خوانسارنیوز (مهمترین اخبار خوانسار و ایران)
5.48K subscribers
60.4K photos
13.9K videos
935 files
54.3K links
کانال اطلاع رسانی خوانسارنیوز
@khansarnews1
🔻شرایط و هزینه نشر انواع آگهی:
https://t.me/khansarnews_ads/31
مدیر مسؤول: خسرو دهاقین
🔺تماس با ادمین، ارسال خبر یا سفارش آگهی:
@khosrodahaghin

نشانی اینستاگرام:
https://instagram.com/khansarnews.ir
Download Telegram
#تاریخ_انقلاب
#استاد_سید_حسین_میرباقری
سلام علیکم و رحمة الله 💠قبل از ادمۀ نقل خاطراتی دیگر از تاریخ انقلاب اسلامی در خوانسار ، ذکر این نکته را لازم می دانم ، حقیر حوادثی را نقل می کنم که مستقیماً در آن ها حضور داشتم ، و به طور حتم حوادث بسیاری وجود دارد که من در آن حضور نداشتم ، لذا اگر برخی از افراد مؤثر را نام نبرده ام یا ذکر خاطرات برخی محله های خوانسار را ننوشته ام ،به این دلیل است که ازآنها اطلاعات کافی ندارم . البته مطالب و خاطرات فراوان دیگری دارم که هنوز فرصت نَقلشان را پیدا نکرده ام و ان شاء الله به تدریج آنها راتحریر و منتشر خواهم نمود.
💠یکی از اقدامات خوب و مؤثری که در قبل از انقلاب در خوانساز صورت گرفت ، تأسیس هیأتی به نام « هیأت جوانان علی اکبر (ع) خوانسار » بود ، این هیأت ( در سال 1354) به ابتکار برادر عزیزمان حاج اقا حسن امیری ، در زمانی شکل گرفت که ایشان تازه از دانشگاه تهران در رشتۀ آمار و انفورماتیک ( در سال 1353) فارغ التحصیل شده و چون تا رسیدن دورۀ خدمت نظام وظیفه ، یک سالی فرصت داشت ، در دبیرستانهای خوانسار به تدریس درس فیزیک ( به صورت حق التدریسی ) هم پرداخت.
@Khansarnews
💠هیأت جوانان علی اکبر خوانسار، در سال 1354 به صورت نیمه مخفی با حضور و عضویت حدود 40 نفر از جوانان زبده و انقلابی خوانسار شکل گرفت ، جلسات آن عمومی نبود ، بلکه گروهی خاص در آن عضویت داشتند. هر هفته چهارشنبه شبها ( شب پنجشنبه ) ، بعد از نماز مغرب و عشاء ، در منزل یکی از بزرگان شهر تشکیل می شد . مرحوم حجة الاسلام والمسلمین شیخ کمال عصاری هم از قم تشریف می آوردند و در آن جلسه مطالبی به صورت کلاسیک و درسی بیان می کردند. و هر هفته یکی یا دونفر از جوانان عضو ، سخنرانی کوتاهی داشت یا مقاله ای قرائت می کرد . البته قرائت قرآن ، به این صورت که همه یا اکثریت حضار ، چند آیه ای می خواندند هم جزو برنامه بود ، و توزیع کتب یا نوارهای مذهبی نیز در جلسه انجام می شد ، هزینۀ و تهیۀ مکان جلسه هم ، هر هفته به عهدۀ یکی از بازاریان متدین و انقلابی خوانسار گذاشته می شد، که برای هیأت در منزل خودش ، شام هم تهیه می کرد .
