Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس دوم: اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش
@TahlilGaranOnline
اسامي شمارشي به اسامي گفته مي شود که قابل شمارش هستند. مانند کتاب ، ميز و ... اسم جمع اين اسامي با s (و يا es) همراه مي باشد. مانند:
books , tables
اسامي غير شمارشي به اسامي گفته مي شود که قابل شمارش نيستند. مانند آب، نمک، حبوبات و ...
اسامي غير شمارشي بصورت مفرد در جمله ظاهر مي شوند و هنگامي که بخواهيم اسامي غير شمارشي را بصورت جمع در جمله بکار ببريم از عبارتهايي نظير قطعه ، ليوان ، کيلو و ... بسته به نوع اسم استفاده مي کنيم. مثال :
two glasses of water دو ليوان آب
two kilos of rice دو کيلو برنج
three pieces of bread سه تکه نان
توجه: فعل اسامي غير قابل شمارشي، بصورت مفرد در جملات بکار مي رود. مثال:
Fat isn’t good for you.
چربي براي شما خوب نيست
Mathematics is my favorite subject.
رياضيات موضوع مورد علاقه من است
توجه: ماقبل اسامي غير قابل شمارش از a, an استفاده نمي شود. ولي مي توان از the هنگامي که به اشياي خاصي اشاره مي شود استفاده نمود. مانند: the water
@TahlilGaranOnline
کاربرد Quantifier ها (لغاتي که بيانگر کميت و تعداد مي باشند) :
این کلمات قبل از اسم (شمارشي يا غير شمارشي) آمده و کميت آنرا مشخص مي کند. پرکاربردترين quantifier ها عبارتند از:
all(100%), most(90%),
a lot of(80%), lots of(80%),
many(80%), much(80%),
some(70%), any(70%),
a few(30%), a little(30%),
few(10%), little(10%),
none(0%)
به مثالهاي زير توجه نماييد:
All of us will die one day.
يک روز همه ما خواهيم مرد
Most people say that they will get married.
بيشتر مردم مي گويند که آنها ازدواج خواهند کرد
Many people will learn how to drive a car.
اغلب مردم رانندگي را خواهند آموخت
Some people will have large family.
بعضي از مردم خانواده بزرگ خواهند داشت
A few people will not get married.
تعداد کمي از مردم ازدواج نخواهند کرد
Few people are going to have ten children.
بسيار اندکند کساني که مي خواهند ده فرزند داشته باشند
No one can live without water.
هيچکس بدون آب زنده نخواهد ماند
عبارتهای زير فقط براي اسامي شمارشي بکار مي روند :
many, a few, few
عبارتهای زير فقط براي اسامي غير قابل شمارشي بکار مي روند :
much, a little, little
@TahlilGaranOnline
کاربرد a few, few :
عبارت a few به معني (تعداد خيلي کم) تنها قبل از اسامي شمارشي بکار مي رود. مانند few books (تعداد کمي کتاب) a little به معني (مقدار خيلي کم) تنها قبل از اسامي غير شمارشي بکار مي رود. مانند a little water (مقدار خيلي کمي آب)
مثال :
I have a few apples. من تعداد کمي سيب دارم
I have a little water. من مقدار کمي آب دارم
@TahlilGaranOnline
کاربرد some, any :
عبارت some به معني چندتايي و مقداري ماقبل اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش در جملات مثبت بکار مي رود. مثال:
I’ve got some oranges.
من تعدادي پرتقال دارم
I’ve got some water.
من مقداري آب دارم
از آنجاييکه some تنها در جملات مثبت بکار مي رود، بجاي آن در جملات منفي و سوالي از any استفاده مي شود. مثال:
I haven’t got any apples.
من هيچ سيبي ندارم
Have you got any bread?
آيا مقداري نان داريد؟
توجه: همانگونه که ذکر شد، some و any ماقبل اسامي غير قابل شمارش و همچنين اسامي قابل شمارش جمع بکار برده مي شوند.
@TahlilGaranOnline
کاربرد much, many, a lot of :
عبارت much به معني مقدار زياد ماقبل اسامي غير قابل شمارش و در جملات منفي و سوالي بکار مي رود. مثال:
How much water is there?
There isn’t much water.
عبارت many به معني تعداد زياد ماقبل اسامي قابل شمارش جمع و در جملات منفي و سوالي بکار مي رود. مثال:
How many oranges are there?
There aren’t many eggs.
عبارت a lot of به معني تعداد و مقدار زياد بجاي much و many ماقبل اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش و در جملات مثبت بکار مي رود. مثال:
There are a lot of oranges.
There is a lot of water.
موفق باشید
علیرضا معتمد
********************
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
********************
درس دوم: اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش
@TahlilGaranOnline
اسامي شمارشي به اسامي گفته مي شود که قابل شمارش هستند. مانند کتاب ، ميز و ... اسم جمع اين اسامي با s (و يا es) همراه مي باشد. مانند:
books , tables
اسامي غير شمارشي به اسامي گفته مي شود که قابل شمارش نيستند. مانند آب، نمک، حبوبات و ...
اسامي غير شمارشي بصورت مفرد در جمله ظاهر مي شوند و هنگامي که بخواهيم اسامي غير شمارشي را بصورت جمع در جمله بکار ببريم از عبارتهايي نظير قطعه ، ليوان ، کيلو و ... بسته به نوع اسم استفاده مي کنيم. مثال :
two glasses of water دو ليوان آب
two kilos of rice دو کيلو برنج
three pieces of bread سه تکه نان
توجه: فعل اسامي غير قابل شمارشي، بصورت مفرد در جملات بکار مي رود. مثال:
Fat isn’t good for you.
چربي براي شما خوب نيست
Mathematics is my favorite subject.
رياضيات موضوع مورد علاقه من است
توجه: ماقبل اسامي غير قابل شمارش از a, an استفاده نمي شود. ولي مي توان از the هنگامي که به اشياي خاصي اشاره مي شود استفاده نمود. مانند: the water
@TahlilGaranOnline
کاربرد Quantifier ها (لغاتي که بيانگر کميت و تعداد مي باشند) :
این کلمات قبل از اسم (شمارشي يا غير شمارشي) آمده و کميت آنرا مشخص مي کند. پرکاربردترين quantifier ها عبارتند از:
all(100%), most(90%),
a lot of(80%), lots of(80%),
many(80%), much(80%),
some(70%), any(70%),
a few(30%), a little(30%),
few(10%), little(10%),
none(0%)
به مثالهاي زير توجه نماييد:
All of us will die one day.
يک روز همه ما خواهيم مرد
Most people say that they will get married.
بيشتر مردم مي گويند که آنها ازدواج خواهند کرد
Many people will learn how to drive a car.
اغلب مردم رانندگي را خواهند آموخت
Some people will have large family.
بعضي از مردم خانواده بزرگ خواهند داشت
A few people will not get married.
تعداد کمي از مردم ازدواج نخواهند کرد
Few people are going to have ten children.
بسيار اندکند کساني که مي خواهند ده فرزند داشته باشند
No one can live without water.
هيچکس بدون آب زنده نخواهد ماند
عبارتهای زير فقط براي اسامي شمارشي بکار مي روند :
many, a few, few
عبارتهای زير فقط براي اسامي غير قابل شمارشي بکار مي روند :
much, a little, little
@TahlilGaranOnline
کاربرد a few, few :
عبارت a few به معني (تعداد خيلي کم) تنها قبل از اسامي شمارشي بکار مي رود. مانند few books (تعداد کمي کتاب) a little به معني (مقدار خيلي کم) تنها قبل از اسامي غير شمارشي بکار مي رود. مانند a little water (مقدار خيلي کمي آب)
مثال :
I have a few apples. من تعداد کمي سيب دارم
I have a little water. من مقدار کمي آب دارم
@TahlilGaranOnline
کاربرد some, any :
عبارت some به معني چندتايي و مقداري ماقبل اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش در جملات مثبت بکار مي رود. مثال:
I’ve got some oranges.
من تعدادي پرتقال دارم
I’ve got some water.
من مقداري آب دارم
از آنجاييکه some تنها در جملات مثبت بکار مي رود، بجاي آن در جملات منفي و سوالي از any استفاده مي شود. مثال:
I haven’t got any apples.
من هيچ سيبي ندارم
Have you got any bread?
آيا مقداري نان داريد؟
توجه: همانگونه که ذکر شد، some و any ماقبل اسامي غير قابل شمارش و همچنين اسامي قابل شمارش جمع بکار برده مي شوند.
@TahlilGaranOnline
کاربرد much, many, a lot of :
عبارت much به معني مقدار زياد ماقبل اسامي غير قابل شمارش و در جملات منفي و سوالي بکار مي رود. مثال:
How much water is there?
There isn’t much water.
عبارت many به معني تعداد زياد ماقبل اسامي قابل شمارش جمع و در جملات منفي و سوالي بکار مي رود. مثال:
How many oranges are there?
There aren’t many eggs.
عبارت a lot of به معني تعداد و مقدار زياد بجاي much و many ماقبل اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش و در جملات مثبت بکار مي رود. مثال:
There are a lot of oranges.
There is a lot of water.
موفق باشید
علیرضا معتمد
********************
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
********************
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس سوم: بيان الزام در زبان انگليسي :
@TahlilGaranOnline
عبارتهای can, may, be allowed to به معني مجاز بودن و انتخاب آزادانه امور در جملات بکار مي رود.
مثال:
We can have lunch any time we want.
Everyone was allowed to leave early.
عبارتهای don’t have to, needn’t براي بيان مواردي استفاده مي شود که انجام آن ضروري نباشد.
مثال:
You needn’t finish that report today.
I didn’t have to go to the meeting.
عبارتهای must, have to, have got to, be supposed to, can’t, mustn’t, must never به معني ضرورت و اجبار در جملات بکار مي رود.
مثال:
Sally has to work eight hours a day.
You mustn’t smoke in the office.
The nurses had to wear a blue uniform.
We weren’t supposed to send personal emails.
@TahlilGaranOnline
توجه: should, ought to به مفهوم بهتر است که ... جهت بيان و درخواست نصايح، راهنمايي و پيشنهاد و الزام اخلاقي در جملات بکار مي رود.
مثال :
I am tired. I should go to bed.
My mother is ill. She should not go to work.
You ought to keep a first aid kit in your car.
You shouldn’t leave medicine where children can reach it.
موفق باشید
علیرضا معتمد
****************
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
****************
درس سوم: بيان الزام در زبان انگليسي :
@TahlilGaranOnline
عبارتهای can, may, be allowed to به معني مجاز بودن و انتخاب آزادانه امور در جملات بکار مي رود.
مثال:
We can have lunch any time we want.
Everyone was allowed to leave early.
عبارتهای don’t have to, needn’t براي بيان مواردي استفاده مي شود که انجام آن ضروري نباشد.
مثال:
You needn’t finish that report today.
I didn’t have to go to the meeting.
عبارتهای must, have to, have got to, be supposed to, can’t, mustn’t, must never به معني ضرورت و اجبار در جملات بکار مي رود.
مثال:
Sally has to work eight hours a day.
You mustn’t smoke in the office.
The nurses had to wear a blue uniform.
We weren’t supposed to send personal emails.
@TahlilGaranOnline
توجه: should, ought to به مفهوم بهتر است که ... جهت بيان و درخواست نصايح، راهنمايي و پيشنهاد و الزام اخلاقي در جملات بکار مي رود.
مثال :
I am tired. I should go to bed.
My mother is ill. She should not go to work.
You ought to keep a first aid kit in your car.
You shouldn’t leave medicine where children can reach it.
موفق باشید
علیرضا معتمد
****************
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
****************
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس چهارم: جملات پرسشي ضميمه :
@TahlilGaranOnline
به جمله "اين فيلم ايراني است، مگه نه؟" توجه نماييد. در زبان فارسي براي تاکيد بر روي جملات پرسشي خود از عباراتي مانند (مگه نه) استفاده مي کنيم. اين عبارتها در زبان انگليسي به Tag Question معروف بوده و جهت تاييد کردن اطلاعات توسط مخاطب بيان مي شوند.
مثال:
This film is from Iran, isn't it?
اين فيلم ايراني است، مگه نه؟
@TahlilGaranOnline
جهت افزودن Tag Question که در اين درس به آن جمله پرسشي ضميمه خواهيم گفت، به قوانين زير توجه نماييد:
1- اگر جمله پايه، مثبت باشد، جمله پرسشي ضميمه، منفي خواهد بود و برعکس.
2 - جمله پرسشي ضميمه با استفاده از فعل کمکي و در زمان رويداد جمله اصلي ساخته مي شود.
3 - جمله پرسشي ضميمه هميشه بصورت مخفف نوشته مي شود. مانند isn't it
4 - در زمان حال ساده بجاي amn’t I از aren't I براي جمله پرسشي ضميمه استفاده مي شود.
مثال :
You know that man, don't you?
She doesn't know where the museum is, does she?
She didn't have a ticket, did she?
Mary wasn't at the theater, was she?
My friends were at the cinema, weren't they?
Ali will go to the museum with us, won't he?
There won't be two films at the cinema, will there?
You aren't going to the cinema, are you?
توجه : در جملات امري ، جمله پرسشي ضميمه بصورتwill you به معني (ممکنه؟) نوشته مي شود. مثال:
Sit in that row, will you?
Don't be late for the film, will you?
@TahlilGaranOnline
توجه : در جملاتي که با Let's آغاز شده باشند، جمله پرسشي ضميمه بصورت shall we نوشته مي شود.
مثال:
Let's go cinema, shall we?
موفق باشید
علیرضا معتمد
************
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
************
درس چهارم: جملات پرسشي ضميمه :
@TahlilGaranOnline
به جمله "اين فيلم ايراني است، مگه نه؟" توجه نماييد. در زبان فارسي براي تاکيد بر روي جملات پرسشي خود از عباراتي مانند (مگه نه) استفاده مي کنيم. اين عبارتها در زبان انگليسي به Tag Question معروف بوده و جهت تاييد کردن اطلاعات توسط مخاطب بيان مي شوند.
مثال:
This film is from Iran, isn't it?
اين فيلم ايراني است، مگه نه؟
@TahlilGaranOnline
جهت افزودن Tag Question که در اين درس به آن جمله پرسشي ضميمه خواهيم گفت، به قوانين زير توجه نماييد:
1- اگر جمله پايه، مثبت باشد، جمله پرسشي ضميمه، منفي خواهد بود و برعکس.
2 - جمله پرسشي ضميمه با استفاده از فعل کمکي و در زمان رويداد جمله اصلي ساخته مي شود.
3 - جمله پرسشي ضميمه هميشه بصورت مخفف نوشته مي شود. مانند isn't it
4 - در زمان حال ساده بجاي amn’t I از aren't I براي جمله پرسشي ضميمه استفاده مي شود.
مثال :
You know that man, don't you?
She doesn't know where the museum is, does she?
She didn't have a ticket, did she?
Mary wasn't at the theater, was she?
My friends were at the cinema, weren't they?
Ali will go to the museum with us, won't he?
There won't be two films at the cinema, will there?
You aren't going to the cinema, are you?
توجه : در جملات امري ، جمله پرسشي ضميمه بصورتwill you به معني (ممکنه؟) نوشته مي شود. مثال:
Sit in that row, will you?
Don't be late for the film, will you?
@TahlilGaranOnline
توجه : در جملاتي که با Let's آغاز شده باشند، جمله پرسشي ضميمه بصورت shall we نوشته مي شود.
مثال:
Let's go cinema, shall we?
موفق باشید
علیرضا معتمد
************
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
************
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس ششم: ضماير فاعلي ، صفات ملکي ، ضماير مفعولي ، ضماير ملکي ، ضماير انعکاسي :
@TahlilGaranOnline
ضماير فاعلي :
ضمير فاعلي، کلمه اي است که بجاي فاعل مي نشيند تا از تکرار آن در جمله جلوگيري نمايد. ضماير فاعلي عبارتند از:
I you he she it
we you they
مثال:
I am from Iran.
You are from France.
He is from Spain.
She is from China.
It is from London.
We are from Paris.
They are from Mexico.
@TahlilGaranOnline
صفات ملکي :
صفت ملکي، کلمه اي است که مالکيت اسم را بيان نموده و در عين حال بصورت صفت قبل از اسم قرار مي گيرد. صفات ملکي عبارتند از :
my your his her its
our your their
مثال:
My name is Ali.
What is your name?
How do you spell his name?
Her name is Mary.
@TahlilGaranOnline
ضماير مفعولي :
ضمير مفعولي، کلمه اي است که بجاي مفعول مي نشيند تا از تکرار آن در جمله جلوگيري نمايد. ضماير مفعولي عبارتند از:
me you him her it
us you them
مثال:
She likes him.
He speaks to her in French.
She watches it in the evening.
@TahlilGaranOnline
ضماير ملکي :
همانگونه که در درسهاي گذشته ديديد صفت ملکي قبل از اسم آمده و مالکيت شيء را بيان مي کند. مانند my book (کتاب من) ضماير ملکي جايگزين اسم و صفت ملکي شده و مفهوم (دارايي) را مي رساند. مثال:
This is my pen. اين قلم من است
This is mine. اين مال من است
ضماير ملکي عبارتند از:
mine yours his hers its
ours yours theirs
توجه : فعل own نيز به معني (دارا بودن و داشتن) گاهي جايگزين ضماير ملکي مي شود. مثال:
This pen is mine. اين قلم مال من است
I own this pen. اين قلم دارايي من است
توجه : به جملات سه گانه زير توجه نماييد. هر سه جمله معني واحدي مي دهند.
I own this pen.
This pen is mine.
This is my pen.
@TahlilGaranOnline
ضماير انعکاسي :
ضماير انعکاسي براي انعکاس کار انجام شده به فاعل جمله بکار مي روند. اين ضماير عبارتند از:
myself yourself himself herself itself
ourselves yourselves themselves
مثال:
My sister made herself sick from eating so much.
خواهرم با خوردن بيش از حد، خودش را مريض کرد
توجه : ترکيب by با ضماير انعکاسي مفهوم (به تنهايي) مي دهد.
مثال:
I made it by myself.
من به تنهايي آنرا ساختم
موفق باشید
علیرضا معتمد
********
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
********
درس ششم: ضماير فاعلي ، صفات ملکي ، ضماير مفعولي ، ضماير ملکي ، ضماير انعکاسي :
@TahlilGaranOnline
ضماير فاعلي :
ضمير فاعلي، کلمه اي است که بجاي فاعل مي نشيند تا از تکرار آن در جمله جلوگيري نمايد. ضماير فاعلي عبارتند از:
I you he she it
we you they
مثال:
I am from Iran.
You are from France.
He is from Spain.
She is from China.
It is from London.
We are from Paris.
They are from Mexico.
@TahlilGaranOnline
صفات ملکي :
صفت ملکي، کلمه اي است که مالکيت اسم را بيان نموده و در عين حال بصورت صفت قبل از اسم قرار مي گيرد. صفات ملکي عبارتند از :
my your his her its
our your their
مثال:
My name is Ali.
What is your name?
How do you spell his name?
Her name is Mary.
@TahlilGaranOnline
ضماير مفعولي :
ضمير مفعولي، کلمه اي است که بجاي مفعول مي نشيند تا از تکرار آن در جمله جلوگيري نمايد. ضماير مفعولي عبارتند از:
me you him her it
us you them
مثال:
She likes him.
He speaks to her in French.
She watches it in the evening.
