محمد علی فتحی
106 subscribers
1.05K photos
167 videos
36 files
447 links
🌐حجت الاسلام و المسلمین محمد علی فتحی
استاد حوزه و دانشگاه، فعال فرهنگی، اجماعی، رسانه ای

دفتر: کرج، آزادگان، مسجد مهدویه
09192655866
🌐 لینک پرداخت 👇:
https://zarinp.al/hajfathi
🌐سايت:
www.hajfathi.ir
👌ارتباط با ادمین:
@hajfathi
Download Telegram
شرح #دعای_روز_بیست_ونهم:

▫️ اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ وَ طهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ یَا رَحِیما بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ.

▫️ خدایا! در این ماه با رحمتت فروگیر و توفیق و خود نگهداری نصیبم کن، و از تیرگی‌های تهمت دلم را پاک گردان، ای مهربان به بندگان با ایمان.

👌نکات:

▫️رحمت الهی دائما سرازیر است و هرگز انقطاع و ایستایی ندارد. گاهی بنده با کردار ناشایست مانع رسیدن آن،به خود می شود. اگر کسی شرایط #بندگی را در زندگی مراعات کند، در واقع به پوشش رحمت بر خود کمک کرده است. پس معنی عبارت "غشنی... " این است که کمک کن #نافرمانی نکنم.
▫️ #توفیق یعنی مطابق شدن #اراده هماهنگ با #حق و #حقیقت که بدون توجه ویژه خدای تعالی میسر نخواهد بود. #بستر این توفیق همان انجام #وظایف_شرعی است. بسیاری از توفیقات با انجام مستحبات و گریه و تمانا از درگاه ربوبی حاصل می شود. بدون توفیق کار جلو نمی رود.
▫️ #عصمت هم به معنی خود نگهداری از خطا و گناه است. این اتفاق بدون #اندیشه و #اعتقاد_پاک نمی شود. با درخواست عصمت از خدا درواقع خواسته ایم ما را در زندگی بیشتر راهنمایی ‌کند.
▫️ #تهمت زدن از گناهان کبیره است که ممکن است امتی را به خطر بیندازد.
تهمت زننده خم #دروغ می گوید و هم #غیبت می کند. اثر مخرب این دو گناه که در یک خطا یعنی تهمت جمع شده، #ویرانگر است. حتی برخی اعمال نیک انسان با تمهت تحت الشعاع قرار می گیرد و بی اثر می شود.
▫️ #رحیم خدایی است که نگاه ویژه به بندگان مومن دارد. توفیق، عصمت، رحم کردن و....نشان از برخورداری از نعمت #رحیمیت است.
#حاج_فتحی
🆔 @hajfathi_ir
💠 شریعت+طریقت+حقیقت

دکتر حمید فرزام، از شاگردان #شیخ_رجبعلی_خیاط، در توصیف #تعبد ایشان می‌گوید:

▫️شیخ، #شریعت و #طریقت و #حقیقت را با هم داشت؛ نه اینکه مانند درویش‌ها پشت پا به شریعت بزند.

اولین حرف ایشان به بنده این بود:

«برو حساب خمست را بکن! » و مرا نزد مرحوم آقا شیخ #آشتیانی فرستاد و فرمود:

«باید بروی خدمت ایشان! »

خدمت ایشان رفتم و حساب کلبه محقری را که داشتم، کردم.
----------
📚کیمیای محبت، ص ۵۳ ،سیره اخلاقی علما - صفحه ۳۵