Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✴ کارگاه تابستانه اصول و فنون مذاکره
✅ مدرس: امیر بختایی
✅ مدت دوره: ۳۰ ساعت (۶ جلسه ۵ ساعته)
✅ شروع دوره: هفتم تیر ۱۴۰۰
✅ روز و ساعت دوره: دوشنبه ها ساعت ۸ تا ۱۳
✅ مکان: تهران، مرکز آموزش سازمان مدیریت صنعتی
✅ تلفن تماس: ۲۳۰۴۳۰۰۵ داخلی ۳۵۱ و ۳۸۱ - مستقیم: ۲۲۰۴۱۰۸۲
❇ اطلاعات بیشتر: www.bakhtaei.ir
✅ مدرس: امیر بختایی
✅ مدت دوره: ۳۰ ساعت (۶ جلسه ۵ ساعته)
✅ شروع دوره: هفتم تیر ۱۴۰۰
✅ روز و ساعت دوره: دوشنبه ها ساعت ۸ تا ۱۳
✅ مکان: تهران، مرکز آموزش سازمان مدیریت صنعتی
✅ تلفن تماس: ۲۳۰۴۳۰۰۵ داخلی ۳۵۱ و ۳۸۱ - مستقیم: ۲۲۰۴۱۰۸۲
❇ اطلاعات بیشتر: www.bakhtaei.ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✴ فرایند فروش حرفه ای
✅ بخشی از برنامه زنده رادیویی رویش، رادیو اقتصاد
✅ بخشی از برنامه زنده رادیویی رویش، رادیو اقتصاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴ فرق است بین دانستن و فهمیدن ...
✅ معتقدم فهم کامل تنها از طریق آزمودن و تجربه کردن به دست می آید. خواندن و شنیدن، دانش ما را افزایش میدهد اما فهم و درکمان از وقایع را نه چندان.
✅ بر این اساس معتقدم آنچه قابل انتقال به دیگران است علم و دانش است، نه درک و فهم. چراکه مطالعه تاریخ هرگز منجربه عدم تکرار اشتباهات پیشینیان نشده است. که اگر فهم و درک قابل انتقال بود، کارکنان اشتباه کارکنان پیشین را تکرار نمی کردند. مدیران، اشتباه مدیران پیشین را تکرار نمی کردند. رهبران اشتباه رهبران پیشین را تکرار نمی کردند و مردم نیز اشتباه مردم پیشین را.
✅ نکته مهم این است که هر فهم و درکی ارزش تجربه کردن ندارد. هزینه برخی فهمها و درک کردنها آنقدر بالاست که شاید به تجربه اش و به فهمش نیرزد. ایکاش حداقل این مهم را میشد فهمید.
✳ نظر شما چیست؟
✅ معتقدم فهم کامل تنها از طریق آزمودن و تجربه کردن به دست می آید. خواندن و شنیدن، دانش ما را افزایش میدهد اما فهم و درکمان از وقایع را نه چندان.
✅ بر این اساس معتقدم آنچه قابل انتقال به دیگران است علم و دانش است، نه درک و فهم. چراکه مطالعه تاریخ هرگز منجربه عدم تکرار اشتباهات پیشینیان نشده است. که اگر فهم و درک قابل انتقال بود، کارکنان اشتباه کارکنان پیشین را تکرار نمی کردند. مدیران، اشتباه مدیران پیشین را تکرار نمی کردند. رهبران اشتباه رهبران پیشین را تکرار نمی کردند و مردم نیز اشتباه مردم پیشین را.
✅ نکته مهم این است که هر فهم و درکی ارزش تجربه کردن ندارد. هزینه برخی فهمها و درک کردنها آنقدر بالاست که شاید به تجربه اش و به فهمش نیرزد. ایکاش حداقل این مهم را میشد فهمید.
✳ نظر شما چیست؟
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✴ نقش و جایگاه شانس در کسب و کار
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✴ پنج عادت تبلیغاتچیهای حرفهای
✅ موسسه مشاوره مدیریت کانتار، مستقر در لندن، در گزارش تحقیقاتی خود به نام «جایزه خلاقیت در تبلیغات 2021»، پنج عادت تبلیغاتچیهای حرفهای را به شرح زیر معرفی کرده است:
1️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای متمایز عمل میکنند.
🔸 یکی از ویژگیهای تبلیغات حرفهای، تمایز اجزای مختلف تبلیغ از تبلیغات رقباست. به بیان دیگر، تبلیغاتچیهای حرفهای سعی میکنند تبلیغی متمایز از روند رایج در صنعت یا بازار بسازند.
🔸 مثلا یک تبلیغاتچی حرفهای، وقتی میبیند همه رقبا برای ساخت تبلیغ یک ماده غذایی، خانوادهای شاد را کنار هم نشان میدهند، هیچ وقت برای چنین تبلیغی سراغ یک خانواده شاد نمیرود، بلکه سعی میکند از تصاویر و عواملی متمایز استفاده کند.
2️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای برند را در مرکز توجهشان قرار میدهند.
🔸 یک تبلیغاتچی حرفهای، برند را در کانون اصلی تبلیغ قرار میدهد و سعی میکند توجه مخاطب را به برند جلب کند.
🔸 به بیان دیگر، هدف یک تبلیغاتچی حرفهای از ساختن یک تبلیغ، به رخ کشیدن صحنههای زیبا یا خواندن اشعار زیبا نیست، بلکه هدف، نشان دادن برند و تمایزهای آن از رقباست.
🔸 برای همین، یک تبلیغاتچی حرفهای، برند را فدای تصاویر زیبا یا بازیگران زیبا نمیکند.
