See You in Iran
480 subscribers
424 photos
66 videos
5 files
93 links
کانال رسمی هاستل و خانه فرهنگی See You in Iran اطلاعات بیشتر: seeyouiniran.org/contact
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با پایان نشست رونمایی کتاب See You in Iran، مراسم شب یلدا با پذیرایی سنتی، حافظ‌خوانی در کنار آتش و البته اجرای استثنایی و گرم خنیاگر خطه‌ی تربت جام، عبدالله عبدی ادامه یافت که با دوتارنوازی و روایت‌گری خود، شب یلدایی به یادماندنی برای حاضران رقم زد.
بخشی از اجرای این نوازنده‌ی ارجمند را باهم بشنویم.
@seeyouiniran
روز جهانی زنان مبارک! آزادی زنان بدون مبارزه‌ی طبقاتی، و مبارزه‌ی طبقاتی بدون آزادی زنان وجود ندارد!
@seeyouiniran
خبرگزاری AGI ایتالیا به تازگی از تیم SYI گزارشی را در وبسایت خود منتشر کرده است. این گزارش به آغاز فعالیت‌های این پروژه از سال ۲۰۱۵ تا بررسی رویدادهای مختلفی که در خانه‌ی فرهنگی اتفاق افتاده می‌پردازد (موضوعاتی مانند مهاجرت و زنان خاورمیانه). تیم SYI از تنش‌های اقتصادی و تلاطم سیاسی منطقه که بر روی روند فعالیت آنها تاثیر مخربی داشته، ابراز نگرانی می‌کنند. اما با وجود همه‌ی این مشکلات، آنها بر این باورند که باید به انتشار صدای انتقادی خود از داخل ایران به بیرون کشور ادامه دهند.

@seeyouiniran

https://www.agi.it/estero/news/2020-02-19/progetto-see-you-in-iran-ostelli-7124344/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Being a #refugee is much more than a political status. It is the most pervasive kind of cruelty that can be exercised against a human being. You are forcibly robbing this human being of all aspects that would make human life not just tolerable but meaningful in many ways.” This is a quote from Ai Weiwei’s documentary called “Human Flow”.

Unfortunately, there has been devastating news in the past few weeks about the #Greece-#Turkey border, as tens of thousands of lives are being exploited by the Turkish government. Greek police fires tear gas at crowds at the border crossing, people are being kept in inhuman conditions and many are attempting suicide. This is not the first time we are facing such a crisis and we should certainly not keep silent against this dehumanization happening to innocent lives.

This short video was edited by Soroush Ahi for an event about “Migration and Literature” held in #SeeYouinIran cultural house last year.

@seeyouiniran
چیزی به عنوان «صاحب‌خانه‌ی خوب» وجود ندارد.

با اینکه ما در وبسایت مجموعه، فعالیت‌های سازمانی خود را تحت عنوان پروژه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معرفی کرده‌ایم، اما به ندرت به صورت عمومی اشاراتی به جنبه‌های اقتصادی فعالیت‌مان داشته‌ایم. ما خوشحال می‌شویم که اطلاعات اقتصادی مجموعه‌ی خود را با هر گروه مستقل دیگری که خط فکری مشابهی با ما دارند به اشتراک بگذاریم، اما پیش از آن مایلیم که یکی از تجربیات به‌خصوص‌مان را، تنها برای درک عمیق‌تر مخاطب از پوچی هرگونه فعالیت مستقل اقتصادی در ایران، با شما به اشتراک بگذاریم. حدود چهارسال پیش، بعد از حدود دو سال تجربه‌ی مدیریت جامعه‌ی آنلاین سی یو این ایران به فرم کار داوطلبانه، تصمیم به اجاره‌ی خانه‌ای در تهران برای مادیت بخشیدن به فعالیت مجموعه، در قالب هاستل و خانه‌ی فرهنگی گرفتیم. این کار را با هدف گسترش ارتباطی نزدیکتر و فیزیکی در ابعاد جهانی و به مرکزیت ایران انجام دادیم. از آن موقع، مجموعه‌ی ما برای ادامه‌ی فعالیت‌های خانه‌ی فرهنگی مانند بخش‌های مدیا، رویدادها، جامعه‌ی آنلاین، کتاب، و غیره متکی بر گردش اقتصادی فعالیت‌های توریستی و به خصوص هاستل‌مان بود. از دید ما، هاستل موتور اقتصادی و خانه‌ی فرهنگی، بازوی اجتماعی-سیاسی ما است.

