مصدق به روايت تاريخ و اسناد
7.51K subscribers
1.89K photos
147 videos
602 files
612 links
اين كانال به هيچ عنوان وابسته به هيچ گروه و جرياني نيست و صرفا در صدد روايت تاريخ معاصر با محوريت دكترمصدق و نهضت ملي ايران است. آدرس ادمین کانال: @mohammadmosaddegh_admin
Download Telegram
⬅️ توفیق ملی شدن نفت در ایران: مردم در خیابان، اقلیت در مجلس

تاثیر متقابل جنبش خیابانی و نمایندگان اقلیت در مجلس چنان نیرویی در صحنه ی سیاست ایران پدید آورده بود که حتی محافظه کاران سمپات کمپانی نیز نمی توانستند از قرارداد ۱۹۳۳ دفاع کنند. آنها خواهان اصلاح قرارداد بودند حال آنکه جنبش، الغای آن را هدف گرفته بود. هرچند نهاد مجلس دستاورد انقلاب مشروطه بود و پیش از این نیز با همه ی اما و اگرها در نحوه ی انتخاب نمایندگان، نقش مهمی در بنیانگذاری ایران جدید ایفاء کرده بود اما تا پیش از جنبش ملی نفت، سابقه نداشت تا مردم، اراده ی خود را از طریق این نهاد بر حاکمیت تحمیل کرده باشند. در نهایت، جنبش در همان جایی شکست خورد که در آن به پیروزی رسیده بود : در مجلس. آری! اگر قرار باشد تا اراده ی نخبگان به جای اراده ی مردم بنشیند، این نهاد مجلس است که باید از نمایندگان واقعی مردم تهی شود. دشمنان مردم، مجلس هفدهم را از کار انداختند، دولت ملی را سرنگون کردند و مجالس بعدی را نیز با نمایندگان مطلوب خود آراستند. با اشغال خیابان، همه چیز به پایان رسید اما نه برای مردم که برای حاکمان. تنها ۲۵ سال زمان لازم بود.

@hamidrezaabedian
مصدق، ملی شدن نفت و توسعه همه جانبه

دکتر محمود داوران

علل وجودی شکل گیری جنبش ملی شدن نفت به رهبری دکتر مصدق و همراهی ملت ایران با ابعاد اقتصادی،سیاسی و اجتماعی _فرهنگی آن شناخته شده است. بدین صورت که:

ماهیت قرارداد و نحوه اجراو مدیریت شرکت انگلیسی نافی منافع اقتصادی ایران بود.همچنین دخالتهای سیاسی شرکت مذکور حق حاکمیت ملی را کمرنگ می کرد و با رفتارهای غیر محترمانه باعث زیان های اجتماعی و فرهنگی می گردید. دکتر مصدق بااعلام برنامه خود در دو محور ملی شدن نفت و  برگزاری انتخابات آزاد [اصلاح قانون انتخابات] کوشش نمود حاکمیت ملی و بسط آزادی های قانونی و دمکراسی  وفق روح انقلاب مشروطه محقق شود. در مقابل با زمینه چینی های دشمنان خارجی و داخلی و تحریم نفتی و اعمال انواع فشارهای اقتصادی و سیاسی جهت تنبیه و زمینگیر کردن دولت مصدق و ملت ایران، نهایتا کودتای انگیسی و آمریکایی در دستور قرار گرفت.

دکتر مصدق علاوه بر مانورهای سیاسی در عرصه داخلی با حضور در دادگاه لاهه کوشش نمود با دفاع از حق ملت ایران از شدت فشارهای سیاسی و اقتصادی بر روی دولت خود بکاهد. در همین راستا در حالی که در عمل برنامه مصوب اول هفت ساله عمرانی ۱۳۲۷ به دلائل لغو یکجانبه طرف خارجی و دخالتهای غیر عادی شاه متوقف شده بود، تلاش کرد با ارائه انواع برنامه ها و اجرای آنها در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، گام های بی بدیلی برای توسعه همه جانبه کشور بردارد که ذیلا برخی از نتایج آن را مرور می کنیم:

🔸تولیدکشاورزی: در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲، تولید پنبه ۷۶ درصد، چغندر قتد ۴۱درصد، گندم ۲۲ درصد و برنج معادل ۱۳ درصد رشد یافت، درسال ۳۲ حدود ۵۲ هزار تن پنبه صادرشد.

🔸تولید صنعتی: با جلب اعتماد سرمایه گذاران، کل کارگاههای کوچک و بزرگ صنعتی بالغ بر ۵۳ درصد رشد پیدا کرد.

🔸 بازرگانی خارجی: صادرات غیر نفتی کشور در سال ۱۳۳۲ نسبت به سال ۱۳۲۹ از نظر وزن ۱۳۰ درصد و از نظر ارزش ۱۳۷ در صد افزایش یافت. بدین ترتیب برای نخستین بار تراز تجاری غیر نفتی ایران مثبت گردید. یعنی اگر در سال ۱۳۲۹ گندم و جو وارد می شد، در سال ۱۳۳۲ امکان صادرات ۴۸۰ تن گندم و ۱۲ تن جو  فراهم شد.

