🔴 صد نفر از اولاد فاطمه (علیهاالسلام) را تابحال کُشتهام، فقط مانده بزرگشان جعفر صادق (علیهالسلام)!
روایت کردهاند از محمد بن عبدالله اسکندری که گفت: من از جمله ندیمان ابوجعفر دوانقی (#منصور_دوانیقی لعنةاللهعلیه) و مَحرم اسرار او بودم؛ روزی به نزدش رفتم، او را بسیار مغموم یافتم و آه میکشید و اندوهناک بود؛
⭕️ گفتم: أیّها الأمیر! سبب تفکّر و اندوه شما چیست؟ گفت: صد نفر از اولاد فاطمه (علیهاالسلام) را هلاک کردهام و سیّد و بزرگ ایشان مانده است و در باب او چاره نمیتوانم کرد! گفتم: کیست؟ گفت: جعفر بن محمّدٍ الصّادق (علیهالسلام)!
🔻گفتم: أیّها الأمیر! او مردی است که بسیار عبادت او را کاهانیده و اشتغال او به قُرب و محبّت خدا، او را از طلب مُلک و مال و خلافت، غافل گردانیده؛ گفت: میدانم که تو اعتقاد به امامت او داری و بزرگی او را میدانم، ولیکن مُلک عقیم است و من سوگند یاد کردهام که پیش از آنکه شامِ این روز در آید، خود را از اندوه او فارغ گردانم!
📜 جلاء العیون (علامهمجلسی)، ص۸۸۰
🔥 اللّهمّ العن منصور دوانیقی
روایت کردهاند از محمد بن عبدالله اسکندری که گفت: من از جمله ندیمان ابوجعفر دوانقی (#منصور_دوانیقی لعنةاللهعلیه) و مَحرم اسرار او بودم؛ روزی به نزدش رفتم، او را بسیار مغموم یافتم و آه میکشید و اندوهناک بود؛
⭕️ گفتم: أیّها الأمیر! سبب تفکّر و اندوه شما چیست؟ گفت: صد نفر از اولاد فاطمه (علیهاالسلام) را هلاک کردهام و سیّد و بزرگ ایشان مانده است و در باب او چاره نمیتوانم کرد! گفتم: کیست؟ گفت: جعفر بن محمّدٍ الصّادق (علیهالسلام)!
🔻گفتم: أیّها الأمیر! او مردی است که بسیار عبادت او را کاهانیده و اشتغال او به قُرب و محبّت خدا، او را از طلب مُلک و مال و خلافت، غافل گردانیده؛ گفت: میدانم که تو اعتقاد به امامت او داری و بزرگی او را میدانم، ولیکن مُلک عقیم است و من سوگند یاد کردهام که پیش از آنکه شامِ این روز در آید، خود را از اندوه او فارغ گردانم!
📜 جلاء العیون (علامهمجلسی)، ص۸۸۰
🔥 اللّهمّ العن منصور دوانیقی
Forwarded from به یاد حاج مهدی صبوحی (مدیا) (S.M)
📣 دانشمندان اهل سنت اعتراف مىكنند كه جعفر بن محمد مرتبط به عالم الغيبِ و الشهادة است،
💠 او يگانهی آن روزگار است كه از ملكوت وجود، الهام گرفته، و تجلى آيه: « يَعْلَمُ خَآئِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ مَا تُخْفِى الصُّدُورُ » است.
📌۱.سوره غافر، آيه ۱۹ (و خداوند به خيانت چشمِ خلق و انديشههاى نهانى دلهاى مردمان آگاه است)
📚 به یاد آن که مذهب حق یادگار اوست
آیت الله وحید خراسانی
▫️ #کلام_فقیه #امام_صادق علیه السلام
✔️@sheykhhosseinvahidkhorasani
💠 او يگانهی آن روزگار است كه از ملكوت وجود، الهام گرفته، و تجلى آيه: « يَعْلَمُ خَآئِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ مَا تُخْفِى الصُّدُورُ » است.
📌۱.سوره غافر، آيه ۱۹ (و خداوند به خيانت چشمِ خلق و انديشههاى نهانى دلهاى مردمان آگاه است)
📚 به یاد آن که مذهب حق یادگار اوست
آیت الله وحید خراسانی
▫️ #کلام_فقیه #امام_صادق علیه السلام
✔️@sheykhhosseinvahidkhorasani
اللّهمّ صلّ علی جعفر بن محمّد إمام المؤمنین و وارث المرسَلین و حجّة ربّ العالمین.
