💎اكسير بدبختي
ميتوان با دو تمرین ساده زندگی خود را تلخ كنيم .
١-دائما ویژگیهای ظاهری و بدنی خود (شامل: وزن، قد، هیکل و...) را با افرادی که از این نظرها مناسب و استاندارد هستند مقایسه کنیم.
٢-موفقیتهای نداشته خود را با انسان های موفق در اين حيطه مقایسه کنیم و از اين غافل شويم كه توانايي
ها و علايق و استعدادهاي متفاوتي داريم .
⛔️مقايسه ممنون
@khadem213_blog
ميتوان با دو تمرین ساده زندگی خود را تلخ كنيم .
١-دائما ویژگیهای ظاهری و بدنی خود (شامل: وزن، قد، هیکل و...) را با افرادی که از این نظرها مناسب و استاندارد هستند مقایسه کنیم.
٢-موفقیتهای نداشته خود را با انسان های موفق در اين حيطه مقایسه کنیم و از اين غافل شويم كه توانايي
ها و علايق و استعدادهاي متفاوتي داريم .
⛔️مقايسه ممنون
@khadem213_blog
من از آخـر دنیا خبر ندارم،
اما منطق همین دنیا
به من میگوید
اگــر امــروز
زیباوخوب زندگـــی کنـی،
به احتمال زیاد فــردا هـم مثل
امروز زیباوخوب خواهد بود...♥️
@khadem213_blog
اما منطق همین دنیا
به من میگوید
اگــر امــروز
زیباوخوب زندگـــی کنـی،
به احتمال زیاد فــردا هـم مثل
امروز زیباوخوب خواهد بود...♥️
@khadem213_blog
🌱بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت نوحه،
از ترس طوفان با تو هستند...!
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت ابراهیمه،
باید همه چیزتو قربانی کنی...!
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت موسی ست،
یه کم که دور میشی، یه چیزی جاتو میگیره..!
اما بعضی دوستیها هم،
همون جوری هستند که در معنی هستند؛
کاش یاد بگیریم که
فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست...!!!
دوست داشتن امری لحظه ای ست،
و داشتن دوست، استمرار لحظه های دوست داشتن است...🍃❤️
@khadem212_blog 🌺
مثل قصه ی حضرت نوحه،
از ترس طوفان با تو هستند...!
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت ابراهیمه،
باید همه چیزتو قربانی کنی...!
بعضی دوستیها
مثل قصه ی حضرت موسی ست،
یه کم که دور میشی، یه چیزی جاتو میگیره..!
اما بعضی دوستیها هم،
همون جوری هستند که در معنی هستند؛
کاش یاد بگیریم که
فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست...!!!
دوست داشتن امری لحظه ای ست،
و داشتن دوست، استمرار لحظه های دوست داشتن است...🍃❤️
@khadem212_blog 🌺
🌺به قول مجید قربانخانی:
👈آدم باید حال خرابش روبرای خودش نگه داره؛ و با حال خوب بره پیش رفیقش.
@khadem213_blog
👈آدم باید حال خرابش روبرای خودش نگه داره؛ و با حال خوب بره پیش رفیقش.
@khadem213_blog
💠~🔸•🌙•🔸~💠
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله✋🏻
رَبَّـنـا مـال تو ای زاهـد پاکـیـزه سرشت
دم افطار ، همین ذکرِ حسین(ع) ما را بس
#حسینجانرخصت❤️
💠 @khadem213_blog
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله✋🏻
رَبَّـنـا مـال تو ای زاهـد پاکـیـزه سرشت
دم افطار ، همین ذکرِ حسین(ع) ما را بس
#حسینجانرخصت❤️
💠 @khadem213_blog
#کریمکاریبهجزجودوکرمنداره💚👇🏻
#شعر_و_روايت
💠 حتیسگیرا رَدنکردازسفرهیلطفش
ملا محمد باقر مجلسی(ره)در بحار الانوار
از برخی کتابهای مناقب معتبره به سندش
از مردی به نام نجیح روایت کرده که گوید:
حسن بن علی(ع)را دیدم که غذا می خورد و سگی نیز در پیش روی او بود که آن حضرت هر لقمه ای که می خورد لقمه دیگری همانند آن را به آن سگ می داد.