3️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای روی نقاط تمایز معنادار تمرکز میکنند.
🔸 یک تبلیغاتچی حرفهای به خوبی میداند که این نقطه تمایز یک برند یا محصول از رقباست که باعث اثرگذاری بر مخاطبان هدف و جلب نظر آنها برای خرید برند یا محصول میشود.
🔸 با این حال، یک تبلیغاتچی حرفهای به خوبی تفاوت بین نقاط تمایز و نقاط تمایز معنادار را میداند و فقط روی نقاط تمایز معنادار تمرکز میکند.
🔸 نقاط تمایز معنادار، نقاط تمایزی هستند که هم از رقبا متمایزند و هم برای مشتریان مهم هستند.
🔸 برای مثال، شاید ارتفاع یک هتل، نقطه تمایز آن از رقبایش باشد، اما وقتی در تبلیغاتمان روی این نقطه تمایز تمرکز میکنیم که برای مشتریان هم مهم باشد.
4️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای به خوبی از احساسات استفاده میکنند.
🔸 یک تبلیغاتچی حرفهای به خوبی میداند که بکارگیری احساسات مختلف در یک تبلیغ، بسیار اثرگذارتر از بکارگیری عدد و رقم و منطق است.
🔸 به همین دلیل، تبلیغاتچیهای حرفهای همیشه در ساخت تبلیغشان از احساساتی مثل عشق، ترس، توجه به دیگران، پذیرش توسط دیگران، سرخوشی و غیره استفاده میکنند.
5️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای بیشتر از آن که راجع به محصول حرف بزنند، راجع به مشتریان هدف حرف میزنند.
🔸 آیا شما از کسی که مرتب از خودش تعریف میکند، خوشتان میآید؟ قطعا نه.
🔸 مشتریان هدف هم همین گونهاند و از تبلیغی که مرتب راجع به ویژگیهای محصول صحبت میکند، متنفرند ولی به تبلیغی که راجع به مشکلات مشتریان و راهکارهای حل آنها صحبت میکند، توجه میکنند.
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✅ موسسه مشاوره مدیریت کانتار، مستقر در لندن، در گزارش تحقیقاتی خود به نام «جایزه خلاقیت در تبلیغات 2021»، پنج عادت تبلیغاتچیهای حرفهای را به شرح زیر معرفی کرده است:
1️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای متمایز عمل میکنند.
🔸 یکی از ویژگیهای تبلیغات حرفهای، تمایز اجزای مختلف تبلیغ از تبلیغات رقباست. به بیان دیگر، تبلیغاتچیهای حرفهای سعی میکنند تبلیغی متمایز از روند رایج در صنعت یا بازار بسازند.
🔸 مثلا یک تبلیغاتچی حرفهای، وقتی میبیند همه رقبا برای ساخت تبلیغ یک ماده غذایی، خانوادهای شاد را کنار هم نشان میدهند، هیچ وقت برای چنین تبلیغی سراغ یک خانواده شاد نمیرود، بلکه سعی میکند از تصاویر و عواملی متمایز استفاده کند.
2️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای برند را در مرکز توجهشان قرار میدهند.
🔸 یک تبلیغاتچی حرفهای، برند را در کانون اصلی تبلیغ قرار میدهد و سعی میکند توجه مخاطب را به برند جلب کند.
🔸 به بیان دیگر، هدف یک تبلیغاتچی حرفهای از ساختن یک تبلیغ، به رخ کشیدن صحنههای زیبا یا خواندن اشعار زیبا نیست، بلکه هدف، نشان دادن برند و تمایزهای آن از رقباست.
🔸 برای همین، یک تبلیغاتچی حرفهای، برند را فدای تصاویر زیبا یا بازیگران زیبا نمیکند.
3️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای روی نقاط تمایز معنادار تمرکز میکنند.
🔸 یک تبلیغاتچی حرفهای به خوبی میداند که این نقطه تمایز یک برند یا محصول از رقباست که باعث اثرگذاری بر مخاطبان هدف و جلب نظر آنها برای خرید برند یا محصول میشود.
🔸 با این حال، یک تبلیغاتچی حرفهای به خوبی تفاوت بین نقاط تمایز و نقاط تمایز معنادار را میداند و فقط روی نقاط تمایز معنادار تمرکز میکند.
🔸 نقاط تمایز معنادار، نقاط تمایزی هستند که هم از رقبا متمایزند و هم برای مشتریان مهم هستند.
🔸 برای مثال، شاید ارتفاع یک هتل، نقطه تمایز آن از رقبایش باشد، اما وقتی در تبلیغاتمان روی این نقطه تمایز تمرکز میکنیم که برای مشتریان هم مهم باشد.
4️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای به خوبی از احساسات استفاده میکنند.
🔸 یک تبلیغاتچی حرفهای به خوبی میداند که بکارگیری احساسات مختلف در یک تبلیغ، بسیار اثرگذارتر از بکارگیری عدد و رقم و منطق است.
🔸 به همین دلیل، تبلیغاتچیهای حرفهای همیشه در ساخت تبلیغشان از احساساتی مثل عشق، ترس، توجه به دیگران، پذیرش توسط دیگران، سرخوشی و غیره استفاده میکنند.
5️⃣ تبلیغاتچیهای حرفهای بیشتر از آن که راجع به محصول حرف بزنند، راجع به مشتریان هدف حرف میزنند.
🔸 آیا شما از کسی که مرتب از خودش تعریف میکند، خوشتان میآید؟ قطعا نه.
🔸 مشتریان هدف هم همین گونهاند و از تبلیغی که مرتب راجع به ویژگیهای محصول صحبت میکند، متنفرند ولی به تبلیغی که راجع به مشکلات مشتریان و راهکارهای حل آنها صحبت میکند، توجه میکنند.
