موسسه کودک و طبیعت دامون
705 subscribers
132 photos
40 videos
17 files
60 links
از سال۱۳۹۴ در تهران فعالیت و اهمیت تحقق تجربه طبیعت برای کودکان را ترویج و فرصتهای بازی رها در بستر طبیعت را در هرکجا جستجو میکنیم.
اینستاگرام: https://www.instagram.com/Damounchildrenandnature
ادمین:@Damoun_natureschool
📞09025613148
09035613014
Download Telegram
بسته‌های بازی‌های حرکتی-تعادلی بازبازی دامون
بر این باوریم که بسیاری از نیازهای اساسی رشد ذهنی و جسمی کودکانمان در خلال بازی و تجربه‌های حرکتی متنوع محقق می شود و این بازی‌ها علاوه بر تقویت جسم و جان کودکانمان و ایجاد شور و نشاط، ساختارهای اساسی سیستم مغز و اعصابشان را هم تقویت می‌کند و سرمایه‌ای برای اینده‌شان خواهد بود.
بنابراین در ادامه‌ی عرضه‌ی بسته‌های تجربه طبیعت در خانه "بازبازی"، بر آن شدیم که با طراحی و ساخت سازه‌های ساده و انعطافپذیر برای نصب و استفاده در انواع فضاهای خانگی، امکان و مشوقی برای شکل‌گیری انواع بازی‌های حرکتی برای کودکانمان در این روزگار کرونایی فراهم آوریم...

اولین گروه از این محصولات، سه سازه دست‌ساز شبکه طنابی، نردبان طنابی و تاب تارزانی است که متناسب با هر فضا و امکانات محیط‌های بسته، نیمه بسته و باز خانگی قابل تغییر بوده و می‌توانند موقعیت‌های تجربه نشده و چالشی برای گسترش دامنه توانایی‌های حرکتی و ذهنی کودکان در خانه ایجاد کند.
________________________________

علاوه بر این با توجه به نیاز این روزها که دسترس‌پذیرتر کردن فضاهای تجربه و بازی در خانه و محیط های کوچک برای خانواده‌ها است از یک سو و تجربیاتی که پیش از این در مشاوره و طراحی فضاهای متنوع، متناسب با علایق و انگیزه‌های ذاتی کودک و مشوق بازی آزاد وجود دارد از دیگر سو، برآنیم که به دوستان و علاقه‌مندان در طراحی و اجرای فضاهای بازی طبیعت در خانه، حیاط، بالکن و مجتمع مسکونی و یا هر فضای دیگر مشاوره و یاری رسانیم و مایه خوشحالیست که در این خصوص با ما تماس بگیرید یا در واتس‌آپ و تلگرام پیام دهید.
شماره تماس بازبازی دامون: ۰۹۳۳۱۹۳۷۶۳۵

https://www.instagram.com/p/CDWro7ugecQ/?igshid=1p3m7elqy4acw
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتارهایی در باب کودک و کودکی
قسمت اول: برداشتن عینک هایی که همه چیز را با رنگ مدرسه می بینند...
الهام گرفته از جان هلت (1923-1985)
https://t.me/NobangAndisheh
Forwarded from Hossein Vahabzadeh
بدون مشاهده نه علم به وجود می‌آمد و نه ادبیات....برای آموختن معنای زندگی استادی بهتر از جان به در بُردگان تاریخ حیات نیست . وِرد احضار این استادان تیز‌بین صبوری در مشاهده است” از یادداشت مترجم
با تشکر از نشر نو و بنیاد کودک و طبیعت
Forwarded from کوچار
▫️«اعتماد را اتکا به صداقت یا همکاری دیگری تعریف می‌کنند.»*
▫️«اعتماد به روغنی می‌ماند که کار چرخ‌دنده‌های جامعه را روان‌تر می‌کند. اگر لازم می‌بود که ما پیش از هر همکاری با کسی او را آزمایش کنیم، هیچ کاری از پیش نمی‌رفت. ما از تجربه‌های گذشتۀ خودمان نتیجه می‌گیریم که به چه کسی اعتماد کنیم و گاهی روی تعمیم تجربه‌ها با اعضای جامعه حساب می‌کنیم.»*
▫️ دوران کودکی و نوجوانی اصلی‌ترین فرصت ساختن این تجربیات است. دورانی که هنوز مسئولیت‌های سنگین ما را احاطه نکرده، جسم و روان منعطفی داریم و با حریم امنی که از قِبل مراقبت دیگران فراهم می‌شود امکان آزمون‌و‌خطاهای فراوان با فراغ بال مهیاست.
مدت‌هاست این فرصت‌ها تا حدود زیادی از کودکان و نوجوانان سلب شده و این روزها تقریبا هیچ فرصت تعامل ملموسی ندارند. کودکان و نوجوانانی که به کفایت، آزادانه و در تعاملی بلاواسطه فرصت کسب این تجربه‌ها را نداشته‌اند آیا در آینده‌ی دوستی، زناشویی، کاری و زیستی خود دچار مشکلات عمیق اعتماد و ارتباط نخواهند شد؟ خام‌دستی آنها چه خسران‌هایی را به همراه خواهد داشت.

