Eyvaz Taha | ایواز طاها | eyvaz.org
1.13K subscribers
142 photos
26 videos
8 files
206 links
Söz candır əgər bilərsə insan/ Sözdür ki, deyirlər özgədir can @etaha
Download Telegram
پیشه‌وری‌نین خاطیره‌سینه
(کئچمیش یازی‌لاردان قئیدلر)

تورک‌لر ممالک محروسه آدینا مدرن میللت‌ـ دؤولت فئنومئنی‌نین گلیشمه‌سینده باشلیجا عامیل اولموشلار. اوسته‌لیک، بونلارین ایکی چاغداش دؤولت تجروبه‌سی ده وار: شئیخ محمد خیابانی و جعفر پیشه‌وری دؤولتی. اؤزه‌للیک‌له پیشه‌وری‌نین یاراتدیغی میللی حؤکومت دقیق آنلامدا سیاسالی [أمر سیاسینی] گئرچکلشدیرمیشدیر. پیشه‌وری، ’دیل/دؤولت‘ قوْووشاغیندا دایانان سیاست تجروٍبه‌سینی تاریخی یادداشیمیزا حک ائتمیشدیر. کئشکه ستارخان آذربایجان تورکجه‌سینی هر آدلا سسله‌ییردی سسله‌سین، اونا رسمی ایستاتوس باغیشلاییردی.

فدای دؤولتی دیلین سؤیکندییی سیاستین تاریخی دؤنوش نؤقطه‌سی‌دیر. او سیاستین خاطیره‌سی، ایندی ده بیر گوج کیمی سیریق کیم‌لییه قارشی دیره‌نیر. بو دیره‌نیش سسدن دیله کئچیدین گئنل پلانینی دوغما دیلک‌لرین دوزه‌نلییینده تؤکور. فدایی‌لر دؤولتی، بیزه اؤیرتمیشدیر کی، رسمی قوروم‌لارین یوخلوغوندا، بیلم‌یوردوندان توتموش ابتدایی درسلیک‌لرده‌دک، تحصیل و تدریسین یوکونو اؤز چیینیمیزده داشییاق.

#فرقه_دموکرات #آذربایجان #پیشه_وری #پیشه‌وری #ایوازطاها #21آذز
@eyvaztaha
به یاد پیشه‌وری بزرگ
(بندهایی از یادداشت‌های پیشین #ایواز_طاها)

در جریان تأکید غلوآمیز بر "ایدئولوژی، دین و ملت" این نکته فراموش می‌شود که هدف از موجودیت اینها سعادت انسان است. و اگر انسان در پای آنها قربانی شود، نقض غرض شده است. از این رو، کارنامه‌ی پیشه‌وری را نه با تأکید بر خیرهای اعلایی چون خدا، جامعه، نژاد و طبقه، که با نگاه انسانی او باید ارزیابی کرد.

بنا به شرایط زمانه و مطابق با رهیافت‌های سوسیالیسم موجود، تأکید دموکرات‌ها بیشتر بر عدالت بود تا آزادی. اما همین تأکید بر عدالت از یک سو نظام ناعادلانه‌ی فئودالی را برمی‌آشفت و از سوی دیگر بخشی از روحانیون را که از فئودالیته ارتزاق می‌کردند. آندو دست در دست هم، ذهن توده‌ها را که بیش از امروز اسیر خرافات بودند، به نفع نظام شاهنشاهی مسموم کردند. نظامی که در فرهنگ زمانه عطیه‌ای الهی به‌شمار می‌آمد.