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
Telegram
رازهای کسب و کار
آموزش و مشاوره راه اندازی، مدیریت و توسعه کسب و کار
برای مشارکت در مباحث تخصصی در گروه تبادل نظر عضو شوید
برای مشارکت در مباحث تخصصی در گروه تبادل نظر عضو شوید
✴ برنامه زنده اینستاگرامی: چگونه خود را برای مذاکره حرفه ای آماده کنیم؟
https://www.instagram.com/bakhtaei/
https://www.instagram.com/bakhtaei/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✴ وقتی با مدیری کار می کنید که هر روز سیاستهایش را تغییر می دهد. (طنز 😉)
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✴ ایده های مهم هایک
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴ اثر دانینگ کروگر
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✴ چرا بر مسائل کماهمیت، بیشتر تمرکز میکنیم؟
🖋 نشر گاهنامه مدیر
✳ تصور کنید در محل کار خود جلسهای ترتیب دادهاید تا درباره ۲ موضوع مهم بحث کنید. اولین مسأله درباره راههایی است که شرکت میتواند میزان انتشار کربن را کاهش دهد. موضوع دوم بحث درباره خرید میزهای جدید برای شرکت است.
✅ واضح است که مسأله اول، اهمیت و پیچیدگی بیشتری دارد. اما صحبت درباره خرید کردن یا خرید نکردن میزهای جدید نسبت به مسأله اول، بسیار راحتتر است. در نتیجه بخش عمدهای از زمان جلسه ممکن است به امور کماهمیتتر اختصاص پیدا کند.
✅ این تخصیص نامتناسب زمان به قانون پیشپاافتادگی معروف است و باعث میشود موارد پیچیده، کمتر مورد توجه قرار بگیرند. در واقع ما تمایل داریم زمان بیشتری را صرف مسائل کماهمیت کنیم؛ در حالی که امور مهمتر را نادیده میگیریم. پس میزان بحث درباره یک موضوع با پیچیدگی و اهمیت آن موضوع نسبت عکس دارد. بهعبارت دیگر، هر چه یک موضوع، پیچیدگی و اهمیت کمتری داشته باشد، زمان بیشتری صرف بحث و گفتگو درباره آن میشود.
✅ این قانون اولین بار توسط سیریل نورثكوت پاركینسون مطرح شد. او این مفهوم را در سال ۱۹۵۷ در کتاب خود با عنوان «قانون پاركینسون و سایر مطالعات در زمینه مدیریت» بیان كرد. همچنین ۲ سال قبل یعنی در سال ۱۹۵۵ نظریهای را درباره میزان زمانی که صرف یک کار میشود، مطرح کرد که به قانون پارکینسون مشهور است. در قانون پارکینسون گفته میشود: * هر کار به اندازه زمانی که برای آن تخصیص داده شده طول میکشد.*
✅ به این معنی که اگر به فردی یک هفته فرصت داده شود تا یک کار را انجام دهد، انجام آن کار یک هفته طول میکشد. با این حال اگر برای انجام همان کار دو هفته به او فرصت داده شود، اتمام کار دو هفته کامل طول خواهد کشید.
✅ با توجه به قانون پارکینسون، مدیران (بهخصوص مدیران فنی) برای اطمینان از اینکه کارها با عملکرد بالایی انجام میشوند، باید ابتدا مهلت (Deadline) برای اتمام کار تعیین کرده و سپس فرایندهای سازمانی را تعریف کنند. پارکینسون بر اساس این نظریه، استنباطها و برداشتهای مختلفی کرد که یکی از نتایج آن، قانون پیشپاافتادگی بود.
✅ اصطلاح بایکشِدینگ (Bikeshedding) یا «ساختن پارکینگ دوچرخه» هم به قانون پیشپاافتادگی اشاره دارد که در کتاب پارکینسون با یک مثال توضیح داده شده است. در این مثال، یک کمیته فرضی وظیفه دارد درباره ۳ موضوع بحث کند:
1️⃣ طرح برای ساخت یک رآکتور بزرگ هستهای
2️⃣ ساخت پارکینگ دوچرخه
3️⃣ بودجه سالانه قهوه برای جلسات
✅ ساخت رآکتور هستهای یک مسأله پیچیده است و تعداد کمی از اعضای کمیته با این موضوع آشنا هستند. در نتیجه فقط این افراد درک بیشتری برای این موضوع دارند و میتوانند بهراحتی در بحثها شرکت کنند. اما از آنجایی که بقیه اعضای کمیته نظری درباره این مسأله ندارند، نمیتوانند در بحثها شرکت کنند و بهراحتی با نظر جمع کنار میآیند.
✅ بنابراین، پس از گذشت تنها ۲/۵ دقیقه از جلسه سریعاً طرح مربوط به رآکتور هستهای تأیید میشود! با این حال، هنوز جلسه تمام نشده و اعضای کمیته باید درباره موضوعهای دیگر هم تصمیم بگیرند.
✅ مسأله بعدی ساخت پارکینگ دوچرخه است و باید درباره آن تصمیمگیری شود. از آنجایی که این موضوع را اکثر افراد بهخوبی درک میکنند، پس زمان زیادی از جلسه حول بحث درباره پارکینگ دوچرخه میچرخد. سرانجام اعضای کمیته پس از ۴۵ دقیقه بحث درباره دوچرخه بالاخره راهی برای صرفهجویی در هزینهها پیدا میکنند.
