شبکه ابوالفضل بیهقی
335 subscribers
566 photos
45 videos
80 files
697 links
اول آبانماه روز ملی خداوندگار نثر پارسی، خردمند تاریخ نگار، ادیب شیرین سخن ، تاریخ نگار منصف ،حقیقت گوی عادل ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی گرامی باد.
http://abolfazlbeyhaghi.blog.ir
سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی
ادمین: @Rezabeyhaghi
Download Telegram
Forwarded from . salmanpoor
کوته گفتار فرهنگی - ادبی (۳۸)
به مناسبت اول آبان، روز ملی بزرگداشت ابوالفضل بیقی، آفریننده « تاریخ بیهقی»:

« چرا اول آبان؟روز ملی بزرگداشت ابوالفضل ببهقی»:

دکتر مهیار علوی مقدم ( عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری، دبیر علمی همایش های ملی بزرگداشت بیهقی).

دانشگاه حکیم سبزواری/ انجمن ترویج زبان وادب فارسی ایران(شعبه خراسان)/ بنیاد فرهنگی زنده یاددکتر علوی مقدم.
Forwarded from . salmanpoor
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‏فیلم از طرف سلمانپور
Forwarded from . salmanpoor
کوته گفتار فرهنگی - ادبی (۳۵):
به مناسبت اول آبان، روز ملی بزرگداشت ابوالفضل بیقی، آفریننده « تاریخ بیهقی»:

« بیهقی، نویسنده ای شخصیت پرداز»
دکتر محمدجعفر یاحقی( عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد و مدیر عامل خردسرای فردوسی).
دانشگاه حکیم سبزواری/ انجمن ترویج زبان وادب فارسی ایران(شعبه خراسان)/ بنیاد فرهنگی زنده یاددکتر علوی مقدم.
Forwarded from . salmanpoor
‏عکس از سلمانپور
Forwarded from . salmanpoor
به مناسبت اول آبان روز ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی( آفریننده نثر جاویدان‌«تاریخ بیهقی») ودهمین بزرگداشت پدر نثر کلاسیک فارسی،

دانشگاه حکیم سبزواری با همکاری انجمن ترویج زبان وادب فارسی ایران (شعبه خراسان ) و شهرداری وشورای اسلامی سبزوار، در فضای مجازی پیام رسان برگزار می کند:

« کوته گفتارهای فرهنگی- ادبی» به مناسب بزرگداشت ابوالفضل بیهقی وتاریخ بیهقی.
- مدت زمان هرکوته گفتار: کمتر ازسه دقیقه.
- فیلمبرداری: به صورت افقی.
- ارسال حداکثر تا ۳۰مهر ۱۳۹۹
- ارسال به واتس اپ این جانب( مهیار علوی مقدم: ۰۹۱۵۱۷۱۳۳۸۴) ویا دکتر فاطمه ماه وان(۰۹۱۵۷۰۴۰۳۲۷) ویادکتر فرامرز آدینه( ۰۹۱۵۳۰۶۳۰۷۶).
باسپاس بسیار
مهیار علوی مقدم
مدیر گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری.
Forwarded from . salmanpoor
کوته گفتار فرهنگی - ادبی (۳۶)
به مناسبت اول آبان، روز ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، آفریننده « تاریخ بیهقی»:

« خوانش داستان حسنک وزیر»
استاد مهدی سیدی( بیهقی پژوه وعضو هیات مدیره خرد سرای فردوسی).

دانشگاه حکیم سبزواری/ انجمن ترویج زبان وادب فارسی ایران(شعبه خراسان)/ بنیاد فرهنگی زنده یاددکتر علوی مقدم.
سلام و درود
لینک گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی
https://chat.whatsapp.com/JHINcSStZneH2CKR2xqdjL
سلام و درود
لینک گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی

با افتخار دعوت می کنیم ما همراه شوید
https://chat.whatsapp.com/JHINcSStZneH2CKR2xqdjL
فعالیت گروه پیرامون تاریخ بیهقی، ابوالفضل بیهقی، سبزوار، بیهق، خراسان بزرگ، ادبیات خراسان و آیین های کویر باشد انتظار می رود همگان رعایت کنند که مطالبی خارج از این گونه حوزه ها اکیداً در این گروه ارسال نکنیم.
*معرفی بیهقی پژوهان برجسته کشوری،
*پیگیری ساخت و تکمیل یادمان ابوالفضل بیهقی در زادگاهش روستای حارث آباد سبزوار
*پیگیری ثبت روز اول آبانماه بنام روز ملی ابوالفضل بیهقی در تقویم رسمی کشور
*زمینه سازی برگزاری همایش ملی و بین المللی ابوالفضل بیهقی
*معرفی جلسات بیهقی خوانی در کشور

سلام و درود
باعث بسی افتخار می باشد که با ما در گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی همراه شوید.

