زمان حال ساده در انگلیسی
https://youtu.be/fu8zDMIKUn0?si=BJyeRK9kSIH5rlkh
https://youtu.be/fu8zDMIKUn0?si=BJyeRK9kSIH5rlkh
YouTube
گرامر زمان حال ساده در زبان انگیسی
در این آموزش زبان انگلیسی در مورد گرامر زمان حال ساده در زبان انگیسی صحبت میکنیم
Usage: to talk about Facts, Habits, Daily routine, news and ….
صحبت کردن در مورد حقایق، عادتها، کارهای روزانه، خبر و اقدامات یا رویدادهای مکرر ….
To be v.: Am Is Are
Helping…
Usage: to talk about Facts, Habits, Daily routine, news and ….
صحبت کردن در مورد حقایق، عادتها، کارهای روزانه، خبر و اقدامات یا رویدادهای مکرر ….
To be v.: Am Is Are
Helping…
سلام من باز کلمات پرکاربرد بذارم کانال و آهنگ ترجمه بذارم حمایت میکنید کانال رشد کنه؟
Anonymous Poll
100%
صد البته
0%
خسته ام نمیدونم
Rasa Zaban pinned «سلام من باز کلمات پرکاربرد بذارم کانال و آهنگ ترجمه بذارم حمایت میکنید کانال رشد کنه؟»
Audio
👉deaf
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
deaf (adj): unable to hear, either completely or partly
معنی deaf به فارسی ناتوان از شنیدن، به طور کامل یا جزئی و صفت است.
Use “deaf” in a sentence
جمله با deaf در انگلیسی و مثال:
Helen Keller was blind and deaf.
هلن کلر نابینا و ناشنوا بود.
I’m a bit deaf so you’ll have to speak up.
من کمی ناشنوا هستم، بنابراین شما باید صحبت کنید.
He is deaf in one ear.
او از یک گوش ناشنوا است.
He went deaf as a result of an accident.
او بر اثر تصادف ناشنوا شد.
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
deaf (adj): unable to hear, either completely or partly
معنی deaf به فارسی ناتوان از شنیدن، به طور کامل یا جزئی و صفت است.
Use “deaf” in a sentence
جمله با deaf در انگلیسی و مثال:
Helen Keller was blind and deaf.
هلن کلر نابینا و ناشنوا بود.
I’m a bit deaf so you’ll have to speak up.
من کمی ناشنوا هستم، بنابراین شما باید صحبت کنید.
He is deaf in one ear.
او از یک گوش ناشنوا است.
He went deaf as a result of an accident.
او بر اثر تصادف ناشنوا شد.
Audio
👉deal
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
ما می توانیم با آن مقابله کنیم.
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
ما می توانیم با آن مقابله کنیم.
Rasa Zaban
👉deal 💥کلمات پرکاربرد انگلیسی 👉 @rasazaban 🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام 💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان ✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو 📱 Instargam.com/rasazaban ما می توانیم با آن مقابله کنیم.
deal (v, n): to do business; an agreement or an arrangement, especially in business
معنی deal به فارسی انجام تجارت; یک توافق یا ترتیب، به ویژه در تجارت و اسم و فعل است.
Use “deal” in a sentence
جمله با deal در انگلیسی و مثال:
I made a deal with him.
من با او معامله کردم.
Initially, I found it difficult to deal with my new environment.
در ابتدا، برخورد با محیط جدیدم برایم سخت بود.
What’s the deal?
چه معامله است؟
His intelligence and experience enabled him to deal with the trouble.
هوش و تجربه او را قادر ساخت تا با مشکلات کنار بیاید.
She is highly skilled at dealing with difficult customers.
او در برخورد با مشتریان مشکل بسیار مهارت دارد.
He ultimately agreed to the deal.
او در نهایت با این معامله موافقت کرد.
We will deal with this in chapter eleven.
در فصل یازدهم به این موضوع خواهیم پرداخت.
We can deal with it.
معنی deal به فارسی انجام تجارت; یک توافق یا ترتیب، به ویژه در تجارت و اسم و فعل است.
Use “deal” in a sentence
جمله با deal در انگلیسی و مثال:
I made a deal with him.
من با او معامله کردم.
Initially, I found it difficult to deal with my new environment.
در ابتدا، برخورد با محیط جدیدم برایم سخت بود.