✅ اکنون نوبت آخرین موضوع در لیست جلسه است. این موضوع، کماهمیتترین و آسانترین موضوعی است که در دستور کار قرار دارد. بههمین دلیل، آنها بیش از ۱ ساعت بهطور کامل درباره بودجه قهوه بحث میکنند.
✅ تقریباً هیچ یک از اعضای کمیته، صحبتها و بحثهای پیرامون ساخت رآکتور را نمیفهمیدند. درباره ساخت پارکینگ دوچرخه هم فقط برخی از اعضای کمیته موضوع را درک میکردند. اما همه افراد در جلسه تا حد زیادی میتوانستند درباره بودجه سالانه قهوه اظهارنظر کنند.
✅ این مثال نشان میدهد که طبق اصل پیشپاافتادگی پارکینسون، بسیاری از افراد علاقه دارند که درباره موضوعات کماهمیت و پیشپاافتاده بحث کنند. شاید ریشه اصلی این علاقه ترس افراد از بیسواد به نظر آمدن یا تنبلی بیش از حد برای تفکر درباره موضوعهای مهم باشد. چنین رفتارها و رویکردهایی را میتوان در هر جنبه از زندگی بهویژه در شرکتها و جلسههای سازمانی مشاهده کرد که همواره از درگیر شدن در بحثهای تخصصی و عمیق فراری هستند!
✍ منبع: سایت تکراسا(خلاصه شده)
_____
✋ با بازنشر پیام، به ارتقاء سطح آگاهی عمومی کمک نمائید.
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
🖋 نشر گاهنامه مدیر
✳ تصور کنید در محل کار خود جلسهای ترتیب دادهاید تا درباره ۲ موضوع مهم بحث کنید. اولین مسأله درباره راههایی است که شرکت میتواند میزان انتشار کربن را کاهش دهد. موضوع دوم بحث درباره خرید میزهای جدید برای شرکت است.
✅ واضح است که مسأله اول، اهمیت و پیچیدگی بیشتری دارد. اما صحبت درباره خرید کردن یا خرید نکردن میزهای جدید نسبت به مسأله اول، بسیار راحتتر است. در نتیجه بخش عمدهای از زمان جلسه ممکن است به امور کماهمیتتر اختصاص پیدا کند.
✅ این تخصیص نامتناسب زمان به قانون پیشپاافتادگی معروف است و باعث میشود موارد پیچیده، کمتر مورد توجه قرار بگیرند. در واقع ما تمایل داریم زمان بیشتری را صرف مسائل کماهمیت کنیم؛ در حالی که امور مهمتر را نادیده میگیریم. پس میزان بحث درباره یک موضوع با پیچیدگی و اهمیت آن موضوع نسبت عکس دارد. بهعبارت دیگر، هر چه یک موضوع، پیچیدگی و اهمیت کمتری داشته باشد، زمان بیشتری صرف بحث و گفتگو درباره آن میشود.
✅ این قانون اولین بار توسط سیریل نورثكوت پاركینسون مطرح شد. او این مفهوم را در سال ۱۹۵۷ در کتاب خود با عنوان «قانون پاركینسون و سایر مطالعات در زمینه مدیریت» بیان كرد. همچنین ۲ سال قبل یعنی در سال ۱۹۵۵ نظریهای را درباره میزان زمانی که صرف یک کار میشود، مطرح کرد که به قانون پارکینسون مشهور است. در قانون پارکینسون گفته میشود: * هر کار به اندازه زمانی که برای آن تخصیص داده شده طول میکشد.*
✅ به این معنی که اگر به فردی یک هفته فرصت داده شود تا یک کار را انجام دهد، انجام آن کار یک هفته طول میکشد. با این حال اگر برای انجام همان کار دو هفته به او فرصت داده شود، اتمام کار دو هفته کامل طول خواهد کشید.
✅ با توجه به قانون پارکینسون، مدیران (بهخصوص مدیران فنی) برای اطمینان از اینکه کارها با عملکرد بالایی انجام میشوند، باید ابتدا مهلت (Deadline) برای اتمام کار تعیین کرده و سپس فرایندهای سازمانی را تعریف کنند. پارکینسون بر اساس این نظریه، استنباطها و برداشتهای مختلفی کرد که یکی از نتایج آن، قانون پیشپاافتادگی بود.
✅ اصطلاح بایکشِدینگ (Bikeshedding) یا «ساختن پارکینگ دوچرخه» هم به قانون پیشپاافتادگی اشاره دارد که در کتاب پارکینسون با یک مثال توضیح داده شده است. در این مثال، یک کمیته فرضی وظیفه دارد درباره ۳ موضوع بحث کند:
1️⃣ طرح برای ساخت یک رآکتور بزرگ هستهای
2️⃣ ساخت پارکینگ دوچرخه
3️⃣ بودجه سالانه قهوه برای جلسات
✅ ساخت رآکتور هستهای یک مسأله پیچیده است و تعداد کمی از اعضای کمیته با این موضوع آشنا هستند. در نتیجه فقط این افراد درک بیشتری برای این موضوع دارند و میتوانند بهراحتی در بحثها شرکت کنند. اما از آنجایی که بقیه اعضای کمیته نظری درباره این مسأله ندارند، نمیتوانند در بحثها شرکت کنند و بهراحتی با نظر جمع کنار میآیند.
✅ بنابراین، پس از گذشت تنها ۲/۵ دقیقه از جلسه سریعاً طرح مربوط به رآکتور هستهای تأیید میشود! با این حال، هنوز جلسه تمام نشده و اعضای کمیته باید درباره موضوعهای دیگر هم تصمیم بگیرند.
