گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.51K subscribers
1.02K photos
324 videos
194 files
1.66K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
سلام دوستان،
به‌دلیل ایراد در بارگذاریِ فایل بالا، به‌ناچار فایل دوباره و از اول بارگذاری می‌شود.
از این بابت عذرخواهی می‌شود:
👇
✳️ سلام دوستان،
گفتگوی روشن و صریحِ کانال یوتیوبِِ
"رسانه پارسی"
با عنوانِ " نافرمانی مدنی! راه نجات ملت‌ها؟»

پاسخی است به این پرسش که:
امروزه‌ی ما را چه ربطی به گاندی،‌ ثورو، هاول و نافرمانی مدنی؟

و همین‌‌طور در باره‌‌ی چگونگی و چرایی بیگانگی و بعدا آشنایی غلامعلی کشانی و هم‌نسلان‌اش با اندیشه‌ی گاندی، هنری دیوید ثورو و بعدا واسلاو هاول و همین‌طور کارکرد نافرمانی‌ مدنی
در سال‌های قبل و بعد از بهمن ۱۳۵۷.


بخش دوم این گفتگو
که بعدا منتشر می‌شود، پیوندی است بینِ اندیشه‌ی گاندی، ثورو، هاول و
پیشنهاد فرهاد میثمی، یعنی:
✳️ دولت‌ شهر موازی هاول و برنامه سازنده گاندی (نک: همین کانال)✳️


چستجوی بدون لینک در گوگل:
رسانه پارسی غلامعلی کشانی


https://youtu.be/HtwQEb7m9lg?si=lxKM_kCb7jXdFmGW
✳️ قصه‌ی زنان خشونت دیده
دو فیلم

مردی بهتر
عطیه خان سال‌هاست که به زنان و کودکان تحت خشونت کمک می‌کند، اما او می‌داند که نمی‌تواند همه زن‌ها را نجات دهد و ساختن فیلمی درباره دیدار دوباره با دوست پسر سابق‌اش که او را مورد خشونت قرار می داده، تلاشی در جهت یاری رساندن به همه زن‌های نادیده‌ای و خاموش‌ی است که از خشونت خانگی رنج می‌برند؛
و می‌سوزند و می‌سازند!

A Better Man (2017)

زیرنویس فارسی:
https://t.me/DoCumentarieSTake2/10848
+++++++++++++++++++ه

برای کشتن ببر

یک فیلم مستند هندی زبان کانادایی،
محصول سال ۲۰۲۲ به کارگردانی نیشا پاهوجا است.

داستان فیلم درباره خانواده‌ای در جارکند هند است، که پس از تجاوز وحشیانه به دختر نوجوان‌شان برای عدالت مبارزه می کنند.

این فیلم نامزد بهترین فیلم مستند بلند در نود و ششمین دوره جوایز اسکار شد.

زیرنویس‌فارسی:

https://t.me/DoCumentarieSTake2/10844


معرفی این دو فیلم به‌لطفِ هنرمند گرامی و خواننده‌ی این کانال، مانیِ پِتگَر، انجام شده.
✳️ فاجعه‌ی تربیتی-اجتماعیِ جاری،
      و
مقایسه‌ی سعادت در دنیای مدرن با کهنه
(صفحه‌ی 1 از 2)


✳️ «با نگرش تکاملی چگونه زندگی کنیم؟» اسم قطعه‌‌ی(اپیزودِ) 48 است از پادکستِ رادیولوگ.

این اپیزود نغز و کوتاه، از استیون پینکر (روشنگری، اکنون!) نقل می‌کند که دنیای مدرن بهتر است، چون خشونت کمتر، و متوسط عمر بیشتر شده.

اما حرف جاناتان هایت (نسل مضطرب) را هم به یادمان می‌آورد که:
به فرض صحت ادعای پینکر، روان‌دردها و رنج‌های فراگیرِِ نسلِ مضطربِِ فعلیْ مانع هدف نهایی بشر، یعنی آرامش و رضایت‌مندی شده‌اند، یعنی همان احساس سعادت.

بانکدار سوییسی و یا یک بشر 20 هزار یا 10 هزار سال پیش، وقتی خانه‌ی مطلوب‌اش را تصرف می‌کند و برای استراحت پایش را دراز می‌کند، چه در خانه‌ای اعیانی در هاوایی یا کلبه‌ای حصیری یا سنگی، لحظه‌ای بعد باید مقدار معینی هورمون نشاط‌آور وارد سیناپس‌های مغز هر دوی‌شان بشود تا احساس رضایت را در هر کدام‌شان تولید کند.
پرسش این است:
آیا با یک حساب سرانگشتی، هورمون‌های رضایت‌بخش بانکدار موفق، امروزه اصلا، می‌تواند به اندازه‌ی آن کلبه‌نشین باشد؟!


اپیزود، بلافاصله، با نگاهی به پژوهشِ EMLS سرنخی در این باره به دست ما می‌دهد.
این پژوهش، یعنی، «سنجه‌ی سبک‌زندگی ناسازگار با خصلت‌های تکاملی» می‌گوید که ما، نسل بشر شهرنشین دیجیتال‌زده، خیلی نکبت‌زده‌تر و مضطرب‌تر از این حرف‌هاییم، چون نمره‌های بدی را در ارزیابی‌مان با ملاک‌های آن سنجه می‌گیریم.

ملاک‌هایی که نشان می‌دهند ما برخلاف طبیعت‌مانْ ضد طبیعت و دور از طبیعت داریم زندگی کرده و کودک تربیت می‌کنیم (یعنی بر‌خلاف توصیه‌ی رواقی‌ها و دانش تکاملی) و همین کافی است تا اضطراب و افسردگیِ فراگیرْ خوراک‌ِ کودکان‌مان و همه‌ی بشر بشود.

