See You in Iran
471 subscribers
424 photos
66 videos
5 files
93 links
کانال رسمی هاستل و خانه فرهنگی See You in Iran اطلاعات بیشتر: seeyouiniran.org/contact
Download Telegram
«با وجود آب کم کارون هنوز امیدوار بود که ماهی صید کنه. چند بار تور ماهیش رو پهن می کرد و خالی جمع می کرد. اینجا در اهواز، زیر پل کابلی، با وجود هوای گرم و آب کم کارون، این ماهی گیر به کار خودش ادامه می داد که بتواند چرخ زندگیش را بچرخاند.» - یاسمین حسین‌نژاد، عکاس ساکن اهواز
@seeyouiniran
📸 Zohreh Sabaghnejad
«احمد، ١٧ ساله، متولد شهرستان سرباز سيستان و بلوچستان، درحال خالى‌كردن بار از كاميون به كانتينر است. ده سال پيش با خانواده به چابهار مهاجرت كرده و پس از چند سال بازماندن از تحصيل، اكنون مدرسه مى‌رود و تابستان‌ها درقسمت انبار منطقه آزاد كار مى‌كند.
منطقه‌ آزاد چابهار، مكانى با تنوع طيف كاربرى و زيستى، براى استان محروم سيستان بلوچستان ويترين نامنتناسبى است. در كارگاه‌ها و سوله‌ها شرايط استاندارد و مطبوع تهويه در نظر گرفته نمى‌شود. از اين رو كار در قسمت بيشترى از اين منطقه جزء مشاغل سخت محسوب مى‌شود.»
- زهره صباغ‌نژاد، عکاس ساکن یزد
@seeyouiniran
📸 Mahtab Asghari
«دختر نوجوان از ساکنین ییلاق باغداگل همراه خواهر کوچکتر خود مشغول مراقبت از گله گوسفندان بود.» — توصیف مهتاب اصغری از عکسی که در ییلاقات مرز بین استان گیلان و اردبیل گرفته است، جایی که عکاس آن را با طبیعت بسیار زیبا و آب و هوای سردش به یاد می‌آورد.
@seeyouiniran
📸 Maryam Saeedpour
مریم سعید‌پور، عکاس ساکن تهران میگوید: «وقتی اپیدمی شروع شد و شهر‌ها قرنطینه شد، با موضوع قرنطینه عکاسی ¬-می‌کردم.» او درباره‌ی مجموعه عکسی که ملال و تنهایی زندگی طبقه متوسط ایران را نشان میدهد میگوید: «آدمها را از بیرون توی خونه‌شون عکاسی می‌کردم. یعنی من با یک فاصله‌ای از این آدم‌ها عکاسی ‌می‌کردم؛ آدم‌هایی که تو این شرایط مجبور شدن خودشون رو توی خونه زندانی کنن و پناه بگیرن. عکسها تهران گرفته شده و همین اوایل قرنطینه که همه خیلی شوک‌زده بودیم و وضعیت غیر قابل پیش‌بینی بود.»
@seeyouiniran
📸 Bahar Mohamadian
بهار محمدیان میگوید: «این خانم سطل آبی را که برای آشامیدن پر کرده بود و از یک منطقه‌ی دورتر آورده بود به خانه میبرد.» او مجموعه عکسی درباره‌ی کم‌آبی و عدم دسترسی به آب اشامیدن بهداشتی در منطقه دشتیاری استان سیستان و بلوچستان عکاسی کرده است. او میگوید: «همچنان خیلی از روستاها درگیر مشکل کم‌آبی هستند و به هیچ وجه آب آشامیدنی‌شان بهداشتی نیست.» بسیاری از روستاهای این منطقه از آب باران، که در گودال‌های طبیعی و حوضچه‌های مصنوعی ذخیره میشود، برای آشامیدن استفاده میکنند. محمدیان میگوید زن درون عکس هر روز مسافت زیادی را برای آوردن آب طی میکند.
