Forwarded from Tinoush Nazmjou تینوش نظم جو
کمتر کسی به این نکته اشاره کرده است اما انقلاب کبیر فرانسه نیز با زنان به اوج خود و به ثمر رسید. در اکتبر ۱۷۸۹، یعنی همان ماههای اول انقلاب، زنان به سوی کاخ ورسای حرکت کردند و پادشاه لویی شانزدهم را وادار به آمدن به پاریس کردند. این اقدام آغازشده در بازار بزرگ پاریس واکنشی بود به قطعی نان که نتیجهی عملیات ضدانقلابی سربازان شاه بود. این حرکت زنان فرانسه، شاه لویی شانزدهم را متزلزل کرد و ابهتش را بهباد داد. زنان با این ابتکار به سلطنت مطلقه که از پایان تابستان رو به افول بود پایان دادند و حکومت مشروطه برای دورهی بسیار کوتاهی پیش از فرارسیدن نخستین جمهوری در فرانسه آغاز گردید.
شب چهارم اکتبر ۱۷۸۹ زنی در میدان بازار پاریس سخنرانی کرد و از خواهران انقلابیاش در بازار خواست که با او به کاخ ورسای سراغ شاه بروند. صبح روز بعد زنی با طبلی بزرگ بر گردن در خیابانهای پاریس به حرکت افتاد و خیلی زود زنان دیگر با هرچه در دست داشتند او را همراهی کردند.
زنان وارد کلیسای سنتمارگریت شدند و ناقوس کلیسا را به صدا درآوردند تا زنان پاریس به آنها بپیوندند. به شهرداری که رسیدند جمعیت آنها به هفتهزار زن و مرد رسیده بود که یکصدا شعار «نان ما کجاست» را فریاد میزدند. با وجود مقاومت گارد ملی جمعیت وارد شهرداری شد و مسلح شد.
جمعیت خشمگین فقط به شرطی شهرداری پاریس را به آتش نکشید که ماموران آنها را به سوی ورسای هدایت کنند. زیر بارانی تند جمعیت زنان با توپ و تفنگ رفت که لویی شانزدهم «باباجان» را با خودشان به پاریس بیاورند. لافایت با ارتش پانزدههزار نفرهاش زیر همان باران آنها را تعقیب کرد.
پس از ۶ساعت راهپیمایی جمعیت خسته و خشمگین به ورسای رسید و اعلام کرد اشرافزادهها میخواهند مردم از گرسنگی بمیرند. یکی از زنان سیلی آبداری به کشیشی زد که میخواست به او دست بدهد و گفت من آن زنی نیستم که دست سگ را ببوسد! سرانجام جمعیت شش زن را انتخاب کرد تا به نزد شاه بروند.
یکی از زنان ۱۷ساله در برابر شاه هیجانزده غش کرد. شاه دستور داد برایش نمک بیاورند و بلندش کرد. با وجود تلاشهای بسیار دربار و گارد پادشاهی و درگیریهایی که بین گارد ملی و جمعیت و محافظان شاه رخ داد، سرانجام لافایت موفق شد لویی و خانوادهاش را قانع کند به پاریس بیایند.
جمعیت شصتهزارنفره شاه و ماریآنتوآنت و خانوادهاش را به کاخ توییلری در پاریس هدایت کرد و این حرکت بزرگ زنان پاریس به سلطنت مطلق در فرانسه پایان داد. کاخ ورسای برای همیشه بسته شد و تبدیل به موزهی بزرگی که امروز میشناسیم شد.
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
شب چهارم اکتبر ۱۷۸۹ زنی در میدان بازار پاریس سخنرانی کرد و از خواهران انقلابیاش در بازار خواست که با او به کاخ ورسای سراغ شاه بروند. صبح روز بعد زنی با طبلی بزرگ بر گردن در خیابانهای پاریس به حرکت افتاد و خیلی زود زنان دیگر با هرچه در دست داشتند او را همراهی کردند.