@khansarnews
💠قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ، بازار خوانسار ، رونق فراوانی داشت و تاجران و مغازه داران بزرگی در بازار حضور داشتند که در تشکیل جلسات مذهبی هم کمک های فراوانی می نمودندو تمام مخارج و هزینۀ هیأت جوانان علی اکبر (ع) را به عهده داشتند که از آن جمله می توانم از این این شخصیت ها نام ببرم ، حاج آقا حسن عطار زاده شفیعی( پدر شهید محمد صادق شفیعی ) که آهن فروش بود، مرحوم حاج محمد باقر شفیعی ( مقابل مسجد آقا اسدالله فروشگاه مصالح ساختمانی داشت ) ، مرحوم حاج مجتبی ناشر الاکام ( پدر شهید ناشرالاحکام ،در بازار ،بنکدار بود ) ، حاج میرزا محمد مقدسی ( بالاتر از بانک ملی فرش فروشی و شرکت فرش بافی داشت ) ، مرحوم حاج درویش شبانی (پدر شهید حسین شبانی، در بازار مغازه داشت و سهامدار کارخانه پشم ریسی بود ) ، مرحوم حاج رجبعلی نصیری ( در میدان امام مغازۀ دارو فروشی داشت ) ، مرحوم حاج محمد جعفر خالوحاجی ( روبروی پاساژ خاتم الانبیاء مغازۀ خواربار فروشی و بنکداری خوار بار داشت ) ، مرحوم حاج حسین اسدی ( دربازار ،تاجر پشم و خامه بود ) ، مرحوم حاج حسن اسدی ( در بازار ،خواربار فروش بود ) ، مرحوم حاج علی توکلیان ( در میدان امام ، عمده فروش مصاح قالی بافی بود ) ، مرحوم حاج حسین رضایی ( در بازار ،تاجر فرش بود ) ، مرحوم حاج احمد توکلیان( در خیابان امام ، خواربار فروش بود و بعداً آنرا تبدیل به فروشگاه لوازم خانگی نمود ) ، حاج مجتبی مکی ( مغازۀ طلا فروشی در خیابان امام دارد ) ، حاج حیدر اسدی ( روبروی پاساز خاتم الانبیاء، تاجر پشم و خامه بود و بعداً با درخواست هیأت ، آنرا به کتابفروشی تبدیل کرد ) ،مرحوم حاج محمد علی درجزنی ( در بازار ،مغازۀ خوار بار فروشی داشت ) ، حاج مرتضی التجایی ( کارمند بخشداری بود ) ، حاج مجتبی رفعتی ( رئیس صندوق ذخیرۀ حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حسابدار جهاد سازندگی شد ) ،مرحوم حاج میرزا معصومی ( در میدان امام ،مغازه خرازی داشت ) و تعداد دیگری از بزرگان خوانسار که همگی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به هیأت جوانان علی اکبر(ع) کمک مالی می کردند.
@khansarnews
💠این بزرگواران که مستمراً به هیأت کمک می کردند، همگی از متدیین بازار ، اهل مسجد و نماز جماعت و ارتباط تنگاتنگ با روحانیون خوانسار بودند، من به این دلیل اسامیشان را بیان کردم که جوانان بدانند ، روحانیون والاقدر خوانسار همگی انقلابی و هوادار نهضت امام خمینی (ره) بودندو از جوانان انقلابی آن دوران عمیقاً حمایت می کردند و اگرچه به صورت علنی در اینگونه جلسات مشارکتی نداشتند، اما به طور یقین ، حمایت این تاجران و بازاریان متدین از هیأت جوانان علی اکبر با توصیۀ روحانیون بوده است . به خصوص که مرحوم حجة الاسلام شیخ کمال عصاری ، شاگرد مرحوم آیة الله علوی و از مرابطین حوزۀ علمیۀ حضرت ولی عصر (عج) بود ومرحوم آیة الله غضنفری هم که به صورتی علنی و روشن ، از ما حمایت مادی و معنوی می نمود.
@khansarnews
💠جلسات هیأت جوانان علی اکبر (ع) ، گاهی با حضور دو روحانی اداره می شد. مرحوم حاج شیخ کمال عصاری که همه هفته و مستمراً مدیر جلسه و مدرس آن بود و حجةالاسلام محمد تقی خلجی ( داماد مرحوم حاج آقاحسن صالحیان، پدر شهید محمود صالحیان و پدر مبارز و پاسدار خستگی ناپذیر مرحوم تقی صالحیان) نیز هر چند هفته یکبار در جلسات شرکت و سخنرانی و تدریس می کرد.