📘 * دوران همدلی، فرانس دوال، حسن افشار
Forwarded from Hossein Vahabzadeh
درسهایی از مدرسه طبیعت
آیا فقط یک تغییر نام ساده بود؟

نود و شش سال پیش در اردیبهشت ۱۳۰۳ جبار عسکرزاده اولین باغ کودک ایرانی را تاسیس کرد و نام آن را باغچه‌ی کودک گذاشت .یادش گرامی که چه روشن‌بین بود و چه دوربین . تا بدانجا به پرورش استعدادهای درونی کودک باور داشت که حتی نام خویش را هم به جبار باغچه‌بان تغییر داد تا به قول الیسون گوپنیک باغبان باشد نه نجار.البته او بیش از نود سال قبل از گوپنیک به این باور رسیده بود که کودک همچون نهالیست که نیازمند بستر مناسب برای پرورش استعدادهای درونی خویش است نه درختی که از جایش برکنی و چوبش را به میل و اراده‌ی خود به صورت یک کالای ساخته شده فرم دهی، آنطور که خود خواسته یی . باور داشت که هر کودک یگانه است و در گام اول نیازمند پروش و نه آموزش. من خود در کودکی ،حدود ۶۵ سال پیش ،شاهد گشایش یک باغ کودک فراخ در شهر زادگاهم ، سبزوار،بوده‌ام و به یاد می‌‌آورم که چه شوری در کودکان شهر برانگیخته بود.
اما دریغ که بعد از آن بزرگمرد باغچه‌ی کودک به کودکستان و سپس مهد کودک تغییر نام یافت. شاید این به ظاهر یک تغییر لغوی ساده باشد اما به باور من در پسِ پشت این تغییرواتفاق‌هایی که به تبع آن روی داد ،امروز می توان قاطعانه گفت که همگی ناشی از یک نگاه غلط و نیابت‌گونه به کودک بوده است که هنوز هم ادامه دارد .هرچند که رنگ لعابی به آن زده‌اند اما ماهیتش همانست که بود.
به عبارت دیگر این تغییر نام از باغچه ‌ی کودک به کودکستان و مهد کودک آغاز یک انحراف بود.بالاخره باغچه که نمی‌تواند فضای اندک محصوری باشد.باغچه جاییست که کودک در آن با آب و خاک و سنگ وگِل ،با حیوان و گیاه در می‌آمیزد،از درختش بالا میرود ، میوه اش را می‌چیند و در سایه‌اش می‌آرامد،با کودکان دیگر در آن شادمان است و سر از پا نمی‌شناسد، زمین می‌خورد و یاد می‌گیرد که مواظب خود باشد،با سرما و گرما،تشنگی و گرسنگی آشنا می‌شود: در یک کلام زندگی را می‌فهمد .اما کودکستان و مهد می‌تواند فضای بسته و محصوری هم باشد ،عاری از هر سبزه و پرنده چنانکه امروز هست ، که گویی با وسواس آن را از هر نشانه‌ی حیات تهی کرده‌اند .و اکنون همه‌ی پی‌آمدهای ناگوارش پیشِ روی ماست.انگار کودک دوباره به فضای بسته‌ی مکتب‌خانه باز می‌گردد .یکی می‌گوید و همه تکرارش می‌کنند: ای الف سرگردان تو ب را کجا بردی اینهاش ب ،ای ب سرگردان تو جیم را کجا بردی اینهاش جیم....،با این تفاوت که کودک در مکتب‌خانه حد‌اقل زمین را لمس می‌کرد اما در اینجا حتی در و دیوار اتاق هم با فوم پوشیده شده که مبادا خدای نکرده دست کودک خراشی بردارد و او با مفهوم درد و ناراحتی آشنا شود؛ جسمش سالم به خانواده تحویل شود و روح و روان هم که رنجوریش پیدا نیست ،پس می توان گفت آسیبی در بین نیست.
علاوه بر همه‌ی پیامدهای ناگوار این دوری از طبیعت و محیط بیرون که بر سلامت روح و تن کودک شاهدیم ، از نظر من ، به حیث یک بوم شناس که دغدغه حفظ طبیعت و محیط زیست دارد، مهم است که نگاه کودک به طبیعت و محیط پیرامونش در بزرگسالی چه خواهد بود،او که بجای لمس خاک و گرفتن پروانه،بجای منظر کوه پوشیده از برف و صدای پرنده فقط عکسهای کارتونی جانورانِ نیست در جهان را بر دیوار مهدش دیده است چه موضعی در قبال طبیعت و محیط زیست خواهد گرفت؟ فردا قرار است برای به خطر افتادن کدام سرزمین و انقراض کدام ‌گونه‌ی جانور مورد علاقه اش احساس خطر کند و دست به اقدام زند؟ کدام فاجعه ‌ی محیط زیستی او را متوجه خطر برای نسل خود و فرزندانش خواهد کرد؟ چه چیز او را که حداکثر ممکن است یک فعال مجازی و کیبوردی باشد به فعال میدانی بدل می‌کند که نگذارد کار از کار بگذرد؟ به نظر شما
ذات نایافته از هستی بخش
"می"تواند که شود هستی بخش؟

