#معنی_لغات

‍ #اصطلاحات_کاربردی

📗Anything to drink?
چیزی برای نوشیدن هست؟
📗Anything else?
چیز دیگه ای هست؟
📗Anybody else?
شخص دیگه ای هست؟

📗No discount?
تخفیف نداره؟
📗Am I wrong?
اشتباه می کنم؟
📗Am I right?
درست میگم؟
📗Can I leave a message?
میتونم پیغام بذارم؟

📗Can I give you a ride?
میتونم برسونمت؟(موتور یا دوچرخه)
📗Can I give you a drive?
میتونم برسونمت؟(ماشین)
📗Can I count on you?
میتونم روت حساب کنم؟

▫️▫️▫️
@asankonkur

#معنی_لغات
#عربی

❣️رَدَّ: رد آرد
❣️لا يُرَدُّ: انكارناپذير
❣️تَرَدّد: درنگ آرد
❣️تَرَدُّد: رفت و آمد آردن
❣️اِرتِداد: برگشتن از دين
❣️اِستَرَدَّ: باز يافت
❣️استرداد: وصول
❣️مُتَرَدد: سرگردان
❣️مردود: قابل نقض
❣️لايَنفَع: بيهوده
❣️نَفَّعَ: بهره برداري آرد
❣️استَنفَعَ: فايده برد
❣️اِنتَفَعَ: سود برد
❣️نَفع: سود
❣️مشنفَعَة: سودمندي
❣️نافِع: موثر
❣️مُنتَفع: بهره برداري
❣️انتفاع: سود
❣️آَلَّفَ: وا داشت
❣️تَكَلّف: وانمود
❣️تَكليف: ماموريت
❣️بلا تكليف: بدون سرانجام
❣️لايُكَلِّفُ: تكليف نمي آند
🔥 @asankonkur

#معنی_لغات

💢زبان انگلیسی

sand شن

Spanish اسپانيايي

print چاپ

preserve شکارگاه

passage عبور

formal رسمي

transition انتقال

existence وجود

album البوم

consistent استوار

resistance مقاومت

discovery کشف

exposure ارائه

pose ژست گرفتن

stream جريان

sale فروش

pot گلدان

grand بزرگ

mine مال من

hello سلام

coalition ائتلاف

tale داستان

💢ارسال برای کنکوری ها💢
🆔 @asankonkur

#معنی_لغات
#زبان_انگلیسی
🌿 proud مغرور

🌿 flow جريان

🌿faculty اعضاي هيات علمي

🌿increased افزايش يافته است

🌿waste اتلاف

🌿 merely تنها

🌿mass جرم

🌿emphasize تاکيد

🌿experiment تجربه

🌿 definitely قطعا

🌿bomb بمب

🌿 enormous عظيم

🌿tone لحن

🌿liberal ليبرال

🌿massive عظيم

🌿engineer مهندس

🌿wheel چرخ

🌿decline کاهش

🌿 invest سرمايه گذاري

🌿 cable کابل

🌿towards طرف

🌿expose افشاي

🌿 rural روستایی


🆔 @asankonkur ™

#معنی_لغات
#عربی

اِبتَعَدَ عَن
از ... دور شد، از ... دوری جست
🔸🔸🔸
الاِجتناب
دوری کردن
🔸🔸🔸
أَخرَجَ
بیرون کرد
🔸🔸🔸
اِستَوی
برابر شد، مساوی شد
🔸🔸🔸
أقبَلَ علی
به ... روی آورد
🔸🔸🔸
الأقوَمُ
درست تر، پایدارتر
🔸🔸🔸
أکرَمَ
گرامی داشت، اکرام کرد
🔸🔸🔸
أَلهَمَ
الهام کرد، در دل افکند
🔸🔸🔸
أیُّ
کدام
🔸🔸🔸
البَشاشَة
گشاده رویی
🔸🔸🔸
جَنَّبَ
دور کرد
🔸🔸🔸
حَلَّ العُقدَة
گره را گشود
🔸🔸🔸
الخزائِن
ج الخزینة، گنجینه
🔸🔸🔸
دعا (-ُ) دُعاءً
خواند، صدا زد
🔸🔸🔸
السخاء
بخشش، جوانمردی
🔸🔸🔸
سخاء الکفّ
بخشندگی
🔸🔸🔸
صَلّی (صَلِّ = فعل امر
درود و سلام فرست
🔸🔸🔸
الطاعة
بندگی، تسلیم
🔸🔸🔸
عَسَّرَ
دشوار کرد
🔸🔸🔸
فَرَّحَ
شادمان کرد
🔸🔸🔸
فَقِه (-َ) فقهاً
فهمید، درک کرد
🔸🔸🔸
الکرام
ج الکریم، جوانمرد، بخشنده
🔸🔸🔸
ناجَی
راز و نیاز کرد
🔸🔸🔸
نَشَرَ (-ُ) نشراً
باز کرد، گشود
🔸🔸🔸
نَهَجَ (-َ) نَهجاً
نشان داد
🔸🔸🔸
الوهم
خیال، تصوّر، توهّم
🔸🔸🔸
هَدَی (-ِ) هُدیً
هدایت و راهنمایی کرد
🔸🔸🔸
یَسَّرَ
آسان گردانید

🆔 @asankonkur ™

#معنی_لغات

#زبان_انگلیسی

brain مغز

feature خصيصه

afternoon بعد از ظهر

AM AM

weekend اخر هفته

dozen دوجين

possibility احتمال

insurance بيمه

department بخش

battle نبرد

beginning شروع

date تاريخ

generally عموما

African افريقايي

sorry متاسف

crisis بحران

complete کامل

fan پنکه

stick چوب

define تعريف

easily به آساني

hole سوراخ

element عنصر

vision ديد

status وضعيت

normal طبيعي

✅ @asankonkur ✅

#معنی_لغات

زبان انگلیسی

#فعل

work – کار کردن,
play – بازی کردن,
walk – راه رفتن,
run – دویدن,
drive – رانندگی کردن,
fly – پرواز کردن,
swim – شنا کردن,
go – رفتن ,
stop – ایستادن,
follow – دنبال کردن,
think – فکر کردن,
speak/say – حرف زدن/گفتن,
eat – خوردن,
drink – نوشیدن,
kill – کشتن,
die – مردن,
smile – لبخند زدن,
laugh – خندیدن,
cry – گریه کردن,
buy – خریدن,
pay – پرداخت کردن,
sell – فروختن,
shoot(a gun) – شلیک کردن,
learn – یاد گرفتن,
jump – پریدن,
smell – بو دادن,
hear* (a sound) – شنیدن,
listen* (music) – گوش کردن,
taste – چشیدن,
touch – لمس کردن,
see (a bird) – دیدن,
watch (TV) – نگاه کردن,
kiss – بوسیدن,
burn (something) – سوختن,
melt – ذوب شدن,
dig – حفر کردن,
explode – منفجر شدن,
sit – نشستن,
stand – ایستادن,
love – دوست شدن,
pass by – رد شدن,
cut – بریدن,
fight – جنگیدن,
lie down – دراز کشیدن,
dance – رقصیدن,
sleep – خوابیدن,
wake up – بیدار شدن,
sing – آواز خواندن,
count – شمردن,
marry – ازدواج کردن,
pray – دعا کردن,
win – برنده شدن,
lose – باختن,
mix/stir – ترکیب کردن/هم زدن,
bend – خم شدن,
wash – شستن,
cook – پختن,
open – باز کردن,
close – بستن,
write – نوشتن,
call – صدا زدن,
turn – چرخیدن,
build – ساختن,
teach – درس دادن,
grow – رشد کردن,
draw – نقاشی کشیدن,
feed – غذا دادن,
catch – گرفتن,
throw – پرت کردن,
clean – تمیز کردن,
find – پیدا کردن,
fall – افتادن,
push – هل دادن,
pull – کشیدن,
carry – حمل کردن,
break – شکستن,
wear – پوشیدن,
hang – آویزان کردن,
shake – لرزاندن,
sign – امضا زدن,
beat – زدن,
lift –بلند کردن

✅ @asankonkur ✅

#معنی_لغات
#زبان_انگلیسی

column ستون

personality شخصيت

signal سيگنال

curriculum برنامه تحصيلي

honor افتخار

passenger مسافر

assistance کمک

forever براي هميشه

regard نظر

association انجمن

twenty بيست

knock بد گويي کردن از

wrap بسته بندي

lab ازمايشگاه

display نمايش

criticism انتقاد

asset دارايي

depression افسردگي

spiritual روحاني

musical موسيقي

journalist روزنامه نگار

prayer نماز

suspect مشکوک

scholar محقق

warning هشدار

✅ @asankonkur ✅

#معنی_لغات
#عربی

خوب/بد/متوسط

جيد / سيء / عادي
💜💜💜
بزرگ/کوچک

كبير / صغير
💜💜💜
امروز/اکنون

اليوم / الآن
💜💜💜
فردا/دیروز

غدا / البارحة
💜💜💜
بله/نه

نعم / لا
💜💜💜
بفرمایید! (دادن چیزی به کسی)

خد!
💜💜💜
آیا دوستش داری؟

هل أعجبك؟
💜💜💜
من خیلی دوستش دارم!

أعجبني حقا
💜💜💜

من گرسنه/تشنه هستم.

أنا جائع/ أنا عطشان
💜💜💜
هنگام صبح/عصر/شب

صباحا/ مساءا/ ليلا
💜💜💜
این/آن، اینجا/آنجا

هذا /ذلك. هنا/هناك
💜💜💜
واقعا!

حقا!
💜💜💜
نگاه کن!

أنظر! أنظري!
💜💜💜
چه؟ کجا؟

ماذا؟ أين؟
💜💜💜
ساعت چند است؟

كم الساعة؟
💜💜💜
ساعت ۱۰ است. ساعت هفت و نیم عصر است.

إنها العاشرة. إنها السابعة و النصف مساءا
💜💜💜
این را بده من!

أعطني هذه!
💜💜💜
دوستت دارم!

أحبك
💜💜💜
من مریض هستم.

أنا مريض.
💜💜💜
به دکتر نیاز دارم.

أحتاج طبيبا!
💜💜💜
💚ارسال برای دوستان کنکوری💚

✅ @asankonkur ✅

#معنی_لغات
#زبان_انگلیسی

🤓admit پذيرفتن

🤓senior ارشد

🤓assume گرفتن

🤓wind باد

🤓key کليد

🤓 professional حرفه اي

🤓mission ماموريت

🤓fast سريع

🤓alone تنها

🤓customer مشتري

🤓suffer رنج مي برند

🤓speech سخنراني

🤓successful موفق

🤓option انتخاب

🤓participant شرکت کننده

🤓southern جنوبي

🤓fresh تازه

🤓eventually سرانجام

🤓forest جنگل

🤓video تصويري

🤓 global جهاني

🤓 Senate مجلس سنا

🤓 reform اصلاحات

🤓 access دسترسي

🤓 restaurant رستوران

🤓judge قاضي

🤓publish چاپ

🤓relation ارتباط

🔥ارسال برای کنکوری ها🔥

@asankonkur 🔆

#معنی_لغات
#زبان_انگلیسی

host ميزبان

hall سالن

trust اعتماد

ocean اقيانوس

producer توليد کننده

afford استطاعت

meanwhile در ضمن

regime رژيم

division تقسيم

confirm تاييد

fix تعمير

appeal استيناف

mirror اينه

tooth دندان

smart زرنگ

length طول

entirely کاملا

rely تکيه

topic موضوع

complain شکايت

variable متغير

telephone تلفن

ارسال برای کنکوری ها

🆔 @asankonkur

#معنی_لغات
#زبان_انگلیسی

🔥 lab ازمايشگاه

🔥display نمايش

🔥criticism انتقاد

🔥 asset دارايي

🔥depression افسردگي

🔥 spiritual روحاني

🔥musical موسيقي

🔥journalist روزنامه نگار

🔥prayer نماز

🔥suspect مشکوک

🔥scholar محقق

🔥warning هشدار

🔥climate اقليم

🔥cheese پنير

🔥observation مشاهده

🔥childhood کودکي

🔥payment پرداخت

🔥sir آقا

🔥permit اجازه

🔥cigarette سيگار

🔥definition تعريف

🔥priority اولويت

🔥bread نان

🔥creation ايجاد

🔥graduate فارغ التحصيل

🔥request درخواست

💠 @asankonkur

#معنی_لغات
#زبان_انگلیسی


🌸 Parliament پارلمان
🌸 part بخش
🌸 tear اشک
🌸 temperature دما
🌸 important مهم
🌸 improve بهبودى یافتن
🌸 increase افزایش دادن
🌸 depression افسردگى
🌸 describe شرح دادن
🌸 desert بیابان
🌸 design طرح
🌸 engine موتور
🌸 environment محیط
🌸 equal برابر
🌸 escape فرار
🌸 fix درست کردن
🌸 flag پرچم
🌸 flat مسطح
🌸 float شناور
🌸 flood سیل
🌸 guard نگهبان
🌸 guide راهنما
🌸 guilty گناهکار
🌸 horrible ناگوار
🌸 inspect رسیدگی کردن
🌸 instead بجای
🌸 instrument وسیله
🌸 list فهرست
🌸 live زنده
🌸 load بار
🌸 recent اخیر
🌸 reduce کاستن
🌸 media رسانه ها
🌸 medicine پزشکی
🌸 meet ملاقات کردن
🌸 member عضو
🌸 patient بیمار
🌸 pay پرداخت کردن
🌸 peace صلح
🌸 percent درصد
🌸 perfect بى عیب
🌸 custom رسم
🌸 culture فرهنگ


@asankonkur 🌺🍃🌺🍃

#معنی_لغات
#زبان_انگلیسی🌸

combination ترکيب

frequently غالبا

governor فرماندار

relief تسکين

user کاربر

dad پدر

kick پا زدن

manner روش

ancient کهن

silence سکوت

rating رتبه

golden طلايي

motion حرکت

German آلماني

gender جنس

solve حل کردن

fee پرداخت

landscape چشم انداز

used مورد استفاده قرار

bowl کاسه

equal برابر

forth جلو

frame قاب

typical نوعي


🅰️ @asankonkur

#معنی_لغات

زبان انگلیسی

⚡️ section بخش

⚡️environmental محيطي

⚡️glass شيشه

⚡️skill مهارت

⚡️sister خواهر

⚡️PM PM

⚡️professor استاد

⚡️ operation عمل

⚡️ financial مالي

⚡️ crime جرم

⚡️stage مرحله

⚡️ok خوب

⚡️compare مقايسه

⚡️ authority قدرت

⚡️ miss از دست


🅰️ @asankonkur

#معنی_لغات
#زبان_انگلیسی🌸

combination ترکيب

frequently غالبا

governor فرماندار

relief تسکين

user کاربر

dad پدر

kick پا زدن

manner روش

ancient کهن

silence سکوت

rating رتبه

golden طلايي

motion حرکت

German آلماني

gender جنس

solve حل کردن

fee پرداخت

landscape چشم انداز

used مورد استفاده قرار

bowl کاسه

equal برابر

forth جلو

frame قاب

typical نوعي


@asankonkur

#معنی_لغات
☘️زبان انگلیسی


bedroom اطاق خواب

secret مخفي

debt بدهي

rare نادر

tank مخزن

nurse پرستار

coverage پوشش

opposition مخالفت

aside گذشته از

anywhere هر جا

bond اوراق قرضه

pleasure لذت

master استاد

era عصر

requirement نياز

fun سرگرمي

expectation انتظار

wing بال

separate جداگانه

somewhat قدري

pour ريختن

🆔 @asankonkur

#معنی_لغات
#مهم_و_کاربردی

دارو medication
نان bread
قرص نان loaf of bread
مرغ chicken
کَره butter
نگاه کردن به to look at
بیرون رفتن to go out
یه وقتی ، روزی sometime
سَر زدن (دیدن) come by
آدرس address
شماره number
شماره تلفن phone number
به نظر رسیدن to seem
مشکل ، مسئله trouble
چند ساله how old
چه مدت how long
اقامت کردن to stay
در نظر داشتن to plan
چند تا ، چه تعداد how many
چه کسی who
کدام which
اتاق خواب bedroom
استفاده کردن to use
تماس گرفتن to contact
چه موقع when

♦️ @asankonkur

#معنی_لغات
#انگلیسی

exam (examination)
امتحان

to sit an exam
شرکت در امتحان

essay / paper
مقاله

to fail an exam
رد شدن در امتحان

to pass an exam
قبول شدن امتحان

to study
درس خواندن

to learn
یاد گرفتن

to revise
تجدید نظر کردن

student
دانشجو، دانش آموز

curriculum
برنامه آموزشی

course
واحد، درس

subject
رشته تحصیلی

grade / mark
نمره

exam results
نتایج امتحانات

qualification
صلاحیت

certificate
مدرک

attendance
حضور در کلاس

calculator
ماشین حساب

projector
پروژکتور

textbook
کتاب درسی

question
سوال

answer
جواب

mistake / error
اشتباه، خطا

right / correct
درست، صحیح

wrong
غلط

🅰️ @asankonkur
🅰️ @asankonkur

#معنی_لغات
زبان_انگلیسی

🌷our ما

🌷 two دو

🌷 more بيشتر

🌷these اينها

🌷 want خواست

🌷way راه

🌷look نگاه

🌷first اولين

🌷also همچنين

🌷new جديد

🌷 because زيرا

🌷day روز

🌷use استفاده

🌷no هيچ

🌷man مرد

🌷find پيدا کردن

🌷 here اينجا

🌷thing چيز

🌷 give دادن

🌷many بسياري

🌷 well خوب
Join → @asankonkur
Join → @asankonkur
🌷 only فقط