📚معرفی کتاب

📕جسم زن جان زن

📄پدیدآور: کریستین نورتراپ
ترجمه: توران‌دخت تمدن (مالکی)
ناشر: نقش و نگار
سال نشر: ۱۳۸۸

📖اين کتاب براي همه‌ي آن‌هايي است که باور دارند مي‌توان صرف‌نظر از اوضاع و شرايط حال و گذشته، زندگي را به طور کامل سپري کرد. نویسنده، روش‌ها و اصول دستیابی به سلامت جسمانی، روانی و عاطفی زنان را به تفصیل شرح می‌دهد. برای این منظور، نخست انواع بیماری‌های زنان و نحوه مقابله با آن تشریح می‌شود، سپس رهنمودهایی برای تندرستی روان به طبع می‌رسد. وی این مطالب را براساس تجارب پزشکی خود تدوین کرده است.

✅شما می توانید برای امانت بصورت تلفنی درخواست خود را ثبت نمایید.
🔸تلفن : ۲۲۸۹۴۰۰۴ الی ۷ داخلی۲۳ و ۲۵
🔸زمان : شنبه، یکشنبه و سه شنبه های هر هفته، از ساعت ۹ تا ۱۴
🔸پس از ۲۴ ساعت، اعضا  با هماهنگی قبلی و با همراه داشتن کارت عضویت / کارت شناسایی معتبر، می توانند منابع را از نگهبانی حسینیه ارشاد دریافت نمایند.

#جسم_زن_جان_زن #کریستین_نورتراپ #توران_دخت_تمدن #نشر_نقش_و_نگاه #انتشارات_نقش_و_نگاه #پزشکی_و_روان‌درمانی #کتاب #کتاب_عمومی #کتاب_روان_درمانی #کتاب_پزشکی_کلی_نگر #سلامت_جسمانی_روانی_عاطفی #جسم_زن_خرد_زن #سلامت #خودپروری #ادبیات_واقع_گرایانه #پیشنهاد_کتابدار #کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب #امانت_کتاب  #زنان_بهداشت #بیماریهای_زنان


https://s6.uupload.ir/files/screenshot_20220124-091806_office_pke.jpg

@hershad

📚معرفی کتاب

📕ايران در بازي بزرگ

📄پدیدآور: آنتونی وین
مترجم: عبدالرضا هوشنگ مهدوي
ناشر: پیکان
سال نشر: ۱۳۸۳

📖نویسنده در این کتاب داستان اقامت ۲۵ ساله سرپرسی مولر سایکس" (۱۸۶۷ - ۱۹۴۵) را در ایران بازگو نموده است. پرسی سایکس، در سال‌های دهه ۱۸۹۰ ، از سوی اداره اطلاعات ارتش، ابتدا به عنوان کاشف و جاسوس و سپس برای افتتاح کنسولگری در امتداد مرزهای شرقی ایران، به این کشور فرستاده شد. وظیفه او جلوگیری از پیشروی روس‌ها به سوی هند بود. او بی آن که حقوق دریافت کند. هزاران کیلومتر را سوار بر اسب بیابان‌ها و کوه‌های صعب العبور و اغلب همراه با خواهر آهنین اراده‌اش که تا وقتی ازدواج نکرده بود خانه او را اداره می‌کرد، می‌پیمود. هنگامی که در دورانی پر آشوب در مشهد کنسول شد، توانست در کنسول‌گری روسیه، دست تنها و فقط با دیپلماسی، تلاش روس‌ها را برای انضمام شمال شرقی ایران خنثی کند...".

📑قسمت هایی از کتاب: (لذت متن)
در حالی که از آرایشگاهی در شیراز خارج می‌شدم، پیرمردی با منش نظامی از دکان پهلویی وارد کوچه شد، محکم به من سلام نظامی داد و از میان دو ردیف دندان های طلایی که زیر سبیل چرب کرده اش می‌درخشید، فریاد زد: "سربازان آماده بازرسی هستند، صاحب!" و ادامه داد: "سربازان به صف!" وقتی از او پرسیدم این فرمان های نظامی را که مخصوص سواره نظام انگلیس است از کجا یاد گرفته، پاسخ داد: "از تفنگداران جنوب ایران، تحت فرماندهی سر پرسی سایکس، صاحب." این‌ها تنها جملاتی بود که از زبان انگلیسی به خاطرش مانده بود. نام او کل حیدر بود و در دوران بازنشستگی از اتو کردن لباس‌های مردم با چند اتوی زغالی قدیمی امرار معاش می کرد. سال ۱۹۷۰ بود و در حدود بیست وپنج سال از مرگ سر پرسی سایکس می‌گذشت. من در دانشگاه شیراز فارسی می‌آموختم و در خانه مرد آرایشگر و خانواده اش زندگی می‌کردم. کل حیدر هرروز صبح به من سلام می‌کرد و گاه گاهی نیز با من گفت وگو و سرگذشت خود را تعریف می‌کرد. آدم رند خوش‌گذرانی بود که پیشینه نظامی جالبی داشت. علاوه بر خدمت در پلیس جنوب، در قشون عثمانی، پلیس آبادان، ژاندارمری ایران و لشکر قزاق خدمت کرده بود و ادعا می‌کرد همان گروهبانی بوده که تفنگ در دست گرفتن و مشق نظامی را به رضاشاه آموخته است.

امروزه کسانی که در ایران سر پرسی سایکس را به یاد دارند معدودند، ولی افسانه او یک صد سال پس از اینکه قدم به خاک ایران نهاد، هنوز کاملا زنده است.

✅شما می‌توانید از طریق سایت، این کتاب را رزرو کنید و با مراجعه به کتابخانه آن را تحویل بگیرید.

#معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #تاریخ_ایران #ادبیات_واقع_گرایانه  

https://s8.uupload.ir/files/ایران_در_بازی_بزرگ_l9p.jpg

@hershad