✅ مسأله بعدی ساخت پارکینگ دوچرخه است و باید درباره آن تصمیمگیری شود. از آنجایی که این موضوع را اکثر افراد بهخوبی درک میکنند، پس زمان زیادی از جلسه حول بحث درباره پارکینگ دوچرخه میچرخد. سرانجام اعضای کمیته پس از ۴۵ دقیقه بحث درباره دوچرخه بالاخره راهی برای صرفهجویی در هزینهها پیدا میکنند.
✅ اکنون نوبت آخرین موضوع در لیست جلسه است. این موضوع، کماهمیتترین و آسانترین موضوعی است که در دستور کار قرار دارد. بههمین دلیل، آنها بیش از ۱ ساعت بهطور کامل درباره بودجه قهوه بحث میکنند.
✅ تقریباً هیچ یک از اعضای کمیته، صحبتها و بحثهای پیرامون ساخت رآکتور را نمیفهمیدند. درباره ساخت پارکینگ دوچرخه هم فقط برخی از اعضای کمیته موضوع را درک میکردند. اما همه افراد در جلسه تا حد زیادی میتوانستند درباره بودجه سالانه قهوه اظهارنظر کنند.
✅ این مثال نشان میدهد که طبق اصل پیشپاافتادگی پارکینسون، بسیاری از افراد علاقه دارند که درباره موضوعات کماهمیت و پیشپاافتاده بحث کنند. شاید ریشه اصلی این علاقه ترس افراد از بیسواد به نظر آمدن یا تنبلی بیش از حد برای تفکر درباره موضوعهای مهم باشد. چنین رفتارها و رویکردهایی را میتوان در هر جنبه از زندگی بهویژه در شرکتها و جلسههای سازمانی مشاهده کرد که همواره از درگیر شدن در بحثهای تخصصی و عمیق فراری هستند!
✍ منبع: سایت تکراسا(خلاصه شده)
_____
✋ با بازنشر پیام، به ارتقاء سطح آگاهی عمومی کمک نمائید.
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
Telegram
رازهای کسب و کار
آموزش و مشاوره راه اندازی، مدیریت و توسعه کسب و کار
برای مشارکت در مباحث تخصصی در گروه تبادل نظر عضو شوید
برای مشارکت در مباحث تخصصی در گروه تبادل نظر عضو شوید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴ داری اشتباه میکنی کاپیتان!
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✴ مهارت استراتژیک نه گفتن
✳ چه شما یک سرمایه گذار باشید چه مسئول خرید مایحتاج خانه. چه رییس جمهور باشید چه رییس مدرسه؛ مهارت استراتژیکی وجود دارد به نام "نه گفتن" که باید حتما آن را بیابید. تمرکز استراتژیک فقط حاصل انتخاب نیست بلکه حاصل کنار گذاشتن گزینه های نامناسب ولو جذاب نیز هست.
✳ بارها شده است که به ما پیشنهادهایی شده است که آن پیشنهادها را دوست نداشته ایم اما به ناچار بله گفته ایم. همکارتان که با وی رو دربایستی دارید پیش شما می آید و شما را به یک میهمانی دعوت می کند شما نه محیط آن میهمانی را می پسندید و نه از رخدادهای آن دل خوشدارید.
✳ درخواست یک دوست برای تقلب رساندن در یک امتحان حساس؛ درخواست برای سرمایه گذاری صوری در یک حوزه غیرسود ده؛ پیشنهاد مصرانه برای پذیرش یک مسئولیت جدید که اصلا در آن تخصصی ندارید؛ پیشنهاد همکاری در یک معامله غیرشفاف از طرف یک دوست قدیمی.
✳ برای رهایی از پیشنهادهای نامطلوب، ۵ تکنیک ساده معرفی می شود:
1️⃣ تمرکز بر کاری دیگر: پیشنهاد خوبیه اما الان زمان خوبی نیست چرا که من متمرکز بر کار دیگری هستم. چطور است که ما در زمان X در این مورد صحبت کنیم. خیلی پیش می آید که شما در میان انجام کاری هستید که ناگهان درخواستی از شما می شود. اول، به او این اجازه را بدهید که دریابد “الان زمان خوبی نیست” چرا که شما در حال انجام چیزی هستید. دوم، با پیشنهاد زمانی دیگر به او بفهمانید که شما مشتاق به کمک هستید. از این طریق، او احساس بدی نخواهد کرد. با این کار، شما مستقیماً نه نگفته اید و احتمالا تا زمان X، مشکل طرف هم حل شده است.
2️⃣ خرید زمان: اجازه بده ابتدا درباره آن فکر کنم، تا فردا [یا یک زمان مشخص دیگر] خبرت می کنم. یکی از موانع نه گفتن به دیگران خجالت از نه گفتن رو در رو است. اگر می خواهید به دیگران نه بگویید این یک روش عالی است. فردا می توانید تلفنی، اس ام اسی و یا ایمیلی ضمن توضیح موقعیت خود به او نه بگویید. این جوری خجالت کمتری می کشید. این راه خیلی کاربردی و هوشمندانه است.
3️⃣ گزینه ذهنی: ممنون از پیشنهادت، این رو به عنوان یک گزینه در ذهنم نگه خواهم داشت. در این حالت شما نه %۱۰۰ رد می کنید و نه %۱۰۰ تایید. این رو به عنوان یک گزینه حفظ می کنید تا بعدا اگر نظرتان تغییر کرد آن پیشنهاد/درخواست را رد یا تایید کنید. در ضمن به طرف مقابل هم هیچ قولی نداده اید و هیچ انتظاری ایجاد نکرده اید در عین اینکه سرخورده هم نمی شود.
