با درود و سپاس از هدیه زیبا و ارزشمند جناب محمد رسولی نژاد .
به امید دیدار

عکس : ساتگین یغمایی


@kouroshyaghmaei

قصه
آلبوم : تفنگ دسته نقره
آهنگساز و آوازخوان : کوروش یغمایی
آرایش سازها : کوروش یغمایی
گیتار الکتریک-گیتار آکوستیک و گیتارباس : کوروش یغمایی
شعر : نوذر پرنگ
همخوان : ساتگین یغمایی
کیبورد : کاوه یغمایی

عکس : دکتر شاهرخ دبیری

@kouroshyaghmaei

I Folkert-Hans I Dokkum I CoronaProof MuziekFiets

Optreden door het mooie Dokkum met de CoronaProof MuziekFiets.
Boekingen via www.folkert-hans.nl
Opname video: www.video-vison.nl
Foto: Hein Joustra


@kouroshyaghmaei

انسان - فرشته
آلبوم : تفنگ دسته نقره
آهنگساز و آوازخوان : کوروش یغمایی
آرایش سازها : کوروش یغمایی
گیتار الکتریک-گیتار آکوستیک و گیتارباس : کوروش یغمایی
شعر : حسین منزوی
کیبورد : کاوه یغمایی

عکس : دکتر شاهرخ دبیری

@kouroshyaghmaei

۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ گرامی باد
--------------
کوروش یغمایی همراه با هم میهنان برای ادای ادب و مهرورزی در آستان حافظ شیرازی شکوهمند، نماد ادب و آزادگی ایرانیان

حافظیه - سال ١٣۵۴

#

عکس از پیج شیراز قدیم
https://Instagram.com/old.shiraz

#

" مهر ورزان "
آلبوم : ماه و پلنگ
شعر : حافظ
آهنگساز و آواز خوان : کوروش یغمایی
آرایش سازها : کوروش یغمایی
گیتار و گیتار باس : کوروش یغمایی
کیبورد : کاوه یغمایی


@kouroshyaghmaei

اجرای ترانه « گل یخ » توسط هنرمند آمریکایی

@kouroshyaghmaei

انیمیشن غروب بندر
هنرمندان : آناهیتا – میترا ویسپانفریا – میتراشید – مهر
طراحی سه بعدی : میترا شید – مهر
تهیه شده در : استودیو مهر IMVU
کارگردان : مهرشاد
با سپاس فراوان از تمامی آفرینندگان این انیمیشن زیبا .
—---—
غروب بندر
آلبوم : سُل 2
آهنگساز ، آریش سازها و آواز خوان : کوروش یغمایی
لید گیتار : کامران یغمایی
پیانو و کیبورد : کامبیز یغمایی
گیتار باس : کوروش یغمایی
شعر : حسین نجفیان
کرال : کوروش ، کامران و کامبیز یغمایی
تمپو ، تنبک و دایره زنگی : دو نوازنده محلی جنوب ایران که متاسفانه نامشان فراموش شده است

@kouroshyaghmaei

غروب بندر
آلبوم : سُل 2
آهنگساز ، آریش سازها و آواز خوان : کوروش یغمایی
لید گیتار : کامران یغمایی
پیانو و کیبورد : کامبیز یغمایی
گیتار باس : کوروش یغمایی
شعر : حسین نجفیان
کرال : کوروش ، کامران و کامبیز یغمایی
تمپو ، تنبک و دایره زنگی : دو نوازنده محلی جنوب ایران که متاسفانه نامشان فراموش شده است

@kouroshyaghmaei

مصاحبه ی مجله ی بیلبورد "Billboard" یکی از مطرح ترین مجله های تخصصی موسیقی با کورش یغمایی در سال 2011 توسط بانو مهدیس کشاورز

............................................