این چک لیست (ملاک‌های) 36 موردی از چهار تا غربال رد شده تا آشغال‌هایش گرفته‌شده باشند و البته که باید تکرار‌پذیر هم باشند.

با مطالعه‌ی ملاک‌های کیفیت زندگی، اگر فرزند و نسل سالم و «منِ» سالم بخواهیم، باید تصمیم خود را بگیریم!
==========≠======ه
✳️ بحث‌های بسیار مهم تکمیلی:

- پادکست بی‌پلاس ، اپیزود ۲۰۰، نسل مضطرب (همان کتابِ جاناتان هایت) و
باز هم معرفی همین کتاب از سوی
دکتر سرگلزایی:
https://t.me/drsargolzaei/8819

- گوشه‌گیری و انزوای جوانان :
https://t.me/VahidOnline/62624 

- اوتیسم دیجیتالی و
مرکز درمان عارضه‌ی بِیْ‌بی دیجیتال در تهران: 
https://t.me/c/1216467024/232

- فابینگ و موبوفوبیا :
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5833

کارزارِ یک‌ماهه‌ی «سم‌زدایی دیجیتال» از ۱۳ بهمن ۱۴۰۳:
https://shorturl.at/Kozfn


اعتیاد کودکان به فیس‌ بوک و اینستاگرام :
https://shorturl.at/MREE4

اندر مصائب موبایل، والدین و فرزندان:
https://ghkeshani.com/mobileparentschild/


ماخذِ پژوهشِ EMLS

https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S2405844024110286 (فقط کپی-پیست بشود)

===============ه

- در صورتی‌که در این متن دو صفحه‌ای و لینک‌ها برای نقد روند تربیتی کودکان و نوجوانان و سلامتِ جان و روان‌‌ خود و دیگران فایده‌ای می‌بینید، بی‌عمل نباشید و لطفا برای دیگران هم بفرستید.

غلامعلی کشانی، بهمن ۱۴۰۳

لطفا توجه کنید:
پرسش‌نامه ( چک لیست ) و باقی مطلب در صفحه‌ 2 آمده است.
👇
https://t.me/GahFerestGhKeshani/6077


چک لیست پژوهشْ بیشتر بر اساس سبکِ‌زندگیِ بشر شهرنشین‌ِ جهانی‌شده تنظیم شده.

#کیفیت زندگی
✳️ فاجعه‌ی تربیتی-اجتماعیِ جاری،
      و
مقایسه‌ی سعادت در دنیای مدرن با کهنه
(صفحه‌ی 2 از 2)

✳️ چک لیستِ "کیفیت زندگی» بر اساس پژوهشِ EMLS
(36 سوالی)

استفاده از رسانه‌های اجتماعی
۱- هر روز متن‌های زیادی در شبکه‌ها ارسال می‌کنم
۲- زندگی‌ام را با زندگی افرادی که در رسانه‌های اجتماعی هستند مقایسه می‌کنم 
۳- ظاهرم را با ظاهر افرادی که در رسانه‌های اجتماعی هستند مقایسه می‌کنم 
۴- تعداد زیادی آدمِ «به‌‌ظاهر دوست" در رسانه‌ها دارم که "فقط آشنا" هستند، و نه بیشتر
۵- دوستانم به طور کلی بیشترِ وقت خود را پای موبایل و کامپیوتر می‌گذرانند
۶- خودم با فیس‌بوک و توئیتر (ایکس) و رسانه‌های اجتماعیِ دیگر وقت می‌گذرانم

خودپسندی 
۷- از محصولات زیبایی و آرایشی زیاد استفاده می‌کنم و به خودم زیاد می‌رسم
۸- به خودم در آینه خیره می‌‌شوم
۹- به تصاویر و ویدیوهای خودم خیره می‌شوم 

حمایت اجتماعی 
۱۰- نسبت به آدم‌های محل کار یا تحصیل‌ام احساسِ نزدیکی نمی‌کنم 
۱۱- معاشرت خیلی محدودی با اقوام دارم 
۱۲- از نظر احساسی با تعداد خیلی کمی از اعضای خانواده احساس پیوند دارم 
۱۳- روی تعداد کمی از اعضای خانواده می‌توانم حساب کنم 
۱۴- تعداد کمی دوست نزدیک دارم که می‌توانم روی آنها حساب کنم 
۱۵- تعداد کمی دوست نزدیک دارم که می‌توانم درباره مشکلات‌ام با آنها صحبت کنم 
۱۶- در محل کارم کسی به حرفِ دل‌ام گوش نمی‌‌کند 

محیط خانه 
۱۷- در منطقه‌ای زندگی می‌کنم که پر از غریبه‌ها است 
۱۸- در اطراف خانه‌ام به طبیعت خیلی کمی دسترسی دارم، مثلا افق باز ندارم
۱۹- معاشرت کمی با مردم محله دارم 
۲۰- اکثر مردم محله را نمی‌شناسم 
۲۱- اکثر همسایه‌های بغل‌دستی را نمی‌شناسم 

روابط عاشقانه/جنسی 
۲۲- بخش بزرگی از زندگی‌ام را به تنهایی می‌گذرانم (حتی اگر به ظاهر شریک زندگی داشته باشم) 
۲۳- مجبور می‌شوم با افراد جدیدی ملاقات کنم و دل‌ربایی سرپایی کنم (مخ بزنم). 
۲۴- از برنامه‌ها و سایت‌های دوست‌یابی برای برقراری ارتباط و داشتن رابطه جنسی استفاده می‌کنم 
۲۵- برای برقراری روابط عاشقانه باید شخصا تلاش کنم و این تلاش دو طرفه نیست 
۲۶- معمولاً تنها می‌خوابم 
۲۷- از برنامه‌ها و سایت‌های دوست‌یابی برای پیدا کردن شریک عشقی استفاده می‌کنم 

