118 | Persian E-Magazin
50 subscribers
52 photos
14 videos
17 files
87 links
مجله الکترونیک 118 - هامبورگ به فارسی
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📧 Post@Eins18.de
👁‍🗨 PR Management: @Eins18PR
Download Telegram
🌟Nowrooz Schiff Party 🌟

بزرگترین پارتی نوروزی در کشتی

💥 Freitag 20.03.2020💥

Einlass 22:00 Uhr Abfahrt 22:30 Uhr

Dj Arman Dj Ramteen

Eintritt 35€ Normal - VIP 45€ ( Special )

Specials:
+ LED Armbänder
+ 1 flasche wein oder Sekt ( nach wahl )
+ Hunderte LED Festival Stäbe

EINLASSKRITERIEN:
-----------------------------
Einlass ab 18 Jahren mit gültigem Ausweis.
Wichtig: für alle gilt Dress to Impress, daher bitten wir um passende Garderobe, gewünscht ist Casual/ Elegant (keine Sportswear) da am Eingang selektiert wird und Herren können wir nur empfehlen in Damenbegleitung zu erscheinen.

Adresse :

St.Pauli , Landungsbrücken , Brücke 10

Reservierung und Info :

017682453254 - 01629067290
اداره فدرال "امدادرسانی در بلایای طبیعی" آلمان با انتشار فهرستی از اقلام مورد نیاز در شرایط بحران، به شهروندان این کشور توصیه کرده دستکم برای مصرف ده روز این کالاها را در خانه ذخیره کنند.

این فهرست برای تأمین نیاز روزانه یک فرد به ۲۲۰۰ کالری در مدت ده روز پیشنهاد شده است.

آب: ۲۰ لیتر

غلات، نان، سیب‌ز‌مینی، ماکارونی و برنج: سه کیلو و نیم

میوه: دو کیلو و نیم در کنسروهای فلزی یا شیشه‌‌ای و خشکبار و مغز دانه‌هایی مانند گردو و فندق

حبوبات و سبزیجات: چهار کیلو

شیر و محصولات لبنی شیر: سه کیلو

ماهی ، گوشت و تخم مرغ یا پودر کامل تخم مرغ که ماندگاری بیشتری دارد : یک و نیم کیلو

روغن: نیم کیلو

شکر، عسل، شکلات، آرد، بیسکویت‌: به دلخواه

این فهرست تأمین‌کننده ۲۲۰۰ کالری انرژی در روز برای یک نفر در ده روز است.

به شهروندان آلمان همچنین توصیه شده که کالاهای زیر را برای مصرف ده روز در خانه داشته باشد:

در صورت بیماری، داروهای ضروری

بسته‌ کمک‌های اولیه

شمع

چراغ‌ قوه

باطری

مواد ضد عفونی کننده

اجاق گاز پیک‌نیکی
Forwarded from shadnaz kh
https://www.radiojavan.com/mp3s/mp3/Shadnaz-Delneshin


سلام به همگی 🤗

دوستان و همراهان عزیزم آهنگ جدیدم به نام "دلنشین" پخش شد . زیر این پست لیست کامل سایتها ، کانالهای تلگرام و اینستاگرام که میتونید این آهنگ رو بشنوید و دانلود کنید گذاشتم 🥰
امیدوارم که خوشتون بیاد 😇
اگر کار رو دوست داشتید لطفا پست رو به اشتراک بزارید .
و اگر خاطره ای ثبت کردید و یا دابسمشی گرفتید برام بفرستید که کلی انرژی بگیرم و حتما استوری کنم . 😍
از همراهی و حمایتتون صمیمانه سپاسگزارم.
بی صبرانه منتظر شنیدن نظرات شما نازنینان هستم 😊🎶