@khansarnews
#تاریخ_انقلاب
💠کمک های فراوان وبیدریغ این بزرگواران ، که از آنها نام برده شد و بسیاری دیگر از موجهین و متدینین خوانسار ، به هیأت ، سبب شده بود که هیأت جوانان علی اکبر خوانسار ، در طول سالهای مبارزات انقلاب اسلامی ، هیچ وقت از لحاظ مالی در مضیقه قرار نگرفت و با آن کمک ها ، تهیۀ کتب مذهبی برای جوانان ، تهیه وتکثیر و توزیع اعلامیه هاو نوار های مذهبی و سایر اقدامات فرهنگی برای اعضای هیأت و سایر جوانان شهرستان ، به راحتی انجام می شد .
💠جلسات هیأت ، تا اواخر سال 1355 به همین شکل نیمه مخفی و در منازل ،همه هفته برگزار می شد و در سال 1356 که هیأت بالنسبه ریشه دار و قوی شده بود و با روی کار آمدن حزب دموکراتها در آمریکا و رئیس جمهور شدن جیمز اِرل کارتر ( 1976 ) ، با شعار حمایت از حقوق بشر در جهان ، فضای سیاسی ایران هم اندکی گشایش یافت ،لذا هیأت ما هم در حالیکه جوانانی خوشفکر و با بنیۀ قوی اعتقادی عضو آن بودند ، جلسات خود را علنی و در مسجد صاحب الزمان خوانسار ( در محلۀ رئیسان ) تشکیل داد و از آن به بعد این مسجد ، به پایگاه انقلابیون خوانسار تبدیل شد، که چهارشنبه شبها از نقاط مختلف خوانسار ، از جمله سنگ شیر و بیدهند و گاهی حتی از گلپایگان ، درجلسات آن شرکت می کردند.
@khansarnews
💠مداح ومرثیه خوان این هیأت هم مرحوم حاج آقا سید مرتضی صاحبی ، کارمند متدین شیر و خورشید ( هلال احمر ) خوانسار بود که همه هفته با نوحه ها و اشعار و مرثیه های پر مغز خود ، جلسه را بسیار گرم می کرد. یکی از اشعاری را که همه دوست داشتند و آن مرحوم با صدای گرم خود بارها و در جلسات متعدد آنرا می خواند این اشعار بود :
روح بلند مومن، عصیان نمی پذیرد
طبع بلند مردان، سستی نمی پذیرد
آری طلای کامل، نقصان نمی پذیرد
بوجهل از این جهالت، ایمان نمی پذیرد
خواهم که دفن گردد ، جسمم به کربلایش
مدفون کربلا را ،نیران نمی پذیرد
این بی‌کران دریا ،طوفان نمی‌پذیرد
طبع بلند مردان، پستی نمی‌پذیرد
نیک‌ترین عبادت، مخفی‌ترین آن است
طاعت با ریا را ،یزدان نمی‌پذیرد.
آزادگان عالم، دیوانه حسین اند
عطر محبت او ،پایان نمی پذیرد
در صفحه دل من ،نام حسین نقش است
این لوح هیچ نقش،جز آن نمی پذیرد
@khanarnews
💠در پاییز 1356 ، هیأت جوانان علی اکبر (ع) ، با دعوت از روحانی انقلابی و پر شور و حرارتی به نام شیخ علی اکبر اطاعتی ، که 6 شب در مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با نام مستعار سید علی اکبر رضوانی و با عمامۀ مشکی ، منبر رفت ، انقلابی بودن خود را علنی تر کرد ، سخنرانیهای آقای رضوانی بسیار تند و انقلابی و روشنگرانه بودو حتی گاهی به صورت مستقیم نظام شاهنشاهی را مورد حمله قرار می داد ، آوازۀ سخنرانیهای او سبب شد که جمعیت زیادی از خوانسار و شهرهای گلپایگان و تعدای هم از بویین و داران ، در آن شرکت می کردند و در آن شبها ، داخل مسجد و محوطۀ آن به صورت بسیار فشرده پر از جمعیت می شد .
