دعوت به همکاری
کارشناس مطالعات فنی و مالی گزارشات امکان سنجی
🔸 آشنا به حوزه :مشاوره سرمایه گذاری،مطالعات امکانسنجی، تحقیقات بازار
🔸 توانایی تجزیه، تحلیل و ارزیابی طرح های اقتصادی
🔸 مسلط به تدوین فصل فنی و مالی گزارشات امکان سنجی
🔸 مسلط به اکسل
🔸 آشنا به نرم افزارکامفار
🔸 گزارش نویسی و تهیه فایل ارائه
🔹 آشنا به زبان انگلیسی
🔹 آشنایی با مجموعهMicrosoft Office
🔹 تعامل موثر برای گردآوری و تجمیع اطلاعات
🔹 خلاقیت و نوآوری ، روحیه کار تیمی و مشارکتی در کار
📌 رشته تحصیلی: مهندس شیمی،متالورژی ، صنایع،مهندسی عمران،مهندسی راه آهن،اقتصاد،MBA,،مدیریت
📌 نوع همکاری: تمام وقت
📌 ساعت کاری: شنبه تا چهارشنبه 8 الی 16:45
📌 محل کار : شریعتی، میرزاپور،قلندری
علاقمندان به همکاری رزومه کاری خود
را در سایت
sepinud.com
ارسال کنند
و به ادرس job@sepinud.com ارسال نمایند
*دارا بودن سابقه کار مزیت محسوب می گردد
#استخدام
#همکاری
#امکانسنجی
#طرح_توجیهی
#مشاوره_سرمایه_گذاری
#مطالعات_امکانسنجی
#تحقیقات_بازار
#کامفار
#مهندس_شیمی
#متالورژی
#صنایع
#mba
#مدیریت
#مهندسی_عمران
#مهندسی_راه_آهن
#
کارشناس مطالعات فنی و مالی گزارشات امکان سنجی
🔸 آشنا به حوزه :مشاوره سرمایه گذاری،مطالعات امکانسنجی، تحقیقات بازار
🔸 توانایی تجزیه، تحلیل و ارزیابی طرح های اقتصادی
🔸 مسلط به تدوین فصل فنی و مالی گزارشات امکان سنجی
🔸 مسلط به اکسل
🔸 آشنا به نرم افزارکامفار
🔸 گزارش نویسی و تهیه فایل ارائه
🔹 آشنا به زبان انگلیسی
🔹 آشنایی با مجموعهMicrosoft Office
🔹 تعامل موثر برای گردآوری و تجمیع اطلاعات
🔹 خلاقیت و نوآوری ، روحیه کار تیمی و مشارکتی در کار
📌 رشته تحصیلی: مهندس شیمی،متالورژی ، صنایع،مهندسی عمران،مهندسی راه آهن،اقتصاد،MBA,،مدیریت
📌 نوع همکاری: تمام وقت
📌 ساعت کاری: شنبه تا چهارشنبه 8 الی 16:45
📌 محل کار : شریعتی، میرزاپور،قلندری
علاقمندان به همکاری رزومه کاری خود
را در سایت
sepinud.com
ارسال کنند
و به ادرس job@sepinud.com ارسال نمایند
*دارا بودن سابقه کار مزیت محسوب می گردد
#استخدام
#همکاری
#امکانسنجی
#طرح_توجیهی
#مشاوره_سرمایه_گذاری
#مطالعات_امکانسنجی
#تحقیقات_بازار
#کامفار
#مهندس_شیمی
#متالورژی
#صنایع
#mba
#مدیریت
#مهندسی_عمران
#مهندسی_راه_آهن
#
✳️ مدیریت عزت گرا
#مدیریت_دولتی
#مفهوم_پرداز
#دکتر_امیر_ناظمی
باید برای خرید سریع به پاساژی بروید؛ در نزدیک پاساژ مشغول پارک خودرو هستید که ناگهان فردی از خانه روبرویی بیرون میآید و با کلمات ناسزا می گوید «اینجا پارک نکن؛ جای ماشین من است». عصبانی میشوید...
