Forwarded from خبرهای فوری / مهم 🔖
بازداشت عوامل پشتیبان گروهک جیشالظلم
قرارگاه سپاه قدس جنوبشرق:
🔹بامداد امروز چند نفر از عوامل پشتیبانی کنندۀ گروهک تروریستی جیشالظلم با همکاری مردمِ منطقه دستگیر شدند.
🔹این افراد نقش محوری در ۲ عملیات ۲۴ آذر پارسال در ستاد انتظامی و ۱۶ فروردین امسال در سپاه شهرستان راسک را داشته و در مدرسۀ دینی انوارالحرمین روستای پشامگ مخفی شده بودند.
✅ @Khabar_Fouri
قرارگاه سپاه قدس جنوبشرق:
🔹بامداد امروز چند نفر از عوامل پشتیبانی کنندۀ گروهک تروریستی جیشالظلم با همکاری مردمِ منطقه دستگیر شدند.
🔹این افراد نقش محوری در ۲ عملیات ۲۴ آذر پارسال در ستاد انتظامی و ۱۶ فروردین امسال در سپاه شهرستان راسک را داشته و در مدرسۀ دینی انوارالحرمین روستای پشامگ مخفی شده بودند.
✅ @Khabar_Fouri
Forwarded from MoghadamAA
⁉️ *ایرادی که بهاره افشاری از چاپ شعر سعدی روی اسکناس ۱۰ هزار تومانیها گرفته!*
پ.ن: در اینکه سوتی بزرگیه شکی نیست ولی فاجعه اونجاست که چندین ساله کسی متوجه نشده! 👌🏻
🤔
پ.ن: در اینکه سوتی بزرگیه شکی نیست ولی فاجعه اونجاست که چندین ساله کسی متوجه نشده! 👌🏻
🤔
💢 گلهای سرخ را ببویید 💢
عبارت (بایسید و گلهای سرخ را ببویید) مترادف لذت بردن از زندگی است و این پیامی است که ما فرشتهها دائما به شما ابلاغ میکنیم.
امروز این راهنمایی را یک گام جلوتر میبریم و از شما میخواهیم این نصیحت را جدی بگیرید. عطر این گلها وارد مشامتان میشود و مستقیم به قلبتان میرود. گلهای سرخ کمکتان میکند احساسات محبت آمیز و عاشقانه را شکوفا کنید. به همین دلیل است که آنها را به عشق رمانتیک ارتباط میدهند. امروز نیت کنید تا این عطر قدرتمند را استنشاق کنید. چند شاخه گل خوشبو پیدا کنید و حسابی عطر آنها را استنشاق کنید.
توجه کنید که چطور رنگهای مختلف احساسات متفاوتی را در شما برمیانگیزد.
کدام عطر برایتان جذابتر است؟
انرژی این گلها را با خریدن یا کاشتن آنها و یا با خریدن یک شیشه عطر رز خالص به خانه بیاورید. به یاد داشته باشید تا در طول روز این عطر شفابخش را استنشاق کنید و از شادی فراوان قلبتان آگاه باشید.
همچنین ممکن است در اتاقهایی که هیچ شکوفه و گلی در آنها وجود ندارد متوجه عطر گل شوید. آن عطر پیام ما به شماست که میگوید ما در همین نزدیکی هستیم و به شما یادآوری میکند تا زمان را صرف پیروی از رهنمود امروز کنید.
می ایستم و گلهای سرخ را میبویم، زمانی را صرف استنشاق عمیق عطر دلچسب آنها میکنم. این هدیه را به خود میدهم تا با آگاهی از عشق، خود را بپروراند. گشایش قلب برایم بیخطر است.
عبارت (بایسید و گلهای سرخ را ببویید) مترادف لذت بردن از زندگی است و این پیامی است که ما فرشتهها دائما به شما ابلاغ میکنیم.
امروز این راهنمایی را یک گام جلوتر میبریم و از شما میخواهیم این نصیحت را جدی بگیرید. عطر این گلها وارد مشامتان میشود و مستقیم به قلبتان میرود. گلهای سرخ کمکتان میکند احساسات محبت آمیز و عاشقانه را شکوفا کنید. به همین دلیل است که آنها را به عشق رمانتیک ارتباط میدهند. امروز نیت کنید تا این عطر قدرتمند را استنشاق کنید. چند شاخه گل خوشبو پیدا کنید و حسابی عطر آنها را استنشاق کنید.
توجه کنید که چطور رنگهای مختلف احساسات متفاوتی را در شما برمیانگیزد.
کدام عطر برایتان جذابتر است؟
انرژی این گلها را با خریدن یا کاشتن آنها و یا با خریدن یک شیشه عطر رز خالص به خانه بیاورید. به یاد داشته باشید تا در طول روز این عطر شفابخش را استنشاق کنید و از شادی فراوان قلبتان آگاه باشید.