What’s the deal?
چه معامله است؟
His intelligence and experience enabled him to deal with the trouble.
هوش و تجربه او را قادر ساخت تا با مشکلات کنار بیاید.
She is highly skilled at dealing with difficult customers.
او در برخورد با مشتریان مشکل بسیار مهارت دارد.
He ultimately agreed to the deal.
او در نهایت با این معامله موافقت کرد.
We will deal with this in chapter eleven.
در فصل یازدهم به این موضوع خواهیم پرداخت.
We can deal with it.
Audio
👉dear
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
dear (adj): loved or liked very much
معنی dear به فارسی خیلی دوست داشتم یا دوست داشتم و صفت است.
Use “dear” in a sentence
جمله با dear در انگلیسی و مثال:
He is very dear to us.
او برای ما بسیار عزیز است.
What a dear child!
چه بچه عزیزی!
Thank you, my dear!
ممنونم عزیزم!
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
dear (adj): loved or liked very much
معنی dear به فارسی خیلی دوست داشتم یا دوست داشتم و صفت است.
Use “dear” in a sentence
جمله با dear در انگلیسی و مثال:
He is very dear to us.
او برای ما بسیار عزیز است.
What a dear child!
چه بچه عزیزی!
Thank you, my dear!
ممنونم عزیزم!
رفقا لطفا اگه کلمات رو دوست دارید و راضی هستید ازشون لایک کنید هر پست رو مرسی ازتون و تا جایی که میشه واسه دوستانتون ارسال کنید این پست ها رو ❤️
Audio
👉deaf
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
deaf (adj): unable to hear, either completely or partly
معنی deaf به فارسی ناتوان از شنیدن، به طور کامل یا جزئی و صفت است.
Use “deaf” in a sentence
جمله با deaf در انگلیسی و مثال:
Helen Keller was blind and deaf.
هلن کلر نابینا و ناشنوا بود.
I’m a bit deaf so you’ll have to speak up.
من کمی ناشنوا هستم، بنابراین شما باید صحبت کنید.
He is deaf in one ear.
او از یک گوش ناشنوا است.
He went deaf as a result of an accident.
او بر اثر تصادف ناشنوا شد.
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
deaf (adj): unable to hear, either completely or partly
معنی deaf به فارسی ناتوان از شنیدن، به طور کامل یا جزئی و صفت است.
Use “deaf” in a sentence
جمله با deaf در انگلیسی و مثال:
Helen Keller was blind and deaf.
هلن کلر نابینا و ناشنوا بود.
I’m a bit deaf so you’ll have to speak up.
من کمی ناشنوا هستم، بنابراین شما باید صحبت کنید.
He is deaf in one ear.
او از یک گوش ناشنوا است.
He went deaf as a result of an accident.
او بر اثر تصادف ناشنوا شد.
Audio
👉deal
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
Rasa Zaban
👉deal 💥کلمات پرکاربرد انگلیسی 👉 @rasazaban 🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام 💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان ✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو 📱 Instargam.com/rasazaban
deal (v, n): to do business; an agreement or an arrangement, especially in business
معنی deal به فارسی انجام تجارت; یک توافق یا ترتیب، به ویژه در تجارت و اسم و فعل است.
Use “deal” in a sentence
جمله با deal در انگلیسی و مثال:
I made a deal with him.
من با او معامله کردم.
Initially, I found it difficult to deal with my new environment.
در ابتدا، برخورد با محیط جدیدم برایم سخت بود.
What’s the deal?
چه معامله است؟
His intelligence and experience enabled him to deal with the trouble.
هوش و تجربه او را قادر ساخت تا با مشکلات کنار بیاید.
She is highly skilled at dealing with difficult customers.
او در برخورد با مشتریان مشکل بسیار مهارت دارد.
He ultimately agreed to the deal.
او در نهایت با این معامله موافقت کرد.
We will deal with this in chapter eleven.
در فصل یازدهم به این موضوع خواهیم پرداخت.
We can deal with it.
ما می توانیم با آن مقابله کنیم.
معنی deal به فارسی انجام تجارت; یک توافق یا ترتیب، به ویژه در تجارت و اسم و فعل است.
Use “deal” in a sentence
جمله با deal در انگلیسی و مثال:
I made a deal with him.
من با او معامله کردم.