دیشب که بارون اومد
آرایش سازها و آوازخوان : کوروش یغمایی
شعر : فولکلور
گیتار الکتریک : کوروش یغمایی
پیانو الکتریک : کامبیز یغمایی
گیتار باس و اُرگ : کوروش یغمایی
همخوان : ساتگین یغمایی
میکس و مسترینگ : رامین مظاهری


@kouroshyaghmaei

مصاحبه ی مجله ی بیلبورد "Billboard" یکی از مطرح ترین مجله های تخصصی موسیقی با کورش یغمایی در سال 2011 توسط بانو مهدیس کشاورز

"شش سوال همراه با کورش یغمایی"

با یقه های پروانه ای اش، موهای بلند تا چانه (بالای شانه) و سبیلی که "سانی بونو" درمقابلش یه پسرِدبیرستانی مینمود، کورش یغمایی (همچنین شناخته شده به عنوان) پدرخوانده ی موسیقی راکِ سایکادِلیکِ ایرانی، (نما-تیپ)، صدا(آوای نوع موسیقی و نه صدای خواننده) و (شهرت-اعتبار- آوازه-نیکنامی)ای داشت که (خیلی ها) آرزویش را داشتند(سعی داشتند همانند او باشند). از 1973 تا 1979 (کورش)یغمایی تحسین (ستایش) و هواخواه بین المللی برای خود بدست آورد که مدیون کار(کار-امضا)های (کارهای نمادین-شاهکارهای) تاثیرگذار(تحسین برانگیز)ی چون گل یخ و سیب نقره(ای)، بود. اما (متاسفانه) در آخر آن دهه (-ی میلادی)(و) تغییرات سیاسی (که) انقلاب اسلامی (بوجود آورد)، هنرمند محبوب را به سکوت واداشت.
ممنوع از ضبط و اجرا برای بیش از 20 سال، یغمایی به ساختن(خلق آثار) ادامه داد، ضبط آثاری داستانی برای کودکان به همراه موسیقی، اغلب با نام مستعار. امروز، آن آثار شکل دهنده ی پایه های بنیادین مابین موسیقی فولکلوریک ایرانی و ملودیهای غربی میباشند. در 23 آگوست (2011) (شرکت-کمپانیِ) "نآ ُ-اِگِین رِکوردز" (آلبومِ) "بَک فرام دِ برینک {بازگشت از لبه (آستانه)ی (پرتگاهِ- فراموشی)}: موسیقیِ راکِ سایکادلیک، پیش از انقلاب ایران 1979-1973" در مجموعه ای (غیرمنتظره) (درقالبِ) {2 سی-دی، 3 ال-پی و در جعبه ای 4 در7 اینچی} (شاملِ سینگِلها) از تک آهنگها (و) کارهای قدیمیِ کورش یغمایی را عرضه خواهد کرد. – تنها مجموعه ی قانونی/مجوز(کپی رایت)دار از آهنگهای "راک اند رول" پیش از انقلاب ایران. یغمایی از خانه اش در تهران با "بیلبورد" به صحبت نشسته است.

[یادآوریِ سردبیر: مصاحبه به فارسی انجام شده است]

یک-
رسانه های ایرانی و خارجی خبر درگذشت شما را 2 سال پیش منتشر کردند، جریان چه بود؟
-یکی از بستگان که شاعر (هم) بود بیماری سختی داشت و در بیمارستان بستری بود. از آنجا که فامیل بودیم نام خانوادگی و ظاهرمان بسیار شبیه به هم بود، حتی باوجودی که ایشان از من خیلی مسن تر بودند. ایشان از دنیا رفتند و بیمارستان مشخصا" به اشتباه خبر از فوت من داد. بی بی سی و وی او اِی من را درگذشته گزارش دادند بدون اینکه زحمتِ گرفتنِ تاییدیه را به خود بدهند. پسر بیچاره و برادرم که در خارج زندگی میکنند بسیار ترسیدند.

دو-
پدید آوردن ژانر نو در موسیقیِ دهه ی 70 ایران، چه حسی داشت؟
-آلات موسیقی بسیار سخت بدست می آمد. یا نمیتوانستم پیدایشان کنم و یا اصلا موجود نبود. چون آلات موسیقی بسیار گرانقیمت بودند مجبور بودم آنها را اجاره کنم. که بعضا" بعد از اجاره کردن میفهمیدم که خراب است. حتی سیمِ گیتار پیدا نمیشد. یکبار به استودیو رفتیم و باید کل آهنگ را در یک اجرای همزمان ضبط میکردیم، چون پول زیادی نداشتیم. اگر کسی خراب میکرد از استودیو تا بیرون دنبالش میکردیم.

