#ویترین 🍃
هنگامی که قهقههی مجید پاریزی، پسرخالهام، با برنامههای مهران مدیری به هوا بلند میشد ما در طبقهی پایین خانه با تعجب به هم نگاه میکردیم و در این فکر بودیم که کجای این شوخیها در این برنامه اینقدر جالب است که او را چنین به خنده واداشته.
هزار سال طول کشیده تا طنز ایرانی از شاعران و دربار به کتابها و صدها سال بعد، از کتابها به روزنامهها و مجلات و سپس به تئاتر و سینما و بعد از آن به رادیو و تلویزیون برسد و پسرخالهی مرا بخنداند. سرعت حوادث و تغییر و تحولات در یکصد سال اخیر با هزار سال قبل از آن برابر است و سرعت تحول ده–پانزده سال اخیر به اندازه صد سال گذشته. هیچ تصوری هم از آینده وجود ندارد که ماجراهای خندهدار با چه ابزاری به مخاطب برسد.
🖋ادامهی مطلب عباس یزدی تحت عنوان تلخک رفت، طناز آمد را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/تلخک-رفت-طناز-آمد/
هنگامی که قهقههی مجید پاریزی، پسرخالهام، با برنامههای مهران مدیری به هوا بلند میشد ما در طبقهی پایین خانه با تعجب به هم نگاه میکردیم و در این فکر بودیم که کجای این شوخیها در این برنامه اینقدر جالب است که او را چنین به خنده واداشته.
هزار سال طول کشیده تا طنز ایرانی از شاعران و دربار به کتابها و صدها سال بعد، از کتابها به روزنامهها و مجلات و سپس به تئاتر و سینما و بعد از آن به رادیو و تلویزیون برسد و پسرخالهی مرا بخنداند. سرعت حوادث و تغییر و تحولات در یکصد سال اخیر با هزار سال قبل از آن برابر است و سرعت تحول ده–پانزده سال اخیر به اندازه صد سال گذشته. هیچ تصوری هم از آینده وجود ندارد که ماجراهای خندهدار با چه ابزاری به مخاطب برسد.
🖋ادامهی مطلب عباس یزدی تحت عنوان تلخک رفت، طناز آمد را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/تلخک-رفت-طناز-آمد/
#ویترین 🍃
ابراهیم نصرالله متولد 1954 از پدر و مادری فلسطینی به دنیا آمد که در سال 1948 از سرزمین خود در البریج فلسطین رانده شده بودند. او دوران کودکی و جوانی خود را در اردوگاه پناهندگان در اردن گذراند و کار خود را بعنوان معلم زبان و ادبیات عربی آغاز کرد. او در حال حاضر در عمان و در کشور اردن زندگی میکند.
ابراهیم نصرالله شاعر و نویسنده فلسطینی اردنی محسوب می شود و جزو شاعران و نویسندگان مطرح معاصر جهان متن عربی است. شعر نصرالله درهمآمیزی نوستالژی و غم غربت فلسطینیان، جنگ و خانهبدوشی و مظلومیت عربها را بازنمایی میکند. زبان شعرش نرم و ملایم، اما در اندیشهورزی، عمیق و تکاندهنده است:
در آغاز
اسبها گفتند:
ما دشتها را خواهانیم
عقابها گفتند:
ما ستیغ کوهها را
مارها گفتند:
ما شهد شیرینی را خواهانیم
پس آنگاه انسان حیران برجای ماند
🖋 برای خواندن اشعار بیشتری از ابراهیم نصرالله، لینک زیر را ببینید.
https://vinesh.ir/ابراهیم-نصرالله،-شاعر-نوستالژیک-فلسط/
ابراهیم نصرالله متولد 1954 از پدر و مادری فلسطینی به دنیا آمد که در سال 1948 از سرزمین خود در البریج فلسطین رانده شده بودند. او دوران کودکی و جوانی خود را در اردوگاه پناهندگان در اردن گذراند و کار خود را بعنوان معلم زبان و ادبیات عربی آغاز کرد. او در حال حاضر در عمان و در کشور اردن زندگی میکند.
ابراهیم نصرالله شاعر و نویسنده فلسطینی اردنی محسوب می شود و جزو شاعران و نویسندگان مطرح معاصر جهان متن عربی است. شعر نصرالله درهمآمیزی نوستالژی و غم غربت فلسطینیان، جنگ و خانهبدوشی و مظلومیت عربها را بازنمایی میکند. زبان شعرش نرم و ملایم، اما در اندیشهورزی، عمیق و تکاندهنده است:
در آغاز
اسبها گفتند:
ما دشتها را خواهانیم
عقابها گفتند:
ما ستیغ کوهها را
مارها گفتند:
ما شهد شیرینی را خواهانیم
پس آنگاه انسان حیران برجای ماند
🖋 برای خواندن اشعار بیشتری از ابراهیم نصرالله، لینک زیر را ببینید.
https://vinesh.ir/ابراهیم-نصرالله،-شاعر-نوستالژیک-فلسط/
#ویترین 🍃
روبرت صافاریان:
"۲۴ دسامبر شبِ کریسمس بود، جشن تولد عیسی مسیح، پیامبر مسیحیان جهان. البته گروههایی از مسیحیان، از جمله ارامنه، این مناسبت را دوازده روز بعد، روز ششم ژانویه، جشن میگیرند. طبیعتاً بسیاری از ایرانیها نمیدانند که کریسمس ارامنه روز دیگری است و به طور طبیعی روز بیستوپنجم دسامبر به دوستان ارمنی خود تبریک میگویند.
