تذکره
1.08K subscribers
1.07K photos
71 videos
44 files
59 links
تذكره = آنچه موجب یادآوری شود. (فرهنگ معين)
Download Telegram
فطریات ( ۴ )

🔹افطار در روز عید؛
آخرین و برترین افطار  با تربت

در ماه مبارک رمضان با توجه به کیفیت ایام و همین طور کیفیت اعمال و  عبادتی که در آن انجام شده  که  عبارت است از روزه داشتن ، خود صائم پاکِ پاکیزه می شود ؛ ایامی که، ساده ترین اعمال در آن که نفس کشیدن است،عبادت است، خوابیدن عبادت است؛ یعنی: حتی نفس کشیدن و خوابیدن هم انسان را به یاد خدای متعال می اندازد  و باعث تقرب به او می شود.

🔹حالا رسیده به انتهای مسیرِ این ایام و  بنابر آن است به جز آنچه اتفاق افتاده، عید هم بوده باشد ؛ به جز آنچه اتفاق افتاده و  انجام داده و بهره آنرا به او داده اند ، قرار است خدای متعال به او عیدی هم بدهد.

در این ضیافت عجیب و غریب الهی به جز آنکه خدای متعال پذیرایی خاص و ویژه فرموده،  علاوه بر اینها بنابر آن است حق الزحمه ی ماهیانه داده شود به علاوه ی عیدی.

🔹حالا در این عید دیدنی توصیه شده، و فرموده اند  روزه داشته باش ،  ولی افطار کن، با چه؟ با تربت امام حسین علیه السلام؛ یعنی چه؟!

🔹صائم در مواجهه با این اعمال و ایامی که برای او نورٌ علی نور بوده، پاک پاکیزه شده، حالا در این نفس پاک پاکیزه اولین چیزی که بعد از این همه نورانیت و طهارت می گویند واردش کن، تربت سیّد الشهداست؛ یعنی چه؟

🔹تربتی که فرموده اند:
برای هر دردی دواست؛ فقط صحبت درد جسمانی نیست، بلکه: "لکلّ داء دواء" (فقه الرّضا: ۳۴۵) ؛ دوا برای هر دردی است؛ یعنی به این ترتیب آنچه در انسان نقص است، عیب است، مرض است - معنوی و مادی - همه را جبران می کند؛ درمان می کند.

🔹بالاتر از همه ی اینها:
کسی که در موطن نفس پاک خود تربت کربلا را وارد می کند، تربت کربلا آن شخص را کربلایی می کند و خدای متعال ، کربلایی شدن را برای بنده هایش دوست دارد.

🔹رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: "أحب الله من أحب حسینا"؛ خدای متعال دوست دارد آن کسی را که حسین را دوست داشته باشد.

عید ماه مبارک ؛ افطار با تربت کربلابخش ویژه مهمانی خدای متعال است ؛  عیدی الهی است : افطار با تربت کربلا چه می کند؟! بلکه چه نمی کند؟! :
دل را کربلائی می کند : آنرامسلم می کند ؛ حبیب می کند ؛ زهیر می کند؛ عابس می کند ؛ شوذب می کند ؛ حتی اگر سیاه هم که باشد آنرا چون شاهزاده حضرت علی اکبر ، عزیز می کند ؛
پس : سینه برهنه کرده بر سینه می زند ؛  شانه ها برهنه کرده بر ان زنجیر می کوبد ؛ کلاه خود از سر انداخته تا تیغ ها بر ان فرود ایند ؛ تا هنگام شهادت در روز قیامت ، دست ها و سینه ها و زنجیرها و تیغ ها هم به شهادت صداقت « أنا یا مولای مولی لک و لآل بیتک »؛ ( سرورم من غلام شما و خاندان شمایم ؛ فرازی از زیارت امام حسین علیه السلام در روز دوشنبه ) بیایند ؛ یا زهرا.
فطریات ( ۵ )
دل آرامی عید

عيد مبارك فطر، آدم حال و هواى بعد از خواندن يك نماز باطمأنينه و با توجه را دارد. حس و حال آدم بعد از هر عبادتى، نشانه از چند و چون و كيفيت عبادت او دارد. گناه كه جاى خود دارد، نيازى به گفتن ندارد و امّا در مورد نوع عبادات- عموماً- و در مورد روزه- خصوصاً- پرحرفى و پرچانه گى قاتل سكينه و حضور قلب است و حال و هواى درونى خوبى را كه به يمن عبادت بهره شخص بوده جارو كرده و دور مى ريزد.

