ظهر پاییزتون بخیر و شادی ورزشکاران عزیز 🤗
تم این هفته کلاسامون رو با رنگ قرمز ، زرشکی پیش میبریم عزیزان ❤️❤️❤️
مشتاق دیدارتون هستیم 😇
تم این هفته کلاسامون رو با رنگ قرمز ، زرشکی پیش میبریم عزیزان ❤️❤️❤️
مشتاق دیدارتون هستیم 😇
خودت را ببخش
برای هزار راه نرفته.
خودت را ببخش
برای هزار بیراهه رفته.
بگذار احساست کمی هوا بخورد.
بخشیدن خود، اولین قدم به سوی آرامش و رشد شخصی است. ما در طول زندگی اشتباهات زیادی مرتکب میشویم و مسیرهای نرفته زیادی داریم که ممکن است حسرت آنها را بخوریم. اما با بخشیدن خودمان، میتوانیم از این حسرتها و اشتباهات عبور کنیم و به جلو حرکت کنیم.
بخشیدن خود به معنای قبول اشتباهات و تلاش برای بهتر شدن است. این فرآیند به ما اجازه میدهد تا از تجربیات گذشته بیاموزیم و با دیدی مثبتتر به آینده نگاه کنیم. وقتی خودمان را میبخشیم، به احساساتمان اجازه میدهیم که آزادانه جریان پیدا کنند و این باعث میشود که سبکتر و آرامتر شویم.
برای هزار راه نرفته.
خودت را ببخش
برای هزار بیراهه رفته.
بگذار احساست کمی هوا بخورد.
بخشیدن خود، اولین قدم به سوی آرامش و رشد شخصی است. ما در طول زندگی اشتباهات زیادی مرتکب میشویم و مسیرهای نرفته زیادی داریم که ممکن است حسرت آنها را بخوریم. اما با بخشیدن خودمان، میتوانیم از این حسرتها و اشتباهات عبور کنیم و به جلو حرکت کنیم.
بخشیدن خود به معنای قبول اشتباهات و تلاش برای بهتر شدن است. این فرآیند به ما اجازه میدهد تا از تجربیات گذشته بیاموزیم و با دیدی مثبتتر به آینده نگاه کنیم. وقتی خودمان را میبخشیم، به احساساتمان اجازه میدهیم که آزادانه جریان پیدا کنند و این باعث میشود که سبکتر و آرامتر شویم.
#پيلاتس
وضعیت قرارگیری صحیح بدن به كمك تمرينات پيلاتس به كارايی عضلات و مفاصل کمک می کند.
وضعیت قرارگیری خوب بدن كه در نتيجه ی تمرينات پيلاتس حاصل می شود، به ما کمک میکند تا استخوانها و مفاصل را در همترازی درستی نگه داریم، طوری که از عضلات ما به درستی استفاده شود و پوشش غیر طبیعی سطوح مفصل که میتواند منجر به آرتریت و درد مفاصل شود، کاهش یابد. همچنین فشار بر روی رباط هایی که مفاصل ستون فقرات را کنار هم نگه میدارند، کاهش داده و احتمال آسیب دیدگی را به حداقل میرساند.
یک وضعیت قرارگیری خوب به عضلات امکان میدهد که موثرتر کار کنند و باعث میشود که بدن از انرژی کمتری استفاده کند، در نتیجه از خستگی عضلات ، کشش عضلانی، اختلالات بیش کاری و حتی درد عضلانی و درد پشت نیز جلوگیری میکند.
وضعیت قرارگیری خوب در نشستن و ایستادن؛ تنفس کامل و طبیعی را آسانتر می کند.
@pilatesmashhad
وضعیت قرارگیری صحیح بدن به كمك تمرينات پيلاتس به كارايی عضلات و مفاصل کمک می کند.
وضعیت قرارگیری خوب بدن كه در نتيجه ی تمرينات پيلاتس حاصل می شود، به ما کمک میکند تا استخوانها و مفاصل را در همترازی درستی نگه داریم، طوری که از عضلات ما به درستی استفاده شود و پوشش غیر طبیعی سطوح مفصل که میتواند منجر به آرتریت و درد مفاصل شود، کاهش یابد. همچنین فشار بر روی رباط هایی که مفاصل ستون فقرات را کنار هم نگه میدارند، کاهش داده و احتمال آسیب دیدگی را به حداقل میرساند.
