شخصی می آید و سفارش غذا میدهد
لباس مندرسی پوشیده است
احساس می کنم غذای خیریه میخواهد
می آید و قیمت غذا را میپرسد
میگویم ۳ هزار تومان بعد می پرسد نوشابه چند است؟
میگویم هزار تومان
بعد اتفاق عجیبی می افتد
۷ هزار تومان به من پول می دهد
می گوید اگر می شود یک غذا به من بدهید
و یک غذا و یک نوشابه بگذارید اینجا برای خیرات
اگر کسی آمد و پول برای غذا نداشت
لطفاً یک غذا و یک نوشابه بدهید
خودش نوشابه نمی خورد
یاد قصهء آقای بیل گیتس می افتم
از بیل گیتس پرسیدند: از تو ثروتمند تر هم هست؟ گفت: بله فقط یک نفر. پرسیدند: چه کسی؟ بیل گیتس ادامه داد: سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشههای خود و در حقیقت به طراحی مایکروسافت می اندیشیدم، روزی در فرودگاهی در نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خرد ندارم. خواستم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه مرا دید گفت این روزنامه مال خودت؛ بخشیدمش؛ بردار برای خودت. گفتم: آخه من پول خرد ندارم! گفت: برای خودت! بخشیدمش! سه ماه بعد بر حسب تصادف باز توی همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم. دوباره چشمم به یک مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همان بچه بهم گفت این مجله رو بردار برای خودت. گفتم: پسرجون چند وقت پیش من اومدم یه روزنامه بهم بخشیدی تو هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه، بهش میبخشی؟! پسره گفت: آره من دلم میخواد ببخشم؛ از سود خودم میبخشم. به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من موند که با خودم فکر کردم خدایا این بر مبنای چه احساسی این را میگوید؟! بعد از ۱۹ سال زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم تا جبران گذشته رو بکنم. گروهی را تشکیل دادم و گفتم بروند و ببینند در فلان فرودگاه کی روزنامه میفروخته … یک ماه و نیم تحقیق کردند تا متوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمان بوده که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردند اداره؛ از او پرسیدم: منو میشناسی؟ گفت: بله! جنابعالی آقای بیل گیتس معروفید که دنیا میشناسدتون. گفتم: سال ها قبل زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی دو بار چون پول خرد نداشتم به من روزنامه مجانی دادی، چرا این کار را کردی؟ گفت: طبیعی است، چون این حس و حال خودم بود. گفتم: حالا میدونی چه کارت دارم؟ میخواهم اون محبتی که به من کردی را جبران کنم. جوان پرسید: چطوری؟ گفتم: هر چیزی که بخواهی بهت میدهم. (خود بیلگیتس میگوید این جوان وقتی صحبت میکرد مرتب میخندید) جوان سیاه پوست گفت: هر چی بخوام بهم میدی؟ گفتم: هرچی که بخواهی! اون جوان دوباره پرسید: واقعاً هر چی بخوام؟ بیل گیتس گفت: آره هر چی بخواهی بهت میدم، من به ۵۰ کشور آفریقایی وام دادهام، به اندازه تمام آنها به تو میبخشم. جوان گفت: آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی! گفتم: یعنی چی؟ نمیتوانم یا نمیخواهم؟ گفت: میخواهی اما نمیتونی جبران کنی. پرسیدم: چرا نمیتوانم جبران کنم؟ جوان سیاه پوست گفت: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو در اوج داشتنت میخواهی به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه. اصلا جبران نمیکنه. با این کار نمیتونی آروم بشی. تازه لطف شما از سر ما زیاد هم هست! بیل گیتس میگوید: همواره احساس میکنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله سیاه پوست.
#علی_حیدری
@bootorab_charity
مهربان باشیم و مهربانی را نشر دهیم.