سه-
برداشت شما از شرق در برابرغرب چیست؟
-همه راجع به شرق دربرابر غرب و فرهنگهای جداگانه ی هرکدام حرف میزنند. اول اینکه زمین غرب و شرق ندارد و گرد است. اینها قرارداد و فرضیاتی ست که جوامع برای خود پدید می آورند. من با این ایده که غرب در شرق نفوذ کرده موافق نیستم و یا اینکه یکی بر دیگری برتریهایی دارد. هند به عنوان نمونه تاثیر زیادی بر موسیقی غرب داشته است. در مورد ایران، سوال این نیست که غرب چگونه بر ایران تاثیر گذاشت؟ ما (ایرانیان) سازهای زیادی ابداع کرده ایم که هنوز استفاده میشوند. ولی در نهایت این موسیقی ست، و به (تمام) بشریت تعلق دارد.

چهار-
با نگاهی به گذشته، نقشِ موسیقایی که بازی کرده اید را چگونه میبینید؟
-با استفاده از ملودی های غربی من گیتار را تبدیل به پایه ای از آوایی متمایزِ(اختصاصا") ایرانی کردم، در سطحی که برای مخاطب بین المللی هم جذابیت داشته باشد. من با بدیهه سازی (نوازی)این کار را انجام دادم (به این مهم دست یافتم). برای من موسیقی وقتی ارزشمند است که یک اروپایی، آمریکایی، اسپانیایی و یا حتی یک عرب و یا آفریقایی آهنگی را بشنوند و از آن لذت ببرند، حتی بدون درک (معنی) شعر (آن).
پنج-
بسیاری از دوستان هنرمند شما ایران را ترک کردند، شما چرا ماندید؟
-هر هنرمندی باید تاریخ خود و هویت فرهنگی خود را درک کند. باید حس هویت داشت. عشق من به تاریخ ایران به نوعی بیماری میماند. هرچه که ما ایرانیان داریم از موسیقیِ فولکلوریک مان می آید. برای ما ایرانیان موسیقی که از هنر آفریده شده و بصورت سنتهای زبانی(سنتی و زبانی-سینه به سینه) به نسلهای بعدی رسیده است. آنها آواهای زیبایی هستند که بر کاغذ پیاده نشدند بلکه از پدر به پسر رسیدند. ازدست دادن هریک از این هنرمندان بمانندِ از دست دادن گنجینه ای است که هیچگاه دست یافتنی نیست.

اگر از ایران رفته بودم مطمئنم که به نواختن موسیقی بصورت بین المللی میپرداختم، اما احتمالا" فارسی اجرا نمیکردم.

شش-
حدودا" بمدت سی سال شما از اجرا و یا ضبط (انتشار) کارهایتان ممنوع و یکبار مجاز هم بوده اید، این وضعیت چگونه است؟
-به نظرم کمتر مردی تاب و تحمل خاموش شدنِ (صدای) کارش، و وارونه شدنِ رویا(آرزوها)یش را داشته باشد. در هیچ کلامی نمیگنجد.در این دوران بعضی ازآهنگهایم راباکاست چهارتراک ضبط کردم. خنده دار بود ولی من انجامش دادم. یک پرنده دست آموزخانگی هم که مجازبه پروازنباشد، باگذشت زمان پرواز رافراموش می کند. گرچه پرواز بخش جدانشدنی پرنده است و پرنده بدون پرواز پرنده نیست.



@kouroshyaghmaei

اگر قصد و هدف کیفر و به بند کشیدن هنرمندان راستین ، تاراج اندوخته‌ها و بر دار کشیدن هنر و در نهایت بی آبرویی هنر این سر زمین بوده است ، باید گفت که این نبرد نابرابر بی رحمانه (شمشیر در برابر هنرمند) را حتا در یورش سهمگین دشمنان خود مانند اسکندر و مغول هم به یاد نداریم .
در این میان واکنش شایسته و هنرمندانه هنرمندان راستین هم با سرشت پاک و انسانی خود و بدون پشتیبانی مردم «برگشت به تنها پناهگاه امن خود یعنی خانه و تنها گذاشتن هنر بود» . حالا هم تاوان آن ویرانگری را پس می دهیم . ببینید در جایگاه استادان کم نظیر آن دوران چه کسانی نردبان شهرت خود را بر پایه تبلیغات دولتی و ناآگاهی مزمن عمومی تکیه داده اند. اکنون از آن باغی که به تازگی در حال شکوفه دادن بود ، چیزی جز بیابانی خشک و علف های خود روی هرز بی حاصل ، باقی نمانده است .