فعالیت بدنی 
۲۸- فعالیت بدنی ندارم 
۲۹- به طور منظم نرمش و تحرک هدف‌مند بدنی ندارم 
۳۰- بخش بزرگی از زمان استراحت را روی صندلی نشسته‌ام 
۳۱- کمتر از نیم ساعت در روز نرمش و تحرک هدف‌مند بدنی دارم 

رژیم غذایی 
۳۲- گوشت و سبزیجات فرآوری‌شده  (بسته‌بندی‌‌شده)
۳۳- نوشیدنی‌های شیرین 
۳۴- غذاهای با چربی بالا 
۳۵- کلا چیزهای شیرین خیلی می‌خورم 
۳۶- میوه، سبزیجات و مغزها را زیاد نمی‌خورم

==============ه

- مبدا بحث:
اپیزود 48 از پادکست رادیولوگ

- در صورتی‌که در این متن دو صفحه‌ای و لینک‌ها برای نقد روند تربیتی کودکان و نوجوانان و جوانان و سلامتِ جان و روان‌‌ خود و دیگران فایده‌ای می‌بینید، بی‌عمل نباشید و لطفا برای دیگران هم بفرستید.
https://t.me/VahidOnline/62624


غلامعلی کشانی، بهمن ۱۴۰۳

لطفا دقت کنید:
اصل مطلب در پست قبلی، صفحه‌ی یک، آمده است
👆 👇 :
https://t.me/GahFerestGhKeshani/6076


چک لیست پژوهشْ بیشتر بر اساس سبکِ‌زندگیِ بشر شهرنشین‌ِ جهانی‌شده تنظیم شده.

#کیفیت زندگی
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
✳️ فاجعه‌ی تربیتی-اجتماعیِ جاری،       و مقایسه‌ی سعادت در دنیای مدرن با کهنه (صفحه‌ی 2 از 2) ✳️ چک لیستِ "کیفیت زندگی» بر اساس پژوهشِ EMLS (36 سوالی) استفاده از رسانه‌های اجتماعی ۱- هر روز متن‌های زیادی در شبکه‌ها ارسال می‌کنم ۲- زندگی‌ام را با زندگی…
✳️ ترک اعتیاد به موبایل

کارزار یک ماهه‌‌ی "سم‌زداییِ دیجیتال" دعوت جهانی برای ترک اعتیاد به تلفن‌های همراه از اول فوریه ۲۰۲۵ / ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ :



«بنیاد همبستگی جهانی»، سازمانی که کارزار «فوریهٔ بدون تلفن همراه» را ترویج می‌کند،‌ در بیانیه‌ای نوشته است: «تلفن‌های همراه به ما کمک می‌کنند تا کارهای مهم بسیاری را انجام دهیم، اما این دستگاه‌ها طوری طراحی شده‌اند که ما را معتاد نگه دارند.»

این بیانیه سپس می‌افزاید که طراحی بسیار اعتیادآور این ابزار ارتباطی باعث شده ما روزانه به‌طور متوسط ۲۲۱ بار به تلفن‌های همراه خود را نگاه بیندازیم.

جیکوب وارن، یکی از اعضای بنیاد همبستگی جهانی، هم گفته است این ماه فرصتی است برای این‌که از خود بپرسیم «واقعاً چه نیازی به تلفن همراه خود داریم».
لینک:

https://shorturl.at/Kozfn

و اعتیاد کودکان به فیس‌بوک و اینستاگرام:

https://shorturl.at/MREE4

==============ه
نظر یک خواننده‌ی گرامی:

سلام،
آقا چطوری ترک کنیم ؟ وقتی با ما تماس می‌گیرند؟
کاش. میشد بریم کمپ!

شاید بشه میان ترک کامل و استفاده حداکثری راه میانه ای پیدا کرد
شما موافقی؟
=========ه

نظر گاه فرست:

دوست ارج‌مند،
دوستان گرامی،

یادمان نرود که ۴۰ سال پیش کسب‌وکار و زندگی وجود داشت و عاطفه و فراغتِ واقعی (که پاهایت را دراز کنی) تا حدودی بیشتر از الان بود. اما الان برای همان کار ساده کاملا وابسته به موبایل ایم.تکنولوژی هم قول داده‌بوده که با تولید انبوه و اتوماسیون و بولدوزرهایش زمان فراغت ات را زیاد می‌کند، اما صنعت رسانه و سرگرمی آن را با آشغال پر کرده.


کافی است به عکس دو جوان محترم هندی در مقاله‌ی بالا و رفتار صف بی‌انتهای "ذاکران فروتن موبایل" در متروهای تهران و حتی کاشفانِ فروتن زباله، دوره‌گردان زحمت‌کش افغان، نگاه کنیم تا تنهایی و اضطراب و افسردگی و بی‌قراری و حذف "معاشرت چشم در چشم" فعلی در بشر فعلی ایرانی تیره‌های پشت‌مان را بلرزاند. کمی پیش از آمدن موبایل ساده و هوشمند، زنان و مردان محترمی را می‌دیدی که با تسبیح ذکر می‌گفتند و آرامش (اگرچه به‌نظر من یا تو، آرامشِ توهمی) می‌خریدند.

- متن گزارش به نگاه انداختن ناخودآگاه و به وابستگی و چسبیدگیِ ناخودآگاه ما به موبایل اشاره می‌کند. طبیعی است که فعلا یک‌سری تماس‌های تلفنی واقعا ضروری و "ضروری انگاشته‌شده" وجود دارند که برای زندگیِ فعلیِ خودمان درست کرده‌ایم. طبعا آن‌ها را باید جواب بدهیم. اما ترکیب تلفن با شبکه‌های اجتماعی و دوربین و هزار اپلیکیشنِ دیگر است که جمعا پدر ما را درآورده.

