I am VLOGGER
95 subscribers
1.61K photos
278 videos
29 files
1.4K links
youtube channel:
alireza.akhlaghi.official
لینک پلی لیست مجموعه ی ویدیوها. با فیلتر شکن وارد شوید 👇👇👇
https://www.youtube.com/playlist?list=PLad8KvnK0VheU0csQWShD98T6a-tcm_ft
Download Telegram
نام #فیلم: #زندگی_من_به_عنوان_یک_سگ

#My_life_as_a_dog
#mylifeasadog

#کارگردان: #lasse_hallström

همه ما در دوران کودکی در درونمان یک اینگمار داشتیم که یا به آن اهمیت دادیم، یا منعش کردیم و یا کشتیم. این اولین مطلبی بود که بعد از دیدن این فیلم به ذهنم خطور کرد. یک فیلم سوئدی بسیار جذاب در حدود سی و دو سال پیش ساخته شده و به روشنی گویای دنیای روانی یک بچه هفت هشت ساله که در همان آوان کودکی، بزرگ درونش را با تجربه های فراوان بیرونی، نظیر تغییر مکان، جدایی از سگ دوست داشتنیش و دعوا و جدل های دو پسر پشت سر همی در خانواده و البته عشق و نفرت مادرانه، تجربه می کند.
جریان فیلم، شاکله و قوام داستان بسیار خوبی را یدک می کشد.
دنیای او و امثال او، قابل درک است اگر همینطور که در فیلم مزبور اجرا شده، ببینیم و به درکی عمیق در موازی گری های روانیمان پیش بریم.
ما نه تنها فیلم را می بینیم، بلکه گریزی هم به بچگی خودمان می زنیم و موازی های آن را می یابیم. فیلم به گونه ای واقعی ساخته شده که انگار، شرح دوران بچگی سازنده ی فیلم است. تبحر در اینجا کار خود را به خوبی انجام داده و ما در میابیم که فیلم های سینمای اسکاندیناوی هم باید از شاکله ی خوبی برخوردار باشند نظیر فیلم مزبور.
در واقع با دیدن یک اثر فاخر، ما کمی یا بیش به سمت فکر کردن پیش می رویم و این یعنی اعجاز هنر هفتم سینما.

علیرضا اخلاقی

nu. 86

@iamvlogger
نام #فیلم: #تمام_جاده_ها_به_خانه

#All_roads_lead_home
#allroadsleadhome

کارگردان: #dennis_fallon

شیرازه و بن مایه آن حول محور حیوانات و حقوق آنهاست. خاصیت درام هم دارد به این معنی که در بطن آن داستانی را که با آن بشود فیلم را جلو برد و مخاطب را پای فیلم نشاند هم شامل آن می شود. اما جذابیت کلی آن حول محور رابطه ی بین دختر و پدربزرگش و طرز و زاویه نگاه آنها به حیوانات است.
در کل تغیرات اساسی و بنیادی در نوع رویکرد انسان ها نسبت به هر مسئله ای را بیشتر با گذشت و انتقال از نسلی به نسل دیگر شاهدیم و این تغییر رویکرد در جریان داستان فیلم هم تا حدودی رعایت شده اما زمانی که یک انسان مسن از خود انعطاف پذیری نشان می دهد، مثل این است که فرایند تغییر برای بهبود اوضاع و نگرش ما در مواجهه با مسائل انگار ده سال به جلو پیش می رود و ما در باتلاق زمانه خود فرو نمی رویم.
فیلم به خوبی اشارنی دارد بر تاثیر تغییر در نوع نگاه و ارتباط مستقیم ما با مسئله پیشرفت البته در موضوع مورد نظر فیلم. البته با کمی نگرش عمیق تر به آن می توان این مسئله را در همه عرصه های زندگی بسط داد.
باور تغییر و نوع نگرش می تواند هزینه های مربوط به عقب افتادگی را که ناشی از خودخواهی و جاه طلبی شخصی است را به میزان قابل توجهی کاهش داد و این یعنی پیشرفت.
فیلم در نگاه اول مخاطبش را با حادثه ای دلخراش شوک می کند ولی در ادامه و در پرده سوم، بهبودی اوضاع به خوبی پیش می رود و تغییرات خوبی را در مغز هوک با تاسی از نوه اش بِلِه شاهد هستیم.
بد نیست که فیلم را از زاویه عبرت و نگاهی بهتر برای فردا دید. این فیلم به شما کمک می کند.
#cinema #movie #film #alireza_akhlaghi #seventhart #cinemapuzzle
#سینما #هنر_هفتم #علیرضا_اخلاقی