کوروش یغمایی - مهر ۱۴۰۰
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
سرانجام
آلبوم : سیب نقره ای
آهنگساز و آرایش سازها : کوروش یغمایی
آواز خوان : کوروش یغمایی
گیتار و گیتار باس : کوروش یغمایی
شعر : مشفق کاشانی
کیبورد : کاوه یغمایی
نی : علیرضا بس‌دست

عکس :
دکتر شاهرخ دبیری
بانو عاطفه نجمی


@kouroshyaghmaei

ترانه شاد مازندرانی

نام ترانه : سه پنج روز
آوازخوان : لیلا اصفهانی
فولکلور مازندرانی

ویدیوی نخست : دابسمش
ویدیوی دوم و سوم : لیلا اصفهانی


@kouroshyaghmaei

هفتم آبان ، روز کوروش بزرگ ، گرامی باد

ترانه " زاده مهر "

آهنگسازی و آرایش سازها : کوروش یغمایی
آواز خوان : کوروش یغمایی
شعر : فریدون مشیری
لید گیتار (گیتارملودی) : کوروش یغمایی
گیتار باس و آکورد : کوروش یغمایی
کرال و آواز اورتور : ساتگین یغمایی
کرال آهنگ : ساتگین یغمایی ، شاکه سلماسی ، کاوه یغمایی ، محمد رضا زمهریری ، آریو حبیبی
صدابرداری و مسترینگ : کامیل یغمایی



@kouroshyaghmaei

واژه ارزشمند هنرمند را مانند گوشت قربانی میان بی هنران به حراج نگذارید ...

بر پایه نظریه های مدرن در دانش فیزیک ،(کرم چاله) نام مسیری میانبر بین دو نقطه از فضا می باشد که می توان از یک سو به درون آن شد و بی درنگ از سوی دیگر و در جهان ناشناخته دیگری پدیدار شد. باور دانشمندان بر این استوار است که قوانین فیزیک و ریاضی و... که در زمین برای ما شناخته شده هستند در (کرم چاله) کار نمی کنند. چرخه تولید بخش هنری دولتی و قارچ های سمی شبکه های تبلیغاتی ما هم عملکرد حیرت آور کرم چاله را به‌یاد می آورد. همانگونه که در کرم چاله قوانین و معادلات علم فیزیک و ریاضی شناخته شده در زمین کار نمی کنند ، در این چرخه هم دانش و مقررات و استاندارد های رایج هنری در دنیا هم کار نمی کنند. از معنی و مفهوم و تعریف هنر و هنرمند گرفته تا پایمال کردن قوانین و حقوق مدنی هنرمندان (مولف و مصنف)و ... . بطوریکه از یک سو هر شخص بدون هرگونه آزمایش هنری وداشتن تجربه و حتا داشتن شایستگی های مقدماتی هنری و حتا اخلاقی به‌درون این چرخه شگفت انگیز فرو می روند و از سوی دیگر در حیرت و ناباوری بر پایه قدرت تبلیغاتی و ویرانگر رسانه ای(دگر گون کردن باورهای عمومی از روش های غیر مستقیم) با عنوان هنرمند پدیدار و به مردم خورانده می شوند . در رویداد این پدیده تناسخ گونه فاجعه هنگامی رخ می دهد که افراد فروافتاده در این چرخه این سراب را واقعی پنداشته و خود را هنرمند هم می پندارند و سخنان خامی هم پیرامون هنر و حتا امور اجتماعی و... صادر می فرمایند . سد البته از آنجا که انسان باید با فرهنگ جامعه خود سازگار شود عموم مردم هم با ساده دلی خود در زمینه هنر و به‌ویژه نبودن الگو های راستین و شایسته ناگزیر به آنچه که در دسترس دارند عادت و سپس تنها بر پایه همین عادت (نه بر پایه آگاهی و شناخت هنری) به آنها سازگار می شوند و از بخت بد نااگاهانه از این‌ کالاهای هنری پشتیبانی هم می کنند.
به‌ویژه که پس از گذشت چند دهه هنوز تکلیف خود هنر موسیقی و جایز بودن و نبودن آن هنوز روشن نمی باشد. از سوی دیگر ما خود هم در این ویرانگری فرهنگی سهم بسزایی داریم. ما حتا هنوز معنی و مفهوم خود هنر و هنرمند را به‌درستی درک نکرده‌ایم و در پی شناخت آن هم نیستیم و ناگزیر به کار هر بی هنر و یا دزد فرهنگی که به اشتباه در جایگاه هنرمند به‌ ما خورانده می شود تن در می دهیم.
هنر ، آفرینش زیبایی است و ملاک شناخت هنرمند(اثر) آفرینش او می باشد که از پیشینه فلسفی او رنگ می گیرد. براین پایه خواننده ، نوازنده و... هیچگاه هنرمند بشمار نمی آیند ، بلکه فقط اجرا کننده آفرینش های (آهنگ و شعر) دو هنرمند آهنگساز و شاعر می باشند. به بیان ساده تر اگر آهنگ و شعری درمیان نباشد نه خواننده ای در میان است و نه نوازنده ای و...

