از دو طریق می توانید فانوس را ببینید
۱) از طریق لینک بالا و بدون نیاز به استفاده ف شکن
۲) دانلود ویدیو بالا و مشاهده آن
⚠️اگر سوالی داشتید در کنارتان هستیم:
@Khanevadebarande
@Rwin_support1
۱) از طریق لینک بالا و بدون نیاز به استفاده ف شکن
۲) دانلود ویدیو بالا و مشاهده آن
⚠️اگر سوالی داشتید در کنارتان هستیم:
@Khanevadebarande
@Rwin_support1
کوچینگ چیست؟
کوچ چگونه به ما کمک میکند؟
🔷️ ذهن همه ما با شنیدن کلمه کوچ(مربی) به سمت ورزش و مربی ورزشی کشیده میشه پس چه بهتر که برای معرفی کوچ و کوچینگ با مثالهای ورزشی شروع کنیم.
🔷️ فردی رو تصور کنید که گاهی برای تنوع و یا روزانه به عنوان ورزش یه مسافتی رو پیاده روی میکنه، ممکنه سالها این روال رو ادامه بده و تکرار کنه ورزش میکنه ولی رشد و ارتقا خاصی نداره!
حالا اگر این شخص تصمیم بگیره تو مسابقات پیاده روی شرکت کنه برای رسیدن به نتیجه مطلوب نیاز به یک مربی داره، چون الان دیگه مهمه چطور گام برمیداره؟ تغذیه اش چطوره؟ چقدر استراحت میکنه؟ و خیلی نکات ریز دیگه که شاید خودش هیچوقت بهش فکر نکنه.
این یک مثال کوچیک بود برای اینکه آیا شما به یه مربی نیاز دارید یا نه؟
🔷️ تصور کنید رفتید باشگاه و طبق برنامه ای که دارید باید ۲۰ تا سر شونه بزنید ولی بعد از ۱۵ تا احساس میکنید که دیگه نمیتونید ادامه بدید چون از نظر ذهنی خسته شدید و احساس میکنید که توان بدنتون کم شده و قادر به ادامه دادن نیستید. وزنه رو کنار میذارید و کم کم این نتونستن ها روی هم جمع میشه و نه تنها از ورزش کردن لذت نمیبرید بلکه ممکنه باعث دلسردی و ترک ورزش و باشگاه هم بشه!
🔷️ ولی اگر یک مربی درکنار شما باشه تو لحظه ای که دیگه فکر میکنید نمیتونید و توان ندارید با یک کمک کوچیک بدنی( با انگشت) یا کلامی (تشویق) و یا حتی تشر زدن به شما کمک میکنه تا از مرز محدودیت ذهنی رد بشید و برنامه اتون رو کامل کنید.
🔶️ تا پیش از این تصور میشد که حضور مربی تنها در میادین ورزشی مفید هست ولی امروز فدراسیون بین المللی و جهانی کوچینگ داریم به نام ICF که در بخشهای مختلفی(کوچینگ زندگی، کسب و کار، عملکرد، انرژی و ....) فعال هست.
🔶️ اولین سوالاتی که در فضای کوچینگ پرسیده میشه اینه:
شما امروز کجائید و قصد دارید به کجا برسید؟
تفکر شما چیه؟
چقدر اعتماد به نفس دارید؟
عزت نفس شما چقدره؟
میزان رضایت شما از زندگی در چه حدی هست؟
تا امروز چه دستاوردهایی داشتید و نقطه ایده آلی که بهش فکر میکنید کجاست؟
🔺️شاید خیلی از ما اصلا نمیدونیم نقطه ایده آل مون کجاست؟
🔶️ یک مربی با روشها و تکنیک هایی که داره کمک میکنه تا اول از همه نقطه ایده ال و هدفمون رو پیدا کنیم.
🔶️ الان میدونیم کجاهستیم و میخوایم به کجا برسیم. یک مربی در کنار ما کمک میکنه تا این مسیر رو پشت سر بذاریم.
🔶️ این مسیر با یک سری تغییر تفکر، تغییر رفتار و ساختن عادت های جدید طی میشه که گاهی تفکر و گاهی رفتار و زمانی تفکر و رفتار باید تغییر کند.مسیری که نه به شکل یک خط صاف بلکه با فراز و نشیب هایی روبرو هستیم.گاهی سر در گم انتخابی هستیم و نمیتونیم تصمیم گیری بکنیم و اینجاست که مربی با سوالهای تخصصی و بازخوردهای درست و واقعی که از ما میگیره کمک میکنه تا مسیر رو بهتر پیدا کنیم.
🔶️ باید بدونیم که این پروسه یک پروسه کوتاه مدت نیست و حداقل سه ماه زمان نیاز هست تا به نتیجه مطلوب برسیم.
🔷️ اصل کوچینگ بر مبنای آگاهی هست.
ما زمانی میتونیم یک مساله رو تغییر بدیم که نسبت بهش آگاهی داشته باشیم. و مربی کسی هست که اگاهی لازم رو به ما میده تا بتونیم تغییرات رو ایجاد کنیم.
🔷️ بعد از اگاه شدن نوبت اقدام کردنه اگاهی بدون اقدام کردن هرگز به نتیجه نمیرسه!
یک مربی کمک میکنه تا با شناخت خودمون نیمه تاریک وجودمون رو ببینیم و گنج پنهانی که درونمون وجود داره رو پیدا کنیم.
🔷️ یک مربی پشتیبان نیست یک مربی یک مشاور یا یک روانشناس نیست! حتی گاهی پیش میاد که همزمان با کوچینگ با یک روانشناس هم در ارتباط باشیم. و طبق تعریف انجمن بین المللی کوچینگ بدونیم که:
کوچینگ یک شراکت است بین مراجع(کوچی) و مربی(کوچ) که در طی فرآیندی خلاق و تامل برانگیز شما را به آگاهی میرساند.
مشاوره رایگان کوچینگ خصوصی پیام به 👇
@Rwin_support1
@Rwin_support2
کوچ چگونه به ما کمک میکند؟
🔷️ ذهن همه ما با شنیدن کلمه کوچ(مربی) به سمت ورزش و مربی ورزشی کشیده میشه پس چه بهتر که برای معرفی کوچ و کوچینگ با مثالهای ورزشی شروع کنیم.
🔷️ فردی رو تصور کنید که گاهی برای تنوع و یا روزانه به عنوان ورزش یه مسافتی رو پیاده روی میکنه، ممکنه سالها این روال رو ادامه بده و تکرار کنه ورزش میکنه ولی رشد و ارتقا خاصی نداره!
حالا اگر این شخص تصمیم بگیره تو مسابقات پیاده روی شرکت کنه برای رسیدن به نتیجه مطلوب نیاز به یک مربی داره، چون الان دیگه مهمه چطور گام برمیداره؟ تغذیه اش چطوره؟ چقدر استراحت میکنه؟ و خیلی نکات ریز دیگه که شاید خودش هیچوقت بهش فکر نکنه.
این یک مثال کوچیک بود برای اینکه آیا شما به یه مربی نیاز دارید یا نه؟
🔷️ تصور کنید رفتید باشگاه و طبق برنامه ای که دارید باید ۲۰ تا سر شونه بزنید ولی بعد از ۱۵ تا احساس میکنید که دیگه نمیتونید ادامه بدید چون از نظر ذهنی خسته شدید و احساس میکنید که توان بدنتون کم شده و قادر به ادامه دادن نیستید. وزنه رو کنار میذارید و کم کم این نتونستن ها روی هم جمع میشه و نه تنها از ورزش کردن لذت نمیبرید بلکه ممکنه باعث دلسردی و ترک ورزش و باشگاه هم بشه!
🔷️ ولی اگر یک مربی درکنار شما باشه تو لحظه ای که دیگه فکر میکنید نمیتونید و توان ندارید با یک کمک کوچیک بدنی( با انگشت) یا کلامی (تشویق) و یا حتی تشر زدن به شما کمک میکنه تا از مرز محدودیت ذهنی رد بشید و برنامه اتون رو کامل کنید.
🔶️ تا پیش از این تصور میشد که حضور مربی تنها در میادین ورزشی مفید هست ولی امروز فدراسیون بین المللی و جهانی کوچینگ داریم به نام ICF که در بخشهای مختلفی(کوچینگ زندگی، کسب و کار، عملکرد، انرژی و ....) فعال هست.
🔶️ اولین سوالاتی که در فضای کوچینگ پرسیده میشه اینه:
شما امروز کجائید و قصد دارید به کجا برسید؟
تفکر شما چیه؟
چقدر اعتماد به نفس دارید؟
عزت نفس شما چقدره؟
میزان رضایت شما از زندگی در چه حدی هست؟
تا امروز چه دستاوردهایی داشتید و نقطه ایده آلی که بهش فکر میکنید کجاست؟
🔺️شاید خیلی از ما اصلا نمیدونیم نقطه ایده آل مون کجاست؟
🔶️ یک مربی با روشها و تکنیک هایی که داره کمک میکنه تا اول از همه نقطه ایده ال و هدفمون رو پیدا کنیم.
🔶️ الان میدونیم کجاهستیم و میخوایم به کجا برسیم. یک مربی در کنار ما کمک میکنه تا این مسیر رو پشت سر بذاریم.
🔶️ این مسیر با یک سری تغییر تفکر، تغییر رفتار و ساختن عادت های جدید طی میشه که گاهی تفکر و گاهی رفتار و زمانی تفکر و رفتار باید تغییر کند.مسیری که نه به شکل یک خط صاف بلکه با فراز و نشیب هایی روبرو هستیم.گاهی سر در گم انتخابی هستیم و نمیتونیم تصمیم گیری بکنیم و اینجاست که مربی با سوالهای تخصصی و بازخوردهای درست و واقعی که از ما میگیره کمک میکنه تا مسیر رو بهتر پیدا کنیم.
🔶️ باید بدونیم که این پروسه یک پروسه کوتاه مدت نیست و حداقل سه ماه زمان نیاز هست تا به نتیجه مطلوب برسیم.
🔷️ اصل کوچینگ بر مبنای آگاهی هست.
ما زمانی میتونیم یک مساله رو تغییر بدیم که نسبت بهش آگاهی داشته باشیم. و مربی کسی هست که اگاهی لازم رو به ما میده تا بتونیم تغییرات رو ایجاد کنیم.
🔷️ بعد از اگاه شدن نوبت اقدام کردنه اگاهی بدون اقدام کردن هرگز به نتیجه نمیرسه!
یک مربی کمک میکنه تا با شناخت خودمون نیمه تاریک وجودمون رو ببینیم و گنج پنهانی که درونمون وجود داره رو پیدا کنیم.
🔷️ یک مربی پشتیبان نیست یک مربی یک مشاور یا یک روانشناس نیست! حتی گاهی پیش میاد که همزمان با کوچینگ با یک روانشناس هم در ارتباط باشیم. و طبق تعریف انجمن بین المللی کوچینگ بدونیم که:
کوچینگ یک شراکت است بین مراجع(کوچی) و مربی(کوچ) که در طی فرآیندی خلاق و تامل برانگیز شما را به آگاهی میرساند.
مشاوره رایگان کوچینگ خصوصی پیام به 👇
@Rwin_support1
@Rwin_support2
انگیزه
چطور میتونیم انگیزه رو در خودمون تقویت کنیم؟
وقتی صحبت از انگیزه میشه،فکر میکنیم چه اتفاق خاصی باید بیوفته که انگیزه انجام کاری در من چند برابر بشه تا بتونم برای انجامش اقدام بکنم.
اینجا میخوایم از مسیری صحبت کنیم که گام به گام ما رو به سمت انگیزه بیشتر هدایت میکنه
برای داشتن انگیزه چندین فاکتور وجود داره که اصلی ترین و مهم ترینش «معناست»
گام اول معنا
اینکه عمیقا پی ببرید برای چی میخواید اون کار رو انجام بدید. از خودتون بپرسید با رسیدن به این هدف چه ارزشی به دست میارم، آیا این ارزش به درد خودم و بقیه ادمهای دنیا میخوره یانه؟
زمانی که هدف شما معنا دار بشه قطعا انگیزه بیشتری برای رسیدن به هدف پیدا میکنید.
من میخوام پزشک بشم تا به مردم دنیا خدمت کنم
من میخوام پزشک بشم تا پولدار بشم
با اینکه قطع به یقین ثروت کیفیت زندگی ما رو بهتر میکنه ولی ایجاد خوشحالی و حال خوب نمیکنه!
پس برای رسیدن به هدف و داشتن انگیزه اولین گام رسیدن به معنا هست برای اثبات این جمله یه تحقیقی انجام شده که مثال میزنم.
دو گروه از افراد رو برای انجام این تحقیق در نظر گرفتند
گروه اول کسانی که به ربات و مونتاژ قطعات اون علاقه داشتند.
گروه دوم کسانی که نسبت به این کار بی علاقه بودند.
به هر دو گروه قطعات یک ربات رو دادند و ازشون خواستن که سرهم کنند و یک ربات بسازند. هر دو گروه شروع به کار کردند. یک گروه با علاقه و یک گروه بی علاقه ولی در اخر خروجی یکسانی داشتند. گروه بی علاقه لذتی از انجام این کار نبرد و گروه علاقمند ضمن انجام کار لذت برد و از نتیجه کار هم خوشحال بود.
تیم تحقیقاتی قطعات ربات های ساخته شده رو دوباره از هم جدا کرد و از دو گروه خواست که مجدد اونها رو سر هم کنه!
گروه بی علاقه همون ابتدا به این نقطه رسید که، برای چی باید این کار و انجام بدیم؟ پس کار رو رها کرد و انجام نداد.
گروه علاقمند دوباره کار رو انجام دادند ولی بعد از چند بار که تکرار شد اونها هم رها کردند چون این کار براشون معنایی نداشت.
برای ما هم خیلی اتفاق افتاده که یه کاری رو با علاقه زیاد شروع میکنیم ولی وقتی به جاهای سختش میرسیم جا میزنیم وقتی کمی پیچیده میشه بیخیالش میشیم و نیمه کاره رهاش میکنیم.
چون تنها علاقه داشتن و صرف لذت بردن دلیل انجام و ادامه کار نیست. برای داشتن یک انگیزه قوی در گام اول داشتن یک معنا خیلی مهم است.
این مبحث ادامه دارد.
چطور میتونیم انگیزه رو در خودمون تقویت کنیم؟
وقتی صحبت از انگیزه میشه،فکر میکنیم چه اتفاق خاصی باید بیوفته که انگیزه انجام کاری در من چند برابر بشه تا بتونم برای انجامش اقدام بکنم.
اینجا میخوایم از مسیری صحبت کنیم که گام به گام ما رو به سمت انگیزه بیشتر هدایت میکنه
برای داشتن انگیزه چندین فاکتور وجود داره که اصلی ترین و مهم ترینش «معناست»
گام اول معنا
اینکه عمیقا پی ببرید برای چی میخواید اون کار رو انجام بدید. از خودتون بپرسید با رسیدن به این هدف چه ارزشی به دست میارم، آیا این ارزش به درد خودم و بقیه ادمهای دنیا میخوره یانه؟
زمانی که هدف شما معنا دار بشه قطعا انگیزه بیشتری برای رسیدن به هدف پیدا میکنید.
من میخوام پزشک بشم تا به مردم دنیا خدمت کنم
من میخوام پزشک بشم تا پولدار بشم
با اینکه قطع به یقین ثروت کیفیت زندگی ما رو بهتر میکنه ولی ایجاد خوشحالی و حال خوب نمیکنه!
پس برای رسیدن به هدف و داشتن انگیزه اولین گام رسیدن به معنا هست برای اثبات این جمله یه تحقیقی انجام شده که مثال میزنم.
دو گروه از افراد رو برای انجام این تحقیق در نظر گرفتند
گروه اول کسانی که به ربات و مونتاژ قطعات اون علاقه داشتند.
گروه دوم کسانی که نسبت به این کار بی علاقه بودند.
به هر دو گروه قطعات یک ربات رو دادند و ازشون خواستن که سرهم کنند و یک ربات بسازند. هر دو گروه شروع به کار کردند. یک گروه با علاقه و یک گروه بی علاقه ولی در اخر خروجی یکسانی داشتند. گروه بی علاقه لذتی از انجام این کار نبرد و گروه علاقمند ضمن انجام کار لذت برد و از نتیجه کار هم خوشحال بود.
تیم تحقیقاتی قطعات ربات های ساخته شده رو دوباره از هم جدا کرد و از دو گروه خواست که مجدد اونها رو سر هم کنه!
گروه بی علاقه همون ابتدا به این نقطه رسید که، برای چی باید این کار و انجام بدیم؟ پس کار رو رها کرد و انجام نداد.
گروه علاقمند دوباره کار رو انجام دادند ولی بعد از چند بار که تکرار شد اونها هم رها کردند چون این کار براشون معنایی نداشت.
برای ما هم خیلی اتفاق افتاده که یه کاری رو با علاقه زیاد شروع میکنیم ولی وقتی به جاهای سختش میرسیم جا میزنیم وقتی کمی پیچیده میشه بیخیالش میشیم و نیمه کاره رهاش میکنیم.
چون تنها علاقه داشتن و صرف لذت بردن دلیل انجام و ادامه کار نیست. برای داشتن یک انگیزه قوی در گام اول داشتن یک معنا خیلی مهم است.
این مبحث ادامه دارد.
گام دوم تلاش
بعد از معنا، تلاشی که برای رسیدن به هدف میکنیم باعث بالا رفتن انگیزه میشه!
تحقیقی در این زمینه انجام شده که خیلی جالب هست
از دو گروه خانم خواسته شد تا در یک مراسم از عده ای با شیرینی پذیرایی کنند. به گروه اول شیرینی های اماده دادند و به گروه دوم مواد تهیه شیرینی و دستور پخت رو و ازشون خواسته شد تا خودشون شیرینی ها رو تهیه کنند.
بعد از مراسم ازشون خواستند که روی شیرینی ها ارزش گذاری کنند و ازشون پرسیدن حاضرید این شیرینی رو چند بخرید؟
اون گروه که تلاشی نکرده بود قیمت چندانی نگذاشتند و حتی از انجام کار هم لذتی نبرده بودند. ولی گروهی که خودشون شیرینی رو درست کرده بودند هم فضای پذیرایی براشون جذاب تر بود و از کار لذت برده بودند و هم با وجودیکه کیفیت شیرینی هاشون نسبت به شیرینی های اماده پایین تر بود قیمت بیشتری پیشنهاد دادند.
وقتی برای هدف معنا دار تلاش بیشتری بکنیم قطعا انگیزه بیشتری خواهیم داشت.
گام سوم احساس مالکیت
هنگامی که ما نسبت به کار و هدفمون احساس مالکیت داشته باشیم اون رو شخصی سازی میکنیم و یک فاکتورهایی ایجاد میکنیم که مختص خودمون هست(امضای شخصی) با این کار میزان انگیزه امون رو بالاتر میبریم.
در جنگ جهانی کارگران کارخونه تویوتا دور تا دور کارخونه زنجیره انسانی درست کردند و گفتند اگر قصد تخریب کارخونه رو دارید باید اول ما رو بکشید. اونها نسبت به کاری که انجام میدادند احساس مالکیت داشتند و برای حفظ اون حتی از جونشون هم دریغ نداشتند.
گام چهارم دستاورد
در سیستم زندگی باید اهدافی تعیین بشه که قابل رسیدن و دست یابی باشه که بتونیم حاصل و دستاوردش رو ببینیم و احساس موفقیت و خوشحالی رو تجربه کنیم. اگر اهدافی رو دنبال کنیم که یا دست نیافتنی هستند و یا خیلی بزرگ که رسیدن به انها نیازمند زمانی طولانیست به احتمال زیاد در میان مسیر خسته و دلسرد میشیم و انگیزه امون رو از دست میدیم.پس باید اهدافی داشته باشیم که محقق میشن و به نتیجه میرسند.
برای رسیدن به اهداف بزرگ و طولانی مدت بهتره اون رو به هدف های کوچکتر تقسیم کنیم. در این حالت با رسیدن به هر هدف کوچک دستاوردش رو میبینیم و خودمون رو به هدف بزرگتر نزدیکتر حس کرده و احساس موفقیت و خوشحالی داریم و انگیزه خودمون رو هم از دست نمیدهیم.
@aliabdi_co
بعد از معنا، تلاشی که برای رسیدن به هدف میکنیم باعث بالا رفتن انگیزه میشه!
تحقیقی در این زمینه انجام شده که خیلی جالب هست
از دو گروه خانم خواسته شد تا در یک مراسم از عده ای با شیرینی پذیرایی کنند. به گروه اول شیرینی های اماده دادند و به گروه دوم مواد تهیه شیرینی و دستور پخت رو و ازشون خواسته شد تا خودشون شیرینی ها رو تهیه کنند.
بعد از مراسم ازشون خواستند که روی شیرینی ها ارزش گذاری کنند و ازشون پرسیدن حاضرید این شیرینی رو چند بخرید؟
اون گروه که تلاشی نکرده بود قیمت چندانی نگذاشتند و حتی از انجام کار هم لذتی نبرده بودند. ولی گروهی که خودشون شیرینی رو درست کرده بودند هم فضای پذیرایی براشون جذاب تر بود و از کار لذت برده بودند و هم با وجودیکه کیفیت شیرینی هاشون نسبت به شیرینی های اماده پایین تر بود قیمت بیشتری پیشنهاد دادند.
وقتی برای هدف معنا دار تلاش بیشتری بکنیم قطعا انگیزه بیشتری خواهیم داشت.
گام سوم احساس مالکیت
هنگامی که ما نسبت به کار و هدفمون احساس مالکیت داشته باشیم اون رو شخصی سازی میکنیم و یک فاکتورهایی ایجاد میکنیم که مختص خودمون هست(امضای شخصی) با این کار میزان انگیزه امون رو بالاتر میبریم.
در جنگ جهانی کارگران کارخونه تویوتا دور تا دور کارخونه زنجیره انسانی درست کردند و گفتند اگر قصد تخریب کارخونه رو دارید باید اول ما رو بکشید. اونها نسبت به کاری که انجام میدادند احساس مالکیت داشتند و برای حفظ اون حتی از جونشون هم دریغ نداشتند.
گام چهارم دستاورد
در سیستم زندگی باید اهدافی تعیین بشه که قابل رسیدن و دست یابی باشه که بتونیم حاصل و دستاوردش رو ببینیم و احساس موفقیت و خوشحالی رو تجربه کنیم. اگر اهدافی رو دنبال کنیم که یا دست نیافتنی هستند و یا خیلی بزرگ که رسیدن به انها نیازمند زمانی طولانیست به احتمال زیاد در میان مسیر خسته و دلسرد میشیم و انگیزه امون رو از دست میدیم.پس باید اهدافی داشته باشیم که محقق میشن و به نتیجه میرسند.
برای رسیدن به اهداف بزرگ و طولانی مدت بهتره اون رو به هدف های کوچکتر تقسیم کنیم. در این حالت با رسیدن به هر هدف کوچک دستاوردش رو میبینیم و خودمون رو به هدف بزرگتر نزدیکتر حس کرده و احساس موفقیت و خوشحالی داریم و انگیزه خودمون رو هم از دست نمیدهیم.
@aliabdi_co
۱۰ عادت سخت اما پر بازده
همونطور که میدونیم عادت ها و باورهای ما، دنیای ما رو میسازند و همین عادتها و باور هستند که مانع پیشرفت و یا عامل پیشرفت ما میشن!
برای پیشرفت و تحول در زندگی نیاز به ساختن عادتهای جدید با تاثیر فوق العاده داریم و این کار در ابتدای مسیر گاهی خیلی سخت به نظر میرسه ولی نتایج بسیار عالی برای ما داره!
قصد داریم به معرفی ۱۰ عادت سخت اما پر بازده بپردازیم. میدونیم که هیچوقت نمیتونیم همه این ۱۰ عادت رو در آن واحد در خودمون پرورش بدیم ولی میتونیم یکی دو تا از این عادات رو که بیشتر نیاز داریم رو انتخاب کنیم و روش کار کنیم.
در واقع ۲۰٪ برتر رو انتخاب میکنیم و میسازیم. اطلاعات با عمل به دانش تبدیل میشه و این دانش هست که عامل تغییر و تحول در زندگی است.
۱- بلند صحبت کردن
منظور از این عادت فریاد زدن نیست بلکه هدف بالا بردن قدرت بیان و افزودن نفوذ کلام هست.وقتی با صدای رسا صحبت میکنیم اول روی مخاطب و بعد روی اعتماد به نفس خودمون تاثیر فوق العاده ای میذاره.
تصور کنید در جمعی حضور دارید و باید براشون سخنرانی کنید،در این شرایط به احتمال زیاد ضربان قلبتون بالا میره و صداتون میلرزه، بلند صحبت کردن باعث میشه بر اضطرابتون غلبه کنید و لرزش صداتون کنترل بشه!
این عادت باعث افزایش قدرت بیان بالا بردن نفوذ کلام و غلبه بر اضطراب و داشتن اعتماد به نفس بیشتر میشه.
۲_ صداقت باخود
یکی از خصوصیات خوب صادق بودنه ولی یکی از عادات خوب و کاربردی اینه که باخودت صادق باشی و خودت رو گول نزنی!
افرادی هستند که عملکرد خوبی ندارند ولی خودشون رو فریب میدن و با خود واقعی اشون روبرو نمیشن!
اگر ما یاد بگیریم با خودمون صادق باشیم میتونیم با خود واقعیمون روبرو بشیم و خودمون رو تحلیل کنیم.عادتهای بدی که داریم رو بهش واقف بشیم و برای اصلاحش اقدام کنیم!
۳_اعتماد به نفس
اعتماد به نفس موردی هست که خیلی جای حرف داره و در جای دیگه مفصل درباره اش حرف میزنیم.ولی اگر میخواید اعتماد به نفس قابل قبولی داشته باشید دستورالعمل هایی هست که خیلی کمک میکنه تا اعتماد به نفس بالاتری داشته باشیم. یکی از اون دستورالعمل ها میگه:
خودت باش!
اون چیزی رو که فکر میکنی باید باشی و انچه که هستی رو به درستی ارائه بده!
و این رو بدونیم که بدون اقدام اعتماد به نفس ما تغییری نمیکنه
مرور موفقیتهای قبلی هم کمک خوبی برای حفظ و افزایش اعتماد به نفس هست.
@aliabdi_co
همونطور که میدونیم عادت ها و باورهای ما، دنیای ما رو میسازند و همین عادتها و باور هستند که مانع پیشرفت و یا عامل پیشرفت ما میشن!
برای پیشرفت و تحول در زندگی نیاز به ساختن عادتهای جدید با تاثیر فوق العاده داریم و این کار در ابتدای مسیر گاهی خیلی سخت به نظر میرسه ولی نتایج بسیار عالی برای ما داره!
قصد داریم به معرفی ۱۰ عادت سخت اما پر بازده بپردازیم. میدونیم که هیچوقت نمیتونیم همه این ۱۰ عادت رو در آن واحد در خودمون پرورش بدیم ولی میتونیم یکی دو تا از این عادات رو که بیشتر نیاز داریم رو انتخاب کنیم و روش کار کنیم.
در واقع ۲۰٪ برتر رو انتخاب میکنیم و میسازیم. اطلاعات با عمل به دانش تبدیل میشه و این دانش هست که عامل تغییر و تحول در زندگی است.
۱- بلند صحبت کردن
منظور از این عادت فریاد زدن نیست بلکه هدف بالا بردن قدرت بیان و افزودن نفوذ کلام هست.وقتی با صدای رسا صحبت میکنیم اول روی مخاطب و بعد روی اعتماد به نفس خودمون تاثیر فوق العاده ای میذاره.
تصور کنید در جمعی حضور دارید و باید براشون سخنرانی کنید،در این شرایط به احتمال زیاد ضربان قلبتون بالا میره و صداتون میلرزه، بلند صحبت کردن باعث میشه بر اضطرابتون غلبه کنید و لرزش صداتون کنترل بشه!
این عادت باعث افزایش قدرت بیان بالا بردن نفوذ کلام و غلبه بر اضطراب و داشتن اعتماد به نفس بیشتر میشه.
۲_ صداقت باخود
یکی از خصوصیات خوب صادق بودنه ولی یکی از عادات خوب و کاربردی اینه که باخودت صادق باشی و خودت رو گول نزنی!
افرادی هستند که عملکرد خوبی ندارند ولی خودشون رو فریب میدن و با خود واقعی اشون روبرو نمیشن!
اگر ما یاد بگیریم با خودمون صادق باشیم میتونیم با خود واقعیمون روبرو بشیم و خودمون رو تحلیل کنیم.عادتهای بدی که داریم رو بهش واقف بشیم و برای اصلاحش اقدام کنیم!
۳_اعتماد به نفس
اعتماد به نفس موردی هست که خیلی جای حرف داره و در جای دیگه مفصل درباره اش حرف میزنیم.ولی اگر میخواید اعتماد به نفس قابل قبولی داشته باشید دستورالعمل هایی هست که خیلی کمک میکنه تا اعتماد به نفس بالاتری داشته باشیم. یکی از اون دستورالعمل ها میگه:
خودت باش!
اون چیزی رو که فکر میکنی باید باشی و انچه که هستی رو به درستی ارائه بده!
و این رو بدونیم که بدون اقدام اعتماد به نفس ما تغییری نمیکنه
مرور موفقیتهای قبلی هم کمک خوبی برای حفظ و افزایش اعتماد به نفس هست.
@aliabdi_co
۴_گوش دادن
ما انسانها ناخواسته یادگرفتیم که ماشین های پاسخگو باشیم!
وقتی کسی با ما صحبت میکنه قبل از گوش دادن به معنا و درک مفهوم صحبتها و تحلیل انها،سریعا میخوایم پاسخگو باشیم.گوش دادن مهارتی است که در ارتباط موثر با دیگران فوق العاده اثر گذاره و نشونه اهمیت دادن به طرف مقابل ما هم هست.
۵_مدیریت زمان
بزرگترین و ارزشمندترین دارایی ما در هر لحظه زمانی هست که داریم و باید بدونیم این ثروت گرانبها رو روی چه چیزی سرمایه گذاری کنیم تا ورشکسته نشیم!
زمان دارایی هست که وقتی از دست بدیم دیگه نمیتونیم به دست بیاریم و هرگزبه زمانهای گذشته و از دست رفته دسترسی نداریم.
یادگرفتن مدیریت زمان و عادت کردن به انجام مدیریت زمان باعث بالا رفتن عملکرد ما خواهد شد.
۶_شکرگزاری و پرهیز از نالیدن
متاسفانه این روزها با افراد زیادی روبرو میشم که نگاه منفی دارند و دائم در حال نالیدن و شکوه و شکایت هستند. شکرگزاری و ناله نکردن به این معنا نیست که مشکلات و چالش ها وجود ندارند یا نادیده گرفته بشن، بلکه باید بدونیم خیلی از مسائل در کنترل ما نیست و نمیتونیم اثری روی اون داشته باشیم. ولی میتونیم با یه نگرش مثبت و شکرگزاری ذهن رو عادت بدیم که در هر شرایطی که هستیم یک فاکتور مثبت پیدا کنه و شکرگزار باشه و حال درونی خوبی داشته باشیم.
۷_در لحظه حال زندگی کردن
عادت به زندگی در لحظه حال در واقع مکمل شکرگزاری و ناله نکردن هست.عادت شکرگزاری کمک میکنه تا در لحظه حال زندگی کنیم و نعمتهایی که در اختیار داریم و میتونیم از وجودشون لذت ببریم رو پیدا کنیم.نعمتهایی مثل سلامتی، فضای مالی و کسب و کار، فضای اجتماعی،و خانواده.
شکر گزاری با ایجاد حال خوب حس ما رو تغییر میده و کمک میکنه در لحظه حال از داشته هامون لذت ببریم.
۸_سازگاری
بر اساس شرایط زندگی ممکنه در فضاهای مختلفی قرار بگیریم. سازگاری یکی از عادت های انسان های موفق است که انعطاف بیشتری دارند و سعی میکنند به خاطر رسیدن به اهدافشون سازگاری اشون رو بیشتر بکنند تا تنش کمتری داشته باشند چون این افراد میدونند تنش و چالش سطح انرژی رو پایین میاره و انرژی لازم برای رسیدن به اهدافشون رو نخواهند داشت.
۹_خواب مناسب
یکی از مهمترین موضوعات داشتن خواب منظم و مناسب است. تحقیقات ثابت کرده که اگر ما ساعت مشخصی برای خوابیدن و بیدار شدن داشته باشیم بدن با این سیستم سازگار شده و درنتیجه سرحال تر هستیم و انرژی بیشتری داریم که میتونیم برای رسیدن به اهداف و عملکرد بهتر صرف کنیم.
۱۰_همدلی
عادت به همدلی مهمترین گزینه عادت سازی است.
عادت به همدلی عادت به شبکه سازی با آدمهای مختلف است. و به شما این کمک رو میکنه که بتونید راحت تر و با احساس امنیت بیشتری زندگی کنید.هر چقدر شبکه ارتباطی شما وسیع تر باشه شما آدم خوشحالتری هستید.یک آدم خوشحال با حال خوبی که داره عملکرد بالاتری خواهد داشت.
@aliabdi_co
ما انسانها ناخواسته یادگرفتیم که ماشین های پاسخگو باشیم!
وقتی کسی با ما صحبت میکنه قبل از گوش دادن به معنا و درک مفهوم صحبتها و تحلیل انها،سریعا میخوایم پاسخگو باشیم.گوش دادن مهارتی است که در ارتباط موثر با دیگران فوق العاده اثر گذاره و نشونه اهمیت دادن به طرف مقابل ما هم هست.
۵_مدیریت زمان
بزرگترین و ارزشمندترین دارایی ما در هر لحظه زمانی هست که داریم و باید بدونیم این ثروت گرانبها رو روی چه چیزی سرمایه گذاری کنیم تا ورشکسته نشیم!
زمان دارایی هست که وقتی از دست بدیم دیگه نمیتونیم به دست بیاریم و هرگزبه زمانهای گذشته و از دست رفته دسترسی نداریم.
یادگرفتن مدیریت زمان و عادت کردن به انجام مدیریت زمان باعث بالا رفتن عملکرد ما خواهد شد.
۶_شکرگزاری و پرهیز از نالیدن
متاسفانه این روزها با افراد زیادی روبرو میشم که نگاه منفی دارند و دائم در حال نالیدن و شکوه و شکایت هستند. شکرگزاری و ناله نکردن به این معنا نیست که مشکلات و چالش ها وجود ندارند یا نادیده گرفته بشن، بلکه باید بدونیم خیلی از مسائل در کنترل ما نیست و نمیتونیم اثری روی اون داشته باشیم. ولی میتونیم با یه نگرش مثبت و شکرگزاری ذهن رو عادت بدیم که در هر شرایطی که هستیم یک فاکتور مثبت پیدا کنه و شکرگزار باشه و حال درونی خوبی داشته باشیم.
۷_در لحظه حال زندگی کردن
عادت به زندگی در لحظه حال در واقع مکمل شکرگزاری و ناله نکردن هست.عادت شکرگزاری کمک میکنه تا در لحظه حال زندگی کنیم و نعمتهایی که در اختیار داریم و میتونیم از وجودشون لذت ببریم رو پیدا کنیم.نعمتهایی مثل سلامتی، فضای مالی و کسب و کار، فضای اجتماعی،و خانواده.
شکر گزاری با ایجاد حال خوب حس ما رو تغییر میده و کمک میکنه در لحظه حال از داشته هامون لذت ببریم.
۸_سازگاری
بر اساس شرایط زندگی ممکنه در فضاهای مختلفی قرار بگیریم. سازگاری یکی از عادت های انسان های موفق است که انعطاف بیشتری دارند و سعی میکنند به خاطر رسیدن به اهدافشون سازگاری اشون رو بیشتر بکنند تا تنش کمتری داشته باشند چون این افراد میدونند تنش و چالش سطح انرژی رو پایین میاره و انرژی لازم برای رسیدن به اهدافشون رو نخواهند داشت.
۹_خواب مناسب
یکی از مهمترین موضوعات داشتن خواب منظم و مناسب است. تحقیقات ثابت کرده که اگر ما ساعت مشخصی برای خوابیدن و بیدار شدن داشته باشیم بدن با این سیستم سازگار شده و درنتیجه سرحال تر هستیم و انرژی بیشتری داریم که میتونیم برای رسیدن به اهداف و عملکرد بهتر صرف کنیم.
۱۰_همدلی
عادت به همدلی مهمترین گزینه عادت سازی است.
عادت به همدلی عادت به شبکه سازی با آدمهای مختلف است. و به شما این کمک رو میکنه که بتونید راحت تر و با احساس امنیت بیشتری زندگی کنید.هر چقدر شبکه ارتباطی شما وسیع تر باشه شما آدم خوشحالتری هستید.یک آدم خوشحال با حال خوبی که داره عملکرد بالاتری خواهد داشت.
@aliabdi_co
خودشناسی
مرحله اول تحول فردی خودشناسیه!برای شناخت بیشتر خودمون بهترین کار اینه که اول سوال هایی از خودمون بپرسیم.
۱_من کی هستم؟
اگر از خودمون نمیتونیم سوال کنیم به این معنیه که راه ارتباطی با خودمون رو بستیم!
حالا چکار باید بکنیم؟
یه کاغذ و خودکار برمیداریم و یه راه ارتباطی جدیدی میسازیم.
۲_الگوی من در زندگیم چه کسانی هستند؟
یه نگاه به اطرافت بنداز، چه کتابایی تو کتابخونه داری؟ با چه کسایی دوستی؟ با چه جور آدمایی معاشرت داری؟چه فیلمایی میبینی؟ چه برنامه هایی تو گوشیت داری؟
ذهن ما ناخودآگاه شبیه اون چیزی میشه که دنبالش میکنیم،پس دنبال چیزهایی باشیم که برای ذهنمون مفید باشه!
اگر احساس میکنی نیاز به تغییر داری راه حل اولش اینه که الگوهات رو تغییر بدی.
۳_چه موفقیتهایی در زندگی کسب کردم؟
فرقی نمیکنه چند سال داری و در کدوم مرحله از زندگی هستی مهم اینه چه دستاوردایی داشتی!
تحصیلی شغلی مالی هنری ورزشی خانوادگی.....
۴_کدام ویژگی های اطرافیانت رو دوست داری که داشته باشی؟
همه ما بارها شده که با خودمون گفتیم کاش میتونستم مثل فلانی باشم و یا ایکاش منم این خصلت رو داشتم.جای حسرت خوردن به دنبال کسب این ویژگی ها باشیم.
۵_چه ویژگی هایی در اطرافیانت وجود داره که دوست نداری داشته باشی؟
در اطرافیان ما خصلت هایی هست که باعث رنجش ما شده آزارمون میده!
اگر از کسی رنجش داری اونو ببخش
چون رنجش باعث میشه خودخوری کنی و انرژی لازم برای رسیدن به اهدافت نداشته باشی.
۶_به ساختن چه عادتهایی نیاز دارم؟
برای تحول فردی و رشد نیاز هست یک سری از عادت های ناپسند رو ترک کنیم و به جای اون عادتهای خوبی که باعث پیشرفت ما میشه رو جایگزین کنیم.
دوست و مربی شما #علی_عبدی
@aliabdi_co
مرحله اول تحول فردی خودشناسیه!برای شناخت بیشتر خودمون بهترین کار اینه که اول سوال هایی از خودمون بپرسیم.
۱_من کی هستم؟
اگر از خودمون نمیتونیم سوال کنیم به این معنیه که راه ارتباطی با خودمون رو بستیم!
حالا چکار باید بکنیم؟
یه کاغذ و خودکار برمیداریم و یه راه ارتباطی جدیدی میسازیم.
۲_الگوی من در زندگیم چه کسانی هستند؟
یه نگاه به اطرافت بنداز، چه کتابایی تو کتابخونه داری؟ با چه کسایی دوستی؟ با چه جور آدمایی معاشرت داری؟چه فیلمایی میبینی؟ چه برنامه هایی تو گوشیت داری؟
ذهن ما ناخودآگاه شبیه اون چیزی میشه که دنبالش میکنیم،پس دنبال چیزهایی باشیم که برای ذهنمون مفید باشه!
اگر احساس میکنی نیاز به تغییر داری راه حل اولش اینه که الگوهات رو تغییر بدی.
۳_چه موفقیتهایی در زندگی کسب کردم؟
فرقی نمیکنه چند سال داری و در کدوم مرحله از زندگی هستی مهم اینه چه دستاوردایی داشتی!
تحصیلی شغلی مالی هنری ورزشی خانوادگی.....
۴_کدام ویژگی های اطرافیانت رو دوست داری که داشته باشی؟
همه ما بارها شده که با خودمون گفتیم کاش میتونستم مثل فلانی باشم و یا ایکاش منم این خصلت رو داشتم.جای حسرت خوردن به دنبال کسب این ویژگی ها باشیم.
۵_چه ویژگی هایی در اطرافیانت وجود داره که دوست نداری داشته باشی؟
در اطرافیان ما خصلت هایی هست که باعث رنجش ما شده آزارمون میده!
اگر از کسی رنجش داری اونو ببخش
چون رنجش باعث میشه خودخوری کنی و انرژی لازم برای رسیدن به اهدافت نداشته باشی.
۶_به ساختن چه عادتهایی نیاز دارم؟
برای تحول فردی و رشد نیاز هست یک سری از عادت های ناپسند رو ترک کنیم و به جای اون عادتهای خوبی که باعث پیشرفت ما میشه رو جایگزین کنیم.
دوست و مربی شما #علی_عبدی
@aliabdi_co
چطور یک عادت جدید بسازیم؟
سه مرحله ایجاد یک عادت
۱_محرک اولیه
عامل بیرونی که وقتی اون رو حس میکنیم یا می بینیم مغزمون عادت مناسب با اون رو انجام میده.
مثلا
وقتی صدای زنگ هشدار رو میشنویم چراغی تو مغزمون روشن میشه که ما الان باید بیدار بشیم.
۲_انجام یک کار روتین
کار یا عادی که وقتی با یک محرک اولیه خاص روبرو میشیم انجام میدیم.
به طور مثال
صبح از خواب بیدار میشیم صبحونه میخوریم بعد مسواک میزنیم، تمام این کارها رو مغزمون به طور خودکار انجام میده.
۳_پاداش
حس(خوشایند) موفقیتی هست که به خاطر انجام دادن عادت به دست میاریم.
مثلا در مورد مثال قبل
پاداش میتونه احساس طراوت و تازگی باشه که به دلیل مسواک زدن در دهان حس میکنیم.
دوست و مربی شما #علی_عبدی
@aliabdi_co
سه مرحله ایجاد یک عادت
۱_محرک اولیه
عامل بیرونی که وقتی اون رو حس میکنیم یا می بینیم مغزمون عادت مناسب با اون رو انجام میده.
مثلا
وقتی صدای زنگ هشدار رو میشنویم چراغی تو مغزمون روشن میشه که ما الان باید بیدار بشیم.
۲_انجام یک کار روتین
کار یا عادی که وقتی با یک محرک اولیه خاص روبرو میشیم انجام میدیم.
به طور مثال
صبح از خواب بیدار میشیم صبحونه میخوریم بعد مسواک میزنیم، تمام این کارها رو مغزمون به طور خودکار انجام میده.
۳_پاداش
حس(خوشایند) موفقیتی هست که به خاطر انجام دادن عادت به دست میاریم.
مثلا در مورد مثال قبل
پاداش میتونه احساس طراوت و تازگی باشه که به دلیل مسواک زدن در دهان حس میکنیم.
دوست و مربی شما #علی_عبدی
@aliabdi_co
https://www.instagram.com/reel/CpeiKMFL7zg/?igshid=MDJmNzVkMjY=
روی لینک بزنید و از این انیمیشن کوتاه لذت ببرید
روی لینک بزنید و از این انیمیشن کوتاه لذت ببرید
Forwarded from Linkgrambot ™
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
10000000_751093379998120_218817437500717160_n.mp4
Forwarded from Linkgrambot ™
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
10000000_239220582002902_9059713917871486579_n.mp4
Forwarded from Linkgrambot ™
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
10000000_489098223298144_7490281368125512456_n.mp4