اما اطلاعاتی در باب این موتور اقتصادی در بستر اقتصاد مریض ایران، به‌ویژه در حوزه‌ی هزینه‌های مسکن گویای مسئله‌ای بسیار پراهمیت درباب فعالیت‌ اقتصادی نهادهای مستقل و غیروابسته در ایران است. صاحب‌خانه‌ی ما، که مردی بازنشسته‌ و ساکن تهران است، برای تامین مخارج زندگی خود به اجاره‌ی پرداختی ما وابسته است. به عبارتی دیگر، او شاغل نیست؛ که با توجه به سن و شرایط زندگی او نکته‌ای قابل درک است. با این حال، نکته‌ی عجیب اینجاست که این‌ ماه، صاحب‌خانه ما از بابت مجموع اجاره‌ی دریافتی در این سال‌ها که از کار ما تامین شده است، سودی برابر با سود چهارسال فعالیت مجموعه‌ی ما کسب کرده است. یعنی ارزش افزوده‌ی کار حدود هجده نفر کارمند این مجموعه در طول این چهار سال (به صورت میانگین) برابر با اجاره به‌دست آمده‌ی صاحب یک ملک در مرکز تهران است. (تنها با اجاره‌ دادن ملک خود، بدون داشتن هیچ شغلی!)

واقعیت تلخ‌تر فعالیت اقتصادی ما با توجه به تورم موجود در ایران و سیر صعودی افسارگسیخته‌ی قیمت زمین، این است که افزایش ارزش ملک صاحب‌خانه‌ی ما در چهارسال گذشته چیزی حدود هشت برابر کل سود اقتصادی مجموعه سی یو این ایران است. به عبارت دیگر در صورتی که اگر ما به جای اجاره‌ی این ملک صاحب آن بودیم و در طول این چهارسال هیچ نوع فعالیتی نداشتیم، می‌توانستیم سودی هشت برابری داشته باشیم. رابطه‌ی نامتوازن کار و سرمایه بحث جدیدی در دوره سرمایه‌داری نیست، با این حال کشف این حقیقت که خرید ملک نسبت به فعالیت و کار کردن توجیه اقتصادی بهتری دارد اندوهی تازه‌ است. این ناراحتی با وجود راهکارهایی بسیار ساده مثل وضع مالیات بر خانه‌های خالی برای جلوگیری از هجوم سرمایه به بازار مسکن و قطع دست سودگران و دلالان این بازار، جای خود را نه به بدبینی به اشکال مختلف سوءمدیریت مسئولان، بلکه به درک منفعت اقتصادی آنها در چنین بی‌عدالتی اقتصادی داده‌است. فساد نتیجه بی‌تدبیری نیست، بلکه عین تدبیر برای استفاده از اقتصاد و سیاست رانتی ایران است.

@SeeYouinIran

https://seeyouiniran.org/no-such-thing-as-a-good-landlord/
موهای اویس به رنگ نارنگی‌هایی است که به زودی بر درختان ییلاق‌های استان البزر خواهد رسید؛ جایی که پدرش بعنوان سرایدار یک ویلا کار میکند.
آنها یکی از میلیونها خانواده‌ی افغان هستند که در رویای صلح و رفاه به ایران آمده و ساکن میشوند. اگر چه سرپناه کوچکشان در اندازه‌ی خانه‌ی کارفرمایشان نیست.
بر خلاف برادر بزرگترش میرویس، که کمروست و از دور نظاره میکند؛ اویس قدم پیش میگذارد تا چشمان درشت و درخشانش را به رهگذران ناشناسی همچون آراد خدابنده‌لو، عکاس این پرتره، بدوزد.
آراد میگوید: : «مهاجرت به مفهوم جایجایی مطلق نیست! همیشه اندازه‌ای از ترس، غم، فقر، سیاست، جنگ و یا چیز دیگری مهاجر را وادار به ترک میکند.»
«اما همیشه چیزی کم خواهد بود، چون انتقال و جابجایی حتمن «از دست دادن» دارد. عاشقی را، خانه ای را، خانواده ای را، دوستی را و ...و باید دید چه به دست می‌آید.»