🔸بخش معدن: تعداد شرکتهای فعال طی سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ از ۴۴ درصد به ۱۰۵ و سرمایه این شرکتها از ۵۰۶ به ۶۶۴ میلیون ریال افزایش یافت.

امور زیر بنایی: در یکسال نیم اول، دولت مصدق مبلغ ۵۴۸ میلیون ریال صرف طرح های عمرانی کرد و با تصویب لایحه قانونی برنامه پنج ساله راهسازی، ۲۷۲ میلیون ریال صرف حمل و نقل نمود. در بخش آب و برق، تعداد شرکتها بیش از ۱۶ درصد و سرمایه آنها ۱۲ درصد افزایش یافت.

🔸 توسعه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی :

- اجرای طرح لوله کشی آب تهران ،تاسیس بنگاه کل دارویی کشور به منظور جلوگیری از بازار سیاه دارو ، اجرای قوانین جهت تسهیل استخدام پرستاران فارغ التحصیل بهداری.

- تصویب قانون افزایش حقوق دبیران و آموزگاران در آذر ۱۳۳۱ که اولویت پرداخت با شهرستانها بود.

- حمایت از کارگران با تصویب قانون بیمه های اجتماعی کارگران در سال ۱۳۳۱ در ۹۶ ماده ، از طریق تاسیس سازمان بیمه های اجتماعی کارگران.

- تامین مسکن برای اقشار ضعیف بعد از تصویب لایحه قانونی ثبت اراضی موات اطراف شهر تهران به منظور مقابله با بورس بازی زمین که پس از مدتی شامل دیگر شهرها نیز گردید. مصدق شاه را مجبورکرد املاکی را که درسال ۱۳۲۸ از دولت گرفته بود مجددا به دولت مسترد کند . این املاک در زمان رضا شاه از مالکان به زور گرفته شده بود(۵۶۰۰ رقبه املاک مردم).

- تصویب لایحه تشکیل کانون وکلا بعنوان موسسه ای مستقل و دارای شخصیت حقوقی وهمچنین حمایت از استقلال مالی دانشگاهها با تصویب لایحه قانونی در ۲۱ دیماه سال ۱۳۳۱.

- تصویب لایحه ازدیاد سهم کشاورزی و سازمان عمران کشاورزی که باعث شد بدون اینکه مالک از روستا اخراج شود به میزان ۲۰ درصد از درآمد مالکانه اش مستقیما به رعایا (۱۰ درصد) تعلق گیرد و ده درصد آن صرف عمران روستا شود.

- مصدق جهت گسترش آزادی های دمکراتیک با ارائه لایحه تشکیل انجمنهای محلی، اداره امور شهرها و روستاها با حق رای مردان و زنان و انتخاب مستقیم شهردار توسط انجمن شهر، نه توسط دولت را ممکن ساخت ، همچنین طی لایحه ای در قانون تشکیل اتاق های بازرگانی اصلاحاتی به عمل آمد و وزارت اقتصاد ملی مکلف شد قبل از وضع یا اصلاح قوانین مرتبط به امور بازرگانی واقتصاد، با اتاقهای بازرگانی مشورت کند.

بدین ترتیب کوششهای مصدق در حوزه سیاست خارجی و در هماهنگی با اصلاحات در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از طریق تصویب بیش از ۲۰۰ لابحه قانونی در سخت ترین شرایط تحمیلی به منظور تحقق آزادی، استقرار قانون و حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی و توسعه همه جانبه در خاطره تاریخی ملت ایران ماندگار شد.

@hamidrezaabedian
ملی شدن صنعت نفت تنها یک مطالبه اقتصادی نبود که امروزه عده‌ای از اقتصادمحوران راست‌گرا بخواهند صرفا از منظر این موضوع به نقد و بررسی آن بپردازند. اگرچه از این جهت نیز ملی شدن صنعت نفت مطالبه‌ای بر حق و روزآمد بود، برحق از جهت غارت و حق‌‌خوری شرکت نفت بریتانیایی از ملت ایران و روزآمد از این جهت که در همان زمان بریتانیا نیز خود اقدام به ملی‌سازی صنایع فولادش کرده بود.
اما ورای وجه اقتصادی موضوع، شرکت نفت بریتانیایی نماد حاکمیت وضعیت نیمه استعماری بر ایران بود که علی‌رغم همه کوشش‌هایی که در طی بیش از یک سده پیش از آن از جانب نخبگان ایرانی برای استقرار دولت مدرن در کشور شده بود، به مثابه دولتی در دولت ایران عمل کرده و با نقض آشکار استقلال کشور، غرور ملی ایرانیان را جریحه‌دار کرده بود. لذا ملی کردن صنایع نفت بیش از آنکه صرفاً یک تلاش سودجویانه اقتصادی باشد، مبارزه حق‌جویانه سیاسی ملت ایران بود که عملاً هم علی‌رغم وقوع کودتای خائنانه، دست‌کم به طور شکلی به ثمر نشست.
اما طنز تاریخ این است که جریان‌هایی منتقد وجه اقتصادی نهضت ملی شدن صنعت نفت هستند که خود رانتیرهای تکیه زده بر درآمدهای نفت ملی شده بوده و هستند، از هواداران استبداد سابق تا بهره‌مندان استبداد حاکم که هیچ‌کدام بر خلاف دکتر مصدق، رهبر نهضت ملی شدن صنعت نفت نتوانستند دو سال کشور را بدون نفت هم اداره کنند!
@Tirdadbonakdar
🔴چرا مصدق صنعت نفت را ملی کرد؟
🔷نیکلا گرجستانی


