Naakojaa ناکجا
2.43K subscribers
5.48K photos
480 videos
3 files
2.71K links
وب‌سایت نشر ناکجا در فرانسه، شامل جدیدترین کتاب‌های داخل و خارج کشور است. می‌توانید کتاب‌های مورد علاقه‌ی خود را سفارش بدهید
www.naakojaa.com
تماس مستقیم با ما
@Naakojaapub
Download Telegram
نمایشگاه عکاسان معاصر آلمان در موزه‌ی هنر بن بیش از پنجاه‌سال است که موزه ی هنر بن (Kunstmeusem Bonn) در آلمان آثار عکاسی معاصر را به طور جدی جمع آوری می‌کند. این موزه بیش از چهارصد پروژه و مجموعه‌ی عکس را طی این سال‌ها جمع کرده که در مجموع شامل چندهزار عکس می‌شوند. اکنون به عنوان بخشی از « برنامه‌ی کمک هزینه‌ی کارآموزی پژوهشی موزه‌های هنر در آلمان» این عکس‌ها مورد بازبینی و دسته بندی مجدد قرار گرفته‌اند و در نمایشگاهی با عنوان «خاویار آلمانی» (Deutscher Kaviar) از نو به نمایش گذاشته شده‌اند. نمایشگاه «خاویار آلمانی» از ۲۱ ژوئیه (۳۰ تیر) آغاز شده و تا ۱۶ اکتبر (۲۴ مهر) با آثاری از بخرها، لوییس بالتز، آندریاس گورسکی، کاندیدا هوفر، توماس اشتروت و دیگران ادامه خوهد داشت.





منبع: پلتفرم زمینه
دو سال بعد از "خانه‌ی اشباح"، ایده‌ها را جمع کردم و تصمیم گرفتم کتاب تازه‌ای کار کنم که مثل "کابوس" شلوغ و پر شوخی باشد؛ برخلاف خانه‌ی اشباح که همه ماجرا در مکان واحد می‌گذشت و داستان سرراست‌تری داشت. نتیجه، "پازل عاشقانه‌ی آقای کا" شد.
Naakojaa ناکجا
دو سال بعد از "خانه‌ی اشباح"، ایده‌ها را جمع کردم و تصمیم گرفتم کتاب تازه‌ای کار کنم که مثل "کابوس" شلوغ و پر شوخی باشد؛ برخلاف خانه‌ی اشباح که همه ماجرا در مکان واحد می‌گذشت و داستان سرراست‌تری داشت. نتیجه، "پازل عاشقانه‌ی آقای کا" شد.
نکته‌ی بعدی دریافت مجوز بود. "خانه‌ی اشباح" که پاستوریزه‌تر و مودب‌تر بود با کلی مکافات و اصلاحات مجوز گرفته بود، این یکی با کلی شوخی‌های خلاف عرف و اشاره‌های سیاسی اجتماعی چطور باید از این سد می‌گذشت؟ تقریبا هر دوست و آشنایی که صفحات را دیده و خوانده بود انتشارش را محال می‌دانست اما ناگهان معجزه رخ داد! یکی از اعضای خانواده‌ام آن زمان برای ناشری کار می‌کرد که ترجمه ترانه‌های جنیفر لوپز و امینم و جاستین تیمبرلیک را درمی‌آورد. طرف آشنایی در وزارت ارشاد داشت که یواشکی و فله‌ای به این کتاب‌ها مجوز می‌داد. خلاصه پازل عاشقانه‌ی آقای کا را قاطی مجموعه اشعار سلن دیون و مایکل جکسون فرستنادند به ارشاد و در کمال شگفتی مجوز چاپش را پرفتند بدون یک اصلاح یا تغییر کوچک حتی! البته بعد از یک چاپ، مجوز کتاب برای همیشه لغو شد و به دست خیلی‌ها نرسید. امیدوارم چاپ مجددش از طریق آمازون کمک کند علاقمندان بیشتری به کتاب دسترسی پیدا کنند.



مانا نیستانی

https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%BE%D8%A7%D8%B2%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-%DB%8C-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7
و عمرم برای چشمانت آرام مسموم می‌شود.

