♨️تف به خودش کرد

داشتم می رفتم سمت عظیمیه عیادت مریضی تو بیمارستان.
سر دو راهی نگه داشتم تا از یه آقای #سیبیلو که کنار وایستاده بود آدرس بپرسم.
سلام دادم و گفتم: ببخشید بیمارستان... کجاست؟
پاسخش فکر می کنید چی می تونه باشه؟!
یه #تف گنده تو خیابون کرد و جواب نداد.
ناراحت شدم که چرا یه آخوندو دید و اینجوری کرد...
جلوتر که رفتم دیدم یه آقایی با چند نفر وایستادن منتظر تاکسی هستند.
نگه داشتم و از آقایی که دستش پلاستیک بود آدرسو پرسیدم.
ایشون راهنمایی کرد.
دیدم سرده گفتم: اگه مقصدتون تو مسیره سوار شید.
سوارش کردم و هنگام پیاده شدن گفت:
حاجی من خونم نزدیکه اگه کاری هست بگید اگه بیمارستان....
خیلی تحویل گرفت و برای مریضمون دعا کرد.
با خودم گفتم:
دو انسان با دو حرکت متفاوت در یک جامعه زندگی می کنند.
چی می شد اون آقای اولی #تف نمی کرد؟! چیزی ازش کم می شد؟
👌خدا با کسی است که خوش اخلاق و خوش برخورد باشه.
با خودم گفتم:
اون آقا در واقع به خودش تف کرد ولی نفهمید!
به قول شاعر:
هرچه کنی به خود کنی
گر همه نیک و بد کنی.

#خاطرات_حاج_فتحی
فتدبر
@hajfathi_ir

♨️ابراهیم شما را هم جلب کرد!؟

به هادی گفتم:
بابا کتاب شهید ابراهیم هادی رو داری؟
گفت: بله بابا دو جلدشم دارم.

هادی و مادرش کتابو خونده بودن و هر دو شون از شخصیت کتاب تعریف می کردن.

کتابو که هادی آورد شروع کردم به خوندن در عرض ۱۵ دقیقه ۳۶ صفحه خوندم.
نفهمیدم کی سفره شام پهن شده.
من محو شخصیت ابراهیم هادی بودم که خانم گفت:
حاجی ! ابراهیم شما رو هم جلب کرد!؟

واقعا ابراهیم هادی کی بود؟
بد جوری دلمو گیر انداخت.

#شهید_ابراهیم_هادی
#خاطرات_حاج_فتحی