✅ برای محقق کردن کاندیداتوری زنان باید تلاش های بیشتر و گسترده تری انجام داد
📌فریده غیرت، فعال حوزه زنان:
📌تا بستر بيش از اين مهيا نشود، امکان حضور زنان فراهم نخواهد بود، تا جايی که من و شما می بينيم چند نفری در اين مورد حرف می زنند و تا فضا اين باشد نمی توان قطعا گفت بستر مناسب شده است، چرا که بستر مناسب گستردگی بيشتری میخواهد.
📌برای محقق کردن حضور زنان در کانديداتوری بايد تلاشهايی بيشتر و گستردهتر از اين انجام شود. زمان طولانی گذشته است و هنوز برخی حضور زنان را جدی تلقی نمی کنند و چون يک شوخي طنز يا تلاشی برای گرم کردن بازار انتخابات است.
📌اميدوارم حضور زنان درعرصه انتخابات جدی باشد، امروز شايعاتی از حضور چند شخصيت زن شنيده می شود، اميدوارم بهتر از گذشته متوجه شويم که زنان هم بايد از حقوق لازم برای حضور در عرصه انتخابات برخوردار باشند./ امتداد
🆔@NedAzadi
📌فریده غیرت، فعال حوزه زنان:
📌تا بستر بيش از اين مهيا نشود، امکان حضور زنان فراهم نخواهد بود، تا جايی که من و شما می بينيم چند نفری در اين مورد حرف می زنند و تا فضا اين باشد نمی توان قطعا گفت بستر مناسب شده است، چرا که بستر مناسب گستردگی بيشتری میخواهد.
📌برای محقق کردن حضور زنان در کانديداتوری بايد تلاشهايی بيشتر و گستردهتر از اين انجام شود. زمان طولانی گذشته است و هنوز برخی حضور زنان را جدی تلقی نمی کنند و چون يک شوخي طنز يا تلاشی برای گرم کردن بازار انتخابات است.
📌اميدوارم حضور زنان درعرصه انتخابات جدی باشد، امروز شايعاتی از حضور چند شخصيت زن شنيده می شود، اميدوارم بهتر از گذشته متوجه شويم که زنان هم بايد از حقوق لازم برای حضور در عرصه انتخابات برخوردار باشند./ امتداد
🆔@NedAzadi
✅ معمار صدا؛ به احترام استاد محمدرضا شجریان | حسین معصومی همدانی
📌در یکی از این دیدارها، درباره بنان، خوانندهای که بسیار مورد ستایش او بود، میگفت: «بنان صدا را مُساخت.» من نمیدانم که این گفته را چگونه باید تعبیر کرد. آیا میخواست بگوید که بنان بیش از آنکه به استعداد طبیعی خود متکی باشد بر مهارتهای خود تکیه داشت و هنوز به آمیزهای متعادل از صناعت و هنر نرسیده بود، بهطوری که شنونده صدای او، دستکم شنونده موسیقیدان، اندکی از کوشش آگاهانهای را که او میکرد در حاصل کارش میدید و این احساس نمیگذاشت، چنانکه باید، از کار او لذت ببرد؟ گمان نمیکنم این تعبیر درست باشد و بیشتر احتمال میدهم که قصد او ستایش بنان بود، میخواست بگوید که بنان بیش از آنکه به معنای امروزی هنرمند باشد، بیش از آنکه به صدای خداداد خود متکی باشد، از کوشش خود مایه میگرفت و همین بود که او را در نظر شجریان بزرگ میکرد. میخواست بگوید که هنر، ساختن است و نه بیان کردن چیزی که از پیش ساخته شده یا داده شده است.
📌شجریان هم صدا را میساخت، اما پیش از آنکه به روی صحنه بیاید. شنیدن صدای او مثل خواندن غزل سعدی بود. بار هیچ دشواریای را بر دوش شنونده نمیگذاشت بهطوری که شنونده حس نمیکرد که او خود برای رسیدن به این خلوص بار چه دشواریهایی را بر دوش کشیده است. همکاران او از دشواری بعضی از دستگاهها و گوشههایی که او خوانده است و اینکه کمتر خوانندهای جرات میکرده است به سراغ آنها برود، فراوان گفتهاند، اما کوششهای او کار شنونده را آسان کرده است و امروزه ما از شنیدن این دستگاهها و گوشهها همان لذتی را میبریم که از شنیدن مایههای آشناتر و متعارفتر.
📌شجریان «هنرمند»ی سنتی بود، یعنی هنر او به دورانی تعلق داشت که هنوز به چنین استادانی هنرمند نمیگفتند. شاید اگر او در زمان دیگری به دنیا آمده بود باید، مثل بسیاری از استادان گذشته، در محافلی محدود میخواند، نامش فراموش میشد و صدایش نه روی کاست و نوار و لوح فشرده که تنها در این گنبد دوار میماند، یا مثل همان کاشیکاران مسجد شیخ لطفالله حاصل کارش نقش بنایی میشد که شاید آن را هم روزی زلزلهای یا حمله مهاجمی از میان میبرد. اما بخت با ما یار بود و او، در شرایط خاص تاریخی، موفق شد هنری خاصپسند را به میان ما مردم معمولی بیاورد و گوش ما را برای شنیدن آن بپرورد و باید، یک بار هم که شده، شکرگزار تکنولوژی باشیم که صدای امثال شجریان را برای ما نگاه میدارد. با این حال، او فریفته امکاناتی که در اختیار داشت نشد، زمام خود را به دست جریانهای روزپسند نسپرد و سوار کار خود ماند. آن هم در روزگاری که آسانگیریها و وسوسههای زندگی امروزی دام راه هر هنرمندی است که از استعدادی ذاتی برخوردار باشد اما بخواهد تنها به مدد آن کار خود را پیش ببرد. با این حال، این استاد موسیقی سنتی، نه از ضرورت نوآوری غافل بود و نه از مخاطرات آن و کارنامه او نمودار تلاشی است برای آشتی دادن بخشی از میراث گذشته با ضروریات زندگی جدید.
📌حق این بود که فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به عنوان نهادی که پاسداری از زبان و ادبیات ملی ما را برعهده دارد، یادکرد این خدمتگزار بزرگ زبان و ادب را فراموش نمیکرد و گمان نمیبرد که چون او اهل موسیقی بوده است پس یاد کردن از او هم، حتی در حد تسلیتی به مردم داغدار گفتن، لابد باید برعهده فرهنگستان هنر باشد. حالا که فراموش کرده است و برای یادآوری هم دیر شده است، وظیفه خود میدانم که، به عنوان عضوی از این نهاد، یاد این استاد بزرگ را گرامی بدارم و تصور میکنم که سایر همکاران فرهنگستانی نیز که در سطحی دیگر و با وسایلی دیگر پاسدار و مروج زبان و ادب ایرانند، با من در این احساس شریک باشند.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/3iRidMz
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33362
🆔@NedAzadi
📌در یکی از این دیدارها، درباره بنان، خوانندهای که بسیار مورد ستایش او بود، میگفت: «بنان صدا را مُساخت.» من نمیدانم که این گفته را چگونه باید تعبیر کرد. آیا میخواست بگوید که بنان بیش از آنکه به استعداد طبیعی خود متکی باشد بر مهارتهای خود تکیه داشت و هنوز به آمیزهای متعادل از صناعت و هنر نرسیده بود، بهطوری که شنونده صدای او، دستکم شنونده موسیقیدان، اندکی از کوشش آگاهانهای را که او میکرد در حاصل کارش میدید و این احساس نمیگذاشت، چنانکه باید، از کار او لذت ببرد؟ گمان نمیکنم این تعبیر درست باشد و بیشتر احتمال میدهم که قصد او ستایش بنان بود، میخواست بگوید که بنان بیش از آنکه به معنای امروزی هنرمند باشد، بیش از آنکه به صدای خداداد خود متکی باشد، از کوشش خود مایه میگرفت و همین بود که او را در نظر شجریان بزرگ میکرد. میخواست بگوید که هنر، ساختن است و نه بیان کردن چیزی که از پیش ساخته شده یا داده شده است.