مراقب باشيم آنچه را كه به آن زيان زده و از آن مى كاهد، انجام ندهيم و يا اگر انجام داديم و سپس احساس بدِ فروكش كردن سكينه و حال خوش را در خودتان يافتيد، بلافاصله استغفار كنيم، آنقدر كه آن حال بد فروكش كند و حالتان به حال قبل برگردد.

حقیقت این است که عبادت خدای متعال باعث تقرب به او می شود ؛ و نزدیکی به خدای متعال باعث طهارت از آلودگی ها و زشتی های درونی و در نتیجه سبب نیکوتر و زیباتر شدن حل و کردار و رفتار شخص می شود ؛ میزان حال خوش و خلق خوش  بنده بعد از هر عبادت ؛ خصوصا عبادات های طولانی مانند : حج ، سفرهای زیارتی ، و روزه ماه مبارک رمضان ، نشان از میزان قبولی اعمال او دارد ؛ نشانه بندگی مقبول ، بنده تر شدن است ، و نشانه بنده تر شدن ، نیکوتر شدن خلق و خوی شخص ؛ خوب شدن بدی ها ، و خوبتر شدن خوبی ها ؛ اللهم ارزقنا.

اگر كسى سعی کند از حالِ حاصل از عباداتش،  نگهدارى كند، دير يا زود درون و دلى خواهد داشت آرام  و خشنود و بى بيم و بى اندوه كه از دهانش شُكر و شَکر مى ريزد . و یکی از طرق تقوا داشتن ؛  خدادارشدن ؛ یاد با دوام خدای متعال را داشتن ، این است. الهى كه براى دوستان اهل بيت عليهم السلام تا باد چنين بادا.
عزیزانم

تاخیر در ظهور اگر فقط یک علت داشته باشد، آن هم سستی ما در امر اقامه  امامت وجود مبارک امام زمان علیه السلام است.

از القاب مبارک آن حضرت "غریب" است و به فرمایش امیرالمومنین صلوات الله علیه:

"الغریب من لم یکن له حبیب."؛ (تحف العقول: ۸۴)
"غریب کسی است که دوستدار (ملتزم به دوستی) نداشته باشد."

و این فرمایش در واقع حکایت حال ما با وجود مبارک امام زمان علیه السلام است. سیدنا! العفو، العفو،العفو.
سرورم!

سوال بی جواب گاهی کلمه شده و خیلی وقت ها کلمه نشده بسیاری این است که: مگر دنیا پر از ظلم و جور نیست؟ پس چرا شما تشریف نمی آورید؟!

و کسی نیست به آن ها بگوید که خدای متعال از روز اول با مردمان عهد کرده که آنان برای شما باشند نه شما برای آنان؛ و شما خود فرمودید که جهت یادآوری این تعهد و تکلیف با همین عنوان به شما عرض سلام و ادب شود:

"السلام علیک یا میثاق الله الذی اخذه و وکده"؛ (زیارت آل یاسین)
"سلام و سلامتی و تسلیم از ما بر شما که همان عهد الاهی هستید که خدای متعال از ما پیمان بر آن گرفته و تاکید بر آن فرموده است."

ولی ما "سرنا را از سر گشادش زدیم"؛ شما را برای خود خواسته و می خواهیم و می خواهیم اگر شما تشریف آوردید مشکل ما مردمان را حل کنید و حالا کسی نمی گوید که اگر شما تشریف بیاورید این مردم با چنین تلقی ای پای شما نخواهند ایستاد و "فرمان بردار" شما نخواهند بود؛ آنان شما را برای خود و برآورده شدن امیال خود می خواهند، نه خود را برای شما و میل شما.

آنان همین رفتار را در زیارت های خود نیز دارند: به مشاهد مشرفه مشرف می شوند و گمان دارند باید خواسته های خود را از آقا بگیرند و هر چه لازم دارند از او بخواهند ولی نمی گویند:
"آقا!
خدای متعال هر چه به ما داده به طفیل شما و صدقه سر شما و به وسیله شما به ما داده.
شکر خدای متعال و تشکر از شما.

و العفو، العفو،العفو که در مقابل این همه احسان، ما به جز قصور و تقصیر در حق شما کاری نکردیم."

البته مانعی ندارد که خادم نیازهای خود را از صاحب و سرور خود تقاضا کند ولی مودبانه نیست که خادم بدون باور داشتن خادم بودن خود و انجام خدمت، فقط ابراز مایحتاج خود به آقا کرده و اصرار در برآورده شدن آن ها داشته باشد.

