جغرافیای سرخ
ما آسمان نبودیم
اما وسیعِ دشت
دشتی که خشک
که خالی
از ما توقع باران داشت
باران نبودیم
اما به شهر، سرایت کردیم
اندوه، جای خالی باران بود
در جویهای خشک ولیعصر…
ما آن درختهای طاقنصرتِ سرکش
ما آن شکسته در صدای خیابان
ما مشتهای بسته نبودیم
اشک نبودیم
تاریخ را درست نخواندند ...
باران خیال آمدن داشت
اما
ما گردباد بودیم
ما ابرها را از ریشه کندیم
آسمان را
بردیم در میان دشت ، دار زدیم
ما مرگ بودیم
آنوقت که چاقو
به اعتماد اسماعیل پشت کرد
دروغ بودیم
آنوقت که چارهای نبود
جز اتهامِ نامت بر تارک زمان
تاریخ را درست نگفتند
ما آسمان نبودیم
باران نبودیم
خیل کشتگان خیابان نبودیم
ما
در خانه بودیم
در خانه رنگ قرمز را
از هر چه داشتیم شستیم
ما
جغرافیای سرخ مرگ بودیم
آن وقت که چارهای نبود
ما
تنها دروغ بودیم...
سپیده نیکرو
سفرهی هفتخون
@sepidehnikroo
ما آسمان نبودیم
اما وسیعِ دشت
دشتی که خشک
که خالی
از ما توقع باران داشت
باران نبودیم
اما به شهر، سرایت کردیم
اندوه، جای خالی باران بود
در جویهای خشک ولیعصر…
ما آن درختهای طاقنصرتِ سرکش
ما آن شکسته در صدای خیابان
ما مشتهای بسته نبودیم
اشک نبودیم
تاریخ را درست نخواندند ...
باران خیال آمدن داشت
اما
ما گردباد بودیم
ما ابرها را از ریشه کندیم
آسمان را
بردیم در میان دشت ، دار زدیم
ما مرگ بودیم
آنوقت که چاقو
به اعتماد اسماعیل پشت کرد
دروغ بودیم
آنوقت که چارهای نبود
جز اتهامِ نامت بر تارک زمان
تاریخ را درست نگفتند
ما آسمان نبودیم
باران نبودیم
خیل کشتگان خیابان نبودیم
ما
در خانه بودیم
در خانه رنگ قرمز را
از هر چه داشتیم شستیم
ما
جغرافیای سرخ مرگ بودیم
آن وقت که چارهای نبود
ما
تنها دروغ بودیم...
سپیده نیکرو
سفرهی هفتخون
@sepidehnikroo
14010117-2498-8-47.pdf
220.5 KB
مصاحبه با روزنامه شهروند
چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۱
لینک صفحهی روزنامه:
https://shahrvand-newspaper.ir/Default.aspx?MType=NoMobile&NPN_Id=9183&PageNO=8
@sepidehnikroo
چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۱
لینک صفحهی روزنامه:
https://shahrvand-newspaper.ir/Default.aspx?MType=NoMobile&NPN_Id=9183&PageNO=8
@sepidehnikroo
مصاحبه با خبرگزاری تسنیم
روایت مشکلات بچه مدرسهایها به زبان طنز و داستان/ "خوبها و بدها"، "صندلیبازی" و "یک راه حل ساده برای رفع بوی بد دهان"!
۱۰ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۳
«من چهارچشمی نیستم، اما نازنین که قشنگترین چشمهای دنیا را دارد و خیلیخیلی بدجنس است، مسخرهام میکند. برای همین تصمیم گرفتم امسال دیگر به مدرسه نروم. بله! من دیگر به مدرسه نمیروم!»
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه رمان کودک «دنیا» به قلم سپیده نیکرو و با تصویرگری نازنین جمشیدی به تازگی به چاپ رسیده است. این مجموعه 7 جلدی است که جلد اول و دوم آن با نامهای «دنیا و سوسک صحرایی» و «دنیا و یک مشکل بوگندو» توسط انتشارات محراب قلم (کتابهای مهتاب) روانه بازار شده است.
این مجموعه رمان، روایتی مدرسهای از دختری به نام دنیا است که به دلیل مشکلاتی که در کلاس اول داشته نمیخواهد به کلاس دوم برود. او که خود را "دستوپاچلفتی" میداند به خاطر داشتن عینک نیز مورد تمسخر قرار میگرفته است! اما با آشنایی با معلم جدید کلاس دوم همه چیز تغییر میکند. این تغییر، سرآغاز ماجراهایی تازه و جذاب برای این دختر است که جدا از طنز بودن، برای کودکان دبستانی، آموزنده است و راهکارهایی برای نحوه آموزش کودکان دبستانی برای معلمها به همراه دارد.
در بخشی از رمان اول یعنی «دنیا و سوسک صحرایی» میخوانیم: «من چهارچشمی نیستم، اما نازنین که قشنگترین چشمهای دنیا را دارد و خیلیخیلی بدجنس است، مسخرهام میکند. برای همین من تصمیم گرفتم امسال دیگر به مدرسه نروم. بله! من دیگر به مدرسه نمیروم!»