#گیوم_آپولینر
تصویر از #فیلومنا_فمولوک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
من آنقدر ساده‌لوح نیستم که ادعا کنم قضاوت‌هایم درباره‌ی مسائل پیچیده قطعی‌ست.

جیمز فریزر

بقاء حقیقت نیست، بلکه واقعیتی‌ست مبتنی بر قراردادها. بقاء فرجامی قطعی نیست، اما قطعی‌ترین مسئله‌ی موجود زنده است.
پس در نسبت با چیزها تعیین می‌شود. پیشاپیش همین پیشفرض که حقیقت نمی‌تواند با قراردادها نسبتی کارکردی داشته باشد و از همین جهت برای بقاء خطرآفرین است، کفایت می‌کند. مشکل حقیقت، منشاء تخیلی آن نیست، بلکه تمایلش به واقعی جلوه
دادن خویش در واقعیتی جدا از هستی بشر است. جداسازی امر واقعی و حقیقی با افلاطون آغاز شد وقتی که واقعیت را در غار و حقیقت را در فضای بیرونی جای داد. اما برخورد ما با واقعیت خارج از خویش مانند انسان باستانی در هاله‌ای از ترس‌ها و توهمات نیست و ما این را می‌دانیم که میتوانیم بدانیم و نه میدانیم که نمیدانیم. ما به تکنیک‌هایی برتر و قوی‌تر نیازمندیم.
تکنیک، دشمن حقیقی «حقیقت» است!

بیترکس
شاهین نجفی

https://www.naakojaaketab.com/product-page/بیترکس
«میشائیل کلهاس» داستان بلندی است که هاینریش فون‌ کلایست براساس یک روایت تاریخی کهن نوشته است. داستان شرح ظلم‌هایی است که به اسب‌فروشی به نام میشائیل کلهاس می‌شود. او مجدانه در جست‌وجوی عدالت برمی‌آید، اما هربار ظلمی سهمگین‌تر از پیش گریبانش را می‌گیرد و درمی‌یابد که دستگاه قضا به کلی فاسد است. این داستان، که اولین بار در ۱۸۱۰ منتشر شد، بلندترین داستان این مجموعه به شمار می‌آید. این داستان از جمله شاهکارهای ادبیات آلمانی‌زبان است و بسیاری از ادیبان بزرگ، از جمله کافکا و هسه و داکترو، لب به ستایشش گشوده‌اند.

داستان دیگر این مجموعه «گنده‌پیر لوکارنو»، درباره‌ی پیرزنی مفلوک است و داستان «زلزله در شیلی» به شرح دلدادگی دو عاشق می‌پردازد. داستان آخر هم، با عنوان «مارکوئیز فون اُ…»، قصه‌ی بیوه‌زنی رنج دیده است؛ زنی که نمی‌داند چه‌وقت و به دست چه‌کسی باردار شده است.


https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%85%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%DA%A9%D9%84%D9%87%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1
.
‌چیست انسان، چیست انسان؟ لیکن همانا با شما می‌گویم از کدام راه دهقان —یا برزگر، پینه‌دوز، پزشک— نان خویش را به کف می‌آورد، اگر که خداوند انسان را نیافریده بود؟! و از چه راه نان خود را به کف می‌آورد خیاط، اگر که خداوند در جان انسان احساس شرم نمی‌نهاد؟ و سرباز؟ او از چه راه نان خویش را به کف می‌آورد اگر که خداوند در قلبش شوق قتل نمی‌نهاد؟ پس همانا تردید نورزید، ای عزیزان؛ آری، آری، دلپذیر است و زیبا... اما در زیر آفتاب هرچه هست، باطل است، حتی فرجامِ پول هم جز تباهی نیست.

وُیتْسِک/ نظامیان: دو نمایشنامه
گئورگ بوشنر / یاکوب لِنس
ترجمۀ محمود حدادی
نشر بیدگل

