💠 قبول اشتباه
#آیت_الله_خویی، از بزرگان و مراجع تقلید بود که در #نجف اشرف کلاس درسی داشت.
روزی یکی از عالمان برجسته که از خارج به نجف آمده بود، در درس ایشان حاضر شد و اشکالی #علمی به ایشان وارد کرد. آیت الله خویی پذیرفت و اعتراف کرد اشکال وی وارد است.
یکی از شاگردان برجسته آیت الله خویی با تعجب به ایشان گفت:
شما چگونه دربرابر اشکال او به این سادگی تسلیم میشوید و هیچ گونه بحث و مناقشه نمی کنید؟چ
آیت الله خویی فرمود:
«من از این اشکال #غافل بودم و این عالم مرا متوجه این اشکال ساخت و درست نیست که من بعد از توجه به حکم صحیح، اصرار بر خطای خود بنمایم».
----------
📚قصهها و خاطره ها، ص ۶۴؛ قصص و خواطر، ص ۷۷.
#آیت_الله_خویی، از بزرگان و مراجع تقلید بود که در #نجف اشرف کلاس درسی داشت.
روزی یکی از عالمان برجسته که از خارج به نجف آمده بود، در درس ایشان حاضر شد و اشکالی #علمی به ایشان وارد کرد. آیت الله خویی پذیرفت و اعتراف کرد اشکال وی وارد است.
یکی از شاگردان برجسته آیت الله خویی با تعجب به ایشان گفت:
شما چگونه دربرابر اشکال او به این سادگی تسلیم میشوید و هیچ گونه بحث و مناقشه نمی کنید؟چ
آیت الله خویی فرمود:
«من از این اشکال #غافل بودم و این عالم مرا متوجه این اشکال ساخت و درست نیست که من بعد از توجه به حکم صحیح، اصرار بر خطای خود بنمایم».
----------
📚قصهها و خاطره ها، ص ۶۴؛ قصص و خواطر، ص ۷۷.
💠مجاهده با نفس، جلوگیری از فخر فروشی
بارها اتفاق میافتاد مرحوم #ملاعبدالله_شوشتری، از #مقدس_اردبیلی پرسشهایی میکرد و آن دو عالم بزرگ درباره مسائل مطرح شده بحث و بررسی میکردند.
در بسیاری از مواقع، ناگاه #علامه_اردبیلی در میان گفت وگو، #سکوت میکرد یا میفرمود: این بحث باشد تا به کتاب مراجعه کنم! سپس دست #شوشتری را میگرفت، از محدوده شهر #نجف خارج میشدند و به بیرون شهر میرفتند.
وقتی به جای خلوتی میرسیدند، #مقدس رو به شوشتری میکرد و میگفت:
آن مسئله چه بود؟ سپس درباره آن مسئله بحث و بررسی میکرد و تحقیقات خود را درباره آن بیان میکرد.
در این مواقع، مرحوم شوشتری با تعجب میپرسید:
شما که به این خوبی مطلب رامیدانستید، چرا آنجا مطرح نکردید؟
مقدس اردبیلی پاسخ میداد:
«آنجا گفت وگویمان در حضور #مردم بود و این احتمال وجود داشت میان ما #جدل پیش آید و بر یکدیگر #غلبه کنیم، ولی اینجا کسی جز #خدای_متعال نیست و از #فخرفروشی و #اظهار_فضل دور هستیم».
----------
📚سیمای فرزانگان، ص ۳۲۱.
سیره اخلاقی علما - صفحه ۴۴
بارها اتفاق میافتاد مرحوم #ملاعبدالله_شوشتری، از #مقدس_اردبیلی پرسشهایی میکرد و آن دو عالم بزرگ درباره مسائل مطرح شده بحث و بررسی میکردند.
در بسیاری از مواقع، ناگاه #علامه_اردبیلی در میان گفت وگو، #سکوت میکرد یا میفرمود: این بحث باشد تا به کتاب مراجعه کنم! سپس دست #شوشتری را میگرفت، از محدوده شهر #نجف خارج میشدند و به بیرون شهر میرفتند.
وقتی به جای خلوتی میرسیدند، #مقدس رو به شوشتری میکرد و میگفت:
آن مسئله چه بود؟ سپس درباره آن مسئله بحث و بررسی میکرد و تحقیقات خود را درباره آن بیان میکرد.
در این مواقع، مرحوم شوشتری با تعجب میپرسید:
شما که به این خوبی مطلب رامیدانستید، چرا آنجا مطرح نکردید؟
مقدس اردبیلی پاسخ میداد:
«آنجا گفت وگویمان در حضور #مردم بود و این احتمال وجود داشت میان ما #جدل پیش آید و بر یکدیگر #غلبه کنیم، ولی اینجا کسی جز #خدای_متعال نیست و از #فخرفروشی و #اظهار_فضل دور هستیم».
----------
📚سیمای فرزانگان، ص ۳۲۱.
سیره اخلاقی علما - صفحه ۴۴