لینک شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی
https://chat.whatsapp.com/JHINcSStZneH2CKR2xqdjL
Forwarded from اتچ بات
#مشاهیر/#پدر_نثر_فارسی

🔷️بلاتکلیفی اعتبار 8 میلیارد ریالی ساخت بنای یادمان #ابوالفضل_بیهقی در سبزوار

#امید_برومندی/#مجله_اینترنتی_اسرارنامه

🔹️اعتبار 8 میلیاردریالی که برای ساخت بنای یادمان ابوالفضل بیهقی ادیب و مورخ برجسته قرن پنجم هجری در روستای زادگاهش حارث آباد سبزوار در نظر گرفته شده بود، هنوز جذب نشده است و این پروژه همچنان در حالت بلاتکلیفی است.

🔸️رضا حارث آبادی یکی از شهروندان فرهیخته و از بیهقی دوستان سبزواری، این خبر را در اختیار مجله اینترنتی اسرارنامه گذاشته و گفته است: با گذشت نزدیک به دو سال از اختصاص این اعتبار، در اثر عدم پیگیری مناسب از سوی مسوولان شهرستان، این بودجه هنوز جذب نشده و حتی از گفته برخی مسوولان چنین بر می آید که به کل اختصاص آن منتفی شده است.

🔸️وی در این رابطه افزود: سال گذشته همزمان با مجموعه برنامه های #اول_آبان_روز_بزرگداشت_بیهقی، سبحانی فر یکی از نمایندگان وقت سبزوار در مجلس شورای اسلامی از اختصاص مبلغ 800 میلیون تومان توسط رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور برای ساخت #المان_بیهقی در زادگاهش خبر داده بود که این مبلغ به سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان خراسان رضوی ابلاغ شده و استانداری نیز در همین رابطه قراردادی با دهیاری #روستای_حارث_آباد منعقد کرده بود که اخبار آن همان موقع در رسانه های معتبر ملی و محلی انتشار یافت. اما تا به این لحظه حتی یک ریال از آن اعتبار نیز به ساخت المان نرسیده است.

🔸️حارث آبادی در ادامه گفت: ابوالفضل بیهقی به عنوان #پدر_نثر_فارسی نه تنها از مفاخر برجسته سبزوار و غرب خراسان است، بلکه شخصیتی ملی است که شهرت وی از مرزهای سرزمینی نیز گذشته و در #افغانستان و #تاجیکستان و همچنین بین سایر فارسی زبانان کشورهای دیگر نیز از محبوبیت و احترام بالایی برخوردار است. اما با همه اینها برای این شخصیت برجسته و پرآوازه ایرانی پس از این همه سال وعده و پیگیری هنوز یک المان مناسب در روستای زادگاهش ساخته نشده است.

🔸️وی تصریح کرد: پروژه ساخت بنای المان بیهقی حدود 18 سال قبل در سال 82 توسط جمعی از بیهقی دوستان در حارث آباد کلنگ زنی شد و قرار بود با جذب بودجه های لازم این بنا به یک یادمان فرهنگی ماندگار تبدیل شود که می توانست در راستای جذب گردشگران ادبی و تثبیت و معرفی #هویت_فرهنگی منطقه غرب خراسان موثر واقع شود. اما متاسفانه اکنون بعد از 18 سال می توان گفت به یکی از طولانی ترین پروژه های فرهنگی شهرستان سبزوار تبدیل شده است.

