#ذکر_السیل
روز شنبه نهم ماهِ رجب میان دو نماز بارانکی خُرد خُرد می‌بارید چنان که زمین تَر‌گونه می‌کرد.
و گروهی از گله‌داران در میانِ رودِ غزنیٖن فرود آمده بودند و... هر چند گفتند از آنجا برخیزید که مُحال بوَد بر گذرِ سیل بودن، فرمان نمی‌بردند، تا باران قوی‌تر شد، کاهل‌وار برخاستند و خویشتن را [به پای آن] دیوار‌ها افگندند... و هم خطا بود و بیارامیدند. ... و آن هم خطا بود که بر راه گذرِ سیل بودند.
... و پاسی از شب بگذشته سیلی در رسید که اقرار دادند پیران کهن که بر آن جمله یاد ندارند. و درختِ بسیار از بیخ بکنده می‌آورد و مُغافَصَه (۱) در رسید، گلّه‌داران بجَستند و جان گرفتند. (۲)
... بسیار کاروانسرای که بر رستهٔ وی بود ویران کرد و بازار‌ها همه ناچیز شد و آب تا زیرِ ... قلعت آمد.
و این سیلِ بزرگ، مردمان را چندان زیان کرد که در حسابِ هیچ شمارگیر نیاید.
... و از چند ثقهٔ زاولی (۳) شُنودم که پس از آنکه سیل بنشست مردمان زر و سیم و جامهٔ تباه شده می‌یافتند، که سیل آنجا افگنده بود و خدای عزَّ و جل تواند دانست که به گرسنگان چه رسید از نعمت.
---------------------------------------------------------------
#تاریخ_بیهقی، به تصحیح «دکتر محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی»، صص ۲۶۱–۲۵۹.
---------------------------------------------------------------
۱. مُغافَصَه: ناگهان
۲. جان گرفتند: به جنب و جوش درآمدند.
۳. ثقۀ زاولی: مرد معتمد زابلی
💯 پایگاه اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
@Khansarnews1
صفحه ما در اینستاگرام:
instagram.com/khansarnews.ir
روز شنبه نهم ماهِ رجب میان دو نماز بارانکی خُرد خُرد می‌بارید چنان که زمین تَر‌گونه می‌کرد.
و گروهی از گله‌داران در میانِ رودِ غزنیٖن فرود آمده بودند و... هر چند گفتند از آنجا برخیزید که مُحال بوَد بر گذرِ سیل بودن، فرمان نمی‌بردند، تا باران قوی‌تر شد، کاهل‌وار برخاستند و خویشتن را [به پای آن] دیوار‌ها افگندند... و هم خطا بود و بیارامیدند. ... و آن هم خطا بود که بر راه گذرِ سیل بودند.
... و پاسی از شب بگذشته سیلی در رسید که اقرار دادند پیران کهن که بر آن جمله یاد ندارند. و درختِ بسیار از بیخ بکنده می‌آورد و مُغافَصَه (۱) در رسید، گلّه‌داران بجَستند و جان گرفتند. (۲)
... بسیار کاروانسرای که بر رستهٔ وی بود ویران کرد و بازار‌ها همه ناچیز شد و آب تا زیرِ ... قلعت آمد.
و این سیلِ بزرگ، مردمان را چندان زیان کرد که در حسابِ هیچ شمارگیر نیاید.
... و از چند ثقهٔ زاولی (۳) شُنودم که پس از آنکه سیل بنشست مردمان زر و سیم و جامهٔ تباه شده می‌یافتند، که سیل آنجا افگنده بود و خدای عزَّ و جل تواند دانست که به گرسنگان چه رسید از نعمت.
---------------------------------------------------------------
#تاریخ_بیهقی، به تصحیح «دکتر محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی»، صص ۲۶۱–۲۵۹.
---------------------------------------------------------------
۱. مُغافَصَه: ناگهان
۲. جان گرفتند: به جنب و جوش درآمدند.
۳. ثقۀ زاولی: مرد معتمد زابلی
💯 پایگاه اطلاع رسانی #خوانسارنیوز
@Khansarnews1
صفحه ما در اینستاگرام:
instagram.com/khansarnews.ir