زنان وارد کلیسای سنتمارگریت شدند و ناقوس کلیسا را به صدا درآوردند تا زنان پاریس به آنها بپیوندند. به شهرداری که رسیدند جمعیت آنها به هفتهزار زن و مرد رسیده بود که یکصدا شعار «نان ما کجاست» را فریاد میزدند. با وجود مقاومت گارد ملی جمعیت وارد شهرداری شد و مسلح شد.
جمعیت خشمگین فقط به شرطی شهرداری پاریس را به آتش نکشید که ماموران آنها را به سوی ورسای هدایت کنند. زیر بارانی تند جمعیت زنان با توپ و تفنگ رفت که لویی شانزدهم «باباجان» را با خودشان به پاریس بیاورند. لافایت با ارتش پانزدههزار نفرهاش زیر همان باران آنها را تعقیب کرد.
پس از ۶ساعت راهپیمایی جمعیت خسته و خشمگین به ورسای رسید و اعلام کرد اشرافزادهها میخواهند مردم از گرسنگی بمیرند. یکی از زنان سیلی آبداری به کشیشی زد که میخواست به او دست بدهد و گفت من آن زنی نیستم که دست سگ را ببوسد! سرانجام جمعیت شش زن را انتخاب کرد تا به نزد شاه بروند.
یکی از زنان ۱۷ساله در برابر شاه هیجانزده غش کرد. شاه دستور داد برایش نمک بیاورند و بلندش کرد. با وجود تلاشهای بسیار دربار و گارد پادشاهی و درگیریهایی که بین گارد ملی و جمعیت و محافظان شاه رخ داد، سرانجام لافایت موفق شد لویی و خانوادهاش را قانع کند به پاریس بیایند.
جمعیت شصتهزارنفره شاه و ماریآنتوآنت و خانوادهاش را به کاخ توییلری در پاریس هدایت کرد و این حرکت بزرگ زنان پاریس به سلطنت مطلق در فرانسه پایان داد. کاخ ورسای برای همیشه بسته شد و تبدیل به موزهی بزرگی که امروز میشناسیم شد.
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
Forwarded from Tinoush Nazmjou تینوش نظم جو
کمتر کسی به این نکته اشاره کرده است اما انقلاب کبیر فرانسه نیز با زنان به اوج خود و به ثمر رسید. در اکتبر ۱۷۸۹، یعنی همان ماههای اول انقلاب، زنان به سوی کاخ ورسای حرکت کردند و پادشاه لویی شانزدهم را وادار به آمدن به پاریس کردند. این اقدام آغازشده در بازار بزرگ پاریس واکنشی بود به قطعی نان که نتیجهی عملیات ضدانقلابی سربازان شاه بود. این حرکت زنان فرانسه، شاه لویی شانزدهم را متزلزل کرد و ابهتش را بهباد داد. زنان با این ابتکار به سلطنت مطلقه که از پایان تابستان رو به افول بود پایان دادند و حکومت مشروطه برای دورهی بسیار کوتاهی پیش از فرارسیدن نخستین جمهوری در فرانسه آغاز گردید.
شب چهارم اکتبر ۱۷۸۹ زنی در میدان بازار پاریس سخنرانی کرد و از خواهران انقلابیاش در بازار خواست که با او به کاخ ورسای سراغ شاه بروند. صبح روز بعد زنی با طبلی بزرگ بر گردن در خیابانهای پاریس به حرکت افتاد و خیلی زود زنان دیگر با هرچه در دست داشتند او را همراهی کردند.
زنان وارد کلیسای سنتمارگریت شدند و ناقوس کلیسا را به صدا درآوردند تا زنان پاریس به آنها بپیوندند. به شهرداری که رسیدند جمعیت آنها به هفتهزار زن و مرد رسیده بود که یکصدا شعار «نان ما کجاست» را فریاد میزدند. با وجود مقاومت گارد ملی جمعیت وارد شهرداری شد و مسلح شد.
