کانال رسمی محمد مطهری
✅ صوت یا نوشته کرونایی؛ اقدامی سرنوشتساز (منتشر شده در فروردین ۱۳۹۹) محمد مطهری 🔹«گويى هرگز ما را براى آن گرفتاری كه به او رسيده بود، نخوانده است» (یونس/۱۲). این یکی از پرتکرارترین و دردآورترین شکایات خداوند در قرآن از انسانهاست که در هنگام گرفتاری، خدا…
🔻 این یادداشت تحت عنوان "صوت یا نوشته کرونایی؛ اقدامی سرنوشتساز"
https://t.me/m_motahari/44
که در اوج شیوع کرونا در فروردین ۱۳۹۹ منتشر شد، اینک پس از رهایی نسبی از این بیماری همهگیر، شاید ارزش نگاه مجددی داشته باشد.
https://t.me/m_motahari/44
که در اوج شیوع کرونا در فروردین ۱۳۹۹ منتشر شد، اینک پس از رهایی نسبی از این بیماری همهگیر، شاید ارزش نگاه مجددی داشته باشد.
Telegram
کانال رسمی محمد مطهری
✅ صوت یا نوشته کرونایی؛ اقدامی سرنوشتساز
(منتشر شده در فروردین ۱۳۹۹)
محمد مطهری
🔹«گويى هرگز ما را براى آن گرفتاری كه به او رسيده بود، نخوانده است» (یونس/۱۲).
این یکی از پرتکرارترین و دردآورترین شکایات خداوند در قرآن از انسانهاست که در هنگام گرفتاری،…
(منتشر شده در فروردین ۱۳۹۹)
محمد مطهری
🔹«گويى هرگز ما را براى آن گرفتاری كه به او رسيده بود، نخوانده است» (یونس/۱۲).
این یکی از پرتکرارترین و دردآورترین شکایات خداوند در قرآن از انسانهاست که در هنگام گرفتاری،…
کانال رسمی محمد مطهری
✅ حال و روز مردم و عمق راهبردی نظام محمد مطهری 🔹 اگر برخی از مسئولان را نمیشناختم باور میکردم که اینهمه اهمال و انفعال که این روزها در مقابل حملات بیشمار و وحشیانه به مردم برای سرقت اموالشان در خیابان صورت میگیرد، بیتردید از روی عمد است و دستوری محرمانه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹اینجا جنگل نیست، بزرگراه نیایش است که یک جانی در روز روشن، آسوده به یک خانم در ترافیک حمله میکند.
🔸چرا نکند؟ گرچه «قطاع الطریق» طبق قانون «محارب» هستند ولی پارسال ارتکاب همین جرم در بزرگراه کرج-قزوین به مصاحبهای شطرنجی با مجرمان انجامید و بعد هم «سکوت خبری» قوه قضاییه درباره نتیجه پرونده، بدون هیچگونه پیگیری از رسانه ملی. نیروهای مظلوم انتظامی که برای دستگیری این اشرار، جان داده یا ناقص میشوند هم انگارنهانگار.
🔹در ایران ما، حساسیت ویژه روی دشمن خارجی و کلا دشمنان نظام است و لذا معمولا در نطقهای مسئولان، ذکری از دشمنان داخلیِ جان، مال و ناموس ملت نمیشود؛ حال تجاوز دستهجمعی باشد، اسید بپاشند یا با قمه به جان مردم بیفتند.
🔸دلیل عدم برخورد قاطع با این فجایع تکاندهنده را در طول سالیان دراز از طرف مسئولانی که مردم مردم میکنند نمیدانم، ولی از نگاه بدبینانه، این اشرار چون هنگام دریدن مردم با قمه، شعار ساختارشکنانه نمیدهند تقابلی با نظام ندارند و الّا مسئولان با نمایش چهره به محض دستگیری، محکومیتهای عبرتآموز و اطلاعرسانی از مجازاتها چشم فتنه را درمیآوردند.
محمد مطهری
۱۴۰۱/۵/۲۸
t.me/m_motahari
🔸چرا نکند؟ گرچه «قطاع الطریق» طبق قانون «محارب» هستند ولی پارسال ارتکاب همین جرم در بزرگراه کرج-قزوین به مصاحبهای شطرنجی با مجرمان انجامید و بعد هم «سکوت خبری» قوه قضاییه درباره نتیجه پرونده، بدون هیچگونه پیگیری از رسانه ملی. نیروهای مظلوم انتظامی که برای دستگیری این اشرار، جان داده یا ناقص میشوند هم انگارنهانگار.
🔹در ایران ما، حساسیت ویژه روی دشمن خارجی و کلا دشمنان نظام است و لذا معمولا در نطقهای مسئولان، ذکری از دشمنان داخلیِ جان، مال و ناموس ملت نمیشود؛ حال تجاوز دستهجمعی باشد، اسید بپاشند یا با قمه به جان مردم بیفتند.
🔸دلیل عدم برخورد قاطع با این فجایع تکاندهنده را در طول سالیان دراز از طرف مسئولانی که مردم مردم میکنند نمیدانم، ولی از نگاه بدبینانه، این اشرار چون هنگام دریدن مردم با قمه، شعار ساختارشکنانه نمیدهند تقابلی با نظام ندارند و الّا مسئولان با نمایش چهره به محض دستگیری، محکومیتهای عبرتآموز و اطلاعرسانی از مجازاتها چشم فتنه را درمیآوردند.
محمد مطهری
۱۴۰۱/۵/۲۸
t.me/m_motahari
✅ «عمامهبرداری» در خیابان؛
چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟
۱۴۰۱/۸/۲۳
محمد مطهری
نکات اصلی یادداشت
🔹 دشمن دشمن است و از هیچ تلاشی برای ترویج عمامهبرداری در خیابان دریغ نمیکند؛ باید دید دوستان چه کردهاند که برخی جوانان ولو اندک به چنین اقدامی دست میزنند.
🔸 برای مقابله با این پدیده، یک ذهن امنیتی بیش از یک راه نمیبیند: دستگیری و ترساندن این افراد، اظهار پشیمانی در مقابل دوربین و احیانا محکومیت سنگین. اما به نظر میرسد راه حل دیگری وجود دارد و آن اینکه اجازه داده شود تصویری واقعی درباره روحانیت و آنچه در عالم روحانیون میگذرد به مردم ارائه شود.
🔹در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی «منتقد نظام» (و نه معاند) اساسا وجود خارجی ندارد. روحانی کسی است که نسبت به عملکرد نظام صرفا «ثناگو»ست، در برابر هر ظلمی که به نحوی به نظام برگردد «ساکت» است و مواضعش «کپی - پیست» مواضع رسمی نظام است. این است که برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده است.
🔸 چون روحانیت مساوی نظام تعریف شده، نه از روحانیون منتقد - که علاقه و دغدغه آنان به حفظ نظام اگر از انقلابیون بیشتر نباشد کمتر نیست - در رسانه ملی خبری هست و نه از در معرض نقد گرفتن روحانیت ولو همراه با پاسخ.
🔹 چقدر جای استاد مطهری این روزها خالی «نیست». خوشا به حال او که رفت و ندید. از همان روزهای اول فریاد برآورد که روحانیت در نظام اسلامی، درست مانند پیش از انقلاب، باید در کنار مردم بوده و نقش ناظر و منتقد را داشته باشد و پست اجرایی نگیرد مگر به ضرورت.
🔸 امروز به جایی رسیدهایم که اگر کسی از نظریه شهید مطهری در لزوم استقلال حوزه و روحانیت دفاع کند «سکولار» خوانده شده و عامدانه و رذیلانه مخالف رهبری قلمداد میشود و به جای «جذب حداکثری» با ناجوانمردی مشمول «لجنمالی حداکثری» میشود. عمامهپرانان واقعی همین کسانی هستند که با تفکر امنیتی، رسالت روحانیت را تملقگویی از نظام دانسته و با این بدعت، حیثیث روحانیت را به هوا میپرانند، نه آن جوان غافلی که گستاخانه عمامه سفید و سیاه را میرباید.
🔹 قبلا در یادداشت «آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در روحانیت پس از انقلاب؟» توضیح دادهام که استقلال روحانیت هرگز به معنای تقابل با نظام نیست. روحانیت مستقل چون در مقابل هیچ ظلم حکومتی سکوت نمیکند در دل مردم جای میگیرد. این نوع روحانیت است که میتواند همواره در معترضان نفوذ داشته باشد و از به انحراف رفتن اعتراضات جلوگیری کند (بحث در آشوبگران نیست).
🔸 این امر که نباید تفکر امنیتی در غیر جای خود به کار گرفته شود و افراد امنیتی نباید در «امور غیرامنیتی» سیاستگذار و تصمیمگیر اصلی باشند، بر خلاف تهمت مشهور و پرتکرار، به معنای قدرناشناسی از زحمات نیروهای امنیتی نیست تا متلک بیندازند که بله، ای نمکنشناس! اگر آنها نبودند الان ناموست چنین و چنان بود.
مغالطه نکنیم؛ اینکه کسی حق حیات بر کسی داشته باشد یک مسئله است و سپردن همه چیز به دست او مسئلهای دیگر. اگر زحمت جراح قلب نبود بیماری به نام آقای الف اکنون در دیار باقی بود. اما از این امر نباید نتیجه گرفت که بنابراین تصمیمگیری در همه امور فرهنگی و اقتصادی و خانوادگی و صنفی آن بیمار تا آخر عمر باید با رویکرد پزشکی و با تصویب آن پزشک انجام شود. از بزرگترین خدمتها به نظام، جلوگیری از دخالت تفکر امنیتی در امور غیرامنیتی است.
🔸 یک راهکار فوری و غیرامنیتی برای کاهش پدیده عمامهبرداری، گفتگوی رسانه ملی با برخی روحانیونی است که به دلیل مواضع سیاسی از کرسی تدریس یا تبلیغ محروم شده و یا از محل کار اخراج شدهاند. البته گاهی از محکومیت به حبس و شلاق نیز بینصیب نبودهاند (یکی از این افراد اخیرا در یادداشتی خطاب به «عمامهپرانان»، از سرگذشت خود گفته است). اگر مصاحبه با این افراد از محالات امنیتی است، حداقل ارائه آماری از تعداد، نوع اتهام و مجازات در چنین برخوردهایی از طرف دستگاههای قضایی و امنیتی، کمترین کمکی است که میتوان نسبت به طلاب بیپناه در خیابان انجام داد.
🔹 طلبهای که تنها در خیابان راه میرود معمولا نه اهل قدرت است و نه ثروت، و چه بسا هزینه اسنپ هم ندارد. تنها جرمش این است که ترجیح داده به جای تحصیل مکانیک، جامعهشناسی یا هنر در دانشگاه، از طریق فراگیری علوم اسلامی به جامعه خدمت کند. بیشک او به ویژه در این ایام، مصداق «وَ أُوذُوا فی سَبيلی» است که خداوند با چنان لحن لطیفی آنان را در آیه ۱۹۵ سوره آلعمران مورد خطاب قرار داده است.
متن کامل را میتوانید با لمس INSTANT VIEW در انتهای این پست بخوانید.
http://shorturl.at/bcV13
یا در دو پست بعدی در همین کانال
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟
۱۴۰۱/۸/۲۳
محمد مطهری
نکات اصلی یادداشت
🔹 دشمن دشمن است و از هیچ تلاشی برای ترویج عمامهبرداری در خیابان دریغ نمیکند؛ باید دید دوستان چه کردهاند که برخی جوانان ولو اندک به چنین اقدامی دست میزنند.
🔸 برای مقابله با این پدیده، یک ذهن امنیتی بیش از یک راه نمیبیند: دستگیری و ترساندن این افراد، اظهار پشیمانی در مقابل دوربین و احیانا محکومیت سنگین. اما به نظر میرسد راه حل دیگری وجود دارد و آن اینکه اجازه داده شود تصویری واقعی درباره روحانیت و آنچه در عالم روحانیون میگذرد به مردم ارائه شود.