4️⃣ فرد جایگزین: من بهترین فرد برای کمک در این مورد نیستم. برای اینکه ... و چرا از فلانی در این مورد درخواست نمی کنی؟ یکی از بهترین روش ها برای نه گفتن معرفی یک راه حل دیگر به جز خودتان است. این توضیح کمک میکند که طرف مقابل بفهمد شما به دلایل حرفه ای و منطقی وارد این کار نمی شوید. مثلاً کسی از شما درخواست مشورت کرده، شما هم وقت ندارید به جای اینکه فقط بگویید نه بگویید: من مشاور خوبی در این زمینه نیستم اما فلان سایت یک مطلب خیلی خوب در این مورد داره که حتما پیشنهاد می کنم بخونیش. در ضمن این موسسه نیز خدمات مشاوره رو می ده و یه کتاب خوب هم ...
5️⃣ تاریخچه موضوع: قبلا هم فلانی و فلانی هم این پیشنهاد رو داده بودند یا این درخواست رو کرده بودند اما من ... این هم یکی از روش های خوب است. شما به جای اینکه مستقیماً بگویید نه، تاریخچه موضوع را می گویید و مشخص می کنید که چرا با این پیشنهاد یا درخواست نه اکنون که از دیرباز مخالفید و چرا درخواست های قبلی شبیه به این را رد کرده اید. خود طرف به این جمع بندی می رسد که جواب شما نه است.
❇ مهم ترین مانع ذهنی ما این است که فکر می کنیم نه گفتن به معنای بی ادبی است. اگر این مانع ذهنی را کنار بگذاریم و هوشمندانه از تکنیک های بالا استفاده کنیم آنگاه زمان و تمرکز بیشتری برای کارهای مهم ترمان خواهیم یافت.
🖋 به نقل از گاهنامه مدیر
_
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✳ چه شما یک سرمایه گذار باشید چه مسئول خرید مایحتاج خانه. چه رییس جمهور باشید چه رییس مدرسه؛ مهارت استراتژیکی وجود دارد به نام "نه گفتن" که باید حتما آن را بیابید. تمرکز استراتژیک فقط حاصل انتخاب نیست بلکه حاصل کنار گذاشتن گزینه های نامناسب ولو جذاب نیز هست.
✳ بارها شده است که به ما پیشنهادهایی شده است که آن پیشنهادها را دوست نداشته ایم اما به ناچار بله گفته ایم. همکارتان که با وی رو دربایستی دارید پیش شما می آید و شما را به یک میهمانی دعوت می کند شما نه محیط آن میهمانی را می پسندید و نه از رخدادهای آن دل خوشدارید.
✳ درخواست یک دوست برای تقلب رساندن در یک امتحان حساس؛ درخواست برای سرمایه گذاری صوری در یک حوزه غیرسود ده؛ پیشنهاد مصرانه برای پذیرش یک مسئولیت جدید که اصلا در آن تخصصی ندارید؛ پیشنهاد همکاری در یک معامله غیرشفاف از طرف یک دوست قدیمی.
✳ برای رهایی از پیشنهادهای نامطلوب، ۵ تکنیک ساده معرفی می شود:
1️⃣ تمرکز بر کاری دیگر: پیشنهاد خوبیه اما الان زمان خوبی نیست چرا که من متمرکز بر کار دیگری هستم. چطور است که ما در زمان X در این مورد صحبت کنیم. خیلی پیش می آید که شما در میان انجام کاری هستید که ناگهان درخواستی از شما می شود. اول، به او این اجازه را بدهید که دریابد “الان زمان خوبی نیست” چرا که شما در حال انجام چیزی هستید. دوم، با پیشنهاد زمانی دیگر به او بفهمانید که شما مشتاق به کمک هستید. از این طریق، او احساس بدی نخواهد کرد. با این کار، شما مستقیماً نه نگفته اید و احتمالا تا زمان X، مشکل طرف هم حل شده است.
2️⃣ خرید زمان: اجازه بده ابتدا درباره آن فکر کنم، تا فردا [یا یک زمان مشخص دیگر] خبرت می کنم. یکی از موانع نه گفتن به دیگران خجالت از نه گفتن رو در رو است. اگر می خواهید به دیگران نه بگویید این یک روش عالی است. فردا می توانید تلفنی، اس ام اسی و یا ایمیلی ضمن توضیح موقعیت خود به او نه بگویید. این جوری خجالت کمتری می کشید. این راه خیلی کاربردی و هوشمندانه است.
3️⃣ گزینه ذهنی: ممنون از پیشنهادت، این رو به عنوان یک گزینه در ذهنم نگه خواهم داشت. در این حالت شما نه %۱۰۰ رد می کنید و نه %۱۰۰ تایید. این رو به عنوان یک گزینه حفظ می کنید تا بعدا اگر نظرتان تغییر کرد آن پیشنهاد/درخواست را رد یا تایید کنید. در ضمن به طرف مقابل هم هیچ قولی نداده اید و هیچ انتظاری ایجاد نکرده اید در عین اینکه سرخورده هم نمی شود.
4️⃣ فرد جایگزین: من بهترین فرد برای کمک در این مورد نیستم. برای اینکه ... و چرا از فلانی در این مورد درخواست نمی کنی؟ یکی از بهترین روش ها برای نه گفتن معرفی یک راه حل دیگر به جز خودتان است. این توضیح کمک میکند که طرف مقابل بفهمد شما به دلایل حرفه ای و منطقی وارد این کار نمی شوید. مثلاً کسی از شما درخواست مشورت کرده، شما هم وقت ندارید به جای اینکه فقط بگویید نه بگویید: من مشاور خوبی در این زمینه نیستم اما فلان سایت یک مطلب خیلی خوب در این مورد داره که حتما پیشنهاد می کنم بخونیش. در ضمن این موسسه نیز خدمات مشاوره رو می ده و یه کتاب خوب هم ...