@iranfardamag

▪️در سالگرد ملی شدن صنعت نفت در ایران معمولأ پرسش های متعددی مطرح می‌شوند در باب پیامدهای اقتصادی آن رویداد. مصدق را نقد می‌کنند که چرا با این یا آن طرف توافق نکرد تا هر چه زودتر عملیات صادرات نفت را از سر بگیرد و درآمدهای ارزی ایران را افزایش دهد. بعلاوه می‌گویند که مصدق در مذاکرات با انگلیس و با بانک جهانی به اندازه کافی انعطاف نشان نداد تا به توافق برسد و اینکه او بر سر آرمان های خود ایستاد، واقع بینانه رفتار نکرد و به اصطلاح، کله شقی کرد و این بود که جلوی توافق و بازگیری صادرات نفت را گرفت.

🔸تا زمانی که اسناد رسمی دولت ها وسازمان هایی که در این مذاکرات شرکت کرده بودند در طبقه بندی بودند، ممکن بود بعضی از این ادعا ها را به عنوان فرضیه قبول کرد. ولی با از طبقه بندی خارج شدن این اسناد دیگر این ادعاها را نمی‌شود جدی گرفت. بهر حال، گرچه جنبه اقتصادی این مقوله بسیار مهم است ولی باید در نظر داشت که هدف اصلی ملی شدن نفت احیا حاکمیت ملی بود که اهمیتش والاتر از موضوع افزایش درآمد ایران از عملیات نفت بود. این هدف والا و ملی همواره منشا موضع گیری های مصدق در جریان مذاکرات با نهادهای خارجی برای حل مسائل مربوطه بود. در نوشتار حاضر این موضوع را در چند بخش واکاوی می‌کنم. در بخش نخست می‌پردازم به چارچوب حاکمیتی مناقشه بین ایران و شرکت سابق نفت ایران و انگلیس (شرکت سابق). در بخش دوم، مذاکرات دولت مصدق در باب پیشنهاد بانک جهانی را بر مبنی اسناد تازه یافته تحلیل خواهم کرد. و در بخش سوم تحلیلی ارائه می‌کنم از مذاکرات مصدق در باب پیشنهاد دوم ترومن-چرچیل.

چارچوب حاکمیتی مناقشه بین ایران و شرکت سابق

▪️حاکمیت ملی یکی از اصول کلیدی حکومت‌داری مصدق بود. اندیشه مصدق در باب حاکمیت ملی در دکترین موازنه منفی یا عدمی تجسم یافته بود. این رویکرد به روابط خارجی برای آن دوران بسیار پدیده نوینی بود. تا آن زمان، دولت های ایران وبیشتر کشورهای در حال توسعه عادت داشتند تا برای حفظ تعادل سیاسی و مقتضیات ژئوپولیتیکی به قدرتهای رقیب جهانی امتیازات مشابه برای کشف وبهره برداری از ثروت های زیر زمینی بدهند. شالوده دکترین موازنه عدمی نفی امتیاز به هر یک از قدرت‌های بزرگ آن زمان بود. در دوران فعالیت سیاسی مصدق، دکترین ضمنی قدرت‌های جهانی در تکیه کلام ''یا شما با ما هستید، یا ما شما را به زورهمراه خود می‌کنیم'' خلاصه می‌شد.

🔸در حالیکه دکترین موازنه عدمی مصدق در شعار ''نه با شما ونه علیه شما'' خلاصه می‌شد ونشان می‌دهد تا چه اندازه او جلوتر از زمانه خود بود. البته، مقوله روابط خارجی و موضوع دادن امتیاز به خارجی دو مفهوم جداگانه هستند. مصدق با دادن امتیاز به نهادهای خارجی مخالف بود، ولی این به این معنی نبود که سیاست به اصطلاح ''در بسته'' دنبال شود. در واقع، روش گفتگوی مصدق با جهان، رویکرد به اصطلاح ''در باز'' ولی بدون امتیاز بود.

▪️دکترین موازنه عدمی مصدق برای کشورهای منطقه چراغ راه مسیر استقلال واقعی بود. ملت های منطقه برای نخستین بار دیدند که چطور مصدق توانست با عزم راسخ جلوی استعمار و استثمار انگلیس بایستد واز حق ملتش دفاع کند. مصدق اولین رهبر یک کشور زیر سلطه بود که با چنین شهامتی در جلوی نمایندگان قدرت های جهانی آن زمان در شورای امنیت سازمان ملل ایستاد وحقیقت را به روی آنها گفت، که ما از شما نمی‌ترسیم، زیر بار حرف زور نمی‌ریم، وتا جان داریم از حقوق وحاکمیت ملی خود دفاع خواهیم کرد.

🔸سیاست موازنه عدمی مصدق عامل یک دگرگونی مهم در ذهنیت ها در جهان سوم در مسیر بی طرفی بود و در سیاست ورزی خارجی آنها انگیزه موضع مستقل را بوجود آورد که در نهایت منجر به تاسیس جنبش غیر متحد شد. بطور خلاصه، تفکر حاکمیت ملی وسیاست موازنه عدمی (همراه با اصل دیگر حکومت‌داری مصدق، یعنی شهروندی ملی) گفتمانی را خلق کرد که بوسیله آن مصدق توانست پایه های یک همبستگی ملی را فراهم آورد. این همبستگی برای دفاع از دو آرمان مشخص یعنی استقلال وآزادی بسیار مهم بود. ملی کردن صنعت نفت تحقق حاکمیت ملی بود وچهره اجرایی مشخصی به آن گفتمان داد. ملی گرایی مصدق را در مذاکرات او با انگلیس و بانک جهانی بخوبی مشاهده می‌کنیم (نگاه کنید به قسمت های بعدی)....



متن کامل:

https://cutt.ly/9w0jPYA5
@mohammadmosaddegh
🔶 متن تلگراف اعلام تعطیلی روز ملی شدن نفت به دستور محمد مصدق در سال ۱۳۳۰/ آرشیو کتابخانه ملی

@Bonyadbazargan
مصدق، ملی شدن نفت و توسعه همه جانبه

دکتر محمود داوران

علل وجودی شکل گیری جنبش ملی شدن نفت به رهبری دکتر مصدق و همراهی ملت ایران با ابعاد اقتصادی،سیاسی و اجتماعی _فرهنگی آن شناخته شده است. بدین صورت که:

ماهیت قرارداد و نحوه اجراو مدیریت شرکت انگلیسی نافی منافع اقتصادی ایران بود.همچنین دخالتهای سیاسی شرکت مذکور حق حاکمیت ملی را کمرنگ می کرد و با رفتارهای غیر محترمانه باعث زیان های اجتماعی و فرهنگی می گردید. دکتر مصدق بااعلام برنامه خود در دو محور ملی شدن نفت و  برگزاری انتخابات آزاد [اصلاح قانون انتخابات] کوشش نمود حاکمیت ملی و بسط آزادی های قانونی و دمکراسی  وفق روح انقلاب مشروطه محقق شود. در مقابل با زمینه چینی های دشمنان خارجی و داخلی و تحریم نفتی و اعمال انواع فشارهای اقتصادی و سیاسی جهت تنبیه و زمینگیر کردن دولت مصدق و ملت ایران، نهایتا کودتای انگیسی و آمریکایی در دستور قرار گرفت.

دکتر مصدق علاوه بر مانورهای سیاسی در عرصه داخلی با حضور در دادگاه لاهه کوشش نمود با دفاع از حق ملت ایران از شدت فشارهای سیاسی و اقتصادی بر روی دولت خود بکاهد. در همین راستا در حالی که در عمل برنامه مصوب اول هفت ساله عمرانی ۱۳۲۷ به دلائل لغو یکجانبه طرف خارجی و دخالتهای غیر عادی شاه متوقف شده بود، تلاش کرد با ارائه انواع برنامه ها و اجرای آنها در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، گام های بی بدیلی برای توسعه همه جانبه کشور بردارد که ذیلا برخی از نتایج آن را مرور می کنیم:

تولیدکشاورزی: در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲، تولید پنبه ۷۶ درصد، چغندر قتد ۴۱درصد، گندم ۲۲ درصد و برنج معادل ۱۳ درصد رشد یافت، درسال ۳۲ حدود ۵۲ هزار تن پنبه صادرشد.

تولید صنعتی: با جلب اعتماد سرمایه گذاران، کل کارگاههای کوچک و بزرگ صنعتی بالغ بر ۵۳ درصد رشد پیدا کرد.

بازرگانی خارجی: صادرات غیر نفتی کشور در سال ۱۳۳۲ نسبت به سال ۱۳۲۹ از نظر وزن ۱۳۰ درصد و از نظر ارزش ۱۳۷ در صد افزایش یافت. بدین ترتیب برای نخستین بار تراز تجاری غیر نفتی ایران مثبت گردید. یعنی اگر در سال ۱۳۲۹ گندم و جو وارد می شد، در سال ۱۳۳۲ امکان صادرات ۴۸۰ تن گندم و ۱۲ تن جو  فراهم شد.