@seeyouiniran
پیرمرد گفت: «اینجا تنها جای امن از کروناست.» شاید درست میگفت. در تمام مرکز خرید تنها چند رهگذر به چشم میخوردند. در طبقه‌ی دوم، جایی که پیرمرد استراحت میکرد، دو همکار در حال صحبت بودند. مامور حراست در مقابل فروشگاههایی قدم میزد که صاحبانشان برای فرار از کسالت با گوشی‌ تلفنشان مشغول بودند. پیرمرد آنقدری احساس راحتی کرده بود که ماسک، کفش و دستکش دست راستش را دربیاورد تا به راحتی از تلفن همراهش استفاده کند و بعد به چرت نیمروزی فرو برود. بیرون، زندگی عادی در جریان بود. رانندگان کم‌تحمل در چهارراه شلوغ بوق میزدند و چند کودک به دنبال پولی به ازای تمیزکردن شیشه‌ی ماشین‌ها بودند. مقابل ورودی مرکز خرید، ده‌ها موتورسیکلت پشت هم ردیف شده‌ بود تا راننده‌هایشان در خیابانهای شهر جنس حمل کنند. پیرمرد گفت: «البته من خیلی نگران این ویروس نیستم.» بینیش را با انگشتهای دستی که دستکش داشت پاک کرد: «من خیلی رعایت میکنم.»

@seeyouiniran
«این آدم سالهاست که آنجاست—حالا تک افتاده، دور و برش هیچ مغازه‌ای نیست.» این را عباس محمدی درباره‌ی مصطفی راحمی، مرد سوژه‌ی عکس، میگوید. صاحب هشتاد و اندی ساله‌ی این دکان عطاری میراث چند نسل از فروشندگان داروهای سنتی و گیاهان دارویی را در محله‌ی گود عربان شیراز زنده نگه داشته. میان گردشگران، این منطقه بیشتر با مسجد نصیرالملک شناخته میشود؛ اگرچه صدها سال قبل مقصد اقتصادی پررونقی نیز بوده و با کاروانسرا و دکان‌های پرشمار از مسافران و تجار میزبانی میکرده است. محمدی میگوید: «این شخص خیلی علاقه‌مند به عکسه. عکسهای شیراز قدیم را نگه میداره و همینطور عکسهای قدیمی ایران.» او میگوید: «خیلی هم عکس با توریست‌ها داره. عشق عکس نگه‌داشتنه و مغازه‌ش پر از قاب عکسه، درحالیکه شغلش عطاریست.» @seeyouiniran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در ماه‌های گذشته یک رشته از حوادث داخلی و همچنین ژئوپولیتیک موجب افت شدید تعداد گردشگران خارجی ورودی به ایران شد که به یک بحران مالی برای هاستل See You in Iran برای اولین بار از تاسیسش در آذر ماه سال 1395 انجامید. حالا با گسترش جهانی ویروس کرونا انتظار تغییر قابل توجه شرایط دور از ذهن خواهد بود. اما مجموعه‌ی ما همچنان با استفاده از تلاشهای فرهنگی مردمی فعالیت خود را حفظ خواهد کرد؛ با امید به اینکه در صورتی که سفرهای بین‌المللی ادامه‌ پیدا کنند و ایران ‌امن و پذیرای مسافران علاقه‌مند به سفر به این کشور باشد، خواهیم توانست فعالیتهای گردشگری خود را از سر بگیریم. @seeyouiniran
اردیبهشت که از راه میرسد ساکنین روستای ماسوله فرشهای به تازگی شسته شده را از بام‌ها آویزان میکنند. این چشم‌اندازیست که معمولا اوایل اسفند‌ماه در مناطق خشک‌تر به چشم میخورد—سنت خانه‌تکانی هرساله برای نوروز. «گیلان دائم هوا ابری و بارونیه. آفتاب این روزا سر وکله‌ش پیدا میشه.» این را شبنم کرمی میگوید که ساکن گیلان است و این عکس را در حال گذر از راه‌های باریک و خانه‌های افراشته از خشت و گل در این روستای تقریبا هزار ساله گرفته است. ماسوله از کوه‌های سبز قلب البرز سربرآورده و به مقصد محبوبی برای گردشگران تبدیل شده است. اگرچه این روزها بدلیل ماه رمضان و اپیدمی ویروس کرونا کمی از گذشته خلوت‌تر است.
@seeyouiniran
«دختر توت‌فرنگی» از جمشید فرجوند فردا در مزارع توت‌فرنگی کامیاران به مریوان در استان کردستان ثبت شده است. فرجوند فردا میگوید: «این عکس از مجموعه کودکان سرزمین من است که حاصل تلاش بیست سال عکاسی از کودکان در تمامی شهر و روستاهای استان کردستان میباشد؛ تلاشی‌ در جهت شناساندن این منطقه زیبا و بهشتی به ایران و شاید جهان. منطقه‌ای که آگاهانه و یا ... محروم نگاه داشته شده و توجهی به آن نمیشود و کودکان بیشترین آسیب را از این رهگذار خواهند دید.» او میگوید: «مجموعه به این امید ثبت شده تا شاید مسئولی یا دولتمردی آن را دید و فکری به حال این محرومیت کرد.»

@seeyouiniran
«جزیره‌ی قشم در جنوب ایران برای من یک مکان جادویی‌ است.» این را سیما جولیا نوجوان ساکن آلمان میگوید. او این عکس را در سفرش به ایران در اواخر بهار سال گذشته گرفته است. او میگوید: «هر زمان که به دیدن ایران و خانواده‌ام در آنجا میروم، باید به قشم سفر کنم و دو روزی را آنجا بمانم.» نوجوان میگوید: «جنگل حرا یکی از مناطق محبوب من در قشم است؛ دوست دارم تمام طول روز را روی لنج بمانم به تماشای صید صیادان، شنای بچه‌ها و بازی آنها، جزر و مد دریاو گونه‌های مختلف پرندگان بنشینم، با آفتاب عالی و یک @seeyouiniran غذای محلی بی‌نقص.»
«زندگی یعنی همین: یک شب خنک بهاری تو طالقان، زمزمه نیایش مامان همراه با قل‌قل سماور.» این را زهرا نورانی میگوید. او این عکس را در خانه ییلاقی طالقان گرفته، مأمنی برای سفرهای گاه و بیگاه برای فرار از گرما، آلودگی و ترافیک تهران. او میگوید: «این زندگیِ در جریانه. قابی که جلوم بود را عکس گرفتم، بدون هیچ فیلتر یا دستکاری.»

@seeyouiniran
📸 Mazen Havashem
«پرسه‌زنی روزانه من در خیابان‌های محله‌ی عامری اهواز و روایت روزانه، من رو در جایگاه همسایگی قرار داده.» این را مازن هواشم میگوید، با اشاره‌ای به یکی از کهن‌ترین محله‌های اهواز، شهر محل زندگیش. محله‌ی عامری خانه‌های کهن و نخل‌های بلند دارد که در کرانه‌ی شرقی رود کارون جای گرفته‌اند. هواشم میگوید: «حالا شما هم یک همسایه‌اید. همسایه‌ای که دیده نمیشه ولی وارد دنیای همسایه‌ها شده و میتونه از نزدیک به زندگی تک تک شخصیت ها سرک بکشه.»
@seeyouiniran
«آرمین ؛ برادرم.» این را مهران قاسمی در توصیف مرد بیست ساله‌ای که در عکس دیده میشود میگوید. قاسمی این عکس را در تالش، شهر محل زندگیش در استان گیلان گرفته است. او میگوید برادرش دانش آموز، طراح سیاه قلم ، شاطر و شاگرد نانوایی و باغبان است. او میگوید: «برادرم با سن کمش اما همه کاره خانواده است. ما بهش افتخار میکنیم. او بسیار باسواد و هنرمند است.»

@seeyouiniran