Forwarded from نشر بیدگل
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دیوید لینچ از «مراقبه» میگوید...
اولین بار که چیزهایی در مورد مراقبه شنیدم، هیچ علاقهای به آن پیدا نکردم. حتی کنجکاو هم نشدم. تا اینکه این عبارت توجه مرا جلب کرد: «شادی حقیقی در درون نهفته است.» ابتدا آن را جملهای موذیانه پنداشتم، چون نمیگفت که این «درون» کجاست و یا چطور به آن میرسی. بااینحال، دروغ هم نمیگفت و مرا به صرافت انداخت که شاید مراقبه راهی برای راهیافتن به درون باشد. در سال ۱۹۷۳ به مرکز مراقبۀ تعالیبخش رفتم. یکی از مربیهای آنجا مرا به اتاقکی برد تا اولین مراقبهام را انجام دهم. نشستم، چشمهایم را بستم و خواندن ورد را شروع کردم. انگار در آسانسوری قرار گرفتم که کابلش قطع شد! بوم! افتادم توی سعادت- سعادت ناب. داشتم در آن غوطه میخوردم که مربی گفت، «وقتشه بیای بیرون، بیست دقیقهات تموم شد.» گفتم، «واقعا بیست دقیقه گذشت؟». برای من تجربهای بسیار آشنا و در عین حال بسیار تازه و گیرا بود. تو را به اقیانوسی از هشیاری ناب میبرد، به آگاهی ناب. با این حال آشناست؛ خودت هستی. همان لحظه حس شادی در تو میدمد – نه نوعی الکی خوشی، بلکه نوعی زیبایی سرشار. (از کتاب صید ماهی بزرگ)
#دانش_عمومی
#ویدیو
اولین بار که چیزهایی در مورد مراقبه شنیدم، هیچ علاقهای به آن پیدا نکردم. حتی کنجکاو هم نشدم. تا اینکه این عبارت توجه مرا جلب کرد: «شادی حقیقی در درون نهفته است.» ابتدا آن را جملهای موذیانه پنداشتم، چون نمیگفت که این «درون» کجاست و یا چطور به آن میرسی. بااینحال، دروغ هم نمیگفت و مرا به صرافت انداخت که شاید مراقبه راهی برای راهیافتن به درون باشد. در سال ۱۹۷۳ به مرکز مراقبۀ تعالیبخش رفتم. یکی از مربیهای آنجا مرا به اتاقکی برد تا اولین مراقبهام را انجام دهم. نشستم، چشمهایم را بستم و خواندن ورد را شروع کردم. انگار در آسانسوری قرار گرفتم که کابلش قطع شد! بوم! افتادم توی سعادت- سعادت ناب. داشتم در آن غوطه میخوردم که مربی گفت، «وقتشه بیای بیرون، بیست دقیقهات تموم شد.» گفتم، «واقعا بیست دقیقه گذشت؟». برای من تجربهای بسیار آشنا و در عین حال بسیار تازه و گیرا بود. تو را به اقیانوسی از هشیاری ناب میبرد، به آگاهی ناب. با این حال آشناست؛ خودت هستی. همان لحظه حس شادی در تو میدمد – نه نوعی الکی خوشی، بلکه نوعی زیبایی سرشار. (از کتاب صید ماهی بزرگ)
#دانش_عمومی
#ویدیو