🔹در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی «منتقد نظام» (و نه معاند) اساسا وجود خارجی ندارد. روحانی کسی است که نسبت به عملکرد نظام صرفا «ثناگو»ست، در برابر هر ظلمی که به نحوی به نظام برگردد «ساکت» است و مواضعش «کپی - پیست» مواضع رسمی نظام است. این است که برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده است.
🔸 چون روحانیت مساوی نظام تعریف شده، نه از روحانیون منتقد - که علاقه و دغدغه آنان به حفظ نظام اگر از انقلابیون بیشتر نباشد کمتر نیست - در رسانه ملی خبری هست و نه از در معرض نقد گرفتن روحانیت ولو همراه با پاسخ.
🔹 چقدر جای استاد مطهری این روزها خالی «نیست». خوشا به حال او که رفت و ندید. از همان روزهای اول فریاد برآورد که روحانیت در نظام اسلامی، درست مانند پیش از انقلاب، باید در کنار مردم بوده و نقش ناظر و منتقد را داشته باشد و پست اجرایی نگیرد مگر به ضرورت.
🔸 امروز به جایی رسیدهایم که اگر کسی از نظریه شهید مطهری در لزوم استقلال حوزه و روحانیت دفاع کند «سکولار» خوانده شده و عامدانه و رذیلانه مخالف رهبری قلمداد میشود و به جای «جذب حداکثری» با ناجوانمردی مشمول «لجنمالی حداکثری» میشود. عمامهپرانان واقعی همین کسانی هستند که با تفکر امنیتی، رسالت روحانیت را تملقگویی از نظام دانسته و با این بدعت، حیثیث روحانیت را به هوا میپرانند، نه آن جوان غافلی که گستاخانه عمامه سفید و سیاه را میرباید.
🔹 قبلا در یادداشت «آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در روحانیت پس از انقلاب؟» توضیح دادهام که استقلال روحانیت هرگز به معنای تقابل با نظام نیست. روحانیت مستقل چون در مقابل هیچ ظلم حکومتی سکوت نمیکند در دل مردم جای میگیرد. این نوع روحانیت است که میتواند همواره در معترضان نفوذ داشته باشد و از به انحراف رفتن اعتراضات جلوگیری کند (بحث در آشوبگران نیست).
🔸 این امر که نباید تفکر امنیتی در غیر جای خود به کار گرفته شود و افراد امنیتی نباید در «امور غیرامنیتی» سیاستگذار و تصمیمگیر اصلی باشند، بر خلاف تهمت مشهور و پرتکرار، به معنای قدرناشناسی از زحمات نیروهای امنیتی نیست تا متلک بیندازند که بله، ای نمکنشناس! اگر آنها نبودند الان ناموست چنین و چنان بود.
مغالطه نکنیم؛ اینکه کسی حق حیات بر کسی داشته باشد یک مسئله است و سپردن همه چیز به دست او مسئلهای دیگر. اگر زحمت جراح قلب نبود بیماری به نام آقای الف اکنون در دیار باقی بود. اما از این امر نباید نتیجه گرفت که بنابراین تصمیمگیری در همه امور فرهنگی و اقتصادی و خانوادگی و صنفی آن بیمار تا آخر عمر باید با رویکرد پزشکی و با تصویب آن پزشک انجام شود. از بزرگترین خدمتها به نظام، جلوگیری از دخالت تفکر امنیتی در امور غیرامنیتی است.
🔸 یک راهکار فوری و غیرامنیتی برای کاهش پدیده عمامهبرداری، گفتگوی رسانه ملی با برخی روحانیونی است که به دلیل مواضع سیاسی از کرسی تدریس یا تبلیغ محروم شده و یا از محل کار اخراج شدهاند. البته گاهی از محکومیت به حبس و شلاق نیز بینصیب نبودهاند (یکی از این افراد اخیرا در یادداشتی خطاب به «عمامهپرانان»، از سرگذشت خود گفته است). اگر مصاحبه با این افراد از محالات امنیتی است، حداقل ارائه آماری از تعداد، نوع اتهام و مجازات در چنین برخوردهایی از طرف دستگاههای قضایی و امنیتی، کمترین کمکی است که میتوان نسبت به طلاب بیپناه در خیابان انجام داد.
🔹 طلبهای که تنها در خیابان راه میرود معمولا نه اهل قدرت است و نه ثروت، و چه بسا هزینه اسنپ هم ندارد. تنها جرمش این است که ترجیح داده به جای تحصیل مکانیک، جامعهشناسی یا هنر در دانشگاه، از طریق فراگیری علوم اسلامی به جامعه خدمت کند. بیشک او به ویژه در این ایام، مصداق «وَ أُوذُوا فی سَبيلی» است که خداوند با چنان لحن لطیفی آنان را در آیه ۱۹۵ سوره آلعمران مورد خطاب قرار داده است.
متن کامل را میتوانید با لمس INSTANT VIEW در انتهای این پست بخوانید.
http://shorturl.at/bcV13
یا در دو پست بعدی در همین کانال
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
«عمامهبرداری» در خیابان؛
چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟
(متن کامل، بخش ۱ از ۲)
۱۴۰۱/۸/۲۳
محمد مطهری
🔹 پدیده برداشتن عمامه از سر روحانیون در خیابان - که برای تحقیر، عنوان «عمامهپرانی» به آن داده شده - گاهی افرادی را هم که از روحانی و آخوند هیچ دل خوشی ندارند آزار میدهد.
🔸 دشمن دشمن است و از هیچ تلاشی برای ترویج این اهانت دریغ نمیکند؛ باید دید دوستان چه کردهاند که برخی جوانان ولو اندک به چنین اقدامی دست میزنند.
🔹 برای مقابله با این پدیده، یک ذهن امنیتی بیش از یک راه نمیبیند: دستگیری و ترساندن این افراد، اظهار پشیمانی در مقابل دوربین رسانه ملی و احیانا محکومیت سنگین. اما به نظر میرسد راه حل دیگری وجود دارد و آن این است که اجازه داده شود تصویری واقعی درباره روحانیت و آنچه در عالم روحانیون می گذرد به مردم ارائه شود. در اینجا «جهاد تبیین» لازم است ولی «جهاد تبیین» آن وقت در مخاطب اصلیاش - یا همان غیرانقلابیون - اثر میگذارد که همراه با «جهاد تقصیر» باشد که دومی مرد میدانش اندک است.
🔸 کینه عجیب نسبت به کل روحانیت در میان برخی از جوانان امروز، همه مولود وضع نابسامان اقتصادی و ناامیدی نسبت به آینده نیست، بلکه معلول عوامل متعددی است که مجالی برای ذکر همه آنها نیست.
🔹 یکی از این عوامل، همکاری درازمدت و البته ناخواسته میان رسانههای بیگانه از یک سو و رسانه ملی از سوی دیگر است که علیرغم تضاد داشتن با یکدیگر مانند دو لبه قیچی، در ضربه زدن به حیثیت روحانیت به هم کمک میکنند؛ اولی از روی غرض و گاهی رذالت و دومی از روی غفلت و سادهلوحی و یا نگاههای امنیتی. اگر میگذاشتند رسانه ملی در این چند دهه وظیفه خود را درست انجام دهد، توفیق لبه دیگر قیچی در همه زمینهها و از جمله تهییج علیه روحانیت بسیار کمتر بود.
🔸 روش تبلیغ رسانه ملی درباره روحانیت در طول چند دهه گذشته، درست مانند مصاحبههایی است که در شب راهپیمایی ۲۲ بهمن پخش میکند. خلاصه پیام این مصاحبهها این است که ایرانیان دو دستهاند: یا در راهپیمایی فردا شرکت میکنند و یا برای اقامت و مسافرت به خارج از کشور رفتهاند. به بیان ساده، بیننده عزیز! اگر اهل شرکت در راهپیمایی نیستی، پس وجود خارجی نداری!
🔹 در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی «منتقد نظام» (و نه معاند) اساسا وجود خارجی ندارد. روحانی کسی است که نسبت به عملکرد نظام صرفا «ثناگو»ست، در برابر هر ظلمی که به نحوی به نظام برگردد «ساکت» است و مواضعش «کپی - پیست» مواضع رسمی نظام است. این است که برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده است. شاید به همین دلیل است که در برنامه متفاوت و موفق «شیوه» که تا به حال حدود ۵۰ مهمان دعوت شدهاند و در آن بعضاً انتقادهای جدی و بیسابقهای مطرح میشود، حتی یک روحانی منتقد مجال حضور نیافته است.
🔸 چون روحانیت مساوی نظام تعریف شده، نه از روحانیون منتقد - که علاقه و دغدغه آنان به حفظ نظام اگر از انقلابیون بیشتر نباشد کمتر نیست - در رسانه ملی خبری هست و نه از در معرض نقد گرفتن روحانیت ولو همراه با پاسخ. اینها به کنار، حتی پخش تخلف یک روحانی در هنگام رانندگی - که برای هر کس ممکن است اتفاق بیفتد - تا کنون سابقه نداشته و جسارت به مقام شامخ روحانیت تلقی میشود.
🔹 حدود ۲۵ سال پیش در دیدار جداگانه با دو تن از بزرگان کشور گفتم که در کشوری که رؤسای سه قوه همه روحانی هستند لازم است در تلویزیون برنامه انتقادی نسبت به روحانیت وجود داشته باشد؛ جوانان انتقاد کنند و پاسخ بشنوند. صلاح دانسته نشد. گفتم انتقادات را خود روحانیون مطرح کنند. پاسخ همان بود.
🔸 روشن است که اجازه طرح انتقاد از یک امر لزوما به معنای وارد دانستن آن نقد نیست؛ اساسا طرح انتقاد - جدا از وارد بودن یا نبودن آن - مزایای فراوان از جمله آرامش فردی و اجتماعی و نفوذ در مخاطب در پی دارد. اندکی بیندیشیم که چرا در قرآن، خداوند پاک و منزه، ایراد و نقدهای بسیاری از قول کفار و مشرکان و یهود و نصاری علیه خود و اوصاف و افعالش مطرح کرده و پاسخ داده است، در حالی که می توانست قرآن را به شیوه دعای جوشن کبیر نازل کند.
🔹 در عصر شبکه های اجتماعی بهترین ضد تبلیغ، تمجید صرف از یک امر است. کاش متوجه بودیم که راه سومی نیست: یا باید راه طرح انتقاد در رسانه را باز کرد و یا باید به شنیدن ناسزا در خیابان رضایت داد.
🔸 چقدر جای استاد مطهری این روزها خالی «نیست». خوشا به حال او که رفت و ندید. از همان روزهای اول فریاد برآورد که روحانیت در نظام اسلامی درست مانند پیش از انقلاب باید در کنار مردم بوده و نقش ناظر و منتقد را داشته باشد و پست اجرایی نگیرد مگر به ضرورت.
👇ادامه در پست بعدی👇
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟
(متن کامل، بخش ۱ از ۲)
۱۴۰۱/۸/۲۳
محمد مطهری
🔹 پدیده برداشتن عمامه از سر روحانیون در خیابان - که برای تحقیر، عنوان «عمامهپرانی» به آن داده شده - گاهی افرادی را هم که از روحانی و آخوند هیچ دل خوشی ندارند آزار میدهد.
🔸 دشمن دشمن است و از هیچ تلاشی برای ترویج این اهانت دریغ نمیکند؛ باید دید دوستان چه کردهاند که برخی جوانان ولو اندک به چنین اقدامی دست میزنند.
