگر کسی آنچنان که میاندیشد، زندگی نکند ناچار آنچنان که زندگی می کند، خواهد اندیشید.
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
@Dr_Dinani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سلوک عارف با عقل است
عقل، گوهر شریف الهی است. بدون عقل هیچ کس نمیتواند کاری بکند آنجا که عقل تضییع شد، انسان هم تضییع شده است. راه معرفت عقل است اما نه عقل اقتصادی، سود اندیش و حسابگر. عقل، عقلهاست. عقل در مرتبهای محاسبههای خودش را میکند (البته این مرتبه هم مهم است)
اما عقلی هست که از این محاسبات (و مرتبههای پایینتر) بالا میرود و عرفای ما به این عقل پایبند بودند و حرکت میکردند. من به این نقطه رسیدم در کتابم (دفترعقل آیت عشق) هم نوشتم که بین عقل و عشق فاصلهای نمیبینم. عرفاء هم با عقل کار میکنند اما گرفتار عقل سود اندیش (مراتب پایینتر عقل) نمیشوند و اصلاً سلوک همین است
@Dr_Dinani
عقل، گوهر شریف الهی است. بدون عقل هیچ کس نمیتواند کاری بکند آنجا که عقل تضییع شد، انسان هم تضییع شده است. راه معرفت عقل است اما نه عقل اقتصادی، سود اندیش و حسابگر. عقل، عقلهاست. عقل در مرتبهای محاسبههای خودش را میکند (البته این مرتبه هم مهم است)
اما عقلی هست که از این محاسبات (و مرتبههای پایینتر) بالا میرود و عرفای ما به این عقل پایبند بودند و حرکت میکردند. من به این نقطه رسیدم در کتابم (دفترعقل آیت عشق) هم نوشتم که بین عقل و عشق فاصلهای نمیبینم. عرفاء هم با عقل کار میکنند اما گرفتار عقل سود اندیش (مراتب پایینتر عقل) نمیشوند و اصلاً سلوک همین است
@Dr_Dinani
Forwarded from برنامه معرفت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کُلُّ یُومٍ عاشورا به چه معنی است؟
هر روز که عاشورا نیست. پس منظور گوینده از این #سخن چیست؟ یعنی هر روز صحنه تقابل #حق و #باطل هست. همان طور که در #کربلا حق و باطل در مقابل هم قرار گرفتند، هر روز این عالم دارای حق و باطل است.
غیر از اینکه آدمها دارای حق و باطل هستند، خود انسان حق و باطل است. در هر آدمی حق و باطل هست. اصلا انسان ترکیبی است از حق و باطل؛ ترکیبی است از جنبه #رحمانی و #شیطانی . این تفابل هر روز و هر #لحظه هست.
ویدئوی کامل:
https://ebrahi.me/dn
@maarefat_Dinani
هر روز که عاشورا نیست. پس منظور گوینده از این #سخن چیست؟ یعنی هر روز صحنه تقابل #حق و #باطل هست. همان طور که در #کربلا حق و باطل در مقابل هم قرار گرفتند، هر روز این عالم دارای حق و باطل است.
غیر از اینکه آدمها دارای حق و باطل هستند، خود انسان حق و باطل است. در هر آدمی حق و باطل هست. اصلا انسان ترکیبی است از حق و باطل؛ ترکیبی است از جنبه #رحمانی و #شیطانی . این تفابل هر روز و هر #لحظه هست.
ویدئوی کامل:
https://ebrahi.me/dn
@maarefat_Dinani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اول شهریور روز بزرگداشت ابن سینا
جهت آشنایی بیشتر با دیدگاههای دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی درباره فیلسوف و عارف بزرگ «ابن سینا» کتاب «سخن ابن سینا و بیان بهمنیار» را پیشنهاد میکنیم مطالعه کنید.
@Dr_Dinani
جهت آشنایی بیشتر با دیدگاههای دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی درباره فیلسوف و عارف بزرگ «ابن سینا» کتاب «سخن ابن سینا و بیان بهمنیار» را پیشنهاد میکنیم مطالعه کنید.
@Dr_Dinani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مقیدم فارسی بنویسم
چرا متعهد هستید که فارسی بنویسید (چون زبان فلسفه در قدیم عربی بوده) و آیا بیم آن را ندارید که آثار شما از شهرت کمتری برخوردار شوند و عالم گیر نباشند؟
بله دقیقا وقتی من فارسی بنویسم، شهرت کتابهایم کمتر است و در جهان عرب (که گسترده هم هست) خوانده نمیشود. برخی از آثار من البته به زبان عربی ترجمه شده اما من از آن شهرت صرف نظر کردم که در جهان عرب بشناسند یا نشناسند؛ به حکم اینکه ایرانی هستم و برای فرهنگ ایران احترام فراوانی قائل هستم.
افتخار میکنم که ایرانی هستم و به زبان فارسی مینویسم. مهم نیست که مشهور بشوم یا خیر. همین که چند نفر از هموطنان من کتابهایم را بخوانند برای من کافی است. البته وقتی کتاب مینویسم حتما دوست دارم خوانده بشود و تواضع بیخودی نمیکنم اما همین که هموطنانم بخوانند، کافی است.
@Dr_Dinani
چرا متعهد هستید که فارسی بنویسید (چون زبان فلسفه در قدیم عربی بوده) و آیا بیم آن را ندارید که آثار شما از شهرت کمتری برخوردار شوند و عالم گیر نباشند؟
بله دقیقا وقتی من فارسی بنویسم، شهرت کتابهایم کمتر است و در جهان عرب (که گسترده هم هست) خوانده نمیشود. برخی از آثار من البته به زبان عربی ترجمه شده اما من از آن شهرت صرف نظر کردم که در جهان عرب بشناسند یا نشناسند؛ به حکم اینکه ایرانی هستم و برای فرهنگ ایران احترام فراوانی قائل هستم.
افتخار میکنم که ایرانی هستم و به زبان فارسی مینویسم. مهم نیست که مشهور بشوم یا خیر. همین که چند نفر از هموطنان من کتابهایم را بخوانند برای من کافی است. البته وقتی کتاب مینویسم حتما دوست دارم خوانده بشود و تواضع بیخودی نمیکنم اما همین که هموطنانم بخوانند، کافی است.
@Dr_Dinani