5️⃣ تاریخچه موضوع: قبلا هم فلانی و فلانی هم این پیشنهاد رو داده بودند یا این درخواست رو کرده بودند اما من ... این هم یکی از روش های خوب است. شما به جای اینکه مستقیماً بگویید نه، تاریخچه موضوع را می گویید و مشخص می کنید که چرا با این پیشنهاد یا درخواست نه اکنون که از دیرباز مخالفید و چرا درخواست های قبلی شبیه به این را رد کرده اید. خود طرف به این جمع بندی می رسد که جواب شما نه است.
❇ مهم ترین مانع ذهنی ما این است که فکر می کنیم نه گفتن به معنای بی ادبی است. اگر این مانع ذهنی را کنار بگذاریم و هوشمندانه از تکنیک های بالا استفاده کنیم آنگاه زمان و تمرکز بیشتری برای کارهای مهم ترمان خواهیم یافت.
🖋 به نقل از گاهنامه مدیر
_
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
Telegram
رازهای کسب و کار
آموزش و مشاوره راه اندازی، مدیریت و توسعه کسب و کار
برای مشارکت در مباحث تخصصی در گروه تبادل نظر عضو شوید
برای مشارکت در مباحث تخصصی در گروه تبادل نظر عضو شوید
بیماریهای مدیریتی.pdf
1.1 MB
✴ خلاصه کتاب بیماری های مدیریتی
✅ اثر: چارلز آستن
✅ ترجمه: سیروس پرهام
✅ به اهتمام: امیرحمزه ملکیان
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✅ اثر: چارلز آستن
✅ ترجمه: سیروس پرهام
✅ به اهتمام: امیرحمزه ملکیان
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
چگونه استدلال کنیم و پیروز شویم.pdf
4.3 MB
✴ دانلود کتاب چگونه استدلال کنیم و پیروز شویم؟
✅ اثر: جری اسپنس
✅ ترجمه: محمدجواد میرفخرایی
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✅ اثر: جری اسپنس
✅ ترجمه: محمدجواد میرفخرایی
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✴ چطور پولمان را بهتر مدیریت کنیم؟
✍ دانش اقتصادی
✅ آیا شما هم از فکر کردن به خرج و مخارج خسته و نگران میشوید؟ آیا بودجهٔ شخصیتان مطابق انتظارتان است؟ آیا میدانید ارزش خالص داراییهایتان چقدر است؟ اگر به هریک از سؤالات بالا پاسخ منفی دادید، این مقاله میتواند به شما در مدیریت هزینههایتان کمک کند.
✅ مدیریت پول ۹ مرحله دارد. پس از دنبالکردن این مراحل، شما باید تصویر واضحی از امور مالی شخصیتان به دست آورید. پس از طیکردن این مراحل، قادر خواهید بود تغییرات لازم را ایجاد کنید تا به آزادی مالی دلخواهتان برسید.
1️⃣ لیستی از داراییها و بدهیهایتان جمع کنید. این لیست شامل حسابهای بانکی و پسانداز، خودرو، سهام، و داراییهای خانگی، و بدهیهایتان شامل وام یا هر نوع بدهی به دیگران میشود.
2️⃣ ارزش خالص داراییهایتان را حساب کنید. برای این کار، میزان بدهیها را از داراییها کم کنید تا عدد اصلی به دست بیاید.
3️⃣ بودجه ماهانه تعیین کنید. به چند ماه گذشته نگاه کنید و حد وسط آن را در نظر بگیرید. رسیدن به تصویر واضح خرجهای ماهانه برای مدیریت پول و درنظرگرفتن بودجۀ لازم بسیار ضروری است.
4️⃣ جریان نقدی کلی را حساب کنید. برای این کار هزینهها را از درآمدتان کم کنید. به زبان سادهتر، جریان نقدی شما در واقع پولی است که هر ماه کسب میکنید و خرج میشود.
5️⃣ امور مالی شخصیتان را ارزیابی کنید. حالا زمان آن رسیده که مدیریت هزینهها را با جزئیات ارزیابی کنید:
▪️همیشه باید بکوشید که ارزش خالص داراییتان مثبت باشد. اگر داراییتان بیشتر از بدهیهایتان است، شما ارزش خالص دارایی مثبتی دارید.
▪️اگر جریان نقدی منفی داشته باشید، حساب و کتابهای شما دچار مشکل خواهد شد. هرازگاهی پیش میآید که در یک ماه، مخارج شما بیشتر از درآمدتان باشد، اما نباید اجازه دهید این اتفاق زیاد تکرار شود.
▪️آیا پسانداز دارید؟ اگر جوابتان «نه» است، باید به این موضوع رسیدگی کنید. زندگی قابلپیشبینی نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. حداقل هزینه های ۳ ماه را در این بخش کنار بگذارید.
6️⃣ بودجه ماهانه و سالانه تعیین کنید. یا باید برنامهریزی مشخصی داشته باشید یا بهسرعت پولتان را از دست خواهید داد. همیشه به یاد داشته باشید که بودجهها باید بسیار دقیق تنظیم شوند؛ در عین حال، احتمال تغییر و انعطاف در مواقع لازم را هم در نظر بگیرید.
7️⃣ انگیزه داشته باشید. از خودتان این سؤال را صادقانه بپرسید: «چرا میخواهید پولتان را مدیریت کنید؟»
رسیدن به پاسخ واقعی این سؤال (مثل رسیدن به آزادی مالی) برای شما مهم است. زمانی که متوجه هدفتان شوید، پیدا کردن انگیزه هم بسیار آسان خواهد بود.