🔹 برای مقابله با این پدیده، یک ذهن امنیتی بیش از یک راه نمیبیند: دستگیری و ترساندن این افراد، اظهار پشیمانی در مقابل دوربین رسانه ملی و احیانا محکومیت سنگین. اما به نظر میرسد راه حل دیگری وجود دارد و آن این است که اجازه داده شود تصویری واقعی درباره روحانیت و آنچه در عالم روحانیون می گذرد به مردم ارائه شود. در اینجا «جهاد تبیین» لازم است ولی «جهاد تبیین» آن وقت در مخاطب اصلیاش - یا همان غیرانقلابیون - اثر میگذارد که همراه با «جهاد تقصیر» باشد که دومی مرد میدانش اندک است.
🔸 کینه عجیب نسبت به کل روحانیت در میان برخی از جوانان امروز، همه مولود وضع نابسامان اقتصادی و ناامیدی نسبت به آینده نیست، بلکه معلول عوامل متعددی است که مجالی برای ذکر همه آنها نیست.
🔹 یکی از این عوامل، همکاری درازمدت و البته ناخواسته میان رسانههای بیگانه از یک سو و رسانه ملی از سوی دیگر است که علیرغم تضاد داشتن با یکدیگر مانند دو لبه قیچی، در ضربه زدن به حیثیت روحانیت به هم کمک میکنند؛ اولی از روی غرض و گاهی رذالت و دومی از روی غفلت و سادهلوحی و یا نگاههای امنیتی. اگر میگذاشتند رسانه ملی در این چند دهه وظیفه خود را درست انجام دهد، توفیق لبه دیگر قیچی در همه زمینهها و از جمله تهییج علیه روحانیت بسیار کمتر بود.
🔸 روش تبلیغ رسانه ملی درباره روحانیت در طول چند دهه گذشته، درست مانند مصاحبههایی است که در شب راهپیمایی ۲۲ بهمن پخش میکند. خلاصه پیام این مصاحبهها این است که ایرانیان دو دستهاند: یا در راهپیمایی فردا شرکت میکنند و یا برای اقامت و مسافرت به خارج از کشور رفتهاند. به بیان ساده، بیننده عزیز! اگر اهل شرکت در راهپیمایی نیستی، پس وجود خارجی نداری!
🔹 در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی «منتقد نظام» (و نه معاند) اساسا وجود خارجی ندارد. روحانی کسی است که نسبت به عملکرد نظام صرفا «ثناگو»ست، در برابر هر ظلمی که به نحوی به نظام برگردد «ساکت» است و مواضعش «کپی - پیست» مواضع رسمی نظام است. این است که برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده است. شاید به همین دلیل است که در برنامه متفاوت و موفق «شیوه» که تا به حال حدود ۵۰ مهمان دعوت شدهاند و در آن بعضاً انتقادهای جدی و بیسابقهای مطرح میشود، حتی یک روحانی منتقد مجال حضور نیافته است.
🔸 چون روحانیت مساوی نظام تعریف شده، نه از روحانیون منتقد - که علاقه و دغدغه آنان به حفظ نظام اگر از انقلابیون بیشتر نباشد کمتر نیست - در رسانه ملی خبری هست و نه از در معرض نقد گرفتن روحانیت ولو همراه با پاسخ. اینها به کنار، حتی پخش تخلف یک روحانی در هنگام رانندگی - که برای هر کس ممکن است اتفاق بیفتد - تا کنون سابقه نداشته و جسارت به مقام شامخ روحانیت تلقی میشود.
🔹 حدود ۲۵ سال پیش در دیدار جداگانه با دو تن از بزرگان کشور گفتم که در کشوری که رؤسای سه قوه همه روحانی هستند لازم است در تلویزیون برنامه انتقادی نسبت به روحانیت وجود داشته باشد؛ جوانان انتقاد کنند و پاسخ بشنوند. صلاح دانسته نشد. گفتم انتقادات را خود روحانیون مطرح کنند. پاسخ همان بود.
🔸 روشن است که اجازه طرح انتقاد از یک امر لزوما به معنای وارد دانستن آن نقد نیست؛ اساسا طرح انتقاد - جدا از وارد بودن یا نبودن آن - مزایای فراوان از جمله آرامش فردی و اجتماعی و نفوذ در مخاطب در پی دارد. اندکی بیندیشیم که چرا در قرآن، خداوند پاک و منزه، ایراد و نقدهای بسیاری از قول کفار و مشرکان و یهود و نصاری علیه خود و اوصاف و افعالش مطرح کرده و پاسخ داده است، در حالی که می توانست قرآن را به شیوه دعای جوشن کبیر نازل کند.
🔹 در عصر شبکه های اجتماعی بهترین ضد تبلیغ، تمجید صرف از یک امر است. کاش متوجه بودیم که راه سومی نیست: یا باید راه طرح انتقاد در رسانه را باز کرد و یا باید به شنیدن ناسزا در خیابان رضایت داد.
🔸 چقدر جای استاد مطهری این روزها خالی «نیست». خوشا به حال او که رفت و ندید. از همان روزهای اول فریاد برآورد که روحانیت در نظام اسلامی درست مانند پیش از انقلاب باید در کنار مردم بوده و نقش ناظر و منتقد را داشته باشد و پست اجرایی نگیرد مگر به ضرورت.
👇ادامه در پست بعدی👇
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
Telegram
کانال رسمی محمد مطهری
@muhammad_mf
ادامه پست قبلی
«عمامهبرداری» در خیابان؛ چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟
(متن کامل، بخش ۲ از ۲)
۱۴۰۱/۸/۲۳
محمد مطهری
🔸 امروز به جایی رسیدهایم که اگر کسی از نظریه شهید مطهری در لزوم استقلال حوزه و روحانیت دفاع کند «سکولار» خوانده شده و عامدانه و رذیلانه مخالف رهبری قلمداد میشود و به جای «جذب حداکثری» با ناجوانمردی مشمول «لجنمالی حداکثری» میشود. عمامهپرانان واقعی همین کسانی هستند که با تفکر امنیتی، رسالت روحانیت را تملقگویی از نظام میدانند و با این بدعت، حیثیث روحانیت را به هوا میپرانند، نه آن جوان غافلی که گستاخانه عمامه سفید و سیاه را میرباید.
🔹 قبلا در یادداشت «آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در روحانیت پس از انقلاب؟» توضیح دادهام که استقلال روحانیت هرگز به معنای تقابل با نظام نیست. روحانیت مستقل چون در مقابل هیچ ظلم حکومتی سکوت نمیکند در دل مردم جای میگیرد. این نوع روحانیت است که میتواند از به انحراف رفتن اعتراضات جلوگیری کند (بحث در آشوبگران نیست).
🔸 متاسفانه تفکرات امنیتی، به روحانیت مستقل اجازه ظهور و بروز نداد و الا امروز به عنوان بزرگترین سرمایه در آرام کردن اوضاع به ایفای نقش خود میپرداخت. در این صورت، این بدبینی کلی نسبت به روحانیت در میان معترضان وجود نداشت و در نتیجه اعتراضات هرگز رنگ مقابله با مظاهر دینی نمیگرفت.
🔹 تفکر امنیتی به جای اینکه به فکر اقناع و همراه کردن جامعه باشد، راه ایجاد آرامش را در گسترش سلطه خود بر همه امور و داشتن آدم مطیع در مراکز مختلف میداند. چنین سیاستی در عصر پیامرسانهای اجتماعی که قدرت جامعه دهها برابر شده است به شکست قطعی منجر میشود.
🔸در اینجا ذکر سه نکته لازم است:
۱. اینکه در این مورد (پرتاب عمامه) نباید برخورد امنیتی راهکار اصلی باشد، منافاتی با لزوم برخورد قاطعانه امنیتی و قضایی با حرکات وحشیانه و جنایاتی مانند شهادت جانگداز شهید آرمان علیوردی ندارد. البته برخورد جدی با رفتارهای خشن خودیها با معترضان عادی هم – کم باشد یا زیاد - در کنار آن باید انجام شود. این امر، جدا از وظیفه اسلامی در برابر ظلم خودی و غیر خودی، نقش کلیدی در آرام کردن اوضاع دارد.
۲. این امر که نباید تفکر امنیتی در غیر جای خود به کار گرفته شود و افراد امنیتی نباید در «امور غیرامنیتی» سیاستگذار و تصمیمگیر اصلی باشند، بر خلاف تهمت مشهور و پرتکرار، به معنای قدرناشناسی از زحمات نیروهای امنیتی نیست تا متلک بیندازند که بله، ای نمکنشناس! اگر آنها نبودند الان ناموست چنین و چنان بود. مغالطه نکنیم؛ اینکه کسی حق حیات بر کسی داشته باشد یک مسئله است و سپردن همه چیز به دست او مسئلهای دیگر. اگر زحمت جراح قلب نبود بیماری به نام آقای الف اکنون در دیار باقی بود. اما از این امر نباید نتیجه گرفت که بنابراین تصمیمگیری در همه امور فرهنگی و اقتصادی و خانوادگی و صنفی آن بیمار تا آخر عمر باید با رویکرد پزشکی و با تصویب آن پزشک انجام شود. از بزرگترین خدمتها به نظام، جلوگیری از دخالت تفکر امنیتی در امور غیرامنیتی است.
۳. اشاره به سیاست تبلیغی نادرست رسانه ملی در مورد روحانیت به این معنا نیست که در عملکرد روحانیت مشکلاتی – چه بسا اساسی – وجود نداشته و این عملکرد در تعرض به عمامه بیتأثیر است. وقتی فیلمی از بدرفتاری در زندان اوین منتشر میشود و همه تشکلهای رسمی روحانیت و ائمه جمعه در مقابل آن با توجیه «تضعیف نشدن نظام» سکوت میکنند، متوجه نیستند که ناخواسته مشغول جمع کردن لشکر علیه روحانیت برای اعتراضات بعدی هستند.
🔸این یادداشت را با یک راهکار غیرامنیتی برای کاهش پدیده عمامهبرداری - که در ابتدای متن به آن اشاره شد - به پایان میبرم و آن گفتگوی رسانه ملی با برخی روحانیونی است که به دلیل موضعگیریهای سیاسی از تدریس یا تبلیغ محروم شده و یا از محل کار اخراج شدهاند. البته گاهی از محکومیت به حبس و شلاق نیز بینصیب نبودهاند (یکی از این افراد اخیرا در یادداشتی خطاب به «عمامهپرانان»، از سرگذشت خود گفته است). اگر مصاحبه با این افراد از محالات امنیتی است حداقل ارائه آماری از تعداد، نوع اتهام و مجازات در چنین برخوردهایی از طرف دستگاههای قضایی و امنیتی، کمترین کمکی است که میتوان نسبت به طلاب بیپناه در خیابان انجام داد.
🔹 طلبهای که تنها در خیابان راه میرود معمولا نه اهل قدرت است و نه ثروت، و چه بسا هزینه اسنپ هم ندارد؛ تنها جرمش این است که ترجیح داده به جای تحصیل مکانیک، جامعهشناسی یا هنر در دانشگاه، از طریق فراگیری علوم دینی به جامعه اسلامی خدمت کند. بیشک او به ویژه در این ایام، مصداق «وَ أُوذُوا فی سَبيلی» است که خداوند با چنان لحن لطیفی آنان را در آیه ۱۹۵ سوره آل عمران مورد خطاب قرار میدهد.
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
«عمامهبرداری» در خیابان؛ چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟
(متن کامل، بخش ۲ از ۲)
۱۴۰۱/۸/۲۳
محمد مطهری
🔸 امروز به جایی رسیدهایم که اگر کسی از نظریه شهید مطهری در لزوم استقلال حوزه و روحانیت دفاع کند «سکولار» خوانده شده و عامدانه و رذیلانه مخالف رهبری قلمداد میشود و به جای «جذب حداکثری» با ناجوانمردی مشمول «لجنمالی حداکثری» میشود. عمامهپرانان واقعی همین کسانی هستند که با تفکر امنیتی، رسالت روحانیت را تملقگویی از نظام میدانند و با این بدعت، حیثیث روحانیت را به هوا میپرانند، نه آن جوان غافلی که گستاخانه عمامه سفید و سیاه را میرباید.