📌شجریان هم صدا را میساخت، اما پیش از آنکه به روی صحنه بیاید. شنیدن صدای او مثل خواندن غزل سعدی بود. بار هیچ دشواریای را بر دوش شنونده نمیگذاشت بهطوری که شنونده حس نمیکرد که او خود برای رسیدن به این خلوص بار چه دشواریهایی را بر دوش کشیده است. همکاران او از دشواری بعضی از دستگاهها و گوشههایی که او خوانده است و اینکه کمتر خوانندهای جرات میکرده است به سراغ آنها برود، فراوان گفتهاند، اما کوششهای او کار شنونده را آسان کرده است و امروزه ما از شنیدن این دستگاهها و گوشهها همان لذتی را میبریم که از شنیدن مایههای آشناتر و متعارفتر.
📌شجریان «هنرمند»ی سنتی بود، یعنی هنر او به دورانی تعلق داشت که هنوز به چنین استادانی هنرمند نمیگفتند. شاید اگر او در زمان دیگری به دنیا آمده بود باید، مثل بسیاری از استادان گذشته، در محافلی محدود میخواند، نامش فراموش میشد و صدایش نه روی کاست و نوار و لوح فشرده که تنها در این گنبد دوار میماند، یا مثل همان کاشیکاران مسجد شیخ لطفالله حاصل کارش نقش بنایی میشد که شاید آن را هم روزی زلزلهای یا حمله مهاجمی از میان میبرد. اما بخت با ما یار بود و او، در شرایط خاص تاریخی، موفق شد هنری خاصپسند را به میان ما مردم معمولی بیاورد و گوش ما را برای شنیدن آن بپرورد و باید، یک بار هم که شده، شکرگزار تکنولوژی باشیم که صدای امثال شجریان را برای ما نگاه میدارد. با این حال، او فریفته امکاناتی که در اختیار داشت نشد، زمام خود را به دست جریانهای روزپسند نسپرد و سوار کار خود ماند. آن هم در روزگاری که آسانگیریها و وسوسههای زندگی امروزی دام راه هر هنرمندی است که از استعدادی ذاتی برخوردار باشد اما بخواهد تنها به مدد آن کار خود را پیش ببرد. با این حال، این استاد موسیقی سنتی، نه از ضرورت نوآوری غافل بود و نه از مخاطرات آن و کارنامه او نمودار تلاشی است برای آشتی دادن بخشی از میراث گذشته با ضروریات زندگی جدید.
📌حق این بود که فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به عنوان نهادی که پاسداری از زبان و ادبیات ملی ما را برعهده دارد، یادکرد این خدمتگزار بزرگ زبان و ادب را فراموش نمیکرد و گمان نمیبرد که چون او اهل موسیقی بوده است پس یاد کردن از او هم، حتی در حد تسلیتی به مردم داغدار گفتن، لابد باید برعهده فرهنگستان هنر باشد. حالا که فراموش کرده است و برای یادآوری هم دیر شده است، وظیفه خود میدانم که، به عنوان عضوی از این نهاد، یاد این استاد بزرگ را گرامی بدارم و تصور میکنم که سایر همکاران فرهنگستانی نیز که در سطحی دیگر و با وسایلی دیگر پاسدار و مروج زبان و ادب ایرانند، با من در این احساس شریک باشند.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/3iRidMz
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33362
🆔@NedAzadi
Telegraph
معمار صدا؛ به احترام استاد محمدرضا شجریان | حسین معصومی همدانی
هنگام دیدار از بسیاری از شاهکارهای معماری ایرانی، احساس ما در آغاز شگفتی است، شگفتی از کار معماران و کاشیکارانی که این عناصر زمینی و ناپایدار را طوری کنار هم گذاشتهاند که توازن و تعادلی آسمانی پدید آورده است. نقشهای مسجد شیخ لطفالله اصفهان چیزی از جنس…
Forwarded from اتچ بات
🔴 شیرین هانتر: ترکیه در پی الحاق آذربایجان ایران به جمهوری آذربایجان است
شیرین هانتر، محقق مرکز تفاهم مسلمانان و مسیحیان در دانشگاه جورج تاون، در مقاله ای که در روزنامه (Middle East Eye) نوشت معتقد است که ارتش ترکیه در نخجوان مستقر شده است، که در ۱۵۰ کیلومتری تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی ایران قرار دارد.
اگر درگیری به این منطقه گسترش یابد، نمی توان درگیری مستقیم ترکیه و ایران را منتفی دانست. ایران مرزهای طولانی با جمهوری آذربایجان، ارمنستان، قرا باغ کوهستانی دارد و خاک آن در معرض حملات عمدی یا تصادفی قرار دارد.
نیروهایی در باکو و آنکارا وجود دارند که می خواهند با ارسال هواپیماهای بدون سرنشین یا موشک به ایران مشکلاتی را بین ایران و جمهوری آذربایجان ایجاد کنند. بنابراین قبلاً اطلاعاتی در مورد سقوط هواپیماهای بدون سرنشین و موشک در ایران دریافت شده است. علاوه بر این، اگر درگیری طولانی شود و مسئله پناهندگان ایجاد شود، به طور جدی بر ایران تأثیرگذار خواهد بود.
در سال ۱۹۸۹، ایران با هجوم عظیمی از آوارگان آذربایجانی روبرو شد و مجبور شد هنگام آغاز درگیری و در میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اردوگاه هایی را برای آنها ایجاد کند.
تا سال ۱۸۲۸م، بیشتر قسمت های جمهوری آذربایجان و ارمنستان امروزی تحت حکومت ایران بودند، اما پس از دو جنگ طولانی به روسیه الحاق شدند. با این حال، حتی پس از تقسیم، آذربایجان روابط نزدیک فرهنگی با ایران را حفظ کرد.
در دهه ۱۹۴۰، اتحاد جماهیر شوروی، می خواست آذربایجان ایران را تصرف کند بنابراین افسانه آذربایجان متحد را شکل داد که باید دوباره به هم بپیوندد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، جمهوری آذربایجان تازه استقلال یافته این افسانه را پذیرفت.
از اوایل دهه ۱۹۹۰، رقابت بین ایران و ترکیه برای نفوذ در جمهوری آذربایجان وجود دارد، در حالی که اسرائیل روابط نزدیکی با آذربایجان برای تمرکز بر ایران (چیزی که بعداً عربستان سعودی انجام داد) برقرار کرده است.
در همان زمان، در پس زمینه مشکلات با تهران، ایالات متحده و اروپا ترکیه را به تقویت در آذربایجان سوق دادند. علیرغم شکایت مرتب از نقض حقوق بشر در باکو، آنکارا به دلیل علاقه به منابع انرژی آذربایجان روابط نزدیک با باکو را حفظ می کند.
واضح است که اگر درگیری از کنترل خارج شود، ایران به لطف ترکیه در وضعیت ناامیدی قرار خواهد گرفت. پیروزی احتمالی جمهوری آذربایجان ممکن است باکو و آنکارا را به اجرای فعالانه ایده الحاق آذربایجان ایران سوق دهد.
هانتر در انتها گفت: «اگر درگیری به این منطقه گسترش یابد ، نمی توان درگیری مستقیم ترکیه و ایران را منتفی دانست».
منبع: //www.yerkir.am/news/view/216083.html
ترجمه: موسسه ترجمه و تحقیق هور
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33365
🆔@NedAzadi
شیرین هانتر، محقق مرکز تفاهم مسلمانان و مسیحیان در دانشگاه جورج تاون، در مقاله ای که در روزنامه (Middle East Eye) نوشت معتقد است که ارتش ترکیه در نخجوان مستقر شده است، که در ۱۵۰ کیلومتری تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی ایران قرار دارد.
اگر درگیری به این منطقه گسترش یابد، نمی توان درگیری مستقیم ترکیه و ایران را منتفی دانست. ایران مرزهای طولانی با جمهوری آذربایجان، ارمنستان، قرا باغ کوهستانی دارد و خاک آن در معرض حملات عمدی یا تصادفی قرار دارد.