دوستتون دارم و جاتون اینجاست
👉👈


🗣 SHADNAZ
🎵 DELNESHIN

Website:
Radiojavan.com
19taktaraneh.us
Navahang.com
Wikiseda.com
Melobot

Telegram:
Taktarane
Radiojavantv

Hair & Makeup : @friseurhamburg
Photo by : @armin.levy.official @simchastudio

#shadnaz #shadnazkh #shadnazofficial #shadnaz_official #shadnaz_music #radiojavan #musicacord #new #newsongs #newpost #femalesingers #femalesinger #kamkam #delneshin #navahang
#شادناز #شاد_ناز #اینستاگرام #جدید #کمکم #کم_کم #خواننده_زن #خواننده #ترانه_شاد #ترانه_جدید #دلنشین #رادیوجوان #نواهنگ
Forwarded from www.saeid-music.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تمومش کن - ۲۰۱۲- سعید ایمانی
Forwarded from Shadnaz-شادناز
سلام به همگی 🤗 دوستان و همراهان عزیزم آهنگ جدیدم به نام "دل بردی " پخش شد . زیر این پست لیست کامل سایتها ، کانالهای تلگرام و اینستاگرام که میتونید این آهنگ رو بشنوید و دانلود کنید گذاشتم 🥰
امیدوارم که خوشتون بیاد 😇
اگر کار رو دوست داشتید لطفا پست رو به اشتراک بزارید .
و اگر خاطره ای ثبت کردید و یا دابسمشی گرفتید برام بفرستید که کلی انرژی بگیرم و حتما استوری کنم . 😍
از همراهی و حمایتتون صمیمانه سپاسگزارم.
بی صبرانه منتظر شنیدن نظرات شما نازنینان هستم 😊🎶 دوستتون دارم و جاتون اینجاست

👉👈 🗣 SHADNAZ
🎵 DELBORDI Website:
Radiojavan.com
Navahang.com
Wikiseda.com
Melobot
Telegram:
Radiojavantv
♦️ RubixMusic

Hair & Makeup : @friseurhamburg
Photo by : @armin.levy.official @simchastudio

#shadnaz #shadnazkh #shadnazofficial #shadnaz_official #shadnaz_music #radiojavan #radiojavantv #new #newsongs #newpost #femalesingers #femalesinger #kamkam #delneshin #navahang #delbordi #del_bordi

#شادناز #شاد_ناز #اینستاگرام #جدید #کمکم #کم_کم #خواننده_زن #خواننده #ترانه_شاد #ترانه_جدید #دلنشین #رادیوجوان #نواهنگ
Forwarded from Shadnaz-شادناز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک اجرای کاملا دلی . ترانه ی "هوای گریه" که به شخصه این ترانه رو خیلی دوست دارم ، مخصوصا نواختن این ترانه با پیانو توسط دوست خوب و هنرمندم پدرام باطنی عزیز ، حس و حال زیبایی رو برام تداعی می کنه .
دوست داشتم این حال خوب رو با شما تقسیم کنم 🥰

Piano : @pedrambateni

#shadnazofficial #shadanz_music #shadnaz_official #shadnazmusic #femalesingers #pedrambateni #pianocover #duets #havayegerye#persiansongs #classic

#شادنار #شاد_ناز #پدرام_باطنی #خواننده_زن #خوانندگی_پاپ #خوانندگی🎤 #پیانو_نوازی #دوصدایی #هوای_گریه #عاشقانها #❤️❤️ #کلاسیک
Forwarded from Jüdisches Leben in Hamburg [#JLiHH] (Armin Levy)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@carolaveit zum Befreiungstag: Am 3. Mai 2020 ist der 75. Jahrestag der Befreiung der Häftlinge des KZ Neuengamme. Präsidentin Carola Veit beteiligt sich an der virtuellen Gedenkfeier der Gedenkstätte Neuengamme.

Alle Beiträge: https://www.kz-gedenkstaette-neuengamme.de/75befreiung/

@Raawide ✡️🇩🇪
الان دوروز است از سر صلات صبح تو رادیو، تا اخبار پس از شامگاهی تو تلویزیون، اعلام میکنه، زنهار!! آگاه باشید و هوشیار که هوا این هفته سرد خواهد شد!!
حالا چی؟ چند درجه، فقط چند درجه ناقابل هوا قراره سرد بشه.
مطمئنم که کل سیستم هواشناسی رو، این جدیدی ها اداره میکنند که اینقدر هول برشون داشته وگرنه قدیمی ترها یادشونه زمستون های سرد و بخاری های نفتی پِت پِتی رو!! برفهای سفید و چکمه های رنگی کفش ملی رو.

