Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📝 ✳️ پنج لغت کاربردی همراه با معنی، مثال و ترجمه مثال ها:
1)
✏️ Ratify: به تصویب رساندن،تصویب کردن
Synonyms: confirm, approve, sanction, endorse, agree to, accept, uphold, authorize, formalize
Example:
The Treaty was ratified by both countries in 1988.
عهدنامه در سال ۱۹۸۸ توسط هر دو کشور تصویب شد.
*************************
2)
✏️Treaty: پیمان نامه، عهدنامه، موافقت، قرارداد، معاهده
Synonyms: agreement, settlement, pact, deal, entente, concordat, accord, protocol, convention
Example:
A nuclear test ban treaty
قرارداد منع (تحریم) آزمایش هسته ای.
*************************
3)
✏️Repeal: لغو کردن، فسخ، لغو
Synonyms: revocation, rescinding, cancellation, reversal, revoke, rescind, cancel, reverse, annul
Example:
These laws were repealed.
این قوانین لغو شدند.
*************************
4)
✏️Demand: تقاضا، درخواست، مطالبه، درخواست کردن، تقاضا دادن، طلب کردن
Synonyms: request, call, command, order, dictate, ask, inquire
Example:
His parents demanded obedience of him.
والدینش اطاعت و حرف شنوی او را خواستار شدند.
The reporter demanded to see the documents.
گزارشگر ، درخواست کرد که مدارک را مشاهده کند.
*************************
5)
✏️Criticize: نقد کردن، انتقاد کردن، عیب جویی کردن
Synonyms: find fault with, censure, denounce, condemn, attack, lambaste, pillory, rail against,
Example:
A literary text may be criticized on two grounds: the semantic and the expressive.
یک متن ادبی میتواند در دو زمینه مورد نقد قرار گیرد: معنایی و رسا بودن.
*************************
✳️ #لغت_روز
🆔آی دی:
🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی این پست
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
1)
✏️ Ratify: به تصویب رساندن،تصویب کردن
Synonyms: confirm, approve, sanction, endorse, agree to, accept, uphold, authorize, formalize
Example:
The Treaty was ratified by both countries in 1988.
عهدنامه در سال ۱۹۸۸ توسط هر دو کشور تصویب شد.
*************************
2)
✏️Treaty: پیمان نامه، عهدنامه، موافقت، قرارداد، معاهده
Synonyms: agreement, settlement, pact, deal, entente, concordat, accord, protocol, convention
Example:
A nuclear test ban treaty
قرارداد منع (تحریم) آزمایش هسته ای.
*************************
3)
✏️Repeal: لغو کردن، فسخ، لغو
Synonyms: revocation, rescinding, cancellation, reversal, revoke, rescind, cancel, reverse, annul
Example:
These laws were repealed.
این قوانین لغو شدند.
*************************
4)
✏️Demand: تقاضا، درخواست، مطالبه، درخواست کردن، تقاضا دادن، طلب کردن
Synonyms: request, call, command, order, dictate, ask, inquire
Example:
His parents demanded obedience of him.
والدینش اطاعت و حرف شنوی او را خواستار شدند.
The reporter demanded to see the documents.
گزارشگر ، درخواست کرد که مدارک را مشاهده کند.
*************************
5)
✏️Criticize: نقد کردن، انتقاد کردن، عیب جویی کردن
Synonyms: find fault with, censure, denounce, condemn, attack, lambaste, pillory, rail against,
Example:
A literary text may be criticized on two grounds: the semantic and the expressive.
یک متن ادبی میتواند در دو زمینه مورد نقد قرار گیرد: معنایی و رسا بودن.
*************************
✳️ #لغت_روز
🆔آی دی:
🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی این پست
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 #لغت_روز
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی این پست (لهجه اول امریکن🇺🇸 و لهجه دوم بریتیش🇬🇧)
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی این پست (لهجه اول امریکن🇺🇸 و لهجه دوم بریتیش🇬🇧)
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
🔴 چند لغت کاربردی در آزمون تافل:
*************************************
1⃣
✳️ Enlighten
⭕️ /ɪnˈlʌɪt(ə)n,ɛn-/
✴️ Synonyms: Inform, instruct, illuminate
🌀 روشن کردن، آگاهی دادن به، از اشتباه در آوردن
✏️ Example:
His instructions really enlightened me.
تعالیم او مرا واقعا روشن کرد.
*************************************
2⃣
✳️ Trivial
⭕️ / ˈtrɪvɪəl/
✴️ Synonyms: commonplace, insignificant, trite
🌀 جزئی، ناچیز، بی اهمیت، پیش پا افتاده
✏️ Example:
A trivial mistake cost them the game.
یک اشتباه جزئی موجب شکست آنها در بازی شد.
*************************************
3⃣
✳️ Confer
⭕️/ kənˈfəː/
✴️ Synonyms: consult, award, give, grant
🌀 مشورت کردن، اعطا کردن، تبادل نظر کردن
✏️ Example:
Diplomas will be officially conferred next week.
دانشنامه ها هفته ی دیگر رسماً اعطا خواهد شد.
The jury conferred more than two hours.
اعضای هیئت منصفه بیش از دو ساعت تبادل نظر میکردند.
*************************************
4⃣
✳️Affluence
⭕️/ ˈaflʊəns/
✴️ Synonyms: abundance, plenty, riches, wealth
🌀 فراوانی، وفور، ثروت، ناز و نعمت
✏️Example:
He was raised in affluence because his father was a rug merchant.
او در ناز و نعمت بزرگ شد چون پدرش تاجر فرش بود.
His affluence opened a lot of doors on him.
ثروتش درهای بسیاری را به رویش باز کرد.
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
✳️ #لغت_روز
🆔آی دی:
🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی این پست
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
*************************************
1⃣
✳️ Enlighten
⭕️ /ɪnˈlʌɪt(ə)n,ɛn-/
✴️ Synonyms: Inform, instruct, illuminate
🌀 روشن کردن، آگاهی دادن به، از اشتباه در آوردن
✏️ Example:
His instructions really enlightened me.
تعالیم او مرا واقعا روشن کرد.
*************************************
2⃣
✳️ Trivial
⭕️ / ˈtrɪvɪəl/
✴️ Synonyms: commonplace, insignificant, trite
🌀 جزئی، ناچیز، بی اهمیت، پیش پا افتاده
✏️ Example:
A trivial mistake cost them the game.
یک اشتباه جزئی موجب شکست آنها در بازی شد.
*************************************
3⃣
✳️ Confer
⭕️/ kənˈfəː/
✴️ Synonyms: consult, award, give, grant
🌀 مشورت کردن، اعطا کردن، تبادل نظر کردن
✏️ Example:
Diplomas will be officially conferred next week.
دانشنامه ها هفته ی دیگر رسماً اعطا خواهد شد.
The jury conferred more than two hours.
اعضای هیئت منصفه بیش از دو ساعت تبادل نظر میکردند.
*************************************
4⃣
✳️Affluence
⭕️/ ˈaflʊəns/
✴️ Synonyms: abundance, plenty, riches, wealth
🌀 فراوانی، وفور، ثروت، ناز و نعمت
✏️Example:
He was raised in affluence because his father was a rug merchant.
او در ناز و نعمت بزرگ شد چون پدرش تاجر فرش بود.
His affluence opened a lot of doors on him.
ثروتش درهای بسیاری را به رویش باز کرد.
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
✳️ #لغت_روز
🆔آی دی:
🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی این پست
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 معانی و کاربردهای واژه Conflict همراه با مثال و فایل صوتی👇👇👇
📕Conflict
📒Noun: /ˈkɒnflɪkt/
📘Verb: /kənˈflɪkt/
💥 در کل به معنی ستیزه، جنگ، نبرد، برخورد، ناسازگاری، تضاد، بحث و جدل، مغایرت، ضدیت است.
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
1⃣ معنی شماره یک: تضاد، بحث و جدل، کشمکش و عدم توافق میان افراد، گروه ها، کشورها و ....
📌Example:
✏️Conflict between parties.
📝 کشمکش ها میان احزاب.
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
2⃣ معنی شماره دو: جنگ،نبرد و مبازره، بخصوص مبارزه طولانی مدت.
📌Examples:
✏️The Israeli-Palestinian conflict.
📝جنگ اسرائیل و فلسطین.
✏️Armed conflicts.
📝مبارزات مسلحانه.
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
3⃣ معنی شماره سه: تضاد، اختلاف و ناسازگاری میان دو یا چند ایده، رفتار، فعالیت (برای مثال قرار ملاقات)، منفعت، علاقه مندی و .. به صورتی که نمی توانند همراه با هم وجود داشته باشند و یا به طور هم زمان صحیح باشند.
📌Examples:
✏️I don’t see any conflicts between the theories.
📝من هیچ مغایرتی میان تئوری ها نمی بینم.
✏️This behavior conflicts with our rules.
📝این رفتار در ضدیت با قوانین ما است.
✏️My class conflicts with my going to the concert.
📝کلاسم با رفتنم به کنسرت مغایر است (برخورد زمانی دارد)
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
4⃣ معنی شماره چهار: (روانشناسی) درگیری ذهنی برای انتخاب یا عمل به دو چیز (دو دل بودن و سر دو راهی ماندن). ناسازگاری میان خواسته ها و امیال به صورت هم زمان که منجر به تنش های روحی و روانی می شود.
📌Example:
✏️Emotional conflicts can result in physical discomfort or pain.
📝درگیری های عاطفی می توانند منجر به ناراحتی فیزیکی یا درد شوند.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 #لغت_روز
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
🔴 آدرس سایت تافل آيلتس تهران ما:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
🔴 آدرس سایت زبان تجاری تهران ما:
🌍 www.tehran-business-english.com
فایل صوتی این پست 👇👇👇👇👇👇👇
📕Conflict
📒Noun: /ˈkɒnflɪkt/
📘Verb: /kənˈflɪkt/
💥 در کل به معنی ستیزه، جنگ، نبرد، برخورد، ناسازگاری، تضاد، بحث و جدل، مغایرت، ضدیت است.
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
1⃣ معنی شماره یک: تضاد، بحث و جدل، کشمکش و عدم توافق میان افراد، گروه ها، کشورها و ....
📌Example:
✏️Conflict between parties.
📝 کشمکش ها میان احزاب.
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
2⃣ معنی شماره دو: جنگ،نبرد و مبازره، بخصوص مبارزه طولانی مدت.
📌Examples:
✏️The Israeli-Palestinian conflict.
📝جنگ اسرائیل و فلسطین.
✏️Armed conflicts.
📝مبارزات مسلحانه.
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
3⃣ معنی شماره سه: تضاد، اختلاف و ناسازگاری میان دو یا چند ایده، رفتار، فعالیت (برای مثال قرار ملاقات)، منفعت، علاقه مندی و .. به صورتی که نمی توانند همراه با هم وجود داشته باشند و یا به طور هم زمان صحیح باشند.
📌Examples:
✏️I don’t see any conflicts between the theories.
📝من هیچ مغایرتی میان تئوری ها نمی بینم.
✏️This behavior conflicts with our rules.
📝این رفتار در ضدیت با قوانین ما است.
✏️My class conflicts with my going to the concert.
📝کلاسم با رفتنم به کنسرت مغایر است (برخورد زمانی دارد)
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
4⃣ معنی شماره چهار: (روانشناسی) درگیری ذهنی برای انتخاب یا عمل به دو چیز (دو دل بودن و سر دو راهی ماندن). ناسازگاری میان خواسته ها و امیال به صورت هم زمان که منجر به تنش های روحی و روانی می شود.
📌Example:
✏️Emotional conflicts can result in physical discomfort or pain.
📝درگیری های عاطفی می توانند منجر به ناراحتی فیزیکی یا درد شوند.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 #لغت_روز
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
🔴 آدرس سایت تافل آيلتس تهران ما:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
🔴 آدرس سایت زبان تجاری تهران ما:
🌍 www.tehran-business-english.com
فایل صوتی این پست 👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 #لغت_روز
✔️ Storm = توفانی شدن، متلاطم شدن، یورش بردن
✔️ Tyrant = غاصب، ظالم، ستمگر
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی 👇👇
✔️ Storm = توفانی شدن، متلاطم شدن، یورش بردن
✔️ Tyrant = غاصب، ظالم، ستمگر
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی 👇👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 #لغت_روز
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی این پست (لهجه اول امریکن🇺🇸 و لهجه دوم بریتیش🇬🇧)
👇👇👇👇👇👇👇👇
🆔آی دی: 🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
فایل صوتی این پست (لهجه اول امریکن🇺🇸 و لهجه دوم بریتیش🇬🇧)
👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 #لغت_روز
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍آدرس سایت آموزشی ما:
www.ielts-toefl-tehran.com
فایل صوتی این پست (لهجه اول امریکن🇺🇸 و لهجه دوم بریتیش🇬🇧)
👇👇👇👇👇👇👇👇
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍آدرس سایت آموزشی ما:
www.ielts-toefl-tehran.com
فایل صوتی این پست (لهجه اول امریکن🇺🇸 و لهجه دوم بریتیش🇬🇧)
👇👇👇👇👇👇👇👇
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆 #Nourish 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
📚 #لغت_روز 👆 #Nourish 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 #لغت_روز
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍آدرس سایت آموزشی ما:
www.ielts-toefl-tehran.com
فایل صوتی این پست
👇👇👇👇👇👇👇👇
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍آدرس سایت آموزشی ما:
www.ielts-toefl-tehran.com
فایل صوتی این پست
👇👇👇👇👇👇👇👇
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆 #Adamant 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
📚 #لغت_روز 👆 #Adamant 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 لغات کاربردی در آزمون های آیلتس و تافل: لغت ۱ تا ۵ 👇
1⃣ Abhor
👈 انزجار داشتن از ، متنفر بودن از ، تنفر داشتن از ، منزجر بودن از ، بیم داشتن، ترسیدن
🔻We abhor a traitor.
🔻از شخص خائن تنفر داریم.
2⃣ Abjure
👈خودداری کردن از، برگشتن (از) ،دست برداشتن از ، ترک کردن ، سوگند شکستن، مرتد شدن
🔻In vain, the entire family tried to importune him to abjure gambling
🔻تمام اعضای خانواده ، بیهوده به او اصرار می کردند که دست از قمار بازی بردارد. (اصرار اعضای خانواده بی فایده بود)
3⃣ Abstemious
👈میانه روی ، حد نگهدار ، خویشتندار ، پرهیزکار، میانه رو در خوردن و نوشیدن و لذات
🔻Coach Fischer issued a fiat that required that his players be abstemious.
🔻مربی فیشر دستوری صادر کرد که بازیکنان شرا ملزم به پرهیزکاری و خویشتنداری می کرد.
4⃣ Abound
👈فراوان بودن ، فراوان داشتن ، پر بودن از
🔻The western plains used to abound with bison before those animals were slaughtered by settlers
🔻در گذشته دشت های غرب (آمریکا) پر بود از گاومیش هایی که بعدها توسط مهاجران به طور بی رویه ای شکار شدند.
5⃣ Abrogate
👈لغو کردن ، منحل کردن ، بر چیدن
🔻The wealthy uncle decided to abrogate his inane nephew's sinecure
🔻 عموی ثروتمند تصمیم گرفت که پستت راحت طلبانه (sinecure : هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد، جیره خوری و ولگردی، مفت خوری و ول گردی، وظیفه گرفتن و ول گشتن) برادرزاده نادان خود را منحل اعلام کند
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
📚 #لغت_روز
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍آدرس سایت آموزشی ما:
www.ielts-toefl-tehran.com
🎧 فایل صوتی این پست
👇👇👇👇👇👇👇👇
1⃣ Abhor
👈 انزجار داشتن از ، متنفر بودن از ، تنفر داشتن از ، منزجر بودن از ، بیم داشتن، ترسیدن
🔻We abhor a traitor.
🔻از شخص خائن تنفر داریم.
2⃣ Abjure
👈خودداری کردن از، برگشتن (از) ،دست برداشتن از ، ترک کردن ، سوگند شکستن، مرتد شدن
🔻In vain, the entire family tried to importune him to abjure gambling
🔻تمام اعضای خانواده ، بیهوده به او اصرار می کردند که دست از قمار بازی بردارد. (اصرار اعضای خانواده بی فایده بود)
3⃣ Abstemious
👈میانه روی ، حد نگهدار ، خویشتندار ، پرهیزکار، میانه رو در خوردن و نوشیدن و لذات
🔻Coach Fischer issued a fiat that required that his players be abstemious.
🔻مربی فیشر دستوری صادر کرد که بازیکنان شرا ملزم به پرهیزکاری و خویشتنداری می کرد.
4⃣ Abound
👈فراوان بودن ، فراوان داشتن ، پر بودن از
🔻The western plains used to abound with bison before those animals were slaughtered by settlers
🔻در گذشته دشت های غرب (آمریکا) پر بود از گاومیش هایی که بعدها توسط مهاجران به طور بی رویه ای شکار شدند.
5⃣ Abrogate
👈لغو کردن ، منحل کردن ، بر چیدن
🔻The wealthy uncle decided to abrogate his inane nephew's sinecure
🔻 عموی ثروتمند تصمیم گرفت که پستت راحت طلبانه (sinecure : هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد، جیره خوری و ولگردی، مفت خوری و ول گردی، وظیفه گرفتن و ول گشتن) برادرزاده نادان خود را منحل اعلام کند
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
📚 #لغت_روز
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍آدرس سایت آموزشی ما:
www.ielts-toefl-tehran.com
🎧 فایل صوتی این پست
👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 لغت امروز 👇
🔷 Confine
🔊 /kənˈfʌɪn/
👈 معنی: محدود کردن، منحصر کردن، مرز، حد، جای محصور، محدوده (معمولا جمع)، محصور کردن، زندانی کردن، توقیف کردن، بستری کردن
🔻مثال:
✏️ The confines of the park
محدوده پارک
✏️ Beyond the confines of human knowledge
آن سوی مرزهای دانش بشری
✏️ Within the confines of the university
در محدودهی دانشگاه
✏️ Confine your talk to ten minutes
صحبت خود را به ده دقیقه محدود کن.
✏️ Their report is not just confined to economic matters
گزارش آنها تنها به امور اقتصادی محدود نیست.
✏️ To confine oneself with ...
خود را به ... محدود کردن
✏️ They had confined the lions in small cages
شیرها را در قفسهای کوچک محبوس کرده بودند.
✏️ He was confined to bed for two weeks
او به مدت دو هفته بستری شد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆#Confine👆
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 مطالب آموزشی بیشتر در وب سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
🎧 فایل صوتی این پست 👇👇👇👇
🔷 Confine
🔊 /kənˈfʌɪn/
👈 معنی: محدود کردن، منحصر کردن، مرز، حد، جای محصور، محدوده (معمولا جمع)، محصور کردن، زندانی کردن، توقیف کردن، بستری کردن
🔻مثال:
✏️ The confines of the park
محدوده پارک
✏️ Beyond the confines of human knowledge
آن سوی مرزهای دانش بشری
✏️ Within the confines of the university
در محدودهی دانشگاه
✏️ Confine your talk to ten minutes
صحبت خود را به ده دقیقه محدود کن.
✏️ Their report is not just confined to economic matters
گزارش آنها تنها به امور اقتصادی محدود نیست.
✏️ To confine oneself with ...
خود را به ... محدود کردن
✏️ They had confined the lions in small cages
شیرها را در قفسهای کوچک محبوس کرده بودند.
✏️ He was confined to bed for two weeks
او به مدت دو هفته بستری شد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆#Confine👆
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 مطالب آموزشی بیشتر در وب سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
🎧 فایل صوتی این پست 👇👇👇👇
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆 #Ample 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
📚 #لغت_روز 👆 #Ample 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 #لغت_روز
👈 لغات کاربردی امروز:
Retrieve - Legitimate - Merit
👇معانی، مثال ها و فایل صوتی را در ادامه مشاهده کنید 👇
👈 لغات کاربردی امروز:
Retrieve - Legitimate - Merit
👇معانی، مثال ها و فایل صوتی را در ادامه مشاهده کنید 👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 لغات کاربردی امروز👇
1⃣ Retrieve
🔊 /rɪˈtriːv/
👈 معنی: بازیافتن، دوباره به دست آوردن، پس گرفتن، جبران کردن، اصلاح یا تهذیب کردن، حصول مجدد، برگرداندن، پس آوردن،پسگرفتن-
(خسارات یا اشتباه و غیره) جبرانکردن،اصلاح کردن، سر و سامان دادن،احیاکردن - شکار تیرخورده را یافتن - (ورزش) بازآوردن شوت حریف را پاسخ دادن
🔻مثال:
✏️ Ferdowsi wrote to retrieve Iran's heroic past.
فردوسی برای احیای گذشتهی حماسی ایران نگارش میکرد.
✏️ they can only retrieve the situation by increasing production.
آنها فقط با اضافه کردن تولید میتوانند وضع را سروسامان بدهند.
✏️their defeat was retrieved.
شکست آنها جبران شد.
✏️the third edition has retrieved many of the faults of the second.
چاپ سوم بسیاری از کاستیهای چاپ دوم را جبران کرده است.
✏️the shot duck got lost, but the hunting dog retrieved it (for the hunter).
مرغابی تیرخورده گم شد ولی سگ شکاری آن را (برای شکارچی) بازآورد.
✏️she retrieved her lost suitcase fromthe airport storehouse.
چمدان گم شدهی خود را از انبار فرودگاه پس گرفت.
✏️to retrieve data from a disk.
(در کامپیوتر) بازیابی کردن اطلاعات از دیسک
✏️she retrieved her position of leadership.
مقام رهبری خود را دوباره به دست آورد.
✏️I retrieved his address from the files.
نشانی (پیشین) او را از روی پروندهها به دست آوردم.
✏️in the beginning he lost money, buthe finally retrieved his initial capital.
در آغاز ضرر کرد ولی در پایان سرمایهی اولیهی خود را دوباره به دست آورد.
🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
2⃣ Legitimate
🔊 lɪˈdʒɪtɪmət/
👈 معنی: مانعِ مشروع، عذر قانونى،حلال زاده، درست، بر حق، قانونى، مشروع، پذیرفتنی، وارث قانونی، معقول، منطقی، درست، توجیه پذیر، توجیه کردنی، موجه، طبق مقررات و اصول،
🔻مثال:
✏️he claimed to be the legitimate son of the king.
او ادعا میکرد که پسر مشروع (حلال زاده) پادشاه است.
✏️a legitimate claim.
ادعای قانونی
✏️a legitimate business.
کاسبی مشروع.
✏️a legitimate conclusion.
نتیجهگیری درست.
✏️a legitimate excuse for being late.
عذرموجه برای تاخیر داشتن.
🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
3⃣ Merit
🔊 /ˈmɛrɪt/
👈 معنی: شایستگى، سزاوارى، لیاقت،شایسته بودن، استحقاق داشتن، ارزش، خوبی، ارزشمند، درخور قدردانی یا پاداش، (جمع) محسنات، نکات خوب یک چیز، مزیت ها
🔻مثال:
✏️opinions of his merit vary
عقاید دربارهی شایستگی او متفاوت است.
✏️his claims are without merit
ادعاهای او ارزشی ندارد.
✏️education and faith have helped her acquire merit
تحصیل و ایمان،او را در نیل به ارزش یاری داده است.
✏️originality is one of his highest merits
ابتکار یکی از ارزشمندترین محسنات اوست.
✏️literary works of merit
آثار ادبی ارزشمند
✏️the merits of this plan
محسنات این طرح
✏️to judge a case on its merits
موضوعی را با درنظر گرفتن محسنات آن داوری کردن
✏️a merited reward
پاداش سزاوار
✏️this problem merits re-examination
این مسئله در خور بررسی مجدد است.
✏️both of them merited the punishment which the court had decreed
هر دوی آنها مستحق تنبیهی بودند که دادگاه معین کرده بود.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🔴 لطفا مطالب را بدون ذکر نام این کانال ( @ieltstoeflenglish )کپی نکنید. با تشکر 🔴
🌍 مطالب آموزشی بیشتر در وب سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
🎧 فایل صوتی این پست 👇👇👇👇
1⃣ Retrieve
🔊 /rɪˈtriːv/
👈 معنی: بازیافتن، دوباره به دست آوردن، پس گرفتن، جبران کردن، اصلاح یا تهذیب کردن، حصول مجدد، برگرداندن، پس آوردن،پسگرفتن-
(خسارات یا اشتباه و غیره) جبرانکردن،اصلاح کردن، سر و سامان دادن،احیاکردن - شکار تیرخورده را یافتن - (ورزش) بازآوردن شوت حریف را پاسخ دادن
🔻مثال:
✏️ Ferdowsi wrote to retrieve Iran's heroic past.
فردوسی برای احیای گذشتهی حماسی ایران نگارش میکرد.
✏️ they can only retrieve the situation by increasing production.
آنها فقط با اضافه کردن تولید میتوانند وضع را سروسامان بدهند.
✏️their defeat was retrieved.
شکست آنها جبران شد.
✏️the third edition has retrieved many of the faults of the second.
چاپ سوم بسیاری از کاستیهای چاپ دوم را جبران کرده است.
✏️the shot duck got lost, but the hunting dog retrieved it (for the hunter).
مرغابی تیرخورده گم شد ولی سگ شکاری آن را (برای شکارچی) بازآورد.
✏️she retrieved her lost suitcase fromthe airport storehouse.
چمدان گم شدهی خود را از انبار فرودگاه پس گرفت.
✏️to retrieve data from a disk.
(در کامپیوتر) بازیابی کردن اطلاعات از دیسک
✏️she retrieved her position of leadership.
مقام رهبری خود را دوباره به دست آورد.
✏️I retrieved his address from the files.
نشانی (پیشین) او را از روی پروندهها به دست آوردم.
✏️in the beginning he lost money, buthe finally retrieved his initial capital.
در آغاز ضرر کرد ولی در پایان سرمایهی اولیهی خود را دوباره به دست آورد.
🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
2⃣ Legitimate
🔊 lɪˈdʒɪtɪmət/
👈 معنی: مانعِ مشروع، عذر قانونى،حلال زاده، درست، بر حق، قانونى، مشروع، پذیرفتنی، وارث قانونی، معقول، منطقی، درست، توجیه پذیر، توجیه کردنی، موجه، طبق مقررات و اصول،
🔻مثال:
✏️he claimed to be the legitimate son of the king.
او ادعا میکرد که پسر مشروع (حلال زاده) پادشاه است.
✏️a legitimate claim.
ادعای قانونی
✏️a legitimate business.
کاسبی مشروع.
✏️a legitimate conclusion.
نتیجهگیری درست.
✏️a legitimate excuse for being late.
عذرموجه برای تاخیر داشتن.
🆔 @ieltstoeflenglish 🆔
3⃣ Merit
🔊 /ˈmɛrɪt/
👈 معنی: شایستگى، سزاوارى، لیاقت،شایسته بودن، استحقاق داشتن، ارزش، خوبی، ارزشمند، درخور قدردانی یا پاداش، (جمع) محسنات، نکات خوب یک چیز، مزیت ها
🔻مثال:
✏️opinions of his merit vary
عقاید دربارهی شایستگی او متفاوت است.
✏️his claims are without merit
ادعاهای او ارزشی ندارد.
✏️education and faith have helped her acquire merit
تحصیل و ایمان،او را در نیل به ارزش یاری داده است.
✏️originality is one of his highest merits
ابتکار یکی از ارزشمندترین محسنات اوست.
✏️literary works of merit
آثار ادبی ارزشمند
✏️the merits of this plan
محسنات این طرح
✏️to judge a case on its merits
موضوعی را با درنظر گرفتن محسنات آن داوری کردن
✏️a merited reward
پاداش سزاوار
✏️this problem merits re-examination
این مسئله در خور بررسی مجدد است.
✏️both of them merited the punishment which the court had decreed
هر دوی آنها مستحق تنبیهی بودند که دادگاه معین کرده بود.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🔴 لطفا مطالب را بدون ذکر نام این کانال ( @ieltstoeflenglish )کپی نکنید. با تشکر 🔴
🌍 مطالب آموزشی بیشتر در وب سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
🎧 فایل صوتی این پست 👇👇👇👇
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆 #Opponent 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
📚 #لغت_روز 👆 #Opponent 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 #لغت_روز 👆 #Avail 👆
📚 لغت کاربردی امروز : Avail
🆔 @ieltstoeflenglish
👇 مثال ها را در ادامه مطالعه کنید 👇
📚 لغت کاربردی امروز : Avail
🆔 @ieltstoeflenglish
👇 مثال ها را در ادامه مطالعه کنید 👇
Forwarded from IELTS_TOEFL_ENGLISH
📚 لغت کاربردی امروز 👇
🔹 Avail
🔊 /əˈveɪl/
👈 معنی: به درد خوردن، سودمند بودن، به کار آمدن، ارزیدن، به درد خوری، سودمندی، منفعت، سود، داراى ارزش بودن، در دسترس واقع شدن، فایده بخشیدن، فایده، استفاده، کمک، ارزش
🔻مثال ها:
✏️Will force alone avail us?
آیا اعمال زور به تنهایی فایده ای برایمان دارد؟
✏️My daughter did not avail herself of my advice.
دخترم از نصحیت من سودی نبرد.
📝 اصطلاح 👈 To avail oneself of
📌 از فرصت استفاده کردن، استفاده کردن، مورداستفاده قرار دادن، مغتنم شمردن ،
✏️He decided to avail himself of hisuncle's empty house
او تصمیم گرفت خانهی خالی عمویش رامورد استفاده قرار دهد.
📝 اصطلاح 👈 To (of) no avail
📌 بیهوده، بی فایده
✏️ Protest was of no avail
اعتراض بیهوده بود.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆 #Avail 👆
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 مطالب آموزشی بیشتر در وب سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
🎧 فایل صوتی این پست 👇👇👇👇
🔹 Avail
🔊 /əˈveɪl/
👈 معنی: به درد خوردن، سودمند بودن، به کار آمدن، ارزیدن، به درد خوری، سودمندی، منفعت، سود، داراى ارزش بودن، در دسترس واقع شدن، فایده بخشیدن، فایده، استفاده، کمک، ارزش
🔻مثال ها:
✏️Will force alone avail us?
آیا اعمال زور به تنهایی فایده ای برایمان دارد؟
✏️My daughter did not avail herself of my advice.
دخترم از نصحیت من سودی نبرد.
📝 اصطلاح 👈 To avail oneself of
📌 از فرصت استفاده کردن، استفاده کردن، مورداستفاده قرار دادن، مغتنم شمردن ،
✏️He decided to avail himself of hisuncle's empty house
او تصمیم گرفت خانهی خالی عمویش رامورد استفاده قرار دهد.
📝 اصطلاح 👈 To (of) no avail
📌 بیهوده، بی فایده
✏️ Protest was of no avail
اعتراض بیهوده بود.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆 #Avail 👆
🆔آی دی کانال:
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 مطالب آموزشی بیشتر در وب سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
🎧 فایل صوتی این پست 👇👇👇👇
👇برای مشاهده سایر پست های آموزش لغت هشتگ زیر را لمس کنید 👇
📚 #لغت_روز 👆 #Debase 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇
📚 #لغت_روز 👆 #Debase 👆
🆔 @ieltstoeflenglish
🌍 سایت استاد اسدبیگی:
🌍 www.ielts-toefl-tehran.com
📢 فایل صوتی👇