- بله، کمپ فکر خوبی است! البته کسانی در دنیای بیرون از این نوع کمپ‌ها درست کرده‌اند، از سال‌ها پیش. اما اگر آن هم نباشد، همه‌ی ناظران این بحث گفته اند که حداقل باید موبایل را از نظر فیزیکی از خود دور کرد، مگر ضرورتی پیش بیاید.

- تمام راه‌های نو و تصمیمات مهم همین طور که گفته اید باید هدف آرمانی را در نظر داشته باشند، اما به‌شکلِ معنادار (و نه صوری و ظاهری) راه عملی و گام کوچک واقعی را در پیش بگیرند، یعنی راه میانه‌ اما همیشه رو به هدف آرمانی . این "همیشه" یک قید راهبردی و حیاتی است.


مثلا رعایت این پویش ممکن است برای منِ نوعی، فقط یک روز یا دو روز عملی و ممکن باشد، چون ممکن است دچار بحران‌های ترک اعتیاد بشوم. اما همین منِ نوعی باید به دنبال هدف دور دست و آرمانی تعداد دفعات‌ نگاه بی‌دلیل و انگشت‌مالی و اسکرول کردن گاه و بی‌گاه صفحه‌ی لمسی لعنتی وسحرانگیز را هر روزه کمی کمتر و کمی کمتر‌تر کند.

نکته این است که بعضی چیزهای ریشه‌ای‌تری را به‌شکل مستند گفته اند که مجبوریم برای زنده‌ماندن همین آدم‌های فعلی رعایت‌شان کنیم.
آن چیزها را در فرسته‌ای دیگر، با نقل قولی از ثورو و معرفی یک کتاب و خاطراتی از گذشته‌ی درک‌شده‌ی نسل میان‌سال فعلا زنده مطرح خواهم کرد.
باز هم نافرمانی مدنی!
چاپ هفتم!


هنری دیوید ثورو،
ترجمه غلامعلی کشانی،
نشر قطره تلفن:   ۳-۰۲۱۸۸۹۷۳۳۵۱
✳️ آدم‌های معمولیِ هم‌‌‌دستِ جنایت و نادرستی

«شما درست می‌گید، اما من "مامورم و معذور!"

آیا مامور بودن می‌‌تواند آدم را معذور هم بکند؟

آیا بعد از وقوع کار نادرست، این استدلال می‌تواند در برابر وجدانِ فردی یا جمعی و قانونی (دادگاه صالح) قابلِ قبول باشد؟

دو اپیزود پادکست بی‌ پلاس، از قول هانا آرنت (آیشمن در اورشلیم) و کریستوفر براونینگ (آدم‌های معمولی) نگاهی به این آدم‌ها می‌اندازند که پیچ‌ومهره‌های نهایی و عامل ماشین نادرستی و جنایت اند.

آدم‌هایی که اتفاقا خیلی هم زیاد هستند،
درست از جنس من و شما، و ممکن است که حتی قبل از عمل و در طی عمل و حتما بعد از عمل طلب‌کار هم باشند و بگویند که داشته‌اند به بهترین شکلی به وظایف خود عمل می‌کرده‌اند و حتی در صحنه حضور داشته‌اند تا جلوی بدتر شدن وضع را بگیرند.

- پادکست بی‌‌پلاس، شماره‌های ۴۲ و ۵۱، آدم‌های معمولی
- و شماره ۱۱۷، آدم‌های معمولی چه‌ جوری جنایتکار می‌شن و
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5970
==========ه
می‌توانید با پادگیر‌ها، گوگل کروم، تلگرام یا یوتیوب بشنوید.

✳️ پادکست‌های برگزیدهْ می‌توانند مثل یک دانشگاه واقعا آزاد و مستقل عمل کنند.
تولدی و زایشی دوباره،
پس از دو ماه بی آبی و خشک شدن گلدان نخل مرداب
،
و فقط یک بار آب دادن!

اگر این حادثه یکی از بزرگترین شگفتی‌ها نباشد، پس چه چیزهایی شگفتی اند؟!

فرزندان‌مان را با نظاره‌ی عمیق و دقیق این گونه حادثه‌های حیرت‌زا، در دور و اطراف و طبیعت، آزادانه به دست خود تربیت کنیم!

تا به‌جای انسان گرازوار* و انسان ذخیره‌خوار ، انسان شفقت‌مند* نسبت به طبیعت، به سیاره و به همسایه طلوع کند!

=======ه
* homo boariens

** homo depleticus

*** homo agapeticus

**** نخل مرداب باید غرقه در آبِ تالاب باشد.
=====ه
* تعبیر فارسیِ «انسان گرازوار» از عبدالحسین وهابزاده، زیست‌شناس و تربیت‌شناس نامدار ایران است.

** هر سه اصطلاح لاتین و دو اصطلاح فارسیِ دیگر جعل و طعنه‌ی نگارنده است.

‌ ۵ شنبه، ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
✳️91 هزارتومن پنیر معمولیِ غیر گچی
19 بهمن 1403



در دهه‌ی دیکتاتورزده‌ی 1340، هر روز صبح همین مقدار پنیر را با 5 قرون (ریال) می‌خریدیم.

یعنی ۱۸۲ هزار برابر،
یعنی ۱۸ میلیون و دویست‌هزار درصد!

این است معنای هرچه خالی‌تر شدن سفره‌های پیشاخالیِ مردمان پنیرخور!

درست است که درآمد عمومی هم خیلی بیشتر شده، اما قدرت خرید به نسبت با آن دوران و با ۴۰ سال پیش و با ۲۰ سال و ۱۰ سال و دو سال پیش به‌شدت از آن درصد تورم عقب‌تر است. در نتیجه اندازه‌ی سفره‌های ساده به‌شدت کوچک‌تر شده.
ممکن است تا ماه پیش می‌توانسته‌ای کره هم بخری، اما در ماه فعلی آن را حذف کرده‌ای. چون دیگر توان‌اش را نداری!