نیروهایی در باکو و آنکارا وجود دارند که می خواهند با ارسال هواپیماهای بدون سرنشین یا موشک به ایران مشکلاتی را بین ایران و جمهوری آذربایجان ایجاد کنند. بنابراین قبلاً اطلاعاتی در مورد سقوط هواپیماهای بدون سرنشین و موشک در ایران دریافت شده است. علاوه بر این، اگر درگیری طولانی شود و مسئله پناهندگان ایجاد شود، به طور جدی بر ایران تأثیرگذار خواهد بود.
در سال ۱۹۸۹، ایران با هجوم عظیمی از آوارگان آذربایجانی روبرو شد و مجبور شد هنگام آغاز درگیری و در میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اردوگاه هایی را برای آنها ایجاد کند.
تا سال ۱۸۲۸م، بیشتر قسمت های جمهوری آذربایجان و ارمنستان امروزی تحت حکومت ایران بودند، اما پس از دو جنگ طولانی به روسیه الحاق شدند. با این حال، حتی پس از تقسیم، آذربایجان روابط نزدیک فرهنگی با ایران را حفظ کرد.
در دهه ۱۹۴۰، اتحاد جماهیر شوروی، می خواست آذربایجان ایران را تصرف کند بنابراین افسانه آذربایجان متحد را شکل داد که باید دوباره به هم بپیوندد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، جمهوری آذربایجان تازه استقلال یافته این افسانه را پذیرفت.
از اوایل دهه ۱۹۹۰، رقابت بین ایران و ترکیه برای نفوذ در جمهوری آذربایجان وجود دارد، در حالی که اسرائیل روابط نزدیکی با آذربایجان برای تمرکز بر ایران (چیزی که بعداً عربستان سعودی انجام داد) برقرار کرده است.
در همان زمان، در پس زمینه مشکلات با تهران، ایالات متحده و اروپا ترکیه را به تقویت در آذربایجان سوق دادند. علیرغم شکایت مرتب از نقض حقوق بشر در باکو، آنکارا به دلیل علاقه به منابع انرژی آذربایجان روابط نزدیک با باکو را حفظ می کند.
واضح است که اگر درگیری از کنترل خارج شود، ایران به لطف ترکیه در وضعیت ناامیدی قرار خواهد گرفت. پیروزی احتمالی جمهوری آذربایجان ممکن است باکو و آنکارا را به اجرای فعالانه ایده الحاق آذربایجان ایران سوق دهد.
هانتر در انتها گفت: «اگر درگیری به این منطقه گسترش یابد ، نمی توان درگیری مستقیم ترکیه و ایران را منتفی دانست».
منبع: //www.yerkir.am/news/view/216083.html
ترجمه: موسسه ترجمه و تحقیق هور
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33365
🆔@NedAzadi
Telegram
attach 📎
✅ کودک ۱۱ سالهی دَیّری/ کودک و خودکشی! | عابدین عابدی زاده
…”مردم عزیز، من شما را ترک میکنم چون حوصلهام سر رفته؛ احساس میکنم به اندازهی کافی زندگی کردهام؛ من شما را با تمام دلواپسیهایتان در این فاضلاب دلانگیز تنها میگذارم، موفق باشید”…
خبر خودکشی دردناک کودک ۱۱ سالهی دَیّری را شنیدم، اکنون همهی کلماتم پر از بغض و اشک است، اگر این خبر واقعیت داشته باشد باید بر این جامعه و این ساختار گریست؛ جامعهای که نتواند از کودکان و فرزندان خویش حمایت کند، خود نیز پیش از آن یا مرده یا خودکشی کرده است؛ چه بر سر این خاک آمده که کودکش، خود را اینگونه دردناک و غمانگیز از روی آن برمیدارد و هیچ نیروی اجتماعی، توان نگهداری او را در این خاک ندارد!
کودک و خودکشی! باورش سخت است اما آمار نشان میدهد که سن خودکشی در کشور به کودکان رسیده است؛ به راستی اگر کودک بمیرد؛ خانواده میمیرید، خانواده که بمیرد؛ جامعه میمیرد و آنگاه تمام!
و آنگاه جهان بوی تعفن به خود میگیرد، تا رابطهی انسان با خود و جامعه اصلاح نشود، تا رابطهی انسان با جهان اصلاح نشود ما مردهایم، مردگانی که به بوی تعفن همدیگر عادت میکنیم.
استیو تولتز در کتاب جزء از کُل مینویسد: صادقانهترین و شفافترین یادداشت خودکشیای که خواندهام مال جورج سندرز، بازیگر انگلیسی است که خطاب به جامعه میگوید:
“مردم عزیز، من شما را ترک میکنم چون حوصلهام سر رفته؛ احساس میکنم به اندازهی کافی زندگی کردهام؛ من شما را با تمام دلواپسیهایتان در این فاضلاب دلانگیز تنها میگذارم، موفق باشید”.
آری؛ ما همه در خودکشی کودک ۱۱ سالهی دَیّری شریکیم! ما همه شریک فقر خود و جامعهایم؛ ما همه فقیر شدهایم؛ چرا که اخلاق، انسانیت، و خود را از دست دادهایم، لبخند را از دست دادهایم و اکنون برای فریب دادن چشم دیگران لبخند میزنیم و از کنار یکدیگر میگذریم!
منبع: جامعهشناسی
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33369
🆔@NedAzadi
…”مردم عزیز، من شما را ترک میکنم چون حوصلهام سر رفته؛ احساس میکنم به اندازهی کافی زندگی کردهام؛ من شما را با تمام دلواپسیهایتان در این فاضلاب دلانگیز تنها میگذارم، موفق باشید”…
خبر خودکشی دردناک کودک ۱۱ سالهی دَیّری را شنیدم، اکنون همهی کلماتم پر از بغض و اشک است، اگر این خبر واقعیت داشته باشد باید بر این جامعه و این ساختار گریست؛ جامعهای که نتواند از کودکان و فرزندان خویش حمایت کند، خود نیز پیش از آن یا مرده یا خودکشی کرده است؛ چه بر سر این خاک آمده که کودکش، خود را اینگونه دردناک و غمانگیز از روی آن برمیدارد و هیچ نیروی اجتماعی، توان نگهداری او را در این خاک ندارد!
کودک و خودکشی! باورش سخت است اما آمار نشان میدهد که سن خودکشی در کشور به کودکان رسیده است؛ به راستی اگر کودک بمیرد؛ خانواده میمیرید، خانواده که بمیرد؛ جامعه میمیرد و آنگاه تمام!
و آنگاه جهان بوی تعفن به خود میگیرد، تا رابطهی انسان با خود و جامعه اصلاح نشود، تا رابطهی انسان با جهان اصلاح نشود ما مردهایم، مردگانی که به بوی تعفن همدیگر عادت میکنیم.
استیو تولتز در کتاب جزء از کُل مینویسد: صادقانهترین و شفافترین یادداشت خودکشیای که خواندهام مال جورج سندرز، بازیگر انگلیسی است که خطاب به جامعه میگوید:
“مردم عزیز، من شما را ترک میکنم چون حوصلهام سر رفته؛ احساس میکنم به اندازهی کافی زندگی کردهام؛ من شما را با تمام دلواپسیهایتان در این فاضلاب دلانگیز تنها میگذارم، موفق باشید”.
آری؛ ما همه در خودکشی کودک ۱۱ سالهی دَیّری شریکیم! ما همه شریک فقر خود و جامعهایم؛ ما همه فقیر شدهایم؛ چرا که اخلاق، انسانیت، و خود را از دست دادهایم، لبخند را از دست دادهایم و اکنون برای فریب دادن چشم دیگران لبخند میزنیم و از کنار یکدیگر میگذریم!