نقاشی: حال مریض در وقت غروب، ادوارد مونک، ۱۸۹۲
مده‌آ: اما اکنون آهنگ سخنم را دگرگون می‌کنم. کار سهمناکی که پس از این خواهم کرد، خون به دلم می‌کند. کودکانم را می‌کشم، فرزندان خویش را می‌گویم. هیچ مردی آن‌ها را از من نمی‌گیرد. آن‌گاه که خانۀ جیسون را به تمامی ویران ساختم، از این سرزمین می‌گریزم و از پیامدهای قتل فرزندان دلبندم و دیگر گناهان نفرت‌انگیز خویش دوری می‌کنم. یاران من، مرا تاب آن نیست که دشمنانم بر من بخندند... هیچ‌کس به‌خواری در من نخواهد نگریست یا گمان نخواهد کرد که زنی سست و ناتوانم. من در دوستی مهربان‌ترینم، اما در دشمنی سهمناکم. زیرا در این جهانْ سرفرازی از آنِ چنین کسانی‌ست.

| مده‌آ | اوریپید | غلامرضا شهبازی
نشر بیدگل
شاهرخ مسکوب در گزارش مرگ قهرمانان و يادآوری ياران از دست‌رفته دستی توانا دارد. او زار نمی‌زند، سوگواری نمی‌کند، امّا مرگ را با قلم به چار ميخ می‌کشد که جايگاه‌اش را در بيدادگری يا معنا بخشی به زندگی مشخص کند.
در سوگ سياوش مسکوب با نگاه متفاوتی به پيدايش سوگواری در انديشه اساطيری و بينش‌های دينی و عرفی ايران می‌نگرد.

سوگ سیاوش/ شاهرخ مسکوب/ انتشارات خوارزمی

https://www.naakojaaketab.com/product-page/sogsiyavash
از او فقط دهانی مانده بود که به هرچه می‌خواستند، اعتراف می‌کرد و دستی که هر نوشته‌ای را امضا می‌کرد.


(جورج اورول، ۱۹۸۴)

@naakojaa
دوستان ساکن پاریس،
کتابفروشی ناکجا امروز باز است.
می‌توانید به ما سر بزنید و از کتاب‌های جدید دیدن کنید.

منتظرتان هستیم🌟📚
نفس راحتی کشیدم و خوابیدم. خواب دیدم مارمولک‌ها به اندازه دایناسور بزرگ شده‌اند و یکی‌شان که از همه بزرگ‌تر بود گفت:"فارسی شکر است." بقیه هم سرشان را به علامت تائید تکان دادند و بعد شروع کردند به زبان سلیس فارسی، فحش را کشیدن به جد و آباد من.


از اپرا لذت ببر
محمد عبدی

https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%BE%D8%B1%D8%A7-%D9%84%D8%B0%D8%AA-%D8%A8%D8%A8%D8%B1
اگر علاقمند به ژان توله نویسنده‌ی فرانسوی هستید کتاب‌های این نویسنده به فارسی و فرانسه در کتابفروشی ناکجا موجود می‌باشد:

https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86
با کمال تاسف انتشارات ناکجا درگذشت نویسنده‌ی گرانقدر، عباس معروفی را به دوستداران و جامعه‌ی ادبی ایران تسلیت می‌گوید.
Forwarded from Naakojaa ناکجا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از مستند کتاب به دوش ساخته‌ی تینوش نظم‌جو


برلین همراه با عباس معروفی
۱۳۹۸
Forwarded from Naakojaa ناکجا
شاید همه چیز با مرگ ناصری آغاز شد.
‏دیشب مغزش از کار افتاد. "ملاقات ممنوع" روی در را برداشته‌اند، هیچ ملاقات‌کننده‌ای نیست.

‏«فریدون سه پسر داشت»
‏«عباس معروفی»

‏کتاب‌های ⁧#عباس_معروفی⁩ را در خارج از کشور از ناکجا بخواهید.

https://www.naakojaaketab.com/authors/عباس-معروفی
ما فرزندان انقلاب نبودیم، ما نان بودیم.
نان داغی که لقمه‌ی چپ سران حکومت شدیم.
تکه‌پاره‌مان کردند و خوردند و پاشیدند.
نه، چه می‌گویم؟ انگار که در این خلقت
اضافه بودیم. ما را مصرف جامعه‌مان نکردند،
ما را اسراف کردند.


فریدون سه پسر داشت
عباس معروفی
https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B3%D9%87-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اسمش بود ⁧ #عباس_معروفی
‏انسان بود. به تمامی معنا. جایش خالی‌ست. گرچه همیشه کنار ماست. برای نسل‌ها و نسل‌های بعدی.
اینجا در نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور در شهر لوبک - ۲۰۱۹