@seeyouiniran
📸 Farhad Abbasi
«انگار سال‌ها منتظر بود که من بیام تا با من حرف بزنه.» این را فرهاد عباسی، عکاس ساکن جلفا در آذربایجان شرقی میگوید. «شروع کرد به گفتن از وضعیت روستای ترک شده و تنهایی‌هاش و اینکه پسرش سربازه و شوهرش تو روستاهای اطراف چوپانی میکنه. همه امیدش این بود که پسرش از سربازی برگرده تا از این تنهایی دربیاد.» این روستایی است که به گفته‌ی او بیشتر ساکنینش بدلیل ترس از زمین‌لرزه آن را ترک کرده‌اند؛ روستای ورزقان در همین استان که او دوسال پیش به آن سفر کرده بود و تابستان امسال برای سفری کوتاه به آن بازگشت. ورزقان به طور تقریبی در مرکز زلزله‌ای 6.4 ریشتری سال 1391 بود که منجر به مرگ 306 نفر و زخمی شدن هزاران نفر شد. عکاس اضافه میکند: «متوجه شدم که نارسایی کلیوی هم داره و مجبوره گاه برای دیالیز اقدام کنه. سیاهی دستاش بخاطر بیماریش بود. چند وقت پیش که برای بار دوم به این روستا رفتم، فهمیدم پسرش بعد از برگشتن از سربازی فوت کرده.»
@seeyouiniran
📸 Ashkan Pordel
رونقی که بازار تاریخی فرش مشهد پیش از گسترش ویروس کرونا داشت، جای خود را به سکوت و ملال داده ‌است. حالا معاملات زیادی در حجره‌های قدیمیش صورت نمیگیرد—حجره‌هایی گاه تا چهار نسل محل کسب خانوادگی مالکانشان بوده‌اند. اشکان پردل، عکاس خبری ساکن مشهد، میگوید: «چانه‌زنی‌های بین خریداران و فرش‌بافان روستایی و بروبیاهای توی تیمچه‌ها و حجره‌ها در جریان بود و باربرهایی که به طورعمده از پیرمردها و کودکان بودند از اول بازار تا آخر آن، با چرخ‌دستی‌هایشان فرش‌های خوش رنگ و لعاب رو جابجا میکردند. اما متاسفانه در این ایام، بازار سنتی فرش اصلا حال خوبی ندارد و کسادی در جای‌جای این بازار و خمودگی در میان کسبه‌اش موج‌ میزند.» تعداد مسافران هوایی مشهد در بهار امسال افت نقطه ‌به‌ نقطه‌ی 75 درصدی را ثبت‌ کرده‌است. عکاس میگوید: «کسبه ازعدم حضور زوار و توریست‌ها، که عامل اصلی رونق‌شان بودند، شکایت میکردند. از این که این بازار قدیمی الان فرسوده‌تر و پیرتر به نظر میرسد غمگین بودند.»
@seeyouiniran
📸 Mehdi Nazeri
سری عکسهای «کار روزانه‌ علی هاشم» از مهدی ناظری، در فضایی که عکاس آن را سورئال میخواند، تصویر واقع‌گرایانه‌ای از سختی‌های کار در کارخانه‌ی حالا رهاشده‌ی خاک سرخ جزیره‌ی هرمز نشان میدهد. عکاس ساکن بندرعباس میگوید: «دراین مجمموعه عکس سعی شده کار روزانه‌ی یکی از کارگرهای آنجا به تصویر کشیده بشه؛ کارگری به نام علی هاشم که یکی از کارگرهای فعال کارخانه بود.» کارخانه بیش از سه سال است که تعطیل شده است. همزمان، روانه‌شدن سیل توریست‌ها به توجه‌ها را به این جزیره و منابع نمک‌، اخرا، سنگ‌های رسوبی و مواد آتشفشانی آنجا جلب کرد. از آن زمان، فعالان محیط زیست درباره‌ی چالشهای زیست‌محیطی در این جزیره هشدار داده‌اند. مسائلی مربوط به قاچاق خاک جزیره مطرح شده است و سواحل منطقه با زباله‌های رها شده توسط گردشگران و کشتی‌های گذری پوشیده میشود. اگرچه مسئولان کارخانه ادعا میکنند که تاسیس آن در جهت افزایش قدرت اقتصادی مردم بومی بوده است، کارگرانی مانند علی هاشم از دستمزد ناکافی، نبود استاندارد‌های ایمنی و سختی‌های دیگر شکایت کرده‌اند. عکاس میگوید علی هاشم حالا کار جدیدی در جزیره‌ی قشم پیدا کرده ‌است.
@seeyouiniran