در سالروز شهادت شیخ الائمه حضرت صادق علیه السلام به سوگ حضرتش مینشینیم و برای عرض تسلیت به پیشگاه حضرت ولیّعصر (عج) گرد هم میآییم.
در این نشست، یاد و خاطره استاد فقید حاج مهدی صبوحی را نیز که از دلدادگان و پیروان مذهب برحقّ جعفری بودند، در دهمین سالگرد فقدانشان گرامی میداریم.
پذیرای قدوم آقایان ارجمند و بانوان گرامی هستیم.
زمان: شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ * ساعت ۱۷ الی ۱۹
مکان: متوسطه دوره دوم امیر
در سالروز شهادت شیخ الائمه حضرت صادق علیه السلام به سوگ حضرتش مینشینیم و برای عرض تسلیت به پیشگاه حضرت ولیّعصر (عج) گرد هم میآییم.
در این نشست، یاد و خاطره استاد فقید حاج مهدی صبوحی را نیز که از دلدادگان و پیروان مذهب برحقّ جعفری بودند، در دهمین سالگرد فقدانشان گرامی میداریم.
پذیرای قدوم آقایان ارجمند و بانوان گرامی هستیم.
زمان: شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ * ساعت ۱۷ الی ۱۹
مکان: متوسطه دوره دوم امیر
⚜غربت و تنهایی امام صادق(علیه السلام)⚜
✳️ مأمون رقّى كه يكى از دوستان امام جعفر صادق(عليه السلام)است نقل می کند:
🔹در منزل آن حضرت بودم،كه شخصى به نام سهل بن حسن خراسانى وارد شد و سلام كرد و پس از آن كه نشست،با حالت اعتراض به حضرت اظهار داشت:
«ياابن رسول اللّه!شما بيش از حدّ عطوفت و مهربانى داريد،شما اهل بيت امامت و ولايت هستيد،چه چيز مانع شده است كه قيام نمى كنيد و حقّ خود را از غاصبين و ظالمين باز پس نمى گيريد،با اين كه بيش از يک صد هزار شمشير زن آماده جهاد و فداكارى در ركاب شما هستند؟!»
🔹امام صادق(عليه السلام)فرمودند:
«آرام باش،خدا حقّ تو را نگه دارد.»
سپس به يكى از پيش خدمت های خود فرمودند:
«تنور را آتش كن.»
همين كه آتش تنور روشن شد و شعله هاى آتش زبانه كشيد،امام(عليه السلام)به آن شخص خراسانى خطاب نمودند:
«برخيز و برو داخل تنور آتش بنشين.»
🔹سهل خراسانى عرض کرد:
« اى سرور و مولايم!مرا در آتش،عذاب مگردان،و مرا مورد عفو و بخشش خويش قرار بده،خداوند شما را مورد رحمت واسعه خويش قرار دهد.»
🔹در همين لحظات شخص ديگرى به نام هارون مكّى،در حالى كه كفش هاى خود را به دست گرفته بود،وارد شد و سلام كرد.
🔹حضرت امام صادق(سلام الله عليه)،پس از جواب سلام،به او فرمودند:
«اى هارون!كفش هايت را زمين بگذار و حركت كن،برو درون تنور آتش و بنشين.»
❇️ هارون مكّى كفش هاى خود را بر زمين نهاد و بدون چون و چرا و بهانه اى،داخل تنور رفت و در ميان شعله هاى آتش نشست.
⬅️آن گاه امام(عليه السلام)با سهل خراسانى مشغول مذاكره و صحبت شدند و پيرامون وضعيّت فرهنگى،اقتصادى، اجتماعى و ديگر جوانب شهر و مردم خراسان مطالبى را مطرح نمود مثل آن كه مدّت ها در خراسان بوده و تازه از آن جا آمده است.
پس از گذشت ساعتى،حضرت فرمودند:
« اى سهل!بلند شو،برو ببين در تنور چه خبر است.»
همين كه سهل كنار تنور آمد،ديد هارون مكّى چهار زانو روى آتش ها نشسته است،
🔹پس از آن امام(عليه السلام)به هارون اشاره نمودند و فرمودند:
«بلند شو بيا»و هارون هم از تنور بيرون آمد.