بخش معدن: تعداد شرکتهای فعال طی سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ از ۴۴ درصد به ۱۰۵ و سرمایه این شرکتها از ۵۰۶ به ۶۶۴ میلیون ریال افزایش یافت.

امور زیر بنایی: در یکسال نیم اول، دولت مصدق مبلغ ۵۴۸ میلیون ریال صرف طرح های عمرانی کرد و با تصویب لایحه قانونی برنامه پنج ساله راهسازی، ۲۷۲ میلیون ریال صرف حمل و نقل نمود. در بخش آب و برق، تعداد شرکتها بیش از ۱۶ درصد و سرمایه آنها ۱۲ درصد افزایش یافت.

توسعه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی :
- اجرای طرح لوله کشی آب تهران ،تاسیس بنگاه کل دارویی کشور به منظور جلوگیری از بازار سیاه دارو ، اجرای قوانین جهت تسهیل استخدام پرستاران فارغ التحصیل بهداری.

- تصویب قانون افزایش حقوق دبیران و آموزگاران در آذر ۱۳۳۱ که اولویت پرداخت با شهرستانها بود.

- حمایت از کارگران با تصویب قانون بیمه های اجتماعی کارگران در سال ۱۳۳۱ در ۹۶ ماده ، از طریق تاسیس سازمان بیمه های اجتماعی کارگران.

- تامین مسکن برای اقشار ضعیف بعد از تصویب لایحه قانونی ثبت اراضی موات اطراف شهر تهران به منظور مقابله با بورس بازی زمین که پس از مدتی شامل دیگر شهرها نیز گردید. مصدق شاه را مجبورکرد املاکی را که درسال ۱۳۲۸ از دولت گرفته بود مجددا به دولت مسترد کند . این املاک در زمان رضا شاه از مالکان به زور گرفته شده بود(۵۶۰۰ رقبه املاک مردم).

- تصویب لایحه تشکیل کانون وکلا بعنوان موسسه ای مستقل و دارای شخصیت حقوقی وهمچنین حمایت از استقلال  مالی دانشگاهها با تصویب لایحه قانونی در ۲۱ دیماه سال ۱۳۳۱.

- تصویب لایحه ازدیاد سهم کشاورزی و سازمان عمران کشاورزی که باعث شد بدون اینکه مالک از روستا اخراج شود به میزان ۲۰ درصد از درآمد مالکانه اش مستقیما به رعایا (۱۰ درصد) تعلق گیرد و ده درصد آن صرف عمران روستا شود.

- مصدق جهت گسترش آزادی های دمکراتیک با ارائه لایحه تشکیل انجمنهای محلی، اداره امور شهرها و روستاها با حق رای مردان و زنان و انتخاب مستقیم شهردار توسط انجمن شهر، نه توسط دولت را ممکن ساخت ، همچنین طی لایحه ای در قانون تشکیل اتاق های بازرگانی اصلاحاتی به عمل آمد و وزارت اقتصاد ملی مکلف شد قبل از وضع یا اصلاح قوانین مرتبط به امور بازرگانی واقتصاد، با اتاقهای بازرگانی مشورت کند.

بدین ترتیب کوششهای مصدق در حوزه سیاست خارجی و در هماهنگی با اصلاحات در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از طریق  تصویب بیش از ۲۰۰ لابحه قانونی در سخت ترین شرایط تحمیلی به منظور تحقق آزادی، استقرار قانون و حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی و توسعه همه جانبه در خاطره تاریخی ملت ایران ماندگار شد.

melimazhabi.com
@mellimazzhabi
@mohammadmosaddegh
Audio
شماره‌ی هشتم فصل سوم
میرمصطفی عالی‌نسب

دومین شماره‌ی ویژه‌ی نوروز به زندگی و کار مصطفی عالی‌نسب می‌پردازد؛ جوانی اهل تبریز که کارش را با حسابداری و بعد تجارت شروع کرد اما به‌مرور فهمید به‌جای واردات کالا، باید سراغ تولید کالا برود. او در دوره‌ی ملی شدن نفت، وقتی نفت ایران خریداری نداشت، دست‌به‌کار شد و صنایع نفت‌سوز عالی‌نسب را تاسیس کرد و سماور و علاالدین ساخت او به عنوان نماد ملی در دوره‌ای مطرح شد. بعد از کودتا، او دست از کار کشید و زمانی شروع به کار کرد که جبهه‌ی مقاومت ملی از او خواست تا کارخانه را دوباره راه‌اندازی کند. عالی‌نسب بعدها نقش مهمی در طراحی سیاست‌های اقتصادی دوران جنگ داشت.

سفری به مقصد بیداری با بن‌مانو
Bonmano.com
Instagram.com/bonmano


نویسنده: سوسن سیرجانی | راوی: کریم نیکونظر | اصلاح صدا و میكس: رضا دولت‌زاده | ناشر: رادیو تراژدی

radiotragedy.com
Audio
شماره‌ی هفتم از فصل سوم
محسن خلیلی و شرکت بوتان

این اولین شماره‌ی ویژه‌ی نوروز رادیوتراژدی است.
در این شماره سراغ محسن خلیلی رفته‌ایم؛ یکی از مؤثرترین چهره‌ها در تغییر سبک زندگی ما ایرانی‌ها. او همراه پدرش در سال سی‌ودو موفق شد گاز مایع را در سیلندر به مردم عرضه کند؛ در زمانه‌ای که ایرانی‌ها هنوز از زغال و نفت برای آشپزی و گرمایش استفاده می‌کردند. تأسیس شرکت بوتان اولین گام برای استفاده از سوخت کمتر آلوده بود و به مرور، اجاق آشپزی، آب‌گرم‌کن، گاز پیک‌نیکی و مینی فر را وارد زندگی ما کرد.

سفری به مقصد بیداری با بن‌مانو
Bonmano.com
Instagram.com/bonmano


نویسنده: ولی خلیلی | راوی: کریم نیکونظر | اصلاح صدا و میكس: رضا دولت‌زاده | ناشر: رادیو تراژدی

در کست‌باکس
src="https://castbox.fm/app/castbox/player/id3310854/id683444662

در اپل‌پادکست
https://podcasts.apple.com/us/podcast/radio-tragedy-رادیو-تراژدی/id1531279373

در وب‌سایت رادیوتراژدی
Radiotragedy.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
پرونده پیچیده یک قتل،
سرتیپ (سرلشکر) محمود افشارطوس


ربایش و شکنجه ناجوانمردانه تیمسار سرلشکر محمود افشارطوس رییس شهربانی کل کشور و تهران که در اواخر فروردین ۱۳۳۲ رخ داد و در دوم اردیبهشت به قتل فحیع او منجر شد یکی از غیر اخلاقی‌ترین و شنیع‌ترین قتل‌های سیاسی ایران معاصر است.
افشار طوس در دوران سلطنت رضاشاه در زمره افسران قوی و پاکدست ایران بود و همیشه مسئولیت‌های مهمی در آن دوران و پس از شهریور ۱۳۲۰ بر عهده داشت. او از افسران حاضر در آرتش ایران اعزامی به آذربایجان در آذر ۱۳۲۵ و در جریان مقابله با فرقه استالین ساخته پیشه‌وری بود و به دلیل رشادت نشان افتخار هم گرفت.
افشارطوس در اواخر دهه بیست  خورشیدی به دلیل روحیات انتقادی در ارتش از حضور در عرصه میدانی دور نگاه داشته شد و ترفیعاتش هم معوق مانده بود. پس از روی کار آمدن دولت ملی مصدق در اردیبهشت ۱۳۳۰، روسای شهربانی متعددی اعم از حسن بقایی، منصور مزین، محمد کوپال، عزیزالله کمال بر ریاست شهربانی کل کشور منصوب شدند و مدتی نیز وزرای کشور متصدی این مسئولیت بودند ولی کارنامه همه آنها در این عرصه چندان موفق نبود و تعدد عزل و نصب‌ها نشان از یک ناپایداری داشت.
با انتصاب سرتیپ افشارطوس به مسئولیت مهم در بهمن ۱۳۳۱ که پس از سالها فرصت ترفیع نظامی پیدا کرده بود، مدیریت شهربانی کل کشور و تهران شاهد یک اصلاح رویه و بهبودی آشکار در این عرصه کلیدی بود و بر این اساس جریان مخالف دولت ملی طبق نقشه‌ای هدفمند این شخصیت کلیدی همراه با دولت ملی را نشانه گرفته و در اواخر فرودین ۱۳۳۲ ربودند و پس از شکنجه‌های فراوان در دوم اردیبهشت همان سال در تپه‌های لشکرک و غاری موسوم به تلو در شمال شرقی تهران، به قتل رساندند.
قتل افسری توانمند و پاکدست چون او ضربه‌ای بزرگ به دولت ملی مصدق بود و مشخصا این اقدام نقطه عطفی در کارشکنی‌های زنجیره‌ای علیه دولت ملی بود. سرتیپ افشارطوس توانسته بود نقشی کلیدی در بنیاد نهادی چون سازمان افسران ملی پشتیبان دولت ملی ایفا کند که این نکته اهمیت جایگاه او را دو چندان می‌کرد. افسران توده‌ای در سازمان مخفی و افسران مخالف دولت مصدق هم از او دل خوشی نداشتند. جریان ربودن، شکنجه و سرانجام قتل سرتیپ افشارطوس چنان غیراخلاقی و منجز کننده است که حتی امروز، اکثریت مخالفان ریز و درشت دکتر مصدق و دولت ملی هیچ توضیحی پیرامون این قتل ناجوانمردانه و غیراخلاقی ندارند و بر این اساس سعی دارند در زمان بحث و بررسی پیرامون آن سکوتی معنا دار داشته باشند!
می‌دانیم در سیر بررسی پرونده این قتل، تعقیب متهمان متعدد این قتل که دارای سیاهه مفصلی بود سیستم قضایی وقت و دولت ملی هیچ گاه مرتکب هنجارهای غیراخلاقی و مخالف با موازین دموکراتیک و مخالف حقوق انسانی نشد و کار به جایی رسید که سرلشکر فضل‌الله زاهدی که از متهمان اصلی پرونده بود در ساختمان مجلس شورای ملی پناهنده و مورد استقبال ریاست وقت مجلس هفدهم، آیه الله کاشانی قرار گرفت (اردیبهشت ۱۳۳۲). همین رفتار درباره دکتر مظفر بقایی کرمانی (از دیگر متهمان این پرونده) نیز انجام شد. البته اکثر متهمان دخیل در این پرونده در همان زمان به تدریج دستگیر شدند و در جریان بررسی پرونده دکتر غلامحسین صدیقی (وزیر کشور وقت بعنوان فرمانده عالی شهربانی کل کشور) دستور داشت تا مساله به سرانجام برسد و خیلی از ابعاد این قتل فجیع روشن و مقرر شد بررسی‌ها پس از تکمیل در اختیار سیستم قضایی کشور قرار گیرد.
داستان بررسی این پرونده کلیدی نهایتا تا مرداد ۱۳۳۲ ادامه یافت و با سقوط دولت ملی و عزل دکتر صدیقی، این پرونده پس از کودتای ۲۸ مرداد هیچ گاه مورد بررسی نهایی قرار نگرفت و مرتکبین و آمران آن هیچگاه مجازات نشدند و پرونده نیز عملا مسکوت و مختومه ماند وامروز به یکی از معماهای شگفت تاریخ معاصر ایران بدل شده است.
سرلشکر افشار طوس در همان زمان با تشییع جنازه‌ای پرشور با شرکت انبوه مردم تهران در ۱۳ اردیبهشت۱۳۳۲ در محل گورستان قدیمی تجریش تهران به خاک سپرده شد. در زمین  گورستان در دهه چهل بیمارستانی ساخته شد که اکنون شهدای تجریش نام دارد. مزار افشار طوس سالها در آنجا باقی بود که چند سال پیش به دلیل توسعه بوفه در محوطه بیمارستان نابود شد و اکنون کمترین اثری از آن باقی نیست!
بررسی تاریخ آن سالها نشان می‌دهد سرتیپ افشار طوس از نظرگاه وفاداری به دولت ملی و توان برقراری نظم و امنیت و رواج روحیه پاکدستی یک سرو گردن توانمند تر از متولیان سلف و خلف خودش بود و فقدان او در اردیبهشت همان سال ضربه‌ای جدی به دولت ملی دکتر مصدق و مدیریت انتظامی کشور وارد کرد و از این روی مخالفان دولت ملی به راستی در انتخاب گزینه آسیب‌زنی به دولت ملی هر چند غیر اخلاقی، ولی کاملا دقیق و هدفمند عمل کرده بودند!

افشین جعفرزاده
دوم اردیبهشت ۱۴۰۳

https://t.me/Afshinjafarzadeh/956?single
@mohammadmosaddegh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از اسفندماه سال 1402 چندین مقاله در تایید یا رد عملکرد دکتر محمد مصدق در برخی نشریات کاغذی و فضای مجازی منتشر شد که این مقالات پاسخ‌هایی به یکدیگر نیز داشتند. در اینجا همه مقالات را بدون دخل و تصرف بازنشر می‌دهیم و از مخاطبین محترم درخواست داریم اگر نقدی به این مجموعه مقالات دارند به ادرس ادمین کانال ارسال کنند. @mohammadmosaddegh
1_ایده‌های_حکومت‌داری_مصدق_نوشته_نیکلا_گرجستانی.pdf
189.3 KB
ایده‌های حکومت‌داری مصدق
آیا مصدق پوپولیست بود؟
تاریخ چاپ:۱۴۰۲/۱۲/۱۳
نیکلا گرجستانی
@mohammadmosaddegh
2_«قانون_گرایی»،_«دموکراسی‌خواهی»_و_«مشروطه‌طلبی»_مصدق.pdf
184.4 KB
«قانون‏گرایی»، «دموکراسی‌خواهی» و «مشروطه‌طلبی» مصدق
تاریخ چاپ: ۱۴۰۲/۱۲/۲۵
دکتر موسی غنی‌نژاد

@mohammadmosaddegh
3_فروکاستن_تاریخ‌پژوهی_به_عیب‌جویی_نوشته_کوروش_احمدی.pdf
157.7 KB
واکاوی نقد دکتر غنی‌نژاد بر مقاله دکتر گرجستانی درباره مصدق
فروکاستن تاریخ‌پژوهی به عیب‌جویی
تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۱/۲۷
کورش احمدی
@mohammadmosaddegh
4_افسانه_شیرین_مصدق_نوشته_موسی_غنی‌نژاد.pdf
101.1 KB
افسانه شیرین مصدق در برابر واقعیات تلخ تاریخی
تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۲/۴
موسی غنی‌نژاد
@mohammadmosaddegh
دولت ملی و حمایت از کارگران*