البته گسیل مبلغان شوروی به تبریز که در توهم فتح جهان توسط استالینیسم بودند، کار فدائیان را سخت‌تر کرد و کار مخالفان را راحت‌تر. زیرا برخی از روحانیان با تمسک به دین‌ستیزی مبلغان گسیل شده، سعی در ترسیم چهره‌ی الحادی از فدائیان کردند. به علاوه، در یک جامعه‌ی بسته و سنتی، بیگمان حرکتی که آرمانش دگرگونی ریشه‌ای در توزیع ثروت و قدرت است، مغضوب حافظان نظم موجود می‌شود. اکنون که به رغم آگاهی‌های شگرف قرن بیست‌ویکمی نهادهای قدرت به راحتی می‌توانند حتی برخلاف نظر رهبر وقت انقلاب "چاه دعا" براه اندازند، باید دریافت که دموکرات‌ها در مواجهه با سنت‌های گرانبار و خرافه‌های انسان‌ستیز با چه دشواری اندیشه‌‌سوزی دست‌به گریبان بودند. بعید نیست که بخشی از توحش اوباشان در روزهای پس از سقوط دولت دموکرات‌ها از همین عامل سرچشمه گرفته باشد.

#فرقه_دموکرات #آذربایجان #پیشه_وری #ایوازطاها #21آذز

@eyvaztaha
رحمانی‌سازی و شیطانی‌سازی

(بندهایی از یادداشت‌های پیشین #ایواز_طاها به یاد #پیشه‌وری بزرگ)

حوادث تاريخي اغلب اسباب گوناگون و انگيزه‌هاي پيچيده دارند. از اين رو در تبيين هر حادثه ما ناگزير از تكثير علل و سپس تحديد آنها براي يافتن مستقيم‌ترين علت‌ها هستيم. در نتيجه، اِسناد یکپارچه‌ی رويداد بزرگی چون حکومت پیشه‌وری به “انگيزه‌ي استيلاي استالين بر نفت شمال” ساده كردن و فروكاستن تاريخ تا حد يك نيرنگ سياسي است. اگر حمايت يك كشور خارجي از يك جنبش، ملاك اهريمني بودن آن باشد، باید دودمان پهلوی را یکی از اهریمنی‌ترین حکومت‌های تاریخ نامید که بنیان‌گذارش به اشاره‌ی ارباب در عرض 24 ساعت حکومت را تحویل داد.

اگر قصد بررسي برهه‌اي از تاريخ بر اساس اسناد در ميان است، علاوه بر عنایت به شرایط ویژه‌ی آن زمان، بايد به هزاران صفحه از اسنادي كه از حكومت دموكرات‌ها برجاي مانده نيز مراجعه شود. واقعيت اين است كه حتا انبوه اسناد مكتوب، در برابر آنچه در 26 آذر 1325 در ميدان ساعت تبريز روي داد گنگ و نارسا مي‌نمايد. در آن روز دانش‌آموزان دبستاني به صف كشانده شدند تا كتاب درسي “آناديلي” (زبان مادري) را “زنده‌باد شاه”گويان در آتش اندازند. آن جشن كتاب‌سوزان ساعت‌ها و روزها ادامه يافت و كتاب‌هايي در آن سوختند كه جز ادبيات شفاهي آذربايجان و چند اشعار كودكانه چيزي در آنها يافت نمي‌شد.

به علاوه، سرنوشت سران فرقه‌ي دموكرات در آن سوي مرزها كه اغلب به اتهام گرايش‌هاي مذهبي و به نحو رقت‌انگيزي به حاشيه‌ي تاريخ رانده شدند، همچون خدشه‌ي بزرگي بر جبين استدلال مزدوري صرف آنان ظاهر مي‌شود. آگر آنان همچنان در پي آرمان بر باد رفته‌شان اغلب در خلوت و خفا، و در ناداري و تنهايي جان سپردند، گوياي آن است كه داوري کینه‌توزانه درباره‌شان بهانه‌ای برای بدنام‌کردنِ هر حرکتِ مرگزگریز است. سرنوشت غم‌انگيزِ يك «بي‌ريا» بسنده است تاهمگان بدانند كه استالين خود يكي از مهمترين عوامل فروپاشي حكومت پيشه‌وري بود.

برخی از ملی‌گرایان افراطی به بهانه‌ی سه سندی که از آرشیو استالین بیرون کشیده‌اند گستاخانه بر شعور ما می تازند، و در عین ابراز شادمانی از تلاش‌های بیست ساله‌ی یک مستبد خودکامه در نابودی غیریت‌ها، بر هزاران سندی که گواه برنامه‌ریزی گسترده برای امحای زبان ترکی آذربایجانی، ترکمنی، کردی و عربی بود، چشم بر می بندید.

اگر اتهام‌ خیانت علیه حکومت فداییان درست می‌بود، مي‌بايست با سقوط پيشه‌وري “دشواره‌ي قوميت‌ها” نيز از ميان مي‌رفت. حال آنكه رويدادهاي هفتاد سال گذشته در مسيري خلاف سير كرده است. چندانكه بحث ستم ملی در طول این سال‌ها همواره دغدغه‌ي مهم ترکان آذربايجاني بوده است. شهريار تقريبا در تمام عمر خويش از بحران هويت حاصل از مرکزگرایی حكومت رنج برد و تحقيرها و تلاش‌ها براي محو زبان ترکی را پيوسته نكوهش كرد.

درست زماني كه خاندان پهلوي گمان مي‌كرد آشپزهاي ارتش توان گوشمالي تجزيه‌طلبان را دارند، شهريار منظومه‌ي “سلام بر حيدربابا” را بنا به ضرورت تاريخي و براي مقابله با فراگرد امحا نوشت. حتي اگر شهريار را ناديده گيريم، به شهادت انبوه تلاش‌ها، اعتراض‌ها و نوشته‌ها، هنوز هم بحث ستم ملی به عنوان “دشواره‌ي اساسي جامعه” ذهن سياستمداران و دولتمردان را اشغال كرده است. اگر پس از حوادث دهه‌ي بيست آموزه‌ي يكسان‌سازي قرين توفيق شده بود و ترکان خواندن و نوشتن به زبان مادری را خيانت به تماميت ارضي كشور پنداشته بودند، ديگر اكنون نيازي نبود كه نويسندگان چندی براي تنوير افكار مخاطبانشان تازیانه تکفیر و اتهام به دست گیرند و عامدانه از یاد ‌برند که مشکل بیش از آنکه منشأ خارجی داشته باشد، از بطن گفتمان ناسیونالیسیتی آریایی فوران می‌کرد. نوعی صورت‌بندی گفتمانی، که به دلیل رویگردانی از مدل فدرالی و چسبیدن به مدل افراطی فرانسوی در یک کشور کثیرالمله نه تنها گسیختگی‌های هویتی را ترمیم نکرد، بلکه بر شکاف‌ها افزود.

کشورهای کثیرالمله‌ای چون سوئیس و کانادا نه از طریق استحاله‌ی بیرحمانه‌ی هویت‌ها، بلکه از طریق به رسمیت شناختن آنهاست که به صورت امن‌ترین و دموکراتیک‌ترین کشورهای جهان درآمده‌اند.

#فرقه_دموکرات #آذربایجان #پیشه_وری #ایوازطاها #21آذز
@eyvaztaha
فرقه‌ی دموکرات و اتحاد شوروی

(بندهایی از یادداشت‌های پیشین #ایواز_طاها به یاد #پیشه‌وری بزرگ)

منطق اقداماتی که پیشه‌وری انجام داد، بدون عنایت به پس‌زمینه‌ی رویدادها و وضعیت سیاسی جهان آن دوره قابل درک نیست. از این رو روابط فرقه‌ی دموکرات با شوروی را باید در چهارچوب منزلتی درک کرد که در آن زمان سوسیالیسم موجود در سراسر جهان کسب کرده بود. برای مثال، از میان جمع بزرگ روشنفکران، اندیشمندان و هنرمندانی که در 1920 به دیدار لنین شتافتند، تنها برتراند راسل بود که درباره‌ی عمل و نظر بولشویسم منتقدانه سخن گفت؛ سهم بقیه‌ی میهمانان شیفتگی و طرفداری درازآهنگ از اردوگاه سوسیالیسم موجود بود.

زمانی که فرقه‌ی دموکرات بر سر کار آمد، هنوز نه آندره ژید از شوروی برگشته بود، نه جلال آل احمد. هنوز خروشچوف گزارش تکان دهندی خود از دهشت استالینی را عرضه نکرده بود. هنوز دیوار برلین قد برنیافراشته بود. هنوز سویه‌ی الهیاتی عزم آهنین رفیق استالین در نجات غرب از چنگ فاشیزم در پیش چشم‌ها بود و حق‌شناسی غبطه‌انگیزی بر می‌انگیخت. هنوز الکساندر سولژنتسین چهره‌ی آنسوی دیوار آهنین سوسیالیسم موجود و جزایر گولاگ را در معرض دید جهان خارج نگذاشته بود. هنوز از فوکو تا سارتر و از دریدا تا بودریار همه چپ بودند و گروه “سوسیالیسم و توحش” مرکب از بزرگترین اندیشمندان فرانسه از سیاست‌های شوروی بیزار نگشته بود. هنوز بهار 1968 نیامده بود تا انقلاب شورانگیز دانشجویی، که از مارکوزه تا هابرماس را درگیر خود کرده بود، به شکست انجامد. هنوز گی دوبور فیلسوف شعرهای شهری 1968 از شدت ناامیدی خود را نکشته بود. در زمانه‌ای که از برتراند راسلِ راسیونالیست تا ژان پل سارترِ اگزیستانسیالیست شیفته‌ی عدالت روسی بودند، اگر پیشه‌وری به عنوان یکی از پرچمداران چپ، از اردوگاه شرق روی برمی‌گرداند، احتمالا همین امروز به عنوان مترجعی استعمارزده محکومش می‌کردیم. چرا که رژیم مورد مخالفت وی هم دیکتاتور بود و هم به معنای واقعی آلت دست استعمارگران.

هر قدر هم كه به زعم برخی حكومت دموكرات‌ها ريشه‌ي خارجي داشته‌ باشد، بازهم بستر ظهور آن داخلي بود. نباید از یاد برد که حکومت پیشه‌وری در درجه‌ی اول واکنشی بود به رژیم مطلقه‌ی رضا شاه که حتی می‌خواست کلاه مردم را یکسان کند. در نظريه‌ي توطئه، همواره به عامليتٍ عوامل خارجي به بهاي فراموشي قابليتٍ بستر داخلي، عنايت افراطي مي‌شود. حال آنكه تا بستر داخلي آماده نباشد، يك عامل خارجي به زحمت مي‌تواند دسيسه‌اي به آن ابعاد را كه برخی ادعا می‌کنند، به راه اندازد.

دسیسه‌ای در کار نبود، هسته‌ی اصلی سخنان پیشه‌وری جدایی‌طلبی نبود، عدالت و آزادی و هویت‌طلبی برای رهایی ترکان آذریایجانی از بحران هویت بود. و در این راه سیاست احیای زبان ترکی را که فدای زبان دیگری شده بود، و کاهش تمرکزگرایی حاشیه‌ستیز را عادلانه‌ترین راه‌حل می‌دانست. خواستی که ما هم امروز تکرارش می‌کنیم، و همان اتهام را از تمامت‌خواهان و ذات‌انگاران ایرانشهری دریافت می‌کنیم. چاره‌ای نیست، شکوفه‌ی خودآگاهی در برهوت همین اتهام‌ها و استدلال‌های زورگویانه می‌شکفد!

شکی نیست که امر سیاسی و سوژه‌ی تغییر اجتماعی از طریق چالش با گفتمانی که زندگی روزمره را بر اساس مرگ دیگری صورت‌بندی کرده است، به ساحت زندگی بازمی‌گردد.