@TahlilGaranOnline
ضماير ملکي :
همانگونه که در درسهاي گذشته ديديد صفت ملکي قبل از اسم آمده و مالکيت شيء را بيان مي کند. مانند my book (کتاب من) ضماير ملکي جايگزين اسم و صفت ملکي شده و مفهوم (دارايي) را مي رساند. مثال:
This is my pen. اين قلم من است
This is mine. اين مال من است
ضماير ملکي عبارتند از:
mine yours his hers its
ours yours theirs
توجه : فعل own نيز به معني (دارا بودن و داشتن) گاهي جايگزين ضماير ملکي مي شود. مثال:
This pen is mine. اين قلم مال من است
I own this pen. اين قلم دارايي من است
توجه : به جملات سه گانه زير توجه نماييد. هر سه جمله معني واحدي مي دهند.
I own this pen.
This pen is mine.
This is my pen.
@TahlilGaranOnline
ضماير انعکاسي :
ضماير انعکاسي براي انعکاس کار انجام شده به فاعل جمله بکار مي روند. اين ضماير عبارتند از:
myself yourself himself herself itself
ourselves yourselves themselves
مثال:
My sister made herself sick from eating so much.
خواهرم با خوردن بيش از حد، خودش را مريض کرد
توجه : ترکيب by با ضماير انعکاسي مفهوم (به تنهايي) مي دهد.
مثال:
I made it by myself.
من به تنهايي آنرا ساختم
موفق باشید
علیرضا معتمد
********
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
********
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس هفتم: قید در زبان انگلیسی
@TahlilGaranOnline
کاربرد قيد :
همانگونه که مي دانيد قيد در جملات براي بيان چگونگي فعل استفاده مي شود. مثال :
You speak English well.
قيدها به پنج دسته مهم زير تقسيم مي شوند:
1- قيد حالت 2- قيد مکان 3- قيد زمان 4 - قيد تکرار 5- قيد مقدار
@TahlilGaranOnline
قيد حالت، معمولا در انتهاي جمله قرار مي گيرد. مثال:
He spoke quickly.
They left the room quietly.
He worked hard.
قيد مقدار، معمولا قبل از صفت يا قيد حالت و گاهي قبل از فعل اصلي جمله قرار مي گيرد. مثال:
I don’t quite understand this exercise.
Be careful! You almost broke the window.
We didn’t do much today.
قيد تکرار براي نشان دادن تکراري بودن عملي در جمله بکار مي رود. مهمترين قيود تکرار عبارتند از:
always :
به معني هميشه - 100% مواقع
usually :
به معني اغلب - 90% مواقع
often :
به معني گاهي - 80% مواقع
quite often :
به معني گاهي - 70% مواقع
sometimes :
به معني بعضي وقتها - 50% مواقع
hardly / rarely / seldom :
به معني به ندرت - 10% مواقع
never :
به معني هيچوقت - 0% مواقع
@TahlilGaranOnline
توجه : قيد تکرار هميشه قبل از فعل اصلي و بعد از فعل کمکي بکار مي رود. مثال:
Janet usually goes abroad on her holidays.
I’ve never been on a plane.
توجه: چنانچه فعل اصلي جمله، ترکيبات to be باشد، قيد تکرار بعد از آن قرار مي گيرد.
مثال:
She’s rarely late.
توجه : قيد تکرار usually و sometimes مي تواند در ابتداي جمله نيز قرار گيرد.
مثال:
Sometimes I work in an office.
Usually he works in a store.
@TahlilGaranOnline
کاربرد how often :
در زبان انگليسي براي پرسيدن تکرار کاري از عبارت How often استفاده مي گردد.
مثال :
How often do you work?
هر چند وقت يکبار کار مي کني
I always work.
من هميشه کار مي کنم
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس هفتم: قید در زبان انگلیسی
@TahlilGaranOnline
کاربرد قيد :
همانگونه که مي دانيد قيد در جملات براي بيان چگونگي فعل استفاده مي شود. مثال :
You speak English well.
قيدها به پنج دسته مهم زير تقسيم مي شوند:
1- قيد حالت 2- قيد مکان 3- قيد زمان 4 - قيد تکرار 5- قيد مقدار
@TahlilGaranOnline
قيد حالت، معمولا در انتهاي جمله قرار مي گيرد. مثال:
He spoke quickly.
They left the room quietly.
He worked hard.
قيد مقدار، معمولا قبل از صفت يا قيد حالت و گاهي قبل از فعل اصلي جمله قرار مي گيرد. مثال:
I don’t quite understand this exercise.
Be careful! You almost broke the window.
We didn’t do much today.
قيد تکرار براي نشان دادن تکراري بودن عملي در جمله بکار مي رود. مهمترين قيود تکرار عبارتند از:
always :
به معني هميشه - 100% مواقع
usually :
به معني اغلب - 90% مواقع
often :
به معني گاهي - 80% مواقع
quite often :
به معني گاهي - 70% مواقع
sometimes :
به معني بعضي وقتها - 50% مواقع
hardly / rarely / seldom :
به معني به ندرت - 10% مواقع
never :
به معني هيچوقت - 0% مواقع
@TahlilGaranOnline
توجه : قيد تکرار هميشه قبل از فعل اصلي و بعد از فعل کمکي بکار مي رود. مثال:
Janet usually goes abroad on her holidays.
I’ve never been on a plane.
توجه: چنانچه فعل اصلي جمله، ترکيبات to be باشد، قيد تکرار بعد از آن قرار مي گيرد.
مثال:
She’s rarely late.
توجه : قيد تکرار usually و sometimes مي تواند در ابتداي جمله نيز قرار گيرد.
مثال:
Sometimes I work in an office.
Usually he works in a store.
@TahlilGaranOnline
کاربرد how often :
در زبان انگليسي براي پرسيدن تکرار کاري از عبارت How often استفاده مي گردد.
مثال :
How often do you work?
هر چند وقت يکبار کار مي کني
I always work.
من هميشه کار مي کنم
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس هشتم: صفت تفضیلی
@TahlilGaranOnline
صفت تفضيلي براي مقايسه برتري دو اسم نسبت بهم بکار مي رود. مانند «علي از سارا بلندقدتر است.» در اين جمله بلندقدتر صفت تفضيلي مي باشد. در زبان انگليسي صفت تفضيلي با افزودن -er به انتهاي صفتهاي تک سيلابي بدست مي آيد. مثال :
tall : بلند ► taller : بلندتر
Ali is taller than Sarah.
علي از سارا قدبلندتر است
عبارت than در جملاتي که داراي صفات تفضيلي هستند به معني (از) جهت مقايسه دو اسم بکار مي رود. مثال :
This book is not cheaper than that book.
اين کتاب ارزان تر از آن کتاب نيست
توجه : هنگام افزودن -er به انتهاي صفتهاي تک سيلابي که حرف انتهاي آنها بي صدا بوده و حرف ماقبل آخر صدادار است، حرف انتهايي تکرار مي شود. مانند: hotter , bigger , fatter
@TahlilGaranOnline
سيلابها در زبان انگليسي :
به لغاتي مانند cat , dog , horse که در يک بخش ادا مي شوند ،کلمات تک سيلابي گفته مي شود. لغاتي مانند monkey , dolphin که در دو بخش ادا مي شوند ، کلمات دو سيلابي گفته مي شوند. همينطور لغاتي مانند kangaroo , elephant که در سه بخش ادا گرديده و سه سيلابي هستند.
همانطور که ديديد در صفتهاي تک سيلابي مانند tall و old ، صفت تفضيلي با افزودن -er به انتهاي لغت تشکيل مي شود. مانند: taller و older
@TahlilGaranOnline
صفت تفضيلي چند سيلابي :
در صفتهاي دو يا چند سيلابي مانند beautiful ، صفت تفضيلي با افزودن more به ابتداي لغت تشکيل مي شود.
به مثالهايي در اين زمينه توجه نماييد:
My mother is older than your mother.
مادر من از مادر تو مسن تر است
My father is more hardworking than my uncle.
پدر من از عمويم سختکوش تر است
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس هشتم: صفت تفضیلی
@TahlilGaranOnline
صفت تفضيلي براي مقايسه برتري دو اسم نسبت بهم بکار مي رود. مانند «علي از سارا بلندقدتر است.» در اين جمله بلندقدتر صفت تفضيلي مي باشد. در زبان انگليسي صفت تفضيلي با افزودن -er به انتهاي صفتهاي تک سيلابي بدست مي آيد. مثال :
tall : بلند ► taller : بلندتر
Ali is taller than Sarah.
علي از سارا قدبلندتر است
عبارت than در جملاتي که داراي صفات تفضيلي هستند به معني (از) جهت مقايسه دو اسم بکار مي رود. مثال :
This book is not cheaper than that book.
اين کتاب ارزان تر از آن کتاب نيست
توجه : هنگام افزودن -er به انتهاي صفتهاي تک سيلابي که حرف انتهاي آنها بي صدا بوده و حرف ماقبل آخر صدادار است، حرف انتهايي تکرار مي شود. مانند: hotter , bigger , fatter
@TahlilGaranOnline
سيلابها در زبان انگليسي :
به لغاتي مانند cat , dog , horse که در يک بخش ادا مي شوند ،کلمات تک سيلابي گفته مي شود. لغاتي مانند monkey , dolphin که در دو بخش ادا مي شوند ، کلمات دو سيلابي گفته مي شوند. همينطور لغاتي مانند kangaroo , elephant که در سه بخش ادا گرديده و سه سيلابي هستند.
همانطور که ديديد در صفتهاي تک سيلابي مانند tall و old ، صفت تفضيلي با افزودن -er به انتهاي لغت تشکيل مي شود. مانند: taller و older
@TahlilGaranOnline
صفت تفضيلي چند سيلابي :
در صفتهاي دو يا چند سيلابي مانند beautiful ، صفت تفضيلي با افزودن more به ابتداي لغت تشکيل مي شود.
به مثالهايي در اين زمينه توجه نماييد:
My mother is older than your mother.
مادر من از مادر تو مسن تر است
My father is more hardworking than my uncle.
پدر من از عمويم سختکوش تر است
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس نهم: صفت عالی
@TahlilGaranOnline
صفت عالي براي مقايسه برتري ميان چندين اسم بکار مي رود. مانند "علي بلندقدترين دانش آموز است." در اين جمله "بلندقدترين" صفت عالي مي باشد.
در زبان انگليسي صفت عالي با افزودن est- به انتهاي صفتهاي تک سيلابي ساخته مي شود. مثال :
tall : بلند ► tallest : بلندترين
Ali is the tallest student.
علي قدبلندترين دانش آموز است
توجه : the در جملاتي که داراي صفات عالي هستند هميشه قبل از صفت عالي بکار مي رود.
مثال :
Ali is the youngest child.
علي جوانترين بچه است
@TahlilGaranOnline
صفت عالي چند سيلابي :
در صفتهاي دو يا چند سيلابي مانند beautiful ، صفت عالي با افزودن most به ابتداي لغت ساخته مي شود.
مثال:
Isfahan is the most beautiful city in Iran.
اصفهان زيباترين شهر ايران است
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس نهم: صفت عالی
@TahlilGaranOnline
صفت عالي براي مقايسه برتري ميان چندين اسم بکار مي رود. مانند "علي بلندقدترين دانش آموز است." در اين جمله "بلندقدترين" صفت عالي مي باشد.
در زبان انگليسي صفت عالي با افزودن est- به انتهاي صفتهاي تک سيلابي ساخته مي شود. مثال :
tall : بلند ► tallest : بلندترين
Ali is the tallest student.
علي قدبلندترين دانش آموز است
توجه : the در جملاتي که داراي صفات عالي هستند هميشه قبل از صفت عالي بکار مي رود.
مثال :
Ali is the youngest child.
علي جوانترين بچه است
@TahlilGaranOnline
صفت عالي چند سيلابي :
در صفتهاي دو يا چند سيلابي مانند beautiful ، صفت عالي با افزودن most به ابتداي لغت ساخته مي شود.
مثال:
Isfahan is the most beautiful city in Iran.
اصفهان زيباترين شهر ايران است
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس دهم: کاربرد used to
@TahlilGaranOnline
عبارت used to به معني (عادت داشتن به ...) جهت بيان عادت به انجام کاري در زمان گذشته بکار مي رود. (که در زمان حال ترک شده باشد)
مثال:
I used to drink too much coffee.
در گذشته عادت به نوشيدن مقدار زيادي قهوه داشتم.
از آنجائيکه used to بيانگر زمان گذشته است، با استفاده از فعل کمکي did مي توان جملات را سوالي و منفي نمود.
مثال:
I didn’t use to eat coffee.
Did he use to avoid sweet?
No, he didn’t.
@TahlilGaranOnline
توجه: مي توان از would مشابه used to جهت بيان انجام کاري که در زمان گذشته بصورت مداوم انجام مي شده، نيز استفاده نمود.
مثال:
Whenever Richard was angry, he would walk out of the room.
She would cycle to school.
توجه: مي توان از زمان گذشته ساده نيز جهت بيان انجام کاري که در زمان گذشته بصورت مداوم انجام مي شده، مشابه used to استفاده نمود.
مثال:
She walked 5kms every day.
We lived in Italy.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس دهم: کاربرد used to
@TahlilGaranOnline
عبارت used to به معني (عادت داشتن به ...) جهت بيان عادت به انجام کاري در زمان گذشته بکار مي رود. (که در زمان حال ترک شده باشد)
مثال:
I used to drink too much coffee.
در گذشته عادت به نوشيدن مقدار زيادي قهوه داشتم.
از آنجائيکه used to بيانگر زمان گذشته است، با استفاده از فعل کمکي did مي توان جملات را سوالي و منفي نمود.
مثال:
I didn’t use to eat coffee.
Did he use to avoid sweet?
No, he didn’t.
@TahlilGaranOnline
توجه: مي توان از would مشابه used to جهت بيان انجام کاري که در زمان گذشته بصورت مداوم انجام مي شده، نيز استفاده نمود.
مثال:
Whenever Richard was angry, he would walk out of the room.
She would cycle to school.
توجه: مي توان از زمان گذشته ساده نيز جهت بيان انجام کاري که در زمان گذشته بصورت مداوم انجام مي شده، مشابه used to استفاده نمود.
مثال:
She walked 5kms every day.
We lived in Italy.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
مجموعه 10 درس گرامر آسان زبان انگلیسی
#تحلیلگران_گرامر_آسان
https://t.me/EnglishWithMotamed/31
درس اول: بیان مالکیت
https://t.me/EnglishWithMotamed/32
درس دوم: اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش
https://t.me/EnglishWithMotamed/39
درس سوم: بيان الزام در زبان انگليسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/43
درس چهارم: جملات پرسشي ضميمه
https://t.me/EnglishWithMotamed/47
درس پنجم: ضماير فاعلي ، صفات ملکي ، ضماير مفعولي
https://t.me/EnglishWithMotamed/51
درس ششم: ضماير ملکي ، ضماير انعکاسي
https://t.me/EnglishWithMotamed/51
درس هفتم: قید در زبان انگلیسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/61
درس هشتم: صفت تفضیلی
https://t.me/EnglishWithMotamed/63
درس نهم: صفت عالی
https://t.me/EnglishWithMotamed/65
درس دهم: کاربرد used to
https://t.me/EnglishWithMotamed/67
+++++++++++++++++++++
به ما بپیوندید...
🆔 @TahlilGaranOnline
+++++++++++++++++++++
#تحلیلگران_گرامر_آسان
https://t.me/EnglishWithMotamed/31
درس اول: بیان مالکیت
https://t.me/EnglishWithMotamed/32
درس دوم: اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش
https://t.me/EnglishWithMotamed/39
درس سوم: بيان الزام در زبان انگليسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/43
درس چهارم: جملات پرسشي ضميمه
https://t.me/EnglishWithMotamed/47
درس پنجم: ضماير فاعلي ، صفات ملکي ، ضماير مفعولي
https://t.me/EnglishWithMotamed/51
درس ششم: ضماير ملکي ، ضماير انعکاسي
https://t.me/EnglishWithMotamed/51
درس هفتم: قید در زبان انگلیسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/61
درس هشتم: صفت تفضیلی
https://t.me/EnglishWithMotamed/63
درس نهم: صفت عالی
https://t.me/EnglishWithMotamed/65
درس دهم: کاربرد used to
https://t.me/EnglishWithMotamed/67
+++++++++++++++++++++
به ما بپیوندید...
🆔 @TahlilGaranOnline
+++++++++++++++++++++
Telegram
انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس یازدهم: جملات معلوم و مجهول
@TahlilGaranOnline
به جملاتي که در آن فاعل نقش موثري را به عهده دارد و فعل جمله به فاعل آن بر مي گردد، جمله معلوم گفته مي شود.
مثال :
I study English.
به جملاتي که در آن مفعول نقش موثري را به عهده دارد و فعل بصورت عمل انجام شده به مفعول نسبت داده شود، جمله مجهول مي گويند. به جملات زير توجه نماييد :
Ali sees me.
علي من را مي بيند. : جمله معلوم
I am seen.
من ديده مي شوم. :جمله مجهول
@TahlilGaranOnline
همانطور که مي بينيد جهت تبديل جملات معلوم به مجهول، ابتدا مفعول را به ابتداي جمله آورده ، سپس فاعل را حذف نموده و فعل اصلي جمله را به صورت اسم مفعول آن به همراه زمان مناسب to be ذکر مي کنيم.
@TahlilGaranOnline
اسم مفعول :
اسم مفعول يا Past participle به شکل سوم فعل گفته مي شود. شکل سوم افعال با قاعده با افزودن -ed به انتهاي آنها (مانند زمان گذشته ساده) بدست مي آيد. درخصوص افعال بي قاعده شکل سوم آنها از قاعده خاصي پيروي نکرده و مي بايست به تدريج آموخته شود.
شکل سوم برخي از افعال بشرح زير است:
see ► seen
draw ► drawn
build ► built
learn ► learned
speak ► spoken
discover ► discovered
ساختار جملات مجهول حال ساده:
(فاعل + by) ... + اسم مفعول + am/is/are + مفعول
مثال:
The police arrest criminals.
► Criminals are arrested.
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات مجهول حال استمراري:
(فاعل + by) ... + اسم مفعولbeing + + am/is/are + مفعول
مثال:
The police are arresting the murderer.
► The murderer is being arrested.
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات مجهول حال کامل :
(فاعل + by) ... + اسم مفعولbeen + have/has + مفعول
مثال:
The police have arrested the burglars.
► The burglars have been arrested.
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات مجهول گذشته ساده:
(فاعل + by) ... + اسم مفعول + was/were + مفعول
مثال:
The police arrested the criminals.
► The criminals were arrested.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس یازدهم: جملات معلوم و مجهول
@TahlilGaranOnline
به جملاتي که در آن فاعل نقش موثري را به عهده دارد و فعل جمله به فاعل آن بر مي گردد، جمله معلوم گفته مي شود.
مثال :
I study English.
به جملاتي که در آن مفعول نقش موثري را به عهده دارد و فعل بصورت عمل انجام شده به مفعول نسبت داده شود، جمله مجهول مي گويند. به جملات زير توجه نماييد :
Ali sees me.
علي من را مي بيند. : جمله معلوم
I am seen.
من ديده مي شوم. :جمله مجهول
@TahlilGaranOnline
همانطور که مي بينيد جهت تبديل جملات معلوم به مجهول، ابتدا مفعول را به ابتداي جمله آورده ، سپس فاعل را حذف نموده و فعل اصلي جمله را به صورت اسم مفعول آن به همراه زمان مناسب to be ذکر مي کنيم.
@TahlilGaranOnline
اسم مفعول :
اسم مفعول يا Past participle به شکل سوم فعل گفته مي شود. شکل سوم افعال با قاعده با افزودن -ed به انتهاي آنها (مانند زمان گذشته ساده) بدست مي آيد. درخصوص افعال بي قاعده شکل سوم آنها از قاعده خاصي پيروي نکرده و مي بايست به تدريج آموخته شود.
شکل سوم برخي از افعال بشرح زير است:
see ► seen
draw ► drawn
build ► built
learn ► learned
speak ► spoken
discover ► discovered
ساختار جملات مجهول حال ساده:
(فاعل + by) ... + اسم مفعول + am/is/are + مفعول
مثال:
The police arrest criminals.
► Criminals are arrested.
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات مجهول حال استمراري:
(فاعل + by) ... + اسم مفعولbeing + + am/is/are + مفعول
مثال:
The police are arresting the murderer.
► The murderer is being arrested.
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات مجهول حال کامل :
(فاعل + by) ... + اسم مفعولbeen + have/has + مفعول
مثال:
The police have arrested the burglars.
► The burglars have been arrested.
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات مجهول گذشته ساده:
(فاعل + by) ... + اسم مفعول + was/were + مفعول
مثال:
The police arrested the criminals.
► The criminals were arrested.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس دوازدهم: مفعول مستقیم و غیر مستقیم
@TahlilGaranOnline
مفعول مستقيم در جملات انگليسي :
همانطور که ديديد ساختار جملات زبان انگليسي بصورت فاعل + فعل + مفعول مي باشد. اين نوع مفعول که بصورت بي واسطه در جملات ظاهر مي شود را مفعول مستقيم مي گوييم:
I drive a car.
من ماشيني را مي رانم
Boys play football.
پسرها فوتبال بازي مي کنند
Cats eat fish.
گربه ها ماهي مي خورند
در جملات فوق ماشين ، فوتبال و ماهي به ترتيب مفعول مستقيم جملات مي باشند.
توجه : مفعول مستقيم با پرسش (چه چيزي را) و (چه کسي را) در جملات مشخص مي شود.
مثلا (من چه چيزي را مي رانم؟ ماشين)
يادآوري: همانگونه که ذکر شده گاهي بجاي مفعول از ضماير مفعولي استغاده مي شود.
مثال :
He is reading it.
او آن را مي خواند
@TahlilGaranOnline
مفعول غير مستقيم در جملات انگليسي :
اگر جمله داراي دو مفعول باشد، مفعول شيء را بصورت مفعول مستقيم و مفعول شخص را بصورت مفعول غير مستقيم بيان مي کنيم.
مفعول غير مستقيم با واژه هاي to و for در جملات ظاهر مي شوند.
مانند :
I give a pen to him.
من يک قلم را به او دادم
در اين جمله a pen مفعول مستقيم مي باشد و to him مفعول غير مستقيم است.
@TahlilGaranOnline
توجه : مفعول غير مستقيم با پرسش (براي چه کسي) و (به چه کسي) در جملات مشخص مي شود.
مثلا (من قلم را به چه کسي دادم؟ به او)
مثال :
She gives a present to him.
او به آن مرد هديه اي مي دهد
He makes dinner for his wife.
آن مرد براي همسرش شام درست مي کند
توجه : اگر مفعول غير مستقيم بلافاصله پس از فعل اصلي در جملات بيايد to و for حذف مي شود. مانند :
I give a pen to him.
► I give him a pen.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس دوازدهم: مفعول مستقیم و غیر مستقیم
@TahlilGaranOnline
مفعول مستقيم در جملات انگليسي :
همانطور که ديديد ساختار جملات زبان انگليسي بصورت فاعل + فعل + مفعول مي باشد. اين نوع مفعول که بصورت بي واسطه در جملات ظاهر مي شود را مفعول مستقيم مي گوييم:
I drive a car.
من ماشيني را مي رانم
Boys play football.
پسرها فوتبال بازي مي کنند
Cats eat fish.
گربه ها ماهي مي خورند
در جملات فوق ماشين ، فوتبال و ماهي به ترتيب مفعول مستقيم جملات مي باشند.
توجه : مفعول مستقيم با پرسش (چه چيزي را) و (چه کسي را) در جملات مشخص مي شود.
مثلا (من چه چيزي را مي رانم؟ ماشين)
يادآوري: همانگونه که ذکر شده گاهي بجاي مفعول از ضماير مفعولي استغاده مي شود.
مثال :
He is reading it.
او آن را مي خواند
@TahlilGaranOnline
مفعول غير مستقيم در جملات انگليسي :
اگر جمله داراي دو مفعول باشد، مفعول شيء را بصورت مفعول مستقيم و مفعول شخص را بصورت مفعول غير مستقيم بيان مي کنيم.
مفعول غير مستقيم با واژه هاي to و for در جملات ظاهر مي شوند.
مانند :
I give a pen to him.
من يک قلم را به او دادم
در اين جمله a pen مفعول مستقيم مي باشد و to him مفعول غير مستقيم است.
@TahlilGaranOnline
توجه : مفعول غير مستقيم با پرسش (براي چه کسي) و (به چه کسي) در جملات مشخص مي شود.
مثلا (من قلم را به چه کسي دادم؟ به او)
مثال :
She gives a present to him.
او به آن مرد هديه اي مي دهد
He makes dinner for his wife.
آن مرد براي همسرش شام درست مي کند
توجه : اگر مفعول غير مستقيم بلافاصله پس از فعل اصلي در جملات بيايد to و for حذف مي شود. مانند :
I give a pen to him.
► I give him a pen.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس سیزدهم: حرف تعریف معین و نامعین
@TahlilGaranOnline
حرف تعريف نا معين :
به a و an که ماقبل اسامي قابل شمارش مفرد بکار برده مي شوند، حروف تعريف نامعين گفته مي شود. حرف تعريف نامعين به معني (ی) در جملات بکار مي رود. مانند a book (کتابي)
حرف تعريف an قبل از اسامي مفرد که با حروف صدا دار (a, e, I, o, u و همچنين h نا ملفوظ) آغاز شده باشند بکار مي رود. مثال:
an actress, an English singer
حرف تعريف a قبل از اسامي مفرد که با حروف بيصدا آغاز شده باشد، بکار مي رود. مثال:
a dentist, a Spanish actor
@TahlilGaranOnline
حرف تعريف معين :
عبارت the حرف تعريف معين بوده و ماقبل اسامي که براي مخاطب مشخص باشد بکار مي رود. حرف تعريف the قبل از اسامي مفرد و جمع مي تواند بکار برده شود.
مثال:
The window (همان) پنجره (که مي شناسي)
a window پنجره اي
@TahlilGaranOnline
حرف تعريف معين theدر موارد زير بکار مي رود:
1 – قبل از اسامي رشته کوه ها، رودخانه ها، اقيانوس ها، درياها، مجموعه جزاير، بيابان و...
2 – قبل از اسامي روزنامه ها، شرکتهاي دولتي و ملي، پست سازماني و ...
3 – قبل از نام کشورهايي که ترکيبي از چند لغت باشند.
4 – قبل از اسامي ترتيبي مانند اول، دوم و ...
5 – قبل از صفات عالي
6 – قبل از اسامي منحصر به فرد مانند ماه، خورشيد، زمين و ...
مثال:
the Andes, the River Seine, in the Middle East
The New York Time, The United Nation, the managing director
The United Kingdom
The first of March
The best
The moon, the North Pole
@TahlilGaranOnline
توجه: بنابراين حرف تعريف معين در مواردي از قبيل اسامي خاص، کوه هاي منفرد، مناطق، کشورها، جزيره هاي منفرد، شهر و درياچه و .. بکار نمي رود.
مثال:
She lives in Western Australia.
They climbed Mount Everest.
France is in Europe.
President Obama
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس سیزدهم: حرف تعریف معین و نامعین
@TahlilGaranOnline
حرف تعريف نا معين :
به a و an که ماقبل اسامي قابل شمارش مفرد بکار برده مي شوند، حروف تعريف نامعين گفته مي شود. حرف تعريف نامعين به معني (ی) در جملات بکار مي رود. مانند a book (کتابي)
حرف تعريف an قبل از اسامي مفرد که با حروف صدا دار (a, e, I, o, u و همچنين h نا ملفوظ) آغاز شده باشند بکار مي رود. مثال:
an actress, an English singer
حرف تعريف a قبل از اسامي مفرد که با حروف بيصدا آغاز شده باشد، بکار مي رود. مثال:
a dentist, a Spanish actor
@TahlilGaranOnline
حرف تعريف معين :
عبارت the حرف تعريف معين بوده و ماقبل اسامي که براي مخاطب مشخص باشد بکار مي رود. حرف تعريف the قبل از اسامي مفرد و جمع مي تواند بکار برده شود.
مثال:
The window (همان) پنجره (که مي شناسي)
a window پنجره اي
@TahlilGaranOnline
حرف تعريف معين theدر موارد زير بکار مي رود:
1 – قبل از اسامي رشته کوه ها، رودخانه ها، اقيانوس ها، درياها، مجموعه جزاير، بيابان و...
2 – قبل از اسامي روزنامه ها، شرکتهاي دولتي و ملي، پست سازماني و ...
3 – قبل از نام کشورهايي که ترکيبي از چند لغت باشند.
4 – قبل از اسامي ترتيبي مانند اول، دوم و ...
5 – قبل از صفات عالي
6 – قبل از اسامي منحصر به فرد مانند ماه، خورشيد، زمين و ...
مثال:
the Andes, the River Seine, in the Middle East
The New York Time, The United Nation, the managing director
The United Kingdom
The first of March
The best
The moon, the North Pole
@TahlilGaranOnline
توجه: بنابراين حرف تعريف معين در مواردي از قبيل اسامي خاص، کوه هاي منفرد، مناطق، کشورها، جزيره هاي منفرد، شهر و درياچه و .. بکار نمي رود.
مثال:
She lives in Western Australia.
They climbed Mount Everest.
France is in Europe.
President Obama
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس چهاردهم: افعال دوجزئی
@TahlilGaranOnline
افعال دو جزئي يا Phrasal Verbs ، افعالي هستند که از دو کلمه شامل فعل اصلي و حرف اضافه، تشکيل شده و معني متفاوتي نسبت به فعل اصلي دارند.
مانند turn on (روشن کردن)
برخي از افعال دو جزئي رايج عبارتند از:
turn on, turn off, fill up, try on, take off, put out, break up, take out, give up, pick up, look up, put on, put off, turn up, turn down
مثال :
I will turn on the car.
عبارت فوق بصورت زير نيز مي تواند نوشته شود:
I will turn the car on.
در اين جمله مفعول مابين دو قسمت افعال دو جزئي قرار مي گيرد.
@TahlilGaranOnline
توجه : اگر بجاي مفعول از ضماير مفعولي استفاده نماييم، ضمير مفعولي مي بايست مابين دو قسمت افعال دو جزئي نوشته شود. به عبارت ديگر جملات زير از نظر نگارش صحيح بوده و معني واحدي مي دهد:
I will turn off the light.
I will turn the light off.
I will turn it off.
من چراغ را خاموش خواهم کرد
ولي جمله زير نادرست است:
I will turn off it.
@TahlilGaranOnline
توجه : برخي از افعال دو جزئي قابليت جداشدن از هم را نداشته و همواره بصورت يک ترکيب مورد استفاده قرار مي گيرند.
نمونه اي از اين افعال عبارتند از:
look for, search for, think of, look for, hold on, get on, catch on, get off, keep on, ask for, fall off,
مثال:
I am looking for my book.
به عبارت ديگر جمله زير نادرست مي باشد:
I am looking my book for.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس چهاردهم: افعال دوجزئی
@TahlilGaranOnline
افعال دو جزئي يا Phrasal Verbs ، افعالي هستند که از دو کلمه شامل فعل اصلي و حرف اضافه، تشکيل شده و معني متفاوتي نسبت به فعل اصلي دارند.
مانند turn on (روشن کردن)
برخي از افعال دو جزئي رايج عبارتند از:
turn on, turn off, fill up, try on, take off, put out, break up, take out, give up, pick up, look up, put on, put off, turn up, turn down
مثال :
I will turn on the car.
عبارت فوق بصورت زير نيز مي تواند نوشته شود:
I will turn the car on.
در اين جمله مفعول مابين دو قسمت افعال دو جزئي قرار مي گيرد.
@TahlilGaranOnline
توجه : اگر بجاي مفعول از ضماير مفعولي استفاده نماييم، ضمير مفعولي مي بايست مابين دو قسمت افعال دو جزئي نوشته شود. به عبارت ديگر جملات زير از نظر نگارش صحيح بوده و معني واحدي مي دهد:
I will turn off the light.
I will turn the light off.
I will turn it off.
من چراغ را خاموش خواهم کرد
ولي جمله زير نادرست است:
I will turn off it.
@TahlilGaranOnline
توجه : برخي از افعال دو جزئي قابليت جداشدن از هم را نداشته و همواره بصورت يک ترکيب مورد استفاده قرار مي گيرند.
نمونه اي از اين افعال عبارتند از:
look for, search for, think of, look for, hold on, get on, catch on, get off, keep on, ask for, fall off,
مثال:
I am looking for my book.
به عبارت ديگر جمله زير نادرست مي باشد:
I am looking my book for.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس پانزدهم: مصدر و اسم مصدر
@TahlilGaranOnline
کاربرد مصدر :
مصدر يا Infinitive همانند مصدر در زبان فارسي حالت اوليه و بدون زمان براي افعال مي باشد. از آنجاييکه مصدر شامل صورت اوليه فعل + to مي باشد، گاهي آنرا مصدر باto نیز مي گويند.
در مثال زير to go مصدر مي باشد:
I want you to go with him.
از تو، رفتن با او را مي خواهم.
(= از تو مي خواهم که با او بروي)
@TahlilGaranOnline
بطور کلي مصدر به تنهايي در جملات بکار نمي رود مگر بعد از بعضي افعال خاص (مانند want در مثال قبل) پرکاربرد ترين افعالي که بعد از آن فعل دوم بصورت مصدر (با to) بکار برده مي شود، عبارتند از:
want, agree, be sure, choose, decide, expect, hope, learn, need, plan, seem, wish, would like
توجه : در ترکيبات منفي مصدر، not قبل از to نوشته مي شود.
مثال:
I want you not to go there.
از تو نرفتن آنجا را مي خواهم.
(= از تو مي خواهم که آنجا نروي)
@TahlilGaranOnline
کاربرد اسم مصدر :
اسم مصدر يا Gerund با افزودن ing به انتهاي فعل ساخته مي شود. مانند painting (به معني نقاشي) اسم مصدر بصورت اسم در جملات انگليسي بکار مي رود.
مثال:
She enjoys painting.
او نقاشي کردن را دوست دارد
I’ve finished cooking.
من آشپزي کردن را به اتمام رسانده ام
@TahlilGaranOnline
توجه : پس از افعال زير اسم مصدر بکار مي رود:
enjoy, feel, like, mind, practice, quit, suggest, would you mind, can’t help, can’t stand, to be used to
مثال:
I enjoy watching TV.
توجه : پس از حروف اضافه، فعل بصورت اسم مصدر بکار مي رود.
مثال:
Thanks for asking.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس پانزدهم: مصدر و اسم مصدر
@TahlilGaranOnline
کاربرد مصدر :
مصدر يا Infinitive همانند مصدر در زبان فارسي حالت اوليه و بدون زمان براي افعال مي باشد. از آنجاييکه مصدر شامل صورت اوليه فعل + to مي باشد، گاهي آنرا مصدر باto نیز مي گويند.
در مثال زير to go مصدر مي باشد:
I want you to go with him.
از تو، رفتن با او را مي خواهم.
(= از تو مي خواهم که با او بروي)
@TahlilGaranOnline
بطور کلي مصدر به تنهايي در جملات بکار نمي رود مگر بعد از بعضي افعال خاص (مانند want در مثال قبل) پرکاربرد ترين افعالي که بعد از آن فعل دوم بصورت مصدر (با to) بکار برده مي شود، عبارتند از:
want, agree, be sure, choose, decide, expect, hope, learn, need, plan, seem, wish, would like
توجه : در ترکيبات منفي مصدر، not قبل از to نوشته مي شود.
مثال:
I want you not to go there.
از تو نرفتن آنجا را مي خواهم.
(= از تو مي خواهم که آنجا نروي)
@TahlilGaranOnline
کاربرد اسم مصدر :
اسم مصدر يا Gerund با افزودن ing به انتهاي فعل ساخته مي شود. مانند painting (به معني نقاشي) اسم مصدر بصورت اسم در جملات انگليسي بکار مي رود.
مثال:
She enjoys painting.
او نقاشي کردن را دوست دارد
I’ve finished cooking.
من آشپزي کردن را به اتمام رسانده ام
@TahlilGaranOnline
توجه : پس از افعال زير اسم مصدر بکار مي رود:
enjoy, feel, like, mind, practice, quit, suggest, would you mind, can’t help, can’t stand, to be used to
مثال:
I enjoy watching TV.
توجه : پس از حروف اضافه، فعل بصورت اسم مصدر بکار مي رود.
مثال:
Thanks for asking.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس شانزدهم: کاربرد wish
@TahlilGaranOnline
جملاتي که بيانگر آرزو و افسوس در زمانهاي مختلف باشند، با عبارت I wish به معني (اي کاش) آغاز مي گردند. در ساختار اين جملات هميشه فعل جمله يک زمان عقب تر از زمان مفهومي جمله نوشته مي شود.
مثال:
I wish my laptop were a little faster.
اي کاش لپ تاپ من مقداري سريعتر بود.
توجه : در اين جملات معمولا از were بجاي was استفاده مي شود.
مثال:
I wish I weren’t so tired.
توجه : براي بيان آرزو در زمان آينده از زمان آينده در گذشته استفاده مي شود.
مثال:
I wish it would rain.
اي کاش باران مي باريد.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس شانزدهم: کاربرد wish
@TahlilGaranOnline
جملاتي که بيانگر آرزو و افسوس در زمانهاي مختلف باشند، با عبارت I wish به معني (اي کاش) آغاز مي گردند. در ساختار اين جملات هميشه فعل جمله يک زمان عقب تر از زمان مفهومي جمله نوشته مي شود.
مثال:
I wish my laptop were a little faster.
اي کاش لپ تاپ من مقداري سريعتر بود.
توجه : در اين جملات معمولا از were بجاي was استفاده مي شود.
مثال:
I wish I weren’t so tired.
توجه : براي بيان آرزو در زمان آينده از زمان آينده در گذشته استفاده مي شود.
مثال:
I wish it would rain.
اي کاش باران مي باريد.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس هفدهم: ضمایر ربطی
@TahlilGaranOnline
ضماير ربطی يا Relative Pronouns مانند who, what, when, where, that ضمايري هستند که براي اتصال مابين جملات اصلي و جملات تابع بکار مي روند.
مثال:
Fred is the man. Fred cleans the school.
► Fred is the man who cleans the school.
فرد مردي است که مدرسه را تميز مي کند.
برخي از ضماير ربطي عبارتند از:
who
(به معني که) براي اشاره به فاعل انسان بکار مي رود.
whom
(به معني که او را) براي اشاره به مفعول انسان بکار مي رود.
which
(به معني که) براي اشاره به فاعل و مفعول اشياء بکار مي رود.
that
(به معني که) بجاي who, whom, which مي تواند بکار برود.
مثال:
A dentist is someone that takes care of people’s teeth.
A watch is a thing which shows the time.
A dictionary is a book that tells you the meaning of words.
@TahlilGaranOnline
توجه : هنگاميکه ضماير ربطي بصورت مفعول در جمله نوشته مي شوند، حذف آنها، تغييري در مفهوم جمله بوجود نمي آورد.
مثال:
The book that you bought gives great information about holidays
►The book you bought gives great information about holidays.
@TahlilGaranOnline
توجه : زمانيکه ضماير ربطي بصورت فاعل در جمله نوشته مي شود، نمي تواند حذف شود. مثال:
The author who wrote that book did a great job.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس هفدهم: ضمایر ربطی
@TahlilGaranOnline
ضماير ربطی يا Relative Pronouns مانند who, what, when, where, that ضمايري هستند که براي اتصال مابين جملات اصلي و جملات تابع بکار مي روند.
مثال:
Fred is the man. Fred cleans the school.
► Fred is the man who cleans the school.
فرد مردي است که مدرسه را تميز مي کند.
برخي از ضماير ربطي عبارتند از:
who
(به معني که) براي اشاره به فاعل انسان بکار مي رود.
whom
(به معني که او را) براي اشاره به مفعول انسان بکار مي رود.
which
(به معني که) براي اشاره به فاعل و مفعول اشياء بکار مي رود.
that
(به معني که) بجاي who, whom, which مي تواند بکار برود.
مثال:
A dentist is someone that takes care of people’s teeth.
A watch is a thing which shows the time.
A dictionary is a book that tells you the meaning of words.
@TahlilGaranOnline
توجه : هنگاميکه ضماير ربطي بصورت مفعول در جمله نوشته مي شوند، حذف آنها، تغييري در مفهوم جمله بوجود نمي آورد.
مثال:
The book that you bought gives great information about holidays
►The book you bought gives great information about holidays.
@TahlilGaranOnline
توجه : زمانيکه ضماير ربطي بصورت فاعل در جمله نوشته مي شود، نمي تواند حذف شود. مثال:
The author who wrote that book did a great job.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس هجدهم: جملات سببی
@TahlilGaranOnline
جمله سببي يا Causative Sentence زماني بکار مي رود که در آن فاعل، انجام فعل را به شخص ديگري واگذار نمايد. مثلا جمله «دادم اطاقم را تميز کنند.» يک جمله سببي مي باشد.
@TahlilGaranOnline
در زبان انگليسي براي نوشتن جملات سببي از افعال have و get بصورت زير استفاده مي کنند.
اسم مفعول + مفعول + have / get + فاعل
مثال:
I got my room cleaned.
دادم اطاقم را تميز کنند.
They got their photos enlarged.
دادند عکسهايشان را بزرگ کنند.
She can have her film copied.
او مي تواند بدهد فيلمش را کپي کنند.
We are having the office cleaned.
مي دهيم دفتر را تميز کنند.
I must have my hair cut.
بايد بدهم موهايم را کوتاه کنند.
@TahlilGaranOnline
توجه : به جملات فوق که در آن فردي که انجام کار را به او واگذار مي کنيم نامشخص است، جملات سببي مجهول گفته مي شود. در جملات سببي معلوم، کننده کار مشخص است. ساختار جملات سببي معلوم بصورتهاي زير مي باشد:
مفعول + مصدر بدون to + شخص مورد نظر + have+ فاعل
مفعول + مصدر با to + شخص مورد نظر + get+ فاعل
مثال:
I had my brother paint my room.
I got my brother to paint my room.
دادم به برادرم اطاقم را رنگ کند.
@TahlilGaranOnline
توجه : مي توان از کلماتي مانند make, let نيز بجاي have در جملات سببي معلوم استفاده نمود.
مثال:
I made my brother help me finish the job.
توجه : مي توان از کلماتي مانند want, ask, request نيز بجاي get در جملات سببي معلوم استفاده نمود.
مثال:
I ask my brother to help me finish the job.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس هجدهم: جملات سببی
@TahlilGaranOnline
جمله سببي يا Causative Sentence زماني بکار مي رود که در آن فاعل، انجام فعل را به شخص ديگري واگذار نمايد. مثلا جمله «دادم اطاقم را تميز کنند.» يک جمله سببي مي باشد.
@TahlilGaranOnline
در زبان انگليسي براي نوشتن جملات سببي از افعال have و get بصورت زير استفاده مي کنند.
اسم مفعول + مفعول + have / get + فاعل
مثال:
I got my room cleaned.
دادم اطاقم را تميز کنند.
They got their photos enlarged.
دادند عکسهايشان را بزرگ کنند.
She can have her film copied.
او مي تواند بدهد فيلمش را کپي کنند.
We are having the office cleaned.
مي دهيم دفتر را تميز کنند.
I must have my hair cut.
بايد بدهم موهايم را کوتاه کنند.
@TahlilGaranOnline
توجه : به جملات فوق که در آن فردي که انجام کار را به او واگذار مي کنيم نامشخص است، جملات سببي مجهول گفته مي شود. در جملات سببي معلوم، کننده کار مشخص است. ساختار جملات سببي معلوم بصورتهاي زير مي باشد:
مفعول + مصدر بدون to + شخص مورد نظر + have+ فاعل
مفعول + مصدر با to + شخص مورد نظر + get+ فاعل
مثال:
I had my brother paint my room.
I got my brother to paint my room.
دادم به برادرم اطاقم را رنگ کند.
@TahlilGaranOnline
توجه : مي توان از کلماتي مانند make, let نيز بجاي have در جملات سببي معلوم استفاده نمود.
مثال:
I made my brother help me finish the job.
توجه : مي توان از کلماتي مانند want, ask, request نيز بجاي get در جملات سببي معلوم استفاده نمود.
مثال:
I ask my brother to help me finish the job.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس نوزدهم: جملات شرطی - قسمت اول
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي :
در زبان انگليسي جملات شرطي از دو قسمت if-clause (شرط) و main-clause (پاسخ شرط) تشکيل مي گردند. به عبارت (اگر آب را تا 100 درجه گرم کني، به جوش مي آيد) توجه نماييد. در اين عبارت (اگر آب را تا 100 درجه گرم کنی) جمله شرطي (if clause) و عبارت (به جوش مي آيد) پاسخ شرط (main clause) خواهد بود.
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي حقيقي :
جملات شرطی حقيقی به جملاتي گفته مي شود که بيانگر يک واقعيت کلي بوده و همواره صحيح مي باشند. مانند: (اگر آب را تا 100 درجه گرم کني، به جوش مي آيد) جملات شرطي حقيقي بصورت زمان حال ساده در هر دو قسمت (شرط) و (پاسخ شرط) نوشته مي شود. مثال :
If you heat water to 100C, it boils.
If there is something good on, I usually stay in and watch TV.
If I eat too much, I gain weight.
@TahlilGaranOnline
توجه: براي بيان نصيحت يا توصيه، مي توان از جملات امري و يا جملاتي که با should در زمان حال ساده آغاز شده باشند در قسمت پاسخ شرط، استفاده نمود. مثال:
If there’s an accident, call the police.
If the road is flooded, don’t try to drive.
If you cycle on a busy road, you should wear a helmet.
If you see a bear, you shouldn’t run after it.
If there’s a fire, what should we do?
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي غير حقيقی:
جملات شرطي غير حقيقي به جملاتي گفته مي شود که بيان آن با احتمال همراه است. جملات شرطي غير حقيقي به سه نوع جملات شرطي نوع اول ، نوع دوم و نوع سوم تقسيم مي شوند.
جملات شرطي غير حقيقي نوع اول:
جملات شرطي نوع اول به جملاتي دلالت دارد که احتمال رويدادي در آينده نزديک را به شرط انجام فعلي در زمان حال بيان نمايد.
مثال:
If I have time, I will phone you.
اگر زمان داشته باشم به تو تلفن خواهم کرد.
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات شرطي نوع اول بصورت زير مي باشد:
جمله پاسخ در زمان آينده ساده , جمله شرط در زمان حال ساده if
مثال :
If he studies hard, he will pass the exam.
اگر به سختي درس بخواند در آزمون قبول خواهد شد
If I have time, I'll finish the homework this afternoon.
اگر فرصت داشته باشم، تمريناتم را اين بعدازظهر تمام خواهم کرد
@TahlilGaranOnline
همچنين مي توان جملات شرطي نوع اول را بصورت زير نيز بکار برد:
جمله شرط در زمان حال ساده if جمله پاسخ در زمان آينده ساده
مثال :
He will pass the exam if he studies hard.
در آزمون قبول خواهد شد اگر به سختي درس بخواند
I'll finish the homework this afternoon if I have time.
تمريناتم را اين بعد ازظهر تمام خواهم کرد اگر فرصت داشته باشم.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس نوزدهم: جملات شرطی - قسمت اول
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي :
در زبان انگليسي جملات شرطي از دو قسمت if-clause (شرط) و main-clause (پاسخ شرط) تشکيل مي گردند. به عبارت (اگر آب را تا 100 درجه گرم کني، به جوش مي آيد) توجه نماييد. در اين عبارت (اگر آب را تا 100 درجه گرم کنی) جمله شرطي (if clause) و عبارت (به جوش مي آيد) پاسخ شرط (main clause) خواهد بود.
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي حقيقي :
جملات شرطی حقيقی به جملاتي گفته مي شود که بيانگر يک واقعيت کلي بوده و همواره صحيح مي باشند. مانند: (اگر آب را تا 100 درجه گرم کني، به جوش مي آيد) جملات شرطي حقيقي بصورت زمان حال ساده در هر دو قسمت (شرط) و (پاسخ شرط) نوشته مي شود. مثال :
If you heat water to 100C, it boils.
If there is something good on, I usually stay in and watch TV.
If I eat too much, I gain weight.
@TahlilGaranOnline
توجه: براي بيان نصيحت يا توصيه، مي توان از جملات امري و يا جملاتي که با should در زمان حال ساده آغاز شده باشند در قسمت پاسخ شرط، استفاده نمود. مثال:
If there’s an accident, call the police.
If the road is flooded, don’t try to drive.
If you cycle on a busy road, you should wear a helmet.
If you see a bear, you shouldn’t run after it.
If there’s a fire, what should we do?
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي غير حقيقی:
جملات شرطي غير حقيقي به جملاتي گفته مي شود که بيان آن با احتمال همراه است. جملات شرطي غير حقيقي به سه نوع جملات شرطي نوع اول ، نوع دوم و نوع سوم تقسيم مي شوند.
جملات شرطي غير حقيقي نوع اول:
جملات شرطي نوع اول به جملاتي دلالت دارد که احتمال رويدادي در آينده نزديک را به شرط انجام فعلي در زمان حال بيان نمايد.
مثال:
If I have time, I will phone you.
اگر زمان داشته باشم به تو تلفن خواهم کرد.
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات شرطي نوع اول بصورت زير مي باشد:
جمله پاسخ در زمان آينده ساده , جمله شرط در زمان حال ساده if
مثال :
If he studies hard, he will pass the exam.
اگر به سختي درس بخواند در آزمون قبول خواهد شد
If I have time, I'll finish the homework this afternoon.
اگر فرصت داشته باشم، تمريناتم را اين بعدازظهر تمام خواهم کرد
@TahlilGaranOnline
همچنين مي توان جملات شرطي نوع اول را بصورت زير نيز بکار برد:
جمله شرط در زمان حال ساده if جمله پاسخ در زمان آينده ساده
مثال :
He will pass the exam if he studies hard.
در آزمون قبول خواهد شد اگر به سختي درس بخواند
I'll finish the homework this afternoon if I have time.
تمريناتم را اين بعد ازظهر تمام خواهم کرد اگر فرصت داشته باشم.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
Forwarded from انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓
#تحلیلگران_گرامر_آسان
درس بیستم: جملات شرطی - قسمت دوم
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي غير حقيقي نوع دوم:
جملات شرطي نوع دوم، زماني استفاده مي شود که انجام جمله شرط براي گوينده، فرضي و غير ممکن باشد. (مثلا اگر چيني صحبت مي کردم.... يا اگر خانواده اش مي دانستند و ...)
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات شرطي نوع دوم بصورت زير مي باشد:
جمله پاسخ زمان آينده در گذشته , جمله شرط زمان گذشته ساده if
مثال :
If I spoke Chinese, I would apply for that job.
اگر مي توانستم چيني صحبت کنم، براي آن کار درخواست مي دادم.
If her parents knew about her tattoo, they would be angry.
اگر خانواده اش خالکوبي را مي فهميدند، عصباني مي شدند.
@TahlilGaranOnline
توجه : در قسمت شرط جملات شرطي نوع دوم، بجاي was معمولا از were استفاده مي شود. مثال:
If I were you, I wouldn’t go there.
اگر بجاي تو بودم، به آنجا نمي رفتم.
If he were rich, he could help you.
اگر او پولدار بود، مي توانست به شما کمک کند.
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي غير حقيقي نوع سوم:
جملات شرطي نوع سوم، زماني استفاده مي شود که انجام جمله شرط فقط در زمان گذشته امکان انجام داشته ولي انجام نگرفته باشد. ( مثلا اگر چيني صحبت کرده بودم.... يا اگر خانواده اش دانسته بودند و ... )
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات شرطي نوع سوم بصورت زير مي باشد:
جمله پاسخ آينده کامل در گذشته , جمله شرط گذشته کامل if
مثال :
If I had had a cell phone, I could have called you.
اگر يک گوشي موبايل داشته بودم، مي توانستم با تو تماس بگيرم.
She wouldn’t have been late if she had checked the map.
او دير نمي کرد اگر نقشه را چک کرده بود.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
درس بیستم: جملات شرطی - قسمت دوم
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي غير حقيقي نوع دوم:
جملات شرطي نوع دوم، زماني استفاده مي شود که انجام جمله شرط براي گوينده، فرضي و غير ممکن باشد. (مثلا اگر چيني صحبت مي کردم.... يا اگر خانواده اش مي دانستند و ...)
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات شرطي نوع دوم بصورت زير مي باشد:
جمله پاسخ زمان آينده در گذشته , جمله شرط زمان گذشته ساده if
مثال :
If I spoke Chinese, I would apply for that job.
اگر مي توانستم چيني صحبت کنم، براي آن کار درخواست مي دادم.
If her parents knew about her tattoo, they would be angry.
اگر خانواده اش خالکوبي را مي فهميدند، عصباني مي شدند.
@TahlilGaranOnline
توجه : در قسمت شرط جملات شرطي نوع دوم، بجاي was معمولا از were استفاده مي شود. مثال:
If I were you, I wouldn’t go there.
اگر بجاي تو بودم، به آنجا نمي رفتم.
If he were rich, he could help you.
اگر او پولدار بود، مي توانست به شما کمک کند.
@TahlilGaranOnline
جملات شرطي غير حقيقي نوع سوم:
جملات شرطي نوع سوم، زماني استفاده مي شود که انجام جمله شرط فقط در زمان گذشته امکان انجام داشته ولي انجام نگرفته باشد. ( مثلا اگر چيني صحبت کرده بودم.... يا اگر خانواده اش دانسته بودند و ... )
@TahlilGaranOnline
ساختار جملات شرطي نوع سوم بصورت زير مي باشد:
جمله پاسخ آينده کامل در گذشته , جمله شرط گذشته کامل if
مثال :
If I had had a cell phone, I could have called you.
اگر يک گوشي موبايل داشته بودم، مي توانستم با تو تماس بگيرم.
She wouldn’t have been late if she had checked the map.
او دير نمي کرد اگر نقشه را چک کرده بود.
@TahlilGaranOnline
موفق باشید
علیرضا معتمد
****
به ما بپیوندید...
کانال رسمی آموزشگاه مجازی تحلیلگران :
🆔 @TahlilGaranOnline
مجموعه 20 درس گرامر آسان زبان انگلیسی
#تحلیلگران_گرامر_آسان
https://t.me/EnglishWithMotamed/31
درس اول: بیان مالکیت
https://t.me/EnglishWithMotamed/32
درس دوم: اسامی قابل شمارش و غير قابل شمارش
https://t.me/EnglishWithMotamed/39
درس سوم: بيان الزام در زبان انگليسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/43
درس چهارم: جملات پرسشی ضميمه
https://t.me/EnglishWithMotamed/47
درس پنجم: ضماير فاعلی ، صفات ملکی ، ضماير مفعولی
https://t.me/EnglishWithMotamed/51
درس ششم: ضماير ملکی ، ضماير انعکاسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/51
درس هفتم: قید در زبان انگلیسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/61
درس هشتم: صفت تفضیلی
https://t.me/EnglishWithMotamed/63
درس نهم: صفت عالی
https://t.me/EnglishWithMotamed/65
درس دهم: کاربرد used to
https://t.me/EnglishWithMotamed/67
درس یازدهم: جملات معلوم و مجهول
https://t.me/EnglishWithMotamed/69
درس دوازدهم: مفعول مستقیم و غیر مستقیم
https://t.me/EnglishWithMotamed/71
درس سیزدهم: حرف تعریف معین و نامعین
https://t.me/EnglishWithMotamed/73
درس چهاردهم: افعال دوجزئی
https://t.me/EnglishWithMotamed/75
درس پانزدهم: مصدر و اسم مصدر
https://t.me/EnglishWithMotamed/77
درس شانزدهم: کاربرد wish
https://t.me/EnglishWithMotamed/79
درس هفدهم: ضمایر ربطی
https://t.me/EnglishWithMotamed/80
درس هجدهم: جملات سببی
https://t.me/EnglishWithMotamed/83
درس نوزدهم: جملات شرطی - قسمت اول
https://t.me/EnglishWithMotamed/86
درس بیستم: جملات شرطی - قسمت دوم
https://t.me/EnglishWithMotamed/88
+++++++++++++++++++++
به ما بپیوندید...
🆔 @TahlilGaranOnline
+++++++++++++++++++++
#تحلیلگران_گرامر_آسان
https://t.me/EnglishWithMotamed/31
درس اول: بیان مالکیت
https://t.me/EnglishWithMotamed/32
درس دوم: اسامی قابل شمارش و غير قابل شمارش
https://t.me/EnglishWithMotamed/39
درس سوم: بيان الزام در زبان انگليسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/43
درس چهارم: جملات پرسشی ضميمه
https://t.me/EnglishWithMotamed/47
درس پنجم: ضماير فاعلی ، صفات ملکی ، ضماير مفعولی
https://t.me/EnglishWithMotamed/51
درس ششم: ضماير ملکی ، ضماير انعکاسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/51
درس هفتم: قید در زبان انگلیسی
https://t.me/EnglishWithMotamed/61
درس هشتم: صفت تفضیلی
https://t.me/EnglishWithMotamed/63
درس نهم: صفت عالی
https://t.me/EnglishWithMotamed/65
درس دهم: کاربرد used to
https://t.me/EnglishWithMotamed/67
درس یازدهم: جملات معلوم و مجهول
https://t.me/EnglishWithMotamed/69
درس دوازدهم: مفعول مستقیم و غیر مستقیم
https://t.me/EnglishWithMotamed/71
درس سیزدهم: حرف تعریف معین و نامعین
https://t.me/EnglishWithMotamed/73
درس چهاردهم: افعال دوجزئی
https://t.me/EnglishWithMotamed/75
درس پانزدهم: مصدر و اسم مصدر
https://t.me/EnglishWithMotamed/77
درس شانزدهم: کاربرد wish
https://t.me/EnglishWithMotamed/79
درس هفدهم: ضمایر ربطی
https://t.me/EnglishWithMotamed/80
درس هجدهم: جملات سببی
https://t.me/EnglishWithMotamed/83
درس نوزدهم: جملات شرطی - قسمت اول
https://t.me/EnglishWithMotamed/86
درس بیستم: جملات شرطی - قسمت دوم
https://t.me/EnglishWithMotamed/88
+++++++++++++++++++++
به ما بپیوندید...
🆔 @TahlilGaranOnline
+++++++++++++++++++++
Telegram
انگلیسی با علیرضا معتمد 🎓