همچنین ممکن است در اتاقهایی که هیچ شکوفه و گلی در آنها وجود ندارد متوجه عطر گل شوید. آن عطر پیام ما به شماست که میگوید ما در همین نزدیکی هستیم و به شما یادآوری میکند تا زمان را صرف پیروی از رهنمود امروز کنید.
می ایستم و گلهای سرخ را میبویم، زمانی را صرف استنشاق عمیق عطر دلچسب آنها میکنم. این هدیه را به خود میدهم تا با آگاهی از عشق، خود را بپروراند. گشایش قلب برایم بیخطر است.
Forwarded from 🌦💝عشق الهی🌱🌙 (سهیلا)
َچند قانون زندگی؛
_از کسی ناراحت هستی خودت برو بهش بگو
_ حرف ناحقی رو که نمیپسندی تائید نکن.
_هیچوقت طوری زندگی نکن که سعی کنی همه رو از خودت راضی نگه داری چون این کار بخوای نخوای دو روویه
_ سعی کن هر روز یاد بگیری
_هرگز هرگزدر صحبت با دیگران راجع
به خودت بد حرف نزن
_ سعی کن راحت نه بگی، از نه گفتن نترس.
_از بله گفتن هم نترس
_اول با خودت مهربون باش به خودت برس هرکی ام هرچی گفت اعتنا نکن
_ سعی کن ببخشی، اما فراموش نکن !
_هرگز سطح خودت رو به اندازه طرف مقابلت پایین نیار.
_به کسانی لطف کن که استحقاقش رو داشته باشن، لطف تورو وظیفت ندونن
_با کسی که ازش خوشت نمیاد، همنشینی نکن.(دو رو نباش)
_دوست بدار چون این حس قشنگترین نعمت دنیاس.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
https://t.me/eshgheeahiii
_از کسی ناراحت هستی خودت برو بهش بگو
_ حرف ناحقی رو که نمیپسندی تائید نکن.
_هیچوقت طوری زندگی نکن که سعی کنی همه رو از خودت راضی نگه داری چون این کار بخوای نخوای دو روویه
_ سعی کن هر روز یاد بگیری
_هرگز هرگزدر صحبت با دیگران راجع
به خودت بد حرف نزن
_ سعی کن راحت نه بگی، از نه گفتن نترس.
_از بله گفتن هم نترس
_اول با خودت مهربون باش به خودت برس هرکی ام هرچی گفت اعتنا نکن
_ سعی کن ببخشی، اما فراموش نکن !
_هرگز سطح خودت رو به اندازه طرف مقابلت پایین نیار.
_به کسانی لطف کن که استحقاقش رو داشته باشن، لطف تورو وظیفت ندونن
_با کسی که ازش خوشت نمیاد، همنشینی نکن.(دو رو نباش)
_دوست بدار چون این حس قشنگترین نعمت دنیاس.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
https://t.me/eshgheeahiii
Forwarded from ملانصرالدین-اورنگ
تلویزیون، به جای پیشرفت، پسرفت را برگزیده؟!
پیش از راه یافتن صدا به سینما، این هنر موسیقی بود که به فیلمهای صامت و بیجان، جان میبخشید و به تصاویر آن معنا میداد. پس از ورود صدا به سینما نیز همچنان موسیقی یکی از رکنهای مهم موفقیت فیلمهای تولید شده بود و هست. بدون موسیقی خوب، کمتر فیلمی توانسته مورد اقبال قرار بگیرد.
موسیقی تنها برای پر کردن فضاهای خالی فیلم نیست، بلکه برای به کمال رساندن آن اثر است. برخی از فیلمسازان سعی کردهاند ضعف فیلمشان را با موسیقی بپوشانند، اما هرگز نتوانستهاند موفق باشند، زیرا مخاطبان به خوبی سره را از ناسره تشخیص داده و میدهند.
پس از اختراع تلویزیون و آغاز تولید فیلمهای تلویزیونی و سریالها، باز این موسیقی بود که به کمک آمد و توانایی خود را به رخ همگان کشید. تلویزیون، چون فراگیرتر از سینما بود، تاثیر آن نیز گستردهتر بود.
در بدو حیات تلویزیون، برخی از هنرمندان از سینما به آنجا راه یافتند که آهنگسازان فیلم هم جزوشان بودند. پس از موفقیت و اقبالی که تلویزیون بین مردم پیدا کرد، برای خود، هنرمندانی در عرصههای مختلف پرورش داد که این بار از تلویزیون به سینما راه یافتند. با تولید سریالها که تماشاچیان بسیار به آنها علاقهمند بودند، موسیقی فیلم نیز در بین مخاطبان جایگاه خاصی یافت.
بسیاری از مردم با شنیدن موسیقی سریال مورد علاقه خود متوجه آغاز آن شده و برای دیدنش شتاب میکردند. موسیقی فیلم آنچنان در بین مردم محبوب بود که ملودیهایش روی لب مردم در ترنم بود. موسیقی حکم شناسنامه اثر را دارد و مخاطبان به واسطه آن سریالها را شناخته و میشناسند.