این است نشانه‌ی فلج بودن نخبه و مردم، و انتظار کشی برای بیرون آمدن دست پشمالویی از آستینِ غیب و تصادف!


این است در گِل‌ماندگیِ تام!

============ه
*** با عرض معذرت، محاسبه‌ی فرسته‌ی قبلی اشتباه بود و با کمک کامنت خواننده‌ای گرامی و دقیق این بار اصلاح شد. از ایشان متشکرم.
✳️ ۱۰۱ راه که نوجوانان می‌توانند جهان را دگرگون کنند،

سندی والنتاین، غلامعلی کشانی، ویراست دوم دی ماه ۱۴۰۳



متن اصلی کتاب مختصری که در پیش رو دارید محصول اندیشه‌‌ی امیدواری ‌است که مدعی است «یک دست صدا ندارد!»

امّا چه ضرورت‌هایی به ترجمه‌ آن تأکید دارد؟

در حوزه‌ی فرهنگی انسان جهان‌ِ سومی، به نظر می‌رسد بر روی نقش دولت و حاکمان به‌مثابه فعال مایشاءِ همه‌ی امور بشر، تأکید بسیار زیادتر از حد واقعی آن شده است. این نگاهی است نژند و بیمارگونه که از روابط و واقعیاتی ناخوشایند حکایت می‌کند.

بدون ورود به آن واقعیاتِ ناخوشایند، می‌توان با تغییر نگاه،‌ به سمت تغییر واقعیت‌ها گام برداشت:

متن حاضر، در پی کاهش درد و رنج انسان‌های واقعی و معمولیِ کوچه و بازار با دستان آدم‌هایی از جنس خودشان است.

البته انسان‌هایی مسئولیت‌پذیرتر و معنویت‌گراتر که خود را تا حدّی وقف آفرینش دنیایی بهتر می‌کنند و طبعاً منتظر دستان دیگران و ازجمله دولت‌ها نمی‌شوند، چراکه می‌دانند تکیه بر دوش ناتوان و ناکارآمد و بی‌میل، و انتظار از ذهن و عملِ "معطوف به امور دیگرِ" دولت‌ها و دیگران، تعلیق به محال کردن آرزوهای بشری برای رهایی نسبی از رنج و درد است.

لینک و فایلِ خودِ کتاب، یادداشت گاه فرست و یادداشت سایت عدم خشونت همراه با لینک‌های متعددی برای کسانی که جستجو‌گر اند و، از سرِ دغدغه، دانستن را به چند دقیقه مطالعه‌ی فوری محدود نمی‌کنند، در زیر 👇:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4278

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4277


✳️ در صورتی که این کتاب را برای تسهیل‌‌گران و کنش‌گران و والدین علاقه‌مند به تربیتِ غیررسمی، غیرِ مدرسه‌ای، غیرایدیولوژیک، تربیتِ آزادْ و در طبیعت مفید می‌بینید، لطفا به آنان معرفی کنید.
========ه

نیازی ملی و منطقه‌ای است،
برای تربیتِ نسلی نو!

برای ایران‌زمین و توسعه‌ی هم‌پیوندِ فردی و جمعیِ آن!

برای رشد فرزندان و
رشد انسان فارسی‌زبان
!
=========ه


* تربیت مقدم بر آموزش!


** تربیت همان سیاست است،
اما به‌شدت نیازمد صبر، بدون «میان‌بُر»ایسم و بدون نتایج پر خطر مهندسیِ کلانِ اجتماعی و مهم‌ترین سرمایه‌گذاریِ درازمدت و شرط اصلی و لازم (و نه کافی) برای توسعه‌ی انسانی و اجتماعی سرزمین‌مان است!


تربیتْ و توسعه قطعا «خم رنگرزی» و از جنسِ«اَمْسَیْتُ کُردیاً و اَصْبَحْتُ عَربیاً» نیست. گپ‌های گذری و قهوه‌خانه‌ایِ نخبه‌گان ‌ هم راه‌ی به آن ندارند!


توسعه و تربیتْ جدیت، حمیت، انضباط، هزینه‌های کوچک و شجاعت مدنیِ والد، تسهیل‌گر و کنش‌گر را می‌طلبد.

توسعه و تربیتِ ملی هرگز نباید با تلاش برای کسب قدرت در بالا و تعویض حاکمان، بدون تغییر ساختارهای بنیادینْ، اشتباه گرفته بشود.
علیه مزخرفات | هنر شکاکیت در دنیای داده محور | دکتر محمدامین ضرابی
Ⓜ️ علیه مزخرفات

هنر شکاکیت در دنیای داده محور
دکتر محمدامین ضرابی


سیل مزخرفات جهان را فراگرفته و ما در حال غرق شدن در آن هستیم:سیاست‌مداران در قیدوبند حقایق نیستند؛ جهت گیری علم را مطالب چاپ شده در مطبوعات تعیین می‌کنند؛

کارل برگستروم و جِوین وست مزخرفات نوین را ادعاهایی می‌دانند که با زبان علمی و با استفاده از آمار و ارقام ظاهراً دقیق ارائه می‌شوند، اما درواقع ادعاهایی بی‌محتوا و تناقض‌آلودند. ما دربرابر این ادعاها مرعوب می‌شویم و سپر می‌اندازیم و احساس می‌کنیم آن‌قدر متخصص نیستیم که بتوانیم دربارۀ صحت‌وسقم آنها بیندیشیم و تحقیق کنیم.

