Aasoo - آسو
30.6K subscribers
3.74K photos
374 videos
161 files
6.07K links
@Nashraasoo
فرهنگ، اجتماع و نگاهی عمیق‌تر به مباحث امروز

تماس با ما:‌ 📩
editor@aasoo.org
🔻🔻🔻
آدرس سایت:
aasoo.org
اینستاگرام:
instagram.com/NashrAasoo
فیس‌بوک:
fb.com/NashrAasoo
توییتر:
twitter.com/NashrAasoo
Download Telegram
«ایساک بابل در خانواده‌ای یهودی اما نسبتاً سکولار پرورش یافت. و از همین رو می‌توانست در مرزهای میان دو فرهنگ روس و یهودی جولان دهد. در نتیجه، او نخستین یهودی‌ای بود که نه به عنوان نویسنده‌ای بیگانه و «وصل‌شده» به ادبیات روسیه، بلکه چونان نویسنده‌ای از درون آن، به ادبیات آن سرزمین راه یافت.»

aasoo.org/fa/articles/5122
@NashrAasoo 🔻
ایساک بابِل؛ وقتی دیوارهای غروب در آسمان فرو می‌ریزند🔻

ایساک بابل طی مصاحبه‌ای که واپسین سال‌های عمرش در ۱۹۳۷ انجام داد، توضیح داد که چرا به فُرم داستان کوتاه رو آورده است. او ضمن مقایسه‌ی رمان‌های بلند تولستوی با داستان‌های کوتاه خود گفت «مسئله این است که تولستوی می‌توانست آنچه را لحظه‌لحظه برایش اتفاق می‌افتاد شرح دهد... حال آنکه من ... فقط می‌توانم جالب‌ترین پنج دقیقه‌ای را که طی بیست‌وچهار ساعت از سر گذرانده‌ام وصف کنم و از همین رو است که فرم داستان کوتاه را انتخاب کرده‌ام.» پر واضح است که بابل در ۱۹۳۷ و در بحبوحه‌ی «وحشت استالینی» و «تصفیه‌ی بزرگ» نمی‌توانست جز در لفافه و ابهام، غرض خود از موجزنویسی را عنوان نماید.

با شروع سال‌های ۱۹۳۰، میخ‌های سر راه نویسنده، درشت‌تر، تیزتر و خون‌ریزتر شده بودند. تور سانسور ریزتر شده بود و حتی تک‌جمله‌های بابل نمی‌توانستند از آن عبور کنند. در نتیجه، بابل، ژانر «سکوت» را برگزید. او در نخستین کنگره‌ی نویسندگان شوروی در ۱۹۳۴به طنز، اما به شیوایی تمام گفت: «من به حدی برای خواننده احترام قائلم که ساکت می‌مانم و حرفی نمی‌زنم. آخر مرا استادبزرگ هنر سکوت می‌شناسند.»
سرانجام سکوت و کم‌کاری بابل به خیانت تعبیر شد و او در ۱۹۳۹ دستگیر و کتاب‌هایش از کتابخانه‌ها و کتاب‌فروشی‌ها جمع‌آوری و نابود شد. نوشته‌های چاپ‌نشده‌ای هم که به دست پلیس مخفی افتاد سرنوشت بهتری نیافت و دیگر ردی از آنها به دست نیامد. خود او نیز به طرزی معماوار سربه‌نیست شد.

بابِل به اصطلاح اورولی، به «چاله‌ی خاطره» افکنده شد. او در «وزارت عشق»، اتهامات ساختگی را زیر شکنجه، گردن گرفت. حکم بازداشت او یک‌ماه و نیم پس از دستگیری‌اش صادر شد! سندی که نشان می‌دهد، دادستانی شوروی، مدرک کافی علیه او نیافته بود. به علاوه، هیچ‌یک از دو بازجوی بابل داستان‌هایش را نخوانده بودند. شاید سواد لازم را هم نداشتند: یکی از آنها در چهارده‌سالگی و دیگری در یازه‌سالگی ترک تحصیل کرده بودند. تحت این شرایط، بابل ضمن اعترافات اجباری، تک‌مضراب‌هایی از حقیقت نیز می‌زد و فی‌المثل می‌نوشت «... من گلایه می‌کردم که ادبیات شوروی، بی‌رنگ‌وبو شده و هیچ آینده‌ای ندارد...» عمرِ بابل همانند داستان‌هایش کوتاه بود. در ۲۷ ژانویه‌ی ۱۹۴۰ نویسنده‌ای چهل‌وپنج ساله تیرباران شد که هماره‌ «عینکی روی بینی و پاییزی در دل» داشت؛ او «با فواحش، گاریچی‌ها و سربازان سواره‌نظام» دوستی داشت؛ هم شاعر شهر بود و «آفتاب شیشه‌ای پترزبورگ» را به وصف می‌کشید و هم روستا را، وقتی «دیوارهای غروب در آسمان فرو می‌ریزند»،به نظاره می‌نشست.

@NashrAasoo 💭
آسو، شنبه سوم ماه مه، در نمایشگاه کتاب بدون سانسور در هامبورگ میزبان شما خواهد بود.

📍Stadtteischule Hamburg Mitte
Marienthaler Str. 172
20535 Hamburg
S-Bahn Hasselbrook

@NashrAasoo 💭
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«زنان مسلمان، شما مستحق داشتن حقوق برابر هستید»
صدیقه وسمقی در گفت‌وگو با مریم فومنی

🔸«صدیقه وسمقی، نویسنده‌ی کتاب «چرا علیه حجاب شوریدم» که به تازگی از سوی نشر آسو منتشر شده، می‌گوید «با نوشتن این کتاب می‌خواستم به زنان مسلمان بگویم که شما مستحق این هستید که حقوق برابر داشته باشید و هیچ‌کس نمی‌تواند با دین این نابرابری‌ها را توجیه کند.»
این اسلام‌‌پژوه که در سال ۱۴۰۲ حجاب از سر برداشت، در گفت‌وگو با آسو می‌گوید در سال‌های اخیر بارها ایده‌هایش درباره‌ی حجاب را در قالب مقاله، مصاحبه، سخنرانی و حتی نامه به علی‌خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده بود، اما وقتی که به‌خاطر حجاب بازداشت و حبس شد، تصمیم گرفت نتایج تحقیقاتش را در یک کتاب بیاورد و شرح رنج زنان از تحمیل حجاب اجباری را بیان کند.»

@NashrAasoo 💭
«اکنون که اطلاعات گمراه‌کننده دموکراسیِ لیبرال غربی را با تهدیدی بی‌سابقه مواجه ساخته، و سانسور و ممنوعیت دوباره مدارس و کتابخانه‌ها را به میدان نبرد ایدئولوژیک تبدیل کرده است برنامه‌های ادبی سازمان سیا شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد. هرچند این برنامه‌ها اهدافی سیاسی داشت اما یکی از روشنفکرانه‌ترین عملیات‌های جنگ روانی بود. »

aasoo.org/fa/articles/5124
@NashrAasoo 🔻
 قاچاق کتاب‌های ممنوع چه نقشی در سقوط کمونیسم داشت؟🔻

🔸 در سال ۱۹۷۶، وقتی که  ترزا بوگوسکا، نویسنده‌ی دگراندیش لهستانی، به جنبش نوظهور اپوزیسیون لهستان پیوست، تصمیم گرفت که کتابخانه‌ای متشکل از آثار ممنوع ایجاد کند و مجموعه‌ی کوچک خود، از جمله ۱۹۸۴، را به این کتابخانه اهدا کرد. دستگاه امنیتیِ لهستان ترزا را زیر نظر داشت، مخفیانه به مکالمات خصوصی‌اش گوش می‌داد، او را بازداشت و خانه‌اش را زیر و رو می‌کرد. بنابراین، ترزا کتاب‌های ممنوع را به همسایگانش سپرد. اما اکثر اوقات این کتاب‌ها نزد آنها نبود و بین خوانندگان دست به دست می‌شد. این گونه بود که «کتابخانه‌ی سیّار» پدید آمد.
 
🔸 در آن سال‌های سرنوشت‌سازِ جنگ سرد چند نفر از طریق کتابخانه‌ی ترزا رمان اورول را خواندند؟ صدها یا شاید هزاران نفر. و تازه این فقط یکی از میلیون‌ها کتابی بود که در آن زمان به‌طور غیرقانونی وارد لهستان می‌شد. کتاب‌ها نه تنها از طریق قطار بلکه از هر طریق ممکن ــ قایق‌های تفریحی، کامیون‌ها و وانت‌ها، بالن‌ها و پست ــ به لهستان می‌رسید. کتاب‌های جیبی را لابه‌لای صفحات نُت موسیقی‌دانانِ مسافر جا می‌دادند، یا در قوطی‌های مواد غذایی و جعبه‌های نوار بهداشتی می‌گنجاندند. برای مثال، نسخه‌ای از مجمع الجزایر گولاگ، اثر الکساندر سولژنیتسین، را در داخل بسته‌ی پوشک یک نوزاد مخفی کردند و با هواپیما به ورشو بردند.
 
🔸 بعضی از اهالی بلوک شرق حدس می‌زدند که انبوه کتاب‌های ممنوع به‌طور تصادفی به دست لهستانی‌ها نمی‌رسد. اما فقط عده‌ی کمی می‌دانستند که ارسال این کتاب‌ها بخشی از عملیات اطلاعاتی آمریکا است که در واشنگتن به «برنامه‌ی کتاب سازمان سیا» شهرت داشت و چند دهه ادامه یافت. جورج میندن، سرپرست این برنامه، هدف از این عملیات را حمله به بلوک شرق از طریق «هجوم اندیشه‌ی آزاد و صادقانه» می‌دانست. میندن عقیده داشت که «حقیقت مُسری است». به نظر او، اگر آمریکا می‌توانست مردم ستم‌دیده‌ی بلوک شرق را از حقیقت آگاه سازد، این امر قطعاً تأثیرگذار بود.
 
@NashrAasoo 💭
رؤیای تکراری خودکفایی؛ تأثیر تعرفه‌های جدید آمریکا بر اقتصاد ایران
✍️
همایون معمار

«حاکمان جمهوری اسلامی بعد از انقلاب ۱۳۵۷ با مصادره‌ی اموال صاحبان صنایع بخش خصوصی و گسترش بخش دولتی و نیمه‌دولتی، بدون اتکا به نظریه‌ی مشخصی اقتصاد ایران را در دست گرفتند. هرچند در آن زمان همه از اصطلاحاتی نظیر «توسعه‌ی عادلانه» و «اقتصاد اسلامی» استفاده می‌کردند اما تنها چیزی که در ذهن داشتند توزیع ثروت، آن هم ثروت حاصل از فروش نفت، بود. از همان ابتدا نیز نزاع با غرب را در سایه‌ی امپریالیسم و رفاقتشان با عدالت را در مفهوم سوسیالیسم دنبال می‌کردند.»

@NashrAasoo 💭
«کتاب «جا باز کردن برای خلیج: تاریخ، منطقه‌گرایی و خاورمیانه» روایتی تاریخی و خطی نیست که نحوه‌ی شکل گرفتن خلیج فارس از دیروز تا امروز را نشان دهد. پنج فصل آن مجموعه‌ای از روایت‌های انسانی از گوشه‌و کنار خلیج فارس است که در کنار هم تصویر بهتری از تاریخ این منطقه را به ما ارائه می‌دهند و احتمالاً برخی کلیشه‌های موجود را از میان برمی‌دارند.»

aasoo.org/fa/books/5113
@NashrAasoo 🔻
خلیج فارس در مقیاس انسانی 🔻

اگر می‌شد از طریق تونل زمان به سال ۱۹۰۳ و بندر لنگه در جنوب ایران برویم، می‌توانستیم در بازار این شهر محصولاتی از هند، عمان، جزیرةالعرب، بیرمنگام، آلمان، بمبئی و منچستر را پیدا کنیم. سال‌ها پیش از این‌که در ایران راه‌آهن یا حتی اتومبیل وجود داشته باشد، بندر لنگه، که فقط ده هزار نفر جمعیت داشت، این‌گونه رابط ایران و جهان بود. این البته خلیج فارس بود که چنین ارتباطی را ممکن می‌ساخت.

آرنگ کشاورزیان در کتاب «جا باز کردن برای خلیج: تاریخ، منطقه‌گرایی و خاورمیانه» که در سال ۲۰۲۴ از سوی انتشارات دانشگاه استنفورد منتشر شده، می‌نویسد: «آب‌های این خلیج در طول هزار سال بخشی از "جاده‌ی ابریشم دریایی" بودند که به گسترش اسکان و تبادل اجتماعی-اقتصادی یاری رسانده بودند. ویژگی کتاب اخیر آرنگ کشاورزیان این است که خلیج فارس را نه از بالا و بر اساس ردیف کردن آمار و ارقام بلکه با نگاهی در مقیاس انسانی می‌نگرد و در عین حال آن‌را در بستر تاریخ جهان قرار می‌دهد.

شاید جذاب‌ترین بخش‌های کتاب فصل‌های میانی آن است که به جنبه‌های کم‌‌تر شناخته‌شده‌ای از تاریخ خلیج فارس می‌پردازد و تحلیل‌های بدیعی را در بر دارد. مثلاً کشاورزیان اشاره می‌کند که چگونه در دوره‌ی جنبش‌های ضداستعماری و جهان سوم‌گرا در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی تلاش برای تشکیل مناطق‌«تجارت آزاد» و سرمایه‌گذاری‌های نفتی بخشی از تلاش کشورهای منطقه برای تحکیم استقلال خود بود. این مغایر با روایتِ آشنایی است که تشکیل چنین مناطقی را بیشتر نوعی مقابله با حقوق کارگران و در راستای گسترش سرمایه‌داری جهانی و نولیبرالیسم تلقی می‌کند. کشاورزیان به آثار پژوهشگرانی همچون پاتریک نولینگ، رونن پالان و ونسا اوگل اشاره می‌کند که نشان داده‌اند تشکیل مناطق تجارت آزاد در اصل تلاشی از سوی دولت‌ها برای غلبه بر سرمایه بوده است. او می‌نویسند: «این مناطق بیش از آن ‌که برای فرار مالیاتی طراحی شده باشند به منظور گیر انداختن سرمایه برپا شده بودند.»

@NashrAasoo 💭
«زیر سؤال‌بردن نقش حقیقت در گفتمان عمومی و طرح اصطلاحاتی مانند «پساحقیقت» و «فکت‌های بدیل» منجر به این شده است که نسبی‌انگاری به ابزاری فکری برای سیاست پوپولیستی راست‌گرا تبدیل شود.»

aasoo.org/fa/articles/5132
@NashrAasoo 🔻
نسبی‌انگاری و سیاست 🔻

✍️ بسیاری از اوقات نسبی‌انگاری با سیاست لیبرال دموکراتیک مترادف به حساب می‌آید و آن را همچون چهارچوب هنجاری مناسبی برای کسب ارزش‌های لیبرال در نظر می‌گیرند. باور بر این است که نسبی‌انگاری به معنای پذیرش تکثرگرایی و چندفرهنگ‌گرایی،‌ یعنی برخی از ارزش‌های اساسی سیاست لیبرال است؛ به بیان دیگر چهارچوبی نسبی‌انگار، اجرای این ارزش‌های اجتماعی و سیاسی را تسهیل می‌کند. این نگرش تا اندازه‌ای ناشی از این است که نسبی‌انگاری در تقابل با مطلق‌گرایی قرار دارد،‌ یعنی این دیدگاه که دست‌کم برخی از حقایق و ارزش‌ها نامشروط و مستقل از هر معیاری هستند. «مطلق‌گرایی» در حوزه‌ی سیاست مترادف با اطاعت بی‌چون و چرا، فقدان آزادی و در واقع خودکامگی است ــ یعنی اموری که از منظری لیبرال، عمده‌ترین مصائب اجتماعی به حساب می‌آیند.

✍️ یکی دانستنِ نسبی‌انگاری و سیاست لیبرال از جانب دوستان و دشمنان نسبی‌انگاری، یکی از تفسیرهای سیاست نسبی‌انگارانه است. تفسیر دیگر، دفاع نیروهای سیاسی محافظه‌کار از نسبی‌انگاری است. زیر سؤال‌بردن نقش حقیقت در گفتمان عمومی و طرح اصطلاحاتی مانند «پساحقیقت» و «فکت‌های بدیل» منجر به این شده است که نسبی‌انگاری به ابزاری فکری برای سیاست پوپولیستی راست‌گرا تبدیل شود. هم‌سویی پوپولیسم ارتجاعی با نسبی‌انگاری امر جدیدی نیست. موسیلینی به سادگی می‌توانست از نسبی‌انگاری به فاشیسم برسد. او مدعی بود که نسبی‌انگاری نشان می‌دهد که تمام ایدئولوژی‌ها ارزش یکسانی دارند و در نتیجه «ما فاشیست‌ها» هم باید ایدئولوژی خودمان را ایجاد و با تمام توانمان آن را اعمال کنیم.

✍️ نه تنها هواداران نسبی‌انگاری بلکه منتقدان آن نیز بر پیوند بین نسبی‌انگاری و راست افراطی تأکید دارند. برای مخالفان نسبی‌انگاری در حوزه‌ی فلسفه، بین انکار ارزش‌های عصر روشنگری، یعنی عقلانیت عمومی و حقیقت عینی، توسط پسامدرن‌ها و سیاست پساحقیقتِ پوپولیسم پیوندهای ملموسی وجود دارد. برای مثال، دنیل دِنِت در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ی گاردین در سال ۲۰۱۷ ابراز امیدواری کرد که مردم درخواهند یافت که مواضع فلسفی همواره بی‌ضرر نیستند و ممکن است پیامدهای هولناکی داشته باشند: «تصور می‌کنم کاری که پست‌مدرن‌ها انجام دادند حقیقتاً شرورانه بود. آنها این فکر را رواج دادند که بدبینی نسبت به حقیقت و فکت کار ارجمندی است.»

@NashrAasoo 💭
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بچه‌ها سلام، نامه‌ی فرزاد کمانگر به دانش‌آموزانش مهتاب گریمشاو

🔸به یاد فرزاد کمانگر، معلم جوان کُرد که در روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ به دار آویخته شد.

@NashrAasoo 💭
Aasoo - آسو
Conspiracy Thinking_aaSoo Books 19..pdf
🔸 «یکی از مشهورترین نظریه‌های توطئه مبتنی بر متنی به نام «پروتکل بزرگان صهیون» است که برای نخستین بار در سال ۱۹۰۳ در روسیه منتشر شد و به رغم آن که از همان ابتدا مجعول بودن آن مشخص شد اما این امر از میزان علاقه به آن و دامنه‌ی انتشارش نکاست.»

📚 دانلود دفتر دسیسه‌پنداری

@NashrAasoo 💭
«مسیر حقوق زنان در ترکیه‌ی کنونی نمایانگر تلاقی پیچیده‌ی خودکامگی، اسلامی‌سازی و سیاست‌های جنسیتی است. در حالی که دولت به‌طور سیستماتیک تلاش می‌کند تا حمایت‌های قانونی از زنان را تضعیف، هنجارهای جنسیتی را بازتعریف و کنشگری را متوقف کند، جامعه‌ی مدنی مقاومتی مستمر از خود نشان می‌دهد و سازمان‌های فمینیستی، مدافعان حقوقی و جنبش‌های مردمی همچنان برای حفظ دستاوردهای به‌دست‌آمده می‌کوشند.»

aasoo.org/fa/articles/5131
@NashrAasoo 🔻
«ترکیه ملک مردان نیست»: پاسخ زنان به پروژه‌ی اسلامی‌سازی اردوغان🔻

از زمان به قدرت رسیدن رجب طیب اردوغان در سال ۲۰۰۲، روندی پیوسته و نظام‌مند برای تضعیف حقوق زنان در ترکیه آغاز شد. این روند در کنار تلاش‌ برای اسلامی‌کردن جامعه، به‌ویژه از طریق ترویج ارزش‌های خانوادگیِ محافظه‌کارانه و هنجارهای دینی، ادامه یافته است. این تغییرات نه تنها حمایت‌های قانونی از زنان را تحت تأثیر قرار داده بلکه انتظارات اجتماعی درباره‌ی جنسیت را نیز شکل داده‌اند. در پاسخ، جامعه‌ی مدنی ترکیه، به‌ویژه سازمان‌های فمینیستی و نهادهای حقوق‌محور، مقاومت آشکاری نشان داده‌اند. در این نوشته مسیر ترکیه در بازگشت به عقب را دنبال می‌کنیم، اینکه چگونه حقوق زنان به دست حکومت تضعیف شده و واکنش جامعه‌ی مدنی به این تحولات چه بوده است.

ترویج ایدئولوژی جنسیتیِ محافظه‌کارانه و دین‌محور، پیامدهای حقوقی و اجتماعیِ ملموسی داشت. یکی از نقاط عطف این تغییرات، خروج ترکیه از کنوانسیون استانبول در مارس ۲۰۲۱ بود. کنوانسیون استانبول، یکی از معاهدات مصوب در شورای اروپا بود که به منظور مبارزه با خشونت علیه زنان و ترویج برابری جنسیتی تدوین شده بود. اردوغان خروج از این معاهده را با این ادعا توجیه کرد که این کنوانسیون «توسط گروهی مصادره شده است که در پی طبیعی جلوه دادن همجنس‌گرایی هستند»؛ او این موضوع را با ارزش‌های خانوادگی ترکیه ناسازگار دانست. خروج از این معاهده نه تنها عقب‌گرد از تعهدات حقوق بشری بین‌المللی بود بلکه ضربه‌ای نمادین به دهه‌ها تلاش فمینیستی در ترکیه محسوب می‌شد. این اقدام هم‌زمان با تلاش‌هایی برای ارائه‌ی چارچوب‌های قانونی جدید با تمرکز بر «ارزش‌های خانواده‌ی ترک» انجام شد که منتقدان آن را تولد دوباره‌ی کنترل پدرسالارانه و محدود کردن استقلال زنان می‌دانند.

در دو دهه‌ی اخیر، فعالان حقوق زنان نه تنها با فشارهای ایدئولوژیک بلکه با نظارت فزاینده، جرم‌انگاری و سرکوب فیزیکی مواجه شده‌اند. اعتراضات مسالمت‌آمیز، از جمله راهپیمایی‌های ۸ مارس (روز جهانی زنان) و راهپیمایی شبانه‌ی فمینیستی سالانه، اغلب با خشونت پلیس، بازداشت و ممنوعیت مواجه شده‌اند. برای مثال، در سال ۲۰۲۰، فرمانداری استانبول راهپیمایی شبانه‌ی فمینیستی را به بهانه‌ی «نگرانی‌های امنیتی» ممنوع کرد، اقدامی که به‌شدت سیاسی تلقی شد.اما محدود کردن کنشگری فمینیستی بخشی از محدود کردن فضای مدنی در ترکیه است. پس از کودتای نافرجام ۲۰۱۶، هزاران سازمان مردم‌نهاد با صدور فرمان‌ وضعیت اضطراری تعطیل شد. بسیاری از این سازمان‌ها انجمن‌های زنان بودند که خدماتی مثل تأمین سرپناه و کمک حقوقی به بازماندگان خشونت ارائه می‌دادند.

@NashrAasoo 💭