لباس مندرسی پوشیده است
احساس می کنم غذای خیریه میخواهد
می آید و قیمت غذا را میپرسد
میگویم ۳ هزار تومان بعد می پرسد نوشابه چند است؟
میگویم هزار تومان
بعد اتفاق عجیبی می افتد
۷ هزار تومان به من پول می دهد
می گوید اگر می شود یک غذا به من بدهید
و یک غذا و یک نوشابه بگذارید اینجا برای خیرات
اگر کسی آمد و پول برای غذا نداشت
لطفاً یک غذا و یک نوشابه بدهید
خودش نوشابه نمی خورد
یاد قصهء آقای بیل گیتس می افتم
از بیل گیتس پرسیدند: از تو ثروتمند تر هم هست؟ گفت: بله فقط یک نفر. پرسیدند: چه کسی؟ بیل گیتس ادامه داد: سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشههای خود و در حقیقت به طراحی مایکروسافت می اندیشیدم، روزی در فرودگاهی در نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خرد ندارم. خواستم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه مرا دید گفت این روزنامه مال خودت؛ بخشیدمش؛ بردار برای خودت. گفتم: آخه من پول خرد ندارم! گفت: برای خودت! بخشیدمش! سه ماه بعد بر حسب تصادف باز توی همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم. دوباره چشمم به یک مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همان بچه بهم گفت این مجله رو بردار برای خودت. گفتم: پسرجون چند وقت پیش من اومدم یه روزنامه بهم بخشیدی تو هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه، بهش میبخشی؟! پسره گفت: آره من دلم میخواد ببخشم؛ از سود خودم میبخشم. به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من موند که با خودم فکر کردم خدایا این بر مبنای چه احساسی این را میگوید؟! بعد از ۱۹ سال زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم تا جبران گذشته رو بکنم. گروهی را تشکیل دادم و گفتم بروند و ببینند در فلان فرودگاه کی روزنامه میفروخته … یک ماه و نیم تحقیق کردند تا متوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمان بوده که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردند اداره؛ از او پرسیدم: منو میشناسی؟ گفت: بله! جنابعالی آقای بیل گیتس معروفید که دنیا میشناسدتون. گفتم: سال ها قبل زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی دو بار چون پول خرد نداشتم به من روزنامه مجانی دادی، چرا این کار را کردی؟ گفت: طبیعی است، چون این حس و حال خودم بود. گفتم: حالا میدونی چه کارت دارم؟ میخواهم اون محبتی که به من کردی را جبران کنم. جوان پرسید: چطوری؟ گفتم: هر چیزی که بخواهی بهت میدهم. (خود بیلگیتس میگوید این جوان وقتی صحبت میکرد مرتب میخندید) جوان سیاه پوست گفت: هر چی بخوام بهم میدی؟ گفتم: هرچی که بخواهی! اون جوان دوباره پرسید: واقعاً هر چی بخوام؟ بیل گیتس گفت: آره هر چی بخواهی بهت میدم، من به ۵۰ کشور آفریقایی وام دادهام، به اندازه تمام آنها به تو میبخشم. جوان گفت: آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی! گفتم: یعنی چی؟ نمیتوانم یا نمیخواهم؟ گفت: میخواهی اما نمیتونی جبران کنی. پرسیدم: چرا نمیتوانم جبران کنم؟ جوان سیاه پوست گفت: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو در اوج داشتنت میخواهی به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه. اصلا جبران نمیکنه. با این کار نمیتونی آروم بشی. تازه لطف شما از سر ما زیاد هم هست! بیل گیتس میگوید: همواره احساس میکنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله سیاه پوست.
#علی_حیدری
@bootorab_charity
مهربان باشیم و مهربانی را نشر دهیم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهر تو آقا، تکیهگاه من
شد اماننامه، بر گناه من
سایه لطفت، شد پناه من
نور عشق تو، نور راه من
یا علی هستی، پادشاه من
یا #حیدر یا #علی مولا
🌺عید سعید غدیر مبارک🌺
@bootorab_charity
شد اماننامه، بر گناه من
سایه لطفت، شد پناه من
نور عشق تو، نور راه من
یا علی هستی، پادشاه من
یا #حیدر یا #علی مولا
🌺عید سعید غدیر مبارک🌺
@bootorab_charity
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🍃#امام_علی (ع) تنها به #نیازهای_جسمی #یتیمان، توجه نداشت، بلکه به نیازهای #روانی و #روحی آنها نیز رسیدگی می کرد، خرما و برنج و روغن به خانه ی یتیمان می برد، و #غذاهای خوب، درست می کرد و آنها را از #گرسنگی نجات می داد.
اما در بعد #تربیتی، سعی می کرد تا با دست خود لقمه در دهانشان بگذارد، و آنها را #بخنداند، و می فرمود:
اگر به شما گفتند #پدر شما کیست؟
بگوئید ما یتیم نشده ایم #پدرمان #علی (ع) است.