نویسندگان این کتاب معتقدند که لزومی ندارد مثلاً متخصص زیست‌شناسی، اقتصاد یا آمار و داده‌کاوی باشیم تا بتوانیم از خطاهای این مزخرفات سر دربیاوریم.آن‌ها در این کتاب، با مثال‌های متعددی از علوم پایه و پزشکی، شیوه‌های متنوع سوءاستفاده از زبان علم را آشکار می‌کنند و، با آموزش مبانی استدلال‌ورزی درست و نحوۀ جست‌وجوی اطلاعات برای ارزیابی ادعاهای علمی، راهنمایی جامع برای تشخیص علم از شبه‌علم را فراهم می‌آورند... +++



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
✳️ آدم‌های معمولیِ هم‌‌‌دستِ جنایت و نادرستی «شما درست می‌گید، اما من "مامورم و معذور!" آیا مامور بودن می‌‌تواند آدم را معذور هم بکند؟ آیا بعد از وقوع کار نادرست، این استدلال می‌تواند در برابر وجدانِ فردی یا جمعی و قانونی (دادگاه صالح) قابلِ قبول…
✳️ ماموران معذور،
اما عملا تسلیم، عامل و هم‌دست!

یک نمونه‌ی تاریخی:


درس‌های تاریخی از شکست قانون‌گذاری بدون پشتوانه مردمی
( داوود حشمتی
)

...ه
در سال ۱۳۵۴، نمایندگان مجلس، برای ورود به «دروازه‌های تمدن»، مبدأ تاریخ را تغییر دادند.  ...
۱۸ بهمن ۱۳۵۴ جلسه ای به فرمان شاه برای تغییر تقویم تشکیل شد. 

کیان‌پور وزیر اطلاعات و جهانگردی، هدایتی معاون اجرایی نخست‌وزیر، شجاع‌الدین شفا معاون فرهنگی دربار، امیرهوشنگ متقی معاون اداری دربار، جعفریان معاون سازمان رادیو و تلویزیون، خطابخش معاون وزیر مشاور، امین صالحی مدیر فرهنگ و هنر و جهانگردی، باستانی پاریزی استاد تاریخ دانشگاه تهران، مصطفی کامکار استاد ریاضی دانشگاه تهران و شاهرخ مسکوب نماینده سازمان برنامه و بودجه حضور داشتند.
در این جلسه تعدادی موافق تغییر تقویم بودند و عده‌ای مخالف آن. ابتدای جلسه هدایتی به سایر افراد گوشزد می کند: «گزارش تبدیل تقویم به عرض شاهنشاه رسیده است و اراده‌ی شاه بر این است که حتماً این کار انجام شود.»

ابتدای جلسه، هدایتی (معاون اجرایی نخست‌وزیر) تذکر داد: «اراده شاه بر این است که حتماً این کار انجام شود.»
... ... ه
============ه
✳️ گاه فرست:
چیزی که در این داستان به‌خوبی به‌‌چشم می‌خورد وجود بزدلی و جُبْنِ اخلاقیِ جمعی، نبود مسئولیت‌پذیری انسانی و پشت‌پا زدن به اصولِ هویتِ شخصی است.
این وضع توجیه ظاهری کافی هم دارد:
«روی حرف اعلیحضرت که نمی‌شد حرف زد. باید اون رو فقط امضا کرد.»

و این چنین است که افراد تاثیرگذار یک ملت در جامعه‌ی شِبْهِ‌توتالیترْ هم قربانی و همْ هم‌دستِ هيئتِ حاکمه و ائتلاف قدرت حاکم می‌شوند و در عینِ حال همه‌شان هم در پستوها از اوضاع می‌نالند.

این‌جا است که باید دوباره به راه‌‌حل‌های واسلاو هاول و گاندی فکر کرد:

ناهمکاری، حتی به اندازه یک سر سوزن تا ناهمکاری‌‌های خیلی بزرگ

نافرمانی اصلاح‌گرانه، غیرتخریبی و غیر تبهکارانه

بیرون کشیدنِ واقعیِ خود از زیر دایره‌ی دروغ‌‌هایی که ائتلاف حاکم می‌پراکَنَد و از مردم می‌خواهد آن‌ها را در ظاهر عمل و باور کنند.

پرداختن مصرانه و شجاعانه به مطالباتِ جمعیِ کاملا پیشاسیاسی و اجرای برنامه‌های سازنده‌ی مستقل از ماشین حکومتی

این چنین است که شاید (و با تاکید بر شاید) انسان‌هایی نو از یک ملت تسلیم و غالبا‌ً «مامور و معذور» سر بلند کند.

این شاید همان گذار واقعی‌، ریشه‌ای و عمیقی باشد که همه‌ی شاکیان و ناراضیان از وضع موجود منتظرش هستند، اما برای‌اش هیچ کاری نمی‌کنند.

گذاری که برخلاف تصور همگان، با خُمِ رنگرزی و یک‌شَبه نمی‌تواند شکل بگیرد، و از آسمان و خارج هم نمی‌آید.


✳️ برای اطلاع بیشتر:
جستجوی میثمی، هاول و گاندی در همین کانال، سایت و کتاب‌های نگارنده

✳️ لطفا به فرسته‌ی پیوست و فرسته‌ی کتاب «101 راه» در بالا حتما نگاه کنید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ دریغ از یک جو شجاعت مدنی!
     حرف حساب و دیگر هیچ!
👆

بحث توسعه و ناتوسعه کیلویی چند!

بحث معادلات سیاست و «کسب قدرت در بالا» کیلویی چند!

بحث کلامِ الکن و مِنّ‌ومِنّ‌کُنانه‌ی روزنه‌گشاییْ کیلویی چند!

