زمبور
128 subscribers
987 photos
191 videos
49 files
705 links
عسل زنبور هاي نيش دار شيرين تر است
Download Telegram
@smjmiry
🔵 وحید آقا
به یاد شهید دکتر #دیالمه نماینده مردم مشهد در اولین دوره #مجلس_شورای_اسلامی و از شهدای #هفتم_تیر


⭕️ قرار بود ایران، ایران دیگری بشود، به زورِ کلاه شاپو و لباس متحدالشکل و کاباره‌ها و البته یک مشت صنایع خارجی که حداکثر توی ایران مونتاژشان می‌شد کرد.
قرار بود جشن‌های 2500 ساله و فرّه ایزدی همایونی سر توده‌ها را به شکوه باستانی کشورشان گرم کند. قرار بود مردم به پیشینه هخامنشی‌شان مفتخر باشند و از حالِ پهلوی‌شان راضی. و نسل‌های پیر و جوان، پشتگرم به #اصلاحات_رضاخانی، چشم به فردایی رویایی بدوزند که در آن، #سبک_زندگی را دنیای متجدد تعیین می‌کرد: سپردن سرمایه‌ها به ممالک راقیه. مصرف کردن محصولات صنعتی، لوازم آرايشي، پنیرهای قالبی، گوشت‌های یخی و تئوری‌های مملکت‎داری.
قرار بود ایران، #ایران دیگری بشود. قرار بود مدرسه‌ها نسل جدید را برای دنیای جدید آموزش دهند و دانشگاه‌ها جوانان را برای اداره کشوری متفاوت مهیاکنند. کشوری که در آن، #اروپا و #امریکا آرمان توسعه‌یافتگی بودند و دین و سنت‌ها، مزاحم #پیشرفت .

⭕️ قرار بود هر چیزی که رنگ #دين دارد محو شود. البته نه هر چیزی. کسی به نماز و روزه پیرمردها و پیرزن‌ها کاری نداشت. دینی که بخواهد چشم و گوش جوان‌ها را باز کند، خطرناک بود و ممنوع.... قرار بود دین را #آخوندهای_درباری و #مقدسین گوشه‌نشین تفسیر کنند و #شاهِ شیعه، #سایه_خدا معرفی شود و مردم هم سرشان گرم دنیای جدیدی بشود که اربابان واقعی حضرت سایه نقشه‌اش را کشیده بودند.
تنها چیزی که در رویاهای مدرن #شاهنشاهی قرار نبود، این بود که نسل جدید، به سنت‌هایی برگردد که ریشه در دین دارند و آرمان‌هایی که با نظم نوین جهانی سر آشتی نداشتند. قرار نبود جوانان ایرانی به چیزی فراتر از پرستش در و دیوار تخت جمشید و نبش قبر کوروش فکر کنند. نه، قرار نبود دانشگاه بشود جای امثال عبدالحمید...

⭕️ آن روزها #دانشگاه مرکز درگیری‌ها بود. نه فقط زد و خوردهای آشکار، که بیشتر از همه، غوغا و قشون‌کشی ایدئولوژی‌های مختلف. و این وسط جو برای بچه مسلمان‌ها از همه سنگین‌تر بود. غربگراها مذهب را ارتجاع قرون وسطایی می‌دانستند و شرقگراها دین را تریاک سست‌کننده توده‌ها. و هیچ کدام نمی‌توانستند قبول کنند مقلدان #امام_خمینی پیشرو مبارزه با ظلم و جهل حاکم باشند. امثال وحیدآقا به آخوندیسم متهم بودند و باید همزمان با مبارزه‌شان با رژیم، با این تصورات موهوم و این ‌کوته‌فکری مبارزان هم مقابله می‌کردند. دانشگاه -نه مثل امروز، سرد و ساکت- میدان اصلی #مبارزه فکری و فرهنگی بود. خانه دانشجویی عبدالحمید -که حالا دیگر بین بچه‌ها مشهور شده بود به: وحید آقا- با آن کتاب‌ها و نوارها و اعلامیه‌های ممنوعه‌اش، و با آن بحث‌های شبانه روزی ایدئولوژیک و سیاسی‌اش، در چنین وضعی پاگرفت. وحید آقا همان قدر که کار تشکیلاتی و فکری و سیاسی را مبارزه می‌دانست، سر زدن به کپرنشین‌های بشاگرد و سیستان و ثبت و انعکاس رنج‌های آنان را هم جزو مبارزه می‌دانست.

⭕️ خون شهید و اشک یتیم، سیل خروشنده انقلاب را جاری کرد و آن واقعه بزرگ رخ داد. خیلی‌ها مثل #بازرگان معتقد بودند، انقلاب انجام یافت و مردم باید به خانه هایشان برگردند. اما شاگردان امام می‌دانستند که #انقلاب تازه شروع شده. #پهلوی رفته بود اما پشت صحنه‌هایش هنوز بودند: نسخه‌های خارجی برای مدیریت کشور، اخلاق اقتصاد مصرفی، قلم به دست‌های خودباخته، سرمایه‌سالاران سودجو، #مذهبی‌های_ضدانقلاب و مذهب‌های بخور و بخوابی، دانشگاه‌های وابسته و چشم امید بسته به خارج. و هزار گره باز نشده دیگری که انقلاب برای گشودنشان آمده بود. پس کار تمام که نشده بود هیچ، سخت‌تر از قبل هم بود. امثال آقا وحید حالا دیگر هم باید با دشمن نقاب‌زده می‌جنگیدند و هم طرحی نو در می‌انداختند. در جامعه، در دانشگاه، در دانشگاهی‌ها...



بخش‌هایی از متن مستند «وحیدآقا» (به قلم محمدجواد میری، ۱۳۸۷) درباره زندگی و مبارزات شهید عبدالحمید #دیالمه به کارگردانی #حجت_احمدی‌زر و #محمدمهدی_خالقی
@smjmiry