۲ گزینه کلی پیش روی شماست:
1️⃣ با آن فرد وارد مشاجره شوید. بگویید "خیابان را که نخریده ای و...". ماشین خود را پارک کنید و به دعوا ادامه دهید. چون حق با شماست. او دارد به شما زور میگوید و باید جلوی زورگوییها ایستاد.
2️⃣کمی جلوتر جای پارک دیگری وجود دارد، ترجیح میدهید این جای پارک را ترک کنید، چون هدف شما خرید است و مهم آن است که شما به هدفتان برسید، با کمترین هزینه.
انتخاب هر گزینهای البته هزینههای خودش را هم دارد:
1️⃣ممکن است آن فرد در زمانی که شما نیستید، به خودرویتان آسیب بزند؛ پنچری کمترین هزینه است. البته هزینه زمان از دست رفته و اعصاب خردیتان را نیز اضافه کنید. در حقیقت این هزینهها ممکن است شما را از هدفتان که خرید بوده است دور کند.
2️⃣شما احساس ناخرسندی دارید که زیر بار حرف زور رفتهاید، احساس میکنید که به عزت نفستان برخورده است. اما شما به سادگی به هدفتان که خرید سریع بوده است میرسید.
اگر گزینه ۱ را انتخاب کنید، شما بیش از هدفتان به عزتتان بها دادهاید؛ نوعی از «مدیریت عزتگرا» و اگر گزینه۲ را انتخاب کنید یعنی رسیدن به هدف برایتان مهم است؛ حتی اگر کمی از آن عزت را نادیده گرفته باشید؛ نوعی از «مدیریت هدفگرا»
⭕️فرهنگ عزتگرا
در «فرهنگ عزتگرا» فرد عزت را بیش از اهداف ارجحیت میدهند؛ به این ترتیب او هر روز درگیر هر موضوعی میشود که احساس عزت او را قلقلک کند؛ و مدام اهدافاش را در برابر عزتاش از دست میدهد. به این ترتیب پس از مدتی او یکی یکی اهداف را از دست میدهد و به مرور تبدیل به فردی ضعیف میشود؛ همان ضعفی که همه عزتاش را یکجا بر باد میدهد!
اما مدیریت هدفگرا گاه برخی از حساسیتهای عزت را نادیده میگیرد تا قوی شود؛ آنقدر قوی که کسی دیگر جسارت توهین به او را نداشته باشد؛ آن قدر قوی که کسی عزت او را به بازی نگیرد!
مشکل در مدیریت عزتگرا زمانی بحرانیتر میشود که افراد به مرور موضوعات مختلفی را برابر با عزت بدانند؛ مثلا نوع نشستن یا استقبال طرف مقابل خود را نوعی از توهین به عزت خود برداشت کنند. در این موقعیت است که اعضا «جوامع عزتگرا» وارد تقابلها و حتی نزاعهای غیرضروری میشوند، هرچند خلاف منافع و اهداف آنها باشد، مانند کتک خوردن از فرد قویتری که دشنام داده است!
این مشکل البته میتواند ابزار دست کسی باشد که تمایل دارد تا شما را مدیریت کند. او به سادگی میتواند با یک رفتار ساده و نوعی از خدشهدار کردن عزت شما، شما را به سمت واکنشی که دوست دارد پیش ببرد. در حقیقت مدیریت عزتگرا، به سادگی بازی میخورد و به سادگی اهداف و منافع بلندمدت خود را قربانی یک عزت لحظهای، گذرا و بدون منفعت میکند.
مدیریت عزت گرا منجر به «سیاست ناموسیسازی» در سیستم میشود، یعنی نقطهای که یک «مساله فنی-تخصصی» تبدیل به «مسالهای ناموسی» میگردد. وقتی مسالهای ناموسی میشود، حتی مسئولان حل مساله نیز تبدیل به پوپولیستهایی دنبالهرو میشوند.