@iamvlogger
nu. 87
نام #فیلم: مردم_عادی
#کارگردان: #robert_redford

#Ordinary_people

روایت خانواده ای سه نفره با محوریت تنها پسر بازمانده از حادثه ای دردناک که در آن پسر بزرگ خانواده از دست رفته.
نوع درام عموما سمت و سویی دولبه دارد تا آنجا که مخاطب در دهله های اول به این مسئله فکر می کند که دلیل افسردگی و حالت ها و حمله های عصبی کنراد ناشی از تجربه ی تلخ او در حین تلاشش برای نجات برادرش می بوده اما فیلم به واقع اشارتی بر علم روانشناسی و نظریه های کاربردی آن دارد. اقدام کنراد برای مصاحبت با روانشناس و پیدا کردن مشکلش و تراپی حس واقعی او در انعکاس رفتارهایش، نقطه عطفی بس کلیدی است. تا آنجا که حتی پدر او کَلوین هم تراپی می شود. در ادامه شما متوجه می شوید که شوک و ضربه ناشی از غرق شدن برادر بزرگتر در بوجود آمدن این فضا کاری بوده اما آنچه که مسلم و مهم بوده و هست در لایه های زیرین اتفاق افتاده. به صورت کلی می توان اینگونه دریافت که شاید کل ماجرا این نیست.
آنچه که مسلم است، ریشه یابی رفتار بِث به عنوان همسر برای کَلوین و به عنوان مادر برای کنراد را می توان در لایه دوم جریان فیلم، دید. با اینحال با بررسی اساسی و با قاعده ی برگر به عنوان دکتر کنراد منجر به نتیجه ای اساسی می شود. با اینحال کل ماجرا این نیست و طلب می کند که شما به عنوان مخاطب حتما کل فیلم را ببینید و به یک نتیجه گیری اساسی و کلی و البته شخصی در رویارویی و نتیجه گیری قطعی در کل اثر برسید.
این فیلم در تقسیم بندی های زمانی فیلمی نسبتا قدیمی محسوب می شود و ریشه ای سی و هشت ساله دارد و برای آندسته از دوستانی هم که مطالعات روانشناسانه دارند، حتما توصیه می شود.

nu. 88

@iamvlogger
نام #فیلم: #روی_اوشی_اینجا_بود

#Rory_oshea_was_here
#royosheawashere

#کارگردان: #دمین_او_دانل
#damien_odonnel

باور ناتوان بودن انسان را متزلزل و خورد می کند.
از طرفی توهم توانایی هم همین نتیجه را در پیش دارد. واقع گرایی همراه با امید اما کلید واژه داستان ماست.
آنها دو ناتوان ویلچر نشین هستند که ترمزی نمی توان برایشان در میل به مکاشفه شان متصور بود. آنها آنقدر پیش می روند تا برای خودشان به اثبات می رسند. میل و تمایل آنها به مکاشفه محیط و درون و کشف و تجربه های بیشتر، توجه به واقعیت را تاکید می کند و در این راه سیلی محکمی را از واقعیت می خورند. به طوریکه مایکل تصمیم می گیرد به آسایشگاه برگردد ولی روی آنرا منصرف می کند.
فیلم به واقع نکات و جریانات ظریفی را از دریچه نگاه افراد معلول و کم توان در فاز همذات پنداری به تصویر می کشد. شما به عنوان بیننده ساعاتی را فلج سپری می کنید و این یعنی توان تاثیر قوی فیلمی که به ما کمک می کند، درک متقابلی را نسبت به قشری که از ما ضعیف تر است، داشته باشیم. #cinema #movie #film #alireza_akhlaghi #seventhart #cinemapuzzle
#james_mcavoy

#سینما #هنر_هفتم #علیرضا_اخلاقی

@iamvlogger
nu. 90
نام #فیلم: #زمینی_ها
#earthlings

#کارگردان: #شاون_مونسون
#shaun_monson
#shaunmonson

به شدت از دیدن این دست فیلم های مستند واهمه داریم. شاه کلید جریان عدم استقبال ما از این دست فیلم ها در متن و زیر متن فیلم عیان است.
کسی که همبرگر دوست دارد، میل ندارد بداند چگونه تولید می شود. صرفا همبرگر را دوست دارد. میل ما از کجا می آید و چه دلیلی دارد که به قیمت زجر موجودات زنده ای که صرفا از گونه ما نیستند، زجر های اینچنینی، اجبار کنیم.
ما درد را به خوبی احساس می کنیم. ما فقط یکی از گونه های پستانداران هستیم و شباهت های فیزیولوژیکی زیادی با هم گونه های خود داریم. مهمترین مسئله آن ها درد و تحمل درد است.
ما می دانیم که آنها هم می توانند درد بکشند ولی؛
آیا باید آنها را به روش صنعتی خود درو کنیم؟
آیا راه حلی وجود ندارد؟
آیا گونه های گیاهی مختلفی برای جایگزین کردن عادات تغذیه‌ایمان وجود ندارد؟
آیا انسان های گیاهخوار زندگی نمی کنند؟ اینها سوال هاییست که شاید قشر قلیلی از انسان های امروزی جواب های مشخصی برای آن دارند ولی کماکان شاهد تقاضای بالا برای بزرگترین بی خردی بشر یعنی گوشتخواری صرف، هستیم. مستند زمینی ها به شما کمک می کند تا سیکل و متد تولید گوشت انسان پر ادعای امروزی را بیشتر درک کنید.