#درسهایی_از_مدرسه_طبیعت
@madresehtabiat
.
🔆کودکان به واسطه ویژگی‌های ژنتیکی و تاثیرپذیری‌شان از محیط متفاوتند، تفاوتها را به رسمیت بشناسیم
🎙گفتگوی جالب با دکتر مریم کشاورز، دانشمند و محقق حوزه ژنتیک رفتاری درباره یافته‌های علمی تاثیر ژنتیک و محیط روی فرآیند رشد و یادگیری کودک و اهمیت دادن فرصت‌های آزاد برای روی رشد همه‌جانبه به کودکان با توجه به تفاوت‌ها
https://www.aparat.com/v/Nrdqo/%DA%98%D9%86%D8%AA%DB%8C%DA%A9_%D9%88_%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86_-_%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2‌
#ژنتیک
#تربیت_یا_طبیعت
#گفتگو
#رشدهمه‌جانبه

#childrenandnature
@damounchildrenandnature
Forwarded from Hossein Vahabzadeh
درسهایی از مدرسه طبیعت
جهان کودک جهان سرشار از احساس و هیجان است.یک وجه مشخصه‌ی کودکی داشتن حس شگفتی است ، شگفتی نسبت به همه‌ی آنچه از نظر ما بزرگسالان که حس شگفتیمان فسرده شده،عادی و معمولی جلوه می‌کند: اینکه چرا ماه و خورشید در آسمان ایستاده و نمی‌افتند.شگفتی از دیدن هر چیز تازه. سرعت اعجاب آور کودک در یادگیری همه چیز از داشتن این حس مایه می‌گیرد.احساس،هیجان و حس شگفتی کودک کارگردان اصلی یادگیریهای اوست.دریغ که ما بزرگسالان برای آن اهمیت چندانی قایل نیستیم .تلاش والدین و مدرسه به دادن آگاهی هرچه بیشتر و زودتر به کودک از طریق آموزش است.
این برداشتهای حسی و عاطفیست که به عنوان ارزشمندترین دستاوردهای کودکی تا پایان عمر ما را به پا می‌دارد و رزق روحمان می‌شود نه آموزشها و آگاهی ها.برای شناخت و آگاهی‌های آموزشی فرصت بعد از کودکی بسیار است.
اگر برداشتهای حسی و عاطفی را به مانند چینی‌های ظریف و ارزشمندی بدانیم که قرار است بسته بندی شوند لابه لای آن را پوشالهای آگاهی پر می‌کند.به هوش باشیم که بسته را چنان از پوشال نیانباریم که جایی برای اصل چینی‌ها باقی نماند.