یک وضعیت قرارگیری خوب به عضلات امکان میدهد که موثرتر کار کنند و باعث میشود که بدن از انرژی کمتری استفاده کند، در نتیجه از خستگی عضلات ، کشش عضلانی، اختلالات بیش کاری و حتی درد عضلانی و درد پشت نیز جلوگیری میکند.
وضعیت قرارگیری خوب در نشستن و ایستادن؛ تنفس کامل و طبیعی را آسانتر می کند.
@pilatesmashhad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارش ورزشی🏆 به مناسبت هفته تربیت بدنی از شبکه ۵ خراسان 🎤🎤🎤
چهره های آشنا در این ویدئو را دریابید 🤗
@pilatesmashhadstudio
@pilatesmashhadstudio
چهره های آشنا در این ویدئو را دریابید 🤗
@pilatesmashhadstudio
@pilatesmashhadstudio
اول هفته تون بخیر و شادی ورزشکاران عزیز 😍❤️
تم این هفته کلاسامون رو با رنگ آبی شروع میکنیم 💙💙💙🩵🩵🩵
منتظر دیدارتون هستیم 🦋
تم این هفته کلاسامون رو با رنگ آبی شروع میکنیم 💙💙💙🩵🩵🩵
منتظر دیدارتون هستیم 🦋
" اگر بتوانم یک بار دیگر زندگی کنم
میکوشم بیشتر اشتباه کنم
نمیکوشم بینقص باشم
راحتتر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود از آنچه حالا هستم"
<خورخه ولوئیس بورخس>
❤️❤️❤️
میکوشم بیشتر اشتباه کنم
نمیکوشم بینقص باشم
راحتتر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود از آنچه حالا هستم"
<خورخه ولوئیس بورخس>
❤️❤️❤️
دورد بر ورزشکاران عزیز استودیو پیلاتس باران 🌻
شب پاییزتون بخیر و شادی 🤗
دوستان تم این هفته کلاسامون رنگ زرد هست
💛💛💛
بیصبرانه منتظر دیدارتون هستیم 🐝🐝🐝
شب پاییزتون بخیر و شادی 🤗
دوستان تم این هفته کلاسامون رنگ زرد هست
💛💛💛
بیصبرانه منتظر دیدارتون هستیم 🐝🐝🐝
انالله و انا الیه راجعون
با کمال تأسف و تأثر، به اطلاع میرسانیم که مادر عزیز دکتر ساغر دلشاد به رحمت خدا رفته اند 🥀🥀🥀
این ضایعه بزرگ را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگوییم و از خداوند متعال برای آن مرحومه رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت داریم 🙏
روحش شاد و یادش گرامی ❤️🖤
روابط عمومی استودیو پیلاتس باران _ مشهد
با کمال تأسف و تأثر، به اطلاع میرسانیم که مادر عزیز دکتر ساغر دلشاد به رحمت خدا رفته اند 🥀🥀🥀
این ضایعه بزرگ را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگوییم و از خداوند متعال برای آن مرحومه رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت داریم 🙏
روحش شاد و یادش گرامی ❤️🖤
روابط عمومی استودیو پیلاتس باران _ مشهد
دورد بر ورزشکاران عزیز استودیو پیلاتس باران ❤️
آدینه تون بخیر و شادی 🤗
دوستان تم این هفته کلاسامون رنگ سرمه ای هست....
منتظر دیدارتون هستیم عزیزان 😇🌱
آدینه تون بخیر و شادی 🤗
دوستان تم این هفته کلاسامون رنگ سرمه ای هست....
منتظر دیدارتون هستیم عزیزان 😇🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی مغز از تولد تا مرگ
سلام به همراهان همیشگی استودیو پیلاتس باران 🌱
شب بارونیون بخیر و خوشی باشه ☔️
جهت اطلاع تم لباس این هفته کلاسامون رنگ سفید و مشکی هست 🖤🤍
منتظر دیدارتون هستیم عزیزان 🥰
شب بارونیون بخیر و خوشی باشه ☔️
جهت اطلاع تم لباس این هفته کلاسامون رنگ سفید و مشکی هست 🖤🤍
منتظر دیدارتون هستیم عزیزان 🥰
«من گمان میکنم هر کسی در ته دلش یک باغی دارد که پناهگاه اوست. هیچکس از آنجا خبر ندارد، کلیدش فقط در دست صاحبش است.
آنجا، آدم هر تصور ممنوعی دلش بخواهد میکند. عشقهای محال، هر آرزوی ناممکن و هر خواب و خیال خوش، هر چیز نشدنی، آنجا شدنی است؛ یک بهشت- یا شاید جهنم ـ خودمانی و صمیمی که هرکس برای خودش دارد. این باغِ اندرونی چه بسا از دید باغبانش هم پنهان است اما یک روزی و یک جوری آن را کشف میکند.»