سریالهای محبوبی چون: «روهاید»، «سیمارون»، «پیتون پلیس»، «پوآرو»، «ناوارو» و دهها مجموعه دیگر، موسیقیهای زیبا و حرفهای داشتند که تماشاچیان را دعوت به دیدن آنها میکردند.
موسیقی خوب یکی از ارکان مهم موفقیت سریالهای تلویزیونی بوده و خواهد بود. در کشور بزرگ ایران نیز از دیرباز مجموعههایی در تلویزیون تولید میشد که دارای موسیقی قوی و تأثیرگذاری بودند که مورد توجه مخاطبان قرار میگرفتند.
پس از انقلاب، در بحبوحه جنگ سریالهای موفقی در تلویزیون تولید شد که بسیار مورد اقبال قرار گرفتند، از مجموعه تاریخی گرفته تا اجتماعی و طنز و کودک.
همه این مجموعههای موفق یک نقطه مشترک داشتند و آن موسیقی خوب بود. سریالهایی مانند: «سربداران»، «سلطان و شبان»، «ابوعلی سینا»، «آینه» و «گل پامچال». در عرصه کودک نیز آهنگ «بازم مدرسهام دیر شد»، «شهر موشها» و چندین و چند سریال و برنامه دیگر، موسیقیهای خوبی داشتند که مردم با شنیدن آنها، هم روحی تازه میکردند و هم برای دیدن سریال یا برنامه مورد نظر خود آماده میشدند.
متاسفانه سالهاست دیگر چنین موسیقیهای تاثیرگذاری گوشها را نوازش نمیدهد. در آن زمان با وجود امکانات کم و مضایق مالی و مشکلات دیگر، آثار درخشانی خلق میشدند که مورد توجه قرار میگرفتند، اما امروز با وجود مهیا بودن همه امکانات و شرایط، حتی یک موسیقی فیلم خوب و ماندگار هم شنیده نمیشود.
در حال حاضر چندین کانال تلویزیونی در کشور وجود دارد که از اکثر آنها مجموعههای مختلف پخش میشوند، اما متاسفانه موسیقی این سریال ها اغلب به یکدیگر شباهت دارند و مردم نمیتوانند آنها را از هم تشخیص دهند. هیچ کدام از این موسیقیهای فیلم، رنگ و بوی خاصی ندارند.
در کشورهای صاحب تلویزیون، مانند گذشته، مجموعههایی تولید میشوند که موسیقیهای تاثیرگذار دارند و مخاطبان نیز آنها را میپسندند. آنها میدانند رمز و راز موفقیت یک سریال چیست و مردم چه چیزی را میپسندند. برای همین است که همیشه موفق هستند.
در طول این سالها، تلویزیون ایران به جای اینکه پیشرفت داشته باشد، پسرفت را برگزیده. گویا برای تلویزیون تنها این مهم است که چیزی ساخته شود و آنتن را پر کند، خوب یا بد بودن اصلاً ملاک نیست.
این همه هزینه صرف تولید یک سریال میشود، اما حاضر نیستند بخشی از این بودجه را خرج موسیقی فیلم کنند تا کاری خوب و حرفه ای عرضه شود.
در دهه باشکوه60 با یک درصد بودجه فیلمهای امروزی، این همه مجموعه و برنامههای دیدنی تولید میشد، اما اینک با بودجههای فرا میلیاردی، حتی یک کار متوسط هم تولید نمیشود!
متاسفانه برخی از آهنگسازان به موسیقی سریالها اهمیتی نداده و یک ملودی دمدستی ساخته و به خورد مجموعه میدهند. تلویزیون هم بدون اعتراض به کیفیت موسیقی، آن را پذیرفته و پخش میکند.
اگر بدین منوال پیش رود، عنقریب است که بساط موسیقی خوب فیلم در تلویزیون برچیده شود.
سالهاست در سینمای ایران موسیقی خوبی شنیده نمیشود. امیدواریم قبل از آنکه کار به جاهای باریک و خطرناک بکشد، مسوولان و هنرمندان فکری عاجل به حال موسیقی فیلم در ایران بکنند.
سیدرضا اورنگ
پیش از راه یافتن صدا به سینما، این هنر موسیقی بود که به فیلمهای صامت و بیجان، جان میبخشید و به تصاویر آن معنا میداد. پس از ورود صدا به سینما نیز همچنان موسیقی یکی از رکنهای مهم موفقیت فیلمهای تولید شده بود و هست. بدون موسیقی خوب، کمتر فیلمی توانسته مورد اقبال قرار بگیرد.