زمانی مطلبی نیمهشوخی-نیمهجدی در روزنامهای نوشتم و شرح دادم که ماجرا از چه قرار است؟ تعدادی از دوستان و آشنایان ارمنی به من انتقاد کردند که مسئله را زیادی شوخی گرفتهام و درست حسابی شرح ندادهام که دلیل این تفاوت چیست و چرا جشن گرفتن تولد عیسی مسیح در روز شش ژانویه درستتر است. تصمیم گرفتم کمی تحقیق کنم و سر از ماجرا در آورم. امّا راستش را بخواهید، بیشتر گیج شدم."
🖋 ادامهی مطلب روبرت صافاریان را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/کریسمسی-دیگر-و-بهانه-ای-دیگر-برای-شادما/
روبرت صافاریان:
"۲۴ دسامبر شبِ کریسمس بود، جشن تولد عیسی مسیح، پیامبر مسیحیان جهان. البته گروههایی از مسیحیان، از جمله ارامنه، این مناسبت را دوازده روز بعد، روز ششم ژانویه، جشن میگیرند. طبیعتاً بسیاری از ایرانیها نمیدانند که کریسمس ارامنه روز دیگری است و به طور طبیعی روز بیستوپنجم دسامبر به دوستان ارمنی خود تبریک میگویند.
زمانی مطلبی نیمهشوخی-نیمهجدی در روزنامهای نوشتم و شرح دادم که ماجرا از چه قرار است؟ تعدادی از دوستان و آشنایان ارمنی به من انتقاد کردند که مسئله را زیادی شوخی گرفتهام و درست حسابی شرح ندادهام که دلیل این تفاوت چیست و چرا جشن گرفتن تولد عیسی مسیح در روز شش ژانویه درستتر است. تصمیم گرفتم کمی تحقیق کنم و سر از ماجرا در آورم. امّا راستش را بخواهید، بیشتر گیج شدم."
🖋 ادامهی مطلب روبرت صافاریان را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/کریسمسی-دیگر-و-بهانه-ای-دیگر-برای-شادما/
#ویترین 🍃
سی اس لوئیس نویسندهی بریتانیایی در بخشی از سخنرانیاش تحت عنوان "سه روش نوشتن برای کودکان" میگوید:
"یک بار در سالن غذاخوری هتل، تقریباً با صدای بلند گفتم: «از آلوخشک متنفرم.» صدای غیرمنتظرهی کودکی ششساله از میز کناری گفت: «من هم همینطور.» این همدردی آنی بود. هیچیک از ما فکر نمیکرد خندهدار است. هر دو ما میدانستیم آلوخشک خیلی بدمزهتر از آن است که خندهدار باشد.
این همان مواجههی مطلوب میان یک مرد و یک کودک در مقام شخصیتهای مستقل است. از روابط بسیار نزدیکتر و پیچیدهتر میان کودک و والدین و کودک و معلم چیزی نمیگویم.
نویسنده، در مقام نویسندهی صرف، خارج از تمام اینهاست. او حتی عمو هم نیست. نویسنده فردی آزاد و همتراز است، مانند پستچی، قصاب و سگِ همسایهبغلی."
🖋 برای خواندن متن کامل این سخنرانی لینک زیر را ببینید.
https://vinesh.ir/سه-روش-نوشتن-برای-کودکان/
سی اس لوئیس نویسندهی بریتانیایی در بخشی از سخنرانیاش تحت عنوان "سه روش نوشتن برای کودکان" میگوید:
"یک بار در سالن غذاخوری هتل، تقریباً با صدای بلند گفتم: «از آلوخشک متنفرم.» صدای غیرمنتظرهی کودکی ششساله از میز کناری گفت: «من هم همینطور.» این همدردی آنی بود. هیچیک از ما فکر نمیکرد خندهدار است. هر دو ما میدانستیم آلوخشک خیلی بدمزهتر از آن است که خندهدار باشد.
این همان مواجههی مطلوب میان یک مرد و یک کودک در مقام شخصیتهای مستقل است. از روابط بسیار نزدیکتر و پیچیدهتر میان کودک و والدین و کودک و معلم چیزی نمیگویم.
نویسنده، در مقام نویسندهی صرف، خارج از تمام اینهاست. او حتی عمو هم نیست. نویسنده فردی آزاد و همتراز است، مانند پستچی، قصاب و سگِ همسایهبغلی."
🖋 برای خواندن متن کامل این سخنرانی لینک زیر را ببینید.
https://vinesh.ir/سه-روش-نوشتن-برای-کودکان/
#ویترین 🍃
لاکپشت پرنده ترکیب عجیبی است. همانقدر عجیب که خیال و دنیای بچهها میتواند عجیب باشد. کتابهای کودک و نوجوان میتوانند راهی برای بال و پر گرفتن این خیال باشند. برای همین مهم است که بچهها چه کتابی ببینند و چه داستانهایی برایشان بخوانیم.
لاکپشت پرنده نام گروهی است که برای همین هدف گردهم جمع شدهاند. گروهی از نویسندگان، منتقدان و کارشناسان کودک و نوجوان که در پایان هر فصل با بررسی و ارزیابی کتابهای منتشره در بازار کتاب کودک، فهرستی با امتیازهای لاکپشتی فراهم میکنند. در پایان هرسال هم کتابهای برگزیده را با نشانهای طلایی یا نقرهای اعلام میکنند.