مراد از هنرمند (آهنگساز و شاعر) یعنی کسانیکه از آنها چیزی می آموزیم که هرگز از کسی نیاموخته اند؛ ونه خودخوانده‌های هنری .

عکس ها :
بانو پروفسور جنیفر بریلی (استاد دانشگاه موناش استرالیا و پژوهشگر موسیقی ملل) هنگام هدیه دادن کتاب "موزیک ایرانیان و سرگرمی های مردمی " به کوروش یغمایی در روز 12 اردیبهشت 95 در تهران

#

" ماه و پلنگ "
آلبوم : ماه و پلنگ
آهنگساز و آرایش سازها : کوروش یغمایی
گیتار و گیتار باس : کوروش یغمایی
آواز خوان : کوروش یغمایی
شعر و دکلمه : حسین منزوی
کرال : ساتگین یغمایی و الهه حمیدی
کیبورد : کاوه یغمایی

https://t.me/kouroshyaghmaei/1291
@kouroshyaghmaei

اطلاعیه
این مغازه مجازی (اینستاگرام) تا اطلاع ثانوی تعطیل می‌باشد !

در تهران نزدیک خانه ما یک دکان قصابی وجود دارد که مردی قوی هیکل و رُک گو به نام «آقا عزت» در آن مشغول کار می باشد. همسرم می گفت ؛
یک بار که برای خرید گوشت به دکان آقا عزت رفته بودم و منتظر آماده شدن سفارشم بودم بانویی وارد قصابی شد وگفت : آقا عزت مغز داری؟!
آقا عزت همانطور که سرش پایین و مشغول آماده کردن گوشت برای من بود با گویش و لحنی مانند فیلم فارسی های قدیم گفت : خانم اگه ما مغز داشتیم که قصاب نمی شدیم!(با پوزش از تمام قصابان گرامی)
حالا در این روزگار هم باید گفت که اگر هنرمندان راستین ما هم سر انجام کوشش هنری خود را از پیش می دانستند شاید هیچ گاه دنبال هنر و... و پی آمدهای ناگوار آن نمی رفتند. آنها حتا در خیال خود هم نمی پنداشتند روزی فرا خواهد رسید که بی هنران ، هنر هنرمندان را ارزیابی کنند.

چارلی چاپلین می گوید: اگر هر شخص جایگاه خود را بداند، در روی کره زمین جا برای همه وجود دارد.

گوش اگر گوش توو ناله اگر ناله من.
آنچه البته بجایی نرسید فریاد است.

شعر از یغمای جندقی نیای بزرگوار و فرزانه ام.

کوروش یغمایی - ۱۰ آبان ۱۴۰۰