@khansarnews
#تاریخ_انقلاب
💠عوامل ساواک که مر کز آن در شهرستان داران بود، نیروهای خود را از شب سوم به بعد به جلسه فرستادند و روز قبل از شب هفتم ، از طریق یکی از اعضای هیأت که کارمند بخشداری خوانسار بود ( خوانسار در آن سالها بخش بود و فرمانداری نداشت )،متوجه شدیم که ساواک قصد دارد آقای رضوانی را دستگیر کند ، لذا آقای رضوانی که مردی بسیار ورزیده و در حقیقت چریکی کارکشته و آموزش دیده در لبنان و فلسطین هم بود ، با لباس مبدل (کت و شلوار)، از خوانسار فرار کرد ، اما بنا به دلایلی و با اصرار یکی از اعضای هیأت که اورا به ساواک هم برده و از او تعهد گرفته بودند، قرار شده بود که جلسه شب هفتم ، با آرامش وبا منبر رفتن یک سخنران دیگر ادامه یابد تا رفتن آقای رضوانی را عادی جلوه داده و تشنجی در شهر پدید نیاید .
شب هفتم، مردم بی خبر از اینکه آقای رضوانی فرار کرده است ، با عدۀ بیشتری به مسجد آمدند و بخصوص از شهرستان گلپایگان هم بیش از شبهای قبل شرکت کردند، اما روحانی که به منبر رفت (نامش را عمداً ذکر نکرده ام)، علیرغم آنکه سخنران ورزیده ای بود، بر خلاف آقای رضوانی ، هر گز وارد سیاست نشد و در اواسط سخنانش، به انتقاد تلویحی از کسانی پرداخت که منبر را سیاسی می کنند و یادم هست که گفت «این چه معنی می دهد که بالای منبر بگوییم زنده باد چغندر ، مرده باد شلغم » اما وقتی سخنانش به اینجا رسید ،عده ای از جوانان پر شور که به شدت عصبانی بودند ، از طریق بام یا دیوار مسجد ، سیم برق مسجد را قطع کرده و مجلس را بر هم زدند، مسجد در تاریکی فرو رفت (فقط نور چراغهای ستون کوچه ها،کمی حیاط مسجد را روشن کرده بود) ، مردم هم سراسیمه به بیرون فرار کردند و حتی اندکی شعار مرگ بر کارتر و مرگ بر دیکتاتور هم برای اولین بار در خوانسار سر داده شد.

💠البته صبح روز بعد، عده ای از دست اندرکاران هیأت به ساواک داران فرا خوانده شده و باز جویی شدند، اما به دلیل قدرت فوق العادۀ روحانیون خوانسار و ترسی که ساواک از آنها داشت و با تلفنهایی که از خوانسار به آقای فرهمند ( رئیس ساواک منطقۀ فریدن و خوانسار و گلپایگان) شد ، علیرغم اینکه مقدمات دستگیری عده ای فراهم شده بود، اما ساواک کسی را دستگیر نکرد. بعداز اینکه انقلاب پیروز شد و برای بررسی اسناد ساواک به داران رفتیم ، مشاهده کردیم یکی از کسانی که قراربود دستگیر شود ، من بودم ( که البته در تحلیل ساواک، جزو دبیران با نفوذ مردمی و مورد علاقه دانش آموزان شناخته شده بودم ) ، و طبق گزارشاتی که در ساواک بود ، گزارش شده بود که آقای علی امامی ( که آن زمان دانش آموز کلاس پنجم ریاضی دبیرستان کورش کبیر بود) آن شب برق مسجد را قطع کرده است . آقای علی امامی ، در آن سالها، چندین بار تحت تعقیب قرار گرفت یا احضار شد. بعد از پیروزی انقلاب، کسی که بیشترین گزارشها را بر علیه هیأت جوانان علی اکبر و دبیران و دانش آموزان انفلابی ،به ساواک ارسال کرده بود ، از طریق منابع ساواک شناسایی شد،آن شخص در دادگاه انقلاب اسلامی خوانسار ، محاکمه و از کار بر کنار گردید. با اینکه دادگاه ،از من به عنوان یکی از شاکیان او یاد کرده و برای دادگاه دعوت بعمل آورده بود، اما من بعد از انقلاب نه از او شاکی شدم و نه در دادگاهش شرکت کردم.( نام این شخص را می دانم ، اما آنرا بیان نخواهم کرد )

