*
*
1- addition
(اسم) عمل افزودن چیزی به چیز دیگر – عمل جمع در ریاضی – چیزی یا کسی که افزوده میشود

2- additional
(صفت) اضافی، بیشتر (extra)
*
*

*
*
1- address
(اسم) آدرس – یک سخنرانی رسمی مقابل حاضرین
(فعل) نام و (یا) آدرس یک فرد یا یک محلی را روی یک پاکت نامه یا بسته یا درخواست کتبی و غیره نوشتن – با کسی یا گروهی حرف زدن

2- adequate
(صفت) کافی (sufficient) – خوب، قابل قبول
*
*

*
*
1- adjust
(فعل) تنظیم کردن چیزی جهت کار کردن بهتر – وفق پیدا کردن با شرایط جدید، عادت کردن

2- administration
(اسم) مدیریت (مجموعه فعالیت هایی که مربوط به اداره جایی یا سر و سامان دادن به کاری است) – افراد یا فردی که جایی یا کاری را مدیریت می کند– دولت، هیئت دولت، کابینه
*
*

*
*
1- admiration
(اسم) حس تحسین

2- admire
(فعل) تحسین کردن – با شگفتی یا لذت به چیزی نگاه کردن یا از چیزی لذت بردن – دوست داشتن، خواستن، میل داشتن
*
*

*
*
1- admit
(فعل) اعتراف کردن به یا پذیرفتن چیزی معمولا با عدم تمایل – به کسی یا اجازه ورود دادن

2- adopt
(فعل) بچه کسی را به فرزند خواندگی گرفتن – استفاده کردن یا بکار گرفتن یک طرح یا یک رویکرد و غیره جدید یا متفاوت – انتخاب کردن یا استفاده از نامی که نام اصلی شما نیست – کشوری را که کشور مادری نیست را برای ادامه زندگی برگزیدن
*
*

*
*
1- adult
(اسم) یک فرد یا حیوان بزرگسال، بالغ
(صفت) بالغ – معقول، پخته

2- advance
(فعل) به جلو رفتن، پیش روی کردن – چیزی یا کسی را به جلو جابجا کردن – پیشرفت کردن
(اسم) پیشروی – پیشرفت

*
*

https://www.aparat.com/v/u6lgI

دریافت دوره:
🔗 https://www.koobdar.ir/electronics/security-cameras-ahd/

*
*
1- advanced
(صفت) پیشرفته، توسعه یافته – تا حد ممکن یا خیلی زیاد گسترش یافته

2- advantage
(اسم) مزیت، آپشن، برتری

*
*

*
*
1- adventure
(اسم) یک تجربه خطرناک یا هیجان انگیز

2- advertise
(فعل) تبلیغ کردن یک محصول و غیره – آگهی دادن برای رفع نیاز – مردم را متوجه کردن، چیزی را به کسی یا گروهی گفتن یا نشان دادن (publicize)

*
*

*
*
1- advertisement
(اسم) تبلیغ، یک چیز تبلیغاتی – چیزی یا کسی که نشان دهنده چگونگی خوبی یا تاثیر چیزی است – عمل تبلیغ کردن، تبلیغات

2- advertising
(اسم) تبلیغات، صنعت تبلیغات

*
*

*
*
1- advice
(اسم) توصیه، پند، نظر

2- advise
(فعل) توصیه کردن، پند دادن
*
*
#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری

*
*
1- affair
(اسم) affairs امورات، امور، کار ها - موضوعاتی که مربوط به زندگی شخصی یا مسائل مالی شخصی و غیره است – رابطه جنسی مخفیانه

2- affect
(فعل) تاثیری روی کسی یا چیزی گذاشتن یا تغییری در آن ایجاد کردن - وانمود کردن یا تظاهر کردن به یک احساس یا فکر – باعث بیماری شدن، بیمار شدن
*
*
#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری

*
*
1- affection
(اسم) احساس عاطفه و محبت نسبت به کسی یا چیزی

2- afford
(فعل) از پس هزینه چیزی برآمدن، توانا بودن در پرداخت هزینه یا قیمت چیزی – بر انجام کاری که مشکل یا لطمه خاصی به همراه ندارد توانا بودن – تامین یا فراهم کردن چیزی برای کسی

*
*
#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری

*
*
1- afraid
(صفت) ترس، احساس ترس داشتن - I'm afraid برای اینکه مودبانه به کسی درباره چیزی بگویید که متاسفید - I’m afraid so متاسفانه بله - I’m afraid not متاسفانه نه

2- after
(قید) بعد، بعد از یک زمان
(حرف اضافه) بعد از یک زمان که در ادامه اشاره میشود – برای اعلام ساعت (در آمریکایی)

*
*
#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری

*
*
1- afternoon
(اسم) ساعت 12 تا 18، بعدازظهر

2- afterward
(قید - در بریتیش بیشتر از afterwards استفاده میشود) بعد از آن، بعد از چیزی که رخ داده است

*
*
#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری

*
*
1- again
قید) دوباره – once/yet again یک بار دیگر - all over again از ابتدا چیزی را تکرار کردن


2- against
(حرف اضافه) علیه، مخالف – در مقابل کسی یا چیز در یک رقابت – به ضرر کسی یا چیزی
*
*

#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری

*
*
1- age
(اسم) سن، قدمت
(فعل) پیر شدن - باعث فرتوت شدن کسی یا چیزی شدن – جا افتادن، پخته شدن

2- aged
(صفت) خیلی پیر یا کهن – به سن، با سن - the aged افراد مسن
*
*

#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری

*
*
1- agency
(اسم) یک کسب و کار یا شرکت یا یک نمایندگی – آژانس، نمایندگی - through the agency of با استفاده از کمک یا خدمت کسی یا چیزی

2- agenda
(اسم) دستور جلسه، لیستی از مباحث یک جلسه – طرح مخفیانه، انگیزه پنهان
*
*

#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری

*
*
1- agent
(اسم) کسی که برای یا بجای دیگری کار میکند، نماینده، مامور

2- aggressive
(صفت) خشن، آماده برای دعوا، خشونت آلود – تهاجمی، پر تلاش، مصر، پر تکاپو – (در پزشکی) خیلی جدی

*
*

#کوبدار
#3000واژه
#لغات_ضروری