#درسهایی_از_مدرسه_طبیعت
‏madresehtabiat@
Forwarded from جایزه مهرگان (دبیرخانه جایزه مهرگان)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان دکتر عبدالحسین وهاب‌زاده
داور جایزه مهرگان علم
استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم و بنیان‌گذار مدارس طبیعت ایران
@mehreganprize_fa
Forwarded from Hossein Vahabzadeh
دیوارها را برداریم تا جهان دوباره بشکفد.سال نو بر همه ی آنها که کودکی را ارج می‌نهند مبارکباد.
#بسته_کرم_ابریشم_بازبازی
خبر خوب اینکه امسال هم از فرصت بهار استفاده کردیم و بسته #کرم_ابریشم را به عنوان برشی از کیک طبیعت در خانه پیشنهاد می‌دهیم، امکانی برای شناخت گونه‌ای ویژه که سالیان درازیست در کنار انسان زندگی می‌کند و در صنعت چندهزار ساله‌ی ابریشم نقش پررنگی دارد و تعامل با آن می‌تواند غنای تجربی بالایی به ویژه برای کودکان فراهم آورد.

این بسته‌ها علاوه بر امکانات پایه نگهداری کرم‌ها و کشف و کاوش، با هدف غنابخشی بیشتر به بازی بچه‌ها و تعامل شما با آن‌ها در این تجربه، در بروشور ضمیمه افزون بر نکات مربوط به روش نگهداری از کرم ابریشم، برای شما والدین عزیز پیشنهاداتی داریم تا تسهیلگر بهتری در شکل گیری این تجربه منحصر به فرد و آزادانه برای کودکانتان باشید.
امیدواریم این تجربه فرصتی یگانه و عمیق برای شما و کنجکاوی‌های کودکانتان فراهم کند.

برای سفارش و دریافت اطلاعات تکمیلی به شماره بازبازی دامون: ۰۹۳۳۱۹۳۷۶۳۵ در واتس‌آپ پیام دهید.
●قیمت بسته کامل ۱۶۵.۰۰۰ تومان و بسته بدون متعلقات به قیمت ۹۵.۰۰۰ تومان عرضه می‌شود.

بسته‌های #بازبازی دامون امکان تجارب ساده و کوچک را به عنوان برش کوچکی از کیک #طبیعت در خانه فراهم می‌کنند، طبیعتی که جزئی از آن و همواره دوستدار و نیازمندش هستیم.

#بازی_رها
#یادگیری_آزاد
#تجربه_طبیعت_در_خانه
#کودک_و_طبیعت
#والد_و_کودک
#تسهیلگری_کودک_و_طبیعت
https://www.instagram.com/p/COj3cXsgGVy/?igshid=1p5kky52bslv3
🎯 پدر، مادر، شما متهم نیستید
— آیا آیندۀ بچه‌ها را پدر و مادرهایشان تعیین می‌کنند؟ تحقیقات زیادی می‌گویند «نه»

📍فرض کنید پدر و مادر شما سه بچه داشته باشند. شما را در خانۀ خودشان بزرگ کنند، خواهرتان را از بدو تولد به همسایۀ سمت راستی‌ بسپارند و برادرتان را هم، بلافاصله بعد از تولد، به همسایۀ سمت چپی بدهند تا تحت تربیت آن‌ خانواده بزرگ شود. به نظرتان، وقتی شما سه خواهر و برادر به بزرگ‌سالی برسید، چون با والدین متفاوتی بزرگ شده‌اید، سرنوشت‌های متفاوتی خواهید داشت؟ بررسی فرایند رشد میلیون‌ها بچه در سراسر جهان نشان می‌دهد که این تفاوت چندان زیاد نخواهد بود.

