باشگاه ترانه و موسیقی راه
1.17K subscribers
1.51K photos
1.03K videos
19 files
644 links
Download Telegram
این یک، مشغول خوردن و بردن شد
آن، مسئول شکم در آوردن شد!
در عهد بخور بخور نخوردن جرم است
تکلیف من و تو خون دل خوردن شد

این بسته کمر یکسره در خدمت ما
آن خسته جگر در طلب راحت ما
از «عدل» هزار قصه گفتند ولی
جز «قسط» نشد آخر سر قسمت ما!

کی موسم پژمردنشان می آید؟
پایان دل آزردنشان می آید؟
دیدیم زمین خواری شان را یا رب!
کی روز زمین خوردنشان می آید؟

#محمد_مهدی_سیار

telegram.me/joinchat/Ay_DlTuyEbZ-sFuIitT20Q
🌹 سلام ای هلال محرم 🌹

شده آسمان خيمه غم/ زمين و زمان غرق ماتم
دوباره افق، رنگ خون است/ سلام اي هلال محرم
دوباره محرم رسيد و / حسينيه شد سينه هامان
دل اهل دل سينه زن شد /نفسهايمان مرثيه خوان
به هر خط مقتل/ بيا خون بگرييم
كه منزل به منزل/ چو مجنون بگرييم
(ياحسين يابن الزهرا)

بخوان روضه خوان بار ديگر/ بيا شرح آن ماجرا كن
بيا بغض يك ساله مان را/ به يك روضه حاجت روا كن
روايت كن از دشت ماتم/ بخوان خط به خط روضه هايت
ولي بگذر از خط آخر/ كه سربسته ماند حكايت
بيا اي دل امشب/ به پابوس اين غم
بيا تا بباريم/ چو باران نم نم
(ياحسين يابن الزهرا)

دوباره شده صحن هيأت/ پر از عطر نام شهيدان
دوباره بيا دم بگيريم/ به ياد امام شهيدان
كه ما مرد راه حسينيم/ نبيند كسی ذلت ما
بميريم و هرگز نگيريم/ امان نامه دشمنان را
كه ميثاق ما جز/ به عشق ولی نيست
كه فرياد ما جز/ علی يا علی نيست
(ياحسين يابن الزهرا)

#محمد_مهدی_سیار


@Rahnava_ir
🔹«سوخته»
غزل-مرثیه‌ای از «محمدمهدی سیار»


سوختم، برخاست باز از دل نوایی سوخته
چیست این دل؟ شعله ای از خیمه هایی سوخته
چیست این دل؟ یک نی خاموش خاکستر شده
که حکایت میکند از نینوایی سوخته
بند بندش از جدایی ها شکایت میکند
روضه میخواند به سینه با صدایی سوخته
روضه میخواند ز نی هایی و سرهایی غریب
پیش روی کاروان آشنایی سوخته
روضه میخواند از آن نی، آه، آه…آن نی که خورد
بر لبانی تشنه و بر آیه هایی سوخته
این سر اینجا، چند فرسخ آن طرف تر پیکری
غرقه در خون در میان بوریایی سوخته
دل ز هم پاشید چون اوراق مقتل، گوییا
نسخه ای خطی ز داغ ماجرایی سوخته
تکه تکه در عبا آیینه روی نبی
آیه تطهیر میخواند کسایی سوخته
دختری چیده ست یک دامن گل از یک بوته خار
گل به گل دامانش آتش… دست و پایی سوخته
بر لبم گاه از دل این آتش زبانه میکشد
آتشی مکتوم از کرب و بلایی سوخته

#محمد_مهدی_سیار

@Rahnava_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 #دهه_فجر
مداحی عدالتخواهانه و انقلابی حاج #میثم_مطیعی

🇮🇷راهپیمایی 22 بهمن
میدان آزادی تهران‏

شاعران: #علی_محمد_مؤدب و #محمد_مهدی_سیار

@Rahnava_ir
🔸مداحی انقلابی و عدالتخواهانه حاج #میثم_مطیعی

شاعران: #علی_محمد_مؤدب و #محمد_مهدی_سیار

رسیده ست از نو، بهاران بهمن
شکفته ست از نو گلستان میهن
بهاران آزادی آمد گل افشان
به میدان آزادی آیید یاران
بهار است و هم موسم فتح و ایمان
بهار است و خالی ست جای شهیدان
شهیدان که دنیا ندیدند و رفتند
به عزت ز دنیا بریدند و رفتند
شهیدان که شاگردهای امام اند
شهیدان که در پاکبازی تمام اند
شهیدان که با پیرشان عهد بستند
شهیدان که رفتند و همواره هستند
شهیدان نهضت، شهیدان ملت
شهیدان جنگ و شهیدان خدمت
همان دلستان ها، همان بی نشانها
شهیدان غواص و آتش نشان ها
به آب و به آتش زدند و گذشتند
چه دلکش هوایی شدند و گذشتند
از آتش گذشتند و حیران شد آتش
گلستان شد آری گلستان شد آتش
شگفت است پرواز در زیر آوار
در آوار و اینگونه رفتن سبکبار
چه مردانی از آتش و خون گذشته
در این عشق از هرچه مجنون گذشته
بهاران آزادی آمد گل افشان
به میدان آزادی آیید یاران
بیایید هنگام تجدید عهد است
بیایید یکدل بیایید یکدست
چه عهدی همان عهد بت را شکستن
همان عهد بر دشمنان راه بستن
برآرید فریاد الله اکبر
که لرزان شود باز کاخ ستمگر
که تکبیر، کابوس کاخ سفید است
که این جمعیت خار چشم یزید است
نه لبخند دیروزشان تحفه ای بود
نه امروز و این چهره اخم آلود
نه آن خنده ها داشت ارزش پشیزی
نه این گنده گویی کنون هست چیزی
به هوشیم گر بشکند عهد ما را
که آتش زنیم این ورق پاره ها را
که ما جز زیان زین تعامل ندیدیم
از این دشت پر خار یک گل نچیدیم
به فریاد خود بشکن این خدعه ها را
بگو باز هم "مرگ بر آمریکا" را
بگو تا که عالم بداند همانیم
پناه غریبان و مستضعفانیم
همانیم ما با خدا عهد بستیم
غرور همه کدخدایان شکستیم
نه از آتش خشمشان بیم داریم
نه از بیم نان روی تسلیم داریم
چو آتش نشانان در این شعله مَردیم
دلیران هنگامه های نبردیم
خروشان و جوشنده و جان فشانیم
هم آتش فشان و هم آتش نشانیم
خطر هست اما خطرها ز خانه است
تبر نه که ما را خطر موریانه است
خطر فقر و تبعیض و ننگ فساد است
خطر سستی پایه اعتماد است
خطر ویژه خواران، نجومی بگیران
خطر مفسدان و به دنیا اسیران
تعارف نداریم با خود برادر
چرا چشم بندیم بر درد آخر؟
تعارف نداریم دور از عدالت
فقط جسم بی روح مانَد به نهضت
خطر آه جانسوز بی خانمان هاست
خطر خواب بی موقع پاسبان هاست
خطر زخم شلاق بر کارگرهاست
خطر شرم دست تهی پدرهاست
خطر بی عمل های در حرف مانده ست
خطر کوله‌برهای در برف مانده ست
خطر غفلت از پرچم یاحسین است
خطر دوری از رسم پیر خمین است
خمینی چنان بود دیدید یاران
ضریح خمینی است صحن جماران
حسینیه سادگی مرقد اوست
همان خانه های گلی گنبد اوست
دل خلق محروم صحن خمینی است
الا اهل عالم خمینی حسینی است
مبادا از آن سادگی دور مانیم
مبادا مبادا که مغرور مانیم
وگرنه در این خانه بیگانه هستیم
خود ما بلایای این خانه هستیم
فراموشی آرمان فتنه ماست
همین حسرت آب و نان فتنه ماست
مبادا شود آرمان هایمان گم
به عدل علی دل سپردند مردم
علی با برادر هم آن کرد یاران
که نهج البلاغه گواه است بر آن
برادر! نهاد آهن داغ، حیدر
به رسم عدالت، به دست برادر
اگر بر سر عهد اول بمانیم
در این معرکه تا به آخر برانیم
وگر بازگردیم بیچاره گردیم
در آوارِ وَهم خود آواره گردیم
خدایا به داغ دل شعله نوشان
به فریادهای بلند خموشان
که از عهد خود با ولی برنگردیم
از آیین و راه علی برنگردیم
که مثل علی انقلابی بمانیم
به عشق ولی انقلابی بمانیم
خدایا نگهدار تو رهبر ما
به حق دل فاطمه مادر ما
به یا فاطمه گفتن فاطمیون
به در خاک و خون خفتن فاطمیون
به یا حیدر زخمی حیدری ها
به آن پاکبازی و جنگاوری ها
به آن در که در آتش فتنه ها سوخت
به آن دل که بر غربت مرتضی سوخت
به در می زنم تا که دیوار سوزد
دل داغداران علی وار سوزد
بجز فتنه دست علی را که بسته است
علی کیست مردی که خیبر شکسته است


@MeysamMotiee_ir
@Rahnava_ir
▪️خورشید سامرا
غزلی زیبا از #محمد_مهدی_سیار به مناسبت سالروز #شهادت_امام_هادی علیه‌السلام

خورشید سامرا و کریم جهان تویی
ما را بده پناه، که کهف امان تویی

هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس
گمگشته ایم و مشعله کاروان تویی

کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق
حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی

مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک
مستی فزای جان و دل عاشقان تویی

جدت امام هشتم و سلطان دین رضاست
جد امام عصر و ولی زمان تویی

با "جامعه کبیره" سلامم شنیدنی ست
مهمان هر امام شوم، میزبان تویی

@mmsayyar
@Rahnava_ir
خطوط آخر...

امام رو به رهایی عمامه روی زمین
قیامتی شد ـ بعد از اقامه ـ روی زمین

خطوط آخر نهج البلاغه ریخت به خاک
چکید خون خدا در ادامه روی زمین

خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو
گرسنگان "حجاز" و "یمامه" روی زمین

زمان به خواب ببیند که باز امیرانی
رقم زنند به رسم تو نامه روی زمین:

«مرا بس است همین یک دو قرص نان زجهان
مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین...»


...تو رفته ای و زمین مانده است و  ما اینک
و میزهای پر از بخش نامه روی زمین!

#محمد_مهدی_سیار

@Rahnava_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مباد سفره رنگین تان کپک بزند
خلاف میل شما چرخکی فلک بزند
به پاسبان محل بسپرید نگذارد
گرسنه ای سر این کوچه نی لبک بزند

🎼سفره رنگین با شعری از #محمد_مهدی_سیار و با صدای #محمد_جواد_موحد
@Rahnava_ir
🔹یادداشت #محمد مهدی_سیار به مناسبت سالروز ربوده شدن حاج #احمد_متوسلیان

درود بر بریدن نفس!
درود بر قفس!

اشکالی دارد آدم شعر خودش را مختصری تغییر بدهد؟!

عکس: آبان 92، یادداشتهای سرود #مرگ_بر_آمریکا

#محمدمهدی_سیار

t.me/RahnavaMedia/58

@Rahnava_ir
یاعلی بگو بزن، به قلب دشمنان...دم به دم أمِت أمِت، مده دمی امان...

🔸نوحه‌خوانی #میثم_مطیعی با شعری از #محمد_مهدی_سیار
🔸در حمایت از مقاومت مردم مسلمان سوریه و فلسطین

@mmsayyar
@Rahnava_ir
Quds
Haj Meysam Motiee
یاعلی بگو بزن، به قلب دشمنان...دم به دم أمِت أمِت، مده دمی امان...

🔸نوحه‌خوانی #میثم_مطیعی با شعری از #محمد_مهدی_سیار
🔸در حمایت از مقاومت مردم مسلمان سوریه و فلسطین

@mmsayyar
@Rahnava_ir
🔸سروده محمد مهدی سیار به مناسبت روز دختر تقدیم به فاطمه سیار

با گریه ای ملیح...
با خنده ای فصیح...
از آسمان بگو
با آن لبان کوچک آرام
در گوش من
در گوش این جهان
از نو اذان بگو... .

این را روز تولد فاطمه ام گفتم... میلاد حضرت فاطمه معصومه و روز دختر مبارک باد.

#محمد_مهدی_سیار
t.me/RahnavaMedia/87

@Rahnava_ir
تکیه بر شمشیر زد، پرسید: یاری هست؟... یاری هست؟
تا مرا یاری کند؟ مردی، سواری هست؟... یاری هست؟

پیش رو یک دشت تنهایی ست...تنهایی ست...تن هایی ست
غرق خون... از نو ولی پرسید: یاری هست؟ یاری هست؟

ناگهان در آن سکوت هلهله آلود، آوایی...
پرسشم را پس هنوز امیدِ "آری" هست؟ یاری هست؟

آری آری، هق هقی... نه... حق حقی آمد رجز واری
طفل را با تیغ و تیر اما چه کاری هست؟... یاری هست؟

این گلو خشک است، مردم! یک سر سوزن مروت، آه
یا کفی از آب قدر شیرخواری هست؟... یاری هست؟

ناگهان پاسخ رسید، آری...گلو تر میکند تیری!
همدمی اینک برای سوگواری هست؟... یاری هست؟

نیست یارای کلامم، در جهان آیا کلامی هم
در جواب مادر چشم انتظاری هست؟ یاری هست؟


در سکوتی هلهله آلود، می تابد صدا در دشت
باز می تابد صدا در دشت: یاری هست؟... یاری هست؟

#محمد_مهدی_سیار

yon.ir/HLnPb
—------
🎼به باشگاه ترانه و موسیقی راه بپیوندید👇👇

t.me/joinchat/AAAAADuyEbYvS4n_usdRXQ
ای کاش تو را به دشت غربت نکُشند
لب تشنه پس از بیعت و دعوت نکُشند
لب تشنه اگر کُشند و تنها و غریب
ای کاش تو را به قصد قربت نکُشند

#محمد_مهدی_سیار

@Rahnava_ir
🔹بی تاب نیستیم...

ما را نمانده است دگر وقت گفتگو
تا درد خویش با تو بگوییم مو به مو

از خار، گرچه گِرد حرم پاک کرده ای
تا شام و کوفه راه درازی است پیش رو...

خون، گوشواره ها زده بر گوشهایمان
صد بغض مانده جای گلوبند در گلو

تنها گذاشتیم تنت را و می رویم
اما سر تو همسفر ماست کو به کو

بی تاب نیستیم...خداحافظت پدر!
بی آب نیستیم ...خداحافظت عمو!

#محمد_مهدی_سیار
yon.ir/atbzK
—------
🎼به باشگاه ترانه و موسیقی راه بپیوندید👇👇

t.me/joinchat/AAAAADuyEbYvS4n_usdRXQ
Sargozasht
Mohammad Mahdi Sayyar & Majid HoseinKhani
ای تیغ عشق از سر ما دست بر ندار
دردسر است سر که نیفتد به پای یار

🎼«سرگذشت» با آواز #مجید_حسین_خوانی و با شعر و دکلمه #محمد_مهدی_سیار

🌹تقدیم به شهید مدافع حرم #محسن_حججی

@Rahnava_ir
🔹امروز باید گوش باشی تا فردا زبان شوی و دادی بزنی

📝#محمد_مهدی_سیار

💢زلزله ماکت قیامت است و تو گویی ما به "فردای قیامت" رسیده بودیم، در آوار روستاهای سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی به  خودم گفتم امروز باید گوش باشی و بشنوی تا فردا زبان شوی و دادی بزنی، امروز باید آغوش باشی برای داغهای دل تا فردا یقه بگیری از هر کس که دستت میرسد و دستش به کاری میرود، و اول از همه هم باید یقه خودت را بگیری و هر روز از خودت بپرسی چه خبر؟ کاری کردی؟

💢هر روز باید از خودت بپرسی حالا که خبرهای ریز و درشت دیگر و موجهای رسانه ای تازه تر آمده اند و دست استمداد این مردم را زیر آوار فراموشی برده اند، چند نفر...چند هزار نفر دارند در آن بی سرپناهی، استخوانسوز سرمای زمستان میشوند؟

💢به حامد عسکری میگویم بیشتر این مردم لااقل تا یک سال دیگر  خانه ای نخواهند داشت و باید در چادرها سر کنند، لبخند تلخی میزند و میگوید "یک سال؟ ما بعد از زلزله بم تا شش سال توی کانکس زندگی کردیم." و بعدش از درد سرها و خون جگریهای گرفتن وام های مصوب دولتی میگوید و این که آنقدر از مردم سند و فاکتور میخواستند که خیلیها بیخیال وام گرفتن میشدند

💢در این سرما آتشی که دلم را روشن میکند دیدن قرارگاه بیقرارهای جهادی است در قصرشیرین جوانها و جوان دل هایی که هر طور شده خودشان را رسانده اند تا باری، آواری از دل مردم بردارند و هنوز بر سر و روی بیشترشان گرد و غبار کربلا و نجف و سامرا هست

💢کمک های مردم هم مدام میرسد اما اینجا نیازها و اولویتهایی هست که فقط کسی که در منطقه باشد میتواند تشخیص بدهد. مثلا کسی چه میداند چند هزار متر مربع پلاستیک برای عایق بندی چادرها و حفاظت دامها و علوفه ها از سرما و باران باید تهیه شود روی این حساب میگویند بهترین کمک، کمک نقدی است و همین دوستان که من به سرعت و دقتشان در کمک رسانی اطمینان دارم، سامانه ای هم برای آن تدارک دیده اند:.
*780*8888#

💢این جمله را از یکی از فعالان خیریه یاد گرفته ام که "همیشه کمکهایی با مبالغ اندک و تعداد بسیار، کارگشاتر است از مبالغ بالا و تعداد اندک."

yon.ir/BTxV6
—------
🎼به باشگاه ترانه و موسیقی راه بپیوندید👇👇

t.me/joinchat/AAAAADuyEbYvS4n_usdRXQ