تلقی او از آن سرور، چنین باشد که ما باید زندگی خود را بکنیم، بدون آن که کاری به ایشان داشته باشیم ولی هر وقت گرفتار شدیم به سراغ ایشان بیاییم، اگر چه ایشان به لطف و کرم و رافت خود هیچ سائلی را ناامید برنگرداند..
به مناسبت سالروز وفات (شهادت) سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ، کتاب «ولیّ راستین» با ۲۰ درصد تخفیف، به قیمت ۸۰ هزار تومان عرضه می‌گردد:
آدرس محصول در سایت:
https://shamsulhoda.ir/product/valirastin
آدرس سایت:
🌐 www.shamsulhoda.ir
تلفن های فروشگاه:
📞 02136831845
📞 02136830073
آدرس:
🛍️ میدان قیام، زیر پل ری، خ ادیب الممالک، پلاک ۲۷ (۹ الی ۱۷)
🔹سه نكته ى نورانى حسينى
در مورد حضرت عبدالعظيم حسنى علیه السلام

روز پانزدهم شوال ، روز شهآدت  حضرت شاه عبدالعظيم حسنى است؛ كسى كه امام هادى عليه السّلام به فردی که از ری به زیارت امام حسین علیه السّلام رفته بود،فرمودند:
« لَوْ زُرْتَ‏ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ علیه السّلام‏»
اگر حضرت عبدالعظیم را که در نزد شماست (ری )زیارت می کردی مآنند کسی هستی که حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده آست . (ثواب الأعمال:۹۹)

🔸و امّا آن سه نكته:

١ . اگر آهنى هر چند سياه و زنگار گرفته را در آتش بگذارند، بعد از مدّتى آن آهن نيز خاصيّت آتش را پيدا مى كند. آتش سه خاصيّت عمده دارد:
▪️روشنايى بخش است.
▪️توليد گرما مى كند.
▪️مى سوزاند.

پس آنگاه آن آهن نيز چون آتش روشنايى بخشيده؛ توليد گرما كرده؛ و مى سوزاند، و تا وقتى كه در آتش باقى است، و اتّصال آن با آتش قطع نشده، خواصّ آتش نيز در او باقى است؛ خواصّ او همان خواصّ آتش است؛ اين همانى است.

و چنين است حال و روز وجود مبارك حضرت عبدالعظيم عليه السّلام در رابطه با ساحت مقدّسه ی امام حسين صلوات الله عليه:

🔸از شدّت معرفت، محبّت، و ولايت آن حضرت و دوام آن ها، آن حضرت از خود خالى و از ايشان پر شده است؛ و چنين است كه زيارت او، زيارت امام حسين عليه السّلام گرديده؛ نه مجازاً و يا مانند آن، بلكه حقيقتاً و عيناً.

٢ . فهم اين معنا و يافتن آن در زيارت ايشان، سنجش ميزان معرفت هر كسى نسبت به امام حسين عليه السّلام است؛ كسى مى تواند در زيارت ايشان احساس و وجدان زيارت امام حسين عليه السّلام را داشته باشد، كه واجد معرفت امام حسين عليه السّلام باشد، تا بتواند بيابد كه اين همان است.
و چنين است كه وجود مبارك ايشان ملاك و معيار عينى سنجش حسينى بودن است.