🔖 ۱۵۰۰ کلمه
زمان مطالعه: ۱۰ دقيقه

📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://tarjomaan.com/neveshtar/10340/

📌 آنچه خواندید در شمارهٔ ۱۹ فصلنامهٔ ترجمان منتشر شده است. برای خواندن مطالبی مشابه می‌توانید شمارۀ نوزدهم فصلنامهٔ ترجمان را از اینجا بخرید:
https://b2n.ir/p22093

📌 همچنین برای بهره‌مندی از تخفیف و مزایای دیگر می‌توانید اشتراک فصلنامۀ ترجمان را با ۴۴٪ تخفیف از اینجا خریداری کنید:
https://tarjomaan.shop/product/tafsubs4-4002/

@tarjomaanweb
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برنامهٔ گفتگومحور مِهستان
ایران به روایت عبدالحسین وهاب‌زاده
(گزیدهٔ برنامه: جامعهٔ آموزش‌زده)


عبدالحسین وهاب‌زاده(زادهٔ ۱۳۲۶)، مترجم و یکی از صاحب‌نظران برجستهٔ محیط‌زیست در ایران است که از منظری فرهنگی-اجتماعی به مسائل محیط‌زیستی می‌نگرد. او در سال ۱۳۸۴ برندهٔ جایزهٔ ملی محیط‌زیست ایران شد و در سال ۱۳۸۷ نیز از طرف شهرداری تهران به عنوان یکی از سی خادم محیط‌زیست ایران معرفی گردید. وهاب‌زاده همچنین در سال ۱۳۹۴ نیز به دلیل چهل سال تدریس، پژوهش و ترجمه در حوزهٔ علوم‌ زیستی جایزهٔ ترویج علم را دریافت کرد.

مجموعهٔ ايرانِ پایدار در ۲۰ تیرماه و در قسمتی دیگر از سلسله‌ برنامه‌های گفتگومحور مِهستان، ميزبان این اندیشمند و کنشگر محیط‌زیست ایران بود.
او در این بخش از برنامه به نقد جامعهٔ آموزش‌زده و رویکرد رفتارگرایی در مواجهه با کودکان پرداخته است.

نسخهٔ صوتی کامل برنامه

نسخهٔ تصویری در کانال آپارات و یوتیوب ايران پایدار

#ایران_پایدار
#روایت_ایران
#مهستان
#عبدالحسین_وهاب_زاده

⭕️ ایران پایدار بستری برای ایران‌شناسی و ایران‌شناسی بنیانی برای پایداریِ ایران
https://t.me/iranepaydar_official
Forwarded from Hossein Vahabzadeh
درسهایی از مدرسه طبیعت

جهان مدام دستخوش تغییر و تحول است و حیات در سازش با این تحولات است که چنین دیرپا مانده و شکوفا شده.رمز ماندگاری و شکوفایی‌اش زایش و مرگ است.زایشهایش منعطف‌ترین و یادگیرنده‌ترین‌اند. ولی ، با گذشت عمر ، همانها که با شرایط به بهترین حالت سازگار شده بودند بتدریج متصلب و سنگواره می‌شوند و از انطباق با شرایط متحول ناتوان. و آنجاست که حیات شعبده دومش را  از کلاه بیرون می‌کشد که مرگ است تا راه برای سازگاری بیشتر نورسیدگان و شکوفایی آنها هموار شود.نه با زایش تنها حیات به ماندگاری و شکوفایی می‌رسید و نه بدون مرگ.

#درسهایی_از_مدرسه_طبیعت
@madresehtabiat
Forwarded from Hossein Vahabzadeh
یاد حسین افشین‌منش دوست خوب کودکان,عاشق زندگی و پاکی‌هایش,جوینده حقیقت در همه عمر و مرد راستی و وارستگی همیشه زنده باد.
Forwarded from تکامل و فلسفه
بازی را جدی بگیریم

نظریه‌ای برای چگونگی تکامل بازی


چرا و چگونه بازی طی فرایند تکامل شکل گرفت؟ پاسخ‌های متنوعی به این پرسش داده شده اما یکی از جالب‌ترین آنها اخیرا با عنوان «اطلاعات و محیط: چارچوبی نظری برای تکامل بازی» در نشریه مطالعات علوم عصبی و زیست‌رفتاری منتشر شده است.

طرح مسأله:
احتمالا با دیدن بازی‌ بچه‌گربه‌ها همه می‌پذیرند که بازی کردن مختص گونه‌ی انسان نیست. اما دامنه‌ی آن بسیار گسترده‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنیم. علاوه بر پستانداران و برخی پرندگان، بازی در بسیاری از گونه‌های دوزیستان، خزندگان، ماهی‌ها و حتی برخی از بی‌مهرگان نیز رصد شده است.