من که آن منظره را دیدم به آن حضرت عرض کردم: اجازه می دهی من این سگ را با سنگ بزنم و از سر سفره شما دور کنم؟در جواب من فرمود:
(نه، رهایش کنید! من از خدا شرم می کنم که جانداری به صورت من نگاه کند و من در حال غذا خوردن باشم و به او غذا ندهم».
💠 لبخند ميزد در جواب بى مرامى ها
همواره امام، مهربانی را با مهربانی پاسخ می گفت، حتی پاسخ وی در برابر نامهربانی نیز مهربانی بود. چنان که نوشته اند، امام، گوسفند زیبایی داشت که به آن علاقه نشان می داد. روزی دید گوسفند، خوابیده است و ناله می کند. جلوتر رفت و دید که پای آن را شکسته اند. امام از غلامش پرسید: «چه کسی پای این حیوان را شکسته است؟» غلام گفت: «من شکسته ام.»
حضرت فرمود: «چرا چنین کردی؟» گفت: «برای اینکه تو را ناراحت کنم.» امام با تبسمی دل نشین فرمود: «ولی من در عوض، تو را خشنود می کنم، و غلام را آزاد کرد».
💠 تنهاحسنهمسفرهميشدباجذامىها
چند جذامی بیرون مدینه نشسته بودن
ناگهان چشمشان به امام حسن مجتبی علیه اسلام افتاده که حضرت سوار بر اسب در حال حرکت بودند
یکی از جذامی ها گفت: یعنی اگر به اقا بگوییم قبول میکنن که مهمان ما بشوند؟
دوستش گفت: فکرنکنم، ماها جذامی هستیم
کسی ما را تحویل نمیگیرد
آن یکی گفت: عیبی ندارد
امتحان میکنیم شاید قبول کردند
بلند شد و گفت: السلامُ عَلَیْکْ یا حَسَنْ و عَلی
بلافاصله امام جواب دادند:
عَلَیْکَ السلام ، مهمان نمیخواهید؟
در حالی که حضرت پیاده میشدند همه به احترام ایشان از جا بلند شدند
حضرت نشستن و جذامی خوشحال بودند که اقا مهمان آنها شده است
حضرت یک لقمه نان خشک خوردند و گفتند:
من دعوت شما را اجابت کردم
شما نیز دعوت مرا اجابت میکنید؟
گفتند: بله
حضرت فرموند:
بیادید برویم به منزل من
جذامی ها گفتند: آقا ما جذامی هستیم مردم از دست ما فرار میکنند شما میفمایید برویم خونه من؟
💠 @khadem213_blog
#شعر_و_روايت
💠 حتیسگیرا رَدنکردازسفرهیلطفش
ملا محمد باقر مجلسی(ره)در بحار الانوار
از برخی کتابهای مناقب معتبره به سندش
از مردی به نام نجیح روایت کرده که گوید:
حسن بن علی(ع)را دیدم که غذا می خورد و سگی نیز در پیش روی او بود که آن حضرت هر لقمه ای که می خورد لقمه دیگری همانند آن را به آن سگ می داد.
من که آن منظره را دیدم به آن حضرت عرض کردم: اجازه می دهی من این سگ را با سنگ بزنم و از سر سفره شما دور کنم؟در جواب من فرمود:
(نه، رهایش کنید! من از خدا شرم می کنم که جانداری به صورت من نگاه کند و من در حال غذا خوردن باشم و به او غذا ندهم».
💠 لبخند ميزد در جواب بى مرامى ها
همواره امام، مهربانی را با مهربانی پاسخ می گفت، حتی پاسخ وی در برابر نامهربانی نیز مهربانی بود. چنان که نوشته اند، امام، گوسفند زیبایی داشت که به آن علاقه نشان می داد. روزی دید گوسفند، خوابیده است و ناله می کند. جلوتر رفت و دید که پای آن را شکسته اند. امام از غلامش پرسید: «چه کسی پای این حیوان را شکسته است؟» غلام گفت: «من شکسته ام.»
