مستضعفین تی‌وی | Mostazafin.TV
9.84K subscribers
2.27K photos
5.58K videos
183 files
3.58K links
🌐 وبسایت
http://www.Mostazafin.TV

ایتا
eitaa.ir/Mostazafin_TV

اینستاگرام
instagram.com/Mostazafin_TV

📺 آپارات
aparat.com/Mostazafin_TV

📲 ارتباط با مدیر کانال:
🆔 @VoiceOfMostazafin
Download Telegram
مستضعفین تی‌وی | Mostazafin.TV
⭕️ «بابا! روپوش و لباس نمی‌خوام، ولی دیگه #خونین و ‌مالین خونه نیا...» 🎙این درد و دل جانسوز کارگران #هپکو که مربوط به یک سال قبل است را ببینید، جای زخمی عمیق بر تنشان مانده که مدام تازه می‌شود: 💬 چرا سر و صورت ما را خونین کردید؟ چرا ما را بی‌حرمت کردید؟…
⭕️ آنچه می‌خواستیم نشد، آنچه نمی‌خواستیم شد

#علی_صابری_تولایی


1️⃣ کوهرنگ، کارگر مغموم تونل به دوربین :

💬 «یهو تونل ریزش کرد. بچه‌ها رفتند زیر آوار. نه کسی بید. نه امدادی بید. نه مسئولی بید. ای خونه ببین! (با هق‌هق خون روی پیراهنش را نشان می‌دهد). ای خون بچه‌هاییه که اینجا کار کردن. هم فامیلمون بودن هم غریبه بودن. جونشونو از دست دادن. روی دستای من.

💬 کسی اینجا رسیدگی نمی‌کنه. خدا شاهده اینام انسانن. حق دارن. حق زندگی دارن (سبابه را رو به آسمان می‌گیرد و این جملات را می‌گوید)».


2️⃣ اراک، یک قهرمان با صدای خش‌دار رو به نیروی انتظامی فریاد می‌زند:

💬 «اینا یه مشت کارگرن که خدا شاهده پول نون امرو بعد از ظهرو ندارن. اگه لاتی برو مواد مخدر تو شهرو جمع کن. برو باغ خلج! برو [محله] فوتبال!.

💬 یه مشت کارگر گشنه، چند ماهه سرگردونن. چند ساله فقط بازیچه‌ی یه شخصی شدن به نام «ع». چرا استاندار هیچ صداش در نمیاد؟. آقای استاندار خیانت کردی به مردم.

💬 خدا شاهده به جان تک دخترم. به بچه تو راهم. خدا شاهده از #باتومتون نمی‌ترسم. یعنی اگه برم تو اوین از این زندگی کثافتم بهتره. از اینکه همیشه جلو زن و بچه م کوچیک بشم خیلی بهتره. حرف از یاد آدم نمیره ولی این باتومه درست می‌شه. متاسفم برات عزیز من. تو نیروی انتظامی که باتومتو برا من نگه داشتی. آقای «ع» یه نفره. اگه لاتید برید اونو بردارید بیارید. برای ما نمی‌خواد شاخ و شونه بکشید. «ع» یه نفره اما گردن کلفته، مفت‌خوره».


3️⃣ دوباره اراک، جمعیت زیر یک پل و رو به یگان ویژه ناجا می‌خوانند:

💬 «زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی/می‌کنیم جان فدا در ره آزادگی». سرودِ آشنایی است. بله! آوازِ انقلابیون در محرم ۵۷ که بارها در دهه فجر از تلویزیون دیده و شنیده‌ایم با یک تفاوت تلخ و تکان‌دهنده؛ خوانندگان ۹۶ به جای «تا که برهم زنیم رسم و ره بردگی/این پیام رهبر دین ماست...امام خمینی/امام خمینی» این را می‌خوانند: «وای از این وضع/ وای از این وضع/هپکو هپکو».



🔹اینجا نه وال‌استریت است و نه محل برگزاری اجلاس جی8. اینجا مهدِ انقلابِ پابرهنگان است که به دست #سرمایه‌داری، آرام و مؤدبانه، با هزاران ترفندِ ظاهرالصلاح و تزویرِ پیچیده در مجلدات شومیزی و به مدد صدها دکتر و استاد و علامه و آیت‌الله و کوفتنامه‌های ورق گلاسه‌ی لیبرال-ناسیونال سرقت می‌شود. صاحبان سرمایه، به هزار کلکِ نجیب و خوش خط و خال، مهمترین رکنِ ساختار (قانون و قوه قهریه و قضائیه) را تصاحب و تمشیت می‌کنند و صاحبان انقلاب، مأیوس از تمام نهادهای انقلابی به خیابان پناه می‌آورند و رو به باتومی می‌ایستند که جانبِ «ع»‌ها را می‌گیرد.


🔸رئیس‌جمهور در سازمان ملل به تدوین اعلاناتِ حقوق شهروندی می‌نازد و نازدانه‌های آیفون به دست، برای حقِ استادیوم رفتن داف‌های خرده‌بورژوا هشتگ می‌زنند و کارگر کوهرنگی با سبابه‌ی رو به آسمان برای اثبات "انسان" بودن خود تلاش می‌کند...


🔹اینجا ایران اسلامی است، دادگاه و وکیل و قانون و سربازان عدالت و ضابط قضائی در خدمت عطاریان‌ها هستند و صاحبان انقلاب (پابرهنگانی که قرار بود بدون لکنت فریاد بزنند) برای تظلّم راهی جز کف خیابان و باتوم و اشک آور ندارند. کارگر ایرانی به مدد بندِ کذا از تبصره کذا از ماده کذا از قانونِ کذاتر از کذا، از حداقل حق دادخواهی و مراجعه به دستگاه قضا محروم شده است (حقی که این روزها برای توله‌سگ و توله‌خرس هم به رسمیت شناخته می‌شود).


🔸نظام قضائی او را به ملغمه‌ای به نام "هیئات تشخیص اداره کار" پاس می‌دهد؛ جایی که گفته می‌شود متشکل از نماینده دولتِ بی‌طرف، نماینده کارفرما و نماینده کارگران است، اما هه! کدام دولت بی‌طرف؟ کدام نماینده کارگر؟ کتابِ رئیس دولت را بخوان و ببین با چه صراحتی اتحادیه کارگری را مزاحم می‌بیند. قانونِ کذاتر از کذا را با دقت بخوان و ببین ترکیبِ شورای اسلامی کار(مثلا نماینده کارگران) را طوری بازی می‌دهد که فقط کارکنانِ و کارگرانِ سر به راه و نورچشمی کارفرما در آن کرسی داشته باشند. سه‌جانبه‌گرایی؟ هه! بگو یک‌جانبه‌گرایی.


🔹کارگر ایرانی برای شکایت از کارفرما باید در محکمه‌ی خود کارفرما طرح دعوی کند. در فیلم الیا کازان، زاپاتا به رئیس جمهوری که او را به محکمه ارجاع داده می‌گوید: «چه دادگاهی؟ تا حالا شده دادگاه به نفع دهقان رای بده؟». کارگر ایرانی محروم از همین "چه دادگاهی" و شرمنده از "تنها دختر و بچه‌ی توی راهش" به خیابان می‌آید و قانون، لاتِ حامی و حافظِ "نظم" «ع»‌ها با #باتوم و #اشک‌آور از او استقبال می‌کند.

🔺 @maktubat
🎬 @Mostazafin_TV