۳ .متأسّفانه آن چه شايع است، اين است كه متأثّر شدن از ذكر مصيبت امام حسين عليه السّلام و گريه كردن بر ايشان كه البتّه بسيار فضيلت دارد، با معرفت ايشان اشتباه شده وباعث غفلت ازان مى شود.
و اگر كسى چنين است و فاقد آن معرفت مى باشد، مى تواند به عنايت حسينى حضرت عبدالعظيم عليه السّلام، و يا شفاعت ايشان در ساحت مقدّسه ی امام حسين عليه السّلام واجد آن گردد.
از ساحت مبارکه امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود :
نحن والله الاسماء الحسنی ؛ (کافی ۱۴۴:۱)؛
بخدا سوگند ما اسماء حسنای خدائیم ؛ ( یعنی : نیکوترین و زیباترین و بهترین و بالاترین نشانه های خدا مائیم ) ؛
چرا که :
خدای متعال « اکبر من أن یوصف » (محاسن۱: ۲۴۱)؛ است؛
بزرگتر از آن است که وصف شود ؛ بلکه:
اسماء و صفات و آیات و کلمات او نشانه از او و بی نشان بودن او هستند تا آنها برای جویندگان و خواهندگان او ، آیه و علامت و نشانه راهی باشند که به سمت و سوی اوست ؛
تا به سبب آنها و به فضل او ، بندگان او ، حضور او را در کاینات و در خود بیابند ( معرفت ) ،
و با رعایت ادب محضر مبارک او ؛
با سعی در دوام توجه به او ،
و عدم عصیان او،
و رعایت حرمت او ؛
با اجتناب از محرمات و منهیات ،
و اتیان به واجبات و اوامر الهی ،
به رحمت او ، واجد « ایمان » به او شده باشند،
و با محو کردن توجه به خود در یاد او ،
و اولویت دادن به حضور او به حضور خود ؛
باتملیک مایملک خود ؛ مال و جان خود به او ،
سعی در جلب عنایت او در ورود به « ولایت » و « تقوای » او داشته باشند ؛
تا جائیکه با اولویت حضور او بیش از حضور خود ، در خود واجد « یقین » به او شده باشند ؛ بعلی ، بعلی ، بعلی یا رب العالمین .

شرط لازم پیمودن این راه لغزنده تر از ماهی زنده در دست ، با ذهنی ولگرد و ناآرام و پریشان ، ذهنی ساکت ، و قلبی آرام است ، و این امر جز به توليت صاحب ولایت الهیه که « بیده ملکوت کل شیئ » (یس: ۸۳)؛ شدنی نیست ؛
به تسلیم و تسلم در رابطه با او؛
اختیار خود را تسلیم او کردن و ایشان نیز این تسلیم را پذیرفتن ( تسلم ) ؛
حکمت اینکه نام دین الهی « اسلام » است, این است. ( تفسیر قمی۱: ۱۰۰)؛
و سرّ « سلام » که از اسماء جلیله الهی است ، این است ؛
و معنای سلام دادن به ساحت مقدسه صاحبان ولایت الهیه ؛ نبی اکرم و اهل بیت مکرم ایشان ، هنگام ورود بر محضر مبارک آنان ، این است ؛
و راز اینکه عده ای از اهل معنا و فقه و معرفت ، « سلام » را اسم اعظم می دانند به دلیل همین کاربرد آنست ؛ که بوسیله و توسل به آن ، به هر علو و اوج و ارتفاعی در ولایت الهیه می توان مفتخر شد؛
به همین دلیل است که آیاتی که در آن این اسم جلیل آمده ، اهمیت خاصی دارند ؛ البته بشرط آنکه به کسی نگید ؛ یاعلی
Forwarded from فطرس‌مدیا
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اطعام معرفت و معنا بر سفره نورانی خانه ای که سقف آن عرش خداست، ( تأویل الآیات: ۷۹۲ از امام باقر علیه السّلام ):
نسخه جمعی و جامع تکلیف ما؛
راه برون رفت از نکبت و تیرگی و گمراهی ها، و ته بی بهانگی ها

۱. ولیّ ما « ولیّ الله» است ؛ پس : او به ولایت الهیّه ای که دارد در همه کون و مکان ، و بر همه آدمیان و عالمیان ، و در آنها حضور ولایی دارد؛ بیش از خود آنان در آنان حضور برتر دارد؛ هم در وجود و هم در موجودیت ؛ هستی هر چه در خلقت حق تعالی است از هستی اوست ؛ از نور ولایت اوست، و  هستی یافتن هر چیزی به ولایت او ؛

پس : اوّلا هر کسی بیش از آنکه از آن خود باشد ، از آن اوست ،
ثانیا باید توجه به این حضور داشته ، و رعایت ادب آن را کرد.

یک لایه از معنی « غیبت» تاکید بر این معنا و امتحان بندگان -خصوصا باور داران - به آن است : حضور بی ظهور ولی رعایت ادب آن؛ که همین ، شیوه بهره مندی از آن ساحت مقدّسه در بودن و دیده نشدن وی - در هر حالتی - می باشد.

۲. او « ولی امر » است ؛ « ولی امر و نهی » است؛
یعنی : در نظام تکوین آنچه باید جاری شود به امر و اراده اوست ،
و در نظام تشریع آنچه باید رعایت شود ، مشیّت و رضایت اوست .