همچنین در بخشی از رمان دوم که با نام «دنیا و یک مشکل بوگندو» است، آمده است: «وای! چه بوی بدی! چطور میشود به کسی که دهنش بو میدهد، گفت باید صبحها حتماً مسواک بزند؟ اگر ناراحت بشود یا با آدم دعوا کند، چی؟»
سپیده نیکرو، نویسنده این آثار در گفتوگو با خبرنگار تسنیم درباره آموزش غیرمستقیم مفاهیم ساده تربیتی به کودکان در قالب داستان گفت: در مجموعه رمان دنیا سعی کردم بعضی از مفاهیم را برای بچهها بیشتر تشریح کنم. موضوع هر کتاب، یک چالش کلیدی است که میتواند در روند تفکر و تربیت کودکان مؤثر باشد. جلد اول که نام آن "دنیا و سوسک صحرایی" است درباره موضوع فردیت است. موضوع، صرفاً نکوهش تمسخر نیست. موضوع بیان اهمیت تفاوت داشتن است. قهرمان داستان در شرایطی قرار میگیرد که آنچه در وجود خود نفی میکند و به خاطر آن مسخره میشود در وجود دیگری میپسندد و ارزش و اهمیت پذیرش تفاوتها را به چشم میبیند.
وی ادامه داد: در جلد دوم که "دنیا و یک مشکل بوگندو" است موضوع در ظاهر بوی بد دهان است، اما چالش بزرگتر مسئله درک و پذیرش دیگری و موضوع قضاوت است. اینکه برای فهم دیگری باید به او نزدیکتر شویم و او را بشناسیم. قهرمان داستان در موقعیت انتخاب و قضاوت قرار میگیرد. میتواند از روی ظاهر قضاوت کند و تصمیم بگیرد اما برای اینکه تصمیم درستتری بگیرد باید اطلاعات بیشتری پیدا کند و با مهر و دوستی قضاوت کند. این دوستی، تفکر او را نسبت به اصل موضوع تغییر میدهد.
نویسنده مجموعه رمان "دنیا" با اشاره به اینکه این اثر روایت مشکلات بچه مدرسهایهاست بیان داشت: محتوای تمامی داستانها، چالشها و مشکلات بچهمدرسهایهاست. بچههای واقعی که در اطراف ما زندگی میکنند و هر روز دچار تضادهای مختلفاند. بعضی از موضوعات مورد توجه بچهها، خیلی فراتر از آن کلیشههایی است که والدین به عنوان تربیت به آن توجه میکنند. امیدوارم این اثر به دست بچهها و والدین آنان برسد، برایشان جالب باشد و آن را بخوانند.
نیکرو درباره موضوعات 5 جلد دیگر این مجموعه توضیح داد و گفت: 5 جلد بعدی نیز هر کدام به موضوع خاصی توجه دارند و البته به موضوعات فرعی زیادی در داستانها توجه شده است. جلد سوم این مجموعه به موضوع "اشتباه، قضاوت و مجازات" میپردازد. اینکه معلمین چطور باید بین دانشآموزان قضاوت کنند؟ آیا معلمها هم میتوانند اشتباه کنند؟ آیا کسی که اشتباه میکند یا دیگری را آزار میدهد باید طرد شود؟ چطور میشود در مورد او قضاوت کرد و ...
وی ادامه داد: موضوع جلد چهارم موضوع "مبصر بودن و لیست خوبها و بدها" است. خوبی و بدی مفهومی است که کودکان، زیاد با آن سنجیده میشوند، بیآنکه حدود روشن و مشخصی برای خوب و بد بودن وجود داشته باشد. سؤالهای زیادی در این میان مطرح است. چرا بچهها باید ساکت باشند؟ بچههایی که ساکت نمیمانند بد هستند؟ و چیزهای مشابه. موضوع دیگر که در این جلد به آن پرداختم انتقاد به «صندلی بازی» است که نقش مخربی در تربیت کودکان و زیرساختهای کارگروهی در فرهنگ ما دارد. در جلد پنجم نیز به موضوع "اضطراب و ارتباط آن با وسواس" پرداختهام و البته اهمیت این موضوع که "فرار از مشکلات"، هیچ وقت راهحل مناسبی نیست.
@sepidehnikroo
روایت مشکلات بچه مدرسهایها به زبان طنز و داستان/ "خوبها و بدها"، "صندلیبازی" و "یک راه حل ساده برای رفع بوی بد دهان"!
۱۰ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۳
«من چهارچشمی نیستم، اما نازنین که قشنگترین چشمهای دنیا را دارد و خیلیخیلی بدجنس است، مسخرهام میکند. برای همین تصمیم گرفتم امسال دیگر به مدرسه نروم. بله! من دیگر به مدرسه نمیروم!»
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه رمان کودک «دنیا» به قلم سپیده نیکرو و با تصویرگری نازنین جمشیدی به تازگی به چاپ رسیده است. این مجموعه 7 جلدی است که جلد اول و دوم آن با نامهای «دنیا و سوسک صحرایی» و «دنیا و یک مشکل بوگندو» توسط انتشارات محراب قلم (کتابهای مهتاب) روانه بازار شده است.
این مجموعه رمان، روایتی مدرسهای از دختری به نام دنیا است که به دلیل مشکلاتی که در کلاس اول داشته نمیخواهد به کلاس دوم برود. او که خود را "دستوپاچلفتی" میداند به خاطر داشتن عینک نیز مورد تمسخر قرار میگرفته است! اما با آشنایی با معلم جدید کلاس دوم همه چیز تغییر میکند. این تغییر، سرآغاز ماجراهایی تازه و جذاب برای این دختر است که جدا از طنز بودن، برای کودکان دبستانی، آموزنده است و راهکارهایی برای نحوه آموزش کودکان دبستانی برای معلمها به همراه دارد.