بنابراین تنوع شگفت‌انگیز انواع بازی‌ها در گونه‌هایی تا این حد متنوع این پرسش را پیش می‌نهد که فایده‌های بازی چه بوده که به‌رغم هزینه‌هایی مانند صرف انرژی، صدمات احتمالی، شکار شدن، و حتی انتقال و گسترش عفونت‌ها، باقی مانده است؟

نویسندگان مقاله معتقدند که این تنوع تبارشناختی بازی‌ها در گونه‌های مختلف نیازمند نظریه‌‌ای‌ست که بتواند تمامی انواع سه‌گانه‌ی بازی (بازی‌های حرکتی مانند: جست و خیز‌های بزغاله؛ بازی با اشیاء مانند: بازی گربه با گلوله‌ی کاموایی، و بازی‌های جمعی مانند: کُشتی گرفتن دو توله ببر یا دو بچه شامپانزه) را توضیح دهد.

معمولاً در متون مختلف در مقابل هزینه‌های ذکرشده به فایده‌های بازی در چهار سطح اشاره می‌شود: اینکه بازی ۱. به رشد فیزیکی فرد کمک می‌کند، ۲. درس‌آموز است و شناخت فرد را بالا می‌برد، ۳. فرد را برای رویدادهای نامنتظره آماده می‌کند و رفتارهای نوآورانه را در چنین شرایطی تقویت می‌کند، و ۴. رفتارهای اجتماعی و همکاری را تقویت می‌کند.

با توجه به تنوع هزینه‌ها، تنوع فایده‌ها، تنوع بازی‌ها، و تنوع جانورانی که بازی می‌کنند نیاز به یک نظریه‌ی جامع و چارچوب نظری کلی برای پوشش دادن این تنوع‌ها داریم.
 
خلاصه‌ی نظریه‌:
طی بازی محتوای اطلاعاتی اُموِلت برای جاندار سازماندهی می‌شود و اطلاعات جاندار از محیط پیرامونش افزایش می‌یابد. (در ادامه می‌بینیم که"امولت" محیط‌زیست بی‌واسطه‌ای است که جاندار با آن تبادل اطلاعات دارد و بنابراین ترجمه آن به "محیط‌زیست" که محیط عمومی‌تر است صحیح نیست.)

این نظریه مبتنی است بر نظرات زیست‌شناس و فیلسوف دانشگاه هامبورگ در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، یاکوب فون اوکسکول که نظریه‌ای داشت با نام «اُموِلت». هر جانداری در امولت منحصربه‌فرد خود، که یک سیستم پردازش اطلاعات است، زندگی می‌کند. مثلاً دختر خانواده در امولتی متفاوت از سایر خواهران و برادران ساکن همان خانه زندگی می‌کند زیرا مثلاً در امولت یا سیستم پردازش اطلاعات دختر، اسباب‌بازی‌های شخصی، غذاهایی که در دسترس دارد و بیشتر از آنها تغذیه می‌کند، برادر، و پدر و مادر و غیره قرار دارد که کاملاً متفاوت از امولت پسر در همین خانواده است.

مطابق این نظریه، که مورد توجه و استفاده‌ی فیلسوفانی مانند مارتین هایدیگر و موریس مرلوپونتی هم قرار گرفت جانور از طریق نشانه‌های ادراکی به نشانه‌های حرکتی با محیط خود تعاملات بازخوردی همیشگی دارد.
در این پژوهش محققان یک مدل شبیه‌سازی کامپیوتری طراحی کردند و عملاً نشان دادند که از بازی‌های اجتماعی پیچیده محصول تکامل زیستن در امولت‌هایی است که فرد با موقعیت‌های همکاری و رقابت مواجه بوده است.
امولت، طی دوران رشد کودک با شدت زیادی گسترش می‌یابد و بنابراين ‌محرک‌های حسی و حرکتی بیشتری باید پردازش شوند. نقش بازی آن است که با افزایش اندرکنش فرد با امولتِ در حال گسترش، محتواهای در حال اضافه شدن را به اطلاعات تبدیل کند.

اهمیت عملی این نظریه:
از کاربردهای مهم این نظریه فهم بهتر نقش بازی در جهان در حال تغییر است. هرچند امولت هر انسان منحصربه‌فرد است اما در گذشته‌ها افراد یک فرهنگ طی چند نسل متوالی در امولت‌های نسبتاً مشابهی زندگی می‌کردند. اکنون در شرایطی هستیم که با گسترش روزافزون تغییرات محیطی امولت هر فرد نسبت به امولت افراد نسل گذشته بسیار متفاوت است. گوشی‌های همراه در امولت نسل گذشته جایی نداشتند در حالیکه جایگاهی مرکزی در امولت بسیاری از نوجوانان امروزی دارد. اگر مطابق با این نظریه بپذیریم که بازی نقشی اساسی در اندرکنش با امولت در حال گسترش دارد نقش روزافزون بازی در زندگی کودکان آشکارتر می‌شود. و از آنجا که در جهان پیش رو تنهایی انسان‌ها از معضلات مهم روان‌شناختی است نقش بازی‌های گروهی نیز برجسته‌تر می‌شود.
در حالیکه بازی‌های کامپيوتری نقشی کلیدی در ورود به جهان دیجیتال دارند و به همین دلیل نیز گسترش بیشتر آنها مطابق این نظریه قابل تبیین است اما از آنجا که ساختار ذهنی انسان با چنین سرعتی تغییر نمی‌کند یگانه راه مصونیت از مشکلات روان‌شناختی پیش رو هموار ساختن راه بازی‌های گروهی کودکان در محیط‌های طبیعی است.

هادی صمدی
@evophilosophy  
Forwarded from تکامل و فلسفه
علت هوش بالای کلاغ‌ها!
اهمیت بازی‌های گروهی در کودکان

قبل از پرداختن به علت هوش بالای کلاغ‌ها که یافته‌های آن در نشریه‌ی پرنده‌شناسی منتشر شده، نگاهی بیاندازیم به فرضیه‌‌ای درباره‌ی تکامل هوشمندی در انسان که به فرضیه‌ی «هوش اجتماعی» و گاه «مغز اجتماعی» موسوم است. مطابق این فرضیه علت هوشمند شدن انسان‌ها در بدو امر نه افزایش توانایی برای حل مسائل فیزیکی در محیط‌زیست، بلکه پردازش روابط میان اعضای گروه، و همچنین تحلیل و عرضه‌ی راه‌حل‌هایی برای مسائلی که در حوزه‌ی میان‌فردی و اجتماعی مطرح بوده است. این فرضیه دسته‌ی بزرگی از داده‌های تجربی را توضیح می‌دهد.

مثلاً وقتی در آزمایشی کودکان ۲ تا ۳ ساله را با شامپانزه‌ها و اورانگ‌اوتان‎ها مقایسه کردند نتایج گواه آن بود که در حل مسائل فیزیکی تفاوت فاحشی میان آنها نیست اما در مواجهه با مسائل مربوط به تشخیص روابط میان افراد، کودک انسان بر بسیاری از دو گونه‌ی دیگر برتر بود؛ گواهی بر اینکه در مراحل رشد، تشخیص روابط اجتماعی زودتر از حل مسائل فیزیکی به کار انسان می‌آمده است.

اکنون برای این فرضیه شاهدی از جهان جانوران نیز داریم که بر استحکام آن می‌افزاید. از دیرباز کلاغ‌ها را جانورانی باهوش معرفی می‌کردند. اما در دهه‌های اخیر از طریق آزمایش مشخص شد که این هوشمندی کلاغ‌ها افسانه نیست و حظی از واقعیت دارد.

پژوهش اخیر نشان می‌دهد که اولاً، کلاغ‌ها به‌طور مکرر در مکان‌های جستجوی غذا، چه در یک مکان یا در مکان‌های مختلف، یکدیگر را ملاقات می‌کنند و بنابراین همانند انسان‎‌ها موجوداتی بسیار اجتماعی‌اند. ثانیاً، دسته‌های کلاغ‌ها از زیرگروه‌هایی تشکیل می‌شود اما این زیرگروه‌ها پویا هستند و اعضا گاه از آنها خارج شده و وارد گروه‌های دیگر می‌شوند. بااین‌حال سلسله‌مراتبی وجود دارد که در موقع غذاخوردن و رقابت بر سر غذا اهمیت دارد. (اخیراً مک‌کافری در کتابی در تکامل فرهنگی به نام رقص نوآوری پویایی گروه‌های انسانی در از‌هم‌گسستن و متحد‌شدن‌های مکرر را از مهم‌ترین دلایل تکامل گونه‌ی انسانی معرفی می‌کند.) به‌علاوه گروه‌های کلاغ‌ها نیز براساس سلسله‌مراتبِ سلطه، رتبه‌بندی شده‌اند و پیوندهای اجتماعی ساختاریافته‌‌ای‌ دارند. ثالثاً، کلاغ‌ها اعضای گروه‌های سابق و روابط میان آنها را در طول سال‌ها به‌خاطر می‌سپارند؛ نه فقط روابط خود با آنها را بلکه روابط میان دیگران را درک می‌کنند و به یاد می‌آورند. به‌این‌ترتیب کلاغ‌ها در جلب حمایت دیگران در درگیری‌ها، از دانش اجتماعی خود بهره‌می‌برند.