و چنین است که وجود مبارک ایشان صاحب ما و صاحب کار ماست ؛

و منظور از « کار» در اینجا شغل نیست ؛ بلکه : هر عمل و فعل نیک که از هر کسی سر بزند ، به عنایت و هدایت و ولایت ایشان سر زده است ؛ لذا: انتساب آن به ایشان اولی از انتساب آن به فاعل و عامل آن است ؛ برخلاف فعل و عمل زشت که انتساب آن به عامل و فاعل ان اولی است ؛ چرا که : او آن را در وانهاده شدن ، و واگذاری امورش به خود ، انجام داده ؛ لذا: منسوب به اوست؛

پس : اگر بزرگانی که سعادت داشتن ولایت ایشان را یافته بودند، توصیه می فرمودند که اعمال صالحه خود را - از هر قبیل که هست- نیابتا از طرف ایشان و برای ایشان انجام دهید ، مستند به این حکم عقل و نقل الهی بوده و هست. 

۳. و با توجه به این دو معنا ؛ « ولی» و « ولی امر» بودن آن حضرت ، می توان و باید، با او و از آن او بود ، و برای او زندگی کرد تا از حضیض ذلّت و شور بختی رها ، و به اوج عزّت  و نیک بختی در دنیا و آخرت رسید ؛
در دنیا با یافتن او « معرفت » را یافته ، و با رعایت او به «ایمان » آراسته شده ، و با داشتن او ملتزم به « تقوا » گردیده ، و به این ترتیب به نفسی مطمئّن ، قلبی آرام ، و خاطری آسوده ، و باطنی در امنیت آراسته گردید ،
و در آخرت با مهر رضایت او ، در جنّت او و با او بود ؛ و طوبی له و حسن مآب .

این است شیوه یافتن حضور در ظهور او در خود ، اگرچه ظهور کلیّه اتفاق نیفتاده باشد ؛
و این همان معناست که فرمودند اگر کسی به امر ما معرفت داشته باشد، تقدّم و تأخّر در ظهور به او زیان نمی رساند، (غیبه نعمانی: ۳۲۹، کافی۲: ۲۴۹ از امام صادق علیه السّلام).

صاحب ولایت کلیّه الهیّه کسی است که منفعل به فعل او، و مولای آن مولا ، و مرید و مراد حق تعالی است: ... یا محفوظا بالله ، الله نور أمامه ، و ورائه ، و یمینه ، و شماله ، و فوقه ، و تحته .
السلام علیک یا مخزونا فی قدرة الله ، الله نور سمعه و بصره...(کتاب دعا، زیارت آل یس) ؛

و همچنین است بهره کسی که صاحب ولایت الهیّه اهل بیت علیه‍م السلام باشد ؛ که  بجز به وسیله آنان راهی به معرفت حقیقی و ولایت الهیّه واقعی نیست .
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
لولا الله ما عرفنا و لولا نحن ما عرف الله، ( توحید صدوق : ۲۹۰):
اگر خدا نبود ما شناخته نمی شدیم و اگر ما نبودیم خدا شناخته نمی شد ؛
که اشاره ای به منزلت الهی منحصر به فرد اهل بیت علیهم السلام می باشد ؛ که مودّای آن حدیث نبوی است که فرمودند:

«يَا عَلِيُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ إِلَّا أَنَا وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَنِي إِلَّا اللَّهُ وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَكَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا».

یا علی خدای را نشناخت جز من و تو ، و من  را نشناخت جز خدا و تو ، و تو را نشناخت جز خدا و من( مختصر البصائر:  ۳۳۶)
🔸به مناسبت ۲۵ شوال روز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام

امروزه مسلّم است كه براى بهره كشى از هر جامعه اى، تسلّط نظامى بر آن ، پر هزينه ترين و مشكل ترين و پر دردسر ترين و كم دوام ترين راه است؛ و از طرفى هر جامعه اى به اقتضاى فرهنگ خود رفتار مى كند؛
لذا: راه كم دردسر و بادوام و عميق براى در اختيار داشتن جامعه، تغيير در فرهنگ جامعه است به نحوى كه مطابق ميل چپاولگر رفتار كند.
با چنين شيوه اى غاصبان و چپاولگران توانستند چندین نسل بر جامعه نو مسلمان، حكومت كنند، و نهال نورس دين و فرهنگ الهى آن را چنان از ريشه درآورند كه از كتابش جز رسمى و از خودش جز اسمی باقى نماند.
از قضاى ربانى در مقطعى ظالمين به يكديگر مشغول شدند، و فرصت مغتنمى براى كليدار عالم معرفت و معناى دين الهى پيدا شد. خلاصه آن چه او فرمود، به بيان نورانى خود او، از وى چنين روايت شده:

«عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ؛عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ.
قَالَ زُرَارَةُ: فَقُلْتُ: وَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ؟
فَقَالَ: الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ؛ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَّ...» ؛

از زراره روایت شده  که حضرت باقر عليه السّلام فرمودند: اسلام بر پنج پايه، بنيان شده: بر نماز و زكات و روزه و حج و ولايت.
زراره گفت: عرض كردم: كدام يك از اينها برترند؟
فرمودند: ولايت (قبول گردانيده شدن به گردش كسى كه خداى متعال او را مى گرداند) برتر است؛ زيرا كليد (ره يافت به احكام ظاهرى و باطنى، و معرفت و معناى) آن هاست...
زراره گويد: سپس فرمودند: بلندترين نقطه دين، و قلّه و كليد آن و در (ورود به حقيقت) همه چيز و خشنودى خدا، بعد از معرفت او، پيروى از امام است؛خداى عزّ و جلّ مي فرمايند: « هر كه رسول را اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده، و هر كه مخالفت كند كيفر مخالفتش با خداست و ما تو را به نگهبانى آن ها نفرستاديم » ؛ بدان اگر كسى شبهاى عمرش را به نماز ايستد و روزها روزه گيرد، و همه دارائي اش را صدقه دهد، و همه عمرش را حج خانه خداى كند، ولى ولايت ولىّ خدا را نشناسد، تا به گردانيدن او بگردد و كردارش به راهنمائى او باشد، در پاداش اعمال، حقّى بر خدا ندارد، و از اهل ايمان نباشد؛
سپس فرمودند: آنان همان نيكوكارانند كه خدا كسانى از آن ها را به فضل رحمت خود به بهشت ببرد؛ (کافی۳: ۵٤).

ناگهان ظالمان به خود آمدند؛ آن ولى والى اعلا، داعى و معلم و هادى مردمان  از ولايت شيطان، به ولايت رحمن بود؛ رشته ها داشت پنبه مى شد، كه روز ۲۵ شوال شد؛ صلوات الله عليه و آله كثيراً كثيراً كثيرا.
روایت نبوی مشهور متفق علیه است که فرمودند: «إنی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»؛ چرا که: حاصل تدین به هر دینی ،تربیت بر اساس آن ، و حاصل تربیت ، ایجاد خصوصیات و صفات در انسان، و لاجرم صدور افعال متناسب با آنها خواهد بود. واین روایت بیان جمعی و جملی از اهداف تربیتی دین الهی است .
روایت ذیل از خلیفه آن حضرت که مبین دین او است ،شرح و بیان علمی و عملی و تربیتی همین معناست:

🔸 همه خوبیها و راه به آنها:

عبدالله بکیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده که ایشان فرمودند:
إنا لنحب من كان عاقلا فهما فقيها حليما مداريا صبورا صدوقا وفيا, إن الله عز وجل خص الأنبياء بمكارم الأخلاق, فمن كانت فيه فليحمد الله على ذلك, ومن لم تكن فيه فليتضرع إلى الله عز وجل وليسأله إياها, قال: قلت: جعلت فداك وما هن؟ قال: هن: الورع, والقناعة, والصبر, والشكر, والحلم, والحياء, والسخاء, والشجاعة, والغيرة, والبر, وصدق الحديث, وأداء الأمانة.
(الكافي ۵۶:۲؛ التمحيص : ۶۸؛ مشكاة الأنوار:۲۳۸).

ما كسى را دوست مى داريم كه عاقل، فهميده ، داراى فهم عميق در دين ، بردبار، مداراكننده ، صبور، راستگو و وفادار باشد، خدای عزوجل اخلاق نيكو را به پيامبران اختصاص داده ؛ پس كسى كه داراى اخلاق پسنديده است خدای را بر داشتن آن اخلاق شکر گويد ، و كسى كه چنين اخلاقى در او نيست بايد به درگاه خداى عزوجل تضرع و زارى كند و اخلاق نيكو را از خدای درخواست كند.
راوى گويد: - عرض كردم : فدايت شوم آن خلق های نيكو کدامند؟
حضرت فرمود: ورع ، قناعت ، صبر ، شكر، بردبارى ، حيا ، سخاوت ، شجاعت ، غيرت، نيكو كارى ، راستگويى ،و امانتدارى.