کتاب ادیب
20 subscribers
77 photos
کتاب‌فروشی ادیب

🔸آدرس:
خیابان انقلاب، نبش خیابان دوازده فروردین

🔸 شمارهٔ تماس:
۰۲۱۶۶۹۶۸۸۷۱-۳

🔸اینستاگرام:
https://www.instagram.com/ketabadib/

🔸سایت:
www.ketabadib.ir

🔸سفارش کتاب:
@ketab_adib
Download Telegram
#معرفی_کتاب #داستان_آمریکایی

🔸اطلاعات کتاب🔸
عنوان: وقتی از عشق حرف می‌زنیم
نویسنده: ریموند کارور
مترجم: پریسا سلیمان‌زاده-زیبا گنجی
ناشر: مروارید
تعداد صفحه: ۲۶۲
‌قیمت: ۳۹ هزار تومان

🔸دربارهٔ کتاب🔸
ریموند کارور داستان نویس معاصر آمریکایی که در ایران و در نزد اهل ادب چهره‌ای شناخته شده است در داستان‌های خود همواره با نگاهی ریزبین و جزئی‌نگر به محیط اطراف و اجتماع پیرامون خویش نظر می‌کند.اهمیت و شهرت روزافزون کارور بی‌گمان از آن روست که وی در آثار داستانی خود توانسته به ریزترین و کوچک‌ترین حوادث روزمره نفوذ کند و این نفوذ و عمق نگاه گاه حتی به پنهانی‌ترین زوایای روح خوانندگان آثارش سایه می‌اندازد.
از سوی دیگر کارور در کتاب‌هایش به تعبیری«آینه تمام‌نمای آمریکای معاصر است»او تصویرگر عشق‌های ناکام و استیصال در روابط عاطفی انسان‌هاست.
مجموعه حاضر تعدادی از مهم‌ترین داستان‌های این نویسنده را در بر می‌گیرد.داستان‌هایی که بیش از هر چیز بیانگر«نوع نگاه کاروری»می‌باشد.و دریچه‌ای است تا خوانندگان فارسی زبان با جهان داستانی او بهتر و بیشتر آشنا گردند.


@ketab_adib
#معرفی_کتاب #داستان_آمریکایی

🔸اطلاعات کتاب🔸
عنوان: گیرنده شناخته نشد
نویسنده: کاترین کرسمن تیلور
مترجم: بهمن دارالشفایی
ناشر: ماهی
تعداد صفحه: ۵۷
‌قیمت: ۷ هزار تومان

🔸دربارهٔ کتاب🔸
این کتاب روایت نامه‌نگاری دو دوست صمیمی آلمانی است که سال‌ها با هم در آمریکا زندگی کرده‌اند و حالا یکی‌شان به آلمان بازگشته است،آن هم درست مقارن با به قدرت رسیدن هیتلر.کتاب ماجرای دگرگون شدن پیوند دوستی این دو بر اثر اتفاقاتی است که در آلمان هیتلری می‌افتد.کاترین کرسمن تیلور داستان خود را در سال ۱۹۳۸ و پیش از آغاز جنگ جهانی دوم نوشته و تاکنون میلیون‌ها نسخه از آن به فروش رفته است.



@ketab_adib
#معرفی_کتاب #داستان_آمریکایی

🔸اطلاعات کتاب🔸
عنوان: خانه خیابان مانگو
نویسنده: ساندرا سیسنروس
مترجم: دیبا داودی
ناشر: کتاب آمه
تعداد صفحه: ۲۰۲
‌قیمت: ۹ هزار تومان

🔸پاره‌ای از کتاب🔸
هیچ وقت آسمان زیادی سهمت نیست.می‌توانی به خواب بروی و مست از خاطره‌ی آسمان بیدار شوی،و آسمان لحظات دل‌تنگی مونست باشد.این‌جا غم و دلتنگی فراوان است و آسمان اندک.پروانه‌ها انگشت‌‌شمارند و گل‌ها هم؛راستش هر چه زیباست،در این گوشه انگار کم پیدا می‌شود.با تمام این اوصاف،ما هر آن‌چه را سهممان می‌شود،بر می‌داریم و نهایت استفاده را از آن می‌بریم.
داریوس که از مدرسه خوشش نمی‌آید و گاهی اوقات خل‌وضع است و اغلب اوقات شیرین‌عقل،امروز حرف جالبی زد،گرچه عموما حرف نمی‌زند.داریوس که اغلب دنبال دخترها می‌کند و با چوبی که قبلا به لاشه‌ی موش مرده زده یا با یک فشفشه اذیتشان می‌کند و پیش خودش فکر می‌کند خیلی بچه زرنگ است،امروز به آسمان اشاره کرد،چون پر از پاره‌های ابر بود؛از آن ابرهایی که شبیه بالش‌اند.داریوس گفت می‌بینی؟همه تان آن ابر چاق را می‌بینید؟کجاست؟آن ابری را که کنار تکه ابر شبیه به پاپ کورن است،می‌گویم.آن یکی.می‌بینی.

@ketab_adib