ازاین‌رو، فرضیه‌ی هوش اجتماعی، به‌عنوان هوش ابتدایی و اصلی، می‌تواند هوشمندی کلاغ‌ها را که در چنین روابط پیچیده‌ای از روابط میان‌فردی و اجتماعی زندگی می‌کنند تبیین کند.

کشف این روابط شگفت‌انگیز در جهان کلاغ‌ها به خودی خود زیباست. اما درس‌های زیادی برای پرورش کودک انسان نیز دارد.

درس‌های عملی در هدایت بازی کودکان

اگر آن‌چنان که در ابتدا گفته شد، منشاء اصلی هوشمندی در انسان فشار تکاملی برای تشخیص روابط میان افرادِ گروه و تنظیم بهینه‌ی روابط خود با دیگران باشد پرورش این نوع هوشمندی باید مقدم بر هر نوع هوشمندی دیگری درنظر گرفته شود. کودکانی که به تنهایی، یا در گروه‌های بسیار کوچک بزرگ می‌شوند و بازی می‌کنند شرط لازم را برای پرورش هوش اجتماعی ندارند. این در حالی‌ست که در جهان پیش رو، کاملاً خلاف تصور شایع، هوش‌مندی اجتماعی کارآمدی بالاتری می‌طلبد. زیرا با افزایش اتوماسیون و هوش مصنوعی بسیاری از حرفه‌ها به ماشین‎ها و کامپیوترها سپرده می‌شود اما روابط میان‌فردی چیزی نیست که قابل برون‌سپاری باشد. بنابراین، صِرف برخورداری از مهارت‌های دیجیتال تضمین‌کننده‌ی موفقیت در جهان دیجیتال نخواهد بود. آنچه کودکان در بازی‌های کامپیوتری می‌آموزند ممکن است برای موفقیت در جهان آتی لازم باشد اما قطعاً کافی نیست. میلیون‌ها سال تکامل هوش اجتماعی چنان در تاروپود ذهنی ما نهفته است که با تغییراتی در یک یا دو دهه از بین نمی‌رود. بخشی از نسل آینده ممکن است در انزوا و در جهان دیجیتال زندگی کنند اما آن بخشی مسیر به‌زیستی را طی می‌کنند که از مهارت‌های ارتباطی قوی‌تری برخوردار باشند.

آموزش این مهارت‌ها، برای کسی که در کودکی از آنها برخوردار نبوده، اگر ناممکن نباشد بسیار سخت خواهد بود. کافی است قدری آینده‌نگری به خرج دهیم و کم‌هزینه‌ترین کار ممکن را برای کودکان امروز انجام دهیم و امکان بازی‌های گروهی را در محیط‌های طبیعی از آنان دریغ نکنیم. 
     
هادی صمدی
@evophilosophy
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌ما نمی‌توانیم فرزندانمان را طراحی کنیم! زیرا طبیعت چنین اجازه‌ای را به ما نداده است. فرایند تکامل اجازه نمی‌دهد که نسلی از یک گونه در این حد تحت تاثیر نسل قبلش قرار بگیرد. فرزندان ما لوح سپید نیستند که بخواهیم روی آنها نگارش کنیم! کودکان ما ترکیبی منحصر به فرد از خصائصی‌اند که در تبار ما رواج داشته است.
📍[دکتر راسل بارکلی؛ روانشناس بالینی برجسته‌ای که تخصص خود را وقف مطالعه اختلال نقص توجه کرده است.تلاش‌های علمی دکتر بارکلی تاثیری عمیق بر درک و مدیریت این اختلال داشته است.]
#آیاوالدین‌مهم‌اند

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت