Mozaffari_ir
317 subscribers
1.69K photos
296 videos
89 files
770 links
پایگاه اطلاع رسانی غلامحسین مظفری

🌐 www.Mozaffari.ir
_____________
ارتباط با ما 👇
@Mi_ir
Download Telegram
*چلۀ نیایش(۳۳)*

بنده همان بِه که ز تقصیرِ خویش
عذر به درگاهِ خدای آورَد
ورنه سزاوارِ خداوندی‌اش
کس نتواند که به جای آورَد

«سعدی»

یکمِ اردیبهشت؛ *روزِ سعدی شیرازی* گرامی باد.
*چلۀ نیایش(۳۴)*

ای خدا!
این وصل را هجران مکن

«مولانا»
*چلۀ نیایش(۳۵)*

بگو به باران
ببارد امشب
بشوید از رخ
غبار این کوچه‌باغ‌ها را
که در زلالش
سحر بجوید
ز بی‌کران‌ها
حضورِ ما را...

«شفیعی‌کدکنی»
پنجم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت محمّدعلی اسلامی ندوشن

ایرانی چگونه ایرانی مانده است؟

ایرانیت کلمۀ بسیار پیچیده و مبهمی است. تعریف روشنی نمی‌توان برایش جست. اگر ایرانی می‌خواست بر استقلال خاک اصرار ورزد، یعنی خارجی را بیرون کند و کشورش را در دایرۀ مرزهای سیاسی حفظ نماید تاکنون مضمحل شده بود؛ زیرا در برابر نیروهای بیگانه: عرب و ترک و دیگران نمی‌توانست مقاومت کند.
هیچ کشوری از آغاز تا به انجام به حال اول باقی نمانده، نه چین، نه روم، نه یونان، نه اروپا ... . بعضی تمدن‌ها به‌کلی نابود شدند و بعضی تغییر ماهیت دادند، یعنی در ازای زنده ماندن، هویت خود را بلاگردان خویش کردند. ادامۀ حیات تنها در تطابق با دگرگونی‌ها میسّر شده و ایرانی برای این تطابق استعداد خوبی نشان داده، اما یک ویژگی خاص خود داشته: «دگرگون شدن و همان بودن» و تمام تاریخ ایران روی این اصل حرکت کرده که مردمش هم تغییر کنند و هم همان باشند؛ ازاین‌رو ایرانی در دوران بعد از اسلام، پس از تلاش‌ها و نهضت‌ها و آویز و گریزها، چون ناامید شد که سیادت سیاسی گذشته را زنده کند، همۀ استعداد و نیروی خود را در زمینۀ دیگری به کار گرفت که نه کمتر کارساز بود و آن «فرهنگ» بود. بر آن شد تا فرهنگ را جانشین فرمانروایی سیاسی کند. بدین‌گونه «ایرانیت» با اهرم فرهنگ توانست خود را بر سر پا نگه دارد.
سیاست حفظ ایرانیت از طریق فرهنگ در زمان سامانی‌ها پا گرفت. تاریخ بلعمی و ترجمۀ تفسیر طبری دو نشانه بودند که یکی تاریخ ایران را یادآوری می‌کرد و دیگری اسلام را به زبان فارسی ورود می‌داد.
درخت اندیشۀ ایرانی زمانی به بار نهایی نشست که شاهنامه آفریده شد. همۀ آنچه باید گفته شود در این کتاب گفته شد. با آمدن شاهنامه ایرانی خیالش راحت شد که از نو به خانۀ خود بازگشته است. اگر حصارهای مرزی برداشته شده بودند، یک حصار فرهنگی گرد او پدید آمد «که از باد و باران نیابد گزند» تا او بتواند در درون آن بگوید من من هستم.
زبان فارسی و شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر دادند. ایران از نو سرزمینی شد مطرح، تأثیرگذار که فراتر از مرزهایش حرکت می‌کند. قلمرو امپراتوری زبان و فرهنگ ایران از قلمرو هخامنشیان وسیع‌تر گشت. اگر یک در بسته شد، یعنی در سیادت سیاسی، دری دیگر باز شد. این یکی پایدارتر و آسیب‌ناپذیرتر بود. شاهنامه نشان داد که قدرت‌ها و شوکت‌ها و ثروت‌ها می‌روند، آنچه می‌ماند سلطنت سخن است که جوهر جان انسانی است.

ایران و تنهائیش، محمّدعلی اسلامی ندوشن، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۶، ص ۴۴-۴۹.
*چلۀ نیایش(۳۶)*

با منِ بی‌کسِ تنهاشده،
یارا!
تو بمان

همه رفتند از این خانه،
خدا را!
تو بمان

«ه. الف. سایه»
*چلۀ نیایش(۳۷)*

چگونه سر ز خجالت برآورم برِ دوست
که خدمتی به سزا برنیامد از دستم...

«حافظ»
Forwarded from رضا نقابی
شهيد : غلام حسن مظفری

♦️نام پدر: غلامرضا
♦️تاريخ تولد: ۱۳۴۸/۱۱/۱
♦️محل تولد: نیشابور
♦️مسئوليت در جبهه: رزمنده
♦️تاريخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۲
♦️محل شهادت: جزیره مجنون
♦️گلزار: بهشت فضل نیشابور
🌷🌷🌷🌷
فرازهایی از وصیت نامه شهید: دانش‌آموزان و همسنگران محصل امیدوارم که در تداوم راه شهدا با تمام وجود کوشیده و درس خواندن را هدف قرار ندهید بلکه این وسیله ای باشد برای رسیدن به هدف والا و مقدس خود که بر فراز داشتن پرچم اسلام در سراسر گیتی است بکوشید
🌷 شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌷
*چلۀ نیایش(۳۸)*

دلی که بیمارِ حق بوَد
خوش بوَد
زیرا که شفاش هم
حق بوَد

«ابوالحسن خرقانی»
*چلۀ نیایش(۳۹)*

خداوندا!
مرا آن دِه
که آن بِه

«حافظ»
*چلۀ نیایش(۴۰)*

نیست در عالم ز هجران تلخ‌تر
هرچه خواهی کن؛
ولیکن آن مکن...

«مولانا»