#فرقه_دموکرات #آذربایجان #پیشه_وری #ایوازطاها #21آذر

@eyvaztaha
ممانعت از مراسم 21 آذر در دانشگاه مراغه

مراسمی در دانشگاه مراغه لغو شده که قرار بود #ایواز_طاها سخنران‌اش باشد. مراسم به تحلیل واقعه‌ی 21 آذر اختصاص داشت. رویه‌ی دولت روحانی برخلاف وعده‌های پرشورش در مورد حقوق اولیه‌ی انسان‌ها همین بوده است. با این حساب مسئولیت این امر به عهده‌ی دولت است و گرنه مسئولانی که این امر را ابلاغ کرده‌اند چاکران گوش‌بفرمانی بیش نیستند. ساختارِ موجود بستری پدید آورده که این مأموران بدون احساس تضاد درونی و ازهم‌گسیختگیِ روحی، می‌توانند با هویت خویش بجنگند. این امر البته به معنای رفع مسئولیت از مأموران نیست. زیرا انسان‌ها به عنوان سوژه‌های اختیار و آزادی نمی‌توانند بار اخلاق و مسئولیت را بر زمین نهند، و گرنه شرط انسان‌بودنِ خود را نقض خواهند کرد.

کانون آذربایجان‌شناسی مراغه در این مورد اعتراض‌نامه‌ای نوشته که متن آن را در اینجا درج می‌کنیم.

برنامه پیشنهادی کانون آذربایجان‌شناسی برای تحلیل واقعه‌ی 21 آذر توسط شورای فرهنگی دانشگاه مراغه لغو شد. آنچه که دلیل این عمل اعلام شده سیاسی بودن این واقعه می‌باشد و خارج از زمینه فعالیت‌های کانون آذربایجان‌شناسی است. بدون نیاز به توجه ویژه، آشکار است که نظارت استصوابی تنها دلیل برای لغو این برنامه بوده است . کسانی که با میل خود اقدام به تأیید یا لغو درخواست‌ها می‌کنند با آوردن یک دلیل غیرمنطقی می‌خواهند به اقدام خود وجهه‌ی قانونی نیز بدهند. [ظهور و سقوط] فرقه‌ی دموکرات که یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر آذربایجان بوده و با توجه به اینکه زمینه فعالیت‌های کانون آذربایجان‌شناسی فرهنگی، اجتماعی و تاریخی می‌باشد، برگزاری این برنامه جزء حقوق حقه‌ی کانون آذربایجان‌شناسی می‌باشد. حال چگونه مسئولین مربوطه برگزاری این برنامه را بی‌ربط به کانون می‌دانند جای سوال است...

قضیه زمانی جالب‌تر می‌شود که قیام مشروطه و یا شیخ محمد خیابانی از نظر آقایانِ مسئول به هیچ وجه سیاسی نبوده و کانون در اجرای برنامه برای این موضوعات نه تنها آزاد است بلکه با استقبال مسئولین نیز مواجه می‌شود . لذا به نظر می‌رسد وجهه‌ی سیاسی فرقه دلیل بایکوت آن نیست بلکه نوع نگاه آقایان به مسئله است که مسبب این اتفاقات است.
هنگامی‌ که از فرقه‌ی دموکرات نام برده می‌شود مسئولین به گونه‌ای برخورد می‌کنند که انگار نه انگار مبارزه‌ی فرقه با ظلم رژیم منحوس پهلوی بوده است.

بعضی از مسئولین حتی نام بردن از فرقه را شایسته دوسال زندان عنوان می‌کنند. اما زمانیکه دلیل این نوع نگاه پرسیده می‌شود جواب مناسبی دریافت نمیشود.‌ توصیه می‌شود این عزیزان بیانیه 12 ماده‌ای که در 12 شهریور 1324 از طرف بزرگان فرقه‌ی دموکرات نوشته شده‌ را مطالعه نمایند تا با اهداف متعالی فرقه همچون توقف ظلم رژیم پهلوی به مردم، صیانت از فرهنگ متعالی و زبان مادری ملت آذربایجان، اصلاح امور دهقانان، مبارزه با فساد حکومتی اصلاح امور اقتصادی و تجاری و... آشنا شوند.

به هر حال آنچه که مشخص است نه تنها نامه 12 ماده‌ای فرقه دموکرات آذربایجان دارای اهداف متعالی بوده، کارنامه‌ی یکساله‌ی فرقه در اداره‌ی امور آذربایجان نیز برگ زرینی در تاریخ آذربایجان می‌باشد که به هیچ وجه کسی را یارای بایکوت نمودن آن نیست.
لذا کانون آذربایجان‌شناسی در مسیر روشنگری و شفاف‌سازی با تمام توان حرکت خواهد نمود و در این راه از تمام ظرفیت‌ها بهره خواهد برد.

مسئولین محترم نیز مستحضر باشند با اینگونه رفتارها نه تنها کمکی به ثبات و آرامش کشور نمی‌کنند بلکه تنگ نظری ایشان نسبت به تاریخ آذربایجان و فرقه‌ی دموکرات به منزله‌ی حمایت از جنایات پهلوی برداشت شده و بیشتر موجبات تشنج و نارضایتی را فراهم خواهد آورد.

«حاق سئل کیمی دریایه آخیب یول تاپاجاقدیر،
داش آتماق ایله کیمسه اونو دؤنده‌ره بیلمز
دونیادا قارانلیق‌لار اگر بیرلشه باهم،
بیر خیرداجا شمعین ایشیغین سؤندوره بیلمز.»

کانون آذربایجان‌شناسی مراغه

#21آذر #ایوازطاها #فرقه_دموکرات #پیشه_وری

@eyvaztaha
بیانیه دوازده شهریور

‏بیانیه‌ی دوازده شهریور یکی از مترقی‌ترین بیانیه‌هایی است که یک گروه و یا حزب سیاسی می‌توانست هفتادوپنج سال پیش صادر کند.

بیانیه‌ی دوازده شهریورِ فرقۀ دموکراتِ آذربایجان را باید بارها خواند. مانیفستی است برای حق تعیین سرنوشت، دموکراسی، عدالت و آزادی؛ مانیفستی برای یک زندگی سعادتمند.

#آذربایجان
#آزربایجان
#پیشه_وری
#فرقه_دموکرات_آذربایجان
#۱۲_شهریور


متن بیانیه اینجا
https://www.instagram.com/p/CEoovdzlc_I/?igshid=1r2ql95c5j6m

@eyvaztaha
Əlirza Oxtay və Milli Məsələ (2)

Təbriz Halğası (3), Azərbaycan və Sol silsiləsindən.

چپ و مسئله ملی
بررسی انتقادی کتاب "آذربایجان و مسئله ملی"
کتابچه‌ی منسوب به علیرضا اوختای، جلسه‌ی دوم.

#sol #MilliMəsələ #Lenin #Marks #Marx #SəmədBehrəngi #SemedBehrengi #Oxtay #ƏlirzaOxtay #AlirizaOktay #Stalin
#تبریز #صمد_بهرنگی #فرقه_دموکرات #سازمان_چریکهای_فدایی_خلق #مارکس #پیشه‌_وری #علیرضا_اوختای #علیرضا_نابدل

Bu linkdən baxın:
از لینک زیر نگاه کنید:

https://www.instagram.com/tv/CYPVM42jmrX/?utm_medium=copy_link
Əlirza Oxtay, Milli Məsələ və xruşçovizm (3)
Təbriz Halğası (4), Azərbaycan və Sol silsiləsindən.

علیرضا اوختای، مسئله‌ی ملی و خروشچوفیسم.
بررسی انتقادی کتاب "آذربایجان و مسئله ملی"
کتابچه‌ی منسوب به علیرضا اوختای، جلسه‌ی سوم.

#sol #MilliMəsələ #Lenin #Marks #Marx #SəmədBehrəngi #SemedBehrengi #Oxtay #ƏlirzaOxtay #AlirizaOktay #Stalin
#تبریز #صمد_بهرنگی #فرقه_دموکرات #سازمان_چریکهای_فدایی_خلق #مارکس #پیشه‌_وری #علیرضا_اوختای #علیرضا_نابدل

Bu linkdən baxın:
از لینک زیر نگاه کنید:

https://www.instagram.com/tv/CYhYG8fjckt/?utm_medium=copy_link