اعلام فهرست و کتابهای برگزیده معمولا همراه با جشنی با حضور بچهها انجام میشد اما همهگیری کرونا و شرایط اجتماعی باعث شده بود که چندسالی این جشن برگزار نشود. اما آبانماه امسال فهرستهای 41تا44 لاکپشت پرنده که مربوط به کتابهای منتشره در سال 1400 بود همراه با مراسمی در شهر کتاب مرکزی تهران رونمایی شد.
🖋گزارش نتایج این دوره از برگزیدگان لاکپشت پرنده را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/بچهها-حق-دارند-لاکپشت-پرنده-داشته-با/
لاکپشت پرنده ترکیب عجیبی است. همانقدر عجیب که خیال و دنیای بچهها میتواند عجیب باشد. کتابهای کودک و نوجوان میتوانند راهی برای بال و پر گرفتن این خیال باشند. برای همین مهم است که بچهها چه کتابی ببینند و چه داستانهایی برایشان بخوانیم.
لاکپشت پرنده نام گروهی است که برای همین هدف گردهم جمع شدهاند. گروهی از نویسندگان، منتقدان و کارشناسان کودک و نوجوان که در پایان هر فصل با بررسی و ارزیابی کتابهای منتشره در بازار کتاب کودک، فهرستی با امتیازهای لاکپشتی فراهم میکنند. در پایان هرسال هم کتابهای برگزیده را با نشانهای طلایی یا نقرهای اعلام میکنند.
اعلام فهرست و کتابهای برگزیده معمولا همراه با جشنی با حضور بچهها انجام میشد اما همهگیری کرونا و شرایط اجتماعی باعث شده بود که چندسالی این جشن برگزار نشود. اما آبانماه امسال فهرستهای 41تا44 لاکپشت پرنده که مربوط به کتابهای منتشره در سال 1400 بود همراه با مراسمی در شهر کتاب مرکزی تهران رونمایی شد.
🖋گزارش نتایج این دوره از برگزیدگان لاکپشت پرنده را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/بچهها-حق-دارند-لاکپشت-پرنده-داشته-با/
#ویترین 🍃
زورخانه یکی از مظاهر تجلی فرهنگ پهلوانی ایران است. جایی که ورزشکاران با آداب خاصی به آن وارد میشدند، به گود پا میگذاشتند و در آن میان به زورآزمایی و کشتی میپرداختند. قدمت زورخانههای کنونی را هفتصدسال و همزمان با دوران زندگی پوریای ولی برآورد کردهاند. اما ریشههای این ورزش باستانی بسیار دورتر از این تاریخ است. زندهیاد مهرداد بهار، پدر اسطورهشناسی ایران (در جستاری که در سال 1351 در مجلهی فرهنگ و زندگی منتشر شد) ریشههای این ورزش را در دوران پیش از تاریخ جستجو کرده است و معتقد بود که این ورزش از دل اعتقادات و آیینهای کهن ایرانی برخاسته و در دوران تاریخی رنگ و بوی اخلاقی و عرفانی یافته است.
🖋برای آشنایی با نسبت آیین مهر و ورزش باستانی ایران لینک زیر را ببینید.
https://vinesh.ir/آیین-مهر-و-ورزش-باستانی-ایران/
زورخانه یکی از مظاهر تجلی فرهنگ پهلوانی ایران است. جایی که ورزشکاران با آداب خاصی به آن وارد میشدند، به گود پا میگذاشتند و در آن میان به زورآزمایی و کشتی میپرداختند. قدمت زورخانههای کنونی را هفتصدسال و همزمان با دوران زندگی پوریای ولی برآورد کردهاند. اما ریشههای این ورزش باستانی بسیار دورتر از این تاریخ است. زندهیاد مهرداد بهار، پدر اسطورهشناسی ایران (در جستاری که در سال 1351 در مجلهی فرهنگ و زندگی منتشر شد) ریشههای این ورزش را در دوران پیش از تاریخ جستجو کرده است و معتقد بود که این ورزش از دل اعتقادات و آیینهای کهن ایرانی برخاسته و در دوران تاریخی رنگ و بوی اخلاقی و عرفانی یافته است.
🖋برای آشنایی با نسبت آیین مهر و ورزش باستانی ایران لینک زیر را ببینید.
https://vinesh.ir/آیین-مهر-و-ورزش-باستانی-ایران/
#ویترین 🍃
این از خوشسعادتی ماست که عکسها و تصاویر فراوانی از جهانپهلوان غلامرضا تختی ثبت شده است. آرزو ناصری در بخش نظرگاه وینش سراغ برخی از تصاویر کمتر دیدهشدهی زندگی ورزشی او رفته که در لینک زیر میتوانید آنها را ببینید.
https://vinesh.ir/تختی-در-نظرگاه/
این از خوشسعادتی ماست که عکسها و تصاویر فراوانی از جهانپهلوان غلامرضا تختی ثبت شده است. آرزو ناصری در بخش نظرگاه وینش سراغ برخی از تصاویر کمتر دیدهشدهی زندگی ورزشی او رفته که در لینک زیر میتوانید آنها را ببینید.
https://vinesh.ir/تختی-در-نظرگاه/
#ویترین 🍃
همانطور که انسانها راههای دقیقتری برای ثبت زمان کشف کردهاند، آنها همچنین راههای دقیقتری برای ثبت تاریخ بوجود آوردهاند.
