احناف خواف
5.19K subscribers
3.53K photos
1.26K videos
80 files
5.77K links
کانال رسمی تلگرام
"حوزه علمیه احناف خواف"

وب سایت:
http://www.ahnafekhaf.com

آپارات:
https://www.aparat.com/ahnafekhaf

اینستاگرام:
https://www.instagram.com/ahnafekhaf

پرسش و پاسخ شرعی:
https://t.me/ahnafekhafbot

ارتباط با ما:
@ahnafekhaf_admin
Download Telegram
احناف خواف
#اعتکاف_نفلی_رمضان_1402 💠گزارش تصویری روز سوم مراسم اعتکاف نفلی حوزه علمیه احناف خواف 🕌مصلی بزرگ شهر خواف - 8 رمضان المبارک سال 1402 💠💠💠💠💠💠💠 🆔:https://t.me/ahnafekhaf 🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠اعتکاف معنوی نفلی حوزه علمیه احناف خواف تمام شد!

🔸اعتکاف معنوی نفلی حوزه علمیه احناف خواف پس از سه شبانه روز تمام شد، اعتکافی که سراسر معنویت و روحانیت بود. روح ایمان و اعمال در این روزها و شب‌ها در وجود بسیاری از شرکت کنندگان دوباره جان گرفت و شوق عبادت در دل‌های خسته از هیاهوی دنیای مادی‌گرایی انسان معاصر پدیدار گشت.

🔸برای بسیاری از شرکت کنندگان در این اعتکاف معنوی، جرقه‌ای ایجاد شد تا خود را برای اعتکاف سنت، که دهه آخر رمضان خواهد بود، آماده کنند و نیت انجام این سنت زیبای محمدی را برای خود در برنامه کار قرار دهند. براستی که اعتکاف همان دست کشیدن از دنیا و مافی‌هاست و خلوتی است برای انسان و فرصت محاسبه نفسی است که یازده ماه سال از محاسبه گریخته و طغیان کرده است.

🔸این برنامه مفید و زیبا به خوبی توانست جمع زیادی از خواهران و برادران ایمانی را از مناطق مختلفِ دور و نزدیک، در این سه شبانه‌روز دور هم جمع کند و برایشان خاطراتی زیبا از جنس معنویت بسازد.

🔸نمازهای تراویح و تهجد، سخنرانی‌ها و تعلیم‌ها، تلاوت‌ها و دعاها، سفره‌های سحر و افطار، و دیگر اعمال زیبا، در فضایی آکنده از احساسات پاک دینی، منظره‌هایی به‌یادماندنی از این اعتکاف معنوی به یادگار گذاشت که در این مدت اندک در مصلای بزرگ اهل سنت شهرستان خواف جلوه‌گر شد.

🔸حضور جوانان خوش قلب و شوقمندِ دین و ایمان، در کنار علما و دعوتگران دلسوز و خیرخواه، در جوّی صمیمانه و دوستانه، همه نشانگر اهمیت و جایگاه این‌چنین برنامه‌های ارزشمند در راستای توسعه دینی است که باید به آن توجه بیشتری داشت.

🔸همچنین باید به همه جوانان غیور خوافی و علمای فکرمند آن، دست مریزاد گفت و خدا قوت نثار قلب‌های پاک آنان کرد که در این مدت برای هر چه بهتر برگزار شدن این برنامه مفید، از هیچ تلاشی دریغ نکردند و براستی سنگ تمام گذاشتند.

🔸از طرفی می‌بایست شاکر و سپاسگزار پروردگار بزرگ باشیم که برای این منطقه شخصیتی والا همچون حضرت مولانا مطهری حفظهم‌الله را هدیه داده تا در زیر سایه ایشان و دعا و رهنمون‌های پدرانه‌شان این‌چنین مراسم معنوی با این استقبال گرم برگزار شود که خدایش خود نگهدارشان باشد و مردم مسلمان را سالیان سال از وجود این بزرگمرد بهرمند سازد.

🔸همه این حالات در زمانی است که مردم شریف خواف باری دیگر نتیجه تلاش‌ها و انفاق‌های خالصانه خود را در به ثمر نشستن پروژه بزرگ مصلای بزرگ شهرستان خواف به چشم عیان مشاهده کردند و شکوه و عظمت این بنای زیبا که زیبایی این شهر نیز ازوست را به مهمانان معنوی خود به نمایش گذاشتند. خداوند بزرگ این خانه که برای او و بنام او بنا شده را عزتی بیش از پیش عنایت فرماید و از گزند بدخواهان حفظ نماید. آمین یارب

✍️ ابراهیم باخدا
یازدهم فروردین ۱۴۰۲
💠💠💠💠💠💠💠
🆔:https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
احناف خواف
#کلیپ #اعتکاف #رمضان_1402 💠 جلوه‌هایی از مراسم اعتکاف نفلی رمضان ۱۴۰۲ (روز سوم-پایان) 🕌 رمضان المبارک سال 1402 هجری شمسی زمان: 2:11 دقیقه 💾 حجم: 7.3 مگابایت 🖥 مشاهده با کیفیت بالا در یوتیوب: https://youtu.be/8OveK5z8oi8 🖥 مشاهده و دانلود با کیفیت…
#دلنوشته #رمضان_1402 #اعتکاف_نفلی

🌙اعتکافی که احناف خواف برگزار کرد

🔹رمضان فرصت خوبی برای عبادت، تلاوت، نماز، دعا، کار خیر و با خدا بودن است؛ ماه رمضان یک کلاس درس برای تهذیب نفس، تمرین اخلاق، رسیدن به اعلی درجه سجایای اخلاقی، عرفانی و معنوی است.

🔹سفرۀ رمضان سفرۀ نخوردن‌هاست؛ نخوردن غذا، نخوردن گوشت برادر‌ِمرده، نخوردن قسم‌های دروغ‌، نخوردن مال‌ یتیم، نخوردن مال حرام و کشتن نفس ‌سرکش و به اسارت درآوردن هواهای نفسانی؛ شیطان را خدای بزرگ در زنجیر کرده تا ما دمی بیاساییم و تمامِ قدرت خود را در شکستن نفس به کار گیریم تا لذت نفس‌کشی را بچشیم.

🔹رمضان فصل پرواز و اوج‌گرفتن است؛ فصل بالارفتن و از خدا‌ رنگ گرفتن‌، فصل شکفتن سجایای اخلاقی، عبادی و عرفانی، آدمی با هر سجدۀ سحرگاهی که سر بر زمین می‌گذارد، مقامش تا عرش بالا می‌رود و خداوند به بنده‌اش افتخار می‌کند و چه سعادتی بالاتر از این؟
رمضان ماه خودسازی‌ و تهذیب نفس است؛ ذکر، تلاوت، روزه، دعا، صدقه، نمازِ تراویح‌، #اعتکاف و‌ تهجد پل‌های برقراری ارتباط با الله عزوجل و از راه‌های کسب برکاتِ رمضان و بهره‌مندی از فضایلِ ویژه این #ماه هستند.

🔹اعتکاف خلوت عاشقانه‌ای با خداست که با آن خلوت و عبادت ما قدر و منزلت نزد الله عزوجل پیدا کنیم.
امروز فتوکلیپی تحت عنوان: جلوه‌هایی از اعتکاف نفلی سه‌روزه در مصلی اهلسنت شهرستان خواف را بعد از افطار در گروهی تماشا کردم؛ عجب تماشایی داشت صحنه‌های عبادی و عرفانی که ضبط کرده بودند و به نمایش گذاشته بودند؛ در این هنگام به افکار و رویاهای خود رفتم و خود را در مصلی خواف یافتم در کنار جوانی که این شب‌ها بجای تیله‌بازی داشت قرآن می‌خواند، خود را در کنار پیری یافتم که تسبیح به دست داشت و صلوات و تحیات بر پیامبر خوبی‌ها صلوات‌الله علیه می‌فرستاد؛ خود را در کنار نوجوانی یافتم که با شوق و اشتیاق، با گریه و هق هق داشت برای تحقق آرزوها و آرمان‌هایش دست نیاز به سوی پرورگارِ بی‌نیاز بلند کرده بود؛ در این بین خود را در کنارِ آشپزان، انتظامات، بهداشت و خدمات یافتم که داشتند برای روزه‌داران سحری و افطاری درست می‌کردند و قطعا خیر کثیر را کسب کرده بودند؛ باز هم در این بین خود را در کنار امیرصاحبی یافتم که با هق هق تلاوت می‌کرد آن قرآنی را که در همین ماه بر سیدالبشر صلوات‌الله‌علیه نازل شده بود.

🔹ناگاه به خود آمدم که من کجا و مصلی خواف کجا و این نشست علمی و معنوی کجا؟ دیدم چشمانم بارانی و صفحه گوشیم خیس بود.
مریزاد دستی که مر خستگان را دوای دل و راحت جان فرستد.

🔹سپاس از برگزار کنندگان این نشست معنوی و عبادی که باعث شدند جوانان با خدای‌شان در این شب‌های مبارک اتصال پیدا کنند و راز و نیاز کنند؛ چقدر زیباست که انسان در جوانی که عبادت آن شیوه پیغمبری‌ است، با خدای خود رابطه داشته باشد و چقدر تماشا دارد قطرات اشک روی گونه جوانان و هق هق گریه‌های نیمه‌شبی و سحرگاهی آنان.

🔹در پایان از الله عزوجل که قادر مطلق است خواستارم که این خدمت را از برگزار کنندگان قبول کند و ما و همه شرکت‌کنندگان و توفیق‌یافتگانی که در این جلسه از ابعاد معنوی، عبادی و روحانی آن بهره بردند، توفیق مزید عبادت در این شب‌ها و ایام باقی‌مانده رمضان عنایت کند.
آمین ثم آمین برحمتک استغیث

سینا سعادتمند/زاهدان

💠💠💠💠💠💠💠
🆔:https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠کرونا و رمضان

🔸این چند روزی که من و مادرم درگیر کرونای سختی هستیم یک بار بدون آن‌که متوجه معنای حرفم باشم و بخاطر ناراحتیم بابت از دست رفتن روزهای رمضان به مادرم گفتم؛ کرونا و رمضان؟ آخه چرا تو رمضان؟

🔸جواب مادرم اما عمق جدیدی به من داد.
مادرم گفت: نگران از دست رفتن فرصت رمضانی؟ ولی مگه همین بیماری هم از جانب خدا نیست؟
تو چه میدونی شاید عبادت تو در صبوری به وقت بیماری است؟



🔹اگر در صحت و عافیت هستید به حال هزاران آدمی فکر کنید که لباس بیماری و گرفتاری به تن دارند و در آرزوی یک نماز بدون درد، یک دعای در آرامش و تلاوت آیاتی چند از قرآن هستند.
شکر نعمت سلامتی را با عبادت و اطاعت از پرورگارتان به جا بیاورید.

🔹ما از حکمت‌های خدا در پسِ اتفاقاتی که برای ما می‌افتد ناآگاهیم ولی صبر و رضا، بزرگترین تلاش آدمی برای اطاعت از امر پروردگار است.

💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
احناف خواف
#دلنوشته 💠کرونا و رمضان 🔸این چند روزی که من و مادرم درگیر کرونای سختی هستیم یک بار بدون آن‌که متوجه معنای حرفم باشم و بخاطر ناراحتیم بابت از دست رفتن روزهای رمضان به مادرم گفتم؛ کرونا و رمضان؟ آخه چرا تو رمضان؟ 🔸جواب مادرم اما عمق جدیدی به من داد. مادرم…
#دلنوشته

💠بازگشت به‌سوی او...

🔸دیشب و دم‌دمای سحر بخاطر کرونا نمی‌توانستم خوب نفس بکشم. تا وقتی دوباره نفس کشیدنم به حالت عادی برگردد یک برزخ کوچک را تجربه کردم.
البته نمی‌توانم بگویم حالت مرگ و زندگی چون تنگی نفسم آنقدر شدید نبود.
به هرحال دیشب به تجربه دریافتم که آدم می‌تواند در هر لحظه‌ای از شبانه‌روز که خدا بخواهد به پایان زندگیش برسد. کاملا غیرقابل پیش‌بینی و حتی شاید کاملا بی‌دلیل.

{و لكل أمة أجل فإذا جاء أجلهم لايستأخرون ساعة ولايستقدمون}

🔸مرگ همیشه برای من اتفاق جالب و عجیبی است. جالب‌ترین قسمتش غیرمنتظره بودنش است.
دیشب تا صبح به تمام بیست‌و‌سه سال زندگیم فکر کردم. به همه‌ی هدف‌ها، آرزوها، خوشحالی‌ها، ناراحتی‌ها و چیزها و آدم‌هایی که دوستشان دارم.

به نقطه‌های جالبی از زندگیم برخوردم. روی قسمت‌هایی که همیشه تاریک نگهشان می‌داشتم نور انداختم و دیدم آنقدرها هم که فکرش را می‌کردم تاریک نبوده‌اند یا اتفاقات خوب را پررنگ‌تر دیدم و خوشحال‌تر و امیدوارتر شدم.

🔸از این‌ها که بگذریم...
خوشحالم که زندگی پس از مرگ وجود دارد‌. میان هزاران دلیل برای این جمله‌ام مهم‌ترینش این است؛ حیف قلب آدمی نیست که مرگ پایانش باشد؟
می‌خواهم تپیدن‌های قلبم هرگز متوقف نشود حتی اگر جسمم یک روز خاموش شود!


و راستی بعد از مرگ ما به سوی مولای حقیقیمان باز می‌گردیم...

{ثم ردوا الى الله مولاهم الحق...}

💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠شاید ای دوست نرسیدیم به فردای دگر...

🔸گویا همین دیروز بود همه از رمضان و آمدنش سخن می‌گفتند، اما طولی نکشید علاوه بر گذشت دهه‌ی اول، دهه‌ی دوم هم رخت خود را بر چیده و عزم رفتنش را جزم کرده.
▫️چقدر از روزهای گذشته استفاده کردیم؟
▫️چقدر به فقرا و نیازمندان رسیدگی کردیم؟
▫️چقدر به فکر همسایه هایمان بودیم؟
▫️چند جزء قرآن تلاوت کردیم؟
▫️چند مرتبه در روز ذکر خدا را بر زبان آوردیم؟
▫️چند مرتبه درود بر نبی اکرم صلوات الله علیه فرستادیم؟
▫️آیا نماز ها را با جماعت ادا کردیم؟
... و سوالات دیگری که صف کشیده‌اند و به دنبال پاسخ، سرگردان به این سو و آن سو می‌نگرند؛
اگر کاری جدا از روزه گرفتن انجام نداده‌ایم هنوز دیر نشده به دهه‌ی نجات از آتش جهنم نزدیک می‌شویم آن جهنمی که روزی برایش گفته می‌شود: «هَلِ امْتَلَأْتِ» که نعره بر می آورد «هَلْ مِنْ مَزِيدٍ».

🔸گذشته‌ها گذشته، بیاییم کمر همت را ببندیم و دلی از عزا در آوریم و کارهای نشده را جامه‌ی عمل بپوشانیم.

🔸ده روز مانده، ده روز طلایی، ده روزی که از همه چیز دست کشیدن و خود را به آغوش مسجد انداختن، راهی می‌سازد هموار برای تقرب به رب ذوالجلال.

🔸شب های رمضان انتظار تهجد را می‌کشند، انتظار قطره‌های اشک تا ‌برای مغفرت نزد پروردگار با عظمت ریخته شود و نوری شود در قلب و قبر تاریک‌مان.
نشود نماز صبح فرا رسد، ادا شود، اما‌ نه تلاوتی باشد و نه ذکر و دعایی، و نه صبر کردن برای اشراقی، این همه سر بر بالین نهادیم خواب چشمان‌مان را ربود، به کجا رسیدیم؟!

🔸ساعتی بخاطر خدا صبر کردن اجری دارد بی‌شمار.
از این ساعت و آن ساعت کردن، امروز و فردا کردن چیزی عایدمان نمی‌شود جز از دست دادن وقت.
راستی از چاشت هم فراموش نکنیم که قبل ظهر چشم انتظار و دیده به ما دوخته شاید اجابت شود.
همه برای خودمان است.

🔸چند روز باقی مانده از رمضان را با چنگ و دندان قرص بگیریم، شاید این رمضان بگذرد و رمضانِ دیگری برایمان نباشد و دستمان در کوزه خالی بماند، نه پسی باشد و نه پیشی. الوداع یا دنیا شود و کل نفس ذائقة الموت!

✍🏻بنیامین صبوری(طلبه حوزه علمیه احناف خواف)

💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠هان که بهار اهل دل می‌رسد!

🔸رمضان زیبا و نورانی وارد دهه آخر خود می‌شود، دهه‌ای که اهل دل خوب قدر آن را می‌داند و قدر را در آن می‌بینند، روزها و شب‌هایش سرشار از نزول رحمت‌های بی‌کران الهی‌ست، لحظه‌هایش همه لطف و فضل خدایی‌ست. نمازها و تلاوت‌ها، ذکرها و دعاها، توبه‌ها و استغفارها همه به خود رنگ قبولیت می‌گیرد و قلب‌ها برای وصال پرپر می‌زند.

🔸آری از وصال گفتیم، اهل ایمان در این دهه وصال دارند، وصال با یار، با دلدار، با مولا، با حق سبحانه و تعالی، آنان خوب می‌دانند که چه فرصت طلایی برایشان پدیدار شده و چه غنیمت‌ها در دل این دهه نهفته است، برای آن از هیچ تلاش و کوششی دریغ نخواهند ورزید، برای رسیدن به درجه وصال...

🔸وقت بیدار شدن و بیدار کردن و بیدار ماندن است، وقت نماز و نماز خواندن است، وقت دعا و دعا کردن و گرفتن است، وقت صدا و صدا کردن و شنیدن صدای استجابت است... وقت دیدن و شنیدن و شکفتن است...

🔸خوشا به حال آن زنده دلان پاک طینت، آنان که رمضان هم با بندگی و سرزندگی آنان طراوت می‌گیرد، مساجد از حضور آنان رنگ و بوی معنویت می‌گیرد و در دل عموم شوق و ذوق عبادت ایجاد می‌شود.

🔸زمان آن رسیده که تمام خود را برای گرفتن رحمت و مغفرت و آمرزش الهی وقف کرد، زمان آن که دست از بیهودگی‌ها و غیر عبادت‌ها کشید، زمان قدر است و قدر دانستن و قدر خواستن و قدر جستن و قدر یافتن و قدر کاشتن و قدر برداشتن و قدر دیدن و قدر بودن...

🔸این دهه آخر، فرصت آخر است فرصت گریان شدن، پاک شدن، خاک شدن، پخته شدن، ناب شدن، سیر شدن، زنده شدن... گریان شدن از فراق این ماه گران... پاک شدن از گناهان و معاصی... خاک شدن به درگاه خداوند بزرگ... پخته شدن در راه وصال حق ... ناب شدن با بندگی پروردگار... سیر شدن از الطاف الهی... زنده شدن با نزول رحمت‌های آسمانی...

فرصت به دل خاک شدن و جوانه زدن و روییدن و قد کشیدن و فرصت سبز شدن و شکوفه زدن و میوه دادن و چیدن...

✍️ ابراهیم باخدا
رمضان ۱۴۴۴ هجری قمری
💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

(وأما بنعمة ربك فحدث)
💠"رمضان" ماهی استثنایی...
چرا و به چه علت؟!

🔸عظمت و جلال و اکرام حق تبارک وتعالی باعث شده که زمان و مکان حالت خاصی پیدا کند، تجدد طبیعت و تقارن او با حال ما، رنگ و بو و حس و حال جالبی در فصول مختلف به ما داده و می‌دهد.
همه فصول و ماه‌ها  از در مهربانی با ما حرف می‌زنند، اجازه نمی‌دهند دلزده، افسرده و پژمرده شویم.

بلبلی زار زار می‌نالید
در فراغ بهار و فصل خزان
گفتمش غم مخور که باز آید
روز نوروز و لاله و ریحان

یتمنی المرء الصیف في الشتاء
فإذا جاء الشتاء أنكره
در سرمای زمستان آرزوی تابش تابستان و اما در تابستان تمنای دگر...

🔸فصل‌ها می‌گذرند اما ما را با فرح و سرور باقی می‌گذارند إلى أجل مسمّى!
جلال و اکرام الهی را در ماه‌های سال چه شمسی و یا قمری بجوئیم.
او جل و علا ما را رها نکرده، او با ماست.
مگر می‌شود آفریده خودش را فراموش کند، لحظه به لحظه ما را می‌پاید.
نوگرایی و نوع دوستی را در وجودمان قرار داده و مدیریت می‌کند.
طبیعت را به زیبایی جذابی تجدید می‌کند، کدام فصل سال زشت است!؟
انسان‌ها و جمیع موجودات‌ را هم متفاوت آفرید
تا خسته نشویم.

🔸ماه‌های اسلامی را متجدد و متنوع می‌بینیم
و در هر کدام خواصی جالب و جذاب، از محرم گرفته تا ذی‌الحجه هر کدام به امت اسلام، به‌صورتی ویژه پیام می‌رسد، تا در فضای معنویت و دیانت حس و حال تازه و تازه‌تر بگیریم، راستی شما چند ساله‌اید؟
از تعدد و کثرت و قلت سال‌های حیات‌تان خسته‌اید؟!
با درک بهتر و منظم‌تر از فصول فطرت و طبیعت توانسته‌ایم سرحال بمانیم.
یادمان رفته که ما چندین سال قمری و شمسی را گذرانده‌ایم!؟
چند بهار و خزان؟
چند رمضان و ذی‌الحجه؟
شمارش جمعه‌ها از دستمان در رفته، ولی باز هم منتظر جمعه و عید!
از نگاه به تقویم خسته نشدیم و نمی‌شویم، چون مواقیت للناس و گاه شمار زندگی‌مان خدائی و زیباست.
جمال الهی در وجود و پیرامون‌مان نگذاشته غمگین باشیم.
از خستگی و گرسنگی رمضانش لذت می‌بریم همانطور که از آفتاب و ابرو باد و بارانش، از رنگ و حس حضور در طبیعتش عصبی و خسته نیستیم.
🔸به‌راستی چه عنصری ما را با خودش تا اینجا آورد و نگه داشت، و هنوزم ما را می‌کشاند و می‌برد.
بله، درست حدس زدید، اکبر بودن الله
را متوجه شدیم و به او ایمان می‌آوریم و
خالصانه و خاضعانه سجده‌اش می‌کنیم.

🔸وأما بلاد اسلام و سلام؛ خراسان از عهد حضرت مولانا شمس‌الدین مطهری(نوّر الله مرقده الشریف)
تا به امروز...
و آرزویش...
می‌فرمود: کاش در این شهر حافظ قرآن داشته باشیم و تراویح توام با ختم قرآن...
شخصیتی که هستی وجودش را ندید ولی بإذن الله به ما هستی بخشید.
و در بلوچستان، دلاور مردی دیگر، برادر و یار، خالص و مجاهد، نستوه و درویش، حضرت مولانا عبدالعزيز ملازاده(قدّس سرّه الشریف)...
این ابر مردان عاشق دین و ملت با ما و منطقه‌مان چه کردند؟

دانش و اخلاص و جهاد و دعایشان چه کرده!؟
اشک چشمان و خون دلشان چه زیبایی آفرید.

🔸مردم، امت مسلمان، بیائیم همچون سیدنا علی مرتضی( کرّم الله وجهه) که با عبور از کوچه و برزن شهرش دعا می‌فرمود:
ای عُمَر، الله قبرت را نورانی کند که مساجدمان را با قرآن منوّر ساختی.
ما هم از ته دل برای تحدیث و یادآوری این نعمت و به‌جهت تشکر از الطاف رب ذو الجلال و الاکرام و به تقدیر از پدران روحانی‌مان مطهری و ملازاده (رحمهما الله تعالی)
بخوانیم؛ خدایا بر قبورشان باران‌های نور را نازل فرما که شهرها و بلادمان را با قرآن نورافشانی کردند.

🔸و اینک و در این مقام و مقال بر ماست که قدر و منزلت بقية الله که بهتر است برایمان، اگر مومن واقعی باشیم، را بیشتر و بهتر بدانیم، خالصانه و مجاهدانه با توکل بر ذات اقدسش(جل جلاله) از نصایح رادمردان پابرجا و ماندگار، یادگاران آن دو بزرگوار تاریخ معاصرمان سروران‌مان مولانا عبدالحمید و مولانا حبیب‌الرحمن (حفظهما الله تعالی) کمال بهره را ببریم تا همانطور که سلف صالحمان گذشتند و رفتند، ما هم بگذاریم و برویم، به آن مقصدی که رضای خدا، لقاء خدا و بهشت خدا را برایمان به ارمغان آورد.

أللهُ في كل خَطبٍ حسبنا و كفى
إليه نرجع شكوانا ونبتهل
يا مالك الملك فادفع ما ألَمَّ بنا
فما لنا بتولّي دفعه قِبَلُ
واختم لنا شهر رمضان برضوانك
والعتق من نيرانك...

✍🏻مولوی محمد موحدی(مدرس حوزه علمیه احناف خواف)

💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠هر جا برویم؛ جز خدا کسی را نداریم...

🔸ابن قیم(ره) در کتاب مدارج السالکین آورده است که: وی در قسمتی از مسیر دری را دید که باز شده و از آن یک کودک خارج ‌شد و دست و پا زده و گریه می‌کرد و مادرش او را بیرون کرده و در را به رویش بست‌ و وارد خانه شد.
کودک اندکی دور رفت و بعد به فکر فرو رفت. بنابراین غیر از خانه‌ای که از آن اخراج شده بود، پناهگاهی نیافت. ازین‌رو اندوهگین و دل‌شکسته برگشت؛ اما در را بسته یافت؛ در آستانه در نشست تا خوابش برد.
مادرش بیرون آمد و وقتی او را به این حالت دید، نتوانست خود را کنترل کند؛ بنابراین خودش را بر روی او انداخت و در حالی که او را به خود چسبانده بود و می‌بوسید با گریه گفت: ای فرزندم از من به کجا فرار می‌کنی؟ و چه کسی غیر از من به تو پناه می‌دهد؟ مگر نگفتم که با من مخالفت نکن و با این کار مرا وادار نکن تا بر خلاف محبت و شفقت وجودیِ خودم و هدف خیری که دارم با تو رفتار کنم! سپس او را برداشت و وارد خانه شد.

🔹قطعاً صفات برتر و کامل‌تر از آن الله متعال است و ما نسبت به او تعالی مانند این کودک هستیم که دری جز درِ او تعالی ندارد؛ که اگر این در بسته شود، زمین با تمام گستردگی‌اش بر بنده تنگ می‌گردد؛ و قدم‌هایش سمت و سوی دیگری را نمی‌شناسند و اگر احیاناً اندکی عرصه بر بنده تنگ می‌گردد، به خاطر رفتار و عملکرد خود اوست؛ اما وقتی بنده به سوی او تعالی برمی‌گردد، الله متعال او را پناه داده، در بغل می‌گیرد و مانند یک دوست صمیمی به خود نزدیک می‌سازد.

🔹پروردگار ما رحمت را بر خود فرض نموده است؛ پس پاک و منزه است ذاتی که جز رحمتی که بر خود فرض نموده است، غیر آن را بر خود لازم نمی‌گرداند.

🔹او تعالی با مصیبت بر تو رحم می‌کند تا تو را از مصیبتی بزرگتر حفظ نماید؛ آیا ندیدی که اگر خضر(ع) کشتی را سوراخ نمی‌کرد، آن کشتی که منبع درآمد صاحبان فقیرش بود، توسط حاکم زورگو از آن‌ها غصب می‌شد؟!

🔹و او تعالی گاهی اوقات دنیا را بر تو مکدر می‌سازد تا آخرتت را روشن گرداند؛ آیا ندیدی که اگر آن نوجوان توسط خضر(ع) کشته نمی‌شد، برای والدینش نه دینی باقی می‌ماند و نه عقیده‌ای؟! و هر مصیبتی که در غیر دین وارد شود، تحمل آن آسان است.

🔹و او تعالی با بیماری بر تو رحم می‌کند و بدین‌وسیله گناهانت را می‌آمرزد و نفسی را می‌شکند که به نیرویش مغرور گشته و بر خدا جسارت می‌کند. نفسی که اگر بیماری به سراغش بیاید، نرم و ضعیف شده و برمی‌گردد.!

🔹و او تعالی درش را به روی هیچ کس نمی‌بندد؛ وقتی بنده به سوی الله متعال برمی‌گردد، در رحمتش را کاملاً باز می‌یابد؛ ذاتی که دست رحمتش را در شب می‌گشاید تا خطاکاران روز را بیامرزد و دست رحمتش را در روز می‌گشاید تا خطاران شب را بیامرزد!

چقدر او تعالی از ما بی‌نیاز است و در عین حال ما را رها نمی‌کند! و چقدر ما به او نیازمندیم و از او دور می‌شویم!

چقدر او تعالی بدون ما قدرت دارد و در عین حال با نعمت‌هایش با ما دوستی برقرار می‌کند! و چقدر ما بدون او ضعیفیم و با گناهان خود با او دشمنی می‌کنیم!

چقدر او تعالی بر ما قدرت دارد و در عین حال نسبت به ما بردبار است! و چقدر ما در مقابل او ناتوانیم و با این وجود بر او گستاخی می‌کنیم!

پس پاک و منزه است ذاتی که با ما رفتاری دارد که شایسته شأن او تعالی است؛ نه رفتاری که شایسته ماست!


✍🏻 ادهم شرقاوی/ نشریه قطری «الوطن»
✍🏻 ترجمه: سید حسین‌احمد شهیدی

💠💠💠💠💠💠💠
🆔:https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠چرا رمضان...!؟

🔸لختی نگاه‌ِمان به اعمال صالح قفل می‌شود، اما چشم‌هایی با نگاه‌های پریشان ما را هدف قرار می‌دهند، زیرا بی غل‌وغش و خالصانه هوای نیکی به‌سرمان می‌زند.
ولی این چشم‌ها در رمضان کور می‌شوند، ما می‌مانیم و نفس أمارة بالسوء، ما می‌مانیم و خودمان، اینجاست که باید به فلسفه رمضان پی‌برد.

چرا رمضان؟!
چرا روزه؟!
چرا مانند ماه‌های دیگر نه؟!
و چرا...؟!
این «چرا»ها را ما باید پاسخگو باشیم؛ البته اگر دست به همت باشیم نه دست به غفلت و اینک ما که دست به همه چیز می‌بریم؛ الا همت!.

همتی‌که اگر یارش شویم، دلدارمان می‌شود‌ و دستی بر سر أمارة بالسوء‌مان می‌کشد و او را أمارة بالخیر می‌کند. و در کنج دلمان جا خوش می‌کند و رشته‌ی امید و زندگی را به دست‌مان می‌دهد و ما را به آغوش باز رب بی‌همتایمان می‌رساند.

و آنجاست که نوای دلنشین «اُدْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» گوش‌نواز و دل‌نوازمان می‌شود.

✍️بنیامین صبوری
۲۴فروردین ۱۴۰۲

💠💠💠💠💠💠💠
🆔:https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠 با او حرف بزن!

🔸این‌ شب‌ها، شب‌های حرف زدن است. شب‌های درد دل کردن.
از عمیق‌ترین نقطه‌ی قلبت شروع کن.‌ عمیق‌ترین رنج‌ها، عمیق‌ترین گلایه‌ها.
از خوشحالی‌هایت بگو، از دلخوشی‌ها، آرزوها،‌ لبخندها و امیدهایت.
هر چه میخواهی بگو! اما بگو!
نگذار این شب‌ها با سکوت صبح شود.

"او" تو را می‌شنود. "او" تو را اجابت می‌کند.

{سلام هي حتى مطلع الفجر}

✍🏻نیلوفر دادور

💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته #رمضان

💠رهایمان نکن...!

🔹خداوندا... مهمانمان کردی به ماه مبارکت و چه با فضیلت‌اند، مهمانانی که تو مهمان نوازشان باشی
حال که مهمان‌مان کردی و چیزی تا پایان مهمانی نمانده، دست‌خالی رهایمان که نمی‌کنی؟!
می‌کنی؟!

🔹ما همه خوشحالیم؛ نه از اعمالی که در نهان و آشکارا داریم، بلکه به این خاطر که پروردگاری چون تو داریم و گمانی که نیک مانده و خواهد ماند به سویت.
پایان مهمانی، مهمان را تا دم در بدرقه می‌کنند؛ بار الها تو تا در بهشتت بدرقه‌مان کن؛ در آغوش‌مان بگیر و ما را بفشار تا عطر خداییِ بودنت را استشمام کنیم.
دستمان را بگیر و ما را با لطفت در دریای بی کران رحماتت بینداز، تا از هر چه ناپاکیست پاک شویم.
از حقانیتت برایمان لقمه بگیر و در دهانمان بگذار، تا طعم حق برای همیشه بر زبان‌مان بماند.

🔹به خودت قریب‌مان کن نه غریب، ز غربتت نیستی نصیب‌مان می‌شود؛ تو که نیستیِ بندگانت را نمی‌خواهی؟!
می‌خواهی؟!
نه، نه باور دارم که نمی‌خواهی چرا که الله نامت و رحمن صفتت و رحیم پایان کارت است.

دعاهایمان را اجابت فرما ای بخشنده‌ترینِ بخشندگان

✍🏻بنیامین صبوری (طلبه حوزه علمیه احناف خواف)

💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠وداع با رمضان!

وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ [الحجر : 99]
خدایت را بپرست تا مرگت فرا رسد.


🔸با رمضان خداحافظی نکنید؛ بلکه تا پایان زندگی او را همراه و همدم خود قرار دهید.

🔸رمضان، تنها یک ماه نیست؛ بلکه الگو و سبکی برای زندگی‌ست.

🔸با رمضان خداحافظی نکنید؛ بلکه برای او در زندگی‌تان مجالی بخشید تا در کنارتان باشد و در طول سال زندگانی‌تان را با او بگذرانید!

🔺مسلمانِ خدایی باشید، نه رمضانی!
و روزه و تلاوت قرآن را مختص رمضان ندانید!


✍🏻 أدهم شرقاوي
ترجمه: صهیب رمضانی

💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com
#دلنوشته

💠 تاجی نورانی‌تر از خورشید (۱)

🔸ساعت ۶ عصر مثل هر روز از کلاس حفظ قرآن به خانه آمد، با ناراحتی روی مبل نشست و به یک نقطه خیره شد، با دیدنش فهمیدم چه شده!
مثل اوقاتی‌که شارژش ته می‌کشد شروع می‌کند: «خسته شدم، از دبستان که می‌آیم با عجله نهار می‌خورم و به کلاس حفظ می‌روم، چرا بقیۀ دوستانم و بچه‌های فامیل برای حفظ نمی‌روند؟ و در خانۀ‌شان استراحت یا بازی می‌کنند...»

🔹گفتم: پسر زیبای من! اگر خدا به آنها نیز توفیق بدهد تا به کلاس حفظ بروند این مراحلی که تو پشت‌سر گذاشته‌ای، آنها تازه باید از اول شروع کنند، تو دعا کن و آنها را تشویق کن تا در این راه قدم بگذارند.

🔹پسر عزیزم! بگذار برایت مثالی بزنم؛ پس چشمانت را ببند و فکر کن با دوستانت به کوه‌نوردی رفته‌ای و سپس وارد غاری می‌شوید که هرچه جلوتر می‌روید، تاریک‌تر می‌شود تا اینکه در وسط غار زیر پاهایتان اجسامی شبیه سنگ احساس می‌کنید!
و همگی شروع می‌کنید به برداشتن‌شان، یکی دوتا، یکی ده تا و دیگری کوله‌پشتی‌اش را پر می‌کند، درحالی‌که هیچ‌کدامتان نمی‌دانید آنها چیست!
🔹سپس به راهتان ادامه می‌دهید تا به دریچه‌ای نزدیک می‌شوید که از آن پرتوهای نور به چشمانتان می‌رسد نور را دنبال می‌کنید تا از غار خارج می‌شوید و به‌محض خارج شدن‌ سنگی بزرگ دهانۀ غار را می‌بندد و برگشتنِ دوباره به غار را غیرممکن می‌کند.
اکنون به اجسامی که جمع کرده‌اید نگاه می‌اندازید و در کمال حیرت می‌بینید همه یاقوت و زمرد، زبرجد و الماس هستند.
آن لحظه هر کدامتان آرزو می‌کنید «کاش بتوانید برگردید تا بیشتر از این سنگ قیمتی جمع کنید» اما به‌هیچ‌ وجه امکان ندارد!

ادامه دارد...

💠💠💠💠💠💠💠
🌐: https://ahnafekhaf.com
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
احناف خواف
#دلنوشته 💠 تاجی نورانی‌تر از خورشید (۱) 🔸ساعت ۶ عصر مثل هر روز از کلاس حفظ قرآن به خانه آمد، با ناراحتی روی مبل نشست و به یک نقطه خیره شد، با دیدنش فهمیدم چه شده! مثل اوقاتی‌که شارژش ته می‌کشد شروع می‌کند: «خسته شدم، از دبستان که می‌آیم با عجله نهار می‌خورم…
#دلنوشته

💠 تاجی نورانی‌تر از خورشید (2)

🔸اینجاست که حسرت به‌دلتان می‌نشیند، کسی‌که یک یا دو سنگ قیمتی برداشته‌، حالا آرزوی ده‌ الماس را دارد و آن‌که ده الماس برداشته می‌گوید: «کاش مانند دوستم کوله‌ام را پر می‌کردم» و دوستش آرزوی کوله‌پشتی‌های بزرگتری دارد، تا آنها را از یاقوت و زمرد پر کند!

🔹چشمانش برقی می‌زند، معلوم است نکتۀ داستانم را گرفته می‌گوید: «یعنی کلاس‌های حفظ و آموزش تلاوت قرآن مانند یاقوت و الماس هستند؟»

🔸- آفرین! درست گفتی کسی‌که قرآن را به نحو احسن یاد بگیرد و به آن عمل کند، مانند کسی است که اشیائی را گِرد آورده، اما نمی‌داند آنها چقدر ارزشمندند!
و از پاداشِ رنج‌هایی که برای آموختن قرآن و کارهای نیک بُرده، بی‌اطلاع است.
خدا به‌خاطر آزمایشِ ما، تا بداند و به خودمان نشان دهد از بین نیک و بد کدام راه را انتخاب می‌کنیم، ارزش آنها را تا روز قیامت پوشیده نگه‌داشته است!

🔹سپس می‌گوید: «راستی یک چیز را فراموش کردید! آن‌روز ان‌شاءالله من «تاجی نورانی‌تر از خورشید» به سر شما و پدر می‌گذارم.»
🔸- بله عزیزم! آن‌روز می‌آیی و خودت را با خوشحالیِ وصف‌ناپذیری در آغوشم می‌اندازی و می‌گویی: «مادرجان! از شما ممنونم که به توفیق خدا مرا به تلاوت قرآن و عمل به آن تشویق کردید!»
و من می‌گویم: «عزیزکم! یادت هست چقدر در این راه بی‌صبری کردی، حالا نتیجه‌اش را دیدی!؟»
🔹از حرفم خنده‌اش می‌گیرد و می‌گوید: «بله مادرجان! چقدر خوب است هر وقت خسته و ناامید می‌شوم یا بهانه می‌گیرم به زیبایی به من قوت و امید می‌بخشید.
- به امید خدا!

ادامه دارد...

💠💠💠💠💠💠💠
🌐: https://ahnafekhaf.com
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
احناف خواف
#دلنوشته 💠 تاجی نورانی‌تر از خورشید (2) 🔸اینجاست که حسرت به‌دلتان می‌نشیند، کسی‌که یک یا دو سنگ قیمتی برداشته‌، حالا آرزوی ده‌ الماس را دارد و آن‌که ده الماس برداشته می‌گوید: «کاش مانند دوستم کوله‌ام را پر می‌کردم» و دوستش آرزوی کوله‌پشتی‌های بزرگتری دارد،…
#دلنوشته

💠 تاجی نورانی‌تر از خورشید (۳)

🔸در این لحظه به فکر فرو رفتم؛ حقیقتاً چقدر به فکر آن دنیای فرزندمان هستیم؟ آیا تنها درسِ مدرسه و کلاس‌های آموزش زبان خارجی و ورزش‌های گوناگون، موسیقی و... برایشان کافی است؟
آیا برای «پرسش شب اول قبر» آنها را آماده کرده‌ایم؟
همان بزرگترین کنکور! که برای هرکس به تنهایی، در تاریکی، بدون قلم و کاغذ برگزار خواهد شد؟
آیا هیچ‌وقت برای فرزندمان دعا کرده‌ایم تا امام مسجد الحرام شود؟

🔸در یک کلیپ سخنرانی شنیدم که شیخ می‌گفت: چه بسیار عرب‌هایی که در مدینه متولد شده‌اند اما شاگردِ فردی سیاه‌پوست از آفریقا مانند «استاد عبدالله خیاط» بوده‌اند، ایشان خطیب دائم مسجدالحرام بود و بقیه امامِ موقت، درحالی‌که بین اهل مکه افرادی هستند که هنوز پا در مسجدالحرام نگذاشته‌اند!
شیخ حذیفی یک پاکستانی است که در دارالتحفیظ مسجد النبی شعبۀ حفظ داشت با وجود اینکه، به خوبی نمی‌توانست عربی صحبت کند، اما خطیبِ حرم نزد او قرآن حفظ را کرد!
دکتر شیخ محمد ایوب، دکترای تفسیر قرآن در دانشگاه اسلامی مدینه و حافظ قرآن، یک برمه‌ای بود که امامت نماز تراویح و نماز تهجد مسجدالحرام را به‌عهده داشت و مدتی نیز خطیب و امام مسجد قبا، اولین مسجد در اسلام بود! همچنین در مسجدالنبی تراویح را امامت می‌داد. او بسیار خوش صدا بود؛ تلاوتی زیبا و علم بسیار داشت.

ادامه دارد...

💠💠💠💠💠💠💠
🌐: https://ahnafekhaf.com
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
احناف خواف
#دلنوشته 💠 تاجی نورانی‌تر از خورشید (۳) 🔸در این لحظه به فکر فرو رفتم؛ حقیقتاً چقدر به فکر آن دنیای فرزندمان هستیم؟ آیا تنها درسِ مدرسه و کلاس‌های آموزش زبان خارجی و ورزش‌های گوناگون، موسیقی و... برایشان کافی است؟ آیا برای «پرسش شب اول قبر» آنها را آماده…
#دلنوشته

💠 تاجی نورانی‌تر از خورشید (۴)

🔸ای مسلمانان! اگر اعراب پشت به کعبه و قرآن کنند، خدا مسلمانی هندی را امام حرم می‌کند و منتظر نمی‌ماند تا ببیند کِی عرب یا عجم به قرآن رو می‌آورند، بلکه از آفریقا و میانمار یا پاکستان کسی‌‌که عشقِ قرآن، چراغ دلش را روشن کرده، شیخ مسجدالنبی می‌کند؛ پس چرا دعا نکنیم فرزند ما از ایران، امام حرمین شود!؟

🔸پدر و مادران عزیز! چه بسیار دکتر و مهندس‌هایی که دعای قنوت یا تشهد را هنوز نمی‌دانند...!
و چه ضرری خواهد داشت اگر فرزندانی تربیت کنیم که در دنیا و آخرت مایۀ افتخار ما باشند!


چرا که ممکن است فرزندمان باوجود تلاش زیاد و صرف هزینۀ بسیار، در آزمون و مراحل تحصیل موفق نشود و راه به جایی نیابد یا اگر وارد دانشگاه شود، بعد از فارغ‌التحصیلی از مراکز عالی به‌خاطر تبعیضاتِ موجود، کاری در خور زحمات و رتبه‌اش پیدا نکند، اما محال است برای کسب علم دین و قرآن زحمت بکشد، آن‌وقت الله عادل و قادر در روز قیامت با کسی پارتی بازی کند و جایگاه ما و فرزندان ما را در بهشت، به یک آقازادۀ سهمیه‌دار بدهد!

💠💠💠💠💠💠💠
🌐: https://ahnafekhaf.com
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
#دلنوشته

💠آیه‌ای پر از امید، عشق و زندگی

🔸چند وقتی می‌شود این آیه را گوشه‌ی میز مطالعه‌ام چسپانده‌ام. دیشب هم‌اتاقیم بعد از کمی مِن‌مِن کردن، پرسید: خدایی نکرده کسی را از دست داده‌ای که این آیه را نوشته‌ای؟
می‌گفت؛ خیلی وقت است که می‌خواستم بپرسم، ولی می‌ترسیدم ناراحت شوی!

🔹لبخند زدم و گفتم: نه! این آیه امیدوار‌ کننده‌ترین، دلگرم‌ کننده‌ترین و زیباترین جمله‌ای است که در تمام زندگیم شنیده‌ام.
این آیه چراغ دل مرا روشن نگه می‌دارد.

🔸تعجب را در مردمک چشم‌هایش می‌دیدم، پس ادامه دادم؛ این آیه یعنی: "ما برای خدا هستیم و به نزد خدا باز می‌گردیم".

🔹مگر زیباتر از این هم می‌شود؟ که تو برای خدا باشی و یک روز به آغوش امن او باز گردی!
این آیه برخلاف تصور ما اصلا غمگین نیست‌؛ برعکس پر از امید، عشق و زندگی است!

✍🏻 نیلوفر دادور

💠💠💠💠💠💠💠
🌐: https://ahnafekhaf.com
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
#دلنوشته

💠افغانستان را از یاد نبریم...

🔸پشت کوه‌ها به مسافتی کوتاه، شهریست نه چنان دور ولی آشنا.
البته دیگر اسم شهر هم به خود نمی‌گیرد، یعنی چیزی نمانده که بتوان شهر خواند.
مادر و فرزندی سینه به سینه سر بر آغوش خاک گذاشته،
و پدری فغان فرزندش را دارد
گله‌های گوسفند بی‌صاحب سرگردان
و روستایی که ضمیمه‌ی صحرا شد...

🔸و ما چقدر در خواب و خموش!
هیچ واژه‌ای به اندازه‌ی اشک مرد و پدر، توان وصف غم و درد را ندارد،
مردی که بر تلی از خاک می‌گرید،
و مادری که در آخرین لحظات هم فرزندش را رها نکرده
این روزها افغانستان جلوه‌گاه کامل ایثار و انسانیت است.

تاریخ این خطه، با خون و جوانمردی گره خورده و انصافا در هیچ یک از آنان هم کم نگذاشته.

افغانستان یادآور هر جنگ و سختی و قحطی بوده و این روزها در لباس زلزله نیز خود را به نمایش گذاشت، تا مدعیان انسانیت را محک تجربه بزند.

داغی که هیچ وقت از سینه نخواهد رفت
و خاطره‌ای که هیچگاه غبار نخواهد گرفت

گریه و نوحه دردی را دوا نمی‌کند اما حداقل کاری که می‌توانیم بکنیم:
🔹از دعا در حق آنان دریغ نورزیم.

💠💠💠💠💠💠💠
🌐: https://ahnafekhaf.com
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
#دلنوشته

💠❤️قدس❤️

❇️زادگاه پیامبران، منزلگاه دانشمندان، جولانگاه مجاهدان و آرامگاه شهیدان.

🔶مأوای ابراهیم، قریه‌ی رؤیاهای موسی، شهر داوود، پایتخت سلیمان، گهواره‌ی عیسی و استراحتگاه پیامبر بزرگ اسلام.

🔸قدس شهر صلح، ایستگاه سفر اسرار آمیز اسرا و معراج و دروازه‌ی آسمان که اینک در اسارت صهیونیست‌های متعصب و نژاد پرست قرار دارد، هر روز که می‌گذرد، جنایات این نا‌اهلان علیه مسلمانان و آزادی خواهان آن خطه شدیدتر و مدرن‌تر می‌شود، ولی قدس هم‌چنان شکیبا و صبور در انتظار فاتحی است، که برای آزاد سازیش به زودی خواهد آمد.
قدس _در گذشته_ 88 سال تمام ( 1187 - 1099 م) در اشغال صلیبیان بود؛ تا این که صلاح الدین ایوبی آن را آزاد کرد، در حالی که 75 سال از اشغال فلسطین و قیام اسرائیل و 56 سال از اشغال قدس می‌گذرد و دیر یا زود صلاح الدینی دیگر خواهد آمد و قدس آزاد می‌گردد.

به هنگام غروبِ آفتاب و نور
به وقت سرخی خورشید
درونم محشری برپاست
و غوغایی
که می‌غرد به سان ابر و
غم بارد
به یاد قدس می‌افتم
به یاد شهر صلح و غنچه‌ی زیبا،
همان «عضو جدا از پیکر رنجور»
نگاهم را پی خورشید می‌دارم
و چون یعقوب می‌گریم
به خود گویم:
که فردا قاید منصور می‌آید
امید و نور می‌آید
به سوی مسجد الأقصی همی تازد
و زنجیر ستم را پاره می‌سازد،
ولی افسوس
هزار افسوس،
نیامد آن صلاح الدین موعودم
نشد آزاد، قدس پاک و محبوبم،
و اینک قدس در زنجیر می‌باشد
شکیبا هست،
اما چهره‌اش رنجور
نگاهش بس ملامت بار می‌گوید:
مسلمانان قدس در بند است!
نخستین قبله‌ی پیغمبر اسلام می‌نالد
هم‌اینک دشمن بی شرم و کج بنیاد می‌تازد
و بر نیروی پوشالین و بد بنیاد می‌نازد
و میدان را ز جانبازان تهی بیند
و تو محو تماشایی!
و یا بر روی دیبایی!
کجا شد غیرت اسلام؟!
کجا رفت هیبت قرآن؟!
چه شد «فاروق» که دشمن خوار گرداند؟!
دماغش را به خاک ذلت افشاند.
«صلاح الدینِ» فاتح کو؟!
«قتیبه» کو؟!
«طارق» کو؟!
«قُطز» و «سعد» و «سلمان» کو؟!
در این جا کودکان با سنگ می‌جنگند
«فلاخن‌ها» به توپ و تانک می‌خندند
صدای نعره‌های «قدسیان» بالاست
بسی کوبنده و والاست
که می‌نالد:
واقدساه!
واقدساه!
ولی لبیک تو خاموش
و افکارت چنان مغشوش
چرا خاموش و مدهوشی؟!
نگاهی کن به اسلافت،
نیاکانت
و آن تاریخ رنگینت
تو روزی سروری کردی
تو مه بودی
تو خورشید زمان بودی
تو برتر زین و زان بودی
برون آی از فراموشی
بزن بر قعر خاموشی
تو عزمت آهنین گردان
و خود را همچو اصحاب امین گردان
به آن سرچشمه‌ی سازنده‌ی انسان
کتاب زنده‌ات «قرآن»
عمل بنما
که ناگه قدس سرشار از «عمر» گردد
«صلاح الدین ایوبی» به قدس آید
و «طارق»‌ها ره مشرق زمین گیرند
و بر دشمن بسی ریزند

کنون فجر است
فجر صادق و روشن.
سپیده مژده‌ای دارد،
بسی والا،
و بس زیبا،
که ای انسان:
بشارت ده!
بشارت ده!
به زودی آفتاب آید،
به زودی نور آن خورشید ناب آید
و ظلمت می‌شود رسوا
و خفاشان شب را برکند از جا
به زودی خفتگان، بیدار می‌گردند،
بدی ها خوب و کج هموار می‌گردد
«حماس» و «انتفاضه» فجر فردایند
و «احمد یاسینِ» مشلول در زنجیر
ـ آن پیر زمین گیر ـ
نمایان معجز آیین اسلام است
و فجری صادق و روشن.
و دیگر آن سپاه حق و ایمان
«کودکان سنگ»
و آن تبعیدیان در دشت،
فرزندان قرآنند
و پیشگامان پیروزی.
سلاح جملگی سنگ است.
سلاح «هاجر» و «داوود» هم سنگ است.
سلاح لشکر «معبود» هم سنگ است.
یکی «جالوت» را کشتی.
دگر «شیطان» همی راندی.
ابابیل «فیل‌بانان» را به خاک افکند
و روزی سنگ،
یهودان خوار خواهد کرد.
و بی چون،
علیه دشمنان اقرار خواهد کرد

و قدس آزاد می‌گردد
و قدس آزاد می‌گردد

✍🏻سروده‌ی: محمد ابرهیم ساعدی رودی
شهرستان خاش - 1372/9/9

💠💠💠💠💠💠💠
🆔: https://t.me/ahnafekhaf
🌐: https://ahnafekhaf.com
#دلنوشته #رمضان

💠رهایمان نکن...!

🔹خداوندا... مهمانمان کردی به ماه مبارکت و چه با فضیلت‌اند، مهمانانی که تو مهمان نوازشان باشی
حال که مهمان‌مان کردی و چیزی تا پایان مهمانی نمانده، دست‌خالی رهایمان که نمی‌کنی؟!
می‌کنی؟!

🔹ما همه خوشحالیم؛ نه از اعمالی که در نهان و آشکارا داریم، بلکه به این خاطر که پروردگاری چون تو داریم و گمانی که نیک مانده و خواهد ماند به سویت.
پایان مهمانی، مهمان را تا دم در بدرقه می‌کنند؛ بار الها تو تا در بهشتت بدرقه‌مان کن؛ در آغوش‌مان بگیر و ما را بفشار تا عطر خداییِ بودنت را استشمام کنیم.
دستمان را بگیر و ما را با لطفت در دریای بی کران رحماتت بینداز، تا از هر چه ناپاکیست پاک شویم.
از حقانیتت برایمان لقمه بگیر و در دهانمان بگذار، تا طعم حق برای همیشه بر زبان‌مان بماند.

🔹به خودت قریب‌مان کن نه غریب، ز غربتت نیستی نصیب‌مان می‌شود؛ تو که نیستیِ بندگانت را نمی‌خواهی؟!
می‌خواهی؟!
نه، نه باور دارم که نمی‌خواهی چرا که الله نامت و رحمن صفتت و رحیم پایان کارت است.

دعاهایمان را اجابت فرما ای بخشنده‌ترینِ بخشندگان

✍🏻بنیامین صبوری

💠💠💠💠💠💠💠
🆔:https://t.me/ahnafekhaf
🌐: www.ahnafekhaf.com