منبع: جامعهشناسی
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33369
🆔@NedAzadi
www.nedayeazadi.net
کودک ۱۱ سالهی دَیّری/ کودک و خودکشی! | عابدین عابدی زاده
✅ چشمانداز اقتصاد ایران در نیمه دوم سال | مهدى کرامتفر
اقتصاد ایران در نیمه اول سال ۹۹ بیثباتی قابل ملاحظهای را تجربه کرده اما شرایط در ماههای باقیمانده از سال چگونه خواهد بود؟
بررسی گزارههای زیر میتواند تصویری تقریبی از وضعیت اقتصاد ایران در نیمه دوم سال بدهد.
الف- نااطمینانی در فضای خارجی و داخلی کشور در سطوح بسیار بالایی قرار دارد. روند رو به رشد مبتلایان کرونا در نقاط مختلف دنیا و انتظار موج جدید بیماری در فصول سرد سال، ابهام جدی در مورد کارایی واکسنهای در حال تولید، تسری جنگ تجاری میان چین و آمریکا به حیطه کنسولی، تحولات جدید خاورمیانه با حضور رژیم غاصب اسرائیل، ایجاد مناقشه نظامی در منطقه قرهباغ و مهمتر از همه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در آبانماه، بخشی از وقایعی هستند که شاخصهای ریسک را برای اقتصاد ایران به شدت افزایش دادهاند. انتخابات آبانماه احتمالا میتواند تبعات متعددی برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد و انتخاب هر یک از دو نامزد، شرایط متفاوتی را در برابر ایران قرار خواهد داد که بسته به واکنش احتمالی ایران از منظر سیاست خارجی، پیامدهای مختلفی را در تمامی وجوه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. ترسیم ماتریس نتایج و بروندادهای اقتصادی حاصل از این شرایط، طیف وسیعی از احتمالات مختلف را برای متغیرهای اقتصادی در مقابل تصمیمگیران قرار میدهد که شانس وقوع هر یک از آنها کاملا نامشخص است. به این ترتیب در شرایط کنونی، فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران با شرایط عدم اطمینان (و نه شرایط دارای ریسک) مواجه هستند و لذا اتخاذ تصمیم به دشواری صورت میگیرد و انتظار پایداری این شرایط حداقل تا پایان دیماه (زمان پایان کار دولت فعلی ایالات متحده) با احتمال بالایی وجود دارد. پس از آن تاریخ نیز ورود به فضای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ میتواند اثراتی، ولو اندک، بر میزان نااطمینانی داشته باشد.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/34UN5Xs
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33371
🆔@NedAzadi
اقتصاد ایران در نیمه اول سال ۹۹ بیثباتی قابل ملاحظهای را تجربه کرده اما شرایط در ماههای باقیمانده از سال چگونه خواهد بود؟
بررسی گزارههای زیر میتواند تصویری تقریبی از وضعیت اقتصاد ایران در نیمه دوم سال بدهد.
الف- نااطمینانی در فضای خارجی و داخلی کشور در سطوح بسیار بالایی قرار دارد. روند رو به رشد مبتلایان کرونا در نقاط مختلف دنیا و انتظار موج جدید بیماری در فصول سرد سال، ابهام جدی در مورد کارایی واکسنهای در حال تولید، تسری جنگ تجاری میان چین و آمریکا به حیطه کنسولی، تحولات جدید خاورمیانه با حضور رژیم غاصب اسرائیل، ایجاد مناقشه نظامی در منطقه قرهباغ و مهمتر از همه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در آبانماه، بخشی از وقایعی هستند که شاخصهای ریسک را برای اقتصاد ایران به شدت افزایش دادهاند. انتخابات آبانماه احتمالا میتواند تبعات متعددی برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد و انتخاب هر یک از دو نامزد، شرایط متفاوتی را در برابر ایران قرار خواهد داد که بسته به واکنش احتمالی ایران از منظر سیاست خارجی، پیامدهای مختلفی را در تمامی وجوه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. ترسیم ماتریس نتایج و بروندادهای اقتصادی حاصل از این شرایط، طیف وسیعی از احتمالات مختلف را برای متغیرهای اقتصادی در مقابل تصمیمگیران قرار میدهد که شانس وقوع هر یک از آنها کاملا نامشخص است. به این ترتیب در شرایط کنونی، فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران با شرایط عدم اطمینان (و نه شرایط دارای ریسک) مواجه هستند و لذا اتخاذ تصمیم به دشواری صورت میگیرد و انتظار پایداری این شرایط حداقل تا پایان دیماه (زمان پایان کار دولت فعلی ایالات متحده) با احتمال بالایی وجود دارد. پس از آن تاریخ نیز ورود به فضای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ میتواند اثراتی، ولو اندک، بر میزان نااطمینانی داشته باشد.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/34UN5Xs
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33371
🆔@NedAzadi
Telegraph
چشمانداز اقتصاد ایران در نیمه دوم سال | مهدى کرامتفر
اقتصاد ایران در نیمه اول سال ۹۹ بیثباتی قابل ملاحظهای را تجربه کرده اما شرایط در ماههای باقیمانده از سال چگونه خواهد بود؟ بررسی گزارههای زیر میتواند تصویری تقریبی از وضعیت اقتصاد ایران در نیمه دوم سال بدهد. الف- نااطمینانی در فضای خارجی و داخلی کشور…
✅ مصطفی معین در گفتگو با امتداد: از همان ابتدای پاندمی در سال ۹۸، دولت آن را جدی نگرفت
📌 دولت روحانی و حامیان آن به دلیل ضعف پایبندی به وعده های انتخاباتی، ناکارآمدی اقتصادی و ناتوانی در مدیریت درست بحران کرونا تحت فشار افکار عمومی قرار گرفته اند و تحریم های اقتصادی آمریکا نیز مزید بر علت و نارضایتی بیشتر مردم شده است. از سوی دیگر جریان راست افراطی همین شرایط بحرانی را فرصتی برای طرح ادعاها، وعده های خیالی و انجام فعالیت های نمایشی و پوپولیستی قرار داده و زمینه سازی سیاسی و اجتماعی برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ را آغاز کرده است.
📌 متاسفانه مرگ و میرها ادامه دارد و همانگونه که قبلا پیش بینی شده و هشدار داده شده بود در پائیز رو به افزایش گذاشت و در جامعه به صورت امری عادی در آمده است! فرصت طلبی رقبای سیاسی نیز بدون توجه به مصالح، ضرورت انسجام و منافع ملی ادامه یافته و رو به گسترش است.
📌 از همان ابتدای پاندمی در سال ۹۸، دولت آن را جدی نگرفت و رویکردی علمی، عملکردی شفاف و منطقی هم از مسئولان دولتی مشاهده نشد! شفافیت اقدامات، مشورت با متخصصان و کارشناسان و نهادهای مدنی و پاسخگوئی حداکثری مسئولان شرط ضروری برای ایجاد اعتماد در جامعه و جلب همکاری و مشارکت مردم در رعایت توصیه ها و پروتکل های بهداشتی و ایمنی است. این فرآیند در کشورهای جهان سوم معمولا” انجام نمی شود و امور مختلف مدیریت بحران و تصمیم گیری ها بصورت غیر شفاف، دستوری و از بالا به پائین، با سیاست های متغیر و بی ثبات و اقداماتی بدون توجه به مبانی علمی و نظر کارشناسان و بیشتر بر پایه سعی و خطا به اجرا در می آید!
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/34TZOtA
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33374
🆔@NedAzadi
📌 دولت روحانی و حامیان آن به دلیل ضعف پایبندی به وعده های انتخاباتی، ناکارآمدی اقتصادی و ناتوانی در مدیریت درست بحران کرونا تحت فشار افکار عمومی قرار گرفته اند و تحریم های اقتصادی آمریکا نیز مزید بر علت و نارضایتی بیشتر مردم شده است. از سوی دیگر جریان راست افراطی همین شرایط بحرانی را فرصتی برای طرح ادعاها، وعده های خیالی و انجام فعالیت های نمایشی و پوپولیستی قرار داده و زمینه سازی سیاسی و اجتماعی برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ را آغاز کرده است.