گپ‌های شِکوه‌‌آمیزِ تسلیم‌وارِ قهوه‌خانه‌ای و کافه‌ای در پستوهای شبکه‌های اجتماعی،
اما بدون تعیین مسئولیتِ مستقیمِ بلافصلِ «منِ ناظر» کیلویی چند! :

بحث‌هایی بدون پرسشِ اساسیِ «پس من در کجای جهان ایستاده‌ام؟»


بحث نظری سیاسی و اقتصادی در دنیای حکمرانی هیئتی، تیول‌داری، مال‌داریِ اسلامی و اقطاع اسلامی کیلویی چند! 👇
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5704

============ه

توانگری بخیل را پسری رنجور بود. نیک‌خواهان گفتندش:
مصلحت آن است که ختم قرآنی کنی از بهر وی یا بذل قربانی.
لختی به اندیشه فرو رفت و گفت: مُصحفِ مهجور اولی‌تر است که گله‌ی دور.

صاحب‌دلی بشنید و گفت: ختم‌ش به علت آن اختیار آمد که قرآن بر سر زبان است و زر در میان جان.

دریغا گردنِ طاعت نهادن،
گرش همراه بودی دستِ "دادن"

به دیناری چو خر در گل بمانند -
ور الحمدی بخواهی صد بخوانند!
(سعدی)

ادامه در لینک‌ بالا و مطالب پیوست.
Forwarded from جامعه‌شناسی زن روز (Parastu.Z.Farrokhi)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✳️ هشت مارس (18 اسفند)، روز جهانی زن،
داستانِ خاموش زنان خاموش را با گوش‌های تیزتر بشنویم.



در شرایطی که نکبت کم‌سابقه‌ای، در طول تاریخ چند سده، بر زندگی و امنیت همه‌ی ما آدم‌های عادی سایه انداخته،

✳️ روز زن بر همه‌ی زنان خجسته‌باد،

بخصوص بر زنان بی‌صدای رنجبر،‌ که همه‌ی درآمدهای‌ عمرشان، به رقمی نمی‌رسد که مثلا در یک روز بعضی از ما خرج می کنیم.

روز زن بر همه‌ی زنانی که از این روز باخبرند گرامی باد!

✳️ روز زن گرامی باد!
بر همه‌ی زنانی که اصلا خبری از این حرف‌ها ندارند و تا آخرِ عمر حسِ زتدانِ ابد همراه‌شان است؛

بر زنانی هم که باید بسازند و بسوزند و هیچ راهی در جلوی چشم نبینند جز فرار و بدنامیِ تحمیلی یا خودسوزی یا قتلِ ناموسی؛

بر زنانی که به‌جای گرمای خانه‌، در زیر سقف‌های مشترکِ به‌ظاهر گرم، به‌خاطر جگرگوشه‌های‌شان تحمل رنج می‌کنند؛

بر زنان طبقه متوسط و تحصیل‌کرده‌ای که با چشمان تیزبین خود شاهد انواع تبعیض‌های نهادینه‌، ایدئولوژیک و سیستماتیکِ ضد زن هستند،
بر زنان کارگر؛

بر زنان کشاورز؛

بر زنان خانه‌دار؛

بر زنان شاغل؛

بر همه‌ی مادران؛

بر همه‌ی دختران

بر زنان یائسه؛

بر همه‌ی مادران دادخواه؛

و بر همه‌ی مادران همیشه چشم‌به‌راه!


✳️ تبعیض و ستم مشترک بر زن از طرف قدرت‌های قانونی و عرفی و بعضاً اعتقادی، بیش و کم در همه‌ی سرزمین‌ها وجود دارد، اما در سرزمین‌های بسته‌تر، خیلی بیشتر.

زنان خود باید این زنجیره‌ی شر را قطع کنند و به شکل ارث به نسل بعد منتقل نکنند.

هزاران قانون (ساخت حقوقی) نمی‌تواند عرف و عادت و فرهنگ (ساخت حقیقی) را به عقب براند. هیچ قانونی جلودارِ مادر شوهری هندی نخواهد بود که همان ستمی را که دیده،‌ بر روی عروس‌اش تکرار می‌کند.

زنان باید خود بیدار شوند و به شکلی عمقی و نه تقلیدی،‌ و نه به شکل "هم خدا و هم خرما" (پیتزای مدرنیته با آبگوشت سنت)، زن‌روایی را معنی ببخشند.

✳️ نکته‌ این‌‌که:
هیچ تحول عمیق و برگشت‌ناپذیری، در هیچ حوزه‌ای در ایران رخ نخواهد داد،
مگر در روندِ
- آگاهی زنان به حقوقِ انسانیِ برابرِ خود و اِعمال آن
- آگاهی عموم به حق شادی و عمل به آن.  (محمدرضا نیکفر و عبدالله اوجالان)

✳️ و در این بین، نباید از وظیفه و نقش مردان منصف، شریف و هم‌دل غافل ماند، اما همیشه باید زنان پیشتاز این امور باقی بمانند!
==========ه

لطفا بنگرید به فرسته‌ی قبلی و قبل‌تر
و
جستجوی کلیدواژه‌های:

مارس
زن
زنان
خشونت خانگی
خشونت بر ضد زنان، 
دمکراسی از کجا ،
دمکراسی در خانه و خیابان، 
در همین کانال
و
پادکست رادیو مرز


عکسِ فرسته‌ی زیر، شاهکار نصرالله کسراییان (فیسبوک) 👇
هشت مارس (18 اسفند)، روز جهانی زن،
داستانِ خاموش زنان خاموش را با گوش‌های تیزتر بشنویم.
عکس، شاهکار نصرالله کسراییان (فیس بوک)

لطفا بنگرید به فرسته‌ی قبلی و قبل‌تر
و
جستجوی
مارس
زن
زنان
خشونت خانگی
خشونت بر ضد زنان، 
دمکراسی از کجا ،
دمکراسی در خانه و خیابان،
در همین کانال
و
پادکست رادیو مرز
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
Madi_No20_M.Satwat.pdf
1.1 MB
✳️ مادی نمره بیست
======ه
گزارشی دستِ اول و کم‌نظیر از عشق به ‌زندگی و زیباییِ حیات در بینِ جان‌های شیفته‌ای که رویای دنیایی بهتر را با تفنگ می‌خواستند عملی کنند، اما این روزها،‌ فقط خاطره‌ی دوستی‌ها و فداکاری‌های شخصی است که برای‌شان باقی مانده و ذائقه‌‌شان تلخ از داستان‌هایی که بر سرِ آرمان‌های‌شان آمد.

