ولی قبطه‌انگیزه، برای لحظه‌ای، معشوقی مثل #دئا داشتن؛
که تو زشت باشی و او نابینا، و او زیبا باشه و تو بینا...

#مردی_که_می‌خندد

بهترین مرگ:
کشته شدن توسط بدترینِ مردم

گاهی آنقدر محو اَم، که دیتکتور سرویس هم مرا نمی‌بیند؛
چراغ خاموش می‌شود

فطر بعد از ‎رمضان، بسط بعد از قبض ه.
رمز حال خوش امروز
یا قابض و یا باسط...

تنها مشکلم با «زمان» اینه که می‌گذره

روتین یعنی «عادت»، یعنی کارهایی که تمام نمی‌شود.
شبیه مفهوم «رویه» در مقابل «پروژه»

دراماتیک‌ترین لحظه‌ی زندگی، یک لحظه قبل از مرگه؛
زمانی که مطمئنی می‌میری ولی هنوز نشئه رو ترک نکردی.

از یه سنی به بعد، جملاتِ نگفته‌ت از گفته‌ها بیشتر میشه

فرق #مذهبی_سنتی و #مذهبی_مکتبی
تو مسائل روز روشن میشه

برای ارتباط با قرآن و فهم آن، باید چهار مانع ظاهری را برداشت:
فاصله‌ی زمانی نزول تا ام‌روز
فاصله‌ی مکانی نزول تا این‌جا
دانستن بستر و شأن نزول آیات
عبور از ظاهر و تفسیر آیات

خلاصه، قرآن «خواندنی» است، اما نه مثل کتاب‌های دیگر.

به مناسبت ختم قرآن (فکر می‌کنم برای سومین بار)

پنج‌شنبه صبح‌ها یه جوری خلوته، انگار ساعت برنارد رو زدی

رمز جلو رفتن تو زندگی

به امید روزی که ماشین شخصی نباشه،
اونقدر که جاپارک‌ها التماس کنن «بیا اینجا پارک کن»

زحمت بشر باید قدر ببیند

دوستی چیز عجیبیه
از یه جایی به بعد با یک نفر همراه میشی و نمی‌دونی گذشته‌ش چی بوده.
درواقع باید گفت اعتماد چیز عجیبیه

بايد به قسمت تن داد.