📌 متاسفانه مرگ و میرها ادامه دارد و همانگونه که قبلا پیش بینی شده و هشدار داده شده بود در پائیز رو به افزایش گذاشت و در جامعه به صورت امری عادی در آمده است! فرصت طلبی رقبای سیاسی نیز بدون توجه به مصالح، ضرورت انسجام و منافع ملی ادامه یافته و رو به گسترش است.
📌 از همان ابتدای پاندمی در سال ۹۸، دولت آن را جدی نگرفت و رویکردی علمی، عملکردی شفاف و منطقی هم از مسئولان دولتی مشاهده نشد! شفافیت اقدامات، مشورت با متخصصان و کارشناسان و نهادهای مدنی و پاسخگوئی حداکثری مسئولان شرط ضروری برای ایجاد اعتماد در جامعه و جلب همکاری و مشارکت مردم در رعایت توصیه ها و پروتکل های بهداشتی و ایمنی است. این فرآیند در کشورهای جهان سوم معمولا” انجام نمی شود و امور مختلف مدیریت بحران و تصمیم گیری ها بصورت غیر شفاف، دستوری و از بالا به پائین، با سیاست های متغیر و بی ثبات و اقداماتی بدون توجه به مبانی علمی و نظر کارشناسان و بیشتر بر پایه سعی و خطا به اجرا در می آید!
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/34TZOtA
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33374
🆔@NedAzadi
Telegraph
مصطفی معین در گفتگو با امتداد: از همان ابتدای پاندمی در سال ۹۸، دولت آن را جدی نگرفت
امتداد-گروه سیاسی: کشور بشدت درگیر کرونا است و این بیماری ناشناخته بر تمام ابعاد زندگی مردم تاثیر گذاشته است. در همین رابطه امتداد گفت و گویی با مصطفی معین فعال سیاسی اصلاح طلب، استاد آلرژی و ایمونولوژی بالینی و رئیس شورایعالی نظام پزشکی انجام داده است که…
✅ فقر در خاور میانه
بانک جهانی اخیرا گزارشی در مورد نرخ فقر در دنیا تهیه کرده است و در گزارش این سازمان آمده است: «۱۰ درصد از مردم دنیا زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند یعنی با درآمدی کمتر از ۱.۹۰ دلار در هر روز زندگی می کنند. اما در مطالعه شمار فقرا در دنیا رده بندی های دیگری هم وجود دارد.»
به گزارش بانک جهانی سه محدوده درآمدی برای شناسایی فقرا در دنیا وجود دارد. اولین گروه افرادی هستند که زیر خط فقر مطلق قرار دارند و میزان درآمد روزانه آنها کمتر از ۱.۹۰ دلار است. گروه دوم افرادی هستند که درآمد روزانه آنها بین ۱.۹۰ تا ۳.۲ دلار در روز است و سومین گروه افرادی هستند که کمتر از ۵.۵ دلار در روز درآمد دارند. تمامی این گروه های درآمدی در زمره افراد فقیر در دنیا هستند درحالیکه در آمارهای جهانی تنها افرادی که زیر خط فقر مطلق هستند در نظر گرفته می شود.
بانک جهانی در ادامه این گزارش نوشت: «یک چهارم مردم دنیا درآمدی کمتر از ۳.۲ دلار در روز دارند و سهم افرادی که کمتر از ۵.۵ دلار در هر روز درآمد کسب می کنند برابر با ۵۰ درصد جمعیت دنیا است. به تعبیر بهتر هم اکنون ۱.۸ میلیارد نفر در دنیا با درآمدی کمتر از ۳.۲ دلار در روز و ۳.۳ میلیارد نفر با درآمدی کمتر از ۵.۵ دلار زندگی می کنند و تمامی این افراد امکانات لازم برای زندگی مناسب و تفریح و تامین هزینه های درمانی را ندارند. نکته جالب این جاست که نرخ فقر مشابه سطحی است که در سال ۱۹۹۰ میلادی وجود داشته است و اگر تخریب شرایط در نتیجه همه گیری کرونا را هم به این آمارها اضافه کنیم می توانیم وخامت اوضاع را به خوبی درک کنیم.»
مطالعات انجام شده توسط بانک جهانی نشان می دهد طی ۲۵ سال اخیر سهم افرادی که روزانه کمتر از ۵.۵ دلار درآمد داشته اند کاهش پیدا نکرده است و این مساله بسیار نگران کننده است.
به گزارش بانک جهانی نرخ فقر مطلق در دنیا در فاصله سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۷ کاهش چشمگیری پیدا کرده است. در سال ۱۹۹۰ نرخ فقر مطلق در دنیا برابر با ۳۶.۲ درصد بود و یک میلیارد و ۹۱۲ میلیون نفر در فقر مطلق زندگی می کردند. با گذر زمان نرخ فقر در دنیا کاهش پیدا کرده است به گونه ای که در سال ۲۰۰۸ نرخ فقر مطلق در دنیا به ۱۸.۴ درصد رسید و در سال ۲۰۱۷ در سطح ۹.۲ درصد قرار داشت. در سال ۲۰۱۷ میلادی ۶۸۹ میلیون نفر از ساکنان دنیا در فقر مطلق زندگی می کردند.
اما در مطالعه نرخ فقر به آمارهای ارایه شده برای این شاخص در مناطق مختلف دنیا می رسیم. طبق گزارش بانک جهانی در سال ۱۹۹۰ کشورهای شرق آسیا و پاسیفیک بالاترین نرخ فقر را داشتند که برابر با ۶۰.۹ درصد است. نرخ فقر در کشورهای جنوب صحرای افریقا برابر با ۵۵.۷ درصد و در کشورهای جنوب آسیا برابر با ۴۸.۷ درصد بوده است. در حالیکه تنها ۶.۶ درصد از مردم ساکن در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا زیر خط فقر مطلق زندگی می کردند.
با گذشت زمان نرخ فقر مطلق در کشورهای شرق آسیا و پاسیفیک با سرعت کاهش پیدا کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۸ به ۱۴.۸ درصد و در سال ۲۰۱۸ به ۱.۲ درصد رسید. اما در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا بعد از تجربه یک روند کاهشی تا سال ۲۰۱۴ میلادی و رسیدن به نرخ ۲.۳ درصد، دوباره شاهد افزایش نرخ فقر و رسیدن آن به مرز ۷.۲ درصد بودیم. در کشورهای جنوب صحرای افریقا نرخ فقر در سال ۲۰۱۸ برابر با ۴۰.۲ درصد بود.
شمار فقرا در هر منطقه چقدر است؟
شاخص دیگری که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته است، شمار فقرا در هر منطقه است. در سال ۲۰۱۸ میلادی شمار فقرا در کشورهای شرق آسیا و پاسیفیک برابر با ۲۴.۵ میلیون نفر بود در حالیکه بالغ بر ۲۸ میلیون نفر در خاورمیانه و شمال افریقا زیر خط فقر زندگی می کردند و در کشورهای جنوب صحرای افریقا بالغ بر ۴۳۳ میلیون نفر شرایطی مشابه داشتند.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/3nIov4R
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33377
🆔@NedAzadi
بانک جهانی اخیرا گزارشی در مورد نرخ فقر در دنیا تهیه کرده است و در گزارش این سازمان آمده است: «۱۰ درصد از مردم دنیا زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند یعنی با درآمدی کمتر از ۱.۹۰ دلار در هر روز زندگی می کنند. اما در مطالعه شمار فقرا در دنیا رده بندی های دیگری هم وجود دارد.»
به گزارش بانک جهانی سه محدوده درآمدی برای شناسایی فقرا در دنیا وجود دارد. اولین گروه افرادی هستند که زیر خط فقر مطلق قرار دارند و میزان درآمد روزانه آنها کمتر از ۱.۹۰ دلار است. گروه دوم افرادی هستند که درآمد روزانه آنها بین ۱.۹۰ تا ۳.۲ دلار در روز است و سومین گروه افرادی هستند که کمتر از ۵.۵ دلار در روز درآمد دارند. تمامی این گروه های درآمدی در زمره افراد فقیر در دنیا هستند درحالیکه در آمارهای جهانی تنها افرادی که زیر خط فقر مطلق هستند در نظر گرفته می شود.