این جان‌برکفان، تابعِ زهد و مخفی‌کاری‌هایی بودند که بر گروه‌‌شان باید حاکم می‌بود، زهدی که آنان را از درون می‌خورد و مخفی‌کاری‌ای که حتی به جنایت‌ هم می‌توانست ختم شود. گاهی فاصله‌ی شهید با خائن در این فضای طاقت‌فرسا و بسته، از سرِ اتفاق می‌توانست در اثر سالم یا فاسدِ بودن کپسولِ سیانورِ زیرِ زبان باشد!

فضای بسته،‌ عملِ زیرزمینی و ساختارِ هرمی‌ای که گروهِ مخفی مجبور است داشته باشد، هیچ راهی ندارد جز این که به بن‌بست بخورد! جایگزینِ این فضا و این نوع عمل و این هرم‌ها چه می‌توانست باشد؟

آیا عملِ شفقت‌آمیز، شفاف و آشکارِ شجاعانه‌‌ی شهروندِ راستین و نیز ساختارِ ریزومی در جهتِ تحققِ برنامه‌‌ سازنده (گاندی) و ساختارهای موازی (واسلاو هاول، در قدرت بی قدرتان) پاسخی برای این پرسش نیست؟
✳️ کلیدواژه‌ها: همین کانال
✳️ کدام شغل؟ کدام درس؟

در شرایط انحطاطِ گسترده و نکبت‌بار فعلی میهن‌مان، که شاید در 400 سال اخیر کم‌سابقه باشد، غم ناامنی، غم نان، غم آب، غم مسکن، غم درمان، غم آزادی، غم تبعیض نظام‌مند، غم تبعیض مضاعف بر زنان، غم نقض حریم شخصی و انواع دیگر آن بر سر ما آوار شده.

این غم‌ها قطعا تک عاملی نیستند تا بتوانیم عامل را با خیال راحت برون‌فکنی کنیم و از مسئولیت‌های‌ تک‌تک‌ِ خودمان خلاص بشویم!

فعلا این را بگذاریم و بگذریم!

اما یکی از این غم‌های بزرگ، موج شدید مهاجرت است که دارد همه‌ی جوانان را با خود می‌روبد و می‌بَرَد.


یادداشت زیر، شاید کمکی باشد به بروز ابداع و خلاقیت بیشتر جوانان و استفاده‌ی حداکثری از ته‌مانده‌ی امکانات موجود در این‌جا یا حتی در بیرون از این‌جا.

شاید گره‌ای کوچک از کلاف یک نفر باز کنند:
==========ه

✳️ 4 اپیزود‌ زیر در باره‌ی هدایت مسیر تحصیلی و شغلی است.


برای راحتی کار،
اسم‌ هر پادکست و اپیزود در زیر می‌آید:

ا - پادکست کتابگرد،
اپیزود 74، از رها کردن درس و دانشگاه تا پیداکردن مسیر شغلی

2 - پادکست کارنکن،
اپیزود 80، گفتگو با امین آرامش

3 - پادکست کارنکن،
اپیزود 74،  گفتگو با امیر موسوی (1)

4 - پادکست کارنکن،
اپیزود 75، گفتگو با امیر موسوی (2)

==========ه
✳️ با دختر خانم‌ی از نزدیکان حرف می‌زدم.
[می‌گفت این حرف‌ها را به مادرم بزنید که می‌گوید باید دکترا بگیری و استاد دانشگاه بشوی.

اما من می‌گویم اصلا دل ام نمی‌خواهد آدم توسری خوری بشوم.]

==========ه
اپیزودهای بالا تا حدودی به این بحث نزدیک می‌شوند که
کدام درس؟
کدام شغل؟
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
✳️ کدام شغل؟ کدام درس؟ در شرایط انحطاطِ گسترده و نکبت‌بار فعلی میهن‌مان، که شاید در 400 سال اخیر کم‌سابقه باشد، غم ناامنی، غم نان، غم آب، غم مسکن، غم درمان، غم آزادی، غم تبعیض نظام‌مند، غم تبعیض مضاعف بر زنان، غم نقض حریم شخصی و انواع دیگر آن بر سر ما…
اندر مباحث عبور سخت از
✳️ گردنه‌های انحطاط و نکبت فراگیر ملی:


رنج‌های یادشده در فرسته‌ی قبلی قطعا تک عاملی نیستند تا بتوانیم عامل آن‌ها را با خیال راحت برون‌فکنی کنیم و از مسئولیت‌های‌ تک‌تک‌ِ خودمان خلاص بشویم!

پاسخی که واسلاو هاول، گاندی و فرهاد میثمی برای کاهش این رنج‌ها می‌دهند شاید بتواند راه‌گشای وضعیت تسلیم و انحطاط عمومی و گسترده‌ای باشد که ما را و به‌خصوص نخبه‌گانِ ما را در خود فروبرده.

✳️ کتابِ قدرت بی قدرتان
نوشته‌ی واسلاو هاول


روایت فرهاد میثمی
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5330

روایت ویدئویی کانالِ فانوس:

https://t.me/lighthouseir/7

روایت فرهاد میثمی و دیگران:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/5557


  حفظ امید اجتماعی؟:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5559