✅ بعد از آن،حضرت خطاب به سهل خراسانی نموده و اظهار داشتند:
«در خراسان شما چند نفر مخلص مانند اين شخص،هارون كه مطيع ما مى باشد،پيدا مى شود؟»
🔹سهل پاسخ داد:
«هيچ،نه به خدا سوگند!حتّى يك نفر هم اين چنين وجود ندارد.»
🔹امام جعفر صادق(عليه السلام)فرمودند:
«اى سهل!ما خود مى دانيم كه در چه زمانى خروج و قيام نمائيم؛و آن زمان موقعى خواهد بود،كه حدّاقل پنج نفر هم دست،مطيع و مخلص ما يافت شوند،در ضمن بدان كه ما خود آگاه به تمام آن مسائل بوده و هستيم.»
📗بحارالا نوار/ج ۴۷/ص ۱۲۳/ح ۱۷۶
به نقل از مناقب ابن شهرآشوب
✳️ مأمون رقّى كه يكى از دوستان امام جعفر صادق(عليه السلام)است نقل می کند:
🔹در منزل آن حضرت بودم،كه شخصى به نام سهل بن حسن خراسانى وارد شد و سلام كرد و پس از آن كه نشست،با حالت اعتراض به حضرت اظهار داشت:
«ياابن رسول اللّه!شما بيش از حدّ عطوفت و مهربانى داريد،شما اهل بيت امامت و ولايت هستيد،چه چيز مانع شده است كه قيام نمى كنيد و حقّ خود را از غاصبين و ظالمين باز پس نمى گيريد،با اين كه بيش از يک صد هزار شمشير زن آماده جهاد و فداكارى در ركاب شما هستند؟!»
🔹امام صادق(عليه السلام)فرمودند:
«آرام باش،خدا حقّ تو را نگه دارد.»
سپس به يكى از پيش خدمت های خود فرمودند:
«تنور را آتش كن.»
همين كه آتش تنور روشن شد و شعله هاى آتش زبانه كشيد،امام(عليه السلام)به آن شخص خراسانى خطاب نمودند:
«برخيز و برو داخل تنور آتش بنشين.»
🔹سهل خراسانى عرض کرد:
« اى سرور و مولايم!مرا در آتش،عذاب مگردان،و مرا مورد عفو و بخشش خويش قرار بده،خداوند شما را مورد رحمت واسعه خويش قرار دهد.»
🔹در همين لحظات شخص ديگرى به نام هارون مكّى،در حالى كه كفش هاى خود را به دست گرفته بود،وارد شد و سلام كرد.
🔹حضرت امام صادق(سلام الله عليه)،پس از جواب سلام،به او فرمودند:
«اى هارون!كفش هايت را زمين بگذار و حركت كن،برو درون تنور آتش و بنشين.»
❇️ هارون مكّى كفش هاى خود را بر زمين نهاد و بدون چون و چرا و بهانه اى،داخل تنور رفت و در ميان شعله هاى آتش نشست.
⬅️آن گاه امام(عليه السلام)با سهل خراسانى مشغول مذاكره و صحبت شدند و پيرامون وضعيّت فرهنگى،اقتصادى، اجتماعى و ديگر جوانب شهر و مردم خراسان مطالبى را مطرح نمود مثل آن كه مدّت ها در خراسان بوده و تازه از آن جا آمده است.
پس از گذشت ساعتى،حضرت فرمودند:
« اى سهل!بلند شو،برو ببين در تنور چه خبر است.»
همين كه سهل كنار تنور آمد،ديد هارون مكّى چهار زانو روى آتش ها نشسته است،
🔹پس از آن امام(عليه السلام)به هارون اشاره نمودند و فرمودند:
«بلند شو بيا»و هارون هم از تنور بيرون آمد.
✅ بعد از آن،حضرت خطاب به سهل خراسانی نموده و اظهار داشتند:
«در خراسان شما چند نفر مخلص مانند اين شخص،هارون كه مطيع ما مى باشد،پيدا مى شود؟»
🔹سهل پاسخ داد:
«هيچ،نه به خدا سوگند!حتّى يك نفر هم اين چنين وجود ندارد.»
🔹امام جعفر صادق(عليه السلام)فرمودند:
«اى سهل!ما خود مى دانيم كه در چه زمانى خروج و قيام نمائيم؛و آن زمان موقعى خواهد بود،كه حدّاقل پنج نفر هم دست،مطيع و مخلص ما يافت شوند،در ضمن بدان كه ما خود آگاه به تمام آن مسائل بوده و هستيم.»