جمعیت خشمگین فقط به شرطی شهرداری پاریس را به آتش نکشید که ماموران آنها را به سوی ورسای هدایت کنند. زیر بارانی تند جمعیت زنان با توپ و تفنگ رفت که لویی شانزدهم «باباجان» را با خودشان به پاریس بیاورند. لافایت با ارتش پانزدههزار نفرهاش زیر همان باران آنها را تعقیب کرد.
پس از ۶ساعت راهپیمایی جمعیت خسته و خشمگین به ورسای رسید و اعلام کرد اشرافزادهها میخواهند مردم از گرسنگی بمیرند. یکی از زنان سیلی آبداری به کشیشی زد که میخواست به او دست بدهد و گفت من آن زنی نیستم که دست سگ را ببوسد! سرانجام جمعیت شش زن را انتخاب کرد تا به نزد شاه بروند.
یکی از زنان ۱۷ساله در برابر شاه هیجانزده غش کرد. شاه دستور داد برایش نمک بیاورند و بلندش کرد. با وجود تلاشهای بسیار دربار و گارد پادشاهی و درگیریهایی که بین گارد ملی و جمعیت و محافظان شاه رخ داد، سرانجام لافایت موفق شد لویی و خانوادهاش را قانع کند به پاریس بیایند.
جمعیت شصتهزارنفره شاه و ماریآنتوآنت و خانوادهاش را به کاخ توییلری در پاریس هدایت کرد و این حرکت بزرگ زنان پاریس به سلطنت مطلق در فرانسه پایان داد. کاخ ورسای برای همیشه بسته شد و تبدیل به موزهی بزرگی که امروز میشناسیم شد.
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
شب چهارم اکتبر ۱۷۸۹ زنی در میدان بازار پاریس سخنرانی کرد و از خواهران انقلابیاش در بازار خواست که با او به کاخ ورسای سراغ شاه بروند. صبح روز بعد زنی با طبلی بزرگ بر گردن در خیابانهای پاریس به حرکت افتاد و خیلی زود زنان دیگر با هرچه در دست داشتند او را همراهی کردند.
زنان وارد کلیسای سنتمارگریت شدند و ناقوس کلیسا را به صدا درآوردند تا زنان پاریس به آنها بپیوندند. به شهرداری که رسیدند جمعیت آنها به هفتهزار زن و مرد رسیده بود که یکصدا شعار «نان ما کجاست» را فریاد میزدند. با وجود مقاومت گارد ملی جمعیت وارد شهرداری شد و مسلح شد.
جمعیت خشمگین فقط به شرطی شهرداری پاریس را به آتش نکشید که ماموران آنها را به سوی ورسای هدایت کنند. زیر بارانی تند جمعیت زنان با توپ و تفنگ رفت که لویی شانزدهم «باباجان» را با خودشان به پاریس بیاورند. لافایت با ارتش پانزدههزار نفرهاش زیر همان باران آنها را تعقیب کرد.
پس از ۶ساعت راهپیمایی جمعیت خسته و خشمگین به ورسای رسید و اعلام کرد اشرافزادهها میخواهند مردم از گرسنگی بمیرند. یکی از زنان سیلی آبداری به کشیشی زد که میخواست به او دست بدهد و گفت من آن زنی نیستم که دست سگ را ببوسد! سرانجام جمعیت شش زن را انتخاب کرد تا به نزد شاه بروند.
یکی از زنان ۱۷ساله در برابر شاه هیجانزده غش کرد. شاه دستور داد برایش نمک بیاورند و بلندش کرد. با وجود تلاشهای بسیار دربار و گارد پادشاهی و درگیریهایی که بین گارد ملی و جمعیت و محافظان شاه رخ داد، سرانجام لافایت موفق شد لویی و خانوادهاش را قانع کند به پاریس بیایند.
جمعیت شصتهزارنفره شاه و ماریآنتوآنت و خانوادهاش را به کاخ توییلری در پاریس هدایت کرد و این حرکت بزرگ زنان پاریس به سلطنت مطلق در فرانسه پایان داد. کاخ ورسای برای همیشه بسته شد و تبدیل به موزهی بزرگی که امروز میشناسیم شد.
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری