شبنویس
139 subscribers
150 photos
96 videos
125 links
تجربه های هر فرد شکل دهنده دنیای خاص اوست. اینجا گهگاه من بخشی از دنیای خود را با دیگران به اشتراک می گذارم.
shabnevis.com
Download Telegram
خدمتتون عارضم که من چند روزه فارغ التحصیل شدم ولی روم نمیشد بگم!
این سومین مدرکیه که اخذ کردم و دیگه فعلا قصد ادامه تحصیل ندارم!

البته همچنان یک گزینهء ارشد «مراقبت و درمان زخمهای مزمن» روی میز هست ولی فقط در صورتیکه کار توی بیمارستان را انتخاب کنم.

خلاصه، اگه بخت یاری کنه دیگه برخلاف نظر جناب «فخر الاسلام» قصد ندارم زگهواره تا گوی دانش بجویم.

همینجا از این فرصت هم استفاده کنم که شاعر مصرع «ز گهواره تا گوی دانش بجوی» فردوسی یا ابوریحان بیرونی نیستند و گویا به اشتباه این مصرع بارها به آنها منسوب شده.
طبق تحقیقات علی اصغر حکمت (نخستین رئیس دانشگاه تهران، و بنیان‌گذار کتابخانه ملّی ایران)، شاعر این مصرع «میرزا ابو القاسم ملقب به فخر الاسلام، داماد حسام السلطنه (فرزند فتحعلی شاه)» است که احتمالا بخاطر تشابه اسم (ابوالقاسم) مصرع به فردوسی منسوب شده. فخرالاسلام در سال ۱۳۱۵ که سال مبارزه با بیسوادی بود حدیثی که میگه «اطلبوا العلم من المهدِ الی اللحد» را به فارسی ترجمه میکنه که بعدها توسط شخص گمنامی مصرع دومی به آن اضافه میشه و بصورت بیت کامل «چنین گفت پیغمبر راستگوی/ زگهواره تا گور دانش بجوی» در میاد.

اما دکتر ضیاءالدین سجادی معتقده که علی اصغر حکمت شخصا از شاعری به اسم «عبدالحمید ملک الکلامی کردستانی» (معروف به امیرالکتاب) خواسته که حدیث «اطلبوا العلم من المهدِ الی اللحد» را به فارسی برگرداند که نتیجه‌ي آن شده ز گهواره تا گور دانش بجوی.

خلاصه مشخص نیست دقیقا شاعر این مصرع و بیت چه کسی است ولی مهم هم نیست. مهم اینه که من فارغ التحصیل شدم.
@shabnevisblog
دیروز اولین روز کاری من در یک کلینیک دولتی در تورنتو بود. عمده خدمات این کلینیک دولتی مختص پنج گروه اصلی از بیماران است.
۱- وابستگان به مواد مخدر (بخصوص تزریقی)
۲- معلولین ذهنی
۳- بی خانمانها (هوم لس)
۴- کارگران جنسی
۵- افراد کم درآمد (حتی مهاجرین غیرقانونی)

دیروز آندریا هوراث، رهبر حزب ان.دی.پی در اونتاریو بصورت رسمی کمپین انتخاباتی خودش را جلوی دوربینها آغاز کرد. در همین کلینیکی که من کار میکردم. در اتاق کناری، درست وقتی در حال ویزیت اولین مریض خودم بودم، آندریا هوراث برنامه های انتخاباتیش اش را از جمله خدمات رایگان دندانپزشکی در اونتاریو اعلام کرد.

سالها پیش جمعه شبی در سوئد در حال آماده شدن برای رفتن به یک پارتی ایرانی در دانشگاه بودم. یقه پیراهن نیمه باز و زنجیر به گردن و آبجو به دست جلوی آیینه بودم که زنگ خانه به صدا در آمد. در حالت نیمه شنگول در را باز کردم. دیدم سه جوان با ظاهری مسلمان با لباسهای سفید بلند و ریش بلند سیاه دم در ایستاده اند. یادم نیست از قبل یکیشان را میشناختم یا بعدها فهمیدم که ایرانی الاصل و بزرگ شده‌ی سوئد است. دو تای دیگر اهل پاکستان.
با خوشرویی و لبخند تیپیکال برادران مومن، در حالیکه در دست راستم قوطی آبجو گرفته بودم و شاید از خجالت یا استرس تمام بدنم خیس عرق شده بود، من را به مسجدی که اخیرا در اتاقی با هماهنگ کردن خوابگاه دانشجویی افتتاح کرده بودند دعوت کردند. گفتند روی زنگ در نوشته بود علی و برای همین زنگ خانه ام را زدند. تشکر کردم و یادم نیست دقیقا چه جوابی دادم ولی یادم هست که مدتها به جوابم میخندیدیم.