بانک جهانی در ادامه این گزارش نوشت: «یک چهارم مردم دنیا درآمدی کمتر از ۳.۲ دلار در روز دارند و سهم افرادی که کمتر از ۵.۵ دلار در هر روز درآمد کسب می کنند برابر با ۵۰ درصد جمعیت دنیا است. به تعبیر بهتر هم اکنون ۱.۸ میلیارد نفر در دنیا با درآمدی کمتر از ۳.۲ دلار در روز و ۳.۳ میلیارد نفر با درآمدی کمتر از ۵.۵ دلار زندگی می کنند و تمامی این افراد امکانات لازم برای زندگی مناسب و تفریح و تامین هزینه های درمانی را ندارند. نکته جالب این جاست که نرخ فقر مشابه سطحی است که در سال ۱۹۹۰ میلادی وجود داشته است و اگر تخریب شرایط در نتیجه همه گیری کرونا را هم به این آمارها اضافه کنیم می توانیم وخامت اوضاع را به خوبی درک کنیم.»
مطالعات انجام شده توسط بانک جهانی نشان می دهد طی ۲۵ سال اخیر سهم افرادی که روزانه کمتر از ۵.۵ دلار درآمد داشته اند کاهش پیدا نکرده است و این مساله بسیار نگران کننده است.
به گزارش بانک جهانی نرخ فقر مطلق در دنیا در فاصله سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۷ کاهش چشمگیری پیدا کرده است. در سال ۱۹۹۰ نرخ فقر مطلق در دنیا برابر با ۳۶.۲ درصد بود و یک میلیارد و ۹۱۲ میلیون نفر در فقر مطلق زندگی می کردند. با گذر زمان نرخ فقر در دنیا کاهش پیدا کرده است به گونه ای که در سال ۲۰۰۸ نرخ فقر مطلق در دنیا به ۱۸.۴ درصد رسید و در سال ۲۰۱۷ در سطح ۹.۲ درصد قرار داشت. در سال ۲۰۱۷ میلادی ۶۸۹ میلیون نفر از ساکنان دنیا در فقر مطلق زندگی می کردند.
اما در مطالعه نرخ فقر به آمارهای ارایه شده برای این شاخص در مناطق مختلف دنیا می رسیم. طبق گزارش بانک جهانی در سال ۱۹۹۰ کشورهای شرق آسیا و پاسیفیک بالاترین نرخ فقر را داشتند که برابر با ۶۰.۹ درصد است. نرخ فقر در کشورهای جنوب صحرای افریقا برابر با ۵۵.۷ درصد و در کشورهای جنوب آسیا برابر با ۴۸.۷ درصد بوده است. در حالیکه تنها ۶.۶ درصد از مردم ساکن در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا زیر خط فقر مطلق زندگی می کردند.
با گذشت زمان نرخ فقر مطلق در کشورهای شرق آسیا و پاسیفیک با سرعت کاهش پیدا کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۸ به ۱۴.۸ درصد و در سال ۲۰۱۸ به ۱.۲ درصد رسید. اما در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا بعد از تجربه یک روند کاهشی تا سال ۲۰۱۴ میلادی و رسیدن به نرخ ۲.۳ درصد، دوباره شاهد افزایش نرخ فقر و رسیدن آن به مرز ۷.۲ درصد بودیم. در کشورهای جنوب صحرای افریقا نرخ فقر در سال ۲۰۱۸ برابر با ۴۰.۲ درصد بود.
شمار فقرا در هر منطقه چقدر است؟
شاخص دیگری که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته است، شمار فقرا در هر منطقه است. در سال ۲۰۱۸ میلادی شمار فقرا در کشورهای شرق آسیا و پاسیفیک برابر با ۲۴.۵ میلیون نفر بود در حالیکه بالغ بر ۲۸ میلیون نفر در خاورمیانه و شمال افریقا زیر خط فقر زندگی می کردند و در کشورهای جنوب صحرای افریقا بالغ بر ۴۳۳ میلیون نفر شرایطی مشابه داشتند.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/3nIov4R
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33377
🆔@NedAzadi
Telegraph
فقر در خاور میانه
بانک جهانی اخیرا گزارشی در مورد نرخ فقر در دنیا تهیه کرده است و در گزارش این سازمان آمده است: «۱۰ درصد از مردم دنیا زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند یعنی با درآمدی کمتر از ۱.۹۰ دلار در هر روز زندگی می کنند. اما در مطالعه شمار فقرا در دنیا رده بندی های دیگری…
بسم الله الرحمن الرحیم
شنیدم آقای صدیقی این بلای کرونا را مانع توفیق زیارت اربعین دانسته و علتش را گناهان مردم میداند. گویا آقای صدیقی امثال ما آخوندها را تافته جدا بافته و مبرّا میداند و دیگران سبب و علت بلا هستند ؟!
ناگفته نماند اگر بخاطر این حقپوشی و حقکشی که ما آخوندها داریم خدای تعالی بخواهد به عدلاش رفتار کند همه ما باید نابود شویم .
شخص شما در حضور من مردم بی گناه را بغاه دانستید .این مردم مظلوم بی پناه چه گناهی دارند که هرگونه ظلم و جور و ستم ببینند، مقصر و محکوم هم باشند؟!
سزاوار نیست عمامه بهسرها بخاطر رضای این و آن حقپوشی و حقکشی کنند .
این منصب امامت جمعه اگر در دفاع از حقوق مردم نباشد بزرگترین گناه است .امام جمعه باید روشنگر جامعه باشد .
زیارت اربعین برای نجات از جهالت و ضلالت است.
متأسفانه شما و امثال شما خدا را در نظر ندارید. بدانید قیامتی هست و به حساب همه رسیدگی میشود.
این زندگی دو روزه دنیا ارزش ندارد که انسان خود را خوار و پست کند و دنیای دنی ناچیز را به سعادت ابدی ترجیح دهد.
به جاست که من و امثال شما حرف نزنیم و در خلوت با تضرع و زاری با حقیقت و صداقت رو به خدا آوریم و دل از دنیا بکنیم و از همه کردارها و گفتارهای ناروای خودمان توبه کنیم و بیش از این در اغفال و سرگردانی مردم تلاش نکنیم.
دریغا که مشغول باطل شدیم
زحق دور ماندیم و غافل شدیم
والسلام علی من اتبع الهدی
محمود امجد
🆔@NedAzadi
شنیدم آقای صدیقی این بلای کرونا را مانع توفیق زیارت اربعین دانسته و علتش را گناهان مردم میداند. گویا آقای صدیقی امثال ما آخوندها را تافته جدا بافته و مبرّا میداند و دیگران سبب و علت بلا هستند ؟!
ناگفته نماند اگر بخاطر این حقپوشی و حقکشی که ما آخوندها داریم خدای تعالی بخواهد به عدلاش رفتار کند همه ما باید نابود شویم .
شخص شما در حضور من مردم بی گناه را بغاه دانستید .این مردم مظلوم بی پناه چه گناهی دارند که هرگونه ظلم و جور و ستم ببینند، مقصر و محکوم هم باشند؟!
سزاوار نیست عمامه بهسرها بخاطر رضای این و آن حقپوشی و حقکشی کنند .
این منصب امامت جمعه اگر در دفاع از حقوق مردم نباشد بزرگترین گناه است .امام جمعه باید روشنگر جامعه باشد .
زیارت اربعین برای نجات از جهالت و ضلالت است.
متأسفانه شما و امثال شما خدا را در نظر ندارید. بدانید قیامتی هست و به حساب همه رسیدگی میشود.
این زندگی دو روزه دنیا ارزش ندارد که انسان خود را خوار و پست کند و دنیای دنی ناچیز را به سعادت ابدی ترجیح دهد.
به جاست که من و امثال شما حرف نزنیم و در خلوت با تضرع و زاری با حقیقت و صداقت رو به خدا آوریم و دل از دنیا بکنیم و از همه کردارها و گفتارهای ناروای خودمان توبه کنیم و بیش از این در اغفال و سرگردانی مردم تلاش نکنیم.
دریغا که مشغول باطل شدیم
زحق دور ماندیم و غافل شدیم
والسلام علی من اتبع الهدی
محمود امجد
🆔@NedAzadi
Forwarded from اتچ بات
✅ در باره آن غایبِ حاضر | نوید بازرگان
اکنون چند روزیی است که از پرواز آن مرغِ نادره تکرار میگذرد. همیشه در کنار آنها که رفتهاند درسهایی است برای آنها که ماندهاند. شجریان چگونه به این اقبال و ارتفاع دست یافت؟ به این چَکاد، که مسلمانَش به زمزم شُست و هندویش بسوزانْد.
شنیدهایم که رودکی، آن شاعر محبوبِ خراسانی، مُلتَقای سه فضیلت بود: شاعری، نوازندگی و آواز خوانی. این سه خصیصه او را به کمال حرفهی خنیاگری رسانده بود. گفتهاند که او در سفری از بخارا به هرات همراه امیر نصر سامانی بوده است.
اقامت سلطان در تفرجگاه ِهرات برخلاف تصور از هفتهها به ماهها و سپس به سال (و شاید سالها) میکشد. همه لشکریان که دلتنگ خانه و کاشانه خوداند راه بازگشت موکبِ سلطانی را در نفوذِ رودکی میجویند. شعر “بوی جوی مولیان” در وصفِ رودِ پرخروشِ آموی و زیباییهای تختگاهِ بخارا- پایتخت سامانیان – در اینجا تولد میابد. شعر، آواز و آهنگی که چنان سلطان را به شوق آورد که بیدرنگ و برهنهپا، بر اسب نشست و آهنگِ بخارا و بازگشت به پایتخت کرد و برای همیشه تمثیلی از اعجازِ “شعر و آواز” برجای نهاد.
در شجریان نیز فضایل برجستهای بهم رسیده بود. استاد موسیقی ایرانی بود و در این هنر تا منتهای کمالِ خویش راهی سخت و پرمشقت سپرده بود. اما او تنها آوازه خوانی با حنجرهای تربیت شده و سحر آمیز نبود، شعر فارسی را با سلیقهیی سخته گزینش میکرد. رفت و آمد او بیشتر با نخبگان و بزرگان فرهنگ و ادب بود و آنها در شکل گیری طبعی پخته و پرمایه در او مددکار بودند. دو بال شعر و موسیقی در او همزمان نیرو گرفته بود. بمرور روشن شد که انتخاب اشعار در قطعات و تصنیف ها، توسط او اغلب با نوسانات سیاسی، رنجهای اجتماعی و آرزوهای ملی هم نوا است.
شجریان بمرور توانست به زبان یک ملت تبدیل گردد. زبانی مایه گرفته از ادبیاتی فاخر که با آوازی سحرآمیز و موسیقی درخشان گره خورده بود و تا عمق جانِ مخاطب نفوذ میکرد. او خود سرودی ملی شده بود. باید گفت او با اعتدال و درایت در کشاکشهای سیاسی نیز در مکانی درست ایستاد. نمایندگی یک ملت شجاعت و صراحتی بارز به او بخشیده بود. مردم در او بلوغِ هنر و فرهنگی غنی را میدیدند که در برابر حکومتی بیرحم و بیفرهنگ با ظریفترین و پرطعنهترین زبان ایستاده است.
افسوس که ترنّم دلکش او در روایت از بهار و عارف و عشقی و در روایتِ از ظلمِ ظالم و جورِ صیّاد و بیداد و بیرسمیهای زمانه نتوانست امیرانِ نظام را پا در رکابِ بازگشت به بخارا کند. بازگشت به وطن. بازگشت به مردم. بازگشت به راستی و درستی.. او با چنین حسرتی از کنج قفس پرکشید.
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33380
🆔@NedAzadi
اکنون چند روزیی است که از پرواز آن مرغِ نادره تکرار میگذرد. همیشه در کنار آنها که رفتهاند درسهایی است برای آنها که ماندهاند. شجریان چگونه به این اقبال و ارتفاع دست یافت؟ به این چَکاد، که مسلمانَش به زمزم شُست و هندویش بسوزانْد.
شنیدهایم که رودکی، آن شاعر محبوبِ خراسانی، مُلتَقای سه فضیلت بود: شاعری، نوازندگی و آواز خوانی. این سه خصیصه او را به کمال حرفهی خنیاگری رسانده بود. گفتهاند که او در سفری از بخارا به هرات همراه امیر نصر سامانی بوده است.
اقامت سلطان در تفرجگاه ِهرات برخلاف تصور از هفتهها به ماهها و سپس به سال (و شاید سالها) میکشد. همه لشکریان که دلتنگ خانه و کاشانه خوداند راه بازگشت موکبِ سلطانی را در نفوذِ رودکی میجویند. شعر “بوی جوی مولیان” در وصفِ رودِ پرخروشِ آموی و زیباییهای تختگاهِ بخارا- پایتخت سامانیان – در اینجا تولد میابد. شعر، آواز و آهنگی که چنان سلطان را به شوق آورد که بیدرنگ و برهنهپا، بر اسب نشست و آهنگِ بخارا و بازگشت به پایتخت کرد و برای همیشه تمثیلی از اعجازِ “شعر و آواز” برجای نهاد.
در شجریان نیز فضایل برجستهای بهم رسیده بود. استاد موسیقی ایرانی بود و در این هنر تا منتهای کمالِ خویش راهی سخت و پرمشقت سپرده بود. اما او تنها آوازه خوانی با حنجرهای تربیت شده و سحر آمیز نبود، شعر فارسی را با سلیقهیی سخته گزینش میکرد. رفت و آمد او بیشتر با نخبگان و بزرگان فرهنگ و ادب بود و آنها در شکل گیری طبعی پخته و پرمایه در او مددکار بودند. دو بال شعر و موسیقی در او همزمان نیرو گرفته بود. بمرور روشن شد که انتخاب اشعار در قطعات و تصنیف ها، توسط او اغلب با نوسانات سیاسی، رنجهای اجتماعی و آرزوهای ملی هم نوا است.
شجریان بمرور توانست به زبان یک ملت تبدیل گردد. زبانی مایه گرفته از ادبیاتی فاخر که با آوازی سحرآمیز و موسیقی درخشان گره خورده بود و تا عمق جانِ مخاطب نفوذ میکرد. او خود سرودی ملی شده بود. باید گفت او با اعتدال و درایت در کشاکشهای سیاسی نیز در مکانی درست ایستاد. نمایندگی یک ملت شجاعت و صراحتی بارز به او بخشیده بود. مردم در او بلوغِ هنر و فرهنگی غنی را میدیدند که در برابر حکومتی بیرحم و بیفرهنگ با ظریفترین و پرطعنهترین زبان ایستاده است.
افسوس که ترنّم دلکش او در روایت از بهار و عارف و عشقی و در روایتِ از ظلمِ ظالم و جورِ صیّاد و بیداد و بیرسمیهای زمانه نتوانست امیرانِ نظام را پا در رکابِ بازگشت به بخارا کند. بازگشت به وطن. بازگشت به مردم. بازگشت به راستی و درستی.. او با چنین حسرتی از کنج قفس پرکشید.
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33380
🆔@NedAzadi
Telegram
attach 📎
✅ ناکامی چپ در اقتصاد ایران، حتی در دهه شصت! ؛ گزارشی از مهدی الیاسی
با خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریمها بار دیگر قیمتگذاری دستوری مورد توجه دولت و نظام تصمیمگیری کشور قرار گرفت. اصلیترین تجلی قیمتگذاری دستوری را در حوزه دلار شاهد بودیم که پیامد آن تسری قیمتگذاری دستوری به سایر حوزهها بود.
تجربه نشان داده است قیمتگذاری دستوری از یک حوزه آغاز میشود به پس از مدتی به ناچار به همه حوزهها تسری پیدا میکند. اساسا تفکر قیمتگذاری دستوری با تفکر مرکانتلیستی و ناظر به جنگ اقتصادی به وجود آمد. معمولا در فضای جنگ اقتصادی، سیاستگذاران، نزدیکترین و دم دستیترین راه برای مدیریت شرایط یعنی مداخله گسترده دولتی را به عنوان راهکار، مد نظر قرار میدهند. در ۲ سال گذشته نیز شاهد بودیم که برخی اقتصاددانان و فعالان سیاسی با ترسیم فضایی نوستالژیک از دهه شصت، برای عبور از بحران تحریمها، بازگشت به سیاستهای دهه شصت را پیشنهاد میکنند. برخی از آنان پا را فراتر گذاشته و مدعی هستند آن سیاستها اساسا حتی در شرایط عادی نیز باید پیگیری شود. اما پرسش اینجاست که آیا سیاستهای اقتصادی دهه شصت در فضای کنونی کشور و برای مقابله با تحریمهای آمریکا راهگشاست؟
شاه بیت سیاست اقتصادی دهه شصت، دولتی شدن کامل اقتصاد ایران بود. در آن دوران عمده صنایع کشور، تحت عنوان صنایع سنگین و راهبردی، طبق مصوبه شورای انقلاب و سپس طبق قانون اساسی، کاملا دولتی شد. فعالان انقلاب اسلامی به بخش خصوصی کاملا بدبین بودند، زیرا عمده فعالان بخش خصوصی پیش از انقلاب به واسطه فضای اقتصادی خاص آن دوران در پیوند با دربار پهلوی بودند. در ابتدا داراییهای ۵۲ فعال اقتصادی شناخته شده حوزه صنعت و تجارت مصادره شد و سپس با مصوبات قانونی و از جمله اصل ۴۴ قانون اساسی، اساسا ورود بخش خصوصی به بسیاری از حوزهها ممنوع شد.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/316kNbE
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33385
🆔@NedAzadi
با خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریمها بار دیگر قیمتگذاری دستوری مورد توجه دولت و نظام تصمیمگیری کشور قرار گرفت. اصلیترین تجلی قیمتگذاری دستوری را در حوزه دلار شاهد بودیم که پیامد آن تسری قیمتگذاری دستوری به سایر حوزهها بود.
تجربه نشان داده است قیمتگذاری دستوری از یک حوزه آغاز میشود به پس از مدتی به ناچار به همه حوزهها تسری پیدا میکند. اساسا تفکر قیمتگذاری دستوری با تفکر مرکانتلیستی و ناظر به جنگ اقتصادی به وجود آمد. معمولا در فضای جنگ اقتصادی، سیاستگذاران، نزدیکترین و دم دستیترین راه برای مدیریت شرایط یعنی مداخله گسترده دولتی را به عنوان راهکار، مد نظر قرار میدهند. در ۲ سال گذشته نیز شاهد بودیم که برخی اقتصاددانان و فعالان سیاسی با ترسیم فضایی نوستالژیک از دهه شصت، برای عبور از بحران تحریمها، بازگشت به سیاستهای دهه شصت را پیشنهاد میکنند. برخی از آنان پا را فراتر گذاشته و مدعی هستند آن سیاستها اساسا حتی در شرایط عادی نیز باید پیگیری شود. اما پرسش اینجاست که آیا سیاستهای اقتصادی دهه شصت در فضای کنونی کشور و برای مقابله با تحریمهای آمریکا راهگشاست؟
شاه بیت سیاست اقتصادی دهه شصت، دولتی شدن کامل اقتصاد ایران بود. در آن دوران عمده صنایع کشور، تحت عنوان صنایع سنگین و راهبردی، طبق مصوبه شورای انقلاب و سپس طبق قانون اساسی، کاملا دولتی شد. فعالان انقلاب اسلامی به بخش خصوصی کاملا بدبین بودند، زیرا عمده فعالان بخش خصوصی پیش از انقلاب به واسطه فضای اقتصادی خاص آن دوران در پیوند با دربار پهلوی بودند. در ابتدا داراییهای ۵۲ فعال اقتصادی شناخته شده حوزه صنعت و تجارت مصادره شد و سپس با مصوبات قانونی و از جمله اصل ۴۴ قانون اساسی، اساسا ورود بخش خصوصی به بسیاری از حوزهها ممنوع شد.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/316kNbE
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33385
🆔@NedAzadi
Telegraph
ناکامی چپ در اقتصاد ایران، حتی در دهه شصت! ؛ گزارشی از مهدی الیاسی
با خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریمها بار دیگر قیمتگذاری دستوری مورد توجه دولت و نظام تصمیمگیری کشور قرار گرفت. اصلیترین تجلی قیمتگذاری دستوری را در حوزه دلار شاهد بودیم که پیامد آن تسری قیمتگذاری دستوری به سایر حوزهها بود. تجربه نشان داده…
⚠️ممنوعیت کار یک زن پزشک به دلیل شکایت شوهر مهندسش
یک زن پزشک در ایران به دلیل شکایت همسر مهندسش از کار طبابت محروم شد.
سایت هرانا به نقل از روزنامه هفت صبح ضمن اعلام این خبر نوشته که تقاضای همسر این زن برای ممنوعیت کارش در دادگاه بدوی رد شده بود اما مرد تقاضای تجدید نظر داد و دادگاه تجدیدنظر رأی داد که این زن باید از کارش چشم بپوشد.
شوهر این زن در متن تجدیدنظر نوشته که همسرش در چند بیمارستان کار میکند و این باعث اخلال در زندگی مشترک و تزلزل در خانواده شده است.
این زن عضو هیات علمی و بورد تخصصی اورژانس دانشگاههای بهشتی و بقیهالله است. دانشگاه بقیهالله در حال حاضر یکی از مراکز مهم بستری بیماران کرونایی است.
بنا بر قوانین ایران مرد میتواند در صورتی که شغل همسرش خلاف مصالح خانواده باشد، از کار کردن او جلوگیری کند./دویچهوله
🆔 @NedAzadi
یک زن پزشک در ایران به دلیل شکایت همسر مهندسش از کار طبابت محروم شد.
سایت هرانا به نقل از روزنامه هفت صبح ضمن اعلام این خبر نوشته که تقاضای همسر این زن برای ممنوعیت کارش در دادگاه بدوی رد شده بود اما مرد تقاضای تجدید نظر داد و دادگاه تجدیدنظر رأی داد که این زن باید از کارش چشم بپوشد.
شوهر این زن در متن تجدیدنظر نوشته که همسرش در چند بیمارستان کار میکند و این باعث اخلال در زندگی مشترک و تزلزل در خانواده شده است.
این زن عضو هیات علمی و بورد تخصصی اورژانس دانشگاههای بهشتی و بقیهالله است. دانشگاه بقیهالله در حال حاضر یکی از مراکز مهم بستری بیماران کرونایی است.
بنا بر قوانین ایران مرد میتواند در صورتی که شغل همسرش خلاف مصالح خانواده باشد، از کار کردن او جلوگیری کند./دویچهوله
🆔 @NedAzadi
به اطلاع کاربران گرامی میرسانیم کانال تلگرامی سایت ندای آزادی به نشانی زیر تغییر کرده است. لطفا ما را در کانال جدید دنبال فرمایید.https://t.me/sitenedayeazadi
ندای آزادی pinned «به اطلاع کاربران گرامی میرسانیم کانال تلگرامی سایت ندای آزادی به نشانی زیر تغییر کرده است. لطفا ما را در کانال جدید دنبال فرمایید.https://t.me/sitenedayeazadi»
نشانی جدید تلگرام سایت ندای آزادی:
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
@sitenedayeazadi
ندای آزادی pinned «نشانی جدید تلگرام سایت ندای آزادی: @sitenedayeazadi @sitenedayeazadi @sitenedayeazadi @sitenedayeazadi @sitenedayeazadi»