🔹 قبلا در یادداشت «آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در روحانیت پس از انقلاب؟» توضیح دادهام که استقلال روحانیت هرگز به معنای تقابل با نظام نیست. روحانیت مستقل چون در مقابل هیچ ظلم حکومتی سکوت نمیکند در دل مردم جای میگیرد. این نوع روحانیت است که میتواند از به انحراف رفتن اعتراضات جلوگیری کند (بحث در آشوبگران نیست).
🔸 متاسفانه تفکرات امنیتی، به روحانیت مستقل اجازه ظهور و بروز نداد و الا امروز به عنوان بزرگترین سرمایه در آرام کردن اوضاع به ایفای نقش خود میپرداخت. در این صورت، این بدبینی کلی نسبت به روحانیت در میان معترضان وجود نداشت و در نتیجه اعتراضات هرگز رنگ مقابله با مظاهر دینی نمیگرفت.
🔹 تفکر امنیتی به جای اینکه به فکر اقناع و همراه کردن جامعه باشد، راه ایجاد آرامش را در گسترش سلطه خود بر همه امور و داشتن آدم مطیع در مراکز مختلف میداند. چنین سیاستی در عصر پیامرسانهای اجتماعی که قدرت جامعه دهها برابر شده است به شکست قطعی منجر میشود.
🔸در اینجا ذکر سه نکته لازم است:
۱. اینکه در این مورد (پرتاب عمامه) نباید برخورد امنیتی راهکار اصلی باشد، منافاتی با لزوم برخورد قاطعانه امنیتی و قضایی با حرکات وحشیانه و جنایاتی مانند شهادت جانگداز شهید آرمان علیوردی ندارد. البته برخورد جدی با رفتارهای خشن خودیها با معترضان عادی هم – کم باشد یا زیاد - در کنار آن باید انجام شود. این امر، جدا از وظیفه اسلامی در برابر ظلم خودی و غیر خودی، نقش کلیدی در آرام کردن اوضاع دارد.
۲. این امر که نباید تفکر امنیتی در غیر جای خود به کار گرفته شود و افراد امنیتی نباید در «امور غیرامنیتی» سیاستگذار و تصمیمگیر اصلی باشند، بر خلاف تهمت مشهور و پرتکرار، به معنای قدرناشناسی از زحمات نیروهای امنیتی نیست تا متلک بیندازند که بله، ای نمکنشناس! اگر آنها نبودند الان ناموست چنین و چنان بود. مغالطه نکنیم؛ اینکه کسی حق حیات بر کسی داشته باشد یک مسئله است و سپردن همه چیز به دست او مسئلهای دیگر. اگر زحمت جراح قلب نبود بیماری به نام آقای الف اکنون در دیار باقی بود. اما از این امر نباید نتیجه گرفت که بنابراین تصمیمگیری در همه امور فرهنگی و اقتصادی و خانوادگی و صنفی آن بیمار تا آخر عمر باید با رویکرد پزشکی و با تصویب آن پزشک انجام شود. از بزرگترین خدمتها به نظام، جلوگیری از دخالت تفکر امنیتی در امور غیرامنیتی است.
۳. اشاره به سیاست تبلیغی نادرست رسانه ملی در مورد روحانیت به این معنا نیست که در عملکرد روحانیت مشکلاتی – چه بسا اساسی – وجود نداشته و این عملکرد در تعرض به عمامه بیتأثیر است. وقتی فیلمی از بدرفتاری در زندان اوین منتشر میشود و همه تشکلهای رسمی روحانیت و ائمه جمعه در مقابل آن با توجیه «تضعیف نشدن نظام» سکوت میکنند، متوجه نیستند که ناخواسته مشغول جمع کردن لشکر علیه روحانیت برای اعتراضات بعدی هستند.
🔸این یادداشت را با یک راهکار غیرامنیتی برای کاهش پدیده عمامهبرداری - که در ابتدای متن به آن اشاره شد - به پایان میبرم و آن گفتگوی رسانه ملی با برخی روحانیونی است که به دلیل موضعگیریهای سیاسی از تدریس یا تبلیغ محروم شده و یا از محل کار اخراج شدهاند. البته گاهی از محکومیت به حبس و شلاق نیز بینصیب نبودهاند (یکی از این افراد اخیرا در یادداشتی خطاب به «عمامهپرانان»، از سرگذشت خود گفته است). اگر مصاحبه با این افراد از محالات امنیتی است حداقل ارائه آماری از تعداد، نوع اتهام و مجازات در چنین برخوردهایی از طرف دستگاههای قضایی و امنیتی، کمترین کمکی است که میتوان نسبت به طلاب بیپناه در خیابان انجام داد.
🔹 طلبهای که تنها در خیابان راه میرود معمولا نه اهل قدرت است و نه ثروت، و چه بسا هزینه اسنپ هم ندارد؛ تنها جرمش این است که ترجیح داده به جای تحصیل مکانیک، جامعهشناسی یا هنر در دانشگاه، از طریق فراگیری علوم دینی به جامعه اسلامی خدمت کند. بیشک او به ویژه در این ایام، مصداق «وَ أُوذُوا فی سَبيلی» است که خداوند با چنان لحن لطیفی آنان را در آیه ۱۹۵ سوره آل عمران مورد خطاب قرار میدهد.
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
Telegram
کانال رسمی محمد مطهری
@muhammad_mf
Forwarded from بنیاد شهید مطهری
🔹 برنامه تشییع و ترحیم همسر استاد شهید آیتالله مطهری در تهران و قم
🔸مراسم تشییع در قم، روز شنبه، ساعت ۱۶، از مسجد امام حسن عسکری به طرف حرم مطهر
🔸 با مراجعه به این لینک، این عزیز تازه سفرکرده را به حمد و صلواتی مهمان کنید:
https://iPorse.ir/6225038
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
🔸مراسم تشییع در قم، روز شنبه، ساعت ۱۶، از مسجد امام حسن عسکری به طرف حرم مطهر
🔸 با مراجعه به این لینک، این عزیز تازه سفرکرده را به حمد و صلواتی مهمان کنید:
https://iPorse.ir/6225038
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
🔹 موسی علیه السلام فی مُناجاته: أی ربِّ، أیُّ خَلقِکَ أحَبُّ إلَیکَ؟ قالَ: مَن إذا أخَذتُ حَبیبَهُ سالَمَنی.
🔹 مـوسى علیه السلام در مناجات با خدا عرض كرد: خداى من! كدام آفريدهات را بيشتر دوست مىدارى؟
فرمود: آن كس را كه چون محبوبش را از او بگيرم با من آشتى باشد.
📗 مُسَکّنُ الفُؤاد عِنْدَ فَقْدِ الْأحبّة وَ الْأولاد، شهید ثانی، ج۱، ص۸۵
◾️مجلس ترحیم همسر استاد شهید آیتالله مطهری
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین حسنپور
مداح: جناب آقای محمدحسین پویانفر
زمان: یکشنبه ٧ اسفند، بعد از نماز مغرب و عشاء.
مکان: خیابان شهید کلاهدوز (دولت)، نرسیده به شریعتی، روبروی کلانتری ۱۲۷ قلهک، مسجد اعظم قلهک
🔹 مـوسى علیه السلام در مناجات با خدا عرض كرد: خداى من! كدام آفريدهات را بيشتر دوست مىدارى؟
فرمود: آن كس را كه چون محبوبش را از او بگيرم با من آشتى باشد.
📗 مُسَکّنُ الفُؤاد عِنْدَ فَقْدِ الْأحبّة وَ الْأولاد، شهید ثانی، ج۱، ص۸۵
◾️مجلس ترحیم همسر استاد شهید آیتالله مطهری
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین حسنپور
مداح: جناب آقای محمدحسین پویانفر
زمان: یکشنبه ٧ اسفند، بعد از نماز مغرب و عشاء.
مکان: خیابان شهید کلاهدوز (دولت)، نرسیده به شریعتی، روبروی کلانتری ۱۲۷ قلهک، مسجد اعظم قلهک
Forwarded from بنیاد شهید مطهری
🟢 تصاویر صفحاتی از «مفاتیح الجنان»، متعلق به همسر شهید مطهری که بر اثر کثرت مراجعه گوشه آن پاره شده است:
دعای یستشیر، زیارت عاشورا، دعای عهد، زیارت حضرت ابوالفضل(ع)، ذکر فوائد تربت امام حسین(ع)
◾️◾️مجلس ترحیم هفتمین روز درگذشت مرحومه عالیه روحانی همسر استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری
◾️جمعه، ۱۲ اسفندماه، ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۸، مدرسه عالی شهید مطهری (آقایان و بانوان)
🔸 با مراجعه به این لینک، این عزیز تازه سفرکرده را به حمد و صلواتی مهمان کنید:
https://iPorse.ir/6225038
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
دعای یستشیر، زیارت عاشورا، دعای عهد، زیارت حضرت ابوالفضل(ع)، ذکر فوائد تربت امام حسین(ع)
◾️◾️مجلس ترحیم هفتمین روز درگذشت مرحومه عالیه روحانی همسر استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری
◾️جمعه، ۱۲ اسفندماه، ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۸، مدرسه عالی شهید مطهری (آقایان و بانوان)
🔸 با مراجعه به این لینک، این عزیز تازه سفرکرده را به حمد و صلواتی مهمان کنید:
https://iPorse.ir/6225038
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
Forwarded from بنیاد شهید مطهری
◾️مراسم چهلمین روز درگذشت مرحومه عالیه روحانی همسر شهید آیتالله مطهری روز جمعه ۱۸ فروردینماه از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ در حسینیه قائمیه تهران (خ شریعتی، بالاتر از پل رومی) برگزار میشود.
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
✅ اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
محمد مطهری
🔻 خلاصه یادداشت (متن کامل در دو پست بعدی)
🔹هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت میدانیم؛ اما باید از خود بپرسیم که آیا ما صرفا «دوستدار» امام حسین (ع) هستیم و یا واقعا این دوستی به حد عشق و نوکری رسیده است؟
🔸 یکی از ملاکهایی که میتواند در تشخیص «دوستدار» امام حسین(ع) از «عاشق» و «نوکر» آن حضرت کارگشا باشد، این است که دوستدار یک فرد به دنبال آن است که محبوب او چه خواستهای دارد تا آن را برآورده سازد، اما نکته اینجاست که این دوستی فقط آنگاه به حد عشق و نوکری میرسد که وقتی فرد حتی «احتمال» میدهد مولا و معشوق او به امری راضی نباشد، به شدت از آن پرهیز کند. محال است کسی از عمق جان بگوید «من عاشق مادر خود هستم» ولی کاری را انجام دهد که «احتمال میدهد» مادرش راضی نیست.
🔹 ریشه این تصور نادرست که به نام نوکری امام حسین(ع) میتوان عزای حسینی را بر خلاف فتاوی حتی به سبک کنسرت غربی و با حرکات موزون انجام داد چیست؟ این خطا از آنجاست که «نوکری» حضرت با نوکری در کارهای عادی (مثل خدمتکاری یک منزل) که یک وظیفه مقطعی است و سرتاسر زندگی فرد را در بر نمیگیرد، اشتباه گرفته میشود. خدمتکار یک خانه کافی است دستورهای سرپرست خودش را اجرا کند و به موقع، نظافت و پذیرایی را انجام دهد، اما اینکه با همسرش بدرفتاری کند یا در جامعه حق دیگران را رعایت نکند، به کیفیت نوکری او برای صاحبکارش آسیب نمیرساند. نوکری از نوع خدمتکاری، یک وظیفۀ همیشگی و همهجانبه نیست.
🔸اما نوکری امام حسین (ع) امری است همه جانبه و دائمی و برخاسته از عمق وجود و روحیه تسلیم. نوکر اباعبدالله(ع) نمیتواند بگوید من نوکرم و عزاداری به فلان سبک بهتر به من میچسبد. نوکری امام حسین(ع) نه استثنای زمانی برمیدارد نه مکانی، و نه به فرد اجازه میدهد که حتی آنچه را «احتمال میدهد» که مولایش از آن ناراضی است انجام دهد.
🔹برخی از سبکهای جدید و مندرآوردی در عزاداری ولو با نیت خالص انجام گیرد هیچگاه از یک عاشق و نوکر امام حسین(ع) که معنای نوکری را میفهمد سر نمیزند، زیرا فرد با وجود مخالفت علمای بزرگ، لااقل احتمال نارضایتی حضرت را میدهد.
🔸عزاداری امام حسین(ع) باید به سبکی انجام شود که صاحبان عزا، یعنی اهل بیت عصمت علیهم السلام، خود دستور داده و به عزا مینشستهاند. آیا برگزارکنندکان عزاداریهای خودساخته، حدیث و روایتی دیدهاند که عزاداری را طوری برگزار کنید که جوانان بیشتری جذب شوند؟ آیا شخصیت استثنایی امام حسین(ع) برای حتی لاابالیترین جوانهای امروز، وجوه جذابیت کمی دارد که به بهانه اینکه اینها اگر اینجا نیایند، پای ماهواره میروند، برای عزاداری مظلوم کربلا چیزی مشابه «دوپس، دوپس» در موزیک غربی درست کنیم؟ مسئولیت اصلی ما برگزاری درست عزاداری مطابق رضای خداوند است یا جذب این و آن به مراسم؟
🔹 ما در زمانی زندگی میکنیم که فیلم یک مراسم کوچک، ساعتی بعد در کل جهان دست به دست میچرخد و دشمنان کینهتوز اهل بیت در به در به دنبال لکه دار کردن شیعه و پیروان امام حسین(ع) هستند. آیا از عاشق و نوکر حسین(ع) برمیآید که در این شرایط هر بلایی که میخواهد بر سر مراسم عزاداری سیدالشهداء(ع) بیاورد، قمه زنی و تیغزنی کند و یا کلمات کفرآمیز بر زبان جاری کند؟
🔸کج فهمی است کسی از مطالب بالا چنین برداشت کند که میخواهیم با یک خطکش میزان مقبولیت عزاداری عزاداران در آخرت را تعیین کنیم. ما چه میدانیم؟ شاید یک «یا حسین» مشروبخواری که با گفتن این جمله دست از این گناه عظیم بر میدارد مقبولتر از فعالیتهای بانی یک هیئت باشد که دهها سال با نیتی نیمهخالص مجلس عزای حسینی برگزار میکند. مسألۀ ما در اینجا مناقشه در میزان پذیرش عزاداری این و آن نیست. آن را خداوند و خود حضرتش میداند و بس؛ مسأله، بیان وظیفه کسی است که خود را نوکر حضرت میخواند.
🔹 مظلومیت امام حسین(ع) یک مظلومیت مضاعف است، چرا که از ظلم برخی علاقهمندان خود هم مصون نیست و چه مظلوم است حسین(ع) که مراسم مصیبتش هم مصیبت در مصیبت است. نگذاریم امام حسین (ع) در عزاداریهایش هم مظلوم بماند و آن، وقتی است که «نوکری نفس» به نام «نوکری امام حسین(ع)» انسان را فریب میدهد. شیعه پیش از آنکه به مصیبت زده و نوکر امام حسین(ع) نیاز داشته باشد به شیعیانی نیاز دارد که با نوع عزاداری خود، پیام حسین(ع) را که میتواند عالمی را تحت تأثیر خود قرار دهد در جهان لکهدار نکنند.
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
محمد مطهری
🔻 خلاصه یادداشت (متن کامل در دو پست بعدی)
🔹هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت میدانیم؛ اما باید از خود بپرسیم که آیا ما صرفا «دوستدار» امام حسین (ع) هستیم و یا واقعا این دوستی به حد عشق و نوکری رسیده است؟
🔸 یکی از ملاکهایی که میتواند در تشخیص «دوستدار» امام حسین(ع) از «عاشق» و «نوکر» آن حضرت کارگشا باشد، این است که دوستدار یک فرد به دنبال آن است که محبوب او چه خواستهای دارد تا آن را برآورده سازد، اما نکته اینجاست که این دوستی فقط آنگاه به حد عشق و نوکری میرسد که وقتی فرد حتی «احتمال» میدهد مولا و معشوق او به امری راضی نباشد، به شدت از آن پرهیز کند. محال است کسی از عمق جان بگوید «من عاشق مادر خود هستم» ولی کاری را انجام دهد که «احتمال میدهد» مادرش راضی نیست.
🔹 ریشه این تصور نادرست که به نام نوکری امام حسین(ع) میتوان عزای حسینی را بر خلاف فتاوی حتی به سبک کنسرت غربی و با حرکات موزون انجام داد چیست؟ این خطا از آنجاست که «نوکری» حضرت با نوکری در کارهای عادی (مثل خدمتکاری یک منزل) که یک وظیفه مقطعی است و سرتاسر زندگی فرد را در بر نمیگیرد، اشتباه گرفته میشود. خدمتکار یک خانه کافی است دستورهای سرپرست خودش را اجرا کند و به موقع، نظافت و پذیرایی را انجام دهد، اما اینکه با همسرش بدرفتاری کند یا در جامعه حق دیگران را رعایت نکند، به کیفیت نوکری او برای صاحبکارش آسیب نمیرساند. نوکری از نوع خدمتکاری، یک وظیفۀ همیشگی و همهجانبه نیست.
🔸اما نوکری امام حسین (ع) امری است همه جانبه و دائمی و برخاسته از عمق وجود و روحیه تسلیم. نوکر اباعبدالله(ع) نمیتواند بگوید من نوکرم و عزاداری به فلان سبک بهتر به من میچسبد. نوکری امام حسین(ع) نه استثنای زمانی برمیدارد نه مکانی، و نه به فرد اجازه میدهد که حتی آنچه را «احتمال میدهد» که مولایش از آن ناراضی است انجام دهد.
🔹برخی از سبکهای جدید و مندرآوردی در عزاداری ولو با نیت خالص انجام گیرد هیچگاه از یک عاشق و نوکر امام حسین(ع) که معنای نوکری را میفهمد سر نمیزند، زیرا فرد با وجود مخالفت علمای بزرگ، لااقل احتمال نارضایتی حضرت را میدهد.
🔸عزاداری امام حسین(ع) باید به سبکی انجام شود که صاحبان عزا، یعنی اهل بیت عصمت علیهم السلام، خود دستور داده و به عزا مینشستهاند. آیا برگزارکنندکان عزاداریهای خودساخته، حدیث و روایتی دیدهاند که عزاداری را طوری برگزار کنید که جوانان بیشتری جذب شوند؟ آیا شخصیت استثنایی امام حسین(ع) برای حتی لاابالیترین جوانهای امروز، وجوه جذابیت کمی دارد که به بهانه اینکه اینها اگر اینجا نیایند، پای ماهواره میروند، برای عزاداری مظلوم کربلا چیزی مشابه «دوپس، دوپس» در موزیک غربی درست کنیم؟ مسئولیت اصلی ما برگزاری درست عزاداری مطابق رضای خداوند است یا جذب این و آن به مراسم؟
🔹 ما در زمانی زندگی میکنیم که فیلم یک مراسم کوچک، ساعتی بعد در کل جهان دست به دست میچرخد و دشمنان کینهتوز اهل بیت در به در به دنبال لکه دار کردن شیعه و پیروان امام حسین(ع) هستند. آیا از عاشق و نوکر حسین(ع) برمیآید که در این شرایط هر بلایی که میخواهد بر سر مراسم عزاداری سیدالشهداء(ع) بیاورد، قمه زنی و تیغزنی کند و یا کلمات کفرآمیز بر زبان جاری کند؟
🔸کج فهمی است کسی از مطالب بالا چنین برداشت کند که میخواهیم با یک خطکش میزان مقبولیت عزاداری عزاداران در آخرت را تعیین کنیم. ما چه میدانیم؟ شاید یک «یا حسین» مشروبخواری که با گفتن این جمله دست از این گناه عظیم بر میدارد مقبولتر از فعالیتهای بانی یک هیئت باشد که دهها سال با نیتی نیمهخالص مجلس عزای حسینی برگزار میکند. مسألۀ ما در اینجا مناقشه در میزان پذیرش عزاداری این و آن نیست. آن را خداوند و خود حضرتش میداند و بس؛ مسأله، بیان وظیفه کسی است که خود را نوکر حضرت میخواند.
🔹 مظلومیت امام حسین(ع) یک مظلومیت مضاعف است، چرا که از ظلم برخی علاقهمندان خود هم مصون نیست و چه مظلوم است حسین(ع) که مراسم مصیبتش هم مصیبت در مصیبت است. نگذاریم امام حسین (ع) در عزاداریهایش هم مظلوم بماند و آن، وقتی است که «نوکری نفس» به نام «نوکری امام حسین(ع)» انسان را فریب میدهد. شیعه پیش از آنکه به مصیبت زده و نوکر امام حسین(ع) نیاز داشته باشد به شیعیانی نیاز دارد که با نوع عزاداری خود، پیام حسین(ع) را که میتواند عالمی را تحت تأثیر خود قرار دهد در جهان لکهدار نکنند.
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
Telegram
کانال رسمی محمد مطهری
🔻اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
محمد مطهری
متن کامل (بخش ۱ از ۲)
خلاصه یادداشت در پست قبلی آمده است
🔹عشق وصفناپذیر به حضرت سیدالشهدا(ع) و دلدادگی نسبت به آن حضرت، این احساس را…
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
محمد مطهری
متن کامل (بخش ۱ از ۲)
خلاصه یادداشت در پست قبلی آمده است
🔹عشق وصفناپذیر به حضرت سیدالشهدا(ع) و دلدادگی نسبت به آن حضرت، این احساس را…
کانال رسمی محمد مطهری
✅ اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛ من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم! محمد مطهری 🔻 خلاصه یادداشت (متن کامل در دو پست بعدی) 🔹هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت میدانیم؛…
🔻اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
محمد مطهری
متن کامل (بخش ۱ از ۲)
خلاصه یادداشت در پست قبلی آمده است
🔹عشق وصفناپذیر به حضرت سیدالشهدا(ع) و دلدادگی نسبت به آن حضرت، این احساس را در برخی افراد به دنبال دارد که واژگانی مانند دوستدار، پیرو یا مرید امام حسین(ع)، بیانگر شدت شور و عشق درونی آنان نیست و برای همین، ترجیح میدهند خود را «نوکر» امام حسین(ع) بخوانند.
🔸تکرار این واژه از یک طرف و معنای خودمانی آن از طرف دیگر، سبب میشود که گاهی نه تنها از بزرگی مقام «نوکری امام حسین(ع)» غفلت شود، بلکه عدهای آن را ناخواسته محمل انجام کارهای خودسرانه و دلخواه کرده و پا را فراتر بگذارند.
🔹انسان به زبان خیلی چیزها میگوید. مثلا میگوید امید من به خداست. امیرالمؤمنین(ع) در مورد برخی از کسانی که میگویند امید ما به خداست میفرماید: «قسم به خدای عظیم دروغ میگوید، اگر امیدش به خداست چرا این امید در عمل او بروزی ندارد؟!» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۹).
🔸هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت میدانیم؛ اما باید از خود بپرسیم که آیا ما صرفا «دوستدار» امام حسین (ع) هستیم و یا واقعا این دوستی به حد عشق و نوکری و دلدادگی رسیده است؟ اینجاست که به جای لقلقه زبان باید سراغ دغدغه قلب رفت و کشف آنچه در قلب میگذرد بدون داشتن ملاک چندان آسان نیست.
🔹یکی از ملاکهایی که میتواند در تشخیص «دوستدار» امام حسین(ع) از «عاشق» و «نوکر» آن حضرت ـ یا هر فرد دیگری ـ کارگشا باشد، این است که دوستدار یا محب یک فرد به دنبال آن است که محبوب او چه خواستهای دارد تا آن را برآورده سازد، اما نکته اینجاست که این دوستی فقط آنگاه به حد عشق و نوکری میرسد که وقتی فرد حتی «احتمال» میدهد مولا و معشوق او به امری راضی نباشد، به شدت از آن پرهیز کند. محال است کسی از عمق جان بگوید «من عاشق مادر خود هستم» ولی کاری را انجام دهد که «احتمال میدهد» مادرش راضی نیست و البته عشق به حسین کجا و عشق به مادر کجا!
🔸اینکه برخی با توجیهاتی امثال اینکه «ما نوکر امام حسین هستیم و عالم حسین عالم نوکری است و هیچ کس حق اظهار نظر ندارد و کار با خود آقاست»، طبق سلیقه خود عمل کنند، امر جدیدی در جامعه ما نیست. شصت سال پیش مرجع دوران حضرت آیتالله العظمی بروجردی(ره) با تأکید بر فتوای حرمت خود در یک جلسه حضوری، از عهدۀ بازداشتن برخی مسئولان هیأتها که شبیهخوانیهای خاص داشته و خود را مقلد ایشان میدانستند برنیامد، با این عذر به ظاهر موجه که ما تمام سال مقلد شما هستیم ولی این چند روز، نوکر امام حسین(ع)!
🔹این تصور نادرست که به نام نوکری امام حسین(ع) میتوان فتوای مرجع خود را به هیچ گرفت از کجا ناشی میشود؟ این خطا از آنجاست که «نوکری» امام حسین (ع) با نوکری در کارهای عادی (مثل خدمتکاری یک منزل) که یک وظیفه مقطعی است و سرتاسر زندگی فرد را در بر نمیگیرد، اشتباه گرفته میشود. خدمتکار یک خانه، برای آنکه یک نوکر واقعی باشد، کافی است دستورهای سرپرست خودش را اجرا کند و به موقع، نظافت، پذیرایی و مانند آن را انجام دهد، اما اینکه با همسرش بدرفتاری کند یا در جامعه حق دیگران را رعایت نکند، به کیفیت نوکری او برای صاحبکارش آسیب نمیرساند. نوکری از نوع خدمتکاری، یک وظیفۀ همیشگی و همهجانبه نیست، بلکه همین که وظایف حوزۀ خدمتکاری به درستی انجام گیرد کافی است.
🔸اما نوکری امام حسین (ع) از مقولهای دیگر است؛ امری است همه جانبه و دائمی و برخاسته از عمق وجود و روحیه تسلیم. نوکر اباعبدالله(ع) نمیتواند بگوید یک روز در سال با فتاوای مراجع کاری ندارم، یا چون عزاداری به فلان سبک بهتر به من میچسبد، من آنگونه عزاداری میکنم و چون نوکر حسینم کسی حق اظهار نظر ندارد. (کم ندیدهایم که برخی مداحان وقتی میخواهند حرف تندی که شامل غیبت و تهمت و توهین است مطرح کنند ابتدا میگویند ما نوکر امام حسین(ع) هستیم، و بعد شروع میکنند. گویی با گفتن این جمله، قلم تکلیف برداشته میشود!)
🔹نوکری اباعبدالله(ع) مقام بسیار عظیمی است که جا دارد سالهای سال یک عزادار برای وارد شدن به این مقام به درگاه الهی انابه کند و به امام حسین(ع) توسل جوید. نوکری امام حسین(ع) نه استثنای زمانی برمیدارد نه مکانی، و نه به فرد اجازه میدهد که حتی آنچه را «احتمال میدهد» که مولایش از آن ناراضی است انجام دهد. میان حسینی بودن در «عمل» با حسینی بودن در «ادا» از زمین تا آسمان فاصله است.
ادامه در پست بعدی
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
محمد مطهری
متن کامل (بخش ۱ از ۲)
خلاصه یادداشت در پست قبلی آمده است
🔹عشق وصفناپذیر به حضرت سیدالشهدا(ع) و دلدادگی نسبت به آن حضرت، این احساس را در برخی افراد به دنبال دارد که واژگانی مانند دوستدار، پیرو یا مرید امام حسین(ع)، بیانگر شدت شور و عشق درونی آنان نیست و برای همین، ترجیح میدهند خود را «نوکر» امام حسین(ع) بخوانند.
🔸تکرار این واژه از یک طرف و معنای خودمانی آن از طرف دیگر، سبب میشود که گاهی نه تنها از بزرگی مقام «نوکری امام حسین(ع)» غفلت شود، بلکه عدهای آن را ناخواسته محمل انجام کارهای خودسرانه و دلخواه کرده و پا را فراتر بگذارند.
🔹انسان به زبان خیلی چیزها میگوید. مثلا میگوید امید من به خداست. امیرالمؤمنین(ع) در مورد برخی از کسانی که میگویند امید ما به خداست میفرماید: «قسم به خدای عظیم دروغ میگوید، اگر امیدش به خداست چرا این امید در عمل او بروزی ندارد؟!» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۹).
🔸هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت میدانیم؛ اما باید از خود بپرسیم که آیا ما صرفا «دوستدار» امام حسین (ع) هستیم و یا واقعا این دوستی به حد عشق و نوکری و دلدادگی رسیده است؟ اینجاست که به جای لقلقه زبان باید سراغ دغدغه قلب رفت و کشف آنچه در قلب میگذرد بدون داشتن ملاک چندان آسان نیست.
🔹یکی از ملاکهایی که میتواند در تشخیص «دوستدار» امام حسین(ع) از «عاشق» و «نوکر» آن حضرت ـ یا هر فرد دیگری ـ کارگشا باشد، این است که دوستدار یا محب یک فرد به دنبال آن است که محبوب او چه خواستهای دارد تا آن را برآورده سازد، اما نکته اینجاست که این دوستی فقط آنگاه به حد عشق و نوکری میرسد که وقتی فرد حتی «احتمال» میدهد مولا و معشوق او به امری راضی نباشد، به شدت از آن پرهیز کند. محال است کسی از عمق جان بگوید «من عاشق مادر خود هستم» ولی کاری را انجام دهد که «احتمال میدهد» مادرش راضی نیست و البته عشق به حسین کجا و عشق به مادر کجا!
🔸اینکه برخی با توجیهاتی امثال اینکه «ما نوکر امام حسین هستیم و عالم حسین عالم نوکری است و هیچ کس حق اظهار نظر ندارد و کار با خود آقاست»، طبق سلیقه خود عمل کنند، امر جدیدی در جامعه ما نیست. شصت سال پیش مرجع دوران حضرت آیتالله العظمی بروجردی(ره) با تأکید بر فتوای حرمت خود در یک جلسه حضوری، از عهدۀ بازداشتن برخی مسئولان هیأتها که شبیهخوانیهای خاص داشته و خود را مقلد ایشان میدانستند برنیامد، با این عذر به ظاهر موجه که ما تمام سال مقلد شما هستیم ولی این چند روز، نوکر امام حسین(ع)!
🔹این تصور نادرست که به نام نوکری امام حسین(ع) میتوان فتوای مرجع خود را به هیچ گرفت از کجا ناشی میشود؟ این خطا از آنجاست که «نوکری» امام حسین (ع) با نوکری در کارهای عادی (مثل خدمتکاری یک منزل) که یک وظیفه مقطعی است و سرتاسر زندگی فرد را در بر نمیگیرد، اشتباه گرفته میشود. خدمتکار یک خانه، برای آنکه یک نوکر واقعی باشد، کافی است دستورهای سرپرست خودش را اجرا کند و به موقع، نظافت، پذیرایی و مانند آن را انجام دهد، اما اینکه با همسرش بدرفتاری کند یا در جامعه حق دیگران را رعایت نکند، به کیفیت نوکری او برای صاحبکارش آسیب نمیرساند. نوکری از نوع خدمتکاری، یک وظیفۀ همیشگی و همهجانبه نیست، بلکه همین که وظایف حوزۀ خدمتکاری به درستی انجام گیرد کافی است.
🔸اما نوکری امام حسین (ع) از مقولهای دیگر است؛ امری است همه جانبه و دائمی و برخاسته از عمق وجود و روحیه تسلیم. نوکر اباعبدالله(ع) نمیتواند بگوید یک روز در سال با فتاوای مراجع کاری ندارم، یا چون عزاداری به فلان سبک بهتر به من میچسبد، من آنگونه عزاداری میکنم و چون نوکر حسینم کسی حق اظهار نظر ندارد. (کم ندیدهایم که برخی مداحان وقتی میخواهند حرف تندی که شامل غیبت و تهمت و توهین است مطرح کنند ابتدا میگویند ما نوکر امام حسین(ع) هستیم، و بعد شروع میکنند. گویی با گفتن این جمله، قلم تکلیف برداشته میشود!)
🔹نوکری اباعبدالله(ع) مقام بسیار عظیمی است که جا دارد سالهای سال یک عزادار برای وارد شدن به این مقام به درگاه الهی انابه کند و به امام حسین(ع) توسل جوید. نوکری امام حسین(ع) نه استثنای زمانی برمیدارد نه مکانی، و نه به فرد اجازه میدهد که حتی آنچه را «احتمال میدهد» که مولایش از آن ناراضی است انجام دهد. میان حسینی بودن در «عمل» با حسینی بودن در «ادا» از زمین تا آسمان فاصله است.
ادامه در پست بعدی
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
Telegram
کانال رسمی محمد مطهری
✅ اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
محمد مطهری
🔻 خلاصه یادداشت (متن کامل در دو پست بعدی)
🔹هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت میدانیم؛…
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
محمد مطهری
🔻 خلاصه یادداشت (متن کامل در دو پست بعدی)
🔹هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت میدانیم؛…
کانال رسمی محمد مطهری
🔻اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛ من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم! محمد مطهری متن کامل (بخش ۱ از ۲) خلاصه یادداشت در پست قبلی آمده است 🔹عشق وصفناپذیر به حضرت سیدالشهدا(ع) و دلدادگی نسبت به آن حضرت، این احساس را در…
ادامه پست قبلی
✅ اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
ادامه متن کامل (بخش دوم از دو بخش)
خلاصه یادداشت در دو پست بالاتر آمده است
محمد مطهری
🔸برخی از سبکهای جدید و مندرآوردی در عزاداری ولو با نیت خالص انجام گیرد هیچگاه از یک عاشق و نوکر امام حسین(ع) که معنای نوکری را میفهمد سر نمیزند، زیرا فرد با وجود مخالفت علما، لااقل احتمال نارضایتی حضرت را میدهد.
🔹آیا برخی «حوس، حوس» کردنها همراه با انجام حرکات موزون و بالا و پایین رفتنها که متأسفانه بیشتر شبیه کنسرت موسیقی است، نباید در اذهان برگزارکنندگان و شرکتکنندگان اینگونه مراسم حتی در حد یک «احتمال» این دغدغه را ایجاد کند که شاید امام حسین(ع) به این کار راضی نباشد؟ (البته تند گفتن کلمه مقدس «حسین» به طور متوالی گاهی شاید باعث شود تمام کلمه به خوبی شنیده نشود، اما اینکه عمدا «حوس، حوس» کنند و به جای موزیک از آن استفاده کنند بحث دیگری است).
🔸عزاداری امام حسین(ع) باید به سبکی انجام شود که صاحبان عزا، یعنی اهل بیت عصمت علیهم السلام، خود دستور داده و به عزا مینشستهاند. آیا برگزارکنندکان عزاداریهای خودساخته، حدیث و روایتی دیدهاند که عزاداری را طوری برگزار کنید که جوانان بیشتری جذب شوند؟ آیا شخصیت استثنایی امام حسین(ع) برای حتی لاابالیترین جوانهای امروز، وجوه جذابیت کمی دارد که به بهانه اینکه اینها اگر اینجا نیایند، پای ماهواره میروند، برای عزاداری مظلوم کربلا چیزی مشابه «دوپس، دوپس» در موزیک غربی درست کنیم؟ مسئولیت اصلی ما برگزاری درست عزاداری مطابق رضای اهل بیت است یا جذب این و آن به مراسم؟
🔹ما در زمانی زندگی میکنیم که فیلم یک مراسم کوچک، ساعتی بعد در کل جهان دست به دست میچرخد و دشمنان کینهتوز اهل بیت در به در به دنبال لکه دار کردن شیعه و پیروان امام حسین(ع) هستند. آیا از عاشق و نوکر حسین(ع) برمیآید که در این شرایط هر بلایی که میخواهد بر سر مراسم عزاداری سیدالشهداء(ع) بیاورد، قمه زنی و تیغزنی کند و یا کلمات کفرآمیز بر زبان جاری کند؟ چه بسا سخن امام صادق(ع) صرفا یک توصیه نبود بلکه گویی آینده را میدید که به شیعیان این گونه هشدار میداد که مایه زینت ما باشید نه مایه ننگ ما (کونوا لَنا زَینًا ولا تَکونوا عَلَینا شَینًا، امالی صدوق، ص ۴۰۰).
🔸کج فهمی است کسی از مطالب بالا چنین برداشت کند که میخواهیم با یک خطکش میزان مقبولیت یا ثواب عزاداری عزاداران در آخرت را تعیین کنیم. ما چه میدانیم؟ شاید یک «یا حسین» مشروبخواری که با گفتن این جمله دست از این گناه عظیم بر میدارد مقبولتر از فعالیتهای بانی یک هیئت باشد که با نیتی نیمه خالص دهها سال مجلس عزای حسینی برگزار میکند. مسألۀ ما در اینجا مناقشه در میزان پذیرش عزاداری این و آن نیست. آن را خداوند و خود حضرتش میداند و بس؛ مسأله، بیان وظیفه کسی است که خود را عاشق و نوکر حسین مینامد. همچنین با تنوع معقول در نوع برگزاری مراسم عزا هم مخالفتی نیست، اما آیا جز این است که عاشق و نوکر حسین(ع) باید از هر روش شائبهداری که «احتمال» آزرده ساختن صاحبان عزا را به دنبال دارد و مخالفت مراجع دینی روشنترین قرینه آن است، پرهیز کند؟
🔹مظلومیت امام حسین(ع) یک مظلومیت مضاعف است، چرا که از ظلم برخی علاقهمندان خود هم مصون نیست. مصیبت رایج دیروز، تحریف وقایع کربلا توسط برخی نوکران خود خوانده حسین(ع) بود و مصیبت رایج امروز سبک عزاداریهای خودساخته توسط نوکران مدعی است و چه مظلوم است حسین(ع) که مراسم مصیبتش هم مصیبت در مصیبت است.
🔸باری، اینکه «حسین(ع) جنس غمش فرق میکند» به ما اجازه نمیدهد به نام نوکری امام حسین (ع) عزاداری او را به سبکی برگزار کنیم که حتی «احتمال میدهیم» غمی بر غمهای حسین اضافه کند. نگذاریم امام حسین (ع) در عزاداریهایش هم مظلوم بماند و آن، وقتی است که «نوکری نفس» به نام «نوکری امام حسین(ع)» انسان را فریب میدهد. شیعه پیش از آنکه به مصیبتزده و نوکر امام حسین(ع) نیاز داشته باشد به شیعیانی نیاز دارد که با نوع عزاداری خود، پیام حسین(ع) را که میتواند عالمی را تحت تأثیر خود قرار دهد در جهان لکهدار نکنند.
بازنشر
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
✅ اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛
من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم میخواهد عزاداری کنم!
ادامه متن کامل (بخش دوم از دو بخش)
خلاصه یادداشت در دو پست بالاتر آمده است
محمد مطهری
🔸برخی از سبکهای جدید و مندرآوردی در عزاداری ولو با نیت خالص انجام گیرد هیچگاه از یک عاشق و نوکر امام حسین(ع) که معنای نوکری را میفهمد سر نمیزند، زیرا فرد با وجود مخالفت علما، لااقل احتمال نارضایتی حضرت را میدهد.
🔹آیا برخی «حوس، حوس» کردنها همراه با انجام حرکات موزون و بالا و پایین رفتنها که متأسفانه بیشتر شبیه کنسرت موسیقی است، نباید در اذهان برگزارکنندگان و شرکتکنندگان اینگونه مراسم حتی در حد یک «احتمال» این دغدغه را ایجاد کند که شاید امام حسین(ع) به این کار راضی نباشد؟ (البته تند گفتن کلمه مقدس «حسین» به طور متوالی گاهی شاید باعث شود تمام کلمه به خوبی شنیده نشود، اما اینکه عمدا «حوس، حوس» کنند و به جای موزیک از آن استفاده کنند بحث دیگری است).
🔸عزاداری امام حسین(ع) باید به سبکی انجام شود که صاحبان عزا، یعنی اهل بیت عصمت علیهم السلام، خود دستور داده و به عزا مینشستهاند. آیا برگزارکنندکان عزاداریهای خودساخته، حدیث و روایتی دیدهاند که عزاداری را طوری برگزار کنید که جوانان بیشتری جذب شوند؟ آیا شخصیت استثنایی امام حسین(ع) برای حتی لاابالیترین جوانهای امروز، وجوه جذابیت کمی دارد که به بهانه اینکه اینها اگر اینجا نیایند، پای ماهواره میروند، برای عزاداری مظلوم کربلا چیزی مشابه «دوپس، دوپس» در موزیک غربی درست کنیم؟ مسئولیت اصلی ما برگزاری درست عزاداری مطابق رضای اهل بیت است یا جذب این و آن به مراسم؟
🔹ما در زمانی زندگی میکنیم که فیلم یک مراسم کوچک، ساعتی بعد در کل جهان دست به دست میچرخد و دشمنان کینهتوز اهل بیت در به در به دنبال لکه دار کردن شیعه و پیروان امام حسین(ع) هستند. آیا از عاشق و نوکر حسین(ع) برمیآید که در این شرایط هر بلایی که میخواهد بر سر مراسم عزاداری سیدالشهداء(ع) بیاورد، قمه زنی و تیغزنی کند و یا کلمات کفرآمیز بر زبان جاری کند؟ چه بسا سخن امام صادق(ع) صرفا یک توصیه نبود بلکه گویی آینده را میدید که به شیعیان این گونه هشدار میداد که مایه زینت ما باشید نه مایه ننگ ما (کونوا لَنا زَینًا ولا تَکونوا عَلَینا شَینًا، امالی صدوق، ص ۴۰۰).
🔸کج فهمی است کسی از مطالب بالا چنین برداشت کند که میخواهیم با یک خطکش میزان مقبولیت یا ثواب عزاداری عزاداران در آخرت را تعیین کنیم. ما چه میدانیم؟ شاید یک «یا حسین» مشروبخواری که با گفتن این جمله دست از این گناه عظیم بر میدارد مقبولتر از فعالیتهای بانی یک هیئت باشد که با نیتی نیمه خالص دهها سال مجلس عزای حسینی برگزار میکند. مسألۀ ما در اینجا مناقشه در میزان پذیرش عزاداری این و آن نیست. آن را خداوند و خود حضرتش میداند و بس؛ مسأله، بیان وظیفه کسی است که خود را عاشق و نوکر حسین مینامد. همچنین با تنوع معقول در نوع برگزاری مراسم عزا هم مخالفتی نیست، اما آیا جز این است که عاشق و نوکر حسین(ع) باید از هر روش شائبهداری که «احتمال» آزرده ساختن صاحبان عزا را به دنبال دارد و مخالفت مراجع دینی روشنترین قرینه آن است، پرهیز کند؟
🔹مظلومیت امام حسین(ع) یک مظلومیت مضاعف است، چرا که از ظلم برخی علاقهمندان خود هم مصون نیست. مصیبت رایج دیروز، تحریف وقایع کربلا توسط برخی نوکران خود خوانده حسین(ع) بود و مصیبت رایج امروز سبک عزاداریهای خودساخته توسط نوکران مدعی است و چه مظلوم است حسین(ع) که مراسم مصیبتش هم مصیبت در مصیبت است.
🔸باری، اینکه «حسین(ع) جنس غمش فرق میکند» به ما اجازه نمیدهد به نام نوکری امام حسین (ع) عزاداری او را به سبکی برگزار کنیم که حتی «احتمال میدهیم» غمی بر غمهای حسین اضافه کند. نگذاریم امام حسین (ع) در عزاداریهایش هم مظلوم بماند و آن، وقتی است که «نوکری نفس» به نام «نوکری امام حسین(ع)» انسان را فریب میدهد. شیعه پیش از آنکه به مصیبتزده و نوکر امام حسین(ع) نیاز داشته باشد به شیعیانی نیاز دارد که با نوع عزاداری خود، پیام حسین(ع) را که میتواند عالمی را تحت تأثیر خود قرار دهد در جهان لکهدار نکنند.
بازنشر
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
Telegram
کانال رسمی محمد مطهری
@muhammad_mf
Forwarded from بنیاد شهید مطهری
◾️ مراسم اولین سالگرد درگذشت مرحومه عالیه روحانی، همسر شهید آیتالله مطهری روز جمعه ۴ اسفندماه از ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ در حسینیه قائمیه تهران (خ شریعتی، بالاتر از پل رومی) برگزار میشود.
🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
✅ محکومیت به خواندن کتاب شهید مطهری در کنار مجازات زندان!
محمد مطهری
🔹 یک قاضی محترم، شروین حاجیپور خواننده ترانه «برای...» با دهها میلیون بازدید را به خواندن و تلخیص کتاب «نظام حقوق زن در اسلام» اثر استاد مطهری محکوم کرده است. سایر مجازاتها چیست؟ سه سال و هشت ماه حبس و دو سال ممنوع الخروجی! برای آنکه اطمینان حاصل شود که فرد محکوم و به دنبال او طرفدارانش به راه راست هدایت میشوند، «خلاصه کتاب» باید به صورت دستنویس بوده و حاصل کار در فضای مجازی منتشر شود. موضوع این یادداشت تنها این بخش از حکم است.
🔸 اگر کسی بخواهد یک شبه در ذهن و دل لااقل صدها هزار جوان ایرانی، نسبت به شهید مطهری بدبینی و حتی نفرت ایجاد کند، راهی جز این به ذهن نمیرسد. (البته قطعاً چنین حکمی از روی عدم توجه و نه قصد و غرض صادر شده است).
🔹 همانطور که نمیتوان آن دسته از جوانانی را که به هر دلیل علاقهای به امام(ره) ندارند با غل و زنجیر به جماران و مرقد امام برد و انتظار داشت مهری نسبت به امام در دل آنان پدید آید، با مجازات کتابخوانی اسلامی هم نمیتوان اندک تأثیر مثبتی در نگاه کسی ایجاد کرد.
🔸 آن شهید درباره جوانان چنین باور داشت که «اگر ما به قدر کافی آب زلال و گوارا عرضه کرده بودیم، به سراغ آبهای آلوده نمیرفتند» (نهضتهای اسلامی، ص۹۳). ظاهراً قاضی محترم بر خلاف ایشان معتقد است که آب زلال اندیشه اسلامی را نباید صرفا فراهم کرد تا جوان به سراغش بیاید، بلکه آب زلال فراهم شده را باید در حلق او فرو کرد و این فرو کردن هم باید در ملأ عام صورت گیرد و لذا باید در متن حکم قضایی بیاید و خلاصه کتاب به نام فرد محکوم در فضای مجازی منتشر شود.
🔹 اقلیت کینهتوز و مغرض به کنار، اکثریت طرفداران «زن، زندگی، آزادی» اگر بنا باشد تحت تاثیر متفکران اسلامی قرار گیرند، بدون شک در این میان استاد مطهری جایگاه ویژهای دارد.
این جایگاه، نه تنها به دلیل بیان روان و مستدل، صرف چندین سال از عمر در مسائل مربوط به حقوق زن و مهمتر از همه وفور عنصر کمیاب انصاف در داوری در آثار او (از جمله نسبت به غرب) است، بلکه درک تنها هشتاد روز از دوران جمهوری اسلامی و نیز مخالفت او با قبول پست اجرایی توسط روحانیون از همان ابتدا، باعث شده است که آن شهید چهرهای حکومتی – که طرفداران شعار مذکور سخت بدان حساسند - به شمار نیاید.
آشنایان با آثار شهید مطهری میدانند که میان اندیشه و مرام استاد در برخورد با منتقدان و افکار مخالف، با آنچه امروز کم و بیش دیده میشود فرسنگها فاصله است.
🔸 احتمال میدهم قاضی محترم اساساً این کتاب را نخوانده است و الا با نوع نگرشی که در این حکم نهفته است، فرازهایی - مانند عبارت زیر درباره حقوق بشر در همین کتاب را - مضر تشخیص میداد و در پی کتاب دیگری میرفت. ایشان مینویسد:
«در دنیای غرب، از قرن هفدهم به بعد، پا به پای نهضتهای علمی و فلسفی، نهضتی در زمینه مسائل اجتماعی و به نام «حقوق بشر» صورت گرفت. نویسندگان و متفکران قرن هفدهم و هجدهم افکار خویش را درباره حقوق طبیعی و فطری و غیرقابل سلب بشر با پشتکار قابل تحسینی در میان مردم پخش کردند. ژان ژاک روسو و ولتر و منتسکیو از این گروه نویسندگان و متفکرانند. این گروه حق عظیمی بر جامعه بشریت دارند» (نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۲). روشن است که این تمجید را باید در کنار نقدهای متعدد ایشان به اندیشه غربی و از جمله نگاه آن به حقوق بشر دید.
🔹 مناسب است برای جلوگیری از تکرار این نوع احکام، ریاست محترم قوه قضاییه قضات را ملزم به خواندن کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» از آن شهید کند؛ مجموعه سخنرانیهایی که غالبا در همان هشتاد روز ایراد شده و موضوعاتی مانند آزادی، عدالت و مسئله زن در جمهوری اسلامی – که بعدها هر کدام ماجراها آفرید - مورد موشکافی قرار داده است. باید تدبیری اندیشید؛ بعید نیست این حکم در رسانههای غیر فارسیزبان دنیا مورد مضحکه بینالمللی قرار گیرد و خبرش را در روزنامههای ژاپن و اسپانیا و ترکیه ببینیم.
🔸 ناگفته پیداست این یادداشت را نباید نوعی حمایت از خواننده مذکور یا شعر او و یا تایید سایر بخشهای حکم او تلقی کرد. افراد کمدقت ولی منصف را میتوان به مطالعه دوباره این مطلب دعوت کرد ولی برای ذات مریض، راهی که بتوان او را از تفسیر مغرضانه و منفعتجویانه بازداشت، وجود ندارد.
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
محمد مطهری
🔹 یک قاضی محترم، شروین حاجیپور خواننده ترانه «برای...» با دهها میلیون بازدید را به خواندن و تلخیص کتاب «نظام حقوق زن در اسلام» اثر استاد مطهری محکوم کرده است. سایر مجازاتها چیست؟ سه سال و هشت ماه حبس و دو سال ممنوع الخروجی! برای آنکه اطمینان حاصل شود که فرد محکوم و به دنبال او طرفدارانش به راه راست هدایت میشوند، «خلاصه کتاب» باید به صورت دستنویس بوده و حاصل کار در فضای مجازی منتشر شود. موضوع این یادداشت تنها این بخش از حکم است.
🔸 اگر کسی بخواهد یک شبه در ذهن و دل لااقل صدها هزار جوان ایرانی، نسبت به شهید مطهری بدبینی و حتی نفرت ایجاد کند، راهی جز این به ذهن نمیرسد. (البته قطعاً چنین حکمی از روی عدم توجه و نه قصد و غرض صادر شده است).
🔹 همانطور که نمیتوان آن دسته از جوانانی را که به هر دلیل علاقهای به امام(ره) ندارند با غل و زنجیر به جماران و مرقد امام برد و انتظار داشت مهری نسبت به امام در دل آنان پدید آید، با مجازات کتابخوانی اسلامی هم نمیتوان اندک تأثیر مثبتی در نگاه کسی ایجاد کرد.
🔸 آن شهید درباره جوانان چنین باور داشت که «اگر ما به قدر کافی آب زلال و گوارا عرضه کرده بودیم، به سراغ آبهای آلوده نمیرفتند» (نهضتهای اسلامی، ص۹۳). ظاهراً قاضی محترم بر خلاف ایشان معتقد است که آب زلال اندیشه اسلامی را نباید صرفا فراهم کرد تا جوان به سراغش بیاید، بلکه آب زلال فراهم شده را باید در حلق او فرو کرد و این فرو کردن هم باید در ملأ عام صورت گیرد و لذا باید در متن حکم قضایی بیاید و خلاصه کتاب به نام فرد محکوم در فضای مجازی منتشر شود.
🔹 اقلیت کینهتوز و مغرض به کنار، اکثریت طرفداران «زن، زندگی، آزادی» اگر بنا باشد تحت تاثیر متفکران اسلامی قرار گیرند، بدون شک در این میان استاد مطهری جایگاه ویژهای دارد.
این جایگاه، نه تنها به دلیل بیان روان و مستدل، صرف چندین سال از عمر در مسائل مربوط به حقوق زن و مهمتر از همه وفور عنصر کمیاب انصاف در داوری در آثار او (از جمله نسبت به غرب) است، بلکه درک تنها هشتاد روز از دوران جمهوری اسلامی و نیز مخالفت او با قبول پست اجرایی توسط روحانیون از همان ابتدا، باعث شده است که آن شهید چهرهای حکومتی – که طرفداران شعار مذکور سخت بدان حساسند - به شمار نیاید.
آشنایان با آثار شهید مطهری میدانند که میان اندیشه و مرام استاد در برخورد با منتقدان و افکار مخالف، با آنچه امروز کم و بیش دیده میشود فرسنگها فاصله است.
🔸 احتمال میدهم قاضی محترم اساساً این کتاب را نخوانده است و الا با نوع نگرشی که در این حکم نهفته است، فرازهایی - مانند عبارت زیر درباره حقوق بشر در همین کتاب را - مضر تشخیص میداد و در پی کتاب دیگری میرفت. ایشان مینویسد:
«در دنیای غرب، از قرن هفدهم به بعد، پا به پای نهضتهای علمی و فلسفی، نهضتی در زمینه مسائل اجتماعی و به نام «حقوق بشر» صورت گرفت. نویسندگان و متفکران قرن هفدهم و هجدهم افکار خویش را درباره حقوق طبیعی و فطری و غیرقابل سلب بشر با پشتکار قابل تحسینی در میان مردم پخش کردند. ژان ژاک روسو و ولتر و منتسکیو از این گروه نویسندگان و متفکرانند. این گروه حق عظیمی بر جامعه بشریت دارند» (نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۲). روشن است که این تمجید را باید در کنار نقدهای متعدد ایشان به اندیشه غربی و از جمله نگاه آن به حقوق بشر دید.
🔹 مناسب است برای جلوگیری از تکرار این نوع احکام، ریاست محترم قوه قضاییه قضات را ملزم به خواندن کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» از آن شهید کند؛ مجموعه سخنرانیهایی که غالبا در همان هشتاد روز ایراد شده و موضوعاتی مانند آزادی، عدالت و مسئله زن در جمهوری اسلامی – که بعدها هر کدام ماجراها آفرید - مورد موشکافی قرار داده است. باید تدبیری اندیشید؛ بعید نیست این حکم در رسانههای غیر فارسیزبان دنیا مورد مضحکه بینالمللی قرار گیرد و خبرش را در روزنامههای ژاپن و اسپانیا و ترکیه ببینیم.
🔸 ناگفته پیداست این یادداشت را نباید نوعی حمایت از خواننده مذکور یا شعر او و یا تایید سایر بخشهای حکم او تلقی کرد. افراد کمدقت ولی منصف را میتوان به مطالعه دوباره این مطلب دعوت کرد ولی برای ذات مریض، راهی که بتوان او را از تفسیر مغرضانه و منفعتجویانه بازداشت، وجود ندارد.
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
✅ در آغوش قاتل پدر!
محمد مطهری
🔻خاطراتی درباره شهید مطهری (بخش اول)
🔹 بهمن ۱۳۵۸ قاتل استاد مطهری (از اعضای گروه فرقان) را برای اولین بار در زندان دیدم. به شدت پشیمان بود. میگفت باور نمیکنم چنین شخصیتی را کشتهام.
🔸 مرا که کوچکترین فرزند خانواده و نوجوان بودم در آغوش گرفت. به شدت گریه و طلب حلالیت میکرد. میگفت از حالا خودم را در جهنم احساس میکنم.
🔹 به گفته خودش این تحول از آنجا بود که در زندان برخی آثار شهید را خوانده بود. مبهوت مانده بود که چگونه او را شستشوی مغزی داده بودند.
🔸 به اختیار، و نه با حکم قضایی، آثار کسی را که گلوله در مغزش جای داده بود خوانده و چنین حالش دگرگون شده بود؛ گلولهای که از لاله گوش راست وارد و از بالای ابروی چپ خارج شد.
🔹 خداوند با توجه به پشیمانی واقعیاش، با منتهای غفرانش با او رفتار کند. برخی فرقانیهای دیگر تا آخرین لحظه بر سر موضع خود بودند.
#خاطرات
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari
محمد مطهری
🔻خاطراتی درباره شهید مطهری (بخش اول)
🔹 بهمن ۱۳۵۸ قاتل استاد مطهری (از اعضای گروه فرقان) را برای اولین بار در زندان دیدم. به شدت پشیمان بود. میگفت باور نمیکنم چنین شخصیتی را کشتهام.
🔸 مرا که کوچکترین فرزند خانواده و نوجوان بودم در آغوش گرفت. به شدت گریه و طلب حلالیت میکرد. میگفت از حالا خودم را در جهنم احساس میکنم.
🔹 به گفته خودش این تحول از آنجا بود که در زندان برخی آثار شهید را خوانده بود. مبهوت مانده بود که چگونه او را شستشوی مغزی داده بودند.
🔸 به اختیار، و نه با حکم قضایی، آثار کسی را که گلوله در مغزش جای داده بود خوانده و چنین حالش دگرگون شده بود؛ گلولهای که از لاله گوش راست وارد و از بالای ابروی چپ خارج شد.
🔹 خداوند با توجه به پشیمانی واقعیاش، با منتهای غفرانش با او رفتار کند. برخی فرقانیهای دیگر تا آخرین لحظه بر سر موضع خود بودند.
#خاطرات
🔻کانال محمد مطهری در تلگرام و ایتا:
http://t.me/m_motahari
http://eitaa.com/m_motahari