📗بحارالا نوار/ج ۴۷/ص ۱۲۳/ح ۱۷۶
به نقل از مناقب ابن شهرآشوب
امام در بیان امام صادق علیه السلام
شيخ كليني در كتاب شريف كافي روايتي را با سند صحيح اعلائي نقل كرده است كه در آن امام صادق عليه السلام، ويژگي ها و فضائل امام را بيان كرده است كه تمام اعتقادات شيعه؛ از جمله عصمت مطلق، انتخاب الهي و... را ثابت مي كند:
همانا خداي عز و جل به وسيله ائمه هدي از اهل بيت پيغمبر ما دينش را آشكار ساخت و علمش را روشن نمود و براي آنان باطن چشمه هاي علمش را گشود، هر كه از امت محمد صلي الله عليه وآله حق واجب امامش را شناسد طعم و شيريني ايمانش را بيابد و فضل خرمي اسلامش را بداند؛ زيرا خداي تبارك و تعالي امامرا به پيشوائي خلقش منصوب كرده و بر روزيخواران اهل جهانش حجت قرار داده و تاج وقارش بر سر نهاده و از نور جباريتش بدو افكنده با رشته اي الهي تا آسمان كشيده كه فيوضات خدا از او منقطع نشود و آنچه نزد خداست جز از طريق وسائل او به دست نيايد و خدا اعمال بندگان را جز با معرفت او نپذيرد آنچه از امور مشتبه تاريك و سنت هاي مشكل و فتنه هاي ناآشكار بر او وارد شود، حكمش را مي داند.
خداي تبارك و تعالي هميشه امامان را براي رهبري خلقش از اولاد حسين عليه السلام و از فرزندان بلا واسطه هر امامي براي امامت برگزيند و انتخاب كند و ايشان را براي خلقش بپذيرد و بپسندد، هر گاه يكي از ايشان رحلت كند از فرزندان او امامي بزرگوار آشكار و رهبري نوربخش و پيشوائي سرپرست و حجتي دانشمند براي خلقش نصب كند.
آنان از طرف خدا پيشوايند، به حق هدايت كنند و به حق داوري نمايند، حجت هاي خدا و داعيان به سوي خدايند، از طرف خدا مخلوق را سرپرستي كنند.
بندگان خدا به رهبري آنها دينداري كنند و شهرها به نورشان آبادان شود و ثروت هاي كهنه از بركتشان فزوني يابد، خدا ايشان را حيات مردم و چراغهاي تاريكي و كليدهاي سخن و پايه هاي اسلام قرار داده و مقدرات حتمي خدا بر اين جاري شده.
پس امام همان برگزيده، پسنديده، رهبر، محرم اسرار و اميد بخشي است كه به فرمان خدا قيام كرده است، خدا او را براي اين برگزيده و در عالم ذر كه او را آفريده، زير نظر خود پروريده و در ميان مردم، او را همچنان ساخته است، در عالم ذر پيش از آنكه جانداري پديد آيد، امام را مانند سايه اي در سمت راست عرش آفريده و با علم غيب خود، به او حكمت بخشيده و او را برگزيده و براي پاكيش انتخابش كرده است.
باقي مانده خلافت آدم عليه السلام به او رسيده و از بهترين فرزندان نوح عليه السلام است، برگزيده خاندان ابراهيم عليه السلام و سلاله اسماعيل و انتخاب شده از عترت محمد صلّي اللَّه عليه و آله است.
هميشه زير نظر خدا سرپرستي شده و با پرده خود حفظ و نگهبانيش نموده و دامهاي شيطان و لشكرش را از او كنار زده و پيش آمدهاي شب هنگام و افسون جادوگران را از او دور ساخته است، روي آوردن بدي را از او برگردانيده از بلاها بركنار است، از آفتها پنهان است، از لغزشها نگهداري شده و از تمام زشتكاريها مصونست.