⭕️شعارزدگی، ابزار مدیریت عزتگرا
«یکی از مهمترین گرفتاریهایی مدیریت عزتگرا، تبدیل مسائل به موضوعی عمومی در داخل سیستم و چیرگی نوعی «گفتار عامیانه» از طریق شعارزدگی است. به این ترتیب تودهی حامی شعارهای ناموسی است که پیشران تغییرات میشود و کارشناسان و نخبگان به گوشهای رانده می شوند تا دستورکار سیاستگذاران را سردستههای تودههای شعارزده تعیین میکنند.
زمانی که یک موضوع فنی تبدیل به موضوعی عزتگرا میشود، یعنی دستیابی به راهحل پایدار سخت، و تقریبا غیرممکن میشود؛ چون در آن منفعت-هزینه محاسبه نمیشود.
مدیران عوامگرا دوست دارند از طریق شعارزدگی، پیچیدگیهای مسائل را کم کنند، تا برای مسائل ساده راهحلهای ساده، ارزان و فوری ارائه دهد؛ برعکس تحلیلگرِ متخصص، که دوست دارد مساله را چندبعدی ببیند.
⭕️اولویتدهی، نه فراموشی!
قطعا مدیریت عزتگرا هم دوست دارد به اهداف برسد، همان اندازه که مدیریت هدفگرا دوست دارد تا عزتاش حفظ شود؛ اما پرسش زمانی است که در تعارض میان این دو سیستم تا چه اندازه حاضر است از توهینهای کوچک برای اهداف بزرگ بگذرد یا برای برعکس!
با سبک مدیریت عزتگرا در بلندمدت نه تنها منافع سیستم تامین نمیشود؛ بلکه هر مساله کوچکی که احساس شود عزت را هدف گرفته است، تبدیل میشود به هیاهویی بدون منفعت سیستمی!
#مدیریت_دولتی
#مفهوم_پرداز
#دکتر_امیر_ناظمی
باید برای خرید سریع به پاساژی بروید؛ در نزدیک پاساژ مشغول پارک خودرو هستید که ناگهان فردی از خانه روبرویی بیرون میآید و با کلمات ناسزا می گوید «اینجا پارک نکن؛ جای ماشین من است». عصبانی میشوید...
۲ گزینه کلی پیش روی شماست:
1️⃣ با آن فرد وارد مشاجره شوید. بگویید "خیابان را که نخریده ای و...". ماشین خود را پارک کنید و به دعوا ادامه دهید. چون حق با شماست. او دارد به شما زور میگوید و باید جلوی زورگوییها ایستاد.
2️⃣کمی جلوتر جای پارک دیگری وجود دارد، ترجیح میدهید این جای پارک را ترک کنید، چون هدف شما خرید است و مهم آن است که شما به هدفتان برسید، با کمترین هزینه.
انتخاب هر گزینهای البته هزینههای خودش را هم دارد:
1️⃣ممکن است آن فرد در زمانی که شما نیستید، به خودرویتان آسیب بزند؛ پنچری کمترین هزینه است. البته هزینه زمان از دست رفته و اعصاب خردیتان را نیز اضافه کنید. در حقیقت این هزینهها ممکن است شما را از هدفتان که خرید بوده است دور کند.
2️⃣شما احساس ناخرسندی دارید که زیر بار حرف زور رفتهاید، احساس میکنید که به عزت نفستان برخورده است. اما شما به سادگی به هدفتان که خرید سریع بوده است میرسید.
اگر گزینه ۱ را انتخاب کنید، شما بیش از هدفتان به عزتتان بها دادهاید؛ نوعی از «مدیریت عزتگرا» و اگر گزینه۲ را انتخاب کنید یعنی رسیدن به هدف برایتان مهم است؛ حتی اگر کمی از آن عزت را نادیده گرفته باشید؛ نوعی از «مدیریت هدفگرا»
⭕️فرهنگ عزتگرا
در «فرهنگ عزتگرا» فرد عزت را بیش از اهداف ارجحیت میدهند؛ به این ترتیب او هر روز درگیر هر موضوعی میشود که احساس عزت او را قلقلک کند؛ و مدام اهدافاش را در برابر عزتاش از دست میدهد. به این ترتیب پس از مدتی او یکی یکی اهداف را از دست میدهد و به مرور تبدیل به فردی ضعیف میشود؛ همان ضعفی که همه عزتاش را یکجا بر باد میدهد!