موسیقی تنها برای پر کردن فضاهای خالی فیلم نیست، بلکه برای به کمال رساندن آن اثر است. برخی از فیلمسازان سعی کردهاند ضعف فیلمشان را با موسیقی بپوشانند، اما هرگز نتوانستهاند موفق باشند، زیرا مخاطبان به خوبی سره را از ناسره تشخیص داده و میدهند.
پس از اختراع تلویزیون و آغاز تولید فیلمهای تلویزیونی و سریالها، باز این موسیقی بود که به کمک آمد و توانایی خود را به رخ همگان کشید. تلویزیون، چون فراگیرتر از سینما بود، تاثیر آن نیز گستردهتر بود.
در بدو حیات تلویزیون، برخی از هنرمندان از سینما به آنجا راه یافتند که آهنگسازان فیلم هم جزوشان بودند. پس از موفقیت و اقبالی که تلویزیون بین مردم پیدا کرد، برای خود، هنرمندانی در عرصههای مختلف پرورش داد که این بار از تلویزیون به سینما راه یافتند. با تولید سریالها که تماشاچیان بسیار به آنها علاقهمند بودند، موسیقی فیلم نیز در بین مخاطبان جایگاه خاصی یافت.
بسیاری از مردم با شنیدن موسیقی سریال مورد علاقه خود متوجه آغاز آن شده و برای دیدنش شتاب میکردند. موسیقی فیلم آنچنان در بین مردم محبوب بود که ملودیهایش روی لب مردم در ترنم بود. موسیقی حکم شناسنامه اثر را دارد و مخاطبان به واسطه آن سریالها را شناخته و میشناسند.
سریالهای محبوبی چون: «روهاید»، «سیمارون»، «پیتون پلیس»، «پوآرو»، «ناوارو» و دهها مجموعه دیگر، موسیقیهای زیبا و حرفهای داشتند که تماشاچیان را دعوت به دیدن آنها میکردند.
موسیقی خوب یکی از ارکان مهم موفقیت سریالهای تلویزیونی بوده و خواهد بود. در کشور بزرگ ایران نیز از دیرباز مجموعههایی در تلویزیون تولید میشد که دارای موسیقی قوی و تأثیرگذاری بودند که مورد توجه مخاطبان قرار میگرفتند.
پس از انقلاب، در بحبوحه جنگ سریالهای موفقی در تلویزیون تولید شد که بسیار مورد اقبال قرار گرفتند، از مجموعه تاریخی گرفته تا اجتماعی و طنز و کودک.
همه این مجموعههای موفق یک نقطه مشترک داشتند و آن موسیقی خوب بود. سریالهایی مانند: «سربداران»، «سلطان و شبان»، «ابوعلی سینا»، «آینه» و «گل پامچال». در عرصه کودک نیز آهنگ «بازم مدرسهام دیر شد»، «شهر موشها» و چندین و چند سریال و برنامه دیگر، موسیقیهای خوبی داشتند که مردم با شنیدن آنها، هم روحی تازه میکردند و هم برای دیدن سریال یا برنامه مورد نظر خود آماده میشدند.
متاسفانه سالهاست دیگر چنین موسیقیهای تاثیرگذاری گوشها را نوازش نمیدهد. در آن زمان با وجود امکانات کم و مضایق مالی و مشکلات دیگر، آثار درخشانی خلق میشدند که مورد توجه قرار میگرفتند، اما امروز با وجود مهیا بودن همه امکانات و شرایط، حتی یک موسیقی فیلم خوب و ماندگار هم شنیده نمیشود.
در حال حاضر چندین کانال تلویزیونی در کشور وجود دارد که از اکثر آنها مجموعههای مختلف پخش میشوند، اما متاسفانه موسیقی این سریال ها اغلب به یکدیگر شباهت دارند و مردم نمیتوانند آنها را از هم تشخیص دهند. هیچ کدام از این موسیقیهای فیلم، رنگ و بوی خاصی ندارند.
در کشورهای صاحب تلویزیون، مانند گذشته، مجموعههایی تولید میشوند که موسیقیهای تاثیرگذار دارند و مخاطبان نیز آنها را میپسندند. آنها میدانند رمز و راز موفقیت یک سریال چیست و مردم چه چیزی را میپسندند. برای همین است که همیشه موفق هستند.
در طول این سالها، تلویزیون ایران به جای اینکه پیشرفت داشته باشد، پسرفت را برگزیده. گویا برای تلویزیون تنها این مهم است که چیزی ساخته شود و آنتن را پر کند، خوب یا بد بودن اصلاً ملاک نیست.
این همه هزینه صرف تولید یک سریال میشود، اما حاضر نیستند بخشی از این بودجه را خرج موسیقی فیلم کنند تا کاری خوب و حرفه ای عرضه شود.
در دهه باشکوه60 با یک درصد بودجه فیلمهای امروزی، این همه مجموعه و برنامههای دیدنی تولید میشد، اما اینک با بودجههای فرا میلیاردی، حتی یک کار متوسط هم تولید نمیشود!
متاسفانه برخی از آهنگسازان به موسیقی سریالها اهمیتی نداده و یک ملودی دمدستی ساخته و به خورد مجموعه میدهند. تلویزیون هم بدون اعتراض به کیفیت موسیقی، آن را پذیرفته و پخش میکند.
اگر بدین منوال پیش رود، عنقریب است که بساط موسیقی خوب فیلم در تلویزیون برچیده شود.
سالهاست در سینمای ایران موسیقی خوبی شنیده نمیشود. امیدواریم قبل از آنکه کار به جاهای باریک و خطرناک بکشد، مسوولان و هنرمندان فکری عاجل به حال موسیقی فیلم در ایران بکنند.
سیدرضا اورنگ
💕 به نام خداوند پاک و دلیر
خداوند دریا، خدای امیر
🌸 سلام علیکم
صبحتان به خیر
در هر جای میهن که هستید،
شرق و غرب و شمال و جنوب و مرکز،
قلبتان سرشار از نور الهی باد.
▫️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
▫️ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
☘️ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دستههای متعدّد، یا بهصورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و هر مکان،) به سوی دشمن حرکت نمایید!
بگيريد اكنون سلاحى به چنگ
بگرديد آماده از بهر جنگ
همه دستهدسته به همراه هم
برآييد از بهر دفع ستم
-----------------
👈 قرآن کریم؛ سوره نساء، آیه ۷۱
خداوند دریا، خدای امیر
🌸 سلام علیکم
صبحتان به خیر
در هر جای میهن که هستید،
شرق و غرب و شمال و جنوب و مرکز،
قلبتان سرشار از نور الهی باد.
▫️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
▫️ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
☘️ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دستههای متعدّد، یا بهصورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و هر مکان،) به سوی دشمن حرکت نمایید!
بگيريد اكنون سلاحى به چنگ
بگرديد آماده از بهر جنگ
همه دستهدسته به همراه هم
برآييد از بهر دفع ستم
-----------------
👈 قرآن کریم؛ سوره نساء، آیه ۷۱
Forwarded from Montakhab
🔴 رحمتاله بیگدلی خطاب به احمد خاتمی: چه کسی گفته شما بهشتی هستید؟
آقای خاتمی، چه کسی گفته شما بهشتی هستید و کلید بهشت در دست شماست؟
نه کلید بهشت در دست شماست و نه شما در ادعای ایستادن در مقابل ناهنجاری صادقید، اگر صادقید؛
۱. در مقابل تخلف هزار میلیاردی کاظم صدیقی بایستید و شفافسازی کنید!
۲. در مقابل فساد سه و نیم میلیارد دلاری چای دبش در دولت رئیسی بایستید و شفافسازی کنید!
۳. در باره پرونده بابک زنجانی شفافسازی کنید و بگویید: چه کسی به او مجوز فروش نفت داد، چه کسی او را پشتیبانی کرد و تکلیف دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار بدهی او چه شد؟!
۴. خواهان رسیدگی به پرونده باندی شوید که با لغو یکجانبه قرارداد کرسنت بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت زدند و باعث محکومیت دو میلیارد دلاری ایران در دادگاه لاهه شدند؟
۵. در مقابل تورم و گرانی که دمار از روزگار مردم درآورده است بایستید و عوامل آن را به مردم معرفی کنید!
☘🌸 @montakhabsal
آقای خاتمی، چه کسی گفته شما بهشتی هستید و کلید بهشت در دست شماست؟
نه کلید بهشت در دست شماست و نه شما در ادعای ایستادن در مقابل ناهنجاری صادقید، اگر صادقید؛
۱. در مقابل تخلف هزار میلیاردی کاظم صدیقی بایستید و شفافسازی کنید!
۲. در مقابل فساد سه و نیم میلیارد دلاری چای دبش در دولت رئیسی بایستید و شفافسازی کنید!
۳. در باره پرونده بابک زنجانی شفافسازی کنید و بگویید: چه کسی به او مجوز فروش نفت داد، چه کسی او را پشتیبانی کرد و تکلیف دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار بدهی او چه شد؟!
۴. خواهان رسیدگی به پرونده باندی شوید که با لغو یکجانبه قرارداد کرسنت بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت زدند و باعث محکومیت دو میلیارد دلاری ایران در دادگاه لاهه شدند؟
۵. در مقابل تورم و گرانی که دمار از روزگار مردم درآورده است بایستید و عوامل آن را به مردم معرفی کنید!
☘🌸 @montakhabsal
Forwarded from روشنگری ۴۰
🔴 دعوا شونیستی و قومی است، نه دینی!
محمدحسین جعفریان در اینستاگرام نوشت:
ماه اول حاکمیت تالب گفتم دعوا شونیستی و قومی است، نه دینی!
تظاهرات مردم چند شهرستان بدخشانِ افغانستان علیه جنایات و کثافتکاریهای تا.لبان
پرسش اساسی معترضین در بدخشان این است: چرا گروه خاصی از هلمندیها و قندهاریها بر بدخشان -که هیچ پشتون بومی ندارد- حکومت میکنند؟ جماعتی که نه رعایت حقوق، نه نوامیس، نه دارایی، نه سهم ما از حاکمیت را نمیکنند. تا.لبان غیر پشتون و جمعی از خود پشتونها فهمیدهاند که اگر با قرائت امارت از حکومت، کمترین زاویهای داشته باشند، یا کشته میشوند کما اینکه تا امروز بسیاری از آنها از مولوی صفیالله تاجیک تا مولوی مهدی هزاره و حتی جمعی از پشتونهای مخالف در همان پکتیا و لوگر و مناطق پشتوننشین کشته شدند یا برده! نظیر مولوی صلاحالدین ازبک و حمید خراسانی تاجیک و...کل ماجرای بدخشان این است.
تالب اما این بیچارهها را متهم کرده که طرفدار کشت تریاکاند. حال آنکه بزرگترین باراندازهای تریاک جهان در منطقهی هلال طلایی در جنوب و به ویژه جنوب غرب افغانستان و بخشی از پاکستان در اختیار امارت تا.لبان و قاچاقچیان حامی آنهاست. قاچاق یکی از منابع مالی اصلی امارت است.
عامهی مردم هم در بدخشان معترضاند چرا احترام نوامیس ما را ندارید؟ چرا دختران ما را مثل کالا تصاحب میکنید؟ زنانمان از ترس نیروهای شهوتران و جانی شما حتی در داخل خانههای ما امنیت ندارند، اما امارت آنها را میکشد و مدعیاست اینها حامی کشت تریاکاند و با پلیس موادمخدر درگیر شدهاند. گروهی بیشرف و نامرد هم که حالا دیگر میدانیم سودشان در تجارت شخصیشان با تالب است، در گوشههایی از فضای مجازی در این روایت میدمند!
نتیجهگیری:
اگر طالب غیر پشتون و نیز بخش قابل توجهی از بزرگان پشتونها که خواهان زندگی مسالمتآمیز در کنار دیگر اقوام افغانستان هستند، به این درک رسیده باشند که در چه دام هولناکی گرفتار شدهاند و یوغ بندگی این امارت قومی را از گردن بردارند، امید به کنش فراگیر در سرتاسر افغانستان هست. اگر نه همچنان چرخ بر همان مدار خواهد چرخید!
پ.ن: اصالت ویدیو و خبر تایید میشود.
✅💡@roshangari40
محمدحسین جعفریان در اینستاگرام نوشت:
ماه اول حاکمیت تالب گفتم دعوا شونیستی و قومی است، نه دینی!
تظاهرات مردم چند شهرستان بدخشانِ افغانستان علیه جنایات و کثافتکاریهای تا.لبان
پرسش اساسی معترضین در بدخشان این است: چرا گروه خاصی از هلمندیها و قندهاریها بر بدخشان -که هیچ پشتون بومی ندارد- حکومت میکنند؟ جماعتی که نه رعایت حقوق، نه نوامیس، نه دارایی، نه سهم ما از حاکمیت را نمیکنند. تا.لبان غیر پشتون و جمعی از خود پشتونها فهمیدهاند که اگر با قرائت امارت از حکومت، کمترین زاویهای داشته باشند، یا کشته میشوند کما اینکه تا امروز بسیاری از آنها از مولوی صفیالله تاجیک تا مولوی مهدی هزاره و حتی جمعی از پشتونهای مخالف در همان پکتیا و لوگر و مناطق پشتوننشین کشته شدند یا برده! نظیر مولوی صلاحالدین ازبک و حمید خراسانی تاجیک و...کل ماجرای بدخشان این است.
تالب اما این بیچارهها را متهم کرده که طرفدار کشت تریاکاند. حال آنکه بزرگترین باراندازهای تریاک جهان در منطقهی هلال طلایی در جنوب و به ویژه جنوب غرب افغانستان و بخشی از پاکستان در اختیار امارت تا.لبان و قاچاقچیان حامی آنهاست. قاچاق یکی از منابع مالی اصلی امارت است.
عامهی مردم هم در بدخشان معترضاند چرا احترام نوامیس ما را ندارید؟ چرا دختران ما را مثل کالا تصاحب میکنید؟ زنانمان از ترس نیروهای شهوتران و جانی شما حتی در داخل خانههای ما امنیت ندارند، اما امارت آنها را میکشد و مدعیاست اینها حامی کشت تریاکاند و با پلیس موادمخدر درگیر شدهاند. گروهی بیشرف و نامرد هم که حالا دیگر میدانیم سودشان در تجارت شخصیشان با تالب است، در گوشههایی از فضای مجازی در این روایت میدمند!