مصدق ‌‌بدون مطرح ساختن شعارهای تند و به اصطلاح انقلابی و بدون بیان سخنان آتشین مبنی بر ظلم کارفرمایان و مظلومیت کارگران - چنان که در آن دوره مرسوم بود- دست به سلسله اقداماتی برای افزایش رفاه حال کارگران زد. از مهمترین و اساسی ترین اقدامات او در این زمینه، تصویب قانون بیمه های اجتماعی کارگران و تأسیس سازمان بیمه های اجتماعی کارگران بود که برای نخستین بار در ایران صورت می گرفت.

قانون مزبور که در سال ۱۳۳۱ و در ۹۶ ماده تدوین شد، تمام کارخانه ها و بنگاه های مشمول قانون کار را موظف می کرد که کارگران خود را برای استفاده از کمک های ذیل نزد آن سازمان بیمه کنند:

- حوادث و بیماریها و از کارافتادگی ناشی از کار و غیرکار
- حوادث و بیماریهای خانواده بلافصل کارگر
- ازدواج، حاملگی و وضع حمل
- حق عائله مندی
- حقوق بازنشستگی
- هزینه کفن و دفن
- کمک به بازماندگان کارگر متوفی
- پرداخت حقوق ایام بیکاری


در خصوص بیمه بیکاری در ماده ۷۹ قانون فوق آمده بود که سازمان صندوقی به نام صندوق کمک به بیکاران تأسیس خواهد کرد که درآمد آن ۵ درصد مجموع درآمدهای حاصله از حق تعاون و بیمه سازمان خواهد بود. در ماده ۸۱ همین قانون، میزان کمک بیکاری برای متأهلین ۵۰ درصد و برای افراد مجرد ۳۵ درصد حداقل دستمزد ناحیه ای خواهد بود که کارگر در آنجا بی کار شده است.

همچنین کارمندان فنی و دفتری نیز که به طور ثابت در کارخانه ها و بنگاههای مشمول قانون کار مشغول بودند و حقوق ثابت شان از ۶ هزار ریال تجاوز نمی کرد مشمول مقررات این لایحه قانونی می شدند.

در ماده دوم لایحه قانونی یادشده، تصریح شده بود که پیشه وران و کارگرانی که مشمول ماده فوق نیستند در صورت تمایل می توانند در مقابل پرداخت حق بیمه، خود را نزد سازمان بیمه کنند.

سازمان دارای شورایی ۱۱ نفره بود که در آن، ۲ نفر نماینده اتحادیه های کارگری و ۲ نفر نماینده اتحادیه کارفرمایان بودند و سایر اعضای شورا عبارت بودند از وزیر کار یا قائم مقام او، وزیر اقتصاد ملی یا قائم مقام او، وزیر بهداری یا قائم مقام او، وزیر کشور یا قائم مقام او، یک نماینده از سازمان برنامه، یک نماینده از شرکت ملی نفت ایران و یک نماینده از بنگاه راه آهن دولتی.

سازمان علاوه بر شورا، دارای هیئت مدیره ای سه نفره بود که مرکب بود از نماینده وزارت کار که در امور بیمه های اجتماعی بصیر باشد، نماینده کارفرمایان و نماینده کارگران، هر دو به انتخاب شورای عالی کار.

یکی دیگر از اقدامات دولت در این دوره در جهت حمایت از کارگران، تنظیم و اجرای آیین نامه مجازات متخلفین از قانون کار بود. طبق این قانون، در کارگاه‌های مشمول قانون کار، کارفرما حق استخدام کارگر بیگانه را نداشت و در صورت تخلف مجازات می شد. از دیگر موارد مهم این آیین نامه می توان به ماده ۴ آن اشاره کرد که در این ماده آمده بود اگر ارجاع کارهای سخت و خطرناک به زنان باردار یا افراد کمتر از ۲۶ سال، باعث بیماری یا نقص عضو و یا سقط جنین شود، کارفرما مجازات می شود.

ماده ۵ نیز اشعار بر این داشت که متخلفین از اجرای مقررات مربوط به بهداشت و حفاظت کارگران و کارهای سخت و خطرناک، به حبس و پرداخت نقدی محکوم می شوند.

دو ماده اخیر نشان دهنده ارزشی ست که دولت برای حفظ سلامتی کارگران قائل بود. حمایت های دولت از کارگران، نشانه بارزی ست از اینکه مصدق رشد اقتصاد کشور را همراه با رفاه کارگران و تمام اقشار جامعه می خواست، نه به قیمت نابودی آنان.

@hamidrezaabedian

*اقتصاد ایران در دوران دولت ملی
فرشاد مومنی - بهرام نقش تبریزی
نشر نهادگرا ، ص ۱۸۱-۱۸۰