اما مدیریت هدفگرا گاه برخی از حساسیتهای عزت را نادیده میگیرد تا قوی شود؛ آنقدر قوی که کسی دیگر جسارت توهین به او را نداشته باشد؛ آن قدر قوی که کسی عزت او را به بازی نگیرد!
مشکل در مدیریت عزتگرا زمانی بحرانیتر میشود که افراد به مرور موضوعات مختلفی را برابر با عزت بدانند؛ مثلا نوع نشستن یا استقبال طرف مقابل خود را نوعی از توهین به عزت خود برداشت کنند. در این موقعیت است که اعضا «جوامع عزتگرا» وارد تقابلها و حتی نزاعهای غیرضروری میشوند، هرچند خلاف منافع و اهداف آنها باشد، مانند کتک خوردن از فرد قویتری که دشنام داده است!
این مشکل البته میتواند ابزار دست کسی باشد که تمایل دارد تا شما را مدیریت کند. او به سادگی میتواند با یک رفتار ساده و نوعی از خدشهدار کردن عزت شما، شما را به سمت واکنشی که دوست دارد پیش ببرد. در حقیقت مدیریت عزتگرا، به سادگی بازی میخورد و به سادگی اهداف و منافع بلندمدت خود را قربانی یک عزت لحظهای، گذرا و بدون منفعت میکند.
مدیریت عزت گرا منجر به «سیاست ناموسیسازی» در سیستم میشود، یعنی نقطهای که یک «مساله فنی-تخصصی» تبدیل به «مسالهای ناموسی» میگردد. وقتی مسالهای ناموسی میشود، حتی مسئولان حل مساله نیز تبدیل به پوپولیستهایی دنبالهرو میشوند.
⭕️شعارزدگی، ابزار مدیریت عزتگرا
«یکی از مهمترین گرفتاریهایی مدیریت عزتگرا، تبدیل مسائل به موضوعی عمومی در داخل سیستم و چیرگی نوعی «گفتار عامیانه» از طریق شعارزدگی است. به این ترتیب تودهی حامی شعارهای ناموسی است که پیشران تغییرات میشود و کارشناسان و نخبگان به گوشهای رانده می شوند تا دستورکار سیاستگذاران را سردستههای تودههای شعارزده تعیین میکنند.
زمانی که یک موضوع فنی تبدیل به موضوعی عزتگرا میشود، یعنی دستیابی به راهحل پایدار سخت، و تقریبا غیرممکن میشود؛ چون در آن منفعت-هزینه محاسبه نمیشود.
مدیران عوامگرا دوست دارند از طریق شعارزدگی، پیچیدگیهای مسائل را کم کنند، تا برای مسائل ساده راهحلهای ساده، ارزان و فوری ارائه دهد؛ برعکس تحلیلگرِ متخصص، که دوست دارد مساله را چندبعدی ببیند.
⭕️اولویتدهی، نه فراموشی!
قطعا مدیریت عزتگرا هم دوست دارد به اهداف برسد، همان اندازه که مدیریت هدفگرا دوست دارد تا عزتاش حفظ شود؛ اما پرسش زمانی است که در تعارض میان این دو سیستم تا چه اندازه حاضر است از توهینهای کوچک برای اهداف بزرگ بگذرد یا برای برعکس!
با سبک مدیریت عزتگرا در بلندمدت نه تنها منافع سیستم تامین نمیشود؛ بلکه هر مساله کوچکی که احساس شود عزت را هدف گرفته است، تبدیل میشود به هیاهویی بدون منفعت سیستمی!