@iamvlogger
nu. 91
نام #فیلم: #علف
#grass

#کارگردان:
#merian_c_cooper و
#ernest_b_schodesack

مستندی بسیار جذاب و دوست داشتنی برای مخاطبین خاص و سینما دوست علی الخصوص ایرانی های طرفدار فیلم های مستند.
مستند علف در واقع به کوچ #ایل_بختیار می پردازد. در واقع با تکه هایی از زندگی مردم عرب و ایرانی در حین سفر به مناطق مرکزی و جنوبی آغاز می شود و نهایتا به کوچی عظیم می پردازد.
عظمت کوچ آنان را می توان از اکستریم لانگ شات های آن درک کرد. با تماشای این فیلم شما با ایلی آشنا می شوید که تقریبا با گسترش شهرنشینی چیزی از آن باقی نمانده و این موضوع بسیار دردناک است.
تصویربرداران خارجی آن را سه نفر عهده دار هستند که با امکانات زمانه ی خود به جد می توان گفت کاری بس بزرگ به ثمر رسانده اند و بسیار در کار خود، در نشان دادن حقیقت آن زمان و جغرافیا، موثر عمل کرده اند.
نکته ی قابل توجه در این فیلم رویارویی با سختی ها و دشواری های کوچ است. عبور از رود کارون و درنوردیدن زرد کوه که سومین کوه بزرگ ایران است، عیار همت زنان و بچه های روستایی را به خوبی نشان می دهد. آنها بی هدف کوچ نمی کنند، علف شیرازه و شریان حیات آنهاست و برای آن تلاش می کنند تا آنجایی که سخت ترین سختی ها را به جان می خرند. آنها برای موفقیت در این راه فکر و اندیشه دارند و تمام توان خود را برای رسیدن به هدف در اختیار دارند.
اگر تاریخ و سینمای مستند و ایران را دوست دارید دیدن این فیلم به شما توصیه می شود.

nu. 92
@iamvlogger
نام #فیلم: #مرد_گریزلی
#grizzly_man

#کارگردان: #werner_herzog

تیموتی ترودول ستاره بی دنباله ی مستند مرد گریزلی، ساخته خود و و ورنر هرتزوک است.
شما به درک عمیق از وضعیت روانی تیموتی حتی در جریان فیلم نمی رسید ولی تا حدودی می توان با او و آرمانش سیمپاتی کرد. اینکه او چه می خواسته و هدف و برنامه اش چه بوده در جریان فیلم قابل فهم است ولی رسیدن به این حد از مخاطره، در ذهن هیچ انسانی نمی گنجد. گفنار متن فیلم به خوبی از خواستگاه او و آمال هایش پرده برداری می کند و شما با دیدن این فیلم به این نتیجه خواهید رسید که فردی که با او سرکار دارید، به شدت متفاوت است. نکته اصلی اینجاست که چگونه می توان اینگونه بود، ورنر هرتزوگ اشاره ی ویژه ای به خردسالی و سن رشد او در این مستند کرده ولی معما کماکان قابل حل نیست.
اینکه چگونه شما سیزده تابستان از عمر خود را به تنهایی و زندگی با خطرناکترین و درنده ترین حیوان یعنی خرس های گریزلی می گذرانید، نتیجه چه انفعالات شیمیایی در ذهن شماست که مستمرا در پی آن هستید.
با دیدن بعضی از سکانس های این فیلم در جایگاه بیننده به واقع مو بر تن آدم سیخ می شود، حال اینکه در پی معاشرتی واقعی با آنان باشیم، در مخیله ی هیچ جانبنده ای، قابل درک نیست.
انتهای دردناک ماجرا انگار شوک ناشی از جریان فیلم را کامل کرده و شما را در بهت فرو می برد. مرد گریزلی فیلمی که به تمامی مستند دوستان پیشنهاد می شود. باید دید.