8️⃣ در هر ماه، زمانی را برای بررسی مسائل مالی مشخص کنید. اگر جایی از برنامه نیاز به اصلاح دارد، این کار را انجام دهید.
بررسی موقعیت مالی بهصورت سالیانه هم میتواند به یک عادت خوب تبدیل شود. هر سال ارزش خالص داراییتان را با سال قبل مقایسه کنید.
9️⃣ فراموش نکنید که هرازگاهی در مسیر توقف کنید و اگر نیاز بود، خستگی در کنید. کنار گذاشتن بودجه برای استراحتهای گاهوبیگاه کاملا منطقی است. در این زمان میتوانید به سینما یا رستوران بروید و یا یک سفر کوتاه آخر هفته ترتیب دهید. فقط فراموش نکنید که تمام زحمتهایتان را با ولخرجی هدر ندهید.
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
✍ دانش اقتصادی
✅ آیا شما هم از فکر کردن به خرج و مخارج خسته و نگران میشوید؟ آیا بودجهٔ شخصیتان مطابق انتظارتان است؟ آیا میدانید ارزش خالص داراییهایتان چقدر است؟ اگر به هریک از سؤالات بالا پاسخ منفی دادید، این مقاله میتواند به شما در مدیریت هزینههایتان کمک کند.
✅ مدیریت پول ۹ مرحله دارد. پس از دنبالکردن این مراحل، شما باید تصویر واضحی از امور مالی شخصیتان به دست آورید. پس از طیکردن این مراحل، قادر خواهید بود تغییرات لازم را ایجاد کنید تا به آزادی مالی دلخواهتان برسید.
1️⃣ لیستی از داراییها و بدهیهایتان جمع کنید. این لیست شامل حسابهای بانکی و پسانداز، خودرو، سهام، و داراییهای خانگی، و بدهیهایتان شامل وام یا هر نوع بدهی به دیگران میشود.
2️⃣ ارزش خالص داراییهایتان را حساب کنید. برای این کار، میزان بدهیها را از داراییها کم کنید تا عدد اصلی به دست بیاید.
3️⃣ بودجه ماهانه تعیین کنید. به چند ماه گذشته نگاه کنید و حد وسط آن را در نظر بگیرید. رسیدن به تصویر واضح خرجهای ماهانه برای مدیریت پول و درنظرگرفتن بودجۀ لازم بسیار ضروری است.
4️⃣ جریان نقدی کلی را حساب کنید. برای این کار هزینهها را از درآمدتان کم کنید. به زبان سادهتر، جریان نقدی شما در واقع پولی است که هر ماه کسب میکنید و خرج میشود.
5️⃣ امور مالی شخصیتان را ارزیابی کنید. حالا زمان آن رسیده که مدیریت هزینهها را با جزئیات ارزیابی کنید:
▪️همیشه باید بکوشید که ارزش خالص داراییتان مثبت باشد. اگر داراییتان بیشتر از بدهیهایتان است، شما ارزش خالص دارایی مثبتی دارید.
▪️اگر جریان نقدی منفی داشته باشید، حساب و کتابهای شما دچار مشکل خواهد شد. هرازگاهی پیش میآید که در یک ماه، مخارج شما بیشتر از درآمدتان باشد، اما نباید اجازه دهید این اتفاق زیاد تکرار شود.
▪️آیا پسانداز دارید؟ اگر جوابتان «نه» است، باید به این موضوع رسیدگی کنید. زندگی قابلپیشبینی نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. حداقل هزینه های ۳ ماه را در این بخش کنار بگذارید.
6️⃣ بودجه ماهانه و سالانه تعیین کنید. یا باید برنامهریزی مشخصی داشته باشید یا بهسرعت پولتان را از دست خواهید داد. همیشه به یاد داشته باشید که بودجهها باید بسیار دقیق تنظیم شوند؛ در عین حال، احتمال تغییر و انعطاف در مواقع لازم را هم در نظر بگیرید.
7️⃣ انگیزه داشته باشید. از خودتان این سؤال را صادقانه بپرسید: «چرا میخواهید پولتان را مدیریت کنید؟»
رسیدن به پاسخ واقعی این سؤال (مثل رسیدن به آزادی مالی) برای شما مهم است. زمانی که متوجه هدفتان شوید، پیدا کردن انگیزه هم بسیار آسان خواهد بود.
8️⃣ در هر ماه، زمانی را برای بررسی مسائل مالی مشخص کنید. اگر جایی از برنامه نیاز به اصلاح دارد، این کار را انجام دهید.
بررسی موقعیت مالی بهصورت سالیانه هم میتواند به یک عادت خوب تبدیل شود. هر سال ارزش خالص داراییتان را با سال قبل مقایسه کنید.
9️⃣ فراموش نکنید که هرازگاهی در مسیر توقف کنید و اگر نیاز بود، خستگی در کنید. کنار گذاشتن بودجه برای استراحتهای گاهوبیگاه کاملا منطقی است. در این زمان میتوانید به سینما یا رستوران بروید و یا یک سفر کوتاه آخر هفته ترتیب دهید. فقط فراموش نکنید که تمام زحمتهایتان را با ولخرجی هدر ندهید.
💠 برای دریافت مطالب بیشتر به کانال رازهای کسب و کار بپیوندید.
https://t.me/bakhtaei
Telegram
رازهای کسب و کار
آموزش و مشاوره راه اندازی، مدیریت و توسعه کسب و کار
برای مشارکت در مباحث تخصصی در گروه تبادل نظر عضو شوید
برای مشارکت در مباحث تخصصی در گروه تبادل نظر عضو شوید