🔸️این فعال فرهنگی که نزدیک به دو دهه قبل مسوولیت دهیاری روستای حارث آباد را نیز برعهده داشته است، در پایان خواستار آن شد که نمایندگان فعلی سبزوار، فرمانداری شهرستان، مسوولان ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی سبزوار و بخشداری مرکزی شهرستان و رسانه ها نسبت به جذب اعتبار اختصاص یافته در سال قبل که قرارداد آن تا استانداری و شهرستان نیز رسیده است، پیگیر و کوشا باشند تا خدای نکرده غفلت و اجحافی در این زمینه در حق مردم حارث اباد و سبزوار صورت نگیرد.
🆔️@asrarnameh
سلام و درود
لینک گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی

با افتخار دعوت می کنیم ما همراه شوید
https://chat.whatsapp.com/JHINcSStZneH2CKR2xqdjL
Forwarded from باغ موزه آداب وآیین ایران نوژ Irannozh Garden Museum of Rituals and Ethics (محمودرضا سلیمانی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تاریخ بيهقی و خوانشی از آن در زادگاه ِ بیهقی
از : حسین خسروجردی


روزی دلگشا و معطر و خوشآیندی ست ، روز اول آبان ، تادر حضور شما اهالی شریف و نزیه و اصیل روستای حارث آباد به همراه جمع ارجمندِ شمایانی که با دلبستگی و شوق ، به روزِ ملیِ خجستهٔ ابولفضل بیهقی تشریف آورده اید ، تا بدین مناسبت این روزِ فرخنده را به شما تهنیت و شادباش بگویم . باشد تا به اتفاق بتوانیم ، لحظات و روزی را در فضیلت و ژرفای فکر بيهقی همراه شویم و گوشه هایی از تاریخ او را که به نوعی داستان نگاریِ موثق و مستند است ، بشنویم و درک نماییم . چنین مستند و داستانی که هزار سال از عمرِ آن می گذرد ! تا آمروز به شما نوید دهم ای شمایانی که اینک با یکی از مهمترین و وسیع ترین و دقیق ترین و مشخص ترین سندِ قابل وثوقی از تاریخ ایران روبرو هستید که ابولفضل بيهقی آن را به رای العین دیده است ؛ تکرار می کنم ، ابولفضل بيهقی آن را به رای العین دیده است و این است که امروز در یادمانِ روزِ ملیِ او ، شما فرزندانی که دیری ست در زادگاه بيهقی زندگی کرده اید و از این فضا و آسمانِ باز و هوایِ وزنده همراه با زبانِ احوالِ بيهقی6 با تلفظ بومی ، آشنایی دیرینه ای دارید که همهٔ اینها را به سرچشمهٔ اصالت و خودبودگی و زبان و فضیلت های پایدارِ بیهقی وصل می کند . تا آنجا که این فضیلت ها و پایداری های شما ، توانسته است اینک در شبکهٔ ابولفضل بيهقی ، بيش از ده سال - به همت و سعی و پشتکار رضا حارث آبادی - بیش از دو هزار مطلب و تالیف و مصاحبه و نوشته از فرهیختگانِ ادب و فرهنگ و تاریخ و هنر و داستان نویسی از همگنانِ با ابولفضل بيهقی را ، در سایت خودش گرد بیاورد و آن را تقدیم مردم سرزمینِ فارسی زبان دنیا کند . که این خود ، به قول تاریخ بیهقی از بزرگیِ همت و سماجت و اخلاق می سزد .
اوجِ بلندایی که رضا حارث آبادی در گسترهٔ شناخت تاریخ بیهقی در سایت خویش آورده است ، براستی قابل ستایش و تحسین است . تا آنجا که کتاب تاریخ بیهقی و جامعه غزنویان را بنده برای اولین بار در بخش گزارشِ شبکه ابولفضل بيهقی دیدم که اینک مختصری از قسمتِ پایانی این کتاب را در ادامه خواهم آورد ، امید که بکار آید .
1
پایان سخن