از اول مهر هوا رو به خنکی میرفت،آبان دیگه سرد بود.مدرسه ها بخشنامه داشتند، از وسط آذر بخاری روشن میکردند، قبلش باید دیگ دیگ می لرزیدی تو کلاس.
از همون اول پاییز لباس کاموایی ها از تو بقچه در میومد، کی با یه تا پیرهن میگشت تو خونه؟ دو لا، سه لا لباس میپوشیدی یه بافتنی مامان دوز هم روش، جوراب از پامون کنده نمیشد. اوایل آبان بخاری های نفتی و علاالدین های سبز و کرمی رنگ از تو انباری ها در میومد. تویست هم بود که ژاپنی بود و با کلاس.تازه بو هم نمیداد.
بخاری نفتی ها اکثرا یا ارج بودند یا آزمایش، همشون هم سبز و سیاه. ملت یا بشکه دویست و بیست لیتری نفتی تو حیاط داشتند یا مثل ما اگه باکلاس بودند، یه تانکر بزرگ ته حیاطشون! نفت آوردن نوبتی بود، پسر و دختر هم نداشت، اگه زرنگ بودی و یادت بود تا قبل از غروب بری و سهمت رو بیاری که هیچ، وگرنه تاریک و ظلمات باید میرفتی ته حیاط بشکه به دست، عینهو کوزت. برف که اکثراً بود رو زمین، شده دو سانت. برف هم اگه نبود، یخ زده بود زمین، باید تاتی تاتی میرفتی تا دم تانکر، گاهی مجبور بودی از تو بشکه های بیست و دو لیتری نفت رو منتقل کنی به بشکه های کوچولو، اون موقع یه وسیله ی کارآمد ی بود که هیچ اسم خاصی هم نداشت از قضای روزگار. یه لوله کرم رنگ با یه چی آکاردئون مانند نارنجی به سرش و شیلنگی که عین خرطوم فیل آویزون بود، خدایی اسم نداشت ولی کار راه بنداز بود.

بخاری رو میذاشتن تو هال و بسته به شرایط جوی و گذر فصل، دکوراسیون خونه رو هی تغییر میدادند، یعنی سرد و سردتر که میشد، در اتاق ها یکی یکی بسته میشد و محترمانه منتقل میشدی به وسط هال، دی و بهمن عملا خونه یه هال داشت با دمای قابل تحمل و یه آشپزخونه ی گرم.اتاق ها در حد سیبری سرد بودند و اگه یه وقت قصد میکردی بری تو اتاقت و یه چیزی برداری باید یه نفس عمیق میکشیدی، درو باز میکردی، به دو میرفتی و به دو برمیگشتی. تو همون زمان، حداقل چهار نفر با هم داد میزدند... درو ببند!! سوز اومد!!! باد بردمون!!!

گاهی که خسته میشدی و دلت میخواست بری تو اتاقت،یا امتحانی چیزی داشتی، یه بخاری برقی قرمز با دو تا لوله ی سفالی سیم پیچ شده میدادند زیر بغلت، بدیش به این بود که باید میرفتی تو بغلش مینشستی تا گرم بشی دو قدم دور میشدی نوک دماغت قندیل میبست.

بخاری محل تجمع کل خانواده بود، موقع سریال همه از هم سبقت میگرفتند که نزدیکترین جا رو به بخاری پیدا کنند، حتی روایته شام هم نصفه ول میکردند از هول دور موندن از بخاری. پشت بخاری معمولاً مخفیگاه جورابهای شسته شده بود، که باید خشک میشد تا صبح به پا بکشی و بری مدرسه.
و اما روی بخاری، آشپزخونه ی دوم مامان بود، همیشه یه چیزی بود برای خشک شدن.اگر هم نبود، پوست های پرتقالی بود که بابا شکل آدمک و ترازو و گربه ردیف میکرد رو بخاری تا بوی بد نفت زیر عطر پوست پرتقال های نیم سوز گم بشه.
موقع خواب، دل شیر میخواست سرت رو بذاری رو بالش یخ و بالش رو پهن میکردیم رو بخاری، بعد هم جلدی تاش میکردیم که گرمیش نره، سرت رو که میذاشتی رو بالش گرم، انگار گرمی آفتاب وسط تابستون که آروم، لابه لای موهات نفوذ میکرد . پتوهای ببر و طاووس نشان و لحاف های پنبه ای ساتن دوز رو تا زیر چونه بالا میکشیدیم.

بیرون سرد بود، خیلی سرد! ولی دلمون گرم بود. گرم به سادگی زندگیمون، به سادگی بچگیمون. دلمون گرم بود، به فرداهایی که میومد. فرداهایی که سردیش اثری نداشت تو شادیمون، شادی بچه هایی که با چکمه های رنگی کفش ملی،تو راه مدرسه، گوله برفی رو سمت هم پرتاب میکردند، بچه هایی که گرچه دست هاشون مثل لبو قرمزِ قرمز بود ولی دلهاشون گرمِ گرم بود.