در بخشی از رمان اول یعنی «دنیا و سوسک صحرایی» میخوانیم: «من چهارچشمی نیستم، اما نازنین که قشنگترین چشمهای دنیا را دارد و خیلیخیلی بدجنس است، مسخرهام میکند. برای همین من تصمیم گرفتم امسال دیگر به مدرسه نروم. بله! من دیگر به مدرسه نمیروم!»
همچنین در بخشی از رمان دوم که با نام «دنیا و یک مشکل بوگندو» است، آمده است: «وای! چه بوی بدی! چطور میشود به کسی که دهنش بو میدهد، گفت باید صبحها حتماً مسواک بزند؟ اگر ناراحت بشود یا با آدم دعوا کند، چی؟»
سپیده نیکرو، نویسنده این آثار در گفتوگو با خبرنگار تسنیم درباره آموزش غیرمستقیم مفاهیم ساده تربیتی به کودکان در قالب داستان گفت: در مجموعه رمان دنیا سعی کردم بعضی از مفاهیم را برای بچهها بیشتر تشریح کنم. موضوع هر کتاب، یک چالش کلیدی است که میتواند در روند تفکر و تربیت کودکان مؤثر باشد. جلد اول که نام آن "دنیا و سوسک صحرایی" است درباره موضوع فردیت است. موضوع، صرفاً نکوهش تمسخر نیست. موضوع بیان اهمیت تفاوت داشتن است. قهرمان داستان در شرایطی قرار میگیرد که آنچه در وجود خود نفی میکند و به خاطر آن مسخره میشود در وجود دیگری میپسندد و ارزش و اهمیت پذیرش تفاوتها را به چشم میبیند.
وی ادامه داد: در جلد دوم که "دنیا و یک مشکل بوگندو" است موضوع در ظاهر بوی بد دهان است، اما چالش بزرگتر مسئله درک و پذیرش دیگری و موضوع قضاوت است. اینکه برای فهم دیگری باید به او نزدیکتر شویم و او را بشناسیم. قهرمان داستان در موقعیت انتخاب و قضاوت قرار میگیرد. میتواند از روی ظاهر قضاوت کند و تصمیم بگیرد اما برای اینکه تصمیم درستتری بگیرد باید اطلاعات بیشتری پیدا کند و با مهر و دوستی قضاوت کند. این دوستی، تفکر او را نسبت به اصل موضوع تغییر میدهد.
نویسنده مجموعه رمان "دنیا" با اشاره به اینکه این اثر روایت مشکلات بچه مدرسهایهاست بیان داشت: محتوای تمامی داستانها، چالشها و مشکلات بچهمدرسهایهاست. بچههای واقعی که در اطراف ما زندگی میکنند و هر روز دچار تضادهای مختلفاند. بعضی از موضوعات مورد توجه بچهها، خیلی فراتر از آن کلیشههایی است که والدین به عنوان تربیت به آن توجه میکنند. امیدوارم این اثر به دست بچهها و والدین آنان برسد، برایشان جالب باشد و آن را بخوانند.
نیکرو درباره موضوعات 5 جلد دیگر این مجموعه توضیح داد و گفت: 5 جلد بعدی نیز هر کدام به موضوع خاصی توجه دارند و البته به موضوعات فرعی زیادی در داستانها توجه شده است. جلد سوم این مجموعه به موضوع "اشتباه، قضاوت و مجازات" میپردازد. اینکه معلمین چطور باید بین دانشآموزان قضاوت کنند؟ آیا معلمها هم میتوانند اشتباه کنند؟ آیا کسی که اشتباه میکند یا دیگری را آزار میدهد باید طرد شود؟ چطور میشود در مورد او قضاوت کرد و ...
وی ادامه داد: موضوع جلد چهارم موضوع "مبصر بودن و لیست خوبها و بدها" است. خوبی و بدی مفهومی است که کودکان، زیاد با آن سنجیده میشوند، بیآنکه حدود روشن و مشخصی برای خوب و بد بودن وجود داشته باشد. سؤالهای زیادی در این میان مطرح است. چرا بچهها باید ساکت باشند؟ بچههایی که ساکت نمیمانند بد هستند؟ و چیزهای مشابه. موضوع دیگر که در این جلد به آن پرداختم انتقاد به «صندلی بازی» است که نقش مخربی در تربیت کودکان و زیرساختهای کارگروهی در فرهنگ ما دارد. در جلد پنجم نیز به موضوع "اضطراب و ارتباط آن با وسواس" پرداختهام و البته اهمیت این موضوع که "فرار از مشکلات"، هیچ وقت راهحل مناسبی نیست.
@sepidehnikroo
این نویسنده و پژوهشگر درباره دو جلد بعدی این مجموعه گفت: جلد ششم درباره موضوع "قلدری در مدارس دختران" است. موضوع قلدری در خیلی از داستانها محور قرار گرفته است اما بیشتر، در مدارس پسران بررسی شده که مصداق آن کتککاری و تهدید در نظر گرفته شده است، ولی آنچه در میان دختران وجود دارد نوعی قلدری احساسی با ابزار دوستی صمیمی یا گریه و خرید هدیه برای محدود کردن دوست و کنترل کردن اوست که با وجود شیوع زیاد در مدارس، به خصوص در سالهای اخیر کمتر به آن توجه شده است. جلد آخر هم به "پذیرش مسئولیت و همکاری گروهی" اختصاص دارد. البته باید بگویم تمام داستانها در قالب طنز هستند و برای من ساختار داستان و جذابیت آن نیز اولویت داشته است.
نویسنده مجموعه رمان "دنیا" با اشاره به تصویرگری در این اثر داستانی گفت: خوشحالم که گروه تولید انتشارات محراب قلم به من اعتماد کردند و اجازه دادند در فرآیند انتخاب تصویرگر و تعامل با او نقش داشته باشم. چون اغلب ناشران مایل به این هماهنگیها نیستند و میترسند همکاری مناسبی شکل نگیرد، اما در محراب قلم این طور نبود. پس از گفتوگوهای اولیه و شنیدن نظرات من در مورد شیوه کار تصویرگری، خانم نازنین جمشیدی را برای این کتاب پیشنهاد دادم؛ او هم خلاق است، هم داستانسرا و خوشبختانه از لحاظ تعهد کاری و اخلاق حرفهای نیز بسیار خوب عمل کرد.
وقتی شخصیتها را ترسیم کردند و برایم فرستادند دیدم دقیقاً همانها که در ذهن داشتم کشیدهاند. به نظرم تصویرگریها یکی از نقاط مثبت کتاب است و داستانها را تقویت میکنند. به خصوص که روح طنز داستانها را انعکاس میدهند که چنین موضوعی در تصویرگری کار آسانی نیست.
نیکرو در پایان درباره تجربه خود از حضور در کنار دانشآموزان گفت: مجموعه داستانی "دنیا" مجموع تجربه سالهای تدریس و ارتباط من با کودکان است و خیلی دوست دارم به دست بچههای دبستانی برسد. در عین حال چون پیشنهادهای زیادی برای معلمین و نحوه تدریس و تعامل آنها با دانشآموزان دارد خوشحال میشوم معلمها هم در کنار بچهها به این کتابها نگاهی بیندازند. امیدوارم گفتوگوی فرهنگی بین نوشتههای من با مدارس و کتابخانههای آنها برقرار شود.
@sepidehnikroo
نویسنده مجموعه رمان "دنیا" با اشاره به تصویرگری در این اثر داستانی گفت: خوشحالم که گروه تولید انتشارات محراب قلم به من اعتماد کردند و اجازه دادند در فرآیند انتخاب تصویرگر و تعامل با او نقش داشته باشم. چون اغلب ناشران مایل به این هماهنگیها نیستند و میترسند همکاری مناسبی شکل نگیرد، اما در محراب قلم این طور نبود. پس از گفتوگوهای اولیه و شنیدن نظرات من در مورد شیوه کار تصویرگری، خانم نازنین جمشیدی را برای این کتاب پیشنهاد دادم؛ او هم خلاق است، هم داستانسرا و خوشبختانه از لحاظ تعهد کاری و اخلاق حرفهای نیز بسیار خوب عمل کرد.
وقتی شخصیتها را ترسیم کردند و برایم فرستادند دیدم دقیقاً همانها که در ذهن داشتم کشیدهاند. به نظرم تصویرگریها یکی از نقاط مثبت کتاب است و داستانها را تقویت میکنند. به خصوص که روح طنز داستانها را انعکاس میدهند که چنین موضوعی در تصویرگری کار آسانی نیست.
نیکرو در پایان درباره تجربه خود از حضور در کنار دانشآموزان گفت: مجموعه داستانی "دنیا" مجموع تجربه سالهای تدریس و ارتباط من با کودکان است و خیلی دوست دارم به دست بچههای دبستانی برسد. در عین حال چون پیشنهادهای زیادی برای معلمین و نحوه تدریس و تعامل آنها با دانشآموزان دارد خوشحال میشوم معلمها هم در کنار بچهها به این کتابها نگاهی بیندازند. امیدوارم گفتوگوی فرهنگی بین نوشتههای من با مدارس و کتابخانههای آنها برقرار شود.
@sepidehnikroo
Forwarded from اتچ بات
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۴ اردیبهشت زادروز سپیده نیکرو
(زاده ۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ تهران) شاعر، ترانهسرا و نویسنده کودک و نوجوان
او که دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است، به عنوان شاعر و منتقد، اشعار و مقالاتی در مطبوعات منتشر کرده است.
برای انتشار مقالات نقد ادبی در ماهنامه تجربه در بخش رسانههای نوشتاری هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه نامزد دریافت جایزه شده است.
بخشی از مقاله پایاننامه او با عنوان بررسی عناصر موسیقایی شعر منثور دهه هشتاد در چهار بخش در مجله تزرو منتشر شده است.
وی مدتی به عنوان روزنامهنگار با خبرگزاری ایرنا همکاری کرد و در حال حاضر مشغول فعالیت در حوزه کودکان و نوجوان است و به تازگی رمانهایی به قلم او منتشر شده است.
آثار:
مجموعه شعر و اشتباه میکنم، نشر پینار، ۱۳۸۹.
مجموعه شعر درخت سؤال نمیکند میافتد (نامزد دریافت جایزه پروین اعتصامی) نشرچشمه ۱۳۹۵.
مجموعه شعر رگباد، انتشارات روزنه ۱۳۹۷.
سفره هفتخون، انتشارات گویا ۱۳۹۸.
قصههای حیوانکی، انتشارات گاندو ۱۳۹۸.
رمان گروه مخفی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و سوسک صحرایی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و یک مشکل بوگندو، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
ترانههای کودکانه او در آلبومی به آهنگسازی حمید متبسم در دست تولید و انتشار است.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۴ اردیبهشت زادروز سپیده نیکرو
(زاده ۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ تهران) شاعر، ترانهسرا و نویسنده کودک و نوجوان
او که دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است، به عنوان شاعر و منتقد، اشعار و مقالاتی در مطبوعات منتشر کرده است.
برای انتشار مقالات نقد ادبی در ماهنامه تجربه در بخش رسانههای نوشتاری هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه نامزد دریافت جایزه شده است.
بخشی از مقاله پایاننامه او با عنوان بررسی عناصر موسیقایی شعر منثور دهه هشتاد در چهار بخش در مجله تزرو منتشر شده است.
وی مدتی به عنوان روزنامهنگار با خبرگزاری ایرنا همکاری کرد و در حال حاضر مشغول فعالیت در حوزه کودکان و نوجوان است و به تازگی رمانهایی به قلم او منتشر شده است.
آثار:
مجموعه شعر و اشتباه میکنم، نشر پینار، ۱۳۸۹.
مجموعه شعر درخت سؤال نمیکند میافتد (نامزد دریافت جایزه پروین اعتصامی) نشرچشمه ۱۳۹۵.
مجموعه شعر رگباد، انتشارات روزنه ۱۳۹۷.
سفره هفتخون، انتشارات گویا ۱۳۹۸.
قصههای حیوانکی، انتشارات گاندو ۱۳۹۸.
رمان گروه مخفی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و سوسک صحرایی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و یک مشکل بوگندو، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
ترانههای کودکانه او در آلبومی به آهنگسازی حمید متبسم در دست تولید و انتشار است.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Telegram
attach 📎
Forwarded from حسین علیشاپور hosein alishapour
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
https://youtu.be/X3MjMujbYkI
ولاگ نمایشگاه کتاب ۱۴۰۱ - گشت و گذاری در حال و هوای نمایشگاه
@sepidehnikroo
ولاگ نمایشگاه کتاب ۱۴۰۱ - گشت و گذاری در حال و هوای نمایشگاه
@sepidehnikroo
YouTube
ولاگ نمایشگاه کتاب ۱۴۰۱ - گشت و گذاری در سالهای عمومی و کودک و نوجوان
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بالاخره بعد از آغاز بیماری کرونا به صورت حضوری برگزار شد و البته همراه با موج گرانیها و وجود نمایشگاه مجازی کتاب تهران مثل سالهای پیش از کرونا پر رونق نبود.
حقیقت این است که کتابها هم مثل تمام چیزهای دیگر خیلی گرانتر از…
حقیقت این است که کتابها هم مثل تمام چیزهای دیگر خیلی گرانتر از…
دنیای پیش از وجود اینستاگرام دنیای زیباتری بود. دستکم برای من اینطور بود. بیشتر کتاب میخواندم. کمتر اعتیاد به گوشیام داشتم. حتی ارتباط با دوستان در فیسبوک و تلگرام و ... هم مثل فضای اینستاگرام نبود.
شبها پیش از خواب و صبحها پس از بیدار شدن، اینستاگرام، زندگی من را میدزدد. بارها تصمیم میگیرم خلوتهای شبانهام را که حاصلش شعر و کلمه بود در خودم بیدار کنم اما پرش افکار ناشی از خبرهای مختلف و تصویرهای مختلف اجازه نمیدهد.
وقتی مثل دیروز خسته میشوم و اینستاگرامم را دیاکتیو میکنم ناگهان احساس میکنم در انزوای مطلق هستم. به خصوص بعد از کرونا، بیشتر روابط در چهارچوب پنجرهی اینستاگرام محدود شده است. پنجرهای پر از تصاویری که رعدآسا عبور میکنند و توهم روابط ایجاد میکنند.
از خودم میپرسم مهمترین نیازم برای حضور در اینستاگرام چیست؟ ارتباط با مخاطب؟ ارتباط با دوستان؟ با خبر شدن از حالشان؟
همهی اینها در اینستاگرام هست و نیست. حرفم را میزنم اما انگار چیزی نگفتهام. با دوستانم ارتباط دارم اما انگار ندارم. از حال آشنایانم با خبرم اما انگار نیستم. دور و نزدیکم. تنها در میان جمع. تنها در میان کلمهها. با همه دوست اما زندانی در میان صداها و
تصویرها و کلمهها ...
چه باید کرد؟ فعلا که باز انقدر کلافه شدم که صفحهام را بستم. دلم خواست در سکوت نفس بکشم. در جهان حقیقی نفس بکشم. میدانم اگر برگردم، اینستاگرام، رفتن من را با اعداد احمقانهاش مجازات میکند. من را کمتر برای دوستانم نمایش میدهد. نمیگذارد پستهای من را ببینند. حرف من را بشنوند. اما خوشحال میشوم خودم را از میان چرخدندههای جادوگرانهاش بیرون بکشم و خودم با خودم و دیگران حرف بزنم. انتخاب کنم چه ببینم. انتخاب کنم چه بنویسم و تلاش کنم آدم خودم باشم.
اگر هم مثل دفعات پیش طاقت نیاوردم و احساس تنهایی کردم و برگشتم؛ دستکم میدانم که به دغدغههایم در این رابطه احترام گذاشتهام و مدتی فضای شخصی خودم را ایجاد کردهام.
تا آن زمان به تولید ویدیو در یوتیوب ادامه میدهم و نوشتههایم را در همین کانال تلگرام به اشتراک میگذارم.
برای شنیدن شما نیز در آیدی تلگرام :
@sepidehnikrou
حضور دارم.
سپیده نیکرو
@sepidehnikroo
شبها پیش از خواب و صبحها پس از بیدار شدن، اینستاگرام، زندگی من را میدزدد. بارها تصمیم میگیرم خلوتهای شبانهام را که حاصلش شعر و کلمه بود در خودم بیدار کنم اما پرش افکار ناشی از خبرهای مختلف و تصویرهای مختلف اجازه نمیدهد.
وقتی مثل دیروز خسته میشوم و اینستاگرامم را دیاکتیو میکنم ناگهان احساس میکنم در انزوای مطلق هستم. به خصوص بعد از کرونا، بیشتر روابط در چهارچوب پنجرهی اینستاگرام محدود شده است. پنجرهای پر از تصاویری که رعدآسا عبور میکنند و توهم روابط ایجاد میکنند.
از خودم میپرسم مهمترین نیازم برای حضور در اینستاگرام چیست؟ ارتباط با مخاطب؟ ارتباط با دوستان؟ با خبر شدن از حالشان؟
همهی اینها در اینستاگرام هست و نیست. حرفم را میزنم اما انگار چیزی نگفتهام. با دوستانم ارتباط دارم اما انگار ندارم. از حال آشنایانم با خبرم اما انگار نیستم. دور و نزدیکم. تنها در میان جمع. تنها در میان کلمهها. با همه دوست اما زندانی در میان صداها و
تصویرها و کلمهها ...
چه باید کرد؟ فعلا که باز انقدر کلافه شدم که صفحهام را بستم. دلم خواست در سکوت نفس بکشم. در جهان حقیقی نفس بکشم. میدانم اگر برگردم، اینستاگرام، رفتن من را با اعداد احمقانهاش مجازات میکند. من را کمتر برای دوستانم نمایش میدهد. نمیگذارد پستهای من را ببینند. حرف من را بشنوند. اما خوشحال میشوم خودم را از میان چرخدندههای جادوگرانهاش بیرون بکشم و خودم با خودم و دیگران حرف بزنم. انتخاب کنم چه ببینم. انتخاب کنم چه بنویسم و تلاش کنم آدم خودم باشم.
اگر هم مثل دفعات پیش طاقت نیاوردم و احساس تنهایی کردم و برگشتم؛ دستکم میدانم که به دغدغههایم در این رابطه احترام گذاشتهام و مدتی فضای شخصی خودم را ایجاد کردهام.
تا آن زمان به تولید ویدیو در یوتیوب ادامه میدهم و نوشتههایم را در همین کانال تلگرام به اشتراک میگذارم.
برای شنیدن شما نیز در آیدی تلگرام :
@sepidehnikrou
حضور دارم.
سپیده نیکرو
@sepidehnikroo
تا شیراز از دروازههای باز
دروازههای شکسته و مغموم شهریام
که زادگاه من نيست
خواجوی کرمانیام در ابتدای شيراز
زائر موهای توام در کوچههای غريب تهران
در کوچههای بیبن
در کوچههای بسته
کوچههای باز
در کوچههای خلوت شهريور
-آغاز پاييز-
و نامِ من
پيش از وجود من مرده است
سپیده نیکرو
رگباد
@sepidehnikroo
دروازههای شکسته و مغموم شهریام
که زادگاه من نيست
خواجوی کرمانیام در ابتدای شيراز
زائر موهای توام در کوچههای غريب تهران
در کوچههای بیبن
در کوچههای بسته
کوچههای باز
در کوچههای خلوت شهريور
-آغاز پاييز-
و نامِ من
پيش از وجود من مرده است
سپیده نیکرو
رگباد
@sepidehnikroo
https://youtu.be/Ip5CHT9xG18
معرفی کوتاهی از سه فیلم جانوران شگفتانگیز، پیشدرآمدی بر فیلمهای هری پاتر
@sepidehnikroo
معرفی کوتاهی از سه فیلم جانوران شگفتانگیز، پیشدرآمدی بر فیلمهای هری پاتر
@sepidehnikroo
YouTube
فیلم جانوران شگفتانگیز، پنجگانهای قبل از هری پاتر
جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها (به انگلیسی: Fantastic Beasts and Where to Find Them) یک فیلم فانتزی و ماجراجویی به کارگردانی دیوید یتس و بر اساس فیلمنامهای نوشتهٔ جی.کی. رولینگ است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. این فیلم که اولین تجربهٔ فیلمنامهنویسی خانم…
مصاحبه با ایبنا درباره کارآگاه خانمجان رمان اخیرم
https://www.ibna.ir/fa/longint/322773/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B6%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D9%87%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%AD%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%87%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D9%85%DA%A9-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF
@sepidehnikroo
https://www.ibna.ir/fa/longint/322773/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B6%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D9%87%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%AD%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%87%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D9%85%DA%A9-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF
@sepidehnikroo
IBNA
داستانهای پلیسی به افزایش ضریبهوشی و حتی هوشهیجانی بچهها کمک میکنند
سپیده نیکرو معتقد است که داستانهای پلیسی به افزایش ضریبهوشی و حتی هوشهیجانی بچهها کمک میکنند؛ چراکه جدا از تفکر دربارهی علتها و حدس زدن پایان داستان، بچهها ناچار میشوند به علت رفتارهای شخصیتها و جزئیات کارهایشان بیشتر فکر کنند و در واقع به نوعی…
چالش پانتومیم کتابی با یلدا و ساتیار (ادیت جذاب ویدیو از یلدا)
@sepidehnikroo
https://youtu.be/GNQ7WAxPWF0
@sepidehnikroo
https://youtu.be/GNQ7WAxPWF0
YouTube
چالش پانتومیم کتابی - پانتومیم با اسم کتابها با یلدا و ساتیار
اول از همه بگم ادیت ویدیو با یلدا بوده!
خب بعد از کمی معرفی کتاب و فیلم با خودمون فکر کردیم بهتره دوباره یه چالش با اسم کتابها داشته باشیم.
خوب معرفی با پانتومیم هم یه جور معرفی کتابه دیگه!
البته ساتیار از همه کوچیکتر بود و به خاطر همین امتیازهاش کمتر…
خب بعد از کمی معرفی کتاب و فیلم با خودمون فکر کردیم بهتره دوباره یه چالش با اسم کتابها داشته باشیم.
خوب معرفی با پانتومیم هم یه جور معرفی کتابه دیگه!
البته ساتیار از همه کوچیکتر بود و به خاطر همین امتیازهاش کمتر…
شعری تازه منتشر شده در مجله فرهنگی جنزار
http://jenzaar.com/2022/06/19/%d8%b4%d8%b9%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%d9%be%db%8c%d8%af%d9%87-%d9%86%db%8c%da%a9%e2%80%8c%d8%b1%d9%88/
http://jenzaar.com/2022/06/19/%d8%b4%d8%b9%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%d9%be%db%8c%d8%af%d9%87-%d9%86%db%8c%da%a9%e2%80%8c%d8%b1%d9%88/
از دیدنم تا مِه
قلب من از مشتم بزرگتر است
که نگاهم میکنی
و سر روی سينهات، فرومیآيد
باران و مه
شيشههای مبهم
و فاصلهای در درون ما
با همه چيزی در بيرون
تنها تو میدانستی
که تکههای من اينگونه بند میخورند
تنها تو میخواستی کاملم ببينی
که کوکم نکنی عروسک بیفايدهات باشم
تنها تو
انسانی که منم را در برابرت ديدهای
و سفر را در من آغاز کردهای
قلب من از مشتم بزرگتر است
وقتی که باران
بر شيشهها
بر صدايت میبارد
سپیده نیکرو
رگباد
@sepidehnikroo
قلب من از مشتم بزرگتر است
که نگاهم میکنی
و سر روی سينهات، فرومیآيد
باران و مه
شيشههای مبهم
و فاصلهای در درون ما
با همه چيزی در بيرون
تنها تو میدانستی
که تکههای من اينگونه بند میخورند
تنها تو میخواستی کاملم ببينی
که کوکم نکنی عروسک بیفايدهات باشم
تنها تو
انسانی که منم را در برابرت ديدهای
و سفر را در من آغاز کردهای
قلب من از مشتم بزرگتر است
وقتی که باران
بر شيشهها
بر صدايت میبارد
سپیده نیکرو
رگباد
@sepidehnikroo
در ایام تنهایی ناشی از قرنطینه کرونا، نوجوانان دچار اختلالاتی در ارتباطات و بیان احساسات شدهاند.
دوران نوجوانی، در میان تمام دورانهای حیات آدمی، تنها دورانیست که جمع، بیش از فرد اهمیت مییابد و نوجوانان خود را در آینهی دوستان و همسالانشان بازتعریف میکنند.
در طول سالهای گذشته آسیبهای زیادی به ارتباطات نوجوانان با دوستان و جامعه وارد شد که البته احتمال آن میرفت. اما با گذشت مدت زمانی پس از پایان ایام قرنطینه و بازگشایی کوتاهمدت مدارس پیش از تعطیلات تابستانی، به نظر میرسد عمق و شدت و اثرات مشکلات پیشآمده بیش از حد تصور اولیا، معلمان و فعالان حوزهی کودک و نوجوان بود.
بعضی از نوجوانان در این ایام، «چَت کردن» را بهعنوان راهی برای ارتباط با همسالان برگزیدند و پس از دیدارهای حضوری با دوستان، همچنان معتقدند که بیان احساسات و مشکلات بهصورت متنی برایشان راحتتر از ارتباط حضوریست. بهخصوص نقش ایموجیهای استفادهشده در شبکهها و اپلیکیشنهای ارتباط مجازی در بیان احساساتشان، آنها را وادار میکند گاهی در مکالمه نیز برای واکنش به دیگران ایموجی مورد نظرشان را توصیف کنند و بیان احساس، برای حل مشکلات بین فردی برایشان بسیار سخت شدهاست.
نوجوانان که پیش از این نیز برای حضور و فعالیت در عرصههای حقیقی اجتماع، مکان و جایگاه مناسبی برای خود نمییافتند، پس از کرونا بیشتر احساس میکنند از جامعه طرد شدهاند و کسی آنها را درک نمیکند.
نوجوانان ایرانی در حال حاضر، نه فیلمی در سینما دارند و نه تئاتر و فعالیتهای هنری یا ورزش جمعی مناسب سنشان پیدا میکنند. روزنامه و مجلهی مناسب آنها که از خودشان برای حضور در عرصههای ادبی و فرهنگی دعوت کند وجود ندارد و مدارس نیز فعالیتهای خود را صرف جبران عقبماندگی درسی ناشی از تعطیلیهای ایام کرونا کردهاند.
به نظر میرسد در میان این همه فقدان، جای خالی مطالعات آسیبشناسانه در خصوص نوجوانان بهشدت احساس میشود و با این میزان از غفلت، ما نسلی از نوجوانان ایرانی را در دامن حسرتهای بزرگی رها کردهایم که نتیجهای جز از دست دادن ارتباط فرهنگی با این نسل نخواهد داشت. ضمن اینکه اگر بهموقع به عوارض ناشی از قرنطینهی ایام کرونا توجه نکنیم، ممکن است بخشی از این عوارض جزئی جدانشدنی از شخصیتِ در حالِ شکلگیری نوجوانان ایرانی بشود که تغییر آن در سنین بالاتر قطعاً به همین آسانی نخواهد بود.
نوجوانان ایرانی، آیندهی ایران هستند و سرمایهگذاری برای انجام پژوهش و مطالعه در مورد آنها و ایجاد زیرساختهایی برای فعالیتهای جمعی آنها در محیطهای امن، کمترین وظیفهی دولتها، مدارس و مراکز فرهنگیست.
سپیده نیکرو
یادداشتی منتشر شده در ایسنا
۹ تیر ۱۴۰۱
https://www.isna.ir/news/1401040906012/%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%AC%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%AF
دوران نوجوانی، در میان تمام دورانهای حیات آدمی، تنها دورانیست که جمع، بیش از فرد اهمیت مییابد و نوجوانان خود را در آینهی دوستان و همسالانشان بازتعریف میکنند.
در طول سالهای گذشته آسیبهای زیادی به ارتباطات نوجوانان با دوستان و جامعه وارد شد که البته احتمال آن میرفت. اما با گذشت مدت زمانی پس از پایان ایام قرنطینه و بازگشایی کوتاهمدت مدارس پیش از تعطیلات تابستانی، به نظر میرسد عمق و شدت و اثرات مشکلات پیشآمده بیش از حد تصور اولیا، معلمان و فعالان حوزهی کودک و نوجوان بود.
بعضی از نوجوانان در این ایام، «چَت کردن» را بهعنوان راهی برای ارتباط با همسالان برگزیدند و پس از دیدارهای حضوری با دوستان، همچنان معتقدند که بیان احساسات و مشکلات بهصورت متنی برایشان راحتتر از ارتباط حضوریست. بهخصوص نقش ایموجیهای استفادهشده در شبکهها و اپلیکیشنهای ارتباط مجازی در بیان احساساتشان، آنها را وادار میکند گاهی در مکالمه نیز برای واکنش به دیگران ایموجی مورد نظرشان را توصیف کنند و بیان احساس، برای حل مشکلات بین فردی برایشان بسیار سخت شدهاست.
نوجوانان که پیش از این نیز برای حضور و فعالیت در عرصههای حقیقی اجتماع، مکان و جایگاه مناسبی برای خود نمییافتند، پس از کرونا بیشتر احساس میکنند از جامعه طرد شدهاند و کسی آنها را درک نمیکند.
نوجوانان ایرانی در حال حاضر، نه فیلمی در سینما دارند و نه تئاتر و فعالیتهای هنری یا ورزش جمعی مناسب سنشان پیدا میکنند. روزنامه و مجلهی مناسب آنها که از خودشان برای حضور در عرصههای ادبی و فرهنگی دعوت کند وجود ندارد و مدارس نیز فعالیتهای خود را صرف جبران عقبماندگی درسی ناشی از تعطیلیهای ایام کرونا کردهاند.
به نظر میرسد در میان این همه فقدان، جای خالی مطالعات آسیبشناسانه در خصوص نوجوانان بهشدت احساس میشود و با این میزان از غفلت، ما نسلی از نوجوانان ایرانی را در دامن حسرتهای بزرگی رها کردهایم که نتیجهای جز از دست دادن ارتباط فرهنگی با این نسل نخواهد داشت. ضمن اینکه اگر بهموقع به عوارض ناشی از قرنطینهی ایام کرونا توجه نکنیم، ممکن است بخشی از این عوارض جزئی جدانشدنی از شخصیتِ در حالِ شکلگیری نوجوانان ایرانی بشود که تغییر آن در سنین بالاتر قطعاً به همین آسانی نخواهد بود.
نوجوانان ایرانی، آیندهی ایران هستند و سرمایهگذاری برای انجام پژوهش و مطالعه در مورد آنها و ایجاد زیرساختهایی برای فعالیتهای جمعی آنها در محیطهای امن، کمترین وظیفهی دولتها، مدارس و مراکز فرهنگیست.
سپیده نیکرو
یادداشتی منتشر شده در ایسنا
۹ تیر ۱۴۰۱
https://www.isna.ir/news/1401040906012/%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%AC%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%AF
ایسنا
نوجوانان در میان ایموجیها سرگرداناند
سپیده نیکرو در یادداشتی به تغییر سبک رفتاری و نوشتاری دانشآموزان، پس از بحرانِ کرونا اشاره کرد.