نتیجهگیری:
اگر طالب غیر پشتون و نیز بخش قابل توجهی از بزرگان پشتونها که خواهان زندگی مسالمتآمیز در کنار دیگر اقوام افغانستان هستند، به این درک رسیده باشند که در چه دام هولناکی گرفتار شدهاند و یوغ بندگی این امارت قومی را از گردن بردارند، امید به کنش فراگیر در سرتاسر افغانستان هست. اگر نه همچنان چرخ بر همان مدار خواهد چرخید!
پ.ن: اصالت ویدیو و خبر تایید میشود.
✅💡@roshangari40
Forwarded from تاریخ معاصـر ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلمی تاریخی از دیدار و سخنان جنجالی مرحوم هاشمی رفسنجانی با علمای حوزه علمیه قم :
پارهای مسائل از کنترل رهبری خارج است. جریانی داریم که از رهبری بیشتر قدرت و نفوذ دارد
اگر سقف زمانی رهبری در قانون اساسی محدودتر بود، شاهد شرایط بهتری میبودیم.
کسانی در این مملکت تصمیم میگیرند که حتی اجازه به سرانجام رساندن قولهای رهبری را هم نمیدهند..
آقای خامنهای در آغاز رهبریش، بر «زمانمند بودن دورهی رهبری» تاکید میکرد و میگفت اگر رهبری دائمی باشد هم او و هم مردم احساس خفقان میکنند....
«وقتی در بازنگری قانون اساسی، زمانبندی نکردیم، ایشان به من گفتند من احساس خفقان میکنم....
شما خوب بود زمان ۱۰سالهای میگذاشتید که مردم هم احساس خفقان نکنند».
[۲۸ دی ۱۳۹۰]
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚http://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
پارهای مسائل از کنترل رهبری خارج است. جریانی داریم که از رهبری بیشتر قدرت و نفوذ دارد
اگر سقف زمانی رهبری در قانون اساسی محدودتر بود، شاهد شرایط بهتری میبودیم.
کسانی در این مملکت تصمیم میگیرند که حتی اجازه به سرانجام رساندن قولهای رهبری را هم نمیدهند..
آقای خامنهای در آغاز رهبریش، بر «زمانمند بودن دورهی رهبری» تاکید میکرد و میگفت اگر رهبری دائمی باشد هم او و هم مردم احساس خفقان میکنند....
«وقتی در بازنگری قانون اساسی، زمانبندی نکردیم، ایشان به من گفتند من احساس خفقان میکنم....
شما خوب بود زمان ۱۰سالهای میگذاشتید که مردم هم احساس خفقان نکنند».
[۲۸ دی ۱۳۹۰]
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚http://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded from دلنوشته ها - رحیم قمیشی (Rahim Ghomeishi)
من و مهدی نصیری!
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
Forwarded from دلنوشته ها - رحیم قمیشی (Rahim Ghomeishi)
من و مهدی نصیری!
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
Forwarded from دلنوشته ها - رحیم قمیشی (Rahim Ghomeishi)
من و مهدی نصیری!
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
Forwarded from دلنوشته ها - رحیم قمیشی (Rahim Ghomeishi)
من و مهدی نصیری!
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
Forwarded from دلنوشته ها - رحیم قمیشی (Rahim Ghomeishi)
من و مهدی نصیری!
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3
✍ رحیم قمیشی
با آقا مهدی خیلی رفیقم، اما از نقد او اصلأ نگران نیستم، او جنس متفاوتی دارد. خیلی کم ناراحت میشود.
با سیاسیون بسیاری نشستهام، گاه نظرات تندی در باب سیاست خارجی و داخلی نظام، و وضع کشور داشتهاند، اما در مصاحبههایشان چنان سخن میگویند که تنها میتوانم سرم را از شدت تعجب بخارانم!!
- یعنی این همان خودش است!؟
اما مهدی نصیری اینطور نیست.
برای همین به رفاقت با او افتخار میکنم.
کدام مقام مسئول و نظریهپرداز سیاسی با شجاعت آمده و گفته من قبلا اشتباه کردم؟ جز آقایان منتظری و تاجزاده، پیدا کردن سومیاش واقعا مشکل است، اما مهدی براحتی اشتباهات گذشتهاش را میپذیرد.
عنصر صداقت را دست کم نگیریم. مهدی فکرش همانست که به زبان میآورد. بدون ذرهای تظاهر، ریا و دروغ.
همه اساتید علوم سیاسیام به من تاکید میکردند، هیچوقت نگو "همین است و جز این نیست"، با قطعیت نظر نده، این کلمات "به نظرم" "من فکر میکنم" "احتمالا" را نگذار از زبانت بیفتند. میگفتند پیشرفت غربیها بسیاریاش مدیون همین چند کلمه است، و عقبماندگی ما ناشی از آنست که همه با قطعیت بیخود سخن میگوییم. "حتما چنین خواهد شد"، یقینا هدف آمریکا ایناست! فلانی صد در صد جاسوس است و...
چه اشکال دارد بگوییم به نظر من، شاید، فکر میکنم.
ولی مهدی نصیری دائما در کلامش تکرار میکند، من اینطور فکر میکنم. به نظر من.
و این سرمایه بزرگی است.
بسیاری از آنهایی که داخل کشور بوده و به خارج رفته اند، ناگهان یادشان آمده شاهد چه فجایع پنهانی بودهاند. چه حرفها که نمیشد بزنند و حالا بیان میکنند.
گر چه آقا مهدی صادقانه گفته نرفته که بماند، مگر ممنوعالورود شود! اما لحن گفتار و مواضع و بیانش، با رسیدن به کانادا ذرهای تغییر نکرده. طرحش برای اتحاد ایراندوستان، همانی است که وقتی ایران بود، به وضوح میگفت. اگر چه خیلیها آن موقع خود را به کر بودن میزدند.
واین صفات مهم در کمتر انسان مشهوری پیدا میشود.
من با نظرات آقا مهدی هرگز صد در صد موافق نبوده و نیستم. همانطور که به نزدیکترین افراد به خودم نیز گفتهام، اختلاف نظر باعث رشد انسان ها میشود و اساسا زندگی چقدر بیمزه و بیمعنا میشد، اگر همه با هم همنظر بودند. برای همین با دوستان صمیمیام نیز همیشه اختلاف نظر دارم، در کمال احترام.
من به آقای رضا پهلوی نمیگویم شاهزاده.
من در نظراتم اسمها را مهم نمیدانم، ایدهها را ارجح میدانم، نمیگویم تاجزاده، میگویم این ایده.
من اصولم را تعریف میکنم، هر کس به اصول چندگانهام آری گفت او را همنظر خود دانسته و دست ائتلاف به او میدهم، مگر جنایتکار باشد یا تروریست و یا بدانم دروغ میگوید. لذا زور نمیزنم کسانی را که به ایدههایم اعتقادی ندارند را به موافقت با اصولم ترغیب کنم
من وقتی نمیدانم طرفداران ایدهای۲۰ درصد هستند، ۴۰ یا ۸۰ درصد، هیچ درصدی را اعلام نمیکنم. میگویم درصدی قابل توجه.
ولی مهدی اینطور نیست.
من بیشتر با دوستانم مشورت میکنم، مهدی کمتر!
مهدی بسیار خوشبینانه به همه نگاه میکند، من هم خوشبینم اما نه بسیار!
گفتهام مهدی جان مردم از اسامی عبور کردهاند، از نام سیستمها هم عبور کردهاند. آنها ایرانی میخواهند سربلند، زندگیای میخواهند سالم و بهروز، افرادی میخواهند صادق، یکرو، متفکر، آیندهنگر.
و چیزی که ایران دارد همینها هستند.
این را صادقانه گفتهام.
ایران به اندازه دویست رئیس جمهور توانا در خود دارد، اگر سلطنت مشروطه شد، پانصد شاه قوی و بیادعا در خود دارد. دست از اسامی بردار.
گوش نمیکند!
گفتهام برنامهها مهم هستند نه جمعها.
گوش نمیکند.
گفتهام ما از دیکتاتوری و از مقام مادامالعمری میترسیم. حتی آدمهای خوبش.
گوش نمیکند!
بالاخره فرقی باید باشد بین یک طلبه روزنامهنگار و یک درس خوانده علوم سیاسی!!!
من آقای نصیری را دوست دارم، صداقتش را، صراحتش را، شجاعتش را، بیان ایدههای نو او را، انرژی فوقالعادهاش را، دلسوزیاش را برای آینده ایران و مردمش.
و به نظرات او احترام میگذارم. اگر حتی در مواردی اختلاف نظر داشته باشیم.
نه او سعی میکند مرا تغییر دهد.
نه من سعی میکنم او را عوض کنم!
زندگی با همین تفاوتهایش زیبا میشود.
کاش آنها که به ایده زیر یک چتر آوردن دلسوزان ایرانِ آقای نصیری، نقدهای تند دارند، طرح خودشان را بدهند.
و اگر هیچ طرحی ندارند صادقانه بگویند دستمان خالیست. طرحی نداریم.
اگر فکر میکنند با رد هر طرحی شخصیتی نصیبشان میشود، بدانند؛
آینده ایران در خطر است، و ما به شخصیتهای ترسو، ساکت، محافظهکار، نان به نرخ روز خور، هیچ نیازی نداریم.آنها مواظب باشند موقعیتشان از دست نرود.
ایران نیازمند افرادی است که دغدغه واقعی ایران را دارند و خطر میکنند.
و آقا مهدی نصیری بهنظرم یکی از آنهاست.
به او و نظریاتش همیشه احترام میگذارم.
@ghomeishi3