nu. 93

@iamvlogger
نام #فیلم: #کیک_خور_ها

#the_cake_eaters

#کارگردان: #mary_stuart_masterson
به روابط انسانی در شرایط خاصشان می پردازد. هر کدام از این دو خانواده شرایط ویژه ای دارند. در گذشته و همینطور با گذشت زمان اوضاع به نحوی پیش می رود که به دیدن ادامه فیلم راغب تر می شویم ولی گویا به یکباره فیلم خاصیت خود را یکدفعه از دست می دهد و ما را با یک تمام ناتمام رها می کند. در واقع یکی از سه بخش اثرگذاری فیلم در انتها رها شده که قابل تعجب است. کریستین استوارت در نقش جئورجیا نمایش خوب و قابل قبولی را از کاراکتر داستان ایفا می کند و تا حدودی هسته اصلی فیلم با داستان و شرایط او اداما پیدا می کند. دختری که دچار اختلال سیستم عصبی است و وضعیت حرکتی او به شدت تحت تاثیر مریضیش می باشد و زمان زیادی برای زندگی کردن ندارد تا اینکه به این نتیجه می رسد که ادامه زندگیش را جور دیگری تجربه کند. او که به دنبال ارتباط با دوایت است ولی نه در وضعیت عشاق مآبانه بلکه صرفا برای تجربه و اتفاق. از سوی دیگر پدر دوایت که به تازگی همسرش را از دست داده، جریان فیلم اینطور پیش می رود که با مادر بزرگ جئورجیا از قبل رابطه داشته و دارد و رویارویی این دو ماجرا منجر به داستانی می شود که مقوله تابوشکنی را در سکانس های آخر فیلم به تصویر می کشد، آنجا که پدر دوایت و مادر بزرگ جئورجیا با یکدیگر نسبت به آنچه که در حال اتفاق است، نرمش نشان می دهند.
علی رغم جذابیت داستان، آخر دوست داشتنی و ثمربخشی را برای فیلم، شاهد نبودیم.

@cinema.puzzle
nu. 94
نام #فیلم: #یک_جای_آرام

#a_quite_place
#کارگردان: #john_krasinski

ترسناک نیست ولی به شدت دلهره را به شما القا می کند. شما با نوع خاصی از تکنیک مواجه هستید که صدا در آن بر اساس درام در هیبت بی صدایی قرار دارد و سکوت، اساس تنازع بقا می باشد.
طراحی و نوآوری در نوع و ایجاد کاراکترهای مخوف، موفقیتی بینظیر برای فیلم به ارمغان آورده تا آنجا که نمره قابل قبول ۷.۹ را در سایت آی ام دی بی بر اساس رای مردمی دارد.
نقطه آغاز، ادامه و پایان قابل قبولی در سطح کیفی مناسب به لحاظ درام دارد و بر اساس نوع ژانر، از کشمکش های مناسبی برخوردار است.
در کل می توان اینگونه استنباط کرد که فیلم یک جای آرام، بر اساس موضوع و تلفیق آن با نوع خاصی از صدابرداری وابسته به نوع داستان، توانسته موفقیت کسب کند. از نکات دیگر جالب توجه فیلم اما حضور لی در نقش پدر خانواده که از نقش و بازی کلیدی برخوردار است و در عین حال کارگردان فیلم هم هست که این موضوع نشان از توانایی های بالقوه او دارد.
علیرضا اخلاقی
nu. 95

@iamvlogger
نام #فیلم: #استیگماتا

#stigmata
#کارگردان:
#rupert_wainwright "تکه چوبی رو بشکن و من انجا هستم، سنگی را بلند کن تا منو در زیر آن پیدا کنی".
این پیام شاه کلید داستانیست که قرار است منتقل شود. پیام کلی فیلم اما اشاره به اتفاقاتی دارد که به صورت تلویحی درباره آن شنیده ایم و یا اگر هم نشنیدیم، با آن در جریان فیلم آشنا می شویم. استیگماتا فرآیندیست که در آن مومنین واقعی مسیحیت دچار آثار و جراحاتی که به خود مسیح وارد شده را تجربه می کنند که نشان از برگزیدگیست.
فرانکی دختر معمولی و خداناباوریست که در شکل فیلم این علائم را دریافت می کند. نکته افتراق آمیز این داستان تقریبا در اینجا تعریف می شود که این اتفاق خاصه مومنین کاتولیک نیست. خاصیت داستانی فیلم روایت کشیشیست که می خواهد صحبت ها و جملات واقعی مسیح را منتقل کند اما موفق نمی شود. روح او با حلول در جسم فرانکی و با نشان دادن علائم استیگماتا به انتقال گفتار مسیح می پردازد که خدا را خیلی ساده تر و فارغ از حکومت سیاسی کاتولیک که با کلیسا قدرتنمایی می کند، نشان می دهد. کلیسا اما با اینگونه علائم سابق بر این مقابله کرده و سرکوب را در دستور کار خود قرار داده. در این فیلم می بینیم که چگونه سیاست کلیسا در سرکوب بعدی انتقال پیام مسیح، با شکست مواجه می شود. با اینحال نکته کلیدی و جذاب این داستان، موفقیت آن در پخش و عدم جلوگیری از آن توسط تندروهای مذهبی واتیکان و ایتالیاست. طبق سایت مرجع آی ام دی بی این فیلم با اقبال مواجه شده. به نظر من موفقیت و اقبال فیلم، ساده سازی کردن در مفاهیم و پیام های مذهبی جغرافیای آنهاست.
در مورد جذابیت بصری فیلم باید گفت که سکانس های جذابی از فیلم حالت انتزاعی دارد و با بیشترین تاثیرگذاری واقع می شود.