💠لازم به توضیح است که ارتباط ما با آقای رضوانی، از طریق یکی از دبیران دبیرستان به نام آقای مصطفی قاسم پیوندی( دبیر زیست شناسی اصفهانی الاصل و مشغول تدریس در دبیرستانهای خوانسار) و آقای اصغر طاهرزاده ( از انقلابیون معروف ، که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، مدتی مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان شد و اکنون یکی از اساتید مشهور معارف اسلامی دانشکاه اصفهان است) برقرار شد. یادم است ، در جلسه ای که قبل از دعوت از وی با برخی از اعضای اصلی هیأت جوانان علی اکبر (ع) داشتیم و برای دعوت از وی ترس و تردید وجود داشت ، بنا را بر استخاره گذاشتیم ، لذا من با قرآن در همان جلسه ، استخاره کردم ، در کمال شگفتی و به شکلی اعجاز گونه ، این آیه آمد: « الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا =كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او مى‏ ترسند پس از هيچ كس جز خدا ترسی ندارند و خدا براى حسابرسى كفايت مى ‏كند » ( س احزاب ، آ 39 ) ، آمدن این آیه در آن استخاره ، با این مفهوم عمیق ، مارا در کارمان بسیار مصمم کرد. وقتی این حادثۀ عجیب را برای آقای رضوانی هم شرح دادیم ، خیلی خوشحال شد ، لذا در خوانسار با شجاعت بیشتری سخنرانی می کرد.
@khansarnews
#تاریخ_انقلاب
💠با اینکه فعلاً قصد ندارم نام اعضای اصلی هیأت را اعلان نمایم ، ولی تلویحاً عرض می کنم که اعضای اصلی این هیأت ، تقریباً بالاتفاق ، یا شهید شدند یا در سمت های مهمی به انقلاب و نظام اسلامی خدمت کرده اند ، اما ذکر نام چهاربزرگوار که در آن روزها ، از صفا و اخلاص و صمیمیت آنها ، بهره های زیادی برده ایم و در راهنمایی و هدایت هیأت خیلی کمک کردند، خالی از لطف نیست ،آن چهار شخصیت بزرگوار ، یکی آقای حاج آقاحسن امیری است که حق بزرگی به گردن انقلابیون خوانسار دارد ، دیگری ، آقای حاج آقا رضا انصاریان رحمة الله علیه ( مبارز خستگی ناپذیر دوران انقلاب و مرثیه خوان معروف کشور و حرم امام رضا علیه السلام) سومی جناب آقای حاج آقاسید مرتضی مهدوی، برادر شهید محمد مهدوی و چهارمی ، مهندس حاج آقامصطفی شبانی ( فرزند ارشد مرحوم حاج درویش شبانی و برادر شهید والا مقام حسین شبانی ) است، این دو بزرگوار ، از اعضای اصلی هیأت و در کمک فکری به هیأت بسیار مؤثر بوده اند .

این شرح بی‌نهایت ،کز زلف یار گفتم
حرفیست از هزاران ، کاندر عبارت آمد
بر تخت جم که تاجش، معراج آسمان است
همت نگر که موری، با آن حقارت آمد —---------------------------------------------------
ان شاء الله این شرح را ادامه خواهم داد...
نوشته: استاد حاج سید حسین میرباقری
@khansarnews
#تاریخ_انقلاب
#تاریخ انقلاب گوشه هایی از تاریخ انقلاب، در خوانسار
به قلم استاد حاج سید حسین میرباقری ( قسمت بیست و هفتم )
💠دعوتنامۀ کتبی هیأت جوانان علی اکبر (ع) را آقای مصطفی قاسم پیوندی ، به حجة الاسلام رضوانی رسانده و زمان سخنرانی ایشان در خوانسار مشخص گردید(اواخر آذر ماه 1356 )، با توجه به آیه ای که در استخاره ، راهِ کار ما را معین کرده بود(« الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفي‏ بِاللَّهِ حَسيباً = کسانی که رسالت ها و پیام های خدا را ( به مردم ) می رسانند و از او می ترسند و از احدی جز او نمی ترسند ، و خدا در حسابرسی از آنان کفایت می کند») ، برای مجلس سخنرانی وی ، بدون ترس و اضطراب ، تبلیغات نسبتاً وسیعی را با پخش اعلامیه در سطح شهر و نصب پردۀ بزرگی در خیابان ( کمی بالاتر از بانک ملی)، انجام دادیم. البته به پیشنهاد آقای رضوانی ، تبلیغات با نام مستعار حجة الاسلام سید علی اکبر، صورت گرفت.
