✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.28K subscribers
1.07K photos
44 videos
8 files
1.67K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹معرفی رمان "برف" نوشته‌ی اورهان پاموک
🔸ترجمه‌ی #مصطفی_علی‌_زاده

#رمان_برف با نام اصلی Kar نوشته‌ی #اورهان_پاموک Orhan Pamukنویسنده‌ی شهیر ترکیه و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل 2006 با ترجمه‌ی #مصطفا_علی‌زاده به ویترین کتابفروشی‌ها راه یافت.
این رمان حکایت شاعری به نام «کا» را با خود به همراه دارد که در آلمان و در تبعید بوده است. او بعد از 12 سال به ترکیه برمی‌گردد و به شهرِ کارس Karsیا همان قارص می‌رود و کم‌کم در زیر بارش برفی سنگین با مردم آن شهر آشنا می‌شود. او در آن‌جا با ایپک İpek- که او را از زمان دانشجویی می‌شناخت - دیدار می‌کند و باز هم مسحور زیبایی او می‌شود. در هتلی که به پدر ایپک تعلق دارد اتاقی کرایه می‌کند تا راحت‌تر بتواند ایپک را ببیند... البته رمان برف در مباحث عاشقانه و عاطفی محدود نمی‌ماند و به مسایل اجتماعی نیز کشیده می‌شود.
اورهان پاموک نویسنده‌ی پرکاری‌ست که آثار درخشانی دارد. از بین آثار او به جز برف می‌توانم به این عنوان‌ها اشاره کنم:
جودت‌بیک و پسرانش 1982 Cevdet Bey ve Oğulları
خانه‌ی خاموش 1983 Sessiz Ev
قلعه‌ی سفید 1982 Beyaz Kale
کتاب سیاه 1990 Kara Kitap
چهره‌ی پنهان 1992 Gizli Yüz
زندگی جدید 1994 Yeni Hayat
نام من قرمز 1998 Benim Adım Kırmızı
رنگ‌های فراسو 1999 Öteki Renkler
چمدان پدرم 2007 Babamın Bavulu
موزه‌ی معصومیت 2008 Masumiyet Müzesi
قسمت‌هایی از منظره 2010 Manzaradan Parçalar
رمان‌نویس ساده‌لوح و رمان‌نویس متفکر 2011 Saf ve Düşünceli Romancı
من یک درختم 2013 Ben Bir Ağacım
زنِ موقرمز 2016 Kırmızı Saçlı Kadın
آثار اورهان پاموک تاکنون به زبان‌های بسیاری ترجمه شده است. رمان برف او را «مورین فریلی» Maureen Freely با نام Snow به انگلیسی برگردانده و این بار مصطفا علی‌زاده این رمان را از متن انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است.
رمان برف به تازگی در 745 صفحه با شمارگان 1000 نسخه به قیمت 49000 تومان و به همت انتشارات پوینده روانه‌ی بازار کتاب شده است.

http://www.uupload.ir/files/yx5a_m.a.jpg

☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2202

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

◾️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈ڪلیڪ

▪️وریا؛ اسیر کلیشه‌ها و تکرارها
🔸نگاهی به #رمان_وریا نوشتۀ #سیده‌_زهرا_محمدی
🔹#صبا_دبا‌غ‌منش

- معرفی کتاب :
وریا نام اولین اثر سیده‌زهرا محمدی است که در سال ۱۳۹۶ چاپ شد. این کتاب در نمایشگاه کتاب تهران در روز اول، پرفروش‌ترین بود. وریا نامی کُردی به معنای آگاه و بیدار است (وریا، ص ۳۸). این کتاب در هجده فصل و ۱۵۱ صفحه تنظیم شده است. روایت دربارۀ دختری نوجوان است که مادری مذهبی و پدری نه‌چندان معتقد دارد. با ورود یک معلم جدید به مدرسه، دانش‌آموزان با پروژۀ حجاب روبه‌رو می‌شوند و دختر نوجوانِ داستان تصمیم می‌گیرد با تحقیق و مطالعه به این نتیجه برسد که به حجاب بله بگوید یا نه. مخاطب اصلی کتاب نوجوانان هستند. برای این ردۀ سنی و حتی بزرگ‌تر، دلایلی که دخترک داستان به آن‌ها استناد می‌کند، جذاب و درخور تأمل است و شاید پذیرفتنی. دیگر ویژگی برجسته و مثبت کتاب معرفی کتاب‌های خواندنی و ارزشمند به خواننده است. کتاب‎هایی مثل سیاه‌قلب، رقص روی لبه، وقتی به من می‌رسی، ماه بر فراز مانیفست، با کفش‌های دیگران راه برو و چند کتاب دیگر ...