#علیرضا_اخلاقی
nu. 96
@iamvlogger
نام #فیلم: #بیا_بهشت_را_ببین

#Come_see_the_paradise

#کارگردان: #آلن_پارکر
#alan_parker

مهاجرتی ژاپنی به آمریکا در سالهای منتهی به جنگ جهانی دوم، درامی رمانیتیک را در زیر سایه ی جنگ ژاپن و آمریکا رقم می زند پر از نقاط التهاب. تاثیر موفقیت آمیز آن به این دلیل است که موضوعاتی جالب را در خود گنجانده. ماجراهای ژاپن کوچک در لس آنجلس و کلونی ژاپنی های مهاجر، دایره ایست به وسعت ژاپن که درگیری و روزمرگی های قشر به نسبت متمول ژاپنی را به تصویر می کشد. در این میان جوانی ایرلندی عاشق دختر صاحب کار ژاپنی خود لیلی می شود که از نگاه پدر لیلی، موضوع از اصل، ناقض خواست اوست. تلاش آنها برای رسیدن به خواستشان، موفقیت را برای آنان به ارمغان می آورد، اما موضوع این نیست.
ژاپن به بندر پرل هابر حمله نظامی می کند و اعلان جنگ آمریکا به ژاپن را موجب می شود. خانواده ثروتمند کاوامورا دیگر مثل سابق نیست و آنها به همراه سایر ژاپنی ها، قرنطینه می شوند. شوک حاصل از تغییر رویه زندگی از طرفی و نحوه برخورد و مطالبه ی آنها با موضوع، کلیت داستان را به تصویر می کشد.
صلابت و خواست دسته جمعی آنها از نگاه ژاپنی از سویی و رویکرد از نوع ایرلندی که سابقا سابقه ای بس دراز در تاریخ مهاجرت به آمریکا همانطور که در فیلم دارو دسته ی نیویورکی به تصویر کشیده شد دارند شاکله ی فیلم است و از این بابت فیلم به خوبی از آب درآمده و شما را به همذات پنداری های دائمی در طول خود دچار می کند. یکی از خصوصیات بارز فیلم، خانواده است که تا بند می رسد ولی علی رغم اتفاقات فراوان، خانواده پایدار می ماند که می توان آنرا امضای ژاپنی فیلم نامید. از طرفی جک مک گان ایرلندی، نماینده اعتراض و پایداری علیه بی قانونی، با رعایت اخلاق و انسانیت است که او هم امضای ایرلندی فیلم را نمایندگی می کند. در کل می توان اینگونه ارزیابی کرد که فیلم آمریکایی نیست و بر اساس تاریخ جنگ جهانی دوم و بر اساس نحوه ی برخورد آمریکا با مهاجرانش، علیه آمریکا ساخته شده.

nu. 97

@iamvlogger
نام #فیلم: #ماحی
#Mohey
#کارگردان: #داوود_خیام

فیلم ماحی واقعیتی را در بطن خود روایت می کند که در خارج از عرصه ی سینما به شدت نیازمند اطلاعات کامل و متقن است. ماحی در بدنه ی خود به جریان مربوط به ضبط طلای متعلق به ایران در کشور ترکیه اشاره می کند که البته از تعلق آن به ایران هم تا امروز به طور رسمی پرده برداری نشده است. اینکه فیلم مزبور در دل جریانات مختلف، به روایت داستانی اینچنینی می پردازد خود به تنهایی نشان از عزم راسخ و جسارت داوود خیام کارگردان و نویسنده ی فیلم است که جای تقدیر و تشکر دارد، اما آیا واقعا در این فیلم به آن پرداخته شده؟ آنطور که داوود خیام اشاره کرد، انگیزه ی او پرسشگری در این رابطه بوده و می خواسته طرح موضوع کند. کلیت فیلم به مسائل و ارتباطات سخیفانه ی حاصل از رانت با نگاهی سنت شکنانه به آنچه در پشت پرده ی بی قانونی و در هم ریختگی حاصل از دوران تحریم اشاره دارد. البته فیلم با نگاهی محافظه کارانه، اینگونه نشان می دهد که فرایند کار کثیف و مسئله ی پول کثیف، ارتباطی به تحریم ها نداشته و موضوع تحریم ها بعدا واقع شده. فیلم قربانی و قربانی هایی را در فرآیند کار سیاه آنطور نشان می دهد که بارزترینشان ماحی با ایفای نقش آنا نعمتی می باشد. با اینحال داستان، در شیرازه ی خود ماجرای واردات محصولات زیبایی را به طور غیر عرف تعریف کرده و اشاراتی غیر مستقیم نسبت به ضعف کنترل بر اساس قانون و پایه های قوی رانت را در عرصه واردات به کشور را، فریاد می زند. فیلم مزبور فروش ضعیفی را در گیشه داشته و آنگونه که کارگردان فیلم در مورد تاخیر خروج کار از بروکراسی ارشاد اعلام کرد می توان اینگونه استنباط کرد که فروش کم آن می تواند دلایل خارج از طبیعت و کیفیت و موضوع فیلم باشد.

#cinema #movie #film #alireza_akhlaghi #seventhart #cinemapuzzle #irancinema #ana_nemati #mehran_ahmadi
#homayoon_ershadi
#سینما #هنر_هفتم #علیرضا_اخلاقی #سینمای_ایران #آنا_نعمتی #همایون_ارشادی #مهران_احمدی

nu. 98

@iamvlogger
نام #فیلم: #رگبار
#downpour

#کارگردان: #بهرام_بیضایی

در زمانی که فیلمفارسی های نوعا آبگوشتی یکه تاز عرصه ی زمانه و مورد نظر گیشه خود بودند، ساخت و احیای تفکری جدید در این عرصه، ریسکی بس خطرناک و حتی نابودگر به نظر می رسید. علی الخصوص زمانیکه خواست و نیاز، از زاویه تهیه کنندگان، سرمایه گذاری و از قِبَلِ آن جذب درآمد بیشتر می بود. این روال و این خواست مشخصا منطقی به نظر می رسد، اما بودند کارگردانانی که خواستی فرای گیشه داشتند و بسته به نوع جاه طلبی ها، قدرت و ایمان به اثر در این راه، آثاری را ارائه دادند که بعضی از آنان به آثاری فاخر در این زمینه تبدیل شدند. قدرت ریسک پذیری و تسلط به توانایی های فردی در این راه در زمانه خود ریسکی بزرگ محسوب می شد که چنین جسارتی هم در خور تقدیر است.
در آن زمان 1351 فیلمی ساخته و پرداخته شد که از یک منظر شبیه فیلم های دیگر نبود. قاعدتا در تمام فیلم های آن دوران خواست مخاطب، پایان خوش بود ولی در این فیلم اینگونه نبود و گویای این مسئله بود که می توان بدون در نظر گرفتن خواست غریزی مخاطب، این واقعیت را هم دنبال کرد که لزوما نباید آنچه ساخت که مد نظر دیگران است. می توان در این زمینه صاحب نظر بود و داستانی را با عزمی راسخ و آنچه صرفا از منظر کارگردان و داستان نویس می گذرد، ساخت و مورد بهره برداری قرار داد.
رگبار اولین تجربه فیلمسازی بهرام بیضایی، نمونه مشخصا بارز موج نوی سینمای ایران است که مستقلا، بدون در نظر گرفتن قاعده رایج زمانه خود یعنی پایان خوش، راه خود را طی می کند و در این عرصه و از این لحاظ، موفق به نظر می رسد.
اکنون که فیلم مذکور عمری 45 ساله را طی می کند و کماکان یکه تاز عرصه موج نو در این زمانه و زمانه خود است و امضای بیضایی بزرگ را یدک می کشد و از افتخارات او محسوب می شود. البته این اثر در معرض نابودی قرار داشت که توسط بنیاد اسکورسیزی، احیا و ماندگار شد.

#cinema #movie #film #alireza_akhlaghi #seventhart #cinemapuzzle #irancinema #bahram_beyzayi

#سینما #هنر_هفتم #علیرضا_اخلاقی #سینمای_ایران #پرویز_فنی_زاده #پروانه_معصومی

@iamvlogger
nu. 99
نام #فیلم: #خانه_سیاه_است
#the_house_is_black

#نویسنده و #کارگردان: #فروغ_فرخزاد

شاهکاری به قاعده یک مستند از زمانه ی خود تا به امروز. ازاینرو کارنامه مستند ایران به پشتوانه ی این اثر به خود می بالد. هر چند کارهای موفقی در سینمای مستند ایران از آوان تا به امروز شاهد بودیم اما همکاری ابراهیم گلستان و فروغ فرخزاد عزیز با موضوع مستند، تا حدود زیادی این فیلم را متمایز کرده است.
موضوع مستند به مکانی اشاره دارد که در آن از جذامی های قرنطینه شده مراقبت می شود. کلونی جذامی ها که با یکدیگر در محیطی محصور زندگی می کنند.
مهمترین مسئله ای که در باور مخاطب، آنطور که از اسم و شمای کلی فیلم برداشت می شود، سیاهی محض دنیای جذامی ها است اما با نگاهی خاص می توان به این نتیجه رسید که تم کلی مستند، امید به زندگیست. این نگاه را می توان از زاویه ای موشکافانه تر در مجلس عروسی، بازی بچه ها و کلاس درس بررسی کرد. آنجا که علی رغم مشکلات جسمی، می خندند، بازی می کنند و حتی عروسی می کنند. در هر صورت منکر این قاعده نمی توانیم باشیم که لیوان آب، علاوه بر نیمه ی خالی نیمه پر هم دارد.
گفته می شود که فروغ فرخزاد برای همراهی و هماهنگی و شکستن قبح فضای فیلمبرداری در نظر آنان، حدودا ده روز در میان آنان زندگی کرد و این نشان از روح بزرگ و رویکرد حرفه ای او بوده.
نشانه ها حاکی از آن است که مستند مزبور در میان پنجاه اثر مستند در جهان مقام نوزدهم را به انتخاب سایت سایت اند سوند در اختیار دارد که نوعا کارنامه ی هنری ویژه ای برای ایران محسوب می شود.

#cinema #movie #film #documentary_movie
#documentarymovie #alireza_akhlaghi #seventhart #cinemapuzzle #ebrahim_golestan

#سینما #هنر_هفتم #علیرضا_اخلاقی #فیلم_مستند #سینمای_مستند #ابراهیم_گلستان

@iamvlogger
nu. 101
نام #فیلم: #اورشلیم
#jerusalem

#کارگردلن: #daniel_fergudon
#دنیل_فرگوسن

اورشلیم نام شهری است که محل تلاقی سه قاره و همینطور اجتماعی سه وجهی با سه مذهب مهم که هر کدام آداب و رسوم خود را دنبال می کنند. در این زمینه دنیل فرگوسن مستندی چهل دقیقه ای را در رابطه با این شهر ساخته و ماهیت این شهر را چه به لحاظ تاریخی و چه جغرافیایی و چه مذهبی مورد بررسی قرار داده است.
فیلم به لحاظ تکنیکی بسیار قوی کار شده و ما شاهد تصاویر زیبا و پر معنایی را همواره با دیالوگی قوی بودیم.
در این مستند بدون هیچ گرایشی به اصل موضوع پروژه پرداخت شده و دیدگاه سه دختر یهودی، مسیحی و مسلمان را به ترتیب دنبال می کند.
مراسم های مذهبی و ابنیه و همینطور جشن ها و شادی های مذهبی هم به خوبی به تصویر کشیده شده است به طوری که انگار بیننده را در همان مکان رها کرده.
جذابیت مستند اورشلیم از زاویه ای خاص، گویای همزیستی مسالمت آمیز توده ی آنهاست گویی که آنها فرا گرفته اند چگونه در مجاورت با یکدیگر زندگی خود را سپری کنند.
انتخاب سه دختر از منظر و بیان دیدگاه آنها در واقع اشاره به آینده آن مکان اشاره دارد.
آنها نسلی صلح جو هستند که با عشق به سرزمینشان آرامش را مطالبه می کنند.

علیرضا اخلاقی

@iamvlogger
nu. 102
نام #فیلم: #هالووین
#halloween
#کارگردان: #راب_زامبی
#rob_zombie

یک وضعیت روانی نادر را به تصویر می کشد، بطوری که در وهله ی اول این سوال اساسی پیش می آید که تا قبل از این وضعیت به چه صورت بوده. خانواده به صورت مشخص از هارمونی لازم برخوردار نیست. منطق و عقلانیت ایجاب می کند که ما در تصوراتمان این دو زوج را در کنار هم تصور نکنیم. حتی با وجود سه بچه. آنها به هم نمی خورند. فیلم اشاره کوچکی در سکانس های اولیه به وضعیت روانی حاکم بر خانواده دارد و اینطور نشان می دهد که انگار ماحصل وضعیت های روانی و شرایط تک تک افراد خانواده، منجر به این نتیجه می شود که یک نمونه روانی فوق العاده خاص بوجود بیاید. در پرده های اول و دوم همه چیز به واقعیت نزدیک است و نوید یک داستان رئال را می دهد ولی در پرده سوم و زمانی که مایکل از زندان فرار می کند به طور فزاینده ای همه چیز اغراق آمیز و خارج از طبیعت پیش می رود به اینصورت که مخاطب قبل از غرق شدن در فضای التهاب انگیز قتل های متوالی، غرق در سوال های بیجواب می ماند. مایکل چقدر راحت فرار کرد، چقدر راحت می کشه، چقدر بیخود می کشه، برای چی در پی خواهرشه، چقدر سگ جونه و نمی میره و ...
در کل نمی توان نمره خیلی خوبی را برای آن قائل بود چرا که بیشتر منشاء سوال بود تا منشاء تاثیر. اگر می شد درام واقعی تری برای آن خصوصا در لحظات پایانی، تعریف کرد، فیلم تاثیر خودش را علاوه بر ترسناک بودن، به لحاظ علمی هم می گذاشت.

علیرضا اخلاقی

nu. 103
@iamvlogger
نام #فیلم: #ماهی_بزرگ
#big_fish
#کارگردان: #تیم_برتون
#tim_berton

میخوام براتون از دنیایی بگم که خالقش تیم برتونه. دنیای او منحصرا به فردیت و تالیف خودشه و اون می تونه دنیا رو به جای بهتری برای تصور، رویاپردازی و دیدن کنه.
توانایی او در به تصویر کشیدن محتوا و تصاویر خلاق حد و حصر نداره و او یک تنه از رویایی پرده برداری می کنه که طرفداران او منتظرن. در واقع او در دنیایی رو برای شما باز می کنه که خارج شدن از اونجا ضرری بس حسی و رویایی رو برای شما در پی داره و شما می دونید که باید بمونید. باید بمونید و از دنیای او لذت ببرید.
ماهی بزرگ از دنیای تخیل و درونی انسانی پرده برداری می کند که خیلی مقبولیت ندارد. او توسط تک پسرش تایید نمی شود و کماکان و در طول فیلم این درد را با خود فرو می برد. البته این رویاپردازی او توسط همسر و عروسش به لحاظ احساسی به رسمیت شناخته می شود ولی از آنجایی که بخشی از محوریت داستان وابسته به حضور و نگرش پسر اوست، وانمود فیلم طوری ترتیب داده شده است که او و رویاهایش به رسمیت شناخته نشود. ولی چه اهمیتی دارد. تیم برتون با تمام وجود تصویری از انسانش نشان می دهد که به شدت مقید به عزمی راسخ برای رویایش است. رویایی که نهایتا در فیلم به آن عینیت می بخشد و این یعنی معجزه. معجزه ای که ماحصل آن باور و رویاپردازی در حدی فراتر از مای مخاطب عام است. چیزی فرای به رسمیت شناختن ما. تیم با ماهی بزرگ از دنیای خود پرده برداری کرد به نحوی که ما بفهمیم او هم مثل اِد بلوم سودای رویا پروری بی حد و مرز را در سر می پروراند. تمامی کارهای او ماحصل همین نگرش است. او فیلمساز مولف است و سبک تیم برتونیسم حداقل در اذهان سینما دوستان ردی از جنس رویا دارد. حتما این فیلم و کارهای دیگر تیم را ببینید.
علیرضا اخلاقی
nu. 104

@iamvlogger
نام #فیلم: #نگهبان_خواهر_من

#my_sisters_keeper

#کارگردان: #nick_cassavetes

نیک کاساوتس کارگردان فیلم تغییر چهره ی معروف در سال ۲۰۰۹ فیلمی را ساخت که تحیر خیلی ها را برانگیخت. البته فیلم از روی یک رمان معروف بازسازی شده اما نحوه ارائه و اجرا و کارگردانی آن به کسی سپرده شده که کارش را به خوبی می داند. حداقل که در کارهای قبلی او این مسئله واضح است.
داستان فیلم به جریانی اشاره می کند که نقطه هدف آن اخلاق و چارچوب های آن را نشانه رفته است. بعد از دیدن فیلم درگیری شما آغاز می شود. اینکه عملا این اتفاقات به این شکل باید می افتاد یا می شد جور دیگری باشد؟ اگر جور دیگری می بود چه می شد؟ آیا آنها درست ترین کار را کردند یا خیر؟ درگیری های شما به میزان قابل قبولی تا زمانی که شما به آن فکر می کنید، پایانی ندارد و شما نمی توانید به جواب مشخصا معلومی برسید.
فیلم قصد دارد شما را به چالش بکشد و شما را در فضایی برابر، بین انجام اتفاقات مورد نظر یا عدم انجام آن البته در فاز همذات پنداری قرار دهد.
توانایی در همراهی این خانواده قدرتی فولادی می خواهد و نمی شود به راحتی از اتفاقات و رویدادهای آن گذشت. محتوای چالش برانگیز آن اما به آخری می انجامد که واقعیت طبیعت انسانیست. همراهی این اتفاق برای ما راحت اتفاق می افتد و این کنش درونی ما به این دلیل سیکل عادی دارد که از اول منتظر این اتفاق هستیم و اینکه والدین آنها برای حل و فصل این مسئله چه راهی را طی می کنند، وجدان ما را به چالش می کشد. آیا ما باید به هر قیمتی بپذیریم که جان بخشی و تلاش برای زنده ماندن به هر قیمتی می ارزد یا خیر.
باید این فیلم را ببینیم تا به یک ارزیابی مشخصا معلوم در برخورد با چالش فیلم برسیم. فیلم را حتما ببینید.

#cinema #movie #film #alireza_akhlaghi #seventhart #cinemapuzzle #cameron_diaz

#سینما #هنر_هفتم #علیرضا_اخلاقی #کامرون_دیاز #نیک_کاساوتس

@iamvlogger
nu. 105
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 زمزمه محبت فیلمی به کارگردانی و نویسندگی امیر شروان محصول سال ۱۳۴۴ است.
💡 نزدیک به ۵۴ سال پیش دردها گفته شد اما گوش شنوائی هرگز نبوده و نیست.
ای کاش در آینده شنوائی باشد که به دنبال بیماری باشند نه بیمار
درد ما آموزش است و فرهنگ.
درد ما معلم بود و هست.
درد ما مدرسه بود و هست.
درد ما درمانگرش زندان و پاسپان نبود و نیست و نخواهد بود.
.
#معلم #آینده #فرهنگ #فیلم