دیروز بعد از ظهر، مریضی داشتم که ظاهر مشابهش را بیشتر در اخبار دیده بودم. ریش بلند خاکستری بدون سبیل. وارد اتاق که شد خودم را معرفی کردم.
اسمم را که شنید با هیجان گفت علی!!!؟؟؟ اهل کجایی؟؟
گفتم ایران.
با هیجان و خوشحالی به سمتم آمد و مرا در آغوش گرفت و گفت سلام علیکم.
من هم که جوگیر شده بودم با لهجه‌ی عربی غلیظ گفتم علیکم السلام. خیلی از اینکه درمانگرش مسلمان است خوشحال بود.
از من پرسید ماه رمضان هم کار خواهم کرد؟؟
و من از خودم میپرسیدم مگه ماه رمضان کی است و مگه قراره کار نکنم؟؟
بعد هم بلند بلند میگفت عاشق مسلمانهاست و الله گفته مسلمانها را دوست داشته باشیم.
و من هم گفتم بله دقیقا همینطوره و تمام مشکلات امروز جهان هم به همین دلیله که مردم همدیگه را دوست ندارند و همه جا پر شده از نفرت و تفرقه و الله گفته ما باید همه‌ی انسانها را دوست داشته باشیم.
بعد تقریبا یک دقیقه ای ساکت شد. نمیدانم در آن یک دقیقه به چه فکر میکرد. ولی اولین حرفی که بعد از آن زد راجع به ایران و سوریه بود. به دلیل لهجه‌ی غلیظش و تمرکز من روی کار حتی متوجه نشدم دقیقا چی گفت. فحش داد یا تعریف کرد. ولی به هر حال من شروع به پرسیدن سوالهای پزشکی کردم تا موضوع را عوض کنم.
موقع رفتن باز هم مرا بغل کرد رفت.

@shabnevisblog
امروز متوجه یک تفاوت اساسی در قانون حق تصمیم گیری برای درمان (کفالت؟) در کانادا و ایران شدم.

بیمار ۴۵ ساله‌‌ی متاهلی را تصور کنید که دارای یک پسر ۱۷ ساله، یک دختر ۱۹ ساله و یک خواهر است و هر دو والدین او هم در قید حیات و سالم هستند.
بیمار به کما میرود و قرار است برای ادامه یا توقف حیات او تصمیم قانونی گرفته شود.
به نظر شما اولویت تصمیم گیری با چه کسی است؟
۱- پدر
۲- مادر
۳- همسر
۴- پسر
۵- دختر
۶- برادر

طبق قانون کانادا اولویت حق کفالت در صورتیکه فرد قبلا این حق را بصورت قانونی به کسی (مثلا خانواده یا وکیل) واگذار نکرده باشد بصورت زیر است:
۱- همسر
۲- فرزند = والدین (در صورت عدم توافق فرزندان و والدین، یک نهاد قانونی تصمیم گیری میکند)
۳- خواهر و برادر

بنابراین در قانون کانادا، اولا نسبت خونی شرط اول نیست (همسر به والدین اولویت دارد) و همچنین جنسیت نقشی ندارد (پدر بر مادر و پسر بر دختر اولویتی ندارد).

پینوشت: اگر جایی قانون را اشتباه برداشت کردم لطفا از دوستان آشنا با قوانین و حقوق اگر کسی توضیح یا نظری داره من را اصلاح کنه.

@shabnevisblog
https://goo.gl/LS6LMR
مطلبی خواندنی:
سنگ ترامپ و
چاه ايران!

محمّد حسين كريمي پور

من نمي دانم چقدر بايد پمپئو را جدي گرفت. اما اگر سخنان اخير او ، موضع رسمي واشنگتن باشد، بايد گفت ترامپ گمان كرده هري ترومن پيروز است و دارد شرايط تسليم بي قيد و شرط ژاپن در تابستان ١٩٤٥ را ديكته مي كند.

هنوز هم آمريكا بزرگ ترين اقتصاد و ارتش جهان را داراست اما اصلا آن آمريكاي در اوج ١٩٤٥ نيست. موقعيت ايران هم با ژاپن منكوب و نيمه جان متفاوتست. دنياي ٢٠١٨ هم با جهان جنگ دوم قابل قياس نيست. ترامپ آزارهاي زيادي به ملت ما خواهد رساند ولي بعيدست بدون يك درگيري نظامي بزرگ، به هدفش نزديك شود. پيش بيني ابعاد، نتايج و تبعات چنين جنگي هم دشوارتر از آنست كه دونالد عجول، گمان مي كند.

من پارادايم حكمراني و سياست خارجي كشورم را نمي پسندم . قبلا به تفصيل گفته ام كه چرا اصرار ٤٠ ساله مان بر حفظ مقام "دشمن شماره يك آمريكا" را اشتباه و خلاف مصالح ملي مي دانم. من هم حكومت ايران را محتاج تغيير جدي پارادايم داخلي و خارجي مي دانم. اما:

١- مردم ايران دلايل متعددي دارند كه ادعاي خير خواهي آمريكا را نپذيرند. سرنگوني مصدق ( اولين دولت دموكرات خاورميانه) در ١٩٥٢ كه تولد دموكراسي در منطقه را در نطفه خفه و روزگار ايران را هفتاد سال تيره كرد، كار آمريكا بود.
ايرانيان در طي ٤٠ سال تحريم اقتصادي، هوايي، مسافرتي و دارويي لمس كردند، كرامت، سلامت و آسايش مردم ايران در محاسبات آمريكا، جايي ندارد. آنها ، ويراني، رنج و نكبتي را كه عمليات آزاديبخش ارتش آمريكا بر دو ملت همسايه شان تحميل كرد، از نزديك شاهد بوده اند.
آنها احكام غير منطقي دادگاههاي آمريكايي در غارت اموال ملت بي پناه ايران را شاهدند.

٢- هيچ ايراني عاقلي روي خيرخواهي دار ودسته ترامپ حساب نمي كند. ترامپ ملت هايي مثل ما را داخل آدم نمي داند. او متحدين وفادار آمريكا در منطقه را گاوهايي خوانده كه بايد دوشيده شوند. مشاور امنيت ملي اش مايل است ايران را در انقياد فرقه سياه رجوي ببيند. يعني بولتن ابايي ندارد براي حذف جمهوري اسلامي ، ما ملت ايران، چيزي مثل حمام خون خمرهاي سرخ در كامبوج را تجربه كنيم.

٣- من باور دارم اخطار صاحب نظراني مثل هانتر در مورد اتحاد آمريكا، اسراييل و اعراب براي تجزيه ايران ، روز به روز در ميان ايرانيان ، بيشتر شنيده خواهد شد. درينصورت حفظ كيان ايران و نه چيز ديگر، اولويت اول ايرانيان خواهد شد. در مصاف بين يك حكومت ايراني - ولو حكومتي نامحبوب- و خصم ايرانسوز خارجي، ايراني طرف ايران را مي گيرد.

توصيه من آنست كه خاله خرسه مهربان واشنگتن، خيلي روي حماقت و حمايت مردم ايران، حساب بازنكند.

موضع نامعقول و زورگويانه ترامپ، جو داخلي ايران را امنيتي تر و بسته تر كرده وجنبش دموكراسي طلبي ايراني را تضعيف مي كند. ملت ايران از محل تحريم ها، رنج و درد بيشتري تحمل خواهد كرد. سياست ترامپ براي مردم كوچه و بازار ايران، جز ضرر نخواهد داشت. اما - اگر حاكميت ايراني عاقلانه حركت كند- بعيدست ايران آزاري ترامپ، به دستاوردهاي مورد نظر آمريكا ، ختم گردد.

https://t.me/M_H_Karimipour
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اون عشوه ش وقتی اسم کیم جانگ اون رو میگه 🤣😁

اولش میگه نامه خیلی جالب بود، بعد میگه هنوز بازش نکردم 🤣🤣

رسما دیوانه است!

اونجاش که هی می‌پرسه چقدر چقدر؟ یاد احمدی‌نژاد افتادم 😏
حسن روحانی در حال تماشای بازی فوتبال ایران و مراکش.
توئیت زده توی اکانتش بچه ها مچکریم 😁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شادی ایرانیان تورنتو بعد از برد مقابل مراکش
اصولا در کشورها کارکرد پرچم ایجاد وحدت و یکپارچگی یک ملت بوده و هست. یکجور نماد و نشانه ای از اتحاد و نزدیکی و یگانگی.

اما پرچم ایران، بخصوص بشکلی بیمارگونه در خارج از کشور، نه تنها دیگر کارکردی برای اتحاد ندارد بلکه همیشه ابزاری شده تا خلق آواره بتوانند بیرق عقاید و گرایشات و آمال و آرمانهای خود را به هم فروکنند تا بدان حد که اگر مراسمی مثل جام جهانی یا نوروز برگزار میشود،‌ خیلی ها یا از قید آوردن پرچم میگذرند تا از رویارویی با افراد همیشه عصبانی پرهیز کنند و یا برای اینکه هم دل اینور و هم دل اونور را بدست بیارن، از پرچمی بی علامت همراه با زیرنویس انگلیسی ایران استفاده میکنند!

چند وقت پیش ویدئوی جشن سال نوی چند سال پیش در مونترال را نگاه میکردم، دیدم یک نفر غیرایرانی کامنت گذاشته که پس چرا پرچمی از ایران در مراسم نیست.
نمیدانستم چطور توضیح دهم که اگر کسی پرچم فعلی ایران یا پرچم قبلی ایران را می آورد، احتمالا بخشی از مراسم فرهنگی نوروزی تبدیل به مراسم باستانی خشتک درانی میشد.

الان هم به مناسبت جام جهانی باز همین بساط است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخش اول خاطرات ویدئویی من از جام جهانی ۲۰۱۴ در برزیل.

حجم ویدئو ۳۶ مگابایت.
کیفیت ویدئو برای کاهش حجم کم شد.
لینک زیر با کیفیت بالا در یوتوب
https://www.youtube.com/watch?v=GM8BAI9OMGk
دریبل لایی زدن را در انگلیسی ناتمگ میگن.
ناتمگ یک نوع ادویه تند مزه است و دیکشنری فارسی آنرا جوز هندی ترجمه کرده. اما ریشه اینکه چرا به دریبل لایی زدن در انگلیسی ناتمگ میگن هم جالبه.

اصولا در انگلیسی و در زبان محاوره ای به بیضه های مرد ناتز (آجیل) میگن و به دلیل اینکه در دریبل لاپایی توپ از زیر بیضه های بازیکن رد میشه از این اصطلاح استفاده میکنند. میگن طرف ناتمِگد شد.

البته تئوری دیگری هم هست که در کتاب «فوتبال سخن میگوید‌: زبان و فرهنگ عامیانه‌ی بهترین بازی دنیا» بقلم پیتر سیدان نوشته شده. نویسنده معتقده که در گذشته صادرات جوز هندی از آمریکا به انگلستان بعنوان صادرات یک محصول ارزشمند شناخته میشده و برخی از صادرکنندگان سودجو در بین محمولهء این آجیل تکه های چوب میگذاشتند تا وزن محموله را با کلک افزایش دهند. پس از مدتی این اصطلاح در زبان انگلیسی رایج شد که به کسی که فریب میخورد میگفتند ناتمگ شد (آجیل شد) و بعدها این اصطلاح وارد زبان فوتبالی شد به این معنی که کسی که توپ از بین پاهایش رد شده بصورت احمقانه ای فریب خورده

اما جالبترین قسمت ماجرا آپدیت شدن صفحهء ویکیپدیا مربوط به دریبل لایی زدن بود که درست دقایقی بعد از بازی ایران و اسپانیا اسم وحید امیری به لیست مهمترین دریبلهای لایی جهان اضافه شد.

همچنین بعد از این صحنه اکانت توئیتر فاکس اسپورت توئیت زیر را منتشر کرد که من درست متوجه نشدم منظورشون از جمله‌ی آخر چی بود.

برای دیدن اصل مطلب به همراه تصاویر در وبسایت شبنویس روی لینک زیر کلیک کنید.
https://shabnevis.com/2018/06/20/nutmeg/

@shabnevisblog
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حدود سه سال نوشته ها و خلاصه ها و نکته های درسی ام را روی دیوار اتاقم نگه داشته بودم. بالاخره فارغ التحصیلی رسید و زمان خانه تکانی!

@shabnevisblog
دلم نمیخواست راجع به این موضوع از فرسنگها دورتر چیزی بنویسم ولی امروز وقتی ویدئوی کسبه‌ی تهران را دیدم که شعار میدادند «ایرانی بسه دیگه، غیرتت رو نشون بده» نتوانستم سکوت کنم.
راستش اعتراضات و تظاهراتی که صرفا انگیزه، دلیل و هدف اقتصادی دارند از دید من اصالت و ارزش چندانی ندارند.
البته منفعت طلبی در خو و ذات هر انسانی است و هر انسانی حق دارد به تهدید شدن منافع شخصی و گروهی خودش اعتراض کند اما اگر نسبت به تهدید منافع و آرمانهای سایر گروهها بی تفاوت باشد دیگر برای من بی ارزش است و قابل اعتنا نیست.

و البته که یکی از حقوق شهروندی برخوردار بودن از رفاه و تامین شدن ثبات اقتصادی است، ولی اعتصاباتی که فقط با بالارفتن قیمت دلار شکل بگیرد برای من فقط معنای سودشخصی و عافیت طلبی داره.

متاسفانه برداشت من از این اعتراضات این است که برای این جماعت کسبه هیچ چیز از جمله حقوق مدنی و آزادی و عدالت و برابری و حقوق بشر و دموکراسی و ظلم و بی عدالتی به دیگر اعضای جامعه اهمیتی ندارد و هیچ چیز بجز دلار تلنگری به غیرتشان نمیزند. گویا غیرت این عزیزان معترض فقط با اسکناسهای سبز بجوش میاد.

یادم هست روزهایی که بخشهای دیگر ملت زیر باتوم و گاز اشک آور و گلوله بودند و مدام از بازار تهران تقاضای اعتصاب و پیوستن به اعتراضات را داشتند غیرت این عزیزان بجوش نیامد. حتی گفته میشد بازاریان بطور نامحسوس از احمدی‌نژاد حمایت کردند.

حتی اگر بخواهیم حرف از انقلاب گرسنگان هم بزنیم، بعید میدانم کسبه و بازاریان جزو گرسنگان باشند.
هرچند انقلاب گرسنگان هم برای من ارزش و هویت و عقبه و آینده ای ندارد. بی هدف است. از روی استیصال دویدن است به سوی لبه‌ی پرتگاهی که آنسویش معلوم نیست.

شاید دیگرانی بگویند درد گرسنگی نداشته ام و درگیر نان شب نبوده ام و من هم شاید در دل بگویم که مزخرف میگوند چراکه ایراد من به "صرفا" اعتراض و اعتصاب با انگیزه‌های اقتصادی و توقع پیوستن سایر اقشار است.

بماند که بمحض اینکه لیست رانت خواری بازرگانی های موبایل منتشر شد، عزیزاان پاساژ علاءالدین اعتصاب کردند! اما فراموش کرده اند روزهایی را که در اوج گرانی ها دائما روی قیمتها میکشیدند اما امروز که مشتری کم شده به فکر اعتراض افتاده اند!

اگر در ایران بودم قطعا به چنین تظاهراتی ملحق نمی‌شدم. همانطور که با اعتراضات و اغتشاشات سراسری چند ماه پیش هم هیچ همدلی و همخوانی نداشتم و در آن زمان که ایران بودم صرفا نظاره گر روند فراز و فرود خشونت و هرج و مرج بودم.
برای من اصالت یک جنبش مدنی در انگیزه ها و مطالبات و اهداف و شیوه های اعتراضی آن تعریف میشود. اگر در اعتراضات خشونت و خشم و آتش وسیله شد،‌ آن حرکت دیگر برای من اغتشاش تعریف میشود.

شاید اگر در گذشته همدلی و همراهی ای از سوی بازاریان دیده بودم امروز نظرم فرق فرق میکرد.

@shabnevisblog

https://shabnevis.com/2018/06/26/bazar/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخش دوم خاطرات جام جهانی برزیل.

حجم ویدئو ۳۰ مگابایت. کیفیت ویدئو برای کاهش حجم کم شد.
لینک زیر با کیفیت بالا در یوتوب
https://youtu.be/whW9y2aWW1c
🇨🇦معرفی تعدادی از مکانهای گردشگری طبیعت در کانادا.🇨🇦
به دو دلیل به فکر تهیه‌ی این مطلب افتادم.

نخست اینکه امروز اول جولای روز ملی کانادا بود و دوم اینکه بخاطر تنشهای اخیر بین آمریکا و کانادا، فکر کردم شاید برخی مثل من ترجیح دهند فعلا برای سفر و تفریح به آمریکا سفر نکنند و پولشون را در داخل همین کانادا خرج کنند. کانادا بیش از ۴۰ پارک ملی و مناطق گردشگری طبیعت دارد که در این مطلب تنها به تعداد محدودی از آنها پرداخته میشود.
https://shabnevis.com/2018/07/02/nature-tourism-canada/
Audio
آوازی با صدای حسین بهاربین و پِترا ناختمانووا.
پترا نیمی لهستانی و نیمی چک است.
حسین بهاربین پس از مهاجرتش به آلمان تصمیم گرفت که فنون آموزشی‌اش را روی کسی امتحان کند که هرگز فارسی حرف نزده است.
تصمیم گرفتم تجربه ای که چند روز پیش داشتم را بهمراه چند نکته که بعد از آن یاد گرفتم با دیگران در میان بگذارم شاید که مفید باشد.

چند هفته ای هست که بالاخره بعد از چند سال زندگی در کانادا تصمیم گرفتم ماشین بخرم و دلیل آن هم شروع به کار در کلینیکی بود که در یکی از شهرهای اطراف تورنتو است و در واقع بالاخره مجبور شدم ماشین بخرم. دو روز پیش به پمپ بنزین که رفتم آنقدر خسته بودم که تازه بعد از پر کردن باک ماشین با دیزل (گازوئیل) متوجه اشتباه خودم شد و بدتر از آن تصمیم گرفتم که رانندگی کنم و ببینم چی میشه! و البته در کمال تعجب و بعد از چند ساعت رانندگی هیچ اتفاقی هم نیوفتاد و ماشین خیلی عادی حرکت میکرد. اما بعد از مشورت با یکی از دوستان تازه فهمیدم که چقدر شانس آورده ام و این موضوع چقدر میتواند به موتور آسیب بزند. به همین دلیل قرار شد که ماشین را به مکانیکی بفرستم و چون یک ماه پیش عضو انجمن انجمن اتوموبیل کانادا شده بودم با آنها تماس گرفتم و بصورت رایگان ماشین را به مکانیکی بردند تا باک باز شود و موتور شستشو داده شود و ۲۰۰ دلار ناقابل هم هزینه‌ی مکانیکی شود.

اما چند مورد که شاید برای خیلی از تازه واردین به کانادا مفید باشد

در انگلیسی آمریکایی/کانادایی به بنزین میگویند گَزولین (در انگلیسی بریتیش میگویند پترول) و به همین دلیل هم هست که در کانادا به پمپ بنزین میگویند گز استیشن که گز مخفف همان گَزولین است و البته به گازوئیل میگویند دیزل. پمپ های دیزل (گازوئیل) معمولا زرد رنگ یا دارای برچسب زرد و یا پمپ زرد رنگ هستند. در برخی کشورها مثل انگلیسی پمپ جوری طراحی شده که وارد باک ماشین بنزین خور نشود ولی در کانادا متاسفانه اینطور نیست و اشتباهی که من کردم گویا اشتباه رایجی هم هست. خلاصه برای اینکه این اشتباه پیش نیاید همیشه به رنگ زرد دقت کنید. ضمنا برعکس این اتفاق یعنی ریختن بنزین در موتور ماشین دیزلی ضرر بیشتری برای موتور دارد.

نکته: در انگلیسی به اون دستگیرهء پمپ بنزین که لوله اش را داخل باک میکنید میگویند نازل nozzle

نکته دوم اینکه حتما اگر قصد خرید ماشین دارید و یا اگر صاحب ماشین هستید عضو انجمن اتوموبیل کانادا بشید که میتوانید از مزایا و خدمات زیادی از جمله حمل خودروی خراب شده به مکانیکی مورد نظرتان دارد استفاده کنید. عضویت سالانه با سرویس ابتدایی فقط ۷۰ دلار در سال است ولی پیشنهاد میکنم گزینه‌ی پلاس را انتخاب کنید چون تا شعاع ۲۰۰ کیلومتر ماشین شما را رایگان جابجا میکنند. ضمنا اگر عضو این انجمن باشید هر جای کانادا و آمریکا میتوانید از خدماتشون استفاده کنید. در ضمن این انجمن خدمات بیمه‌ی خودرو هم ارائه میده که از خیلی از شرکتهای بیمه قیمت مناسبتری داره.

https://shabnevis.com/2018/07/22/diesel/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دو دقیقه حرفهای داریوش همایون، وزیر اطلاعات،جهانگردی،سخنگوی دولت و قائم مقام حزب رستاخیز در زمان پهلوی راجع به دخالت خارجی در ایران.
هرچند عقل و دانش اگر باشد نیازی به شنیدن این حرفها هم نیست. اما...