http://uupload.ir/files/24q9_1.jpg

🔴لطفاً ادامه ی متن را در سایت بخوانید :

http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2590

🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆

▪️بخش : #اندیشه_و_نقد
زیر نظر سید حمید شریف نیا

🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
Forwarded from دوره نقد آسان- عادل اعظمی (Adel A'zami)
فراخوان ثبت نام در کلاس های دوره نقد آسان
قابل توجه علاقه مندان به نقد ادبی و نقادی هنری
کلاس های دوره نقد آسان با رویکرد نقد به مثابەی گفتمان هم اکنون در تهران (فروشگاه نشر ثالث) و کرمانشاه (شهر کتاب) هنرجو می پذیرد. .
مخاطبان بالقوە:
۱- شاعران، نویسندگان، هنرمندان و پژوهشگران حوزەی ادبیات و علوم انسانی
۲- روزنامه نگاران فعال در بخش ادبیات و هنر، ویراستاران ادبی و کارشناسان حوزه نشر آثار ادبی.
۳- دانشجویان حوزەی هنر، ادبیات و علوم انسانی.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و یا دریافت فرم ثبت نام با شماره های زیر تماس حاصل نمائید:
۱- تهران: ۰۹۳۷۳۳۱۲۱۲۰ - خانم ملیکا رضائی
و یا درخواست خود را به ایمیل زیر ارسال کنید:
Melika.rezayi90@gmail.com

۲- کرمانشاه: ۰۸۳۳۸۴۳۹۲۴۰ - داخلی ۱۰۱

ساعات تماس ۹:۰۰ الی ۱۹:۰۰

مدرس: عادل اعظمی
@adel_azami
adel.azami88@gmail.com

#شعر #داستان #رمان #نمایشنامه #تئاتر #سینما #نقاشی #عکاسی #کارشناساس_ادبیات #ویراستار_ادبی #نقد_ادبی #نقادی_هنری #دوره_نقد_آسان #شهر_کتاب_کرمانشاه #مجله_ادبی_پیاده_رو #نشر_نصیرا #سایت_ادبی_آوانگاردها #جامعه_کردهای_مقیم_مرکز #سایت_ادبی_چرو #نشر_ثالث
Forwarded from دوره نقد آسان- عادل اعظمی (Adel A'zami)
دوشنبه ۱۳۹۸/۱۱/۱۴ رأس ساعت ۸:۳۰ بعدازظهر
دومین برنامه‌ی معرفی دوره‌ی نقد آسان
با حضور و سخنرانی:
علی باباچاهی: شاعر و منتقد ادبی
حسین آتش پرور: نویسنده و منتقد ادبی
مهرنوش پیشرویان: نقاش و مجسمه ساز
در لایو اینستاگرام

محور بحث ها: آسیب شناسی نقد ادبی و نقادی هنری در ایران
تبیین رویکرد نقد ادبی به مثابه گفتمان ( سرفصل ها و درسگفتارها)

برنامه را در اینستاگرام مدرس دوره نقد آسان ببینید:
عادل اعظمی
adel_azami@
#عادل_اعظمی
#شعر #داستان #رمان #نمایشنامه #تئاتر #سینما #نقاشی #عکاسی #کارشناساس_ادبیات #ویراستار_ادبی #نقد_ادبی #نقادی_هنری #علی_باباچاهی #حسین_آتش_پرور #مهرنوش_پیشرویان
#دوره_نقد_آسان #شهر_کتاب_کرمانشاه #مجله_ادبی_پیاده_رو #نشر_نصیرا #سایت_ادبی_آوانگاردها #جامعه_کردهای_مقیم_مرکز #سایت_ادبی_چرو #نشر_ثالث
موریس با جنگ موافق بود، و فکر می‌کرد که جنگ برای موجودیت ملت‌ها، گریزناپذیر و لازم است. این عقیده از زمان آشنایی با اصول تکامل که در آن زمان روشنفکران جوان را به خود مشغول می‌کرد، برای او کاملاً آشکار شده بود. آیا زندگی در هر ثانیه اش تنازع نیست؟ آیا شرایط طبیعت و تنازع بقا، قدرتی که در پیکار به‌دست می‌آید و احیا می‌شود، خود نبردی مداوم نیست؟ و آیا زندگی، همیشه از میان مرگ، دوباره جان نمی‌گیرد؟

#امیل_زولا
#شکست  ترجمه: فرهاد غبرائی ۱۳۶۰
#رمان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
دستش را بر سینه ام گذاشت و چشمانش را بست، فاتحه‌ای خواند و سپس با انگشتِ سبابه اش دقیق روی قلبم فشار آورد:
این را پاک نگه دار... و مداومت کن، آنگاه میخِ[وتد] تو، تو را خواهد یافت. آن روزها خُردسال بودم و خُردسال، دردِ جدایی را درک نمی‌کند. آن لحظه ها، برایم چون خاطره‌ای رنگین به یادگار ماند و بزرگ‌تر که شدم دردِ آن را حس کردم. زیرا که درد اولیا مانندِ بدهی است، از کودکان ستانده نمی‌گردد و با بزرگ شدن از ذّمه برداشته نمی‌شود. سال‌ها بعد در یکی از جلسات خویش، درست جایی که شاگردان پیرامونم را گرفته بودند، در میانه‌ی تدریس، ناگهان بی مقدّمه یادِ خاطره‌ی وداع با فاطمه افتادم و های های گریستم.

#محمد_حسن_علوان
#گاه_ناچیزی_مرگ ۲۰۱۶
#ترجمه: #امیر_حسین_الهیاری
#رمان        برنده جایزه #بوکر_عربی ۲۰۱۷
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
با اینهمه، مرد آزموده و آگاه بود: همیشه موج نهم تنهایی، قوی‌ترین موج، همان که از دورترین نقطه می‌آید، از دورترین جای دریا، همان است که تو را سرنگون می‌کند و از سرت می‌گذرد و تو را به اعماق می‌کشاند، و سپس ناگهان رهایت می‌کند، همان‌قدر که فرصت کنی تا به سطح آب بیایی، دستهایت را بالا ببری، بازوهایت را بگشایی و بکوشی تا به نخستین پَر کاه بچسبی. تنها وسوسه‌ای که کس هرگز نتوانسته است بر آن غالب شود: وسوسه امید.

#رومن_گاری
#پرندگان_می_روند_در_پرو_می_میرند ۱۳۵۲
#رمان #داستان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
همه ما صورت ظاهر خود را از دست دادیم و هریک دارای معایب بیشماری شدیم، کف پاها صاف، شکم‌های گنده، سینه‌های فرورفته چون اسکلت، مفصل‌های کج و کوله و همه نوع فساد و معایب فیزیکی در ما وجود داشت. ظاهر هریک نشان می‌داد که بعلت کسر تغذیه بسیار ضعیف و نحیف شده است و بوضوح پیدا بود که بعضی از ولگردان بشدت مریض هستند، دو نفر از ما فتق بند بسته بودند و در مورد پیرمرد هفتاد و پنج ساله‌ای که شباهت به مردهٔ مومیایی شده‌ای داشت انسان تعجب می‌کرد که چطور وی قادر است روزانه مسافتی راه برود. با صورت‌های نتراشیده و پف کرده که در اثر بیخوابی بوجود آمده بود هرکس پیش خود تصور می‌کرد که ما مدتها در حال مستی بسر برده و تازه هوشیار شده‌ایم و اکنون در خماری بسر می‌بریم.

#جورج_اُرول
#محرومان_پاریس_و_لندن ۱۳۶۲
#رمان #داستان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
_چطور می‌توانم منظورم را به تو بفهمانم.
_و دیگران چه برداشتی داشته باشند.
_اما، چرا میخواهی هرطور که شده مرا به او نزدیک کنی و از عشقمان صحبت نمایی؟
_این سوالی است که جوابش را به هیچ عنوان نمی‌توانم برایت تفسیر کنم. به یکدیگر درس عشق یاد می‌دهیم اما خود هیچگاه به ارزش واقعی این یادگیری پی نمی بریم. پس اگر میخواهی عشقت را برای من حاشا نکنی پس اصلا حرفی در مورد او برایم نگو.

#جین_اوستین
#غرور_و_تعصب انتشارات ارسطو ۱۳۶۴
#رمان #داستان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
انگار که درست به لحظه‌ای یا شاید سنی رسیده بودم که آدم در آن خوب می‌داند که با گذشت هر ساعت چه چیزی را از دست می‌دهد...آنوقت است که دیگر به جوانی‌اش نمی‌بالد، هنوز نمی‌تواند پیش همه اعتراف کند که جوانی شاید فقط همین باشد، فقط شتاب برای پیرشدن. در تمام گذشتهٔ مسخره اش آنقدر پوچی و حقه بازی و زودباوری کشف می‌کند که شاید دلش بخواهد دست از جوان بودن بردارد، منتظر بماند که جوانی اش ازش جدا بشود، ببیند که می‌رود و دور می‌شود، تمام پوچی اش را ببیند، توی خلئش دست ببرد، برای آخرین بار نگاهی بهش بیندازد و بعد تنهایی راهش را بکشد و برود، مطمئن باشد که جوانی اش رفته و آنوقت آهسته به طرف دیگر زمان قدم بردارد تا واقعاً نگاه کند و ببیند که مردم و اشیاء چگونه‌اند.

#لویی_فردینان_سلین   ترجمه #فرهاد_غبرایی
#سفر_به_انتهای_شب ۱۳۷۳.   ص۳۰۲
#رمان #داستان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
خیال می‌کنم جز همین «آه» چیزی نگفته باشم! خیال می‌کنم جز صدای مهیب درهم شکستگی، که ارکان دنیای مارا به لرزه درآورد، چیزی احساس نکرده باشم. با سرعت دویست و هفتاد کیلومتر در ساعت بشدت به زمین خورده ایم. خیال می‌کنم در لمحهٔ پس از سقوط، در انتظار چیزی جز جهنم ارغوانی انفجار، که نزدیک بود ما هردو در آن به هم درآمیزیم، نبودم. 

#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری.                   ترجمه #سروش_حبیبی
#زمین_انسانها ۱۳۵۰
#رمان #داستان
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