در جواني به خويشتن داري و نيكوكاري معروف است و در پيري به پاكدامني و علم و فضيلت منسوب، امر امامت پدرش به او رسيده و در زمان حيات پدرش از آن گفتار خاموش بوده؛ چون ايام پدرش گذشت و مقدرات و خواست خدا نسبت به او پايان يافت و اراده خدا او را به سوي محبت خود رسانيد و به پايان دورانش رسيد، او در گذشت و امر خدا پس از او بوي رسيد، خدا امر دينش را به گردن او نهاد و او را بر بندگانش حجت كرد و در بلادش سرپرست نمود و به روح خود قوتش داد و از علم خود باو داد و از بيان روشن [گفتار حق ] آگاهش نمود و راز خود بدو سپرد و براي امر بزرگش (رهبري تمام مخلوق) دعوت فرمود و فضيلت بيان علمش را به او خبر داد و براي رهبري خلق منصوبش ساخت و بر اهل عالم حجتش نمود و مايه روشنائي اهل دين و سرپرست بندگانش كرد، او را براي امامت خلق پسنديد و راز خود بدو سپرد و بر علم خويش نگهبانش كرد و حكمتش را در او نهفت و سرپرستي دينش را از او خواست و براي امر بزرگش او را طلبيد و راههاي روشن و احكام و حدود خويش باو زنده كرد.
امام هم با نور درخشان و درمان مفيد، هنگام سرگرداني نادانان و سخن آراستن اهل جدل، به عدالت قيام كرد در حالي كه با حق واضح و بيان از هر سو روشن همراه بود و به راه مستقيمي كه پدران درستكارش عليهم السلام رفته بودند، گام برداشت؛ پس حق چنين عالمي را جز بدبخت ناديده نگيرد و جز گمراه نوميد منكرش نشود و جز دلير بر خداي جل و علا برايش كارشكني نكند.
كافي (ط - دار الحديث)، ج1، ص: 503
شيخ كليني در كتاب شريف كافي روايتي را با سند صحيح اعلائي نقل كرده است كه در آن امام صادق عليه السلام، ويژگي ها و فضائل امام را بيان كرده است كه تمام اعتقادات شيعه؛ از جمله عصمت مطلق، انتخاب الهي و... را ثابت مي كند:
همانا خداي عز و جل به وسيله ائمه هدي از اهل بيت پيغمبر ما دينش را آشكار ساخت و علمش را روشن نمود و براي آنان باطن چشمه هاي علمش را گشود، هر كه از امت محمد صلي الله عليه وآله حق واجب امامش را شناسد طعم و شيريني ايمانش را بيابد و فضل خرمي اسلامش را بداند؛ زيرا خداي تبارك و تعالي امامرا به پيشوائي خلقش منصوب كرده و بر روزيخواران اهل جهانش حجت قرار داده و تاج وقارش بر سر نهاده و از نور جباريتش بدو افكنده با رشته اي الهي تا آسمان كشيده كه فيوضات خدا از او منقطع نشود و آنچه نزد خداست جز از طريق وسائل او به دست نيايد و خدا اعمال بندگان را جز با معرفت او نپذيرد آنچه از امور مشتبه تاريك و سنت هاي مشكل و فتنه هاي ناآشكار بر او وارد شود، حكمش را مي داند.
خداي تبارك و تعالي هميشه امامان را براي رهبري خلقش از اولاد حسين عليه السلام و از فرزندان بلا واسطه هر امامي براي امامت برگزيند و انتخاب كند و ايشان را براي خلقش بپذيرد و بپسندد، هر گاه يكي از ايشان رحلت كند از فرزندان او امامي بزرگوار آشكار و رهبري نوربخش و پيشوائي سرپرست و حجتي دانشمند براي خلقش نصب كند.
آنان از طرف خدا پيشوايند، به حق هدايت كنند و به حق داوري نمايند، حجت هاي خدا و داعيان به سوي خدايند، از طرف خدا مخلوق را سرپرستي كنند.
بندگان خدا به رهبري آنها دينداري كنند و شهرها به نورشان آبادان شود و ثروت هاي كهنه از بركتشان فزوني يابد، خدا ايشان را حيات مردم و چراغهاي تاريكي و كليدهاي سخن و پايه هاي اسلام قرار داده و مقدرات حتمي خدا بر اين جاري شده.
پس امام همان برگزيده، پسنديده، رهبر، محرم اسرار و اميد بخشي است كه به فرمان خدا قيام كرده است، خدا او را براي اين برگزيده و در عالم ذر كه او را آفريده، زير نظر خود پروريده و در ميان مردم، او را همچنان ساخته است، در عالم ذر پيش از آنكه جانداري پديد آيد، امام را مانند سايه اي در سمت راست عرش آفريده و با علم غيب خود، به او حكمت بخشيده و او را برگزيده و براي پاكيش انتخابش كرده است.
باقي مانده خلافت آدم عليه السلام به او رسيده و از بهترين فرزندان نوح عليه السلام است، برگزيده خاندان ابراهيم عليه السلام و سلاله اسماعيل و انتخاب شده از عترت محمد صلّي اللَّه عليه و آله است.
هميشه زير نظر خدا سرپرستي شده و با پرده خود حفظ و نگهبانيش نموده و دامهاي شيطان و لشكرش را از او كنار زده و پيش آمدهاي شب هنگام و افسون جادوگران را از او دور ساخته است، روي آوردن بدي را از او برگردانيده از بلاها بركنار است، از آفتها پنهان است، از لغزشها نگهداري شده و از تمام زشتكاريها مصونست.
در جواني به خويشتن داري و نيكوكاري معروف است و در پيري به پاكدامني و علم و فضيلت منسوب، امر امامت پدرش به او رسيده و در زمان حيات پدرش از آن گفتار خاموش بوده؛ چون ايام پدرش گذشت و مقدرات و خواست خدا نسبت به او پايان يافت و اراده خدا او را به سوي محبت خود رسانيد و به پايان دورانش رسيد، او در گذشت و امر خدا پس از او بوي رسيد، خدا امر دينش را به گردن او نهاد و او را بر بندگانش حجت كرد و در بلادش سرپرست نمود و به روح خود قوتش داد و از علم خود باو داد و از بيان روشن [گفتار حق ] آگاهش نمود و راز خود بدو سپرد و براي امر بزرگش (رهبري تمام مخلوق) دعوت فرمود و فضيلت بيان علمش را به او خبر داد و براي رهبري خلق منصوبش ساخت و بر اهل عالم حجتش نمود و مايه روشنائي اهل دين و سرپرست بندگانش كرد، او را براي امامت خلق پسنديد و راز خود بدو سپرد و بر علم خويش نگهبانش كرد و حكمتش را در او نهفت و سرپرستي دينش را از او خواست و براي امر بزرگش او را طلبيد و راههاي روشن و احكام و حدود خويش باو زنده كرد.
امام هم با نور درخشان و درمان مفيد، هنگام سرگرداني نادانان و سخن آراستن اهل جدل، به عدالت قيام كرد در حالي كه با حق واضح و بيان از هر سو روشن همراه بود و به راه مستقيمي كه پدران درستكارش عليهم السلام رفته بودند، گام برداشت؛ پس حق چنين عالمي را جز بدبخت ناديده نگيرد و جز گمراه نوميد منكرش نشود و جز دلير بر خداي جل و علا برايش كارشكني نكند.
كافي (ط - دار الحديث)، ج1، ص: 503
Forwarded from فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
سلام
پیش فرض ذهنی من این است که ما امام صادق (ع) را خیلی ناقص و یک بعدی میشناسیم.
اما این فقط ذهنیت من است. ممکن است واقعیت متفاوت باشد.
یک نظرسنجی جمع و جور درست کردهام و 15 نوع از برکات علمی و عملی امام صادق (ع) را برشمردهام.
شرکت در این نظرسنجی حدود 2 دقیقه وقت میگیرد.
هم به من کمک میکنید هم برای خودتان یادآوری میشود که چه میدانید و چه نمیدانید.
اگر هم موردی بود که در گزینههای من نبود، لطفا برایم پیام بفرستید.
ممنونم
https://strawpoll.com/7rnzm1V9lyO
https://strawpoll.com/7rnzm1V9lyO
https://strawpoll.com/7rnzm1V9lyO
پیش فرض ذهنی من این است که ما امام صادق (ع) را خیلی ناقص و یک بعدی میشناسیم.
اما این فقط ذهنیت من است. ممکن است واقعیت متفاوت باشد.
یک نظرسنجی جمع و جور درست کردهام و 15 نوع از برکات علمی و عملی امام صادق (ع) را برشمردهام.
شرکت در این نظرسنجی حدود 2 دقیقه وقت میگیرد.
هم به من کمک میکنید هم برای خودتان یادآوری میشود که چه میدانید و چه نمیدانید.
اگر هم موردی بود که در گزینههای من نبود، لطفا برایم پیام بفرستید.
ممنونم
https://strawpoll.com/7rnzm1V9lyO
https://strawpoll.com/7rnzm1V9lyO
https://strawpoll.com/7rnzm1V9lyO
VID-20240504-WA0186.mp4
2.8 MB
عظم الله اجورکم بذکری استشهاد رئیس المذهب الجعفری الامام جعفر الصادق (ع) 🚩🏴🚩
۞ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين ۞ اعراف/٤٤.
روز رستاخیز، مؤذن بین جمعیت ندا مىدهد؛ لعنت خدا بر ظالمین!
مولا علی علیه السلام فرمودند:
من آن مؤذن روز رستاخیز هستم،
لعنت خدا بر کسانی که ولایت مرا تکذیب نموده و حق مرا تضعیف کردند.
📚کافی ج ۱، ص ٤٢٦
شواهد التنزیل ج ۱، ص ۲٦٧
کشف الیقین ص ٣٨٤
بحارالانوار ج ۵۲، ص ٤٨
تفسیر الصافی ج ۲، ص ۱۹۸
روز رستاخیز، مؤذن بین جمعیت ندا مىدهد؛ لعنت خدا بر ظالمین!
مولا علی علیه السلام فرمودند:
من آن مؤذن روز رستاخیز هستم،
لعنت خدا بر کسانی که ولایت مرا تکذیب نموده و حق مرا تضعیف کردند.
📚کافی ج ۱، ص ٤٢٦
شواهد التنزیل ج ۱، ص ۲٦٧
کشف الیقین ص ٣٨٤
بحارالانوار ج ۵۲، ص ٤٨
تفسیر الصافی ج ۲، ص ۱۹۸
*امام صادق علیه السلام*
🩸 *
*محمد بن ربیع گوید:*
🔥 *منصور دوانیقی به پدرم گفت: سراغ جعفربنمحمد علیهماالسلام برو و بدون اجازه وارد خانهاش شو و او را در همان حالي که هست برایم بیاور.*
🥀 *پدرم مرا که در میان برادرانم به قساوت و سختدلی شهرت داشتم، صدا کرد و گفت: برو سراغ جعفر بن محمد علیهماالسلام و از دیوار خانه بالا برو و لازم نیست در خانه را به صدا درآوری تا او خود را آماده کند و وضعش را عوض کند، بلکه به یکباره بر او وارد بشو و او را در همان حالتی که هست، بیاور!*
🥀 *او گوید: من برای انجام این مأموریت راه افتادم. فقط کمی از شب مانده بود.*
📋 فَأَمَرْتُ بِنَصْبِ السَّلَالِیمِ وَ تَسَلَّقْتُ عَلَیْهِ الْحَائِطَ فَنَزَلْتُ عَلَیْهِ دَارَهُ فَوَجَدْتُهُ قَائِماً یُصَلِّی وَ عَلَیْهِ قَمِیصٌ وَ مِنْدِیلٌ قَدِ ائْتَزَرَ بِهِ
▪️ *دستور دادم؛ نردبانی را گذاشتند و از دیوار بالا رفتم. امام را در حال نماز دیدم که پیراهنی به تن و قطیفهای به دور کمر داشت.*
🥀 *
📋 دَعْنِی أَدْعُو وَ أَلْبَسُ ثِیَابِی
▪️ *
🥀 *گفتم: نه، امکان ندارد. امام علیهالسلام فرمود: بگذار تنم را بشویم و تجدید وضو کنم. گفتم : نه؛ نمیشود؛ معطل نکن ! نباید و نمیگذارم وضع سر و صورتت را عوض نمائی!*
📋 فَأَخْرَجْتُهُ حَافِیاً حَاسِراً فِی قَمِیصِهِ وَ مِنْدِیلِهِ
▪️ *
📋 فَلَمَّا مَضَی بَعْضُ الطَّرِیقِ ضَعُفَ الشَّیْخُ فَرَحِمْتُهُ
▪️ *
مُهج الدعوات، ص۱۹۴📖
بحار الانوار ج٩١ ص٢٨٩📖
😞 *آه یا امام صادق ...*
*
📜 ...اَتَوهُم بِحِبالٍ فَرَبَقُوهُم بِهٰا
▪️ *
😔
📜 فكانَ الحَبلُ في عُنُقِ زَينِالعابدينَ اليٰ زينب و امّکلثوم و باقي بَناتِ رسولِ الله
▪️ *
📜 و كُلّمٰا قَصَروا عَنِ المَشيِ ضَرَبُوهُم
▪️ *
مقتل الحسین علیهالسلام،مقرّم، ص۳۱۱📖
🩸 *
شرحِ مصیبتِ بیرونکشاندنِ إمام صادق علیهالسلام از خانه و دواندنِ آن حضرت در پیِ مرکب...