آنجا که ابولفضل بيهقی دبیر ، از مرگ ناگهانی استادش َبو نصر مشکان بر اثر سکته و نُقوهَ سخن می گوید و می نویسد که می خواهد قلم را لختی بر وی بگریاند .
عبارتِ شگرفی است و من می خواستم در ختام سخن ، لختی بر شور بختی مردمی که در فلات ایران طی هزاران سال بار ستم شاهی خون آلود را کشیده اند ، بگریانم :
تصور پذیر نیست که بر نیاکان ما‌ در این تاریخ پر آشوب که از استبدادِ بر بر منش شاهان و چاکرانشان و هجوم اقوام و قبایل و تصادم نژادها و دین ها و برخورد چادر نشین ها و روستا نشین ها چه انباشته است و چه گذشته است .
و سخن از سده ها نیست ، سخن از هزاران سال است ! بر ستم اجتماعی ، نا سازگاری های طبیعی : بیماری های واگیردار ، قحطی ها.، خشکسالی ها ، زمین لرزه ها ، طغیان ها و سیل ها و امثال آن نیز مزید می شده ، زیرا فلات ایران سرزمینی است دشوار و نامهربان ؛ از سویی بیابان های ریگزار و از سوی دیگر کوه ها و به قول بيهقی « مضایق و افرازها...»
به همهٔ اینها باید حالت نیمه بهیمی انسان را نیز افزود ، زیرا روندِ آدمی شدن ، روندی است که طی هزازان سال در تکامل مدنی حوامع بشری تحقق. می پذیرد تا زمانی که این روند به سرانجام برسد .
دوستان بنگرید ، تا چشم کار می کند در غرفه های قرون ، تاجدارانِ آزمند و غارتگر نشسته اند که به سببِ خودِ منطق شاه بودن ، اشتغال و دغدغهٔ دیگری ندارند . جز دزدی و به خاطر دزدی و در هم خورد کردن هرگونه مقاومتِ انسانی و به تباهی و به بردگی واداشتن همنوع ، کار دیگری ندارند .
بيهقی می گويد که دوپایهٔ حکومت ، یکی سیاست است به معنای مجازات برای ستاندن خراج و نثار . و دیگری اعطا۶ است برای سیر کردن شکم غلامان و سپاهیان و اهل حرم و ندیمان و ستایشگران و حاشیت ، و برای اینکه این چرخ دوزخی بگردد ، نیروی مولدِ جامعه می بایست در چرخشت رنج و تعبِ دائمی ، تمام شیرهٔ حیاتی خود را باز دهد که این ، دیگر برو برگرد نداشت !
دهقان تیره روز ، افزارمند بی نوا ، شبانِ بی کس و کار ، کارکنانِ ( خامِل ذکر) مانند فلان فقیر مودب ! یا بهمان خربنده و استریان بی چیز چه می توانستند کرد وقتی کوکبهٔ زرینهٔ امیر در زیر چتر ارغوانی با صدها غلامِ وثاقی و سرایی زرین کمر و طبل و دبدبه فراشانِ عبوسِ دبوس بدست و جلادان با ناچخِ بُران فرا می رسیدند
خلق عادت کرده بود که همه چیز را به مثابه قسمت، مشیت ، قضا۶ ، سرنوشت ، و رضا۶ و تسلیم پیشه گیرد

2
و به خاک بیفتد و بر سم اسبِ ستمگرها با دیدهٔ اشکبار بوسه زند و خود را و فرزندان را اگر بایستی قربانِ رکابِ عالی سازد و بدان هم ببالد و بلافد و آن راطبیعی ترین کار بشمرد !
غوغا.، مخاذیل ، تفاریق ، حشر.، اینها که اکثر مطلق قریب به اتفاق مردم بودند ، چه محلی از اِعراب داشتند ؟ وقتی قدرت و حاکمیت تنها سکهٔ نقد است ، بقیهٔ فضایل را چه ارزشی است ؟ وقتی قدرت و زور به قهقهٔ مستانه و پیروزمندانه می خندد ، حقیقت در کدام گوشهٔ تیره ای باید خویش را شرمسارانه پنهان کند ؟ و تازه کدام حقیقت ؟ مخاذیل از درک حقیقت بسی دور بودند . یا مانند ابولحسن خرقانی و بوسعید ابوالخیر به دامن درویشی پناه می بردند و یا مانند مزدک و بومسلم و بابک چندی شور و شعب و مشغله ای بر پای می ساختند و به عقیده بيهقی سرنوشت محتوم همهٔ آنها این بود که سرانجام فرو گرفته و سنگسار شوند و جسد آنها را از دندان پیل بیاویزد و در شهر بگردانند یا بر سرگین ها بیفکند یا در آتش سوزانند و خاکسترشان را به باد دهند . اینست سزای خارجی و ناجم سزای متغلب و بی خداوند ! بندگان را چه سزد که بژکنند
و ارادهٔ ناچیز و بی بهای خود را برابر قدرت آسمانی شاه و امیر مستبد بگذارند ، می بایست بگویند بزرگا غبنا در بزرگا غلطا که ما بودیم ! تا چه رسد که بر ضد او بشورند .
بيهقی می نویسد : گنجشک را آشیانه باز طلب کردن محال است .
چه شبها و روزهای پر دغدغه ای که در کلبه ها و حرس ها و زندان ها.، قلعت ها و حتی سیاهچال ها بر میلیون ها نفر گذشت که کمترین مجازاتشان کافور در دیده افشاندن بود . چندان بر دارها می ماندند که پاهایشان فرو می خوشید و خانوادهٔ ایشان ؟ و فرزندانشان ؟ و کسانشان ؟ نصیبِ همه شکنجه و مرگ بی امان بود .
هنگامی که چماقداران امیرِ قلدر ، خانهٔ ناسپاسان را تفتیش می کردند و اموالشان را مصادره می کردند ، آنها را زنجیر بر دست و پای ، کشان کشان به سوی قصاصگاه می بردند ، که بازهم به گفتهٔ بيهقی ، چه نا مردمی ها که می شد !
این فرو مایگان بر یکدیگر هم رحم نداشتند . وقتی امیری ، امیری دیگر را فرو می گرفت. تا کودک گهواره ای او را عرصهٔ تیغ بی دریغ می نمود . بوسهل سوزنی به کسی که از دیدن سر حسنک در زیر مکنیه حالش دگرگون شده بود گفت : تو مردی مرغ دلی ، سر دشمن چنین باید !
بدینسان تاریخ ، حد اقل در سرزمین ما عمیقا ضد اخلاقی و انسان شدیدآ شوربخت و سرگذشت به شدت حزن آور است و به عبث این انسان در تلاش و جستجوی روزنی بود و باز به اصطلاح بیهقی با دوری کردن از دربار و وزیر و والی و حاکم می خواست دُم عافیت گیرد ! که عافیتی نصیبش نمی شد زیرا قاضی و شحنه و محتسب و کلانتر و قلندرانِ محلت همان رفتار را داشتند که شاه الناس علی دینِ ملوکهم . زور مداری را با حقیقت مداری چه کار؟ و در مدینهٔ ظلم و غارت.، کدام گوشهٔ عافیت ؟ حتی در صومعه ها و خانقاهِ دراویش .
شاید سخنان من رثائی شوم و غلو آمیز به نظر می رسد.، ولی ابدا چنین نیست.، برعکس.، طرحی است بسیار کم رنگ و بسیار کلی و عام از میلیارد ها صحنهٔ لرزاننده.، که هریک داستانی است نفرت انگیز و گاه اشک آور .
آری انسان ها مانند ناچیز ترین مورچگان در پای پیلانِ مستِ غارت و ستم و دروغ و فریب له و لورده شدند.. گچه بیرونی ها یا ابن سینماها ، خیام ها و یا حافظ ها بوده اند.. در آن تاریخ درازی که ما گذرانده ایم.، آدمی گرگ آدمی بود و حتی گلخن بان از بسیاری جهالت و فقر و محرومیت و ترس خود.، پوست از تن گلخن بان دیگر می کند . مرده شوم این همه سال ها نمی تواند به آسانی دود شود و به هوا رود.
باری همیشه این عطش در من به جای مانده بود که دِین انسانی خودم را به پامال شدگانِ قرون هنوز ادا نکرده ام . هرکس را که رنج انسان آزار می دهد ، طبعا عشق به سعادتِ او و ادراک عمیق او به راهنمای حیاتش بدل می شود و چگونه چنین نشود که خودِ ما در این اعصار بی رحم زیسته ایم و می زئیم.
لذا خواستم از بيهقی که خود مانند امثالش در قبال این بت اعظم شاهنشاهی مستبده. از ناگزیری و ناتوانی سر فرود آورده بود.، مدد بگیرم ، زیرا وی به هر حال به نحوی از انحا۶ نالهٔ خویش را از خلال قرون به گوش ما رسانده است .
با آنکه جز مدتی کوتاه ( حبس قاضی و بند قلعت ) از بقایای امکاناتِ آلوده و پلید آن عهد : عمامهٔ قصب ، قبای دبیقی ، موزهٔ بلند ساق ، دوات نقره ، ضیعت آباد و گلشن در بسته نصیبی داشته است ولی چون انسانی نیک و دانا بوده ژکیده و موئیده و تا حدی واقعیات را روکرده است..
باری بر دوش ماست.، با گرانی از جور و فسادِ هزاره ها ! آیا خواهیم توانست راز عدالت اجتماعی و رمز حقیقت علمی را فرا گیریم و آن را در سرزمین بلا زدهٔ خود پیاده کنیم.؟

3
به باور من حتما خواهیم توانست.. زیرا شط خروشندهٔ تاریخ انسانی امروزه در کلش وارد بستری نو می شود و تمدن انسانی ناچار است.، تکرار می کنم ناچار است ، رنگی دیگر بگیرد . امکان ادامهٔ اسلوب سیطره و بهره کشی بیش از پیش ته می کشد. چه اندازه باید در این راه بازهم شکیب کرد و قربانی داد.؟
احدی غیب نمی داند و این نویسنده کمتر از هر کس ولی به 7پیروی از پیشینیان و ره روان و همراهانِ وفادار.، تمام زندگی خویش را وقف این باور شاعرانه و زیبا و به قول گورکی. جنون آسا کرده است که انسان می تواند نه بر پایهٔ زور و دروغ.، بلکه بر پایهٔ علم و عدالت بزید و پراکندگی نژادی و قومی را به یگانگی.، و دشمنی ( یا به قول بيهقی دشمنانگی ) را به دوستی.، و جنگ را به صلح ، و نابرابری را به برابری بدل کند..
می دانم کسان زیادی هستند که این را پنداری باطل و غلبهٔ زورمندان را یک قانون مکانیکیِ ابدی برای جنبائی و تحرک جامعه ، می دانند.، ولی پاسخ من چنین است : لکم دینکم ولی دین.
حسین خسروجردی
اول آبان ۱۴۰۰
روز ملی ابوالفضل بیهقی

4
Forwarded from ایسنا
دولت‌آبادی: بیهقی پدر نثر فارسی نیست

محمود دولت‌آبادی در گفت‌وگو با ایسنا:
🔹معتقد نیستم که بیهقی پدر نثرنویسی فارسی باشد.

🔹بیهقی اصلا دشوار نیست، به‌جز واژگان یا عبارت‌هایی که به عربی نوشته است، که آن‌هم یا توضیح دارد یا این‌که اهمیتی ندارد.

🔹کتاب «تاریخ بیهقی» ابتدا در هند کشف شد و ۱۰ سال، زندگی امیرمسعود غزنوی را در خود دارد.

🔹گمان می‌کنم با نفرتی که هندی‌ها به علت هجوم‌های مکرر سلطان محمود و بعد، هجوم‌های زشت‌ نادرشاه به آنجا داشتند، مقدار زیادی از آثار نوشتاری فارسی را یا از بین بردند و به رود گنگ ریختند یا به دکان‌های بقالی دادند که از آن‌ها قیف دارو و چای درست کنند.

🔹بیهقی، تاریخ را در بهترین بیان روایت می‌کند و نشان می‌دهد عوارض استبداد چقدر خوفناک است و چقدر می‌تواند ویرانگر باشد.

isna.ir/xdMCPn
@isna94
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عکس بده، متن تحویل بگیر! 😊
چطوری؟ به راحتی! با استفاده از روبات متن‌کاو

با استفاده از فناوری OCR عکس یا فایل ارسالی شما رو با دقت بالایی اسکن و متنش رو استخراج می‌کنم

همین حالا امتحان کن 👇👇👇
http://telegram.me/TextRactorBot?start=33514441
رضفعالیت گروه پیرامون تاریخ بیهقی، ابوالفضل بیهقی، سبزوار، بیهق، خراسان بزرگ، ادبیات خراسان و آیین های کویر باشد انتظار می رود همگان رعایت کنند که مطالبی خارج از این گونه حوزه ها اکیداً در این گروه ارسال نکنیم.
*معرفی بیهقی پژوهان برجسته کشوری،
*پیگیری ساخت و تکمیل یادمان ابوالفضل بیهقی در زادگاهش روستای حارث آباد سبزوار
*زمینه سازی برگزاری همایش ملی و بین المللی ابوالفضل بیهقی
*معرفی جلسات بیهقی خوانی در کشور
ادمین بیهقی 09193060873 لینک شبکه https://chat.whatsapp.com/JsMQbup5vM6H2mABabm5je