کانال رسمی وحید قاسمی
924 subscribers
195 photos
350 videos
20 files
120 links
شماره های تماس جهت هماهنگی و دعوت مراسم

آقای ابراری 09384914441
Download Telegram
بی وفایی خاص و عام از من
سر بازار و ازدحام از من
خواهرت را مدینه برگردان
هرچه سنگ است روی بام از من

بغض مردانه ی صدا از من
مکر این قوم بی وفا از من
به غرور رقیه بر نخورد
کم محلی کوچه ها از من

این شب بی ستاره از مسلم
جگر پاره پاره از مسلم
سر اکبر به نیزه ها نرود
سر دارالاماره از مسلم

آخر کار قائله از من
عطش و درد و سلسله از من
خار در پای دخترت نرود
آن سه تا تیر حرمله از من

بر سر شانه کوه غم از من
زخم خوردن زیاد و کم از من
تو سلامت مدینه برگردی
خنجر کند شمر هم از من

هرچه دارد هزینه از مسلم
پای سنگین کینه از مسلم
زینت شانه های پیغمبر
نفس تنگ سینه از مسلم

بزن آتش که خرمنش با من
از دهن نیزه خوردنش با من
تو نخی از عبات کم نشود
بی کفن ماندن تنش با من

بعد من ناله ی حرم با تو
بی قراری دخترم با تو
به پر بسته ام نگاه نکن
سر دروازه می پرم با تو

بعد من اصل ماجرا با تو
دردها با تو کربلا با تو
سهم من بود گردن کوفه
ته گودال و چکمه ها با تو

بعد من رنج همسفر با تو
سر نی گریه تا سحر با تو
به زمین خوردنم صدایش ماند
انعکاسش به طشت زر با تو

قسمت تلخ داستان با تو
شام غم پس حسین جان با تو
من که چیزی نمانده از لب هام
زحمت چوب خیزران با تو

 #وحید_قاسمی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
🆔 @vahid_ghasemi_poet
سر به دیوارِ غصه، بغضم را
مستحقِ نگاه می بینم
جگر گُر گرفته ی خود را
زخمی تیغِ آه می بینم
زودتر از شما سفیرت را
راهیِ قتلگاه می بینم


گریه گاهی به مرد می چسبد
به درِ بسته خورده ام آقا
غم تو آمد و غم خود را
دیگر از یاد بُرده ام آقا
غمم این بود بچه هایم را
دستِ دشمن سپرده ام آقا...


باغ پُر میوه ای ندیدم من!
دیدنی نیست این خزان برگرد
کوفه با تو پدرکُشی دارد!
جانِ مولا به شهرمان برگرد
شمر تا چکمه را نپوشیده
به مدینه حسین جان برگرد


سرِ ارباب من سلامت باد
به فدای سرت شکست سرم
نذر کردم مدینه برگردد
نذر آن خواهرت شکست سرم
کوچه ای تنگ هم مقصر بود
از غمِ مادرت شکست سرم


کوفه با کوچه های باریکش
زخم دیروز را نمک می زد
جایِ مزد دعای بارانت
تیشه بر ریشه ی فدک می زد
کوفه با ازدحام بازارش
اشک های مرا محک می زد


میهمان را که سر نمی بُرند!
میزبانی چنین! کجا دیدی!؟
کودکان سنگ می زنند به من
بازی روزگار را دیدی!؟
بغلش کن، ببوس رویش را
دخترم را اگر شما دیدی

#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#وحید_قاسمی
🆔 @vahid_ghasemi_poet
💻 www.vghasemi.ir
کوفه دل بستگی اش را به تو ابراز نکرد
در زدم خانه به خانه ، احدی باز نکرد

خسته از راه ، دعا کن به دو راهی نخورد
هیچ مردی به در بسته الهی نخورد

غیر از این طوعه در این شهر ندیدم مردی
کاش می شد به تو پیغام دهم برگردی

کاش می شد به تو پیغام دهم ، کوفه نیا
به علی اصغر شش ماهه قسم کوفه نیا

دیدن حرمله دلشوره به جانم انداخت
جمله ی ” کوفه نیا ” را به زبانم انداخت

پینه ی مُهر به پیشانی شان توطئه بود
قول این طائفه ی چرب زبان توطئه بود

پشت پای بدی از دوست نماها خوردم
زخم از نیزه ی تکفیر به فتوا خوردم

سر به دیوار غریبی نگذارم چه کنم ؟!
دست دشمن پسرانم نسپارم چه کنم ؟!

کوچه کردی شده کارم ، همه رفتند حسین !
راه برگشت ندارم ، همه رفتند حسین !

حق اولاد علی نیست چنان بی مِهری
گریه ام بند نمی آید از این بی مِهری

روضه هایم به تو بسیار شباهت دارد
اشکم از غربت گودال شکایت دارد

در دل خاک ، دلم خون جگرت می ماند
سر دروازه سرم منتظرت می ماند

سر دروازه رسیدی ، طلب باران کن
با لب تشنه مرا فاتحه ای مهمان کن

غم نخور ! چون که شنیدی به پرم سنگ زدند
به فدای سر زینب به سرم سنگ زدند

#وحید_قاسمی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
🆔 @vahid_ghasemi_poet
خدا شاهده به هر دری زدم
تا یه جور بهت خبر بدم نیای
یا اگر تقدیره که کوفه بیای
دیگه با رقیه دستکم نیای

واسه مسلمت حلالیت بگیر
خیلی شرمنده ی خواهرت شدم
نمیشه !؟ چطور ببخشم خودمٌ
باعث گریه ی مادرت شدم

نخلای علی اسیرِ عطشن
قطره آبی به شکوفه نرسه
با دلی شکسته از خدا می خوام
پایِ بچه هات به کوفه نرسه

به غم نبودن و ندیدنت
یه روزه هزار تا غم اضافه شد
به غریب کُشی که رسم کوفیاس
رسم مهمون کُشیم اضافه شد

کاری با زخم لبم نداشته باش
باز می خوام فقط تو رو صدا کنم
غصه م اینه سر دروازه میای
نتونم توی چشات نگا کنم

خُلقشون مثل قدیمه ، به سلام
یه جواب واسه ثوابم نمیدن
دینشون گمون کنم عوض شده
دیگه به قربونی آبم نمیدن

نمیرم توو بازار آهنگرا
چون سروصداش کلافم میکنه
شمرُ دیدم که داره بی حوصله
بند چکمه هاشُ محکم میکنه

سرشون شلوغه خنجر فروشا
رونقی گرفته کاروکسبشون
شنیدم ده تا حروم زاده دارن
نعلِ تازه می زنن به اسبشون

داره پشت سرِ اولاد علی
حرفایی رو که نباید... می زنه
دیگه از سنان نذار بگم برات
برق نیزه ش چشمامُ بد می زنه

#وحید_قاسمی
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
🆔 @vahid_ghasemi_poet