💐ماهم #پدر باشیم برای کودکان #یتیم 💐
شماره تماس واحد مشارکتهای مردمی #موسسه_خیریه_عترت_بوتراب
☎️ ۰۲۱ _۸۸۵۰۵۲۰۷
@bootorab_charity
اما در بعد #تربیتی، سعی می کرد تا با دست خود لقمه در دهانشان بگذارد، و آنها را #بخنداند، و می فرمود:
اگر به شما گفتند #پدر شما کیست؟
بگوئید ما یتیم نشده ایم #پدرمان #علی (ع) است.
💐ماهم #پدر باشیم برای کودکان #یتیم 💐
شماره تماس واحد مشارکتهای مردمی #موسسه_خیریه_عترت_بوتراب
☎️ ۰۲۱ _۸۸۵۰۵۲۰۷
@bootorab_charity
Forwarded from کانال خيريه عترت بوتراب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهر تو آقا، تکیهگاه من
شد اماننامه، بر گناه من
سایه لطفت، شد پناه من
نور عشق تو، نور راه من
یا علی هستی، پادشاه من
یا #حیدر یا #علی مولا
🌺عید سعید غدیر مبارک🌺
@bootorab_charity
شد اماننامه، بر گناه من
سایه لطفت، شد پناه من
نور عشق تو، نور راه من
یا علی هستی، پادشاه من
یا #حیدر یا #علی مولا
🌺عید سعید غدیر مبارک🌺
@bootorab_charity
🔸همزمان با حضور حجتالاسلام والمسلمین حاج محسن کازرونی رییس هیأت امنای #کمیته_امداد امام خمینی کل کشور، چهرههای نامآشنا و #پیشکسوتان_ورزشی کشور در دفتر مرکزی #موسسه_خیریه_عترت_بوتراب حضور یافتند.
🔹#علی_پروین بازیکن و مربی پیشین _تیم_ملی و #پرسپولیس، #محمدرضا_طالقانی رئیس اسبق فدراسیون #کشتی جمهوری اسلامی ایران و سرپرست فدراسیون کشتی پهلوانی و ورزش باستانی، رضا رضوان مدیر روابط عمومی انجمن پیشکسوتان ایران، #حسن_سلطانی #مجری برنامههای #صداوسیما، حسن بیادی عضو سابق شورای شهر تهران و ستاد کنگره ملی شعر یتیم، رضا درویش مدیر عامل سابق باشگاه #سایپا از جمله افراد حاضر در این جلسه بودند.
🔸گفتنی است محمدرضا طالقانی در سال 1395 با شرکت در کمپین "من هم عمونوروزم" به جمع سفیران مهربانی عترت بوتراب پیوسته بود. این کمپین توسط خیریه عترت بوتراب برای جمعآوری مشارکتها و کمکهای مردمی در آستانه نوروز 96 راهاندازی شده و هدف آن آگاهسازی و دعوت عمومی برای توجه بیشتر به موضوع ایتام است.
https://www.bootorab.com/fa/news/1561
@bootorab_charity
🔹#علی_پروین بازیکن و مربی پیشین _تیم_ملی و #پرسپولیس، #محمدرضا_طالقانی رئیس اسبق فدراسیون #کشتی جمهوری اسلامی ایران و سرپرست فدراسیون کشتی پهلوانی و ورزش باستانی، رضا رضوان مدیر روابط عمومی انجمن پیشکسوتان ایران، #حسن_سلطانی #مجری برنامههای #صداوسیما، حسن بیادی عضو سابق شورای شهر تهران و ستاد کنگره ملی شعر یتیم، رضا درویش مدیر عامل سابق باشگاه #سایپا از جمله افراد حاضر در این جلسه بودند.
🔸گفتنی است محمدرضا طالقانی در سال 1395 با شرکت در کمپین "من هم عمونوروزم" به جمع سفیران مهربانی عترت بوتراب پیوسته بود. این کمپین توسط خیریه عترت بوتراب برای جمعآوری مشارکتها و کمکهای مردمی در آستانه نوروز 96 راهاندازی شده و هدف آن آگاهسازی و دعوت عمومی برای توجه بیشتر به موضوع ایتام است.
https://www.bootorab.com/fa/news/1561
@bootorab_charity