حضرت فرمود: «چرا چنین کردی؟» گفت: «برای اینکه تو را ناراحت کنم.» امام با تبسمی دل نشین فرمود: «ولی من در عوض، تو را خشنود می کنم، و غلام را آزاد کرد».
💠 تنهاحسنهمسفرهميشدباجذامىها
چند جذامی بیرون مدینه نشسته بودن
ناگهان چشمشان به امام حسن مجتبی علیه اسلام افتاده که حضرت سوار بر اسب در حال حرکت بودند
یکی از جذامی ها گفت: یعنی اگر به اقا بگوییم قبول میکنن که مهمان ما بشوند؟
دوستش گفت: فکرنکنم، ماها جذامی هستیم
کسی ما را تحویل نمیگیرد
آن یکی گفت: عیبی ندارد
امتحان میکنیم شاید قبول کردند
بلند شد و گفت: السلامُ عَلَیْکْ یا حَسَنْ و عَلی
بلافاصله امام جواب دادند:
عَلَیْکَ السلام ، مهمان نمیخواهید؟
در حالی که حضرت پیاده میشدند همه به احترام ایشان از جا بلند شدند
حضرت نشستن و جذامی خوشحال بودند که اقا مهمان آنها شده است
حضرت یک لقمه نان خشک خوردند و گفتند:
من دعوت شما را اجابت کردم
شما نیز دعوت مرا اجابت میکنید؟
گفتند: بله
حضرت فرموند:
بیادید برویم به منزل من
جذامی ها گفتند: آقا ما جذامی هستیم مردم از دست ما فرار میکنند شما میفمایید برویم خونه من؟
💠 @khadem213_blog
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️اسعدالله ایامکم❤️
🔹۱۷رمضان الکریم:عیدشیعیان
🌶BAL
🔹۱۷رمضان الکریم:عیدشیعیان
🌶BAL
◦•●◉✿ بـــانے جـــنـــگ جــمــل داشــت تــمــاشــا مـیڪـــرد...
تیــغ در دســـت حســـن حـــل معـــمـــا میڪـــرد ✿◉●•◦
@khadem213_blog
تیــغ در دســـت حســـن حـــل معـــمـــا میڪـــرد ✿◉●•◦
@khadem213_blog
✔️ أللَّهُمَّ اڶعَـــــݩ قَتَلَةَ أمِـــــیرَالمُؤمِنیݩ (عَلَیہِالسَّلَاݥ)
در روز #شهادت حضرت #اميرالمؤمنين «صلواتاللهعلیه» از حضرت روايت شده كه درحال بیماری فرمودند؛
به خدا قسم که مرا سی سال قبل #عایشه «لعنةاللهعلیها» کشت!
اصحاب سوال کردند چگونه؟
حضرت اميرالمؤمنين «صلواتاللهعلیه» در حالی که گریه میکردند فرمودند؛
سی سال قبل بعد از درگذشت حضرت #زهرا «سلاماللهعلیها»...
در حالی که قلبم از آتش مرگ حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» میسوخت،
عایشه «لعنةاللهعلیها» به نزد من آمد و فقط یک جمله گفت،
«فوالله قتلنی هذا الکلمه»
و به خدا قسم مرا این حرف کشت.
عایشه «لعنةاللهعلیها» گفت:
ای امیرالمؤمنین «علیهالسلام» !
من از مرگ زهرا سلام الله عليه بسیار خوشحالم.
📚 مناقب ابن شهرآشوب جلد فاطمه الزهراء «سلاماللهعلیها»
پس وقتی میگوییم: "اللهم #العن قتله امیرالمومنین" (علیهالسلام)،
فقط شامل #ابن_ملجم ملعون نیست...
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
➖➖➖🔹🔹➖➖➖➖➖➖➖
⚫️ @khadem213_blog
در روز #شهادت حضرت #اميرالمؤمنين «صلواتاللهعلیه» از حضرت روايت شده كه درحال بیماری فرمودند؛
به خدا قسم که مرا سی سال قبل #عایشه «لعنةاللهعلیها» کشت!
اصحاب سوال کردند چگونه؟
حضرت اميرالمؤمنين «صلواتاللهعلیه» در حالی که گریه میکردند فرمودند؛
سی سال قبل بعد از درگذشت حضرت #زهرا «سلاماللهعلیها»...
در حالی که قلبم از آتش مرگ حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» میسوخت،
عایشه «لعنةاللهعلیها» به نزد من آمد و فقط یک جمله گفت،
«فوالله قتلنی هذا الکلمه»
و به خدا قسم مرا این حرف کشت.
عایشه «لعنةاللهعلیها» گفت:
ای امیرالمؤمنین «علیهالسلام» !
من از مرگ زهرا سلام الله عليه بسیار خوشحالم.
📚 مناقب ابن شهرآشوب جلد فاطمه الزهراء «سلاماللهعلیها»
پس وقتی میگوییم: "اللهم #العن قتله امیرالمومنین" (علیهالسلام)،
فقط شامل #ابن_ملجم ملعون نیست...
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
➖➖➖🔹🔹➖➖➖➖➖➖➖
⚫️ @khadem213_blog
😊خودتان باشید نه فتوکپی و رونوشتِ همدیگر !
🤨خودتان را از روی دستِ دیگران ننویسید !
🥰باور کنید چیزی که هستید ، بهترین حالتی است که می توانید باشید !
❤️🌱
@khadem213_blog 🔹
🤨خودتان را از روی دستِ دیگران ننویسید !
🥰باور کنید چیزی که هستید ، بهترین حالتی است که می توانید باشید !
❤️🌱
@khadem213_blog 🔹
💫
🤔یه چیزایی هست ڪه هیچوقت
نمیشه اونارو برگردوند:
🔹سنگے کہ پرت مےشہ
🔸حرفے کہ زده مےشہ
🔹موقعیتے کہ از دست مےره
🔸زمانے کہ مےگذره
🔹دلے کہ بشکنہ
😊هیچوقت نمےشہ اینارو برگردوند،
حواسمون باشہ
@khadem213_blog
🤔یه چیزایی هست ڪه هیچوقت
نمیشه اونارو برگردوند:
🔹سنگے کہ پرت مےشہ
🔸حرفے کہ زده مےشہ
🔹موقعیتے کہ از دست مےره
🔸زمانے کہ مےگذره
🔹دلے کہ بشکنہ
😊هیچوقت نمےشہ اینارو برگردوند،
حواسمون باشہ
@khadem213_blog
▫️🍃🌹•~•🌹🍃▫️
#ایعشقاولوآخرمن❤️
گـفـته بودم به کسی
عشق نخواهم ورزید
روضه خوان گفت حسین
تـوبـه ی من ریخت بِـهَـم
#اميریحسینونعمالامیر😍
🌺 @khadem213_blog
#ایعشقاولوآخرمن❤️
گـفـته بودم به کسی
عشق نخواهم ورزید
روضه خوان گفت حسین
تـوبـه ی من ریخت بِـهَـم
#اميریحسینونعمالامیر😍
🌺 @khadem213_blog
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رویای شما،
تاریخ انقضا ندارد . . .
نفسی عمیق بکشید
و دوباره تلاش کنید..!
کوچه ی بن بست
انتهای راه نیست،
کوچه بن بست، یعنی :
از یک جای قصه به بعد پرواز کنی ...
@khadem213_blog
تاریخ انقضا ندارد . . .
نفسی عمیق بکشید
و دوباره تلاش کنید..!
کوچه ی بن بست
انتهای راه نیست،
کوچه بن بست، یعنی :
از یک جای قصه به بعد پرواز کنی ...
@khadem213_blog