💠در زمان معین شده ، حجة الاسلام شیخ علی اکبر رضوانی ، با کت و شلوار و محاسن نسبتاً کوتاه وارد خوانسار شد و در منزل مرحوم حاج میرزا محمد مقدسی که از قبل برایش معین شده بود مسقر گردید(البته قرار شد ، برای حفظ امنیت او بعضی از شبها نیز در منزل حاج آقا مرتضی التجایی یا منزل حاج آقا مجتبی رفعتی میهمان باشد)
💠اقای رضوانی ، شبها با لباس روحانیت ، عمامۀ مشکی و عینک دودی ، در مسجد صاحب الزمان منبر می رفت، و از شب دوم به بعد ،استقبال آنقدر زیاد بود که گاهی علاوه بر شبستان و صحن و حیاط مسجد ، کوچۀ جنب مسجد هم جمعیت می ایستاد، علاوه بر مرکز شهر ،عدۀ زیادی نیز از محلات اطراف شهر،بخصوص ، محلات سنگ شیر و بیدهند و رباط ، حضور می یافتند.
💠از شب سوم به بعد که آوازۀ سخنرانی ایشان ، در گلپایگان هم پیچیده بود، جمعیت زیادی نیز از شهرستان گلپایگان برای استفاده از بیانات این خطیب شجاع و با ذوق، با وسیلۀ شخصی به خوانسار می آمدند، طوریکه دو طرف خیابان پهلوی ( امام خمینی ) ، تعداد زیادی اتوموبیل پارک می شد ( که برای خوانسارِ آن سالها، پدیدۀ کم نظیری بود)
💠موضوع سخنرانی آقای رضوانی، هرشب ، آیۀ 108 سورۀ یوسفِ قرآن بود: « قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ =بگو، راه و طریق من و پیروانم همین است که مردم را با بینایی و بصیرت به سوی خدا دعوت کنیم و خدا از هر گونه شرک منزه است و ما هرگز برای خدای یکتا ، شریک قرار نمی دهیم»
💠ابتدای منبر ،دقایقی تمام قد، روی منبر می ایستاد، این آیه را می خواند ، ترجمه می کرد و مختصری پیرامون آن سخن می گفت، بخصوص هر شب ، تأکید می کرد ،« مردم، هر حادثه ای را که مشاهده می کنید ، به دنبال علت آن باشید» و تقریباً هر شب با حالتی مخصوص و صدایی رسا ، فریاد می زد: «پدران ، مادران ، آموزگاران ، دبیران ، برای فرزندان و دانش آموزانتان ، ذهن علت یاب پرورش دهید» و پس از این مقدمه ، روی منبر می نشست و به بررسی خیانتهای استعمار فرهنگی و استثمار فکری توسط آمریکای جنایتکار در ایران و کشورهای خاور میانه می پرداخت و می گفت «بزرگترین جنایتی که توسط آمریکا در منطقه واقع می شود ، استحمار ملت هاست».
💠 آن زمان، ریاست جمهوری آمریکا به حزب دموکرات رسیده و « جیمی کارتر » رئیس جمهور آمریکا شده بود و طرح و بحث « حقوق بشر» از جانب او ، در جهان داغ بود.
💠 آقای رضوانی هر شب با بیانی شیوا و با شجاعتی بی نظیر ، به کارتر می تاخت و این استراتژی و شیوۀ او را فریبی نو برای اغفال و غارت ملتها معرفی می کرد... ( ادامه دارد)
@khansarnews