واقعا تاریخ چیست؟ ما میتوانیم تا ابد در اینباره بحث کنیم، اما بیایید بر این معنا توافق کنیم که تاریخ «دانش گذشته»است.
چرا دانستن گذشته مهم است؟ این دانش چگونه به ما کمک خواهدکرد؟ آیا حیوانات هم به تاریخ نیاز دارند؟ آیا اجداد ما در دوران پارینه سنگی درکی از تاریخ داشتند و درک آنها از تاریخ، در طول زمان چه تغییری کردهاست؟
🖋دیوید کریستن در لینک زیر به این پرسشهای بنیادی پاسخ میدهد.
https://vinesh.ir/ثبت-تاریخ-و-تاریخ-چیست-مطالعه-گذشته/
همانطور که انسانها راههای دقیقتری برای ثبت زمان کشف کردهاند، آنها همچنین راههای دقیقتری برای ثبت تاریخ بوجود آوردهاند.
واقعا تاریخ چیست؟ ما میتوانیم تا ابد در اینباره بحث کنیم، اما بیایید بر این معنا توافق کنیم که تاریخ «دانش گذشته»است.
چرا دانستن گذشته مهم است؟ این دانش چگونه به ما کمک خواهدکرد؟ آیا حیوانات هم به تاریخ نیاز دارند؟ آیا اجداد ما در دوران پارینه سنگی درکی از تاریخ داشتند و درک آنها از تاریخ، در طول زمان چه تغییری کردهاست؟
🖋دیوید کریستن در لینک زیر به این پرسشهای بنیادی پاسخ میدهد.
https://vinesh.ir/ثبت-تاریخ-و-تاریخ-چیست-مطالعه-گذشته/
#ویترین 🍃
نگارگری ایرانی سراسر رنگ است و نور و وقتی زیبایی سفرههای طعام را به تصویر می کشد پردههایی به غایت زیبا میآفریند. آرزو ناصری نمونههایی از این تصاویر زیبا را با شما به اشتراک گذاشته است که میتوانید در لینک زیر آنها را ببینید.
https://vinesh.ir/سفره-های-رنگین-نگارگری/
#ویترین🍃
در انتهای سال 2023 بهترین کتابهای سال توسط نشریات مختلف معرفی شدهاند. فایننشال تایمز هم کتابهای برگزیدهاش را در زمینههای مختلف معرفی کرده است؛از جمله بهترینهای کودک و نوجوان که عبارتند از:
📖 تاریکی دوستداشتنی، نوشته متیو فاکس
📖 پدرخوانده مرگ، نوشته سالی نیکولز و تصویرگری جولیا ساردا
📖حیوانات عجیب و شگفتانگیز، نوشته و تصویرگری بن روتری
📖نذار کبوتر سورتمه رو برونه!، نوشته مو ویلمز
https://vinesh.ir/بهترین-کتابهای-برگزیده-2023-کودک-و-نوجوان/
در انتهای سال 2023 بهترین کتابهای سال توسط نشریات مختلف معرفی شدهاند. فایننشال تایمز هم کتابهای برگزیدهاش را در زمینههای مختلف معرفی کرده است؛از جمله بهترینهای کودک و نوجوان که عبارتند از:
📖 تاریکی دوستداشتنی، نوشته متیو فاکس
📖 پدرخوانده مرگ، نوشته سالی نیکولز و تصویرگری جولیا ساردا
📖حیوانات عجیب و شگفتانگیز، نوشته و تصویرگری بن روتری
📖نذار کبوتر سورتمه رو برونه!، نوشته مو ویلمز
https://vinesh.ir/بهترین-کتابهای-برگزیده-2023-کودک-و-نوجوان/
#ویترین 🍃
شاعران بسیاری «پدر» را در اشعارشان آوردهاند؛ هر یک به فراخور تجربه و خاطرهای که از چنین مفهومی در ذهن داشتهاند. فریده حسنزاده دو شعر از دو شاعر آمریکایی رابرت هیدن و می سوانسن با مضمون «پدر» را انتخاب و ترجمه کرده است .
در این مجال شعر رابرت هیدن را تقدیمتان نگاهتان میکنیم:
نیز یکشنبهها صبحِ زود برمیخاست پدرم
و در آن سرمایِ استخوانسوز ، کُت بر دوش
با آن دستانِ ترکخورده از کارِ طاقتفرسای هفته
آتش میافروخت در هیزمِ خواب آلودِ بخاریِ دیواری.
کسی تشکر نمیکرد. هیچکس.
میانِ خواب و بیداری
میشنیدم صدایِ رمیدنِ سرما را
شکستنِ مقاومتاش را در شعلههای آتش.
وقتی گرما اتاقها را پُر میکرد
پدرم صدایم میزد،
و من آرام برمیخاستم و لباس میپوشیدم،
مقهورِ صلابتِ غریبِ آن خانه،
پاسخش را با کلماتی کوتاه میدادم
با لحنی سرد
بیاعتنا به گرمایِ خانه
و کفشهای واکسزده و برّاقام در دستهای او.
چه میدانستم من؟
کجا خبر داشتم
از تنهاییِ ژرف و زهدِ زلالِ عشق؟
🖋 برای خواندن باقی اشعار لینک زیر را ببینید.
شاعران بسیاری «پدر» را در اشعارشان آوردهاند؛ هر یک به فراخور تجربه و خاطرهای که از چنین مفهومی در ذهن داشتهاند. فریده حسنزاده دو شعر از دو شاعر آمریکایی رابرت هیدن و می سوانسن با مضمون «پدر» را انتخاب و ترجمه کرده است .
در این مجال شعر رابرت هیدن را تقدیمتان نگاهتان میکنیم:
نیز یکشنبهها صبحِ زود برمیخاست پدرم
و در آن سرمایِ استخوانسوز ، کُت بر دوش
با آن دستانِ ترکخورده از کارِ طاقتفرسای هفته
آتش میافروخت در هیزمِ خواب آلودِ بخاریِ دیواری.
کسی تشکر نمیکرد. هیچکس.
میانِ خواب و بیداری
میشنیدم صدایِ رمیدنِ سرما را
شکستنِ مقاومتاش را در شعلههای آتش.
وقتی گرما اتاقها را پُر میکرد
پدرم صدایم میزد،
و من آرام برمیخاستم و لباس میپوشیدم،
مقهورِ صلابتِ غریبِ آن خانه،
پاسخش را با کلماتی کوتاه میدادم
با لحنی سرد
بیاعتنا به گرمایِ خانه
و کفشهای واکسزده و برّاقام در دستهای او.
چه میدانستم من؟
کجا خبر داشتم
از تنهاییِ ژرف و زهدِ زلالِ عشق؟
🖋 برای خواندن باقی اشعار لینک زیر را ببینید.
#ویترین 🍃
"داریوش مهرجویی یکی از استثناهای دوروبر ماست، چون هرچه پیرتر شده، جوانتر شده! فیلمهای اخیر او مدام سرزندهتر میشوند و فیلم آخرش سنتوری، جوانانهترین اثر اوست. و این فیلمیست که مهرجویی 68 ساله ساخته است. شاید به همین دلیل تماشاگران و منتقدان جوان، مهرجویی دهه اخیر را بیشتر دوست دارند، در حالی که تحسینکنندگان نسلهای قبلتر، مهرجوییِ این دهه را شماتت میکنند که فیلمهایش عمق و معنا و ارزشهای آثار گذشتهاش همچون گاو، پستچی و هامون را ندارند."
🖋مطلب پیش رو را هوشنگ گلمکانی شانزده هفده سال پیش دربارهی داریوش مهرجویی نوشته است.
برای خواندن متن کامل لینک زیر را ببینید.
https://vinesh.ir/مورد-عجیب-داریوش-مهرجویی/
"داریوش مهرجویی یکی از استثناهای دوروبر ماست، چون هرچه پیرتر شده، جوانتر شده! فیلمهای اخیر او مدام سرزندهتر میشوند و فیلم آخرش سنتوری، جوانانهترین اثر اوست. و این فیلمیست که مهرجویی 68 ساله ساخته است. شاید به همین دلیل تماشاگران و منتقدان جوان، مهرجویی دهه اخیر را بیشتر دوست دارند، در حالی که تحسینکنندگان نسلهای قبلتر، مهرجوییِ این دهه را شماتت میکنند که فیلمهایش عمق و معنا و ارزشهای آثار گذشتهاش همچون گاو، پستچی و هامون را ندارند."
🖋مطلب پیش رو را هوشنگ گلمکانی شانزده هفده سال پیش دربارهی داریوش مهرجویی نوشته است.
برای خواندن متن کامل لینک زیر را ببینید.
https://vinesh.ir/مورد-عجیب-داریوش-مهرجویی/
#ویترین 🍃
داریوش مهرجویی از شاخصترین فیلمسازان ایرانی است که در آثارش نشانههای پیوند ادبیات با سینما دیده میشود و تقریباً نیمی از فیلمهایش بر اساس اقتباس از آثار ادبی ساخته شده است. مهرجویی یکی از مهمترین و بهترین آثار سینمای کمدی ایران را ساخته (اجارهنشینها) و ذهن طنزاندیش او وقتی سراغ اقتباس از آثاری با مایههایی از طنز رفته، توانسته به عمق اثر برود، لایههای پنهان آن را کشف کند، موقعیتهای طنزآمیز را از دل وضعیتهای تلخ و تراژیک درآورد، آن را با الگوهایی از کمدی موقعیت همراه کند و بهنوعی اثر را از آنِ خود سازد.
بهعنوان مثال، هردو فیلم گاو و مهمان مامان بهنوعی تصویری از رفتارشناسی روحیه ایرانی و لایههای پنهان آن و تضادهای بنیادینش را به نمایش میگذارند، گویی آدمهای خسته و بیپناه فیلم گاو، شهری شدهاند. انگار طنز تلخ و سیاه آپوکالیپتیک و فاجعهانگار مبتنی بر تناقضهای فلسفی و اجتماعی فیلم گاو به کناری رفته و یکجور طنز رؤیاپردازانه و اتوپیایی جای آن را گرفته است.
🖋ادامه مطلب به قلم رویا صدر را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/طنز-و-تراژدی-در-آثار-اقتباسی-داریوش-مهر/
داریوش مهرجویی از شاخصترین فیلمسازان ایرانی است که در آثارش نشانههای پیوند ادبیات با سینما دیده میشود و تقریباً نیمی از فیلمهایش بر اساس اقتباس از آثار ادبی ساخته شده است. مهرجویی یکی از مهمترین و بهترین آثار سینمای کمدی ایران را ساخته (اجارهنشینها) و ذهن طنزاندیش او وقتی سراغ اقتباس از آثاری با مایههایی از طنز رفته، توانسته به عمق اثر برود، لایههای پنهان آن را کشف کند، موقعیتهای طنزآمیز را از دل وضعیتهای تلخ و تراژیک درآورد، آن را با الگوهایی از کمدی موقعیت همراه کند و بهنوعی اثر را از آنِ خود سازد.
بهعنوان مثال، هردو فیلم گاو و مهمان مامان بهنوعی تصویری از رفتارشناسی روحیه ایرانی و لایههای پنهان آن و تضادهای بنیادینش را به نمایش میگذارند، گویی آدمهای خسته و بیپناه فیلم گاو، شهری شدهاند. انگار طنز تلخ و سیاه آپوکالیپتیک و فاجعهانگار مبتنی بر تناقضهای فلسفی و اجتماعی فیلم گاو به کناری رفته و یکجور طنز رؤیاپردازانه و اتوپیایی جای آن را گرفته است.
🖋ادامه مطلب به قلم رویا صدر را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/طنز-و-تراژدی-در-آثار-اقتباسی-داریوش-مهر/
#ویترین 🍃
وقتی کارگردانی فیلمش را حتی با الهام از یک اثر داستانی میسازد، به گمان من اولین معنایش این است که در دنیای دیگری سهیم میشود. جور دیگری هم این را میشود گفت، اینکه میگذارد جهان دیگری را به روایت او ببینیم.
بااین حساب کار بزرگ مهرجویی از نگاه من این نیست که اقتباسی وفادارانه از یک متن داستانی انجام داده یا نه یا مثلا ایدهای که از فلان کتاب گرفته چقدر به نگاه نویسنده کتاب نزدیک بوده است. کار مهم او داشتن گوشی شنوا برای شنیدن داستان دیگری بوده است. حتی اگر آن داستان تنها جرقهی یک فیلم متفاوت بوده باشد.
نگاه کردن به فهرست بلندبالای فیلمهای مهرجویی که ردپایی از ادبیات دارند، حتی بدون نیاز به دیدن آن فیلمها، نشان میدهد که مهرجویی ادبیات داستانی را با معنایی عمیق میفهمید. شنیدن داستان دیگری و بازگو کردن روایت خودت، به غنای جهان کمک میکند.
🖋متن کامل به قلم گیتی صفرزاده را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/گوش-شنوای-آقای-مهرجویی/
وقتی کارگردانی فیلمش را حتی با الهام از یک اثر داستانی میسازد، به گمان من اولین معنایش این است که در دنیای دیگری سهیم میشود. جور دیگری هم این را میشود گفت، اینکه میگذارد جهان دیگری را به روایت او ببینیم.
بااین حساب کار بزرگ مهرجویی از نگاه من این نیست که اقتباسی وفادارانه از یک متن داستانی انجام داده یا نه یا مثلا ایدهای که از فلان کتاب گرفته چقدر به نگاه نویسنده کتاب نزدیک بوده است. کار مهم او داشتن گوشی شنوا برای شنیدن داستان دیگری بوده است. حتی اگر آن داستان تنها جرقهی یک فیلم متفاوت بوده باشد.
نگاه کردن به فهرست بلندبالای فیلمهای مهرجویی که ردپایی از ادبیات دارند، حتی بدون نیاز به دیدن آن فیلمها، نشان میدهد که مهرجویی ادبیات داستانی را با معنایی عمیق میفهمید. شنیدن داستان دیگری و بازگو کردن روایت خودت، به غنای جهان کمک میکند.
🖋متن کامل به قلم گیتی صفرزاده را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/گوش-شنوای-آقای-مهرجویی/
#ویترین 🍃
با جستجوها و آمار موجود در اینترنت به موضوعی میرسید که قاعدتاً باید رسید. سطح سواد مردم با سطح درآمد آنها نسبت مستقیم دارد. توجه داشته باشیم که کشورهایی چون آمریکا و چین به خاطر حجم تولید ناخالص ملی و نوع سیاستگذاری داخلی جزو استثناها محسوب میشوند. همینطور کشورهای عرب حاشیه خلیج و سه کشور اسکاندیناوی؛ این کشورها معمولاً ملاک و متر ارزشگذاری نیستند. چون آنها نیز یا اقتصاد گلخانهای دارند و یا به خاطر شرایط ویژه از نظر تامین اجتماعی در وضعیتی هستند که رسیدن به آن برای دیگر کشورها امکانپذیر نیست.
حال پرسشی که مطرح میشود این است، اگر سرانه مطالعه در ایران که میگویند سیزده دقیقه در روز برای هر فرد است به بیستوشش دقیقه یا حتی سیونه دقیقه افزایش یابد، تاثیری بر زندگی و سطح رفاه عمومی خواهد داشت؟
به نظر من ، بله.
🖋مطلب کامل به قلم عباس یزدی را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/سرانه-مطالعه-و-اقتصاد-ما/
با جستجوها و آمار موجود در اینترنت به موضوعی میرسید که قاعدتاً باید رسید. سطح سواد مردم با سطح درآمد آنها نسبت مستقیم دارد. توجه داشته باشیم که کشورهایی چون آمریکا و چین به خاطر حجم تولید ناخالص ملی و نوع سیاستگذاری داخلی جزو استثناها محسوب میشوند. همینطور کشورهای عرب حاشیه خلیج و سه کشور اسکاندیناوی؛ این کشورها معمولاً ملاک و متر ارزشگذاری نیستند. چون آنها نیز یا اقتصاد گلخانهای دارند و یا به خاطر شرایط ویژه از نظر تامین اجتماعی در وضعیتی هستند که رسیدن به آن برای دیگر کشورها امکانپذیر نیست.
حال پرسشی که مطرح میشود این است، اگر سرانه مطالعه در ایران که میگویند سیزده دقیقه در روز برای هر فرد است به بیستوشش دقیقه یا حتی سیونه دقیقه افزایش یابد، تاثیری بر زندگی و سطح رفاه عمومی خواهد داشت؟
به نظر من ، بله.
🖋مطلب کامل به قلم عباس یزدی را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/سرانه-مطالعه-و-اقتصاد-ما/
#ویترین 🍃
داریوش مهرجویی شاید رستگاری را در سینما میجست. اقباسهایی که او از ادبیات کرد و میزانی که از خود در فیلمها باقی گذاشت، گواه این سخن است.
آرزو ناصری تعدادی از پوسترهای فیلمهای مهرجویی را برگزیده و با خوانندگان وینش به اشتراک گذاشته است.
📷 https://vinesh.ir/رستگاری-در-سینما/
داریوش مهرجویی شاید رستگاری را در سینما میجست. اقباسهایی که او از ادبیات کرد و میزانی که از خود در فیلمها باقی گذاشت، گواه این سخن است.
آرزو ناصری تعدادی از پوسترهای فیلمهای مهرجویی را برگزیده و با خوانندگان وینش به اشتراک گذاشته است.
📷 https://vinesh.ir/رستگاری-در-سینما/
#ویترین 🍃
فناوری دیجیتال، طی دههی گذشته، تأثیری عمیق بر ارتباطات انسانی گذاشته و زندگی روزمرهی بسیاری از ما را تغییر داده است. در نتیجهی این دگرگونی، آنطور که برخی واهمه داشتند، کتابهای چاپی کنار گذاشته نشدهاند، بلکه، در عوض، نشانههایی از تغییر و نوسازی را نمایان کردهاند. خصوصاً، نویسندگان کودکانْ انقلاب دیجیتال را با آغوش باز پذیرفتهاند و درصدد تولید کتابهایی برآمدهاند که ماهیت ارتباط را در عصر دیجیتال منعکس میکند.
اینگونه روایتها قالب و سبک تعاملات اجتماعی در فضای مجازی را برمیگزینند: رمانها در قالب وبلاگ یا اتاق گفتوگو (chat room) نوشته میشوند، پیامهای دیجیتال با قالبهای سنتیتر داستانی ترکیب میشوند، و از لحاظ مضمون، به رابطهی میان خویشتن حقیقی و مجازی میپردازند. ازاینرو، یکی از تأثیرات چشمگیر این پدیده ایدئولوژیک است.
🖋ادامهی مطلب را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/فضای-مجازی-و-داستان/
فناوری دیجیتال، طی دههی گذشته، تأثیری عمیق بر ارتباطات انسانی گذاشته و زندگی روزمرهی بسیاری از ما را تغییر داده است. در نتیجهی این دگرگونی، آنطور که برخی واهمه داشتند، کتابهای چاپی کنار گذاشته نشدهاند، بلکه، در عوض، نشانههایی از تغییر و نوسازی را نمایان کردهاند. خصوصاً، نویسندگان کودکانْ انقلاب دیجیتال را با آغوش باز پذیرفتهاند و درصدد تولید کتابهایی برآمدهاند که ماهیت ارتباط را در عصر دیجیتال منعکس میکند.
اینگونه روایتها قالب و سبک تعاملات اجتماعی در فضای مجازی را برمیگزینند: رمانها در قالب وبلاگ یا اتاق گفتوگو (chat room) نوشته میشوند، پیامهای دیجیتال با قالبهای سنتیتر داستانی ترکیب میشوند، و از لحاظ مضمون، به رابطهی میان خویشتن حقیقی و مجازی میپردازند. ازاینرو، یکی از تأثیرات چشمگیر این پدیده ایدئولوژیک است.
🖋ادامهی مطلب را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/فضای-مجازی-و-داستان/
#ویترین 🍃
مسیرم در شنزار
در میانِ خردهسنگها و تلماسههاست
میبارد بر زندگیام، بر من
بارانی تابستانی
بر هستیام که به تاراج رفته،
بر آغاز و پایانش
که از من گریزان است
آرامشِ من
آنجایی است که
مه تیرگی پَس مینشیند
آنگاه که بتوانم
سراپا شوم وُ دوباره ره بسپرم
گامزنان،
بر آستانههای بس طولانی
در جنبش وُ
جابجایی زیستن
در فضای دری
در انتهایم که باز و بسته میشود.
مترجم: سعید جهانپولاد
https://vinesh.ir/شعری-از-ساموئل-بکت/
مسیرم در شنزار
در میانِ خردهسنگها و تلماسههاست
میبارد بر زندگیام، بر من
بارانی تابستانی
بر هستیام که به تاراج رفته،
بر آغاز و پایانش
که از من گریزان است
آرامشِ من
آنجایی است که
مه تیرگی پَس مینشیند
آنگاه که بتوانم
سراپا شوم وُ دوباره ره بسپرم
گامزنان،
بر آستانههای بس طولانی
در جنبش وُ
جابجایی زیستن
در فضای دری
در انتهایم که باز و بسته میشود.
مترجم: سعید جهانپولاد
https://vinesh.ir/شعری-از-ساموئل-بکت/
#ویترین 🍃
بارنزِ نویسنده، همچون خَلَفش گوستاو فلوبر، خدای داستانهاش است. همهجا حضور دارد، امّا دیده نمیشود. در عینِحال مقابل خوانندهاش قرار نمیگیرد، بلکه کنارش مینشیند و همسو با او به افق مینگرد. گویی درکارِ گفتوگو با مخاطب خویش است.
او مدام حقیقت را میجوید و برای اینکار داستانهای دروغینی میبافد تا در انتها به واقعیترین نتایج و حقیقیترین پرسشها برسد. از سرشتِ راستینِ ادبیات سود میجوید تا پیچیدگیهای جهان را تأویل و تفسیر کند.
در توصیفِ هر دو جنس، زن و مرد، استاد است و در بازنماییِ بَشَر یک تاریخنگارِ صرف نیست. تاریخ برای او انتزاعی و متغیّر است. بارنز خود را در قبال همهی اینها مسؤول میداند. جملهی نهاییِ داستانِ درخشانش «درکِ یک پایان» همانندِ یک مانیفستِ شخصی میدرخشد: «صحبت از انباشتگیست. صحبت از مسؤولیت است. و در ورای اینها، صحبت از ناآرامیست. ناآرامیِ بسیار.»
🖋ادامهی مطلب منصور دلریش را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/فیلسوفِ-عواطف-و-حافظهی-تاریخی/
بارنزِ نویسنده، همچون خَلَفش گوستاو فلوبر، خدای داستانهاش است. همهجا حضور دارد، امّا دیده نمیشود. در عینِحال مقابل خوانندهاش قرار نمیگیرد، بلکه کنارش مینشیند و همسو با او به افق مینگرد. گویی درکارِ گفتوگو با مخاطب خویش است.
او مدام حقیقت را میجوید و برای اینکار داستانهای دروغینی میبافد تا در انتها به واقعیترین نتایج و حقیقیترین پرسشها برسد. از سرشتِ راستینِ ادبیات سود میجوید تا پیچیدگیهای جهان را تأویل و تفسیر کند.
در توصیفِ هر دو جنس، زن و مرد، استاد است و در بازنماییِ بَشَر یک تاریخنگارِ صرف نیست. تاریخ برای او انتزاعی و متغیّر است. بارنز خود را در قبال همهی اینها مسؤول میداند. جملهی نهاییِ داستانِ درخشانش «درکِ یک پایان» همانندِ یک مانیفستِ شخصی میدرخشد: «صحبت از انباشتگیست. صحبت از مسؤولیت است. و در ورای اینها، صحبت از ناآرامیست. ناآرامیِ بسیار.»
🖋ادامهی مطلب منصور دلریش را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/فیلسوفِ-عواطف-و-حافظهی-تاریخی/
#ویترین 🍃
ماجرا از آنجا شروع شد که یکی از دوستانم در اینستاگرام زیر عکسی که از یک مرد کتابخوان در مترو پست کرده بود نوشته بود: «مورد استثنایی و حیرتآور در متروی تهران، جوانی در حال مطالعهی کتاب». کامنتها را که باز میکردی یک نفر نوشته بود: «مگه میشه؟ این فوتوشاپه» و یکی دیگر هم: «وای بر ما…». من هم نوشتم که مشاهداتم در این مورد کم نیست و از فردایش حواسم را دادم به آدمهایی که توی مترو کتاب میخواندند. تعدادشان واقعاً کم نبود. جدا از این عکسهایی که میبینید، خیلیها را هم نتوانستم شکار کنم، عکس بد شد و یا چیز جدیدی برای نمایش نداشت.
عکسها را بیخبر، با موبایل و طی روزهای آذرماه تا نیمهی دیماه ۱۳۹۷ گرفتهام در حالیکه تمرکزم را هم محدود کرده بودم روی کسانی که داشتند کتاب کاغذی میخواندند. صفحهی گوشی آدمها را نباید چک کرد اما به تجربه دیدهام که بعضی از آنهایی که داریم شماتتشان میکنیم برای اینکه دائم سرشان توی گوشی است، دارند کتاب میخوانند.
🖋 ادامهی مطلب زهرا ملوکی را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/کتابخوانی-در-مترو/
ماجرا از آنجا شروع شد که یکی از دوستانم در اینستاگرام زیر عکسی که از یک مرد کتابخوان در مترو پست کرده بود نوشته بود: «مورد استثنایی و حیرتآور در متروی تهران، جوانی در حال مطالعهی کتاب». کامنتها را که باز میکردی یک نفر نوشته بود: «مگه میشه؟ این فوتوشاپه» و یکی دیگر هم: «وای بر ما…». من هم نوشتم که مشاهداتم در این مورد کم نیست و از فردایش حواسم را دادم به آدمهایی که توی مترو کتاب میخواندند. تعدادشان واقعاً کم نبود. جدا از این عکسهایی که میبینید، خیلیها را هم نتوانستم شکار کنم، عکس بد شد و یا چیز جدیدی برای نمایش نداشت.
عکسها را بیخبر، با موبایل و طی روزهای آذرماه تا نیمهی دیماه ۱۳۹۷ گرفتهام در حالیکه تمرکزم را هم محدود کرده بودم روی کسانی که داشتند کتاب کاغذی میخواندند. صفحهی گوشی آدمها را نباید چک کرد اما به تجربه دیدهام که بعضی از آنهایی که داریم شماتتشان میکنیم برای اینکه دائم سرشان توی گوشی است، دارند کتاب میخوانند.
🖋 ادامهی مطلب زهرا ملوکی را در لینک زیر بخوانید.
https://vinesh.ir/کتابخوانی-در-مترو/