*😔*محمد بن ربیع گوید:*
🔥 *منصور دوانیقی به پدرم گفت: سراغ جعفربنمحمد علیهماالسلام برو و بدون اجازه وارد خانهاش شو و او را در همان حالي که هست برایم بیاور.*
🥀 *پدرم مرا که در میان برادرانم به قساوت و سختدلی شهرت داشتم، صدا کرد و گفت: برو سراغ جعفر بن محمد علیهماالسلام و از دیوار خانه بالا برو و لازم نیست در خانه را به صدا درآوری تا او خود را آماده کند و وضعش را عوض کند، بلکه به یکباره بر او وارد بشو و او را در همان حالتی که هست، بیاور!*
🥀 *او گوید: من برای انجام این مأموریت راه افتادم. فقط کمی از شب مانده بود.*
📋 فَأَمَرْتُ بِنَصْبِ السَّلَالِیمِ وَ تَسَلَّقْتُ عَلَیْهِ الْحَائِطَ فَنَزَلْتُ عَلَیْهِ دَارَهُ فَوَجَدْتُهُ قَائِماً یُصَلِّی وَ عَلَیْهِ قَمِیصٌ وَ مِنْدِیلٌ قَدِ ائْتَزَرَ بِهِ
▪️ *دستور دادم؛ نردبانی را گذاشتند و از دیوار بالا رفتم. امام را در حال نماز دیدم که پیراهنی به تن و قطیفهای به دور کمر داشت.*
🥀 *
تا سلام نماز را گفت، گفتم: به دستور امیر حرکت کن. امام علیهالسلام فرمود:
*📋 دَعْنِی أَدْعُو وَ أَلْبَسُ ثِیَابِی
▪️ *
بگذار دعایم را بخوانم و لباسم (عبا و عمامه) را به تن کنم.
*🥀 *گفتم: نه، امکان ندارد. امام علیهالسلام فرمود: بگذار تنم را بشویم و تجدید وضو کنم. گفتم : نه؛ نمیشود؛ معطل نکن ! نباید و نمیگذارم وضع سر و صورتت را عوض نمائی!*
📋 فَأَخْرَجْتُهُ حَافِیاً حَاسِراً فِی قَمِیصِهِ وَ مِنْدِیلِهِ
▪️ *
پس او را با همان پیراهن و قطیفه با پای برهنه و بدون کفش و در حال خستگی حرکت دادم.
*😔📋 فَلَمَّا مَضَی بَعْضُ الطَّرِیقِ ضَعُفَ الشَّیْخُ فَرَحِمْتُهُ
▪️ *
چون مقداری راه آمدیم، نفسش به شماره افتاد و توان دویدن نداشت... دلم به رحم آمد و او را سوار بر اَستر کردم.
*😭مُهج الدعوات، ص۱۹۴📖
بحار الانوار ج٩١ ص٢٨٩📖
😞 *آه یا امام صادق ...*
*
کاش آن نانجیبانی که عمّههای شما را دنبال مرکب میدواندند، اندکی هم رحم داشتند... چگونه گریه کنیم بر آن مصیبتی که مقاتل نوشتهاند:
*📜 ...اَتَوهُم بِحِبالٍ فَرَبَقُوهُم بِهٰا
▪️ *
تمام اُسرا را در حالیکه با یک طناب به هم بسته بودند، به سمت کاخ یزید لعین میبردند.
*😔
📜 فكانَ الحَبلُ في عُنُقِ زَينِالعابدينَ اليٰ زينب و امّکلثوم و باقي بَناتِ رسولِ الله
▪️ *
یک سر طناب را بر گردن إمام سجاد علیهالسلام انداخته بودند و سر دیگر طناب را به زینب کبری و حضرت امّکلثوم علیهماالسلام و دیگر دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بسته بودند و آنها را میکشاندند.
*😔📜 و كُلّمٰا قَصَروا عَنِ المَشيِ ضَرَبُوهُم
▪️ *
و هرگاه که این زنان و بچهها، توانِ راهرفتن نداشتند، آنها را کتک میزدند.
*😭مقتل الحسین علیهالسلام،مقرّم، ص۳۱۱📖