Initially, I found it difficult to deal with my new environment.
در ابتدا، برخورد با محیط جدیدم برایم سخت بود.
What’s the deal?
چه معامله است؟
His intelligence and experience enabled him to deal with the trouble.
هوش و تجربه او را قادر ساخت تا با مشکلات کنار بیاید.
She is highly skilled at dealing with difficult customers.
او در برخورد با مشتریان مشکل بسیار مهارت دارد.
He ultimately agreed to the deal.
او در نهایت با این معامله موافقت کرد.
We will deal with this in chapter eleven.
در فصل یازدهم به این موضوع خواهیم پرداخت.
We can deal with it.
ما می توانیم با آن مقابله کنیم.
Audio
👉dear
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
dear (adj): loved or liked very much
معنی dear به فارسی خیلی دوست داشتم یا دوست داشتم و صفت است.
Use “dear” in a sentence
جمله با dear در انگلیسی و مثال:
He is very dear to us.
او برای ما بسیار عزیز است.
What a dear child!
چه بچه عزیزی!
Thank you, my dear!
ممنونم عزیزم!
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
dear (adj): loved or liked very much
معنی dear به فارسی خیلی دوست داشتم یا دوست داشتم و صفت است.
Use “dear” in a sentence
جمله با dear در انگلیسی و مثال:
He is very dear to us.
او برای ما بسیار عزیز است.
What a dear child!
چه بچه عزیزی!
Thank you, my dear!
ممنونم عزیزم!
مکالمه در مورد کافی شاپ در انگلیسی رو ویدئو زیر تماشا کنید
https://youtu.be/FfY_HGy4jmM?si=PH-jo3uTBG-KdMAr
https://youtu.be/FfY_HGy4jmM?si=PH-jo3uTBG-KdMAr
YouTube
مکالمه روزمره انگلیسی در مورد کافی شاپ
در این آموزش زبان انگلیسی در مورد مکالمه روزمره انگلیسی در مورد کافی شاپ صحبت میکنیم
مکالمه کافی شاپ در انگلیسی
What’s your favorite coffee shop?
My favorite one is The Coffee House, a local coffee shop in my neighborhood.
کافی شاپ مورد علاقه شما چیست؟
مورد…
مکالمه کافی شاپ در انگلیسی
What’s your favorite coffee shop?
My favorite one is The Coffee House, a local coffee shop in my neighborhood.
کافی شاپ مورد علاقه شما چیست؟
مورد…
Audio
👉death
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
Rasa Zaban
👉death 💥کلمات پرکاربرد انگلیسی 👉 @rasazaban 🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام 💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان ✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو 📱 Instargam.com/rasazaban
death (n): the end of life
معنی death به فارسی پایان عمر و اسم است.
Use “death” in a sentence
جمله با death در انگلیسی و مثال:
He isn’t afraid of death.
او از مرگ نمی ترسد
Death is inevitable.
مرگ اجتناب ناپذیر است.
I was scared to death.
من تا حد مرگ ترسیده بودم.
The doctors couldn’t determine the cause of death.
پزشکان نتوانستند علت مرگ را تعیین کنند.
She was nearly frozen to death in the snow.
او در برف تقریباً تا حد مرگ یخ زده بود.
His death was very sudden.
مرگ او بسیار ناگهانی بود.
We were shocked at the news of his death.
از خبر مرگ او شوکه شدیم.
His death is a great loss.
مرگ او ضایعه بزرگی است.
I was scared to death.
من تا حد مرگ ترسیده بودم.
His death was totally unexpected.
مرگ او کاملا غیر منتظره بود.
معنی death به فارسی پایان عمر و اسم است.
Use “death” in a sentence
جمله با death در انگلیسی و مثال:
He isn’t afraid of death.
او از مرگ نمی ترسد
Death is inevitable.
مرگ اجتناب ناپذیر است.
I was scared to death.
من تا حد مرگ ترسیده بودم.
The doctors couldn’t determine the cause of death.
پزشکان نتوانستند علت مرگ را تعیین کنند.
She was nearly frozen to death in the snow.
او در برف تقریباً تا حد مرگ یخ زده بود.
His death was very sudden.
مرگ او بسیار ناگهانی بود.
We were shocked at the news of his death.
از خبر مرگ او شوکه شدیم.
His death is a great loss.
مرگ او ضایعه بزرگی است.
I was scared to death.
من تا حد مرگ ترسیده بودم.
His death was totally unexpected.
مرگ او کاملا غیر منتظره بود.
Audio
👉debate
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
debate (n, v): (a) serious discussion of a subject in which many people take part; to discuss a subject in a formal way
معنی debate به فارسی بحث جدی درباره موضوعی که افراد زیادی در آن شرکت می کنند. بحث کردن درباره موضوعی به شکل رسمی اسم و فعل است.
Use “debate” in a sentence
جمله با debate در انگلیسی و مثال:
He participated in the debate.
در مناظره شرکت کرد.
We will debate this subject at the meeting.
در این جلسه در مورد این موضوع بحث خواهیم کرد.
Let’s end this debate.
بیایید این بحث را تمام کنیم.
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
debate (n, v): (a) serious discussion of a subject in which many people take part; to discuss a subject in a formal way
معنی debate به فارسی بحث جدی درباره موضوعی که افراد زیادی در آن شرکت می کنند. بحث کردن درباره موضوعی به شکل رسمی اسم و فعل است.
Use “debate” in a sentence
جمله با debate در انگلیسی و مثال:
He participated in the debate.
در مناظره شرکت کرد.
We will debate this subject at the meeting.
در این جلسه در مورد این موضوع بحث خواهیم کرد.
Let’s end this debate.
بیایید این بحث را تمام کنیم.
Audio
👉debt
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
debt (n): something, especially money, that is owed to someone else, or the state of owing something
معنی debt به فارسی چیزی مخصوصاً پولی که به دیگری بدهکار است یا حالت بدهکاری چیزی و اسم هست.
Use “debt” in a sentence
جمله با debt در انگلیسی
If I pay all my debts, I’ll have no money left.
اگر تمام بدهی هایم را بپردازم دیگر پولی برایم باقی نمی ماند.
He is deeply in debt now.
او اکنون عمیقاً بدهکار است.
How will you pay your debts?
چگونه بدهی های خود را پرداخت خواهید کرد؟
I am deeply in debt now.
من الان عمیقا بدهکار هستم.
We are trying to reduce our debt.
ما سعی می کنیم بدهی خود را کاهش دهیم.
His debts amount to $2,000.
بدهی او بالغ بر 2000 دلار است.
💥کلمات پرکاربرد انگلیسی
👉 @rasazaban
🎁 B2n.ir/w47879 مینی دوره گام
💻 https://b2n.ir/j43881 آموزشهای رایگان
✅ https://b2n.ir/r93363 انگلیسی در ۱۳۰ ویدئو
📱 Instargam.com/rasazaban
debt (n): something, especially money, that is owed to someone else, or the state of owing something
معنی debt به فارسی چیزی مخصوصاً پولی که به دیگری بدهکار است یا حالت بدهکاری چیزی و اسم هست.
Use “debt” in a sentence
جمله با debt در انگلیسی
If I pay all my debts, I’ll have no money left.
اگر تمام بدهی هایم را بپردازم دیگر پولی برایم باقی نمی ماند.
He is deeply in debt now.
او اکنون عمیقاً بدهکار است.
How will you pay your debts?
چگونه بدهی های خود را پرداخت خواهید کرد؟
I am deeply in debt now.
من الان عمیقا بدهکار هستم.
We are trying to reduce our debt.
ما سعی می کنیم بدهی خود را کاهش دهیم.
His debts amount to $2,000.
بدهی او بالغ بر 2000 دلار است.
شاه کلید با Do you believe در انگلیسی رو در یوتوب ببینید
https://youtu.be/qpGkrJXpff0?si=we8chozpwE-TXqP5
https://youtu.be/qpGkrJXpff0?si=we8chozpwE-TXqP5
YouTube
شاه کلید مکالمه Do you believe در انگلیسی
در این آموزش زبان انگلیسی شاه کلید مکالمه و جمله با Do you believe در انگلیسی رو داریم بریم یادش بگیریم
Do you believe what I believe
چیزی که من باور دارم تو هم باور داری
Do you believe what they said
چیزی که اونها میگن رو باور داری
Do you believe what…
Do you believe what I believe
چیزی که من باور دارم تو هم باور داری
Do you believe what they said
چیزی که اونها میگن رو باور داری
Do you believe what…