گفتوگو در باغ؛ شاهرخ مسکوب
آنجا، آدم هر تصور ممنوعی دلش بخواهد میکند. عشقهای محال، هر آرزوی ناممکن و هر خواب و خیال خوش، هر چیز نشدنی، آنجا شدنی است؛ یک بهشت- یا شاید جهنم ـ خودمانی و صمیمی که هرکس برای خودش دارد. این باغِ اندرونی چه بسا از دید باغبانش هم پنهان است اما یک روزی و یک جوری آن را کشف میکند.»
گفتوگو در باغ؛ شاهرخ مسکوب
درود بر ورزشکاران عزیز استودیو پیلاتس باران 🤎
جهت اطلاع تم این هفته کلاسامون رنگ شکلاتی قهوه ای هست 🤎🤎🤎
منتظر دیدارتون هستیم عزیزان 🤎🤗
جهت اطلاع تم این هفته کلاسامون رنگ شکلاتی قهوه ای هست 🤎🤎🤎
منتظر دیدارتون هستیم عزیزان 🤎🤗
قابل توجه ورزشکاران عزیز کلاس های خانم دکتر ساغر دلشاد 🤗
خانم دکتر از فردا سر همه ی کلاس ها حاضر هستند و شما عزیزان میتونید جهت استفاده از کلاس های ایشون ؛ طبق زمان های اعلام شده داخل جدول زمان بندی در استودیو حاضر بشید و همراه با ایشون ورزشتون رو انجام بدید ❤️😍
خانم دکتر از فردا سر همه ی کلاس ها حاضر هستند و شما عزیزان میتونید جهت استفاده از کلاس های ایشون ؛ طبق زمان های اعلام شده داخل جدول زمان بندی در استودیو حاضر بشید و همراه با ایشون ورزشتون رو انجام بدید ❤️😍
درود بر ورزشکاران عزیز استودیو پیلاتس باران ☔️
جهت اطلاع شما عزیزان تم این هفته کلاسامون رنگ آبی هست
💙💙💙
منتظر دیدار یکایک شما هستیم 🤗
جهت اطلاع شما عزیزان تم این هفته کلاسامون رنگ آبی هست
💙💙💙
منتظر دیدار یکایک شما هستیم 🤗
زندگی نامه ژوزف پیلاتس
ژوزف پيلاتس در نهم دسامبر ۱۸۸۳ در شهر کوچکی در آلمان به دنیا آمد. او دوران كودكي سختی داشت و از بيماريهايي مانند راشيتيسم، آسم و تبهاي روماتيسمي رنج ميبرد. پدر و مادر ژوزف بر زندگی حرفهایی این کودکِ رنجور تأثیر بسیار زیادی داشتند. شاید علاقه به ورزش را پدر در او ایجاد کرده بود و تفکر و تعمق درباره فیزیولوژی را از مادر یاد گرفته بود. پدر، ژیمناست حرفهای با جایزههای بینالمللی و مادر او متخصص مغز و اعصاب بودند.
ژوزف بسیار در حركتهای ورزشي شرق و غرب مطالعه كرده بود و آنچنان دقیق عضلات خود را پرورش داده بود که در ۱4 سالگي از تصوير بدن او براي نمايش آناتومي استفاده ميشد. پزشكی که اوراق قديمي در مورد آناتومي بدن را به ژوزف داده بود، باعث تشویق بیشتر او در شناخت عضلات بدن شده بود. او در این مورد گفته بود: «تمام اعضاي بدن را از روي آن كتاب ياد گرفتم، هر اندامي را كه میشناختم، حركت ميدادم. در زمان كودكي ساعتها در جنگل پيادهروي ميكردم و حركات حيوانات را نگاه ميكردم. چطور حيوانات اندام خود را بهكار ميبرند و حركت ميكنند». به این ترتیب دوران نوجواني، هنگامی كه هنوز آلمان را ترک نکرده بود، به فعالیت در رشتههاي ورزشی مانند بوكس، ژیمناستیک، اسكي و شيرجه سپری کرد.
سپس در سال 1912 براي یادگیری بيشتر به انگلستان سفر كرد و به عنوان يك بازيگر در سيرك شروع به كار كرد و تا سال 1914 به این شغل ادامه داد. در سال 1914 با شروع جنگ جهاني اول، به همراه ديگر تبعههاي آلماني دستگير شدند و در لانکستر بازداشت شدند. در همین بازداشتگاه، او به هم قطارانش كشتي و دفاع شخصي آموزش ميداد، با اين هدف كه نيروي بدني آنها از زمان ورود به بازداشتگاه بيشتر شود. او روش ورزشي خود را كه بعدها «كنترولوژي» ناميده شد، در همین زمان طراحي كرد. در همان دوران او به بازداشتگاه ديگري منتقل شد و با زندانيان زيادي كه دچار بيماريهاي شايع زمان جنگ و دوران حبس بودند به عنوان پرستار كار ميكرد. سپس او برای معالجات توانبخشی، شروع به ساخت وسايلي كرد. اين تجهیزات از تختها و فنرهاي قديمي و ابزار خراب و كهنه بيمارستان ساخته شده بودند.
در سال ۱۹۱۹ بعد از پايان جنگ، ژوزف به آلمان بازگشت و در بخش دفاع شخصي ارتش هامبورگ براي پرورش نيروهاي پليس شروع به كار کرد، و علاوه بر اين بطور خصوصي نيز روي افراد عادي تمرين ميكرد. «پس از بازگشت به آلمان تمام دستگاهها را اختراع كردم و تا سال 1925 و با افراد مبتلا به رماتيسم كار و تمرين ميكردم.» او فكر کرد که از قدرت و نيروي زياد بدني استفاده كند. پس حركاتي با اجراي بسيار آهسته طراحي كرد تا بخشهاي بسيار عميق عضلات در اجرای حرکت درگير شوند و نتايج مثبتي از این تمرینها به دست آمد. در سال 1925 از او دعوت شد تا ارتش جديد آلمان را تمرين و ورزش دهد، ولي به دلیل نارضایتی از سيستم سياسي آلمان تصميم به ترك كشور گرفت و با كمك چند تن از دوستانش توانست آلمان را به قصد آمريكا ترک کرد. در همین سفر با کلارا، همسر آیندهاش آشنا شد.
در سال 1926 پس از ورود به آمريكا و شهر نيويورك، او و کلارا در خيابان هشتم اين شهر مركز ورزشي خود را پایهریزی كردند. درست در محلي كه چندين مركز ورزشي و به خصوص باله وجود داشت. در همان جا بود كه ژوزف علم کنترولوژی را بخش اصلي تمرينات ورزشكارانش قرار داد. بسياري از مربيان و سر مربيان، ورزشكاران آسيب ديده خود را جهت ترميم اندام آسيب ديده نزد او ميفرستادند؛ و برخی از مربيان نيز براي افزایش تعادل و قواي بدني، شاگردان خود را به شركت در كلاسهاي ژوزف تشويق ميكردند.
در ژانويه 1966 ساختمان آنها آتش گرفت و ژوزف براي جلوگیری از خسارت به وسايل ورزشي به ساختمان برگشت و ناگهان كف ساختمانِ زير پايش آتش گرفت و ريزش كرد، او براي مدت طولاني از ميلهاي آويزان مانده بود تا بالاخره ماموران آتشنشاني وي را نجات دادند. گفته ميشود اين واقعه تأثیر بسیاری بر مرگ او در سال 1967 داشته است. او در 87 سالگي فوت كرد. همسرش كلارا نیز در مربيگري و صبوری کمتر از ژوزف نبود، او به اداره مركز ورزشي تا 10 سال بعد ادامه داد. او در سال 1977 درگذشت.
ژوزف پيلاتس در نهم دسامبر ۱۸۸۳ در شهر کوچکی در آلمان به دنیا آمد. او دوران كودكي سختی داشت و از بيماريهايي مانند راشيتيسم، آسم و تبهاي روماتيسمي رنج ميبرد. پدر و مادر ژوزف بر زندگی حرفهایی این کودکِ رنجور تأثیر بسیار زیادی داشتند. شاید علاقه به ورزش را پدر در او ایجاد کرده بود و تفکر و تعمق درباره فیزیولوژی را از مادر یاد گرفته بود. پدر، ژیمناست حرفهای با جایزههای بینالمللی و مادر او متخصص مغز و اعصاب بودند.
ژوزف بسیار در حركتهای ورزشي شرق و غرب مطالعه كرده بود و آنچنان دقیق عضلات خود را پرورش داده بود که در ۱4 سالگي از تصوير بدن او براي نمايش آناتومي استفاده ميشد. پزشكی که اوراق قديمي در مورد آناتومي بدن را به ژوزف داده بود، باعث تشویق بیشتر او در شناخت عضلات بدن شده بود. او در این مورد گفته بود: «تمام اعضاي بدن را از روي آن كتاب ياد گرفتم، هر اندامي را كه میشناختم، حركت ميدادم. در زمان كودكي ساعتها در جنگل پيادهروي ميكردم و حركات حيوانات را نگاه ميكردم. چطور حيوانات اندام خود را بهكار ميبرند و حركت ميكنند». به این ترتیب دوران نوجواني، هنگامی كه هنوز آلمان را ترک نکرده بود، به فعالیت در رشتههاي ورزشی مانند بوكس، ژیمناستیک، اسكي و شيرجه سپری کرد.
سپس در سال 1912 براي یادگیری بيشتر به انگلستان سفر كرد و به عنوان يك بازيگر در سيرك شروع به كار كرد و تا سال 1914 به این شغل ادامه داد. در سال 1914 با شروع جنگ جهاني اول، به همراه ديگر تبعههاي آلماني دستگير شدند و در لانکستر بازداشت شدند. در همین بازداشتگاه، او به هم قطارانش كشتي و دفاع شخصي آموزش ميداد، با اين هدف كه نيروي بدني آنها از زمان ورود به بازداشتگاه بيشتر شود. او روش ورزشي خود را كه بعدها «كنترولوژي» ناميده شد، در همین زمان طراحي كرد. در همان دوران او به بازداشتگاه ديگري منتقل شد و با زندانيان زيادي كه دچار بيماريهاي شايع زمان جنگ و دوران حبس بودند به عنوان پرستار كار ميكرد. سپس او برای معالجات توانبخشی، شروع به ساخت وسايلي كرد. اين تجهیزات از تختها و فنرهاي قديمي و ابزار خراب و كهنه بيمارستان ساخته شده بودند.
در سال ۱۹۱۹ بعد از پايان جنگ، ژوزف به آلمان بازگشت و در بخش دفاع شخصي ارتش هامبورگ براي پرورش نيروهاي پليس شروع به كار کرد، و علاوه بر اين بطور خصوصي نيز روي افراد عادي تمرين ميكرد. «پس از بازگشت به آلمان تمام دستگاهها را اختراع كردم و تا سال 1925 و با افراد مبتلا به رماتيسم كار و تمرين ميكردم.» او فكر کرد که از قدرت و نيروي زياد بدني استفاده كند. پس حركاتي با اجراي بسيار آهسته طراحي كرد تا بخشهاي بسيار عميق عضلات در اجرای حرکت درگير شوند و نتايج مثبتي از این تمرینها به دست آمد. در سال 1925 از او دعوت شد تا ارتش جديد آلمان را تمرين و ورزش دهد، ولي به دلیل نارضایتی از سيستم سياسي آلمان تصميم به ترك كشور گرفت و با كمك چند تن از دوستانش توانست آلمان را به قصد آمريكا ترک کرد. در همین سفر با کلارا، همسر آیندهاش آشنا شد.
در سال 1926 پس از ورود به آمريكا و شهر نيويورك، او و کلارا در خيابان هشتم اين شهر مركز ورزشي خود را پایهریزی كردند. درست در محلي كه چندين مركز ورزشي و به خصوص باله وجود داشت. در همان جا بود كه ژوزف علم کنترولوژی را بخش اصلي تمرينات ورزشكارانش قرار داد. بسياري از مربيان و سر مربيان، ورزشكاران آسيب ديده خود را جهت ترميم اندام آسيب ديده نزد او ميفرستادند؛ و برخی از مربيان نيز براي افزایش تعادل و قواي بدني، شاگردان خود را به شركت در كلاسهاي ژوزف تشويق ميكردند.
در ژانويه 1966 ساختمان آنها آتش گرفت و ژوزف براي جلوگیری از خسارت به وسايل ورزشي به ساختمان برگشت و ناگهان كف ساختمانِ زير پايش آتش گرفت و ريزش كرد، او براي مدت طولاني از ميلهاي آويزان مانده بود تا بالاخره ماموران آتشنشاني وي را نجات دادند. گفته ميشود اين واقعه تأثیر بسیاری بر مرگ او در سال 1967 داشته است. او در 87 سالگي فوت كرد. همسرش كلارا نیز در مربيگري و صبوری کمتر از ژوزف نبود، او به اداره مركز ورزشي تا 10 سال بعد ادامه داد. او در سال 1977 درگذشت.