See You in Iran
477 subscribers
424 photos
66 videos
5 files
93 links
کانال رسمی هاستل و خانه فرهنگی See You in Iran اطلاعات بیشتر: seeyouiniran.org/contact
Download Telegram
📸 Farzam Saleh
برای تیم امداد هوایی تهران، 26 مهر روز پرتنشی بود. یک محفظه‌ی خالی حمل اعضای بدن در یک پرواز مشمول تاخیر به مشهد حمل شد تا در طی سه ساعت شلوغ و پرتشنج، قلب مرد 21 ساله‌ای که دچار مرگ مغزی شده بود به تهران آورده شود. فرزام صالح، عکاس خبری که از نزدیک شاهد این فرایند بوده و از آن عکاسی کرده است، میگوید: «ما صبح به همراه تیم پزشکی با یک هواپیما از مهرآباد به سمت مشهد پرواز کردیم که در میانه راه بعلت نقص فنی مجبور به بازگشت به تهران شدیم. در این زمان بازگشت، تمامی هماهنگی‌ها برای یک پرواز دیگر به مقصد مشهد انجام شد و بلافاصله با پروازی دیگر به مشهد رسیدیم.» قلب اهدایی قرار بود تا پایان همان روز در سینه‌ی زن 31 ساله‌ای در تهران بتپد. عکاس میگوید: «بعد از تحویل گرفتن قلب به تهران و از مهرآباد با بالگرد به بیمارستان رجایی رسیدیم. شاید همه این هماهنگی ها در کمتر از ۳ ساعت کاری باشد که در کشور ما به سادگی انجام نمی شود.»
@seeyouiniran
این تصویر پزشک عمومی فداکاری است که بی‌وقفه در خط مقدم مبازره با ویروس کرونا در بخش روستایی استان مازندران فعالیت میکند. معصومه بهرامی عکاس درباره‌ی این زن که او در ماه‌های گذشته به وقور از او عکاسی کرده است، میگوید: «نيلوفر دوست پزشك من بود. با شيوع كرونا داوطلب كمك به افراد در خارج ساعت كاری شد. او تعداد زیادی مریض کرونایی رو ویزیت و درمان کرده و خودش هم در همین حین مبتلا به کرونا شد. بعد از خودش خونواده‌ش هم کرونا گرفتند و مسئولیت درمان اونا رو هم به عهده داشت.» آمار رسمی مبتلایان به کرونا در ایران به 962000 و آمار مرگ بر اثر این بیماری به زودی به 50000 خواهد رسید. گزارش‌ها نشان میدهند که حدود 30% از پرسنل درمان به این ویروس مبتلا شده و ده‌ها نفر از آن‌ها جان خود را از دست داده‌اند. «او هر روز با بيماران در ارتباط بود بعد هم داوطلب كمك به مردم و حتی پخش مواد بهداشتی و غذايی بين افراد شد.» در این تصویر نیلوفر دیده میشود که به همراه کیک کوچکی آمده تا عکاس را در روز تولدش غافلگیر کند. او میگوید: «راستش من آن روزها حتی حوصله‌ی تولد خودم را نداشتم. او با كيكی كوچك وهديه‌ای به دم در خانه‌ی ما آمد.» @seeyouiniran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک سال از آخرین رویداد فرهنگی مجموعه سی‌یو‌این‌ایران گذشته و ما همچنان امیدواریم که روزی بتوانیم دوباره این فضای فرهنگی را احیا کنیم. ویدیویی که می‌بینید، گزارشی است از رویداد رونمایی کتاب سی‌یو‌این‌ایران و جشن یلدا که سال پیش برگزار شد. برای سفارش کتاب می‌توانید به book@seeyouiniran.org ایمیل بزنید و در سراسر جهان درب منزل خود کتاب را تحویل بگیرید.

@seeyouiniran
«این عكس رو تو هرمز ثبت كردم؛ هرمز، جزیره‌ای بسیار عجیب و زیبا، كه این روزها به لطف یا عنف شبكه‌های اجتماعی بیشتر بین مردمان جهان شناخته شده.» این گفته‌ی نوید فرامرزنژاد، عکاس این عکس است. او میگوید: «با وجود زیبایی‌های غیرقابل توصیف این جزیره، ساكنینش وضعیت معیشتی مناسبی ندارند.» به گفته‌ی عکاس، در غیاب ماهیگیری که روزگاری مجرای اصلی ارتزاق ساکنین این منطقه بود؛ در سالهای اخیر، اقتصاد این جزیره بیشتر به سمت گردشگری گرایش پیدا کرده است. در سالهای گذشته، اعتراضات گسترده‌ی بسیاری به حضور کشتی‌های چینی صید ترال در خلیج فارس و دریای عمان شده‌ است. ماهیگیران مناطق جنوبی و فعالان محیط زیست درباره‌ی صدمه‌ی این کشتی‌ها به صید سنتی مردم محلی و همچنین به گونه‌های متنوع ماهی‌ها و مرجان‌های بستر دریا هشدار داده‌اند. با بالارفتن صدای اعتراضات به این نوع صید، مقامات اعلام کردند که حضور این کشتی‌ها در آب‌های جنوب ممنوع شده‌است. حالا همزمان با شدت گرفتن محدودیت سفر‌های بین شهری در اثر گسترش ویروس کرونا، باید دید که آیا مردم این جزیره توانسته‌اند دوباره به روش‌های سنتی ماهیگری برای امرار معاش اتکا کنند.
@seeyouiniran
📸 Saiwan Fattahi
با آمدن سرما، کالی خانم لزوم وجود شبکه توزیع گاز طبیعی را در گِله، روستایی در استان کردستان که حدود بیست سال است با خانواده‌اش در آن زندگی میکند، حس میکند. «هفت تا بچه داره و شوهرش کشاورزه.» این را سیوان فتاحی عکاس ساکن مریوان میگوید. «گله با شهر مریوان فاصله چندانی نداره، به همین خاطر پسرهاش اونجا مشغول کار هستند.» ایران دومین کشور جهان در رتبه‌بندی ذخایر گاز طبیعی است. با این حال، بسیاری از روستاهای نزدیک به مرز غربی هنوز از زیرساخت توزیع گاز بهره‌مند نشده‌اند. عکاس میگوید: «او از اینکه هنوز برای روستاشون گاز کشی نشده شکایت داره و هر روز باید چند سری بخاری‌ها رو پر از نفت بکنه؛ بغیر از این به کار چند راس گاو و گوسفندی هم که دارن رسیدگی کنه و یه عالمه کار دیگر.» عکاس میگوید: «او همچنین از وضع موجود و گرانی‌های اخیر نگران است.»
@seeyouiniran
📸 Mina Tolouei Azar
«در همراهی با رود غریب و آرام ارس، به روستای اشتبین می‌رسم.» این گفته‌ی مینا طلوعی آذر، عکاس ساکن تبریز است. «زنی که بر پشت بام خانه‌ای نشسته با چشم‌هاش از دور به من لبخند می‌زنه. نزدیک می‌شم، چای و خرما تعارف می‌کنه. می‌شینم کنارش و ازش می‌پرسم چی می‌دوزه؟ ميگه از لباس‌ها و ملحفه‌های كهنه، روبالشی ميدوزم. جمله‌اش رو با خنده تموم ميكنه.» این خاطره‌ای است که عکاس از سفر اخیرش در راستای مرز شمالی به یاد می‌آورد. «میگه "پارچه گرون شده، ولی خب چه می‌شه کرد؟" باز هم می‌خنده و می‌گه لوله‌کشی گاز طبیعی ندارن و مجبورن بشکه‌های نفت رو از کوچه‌های باریک و پله‌های بلند بالا ببرن تا بتونن خونه‌شون رو گرم کنن و غذایی روی اجاق بذارن.» اوشتبین، روستایی که مانند روستای شناخته‌شده‌ی ماسوله ثبت ملی شده‌ است، طبیعت زیبا و آثار تاریخی دارد. ولی این روستا حالا توسط گردشگران و مسئولین به فراموشی سپرده شده است. عکاس میگوید: «زن‌‌های روستای فراموش شده‌‌‌ی انار، دست‌هاشون گرم‌ترین جای دنیاست و دل‌هاشون آینه‌ی دستهاشون. ولی حیف که گرمای دلشون، خونه‌هاشون رو در سرمای سخت آذربایجان گرم نمی‌کنه.»
@seeyouiniran
📸 Hamed Rahmati
این تصویری است از «مردمانی که در اعماق ویرانی با تنگ‌دستی روزگار می گذرانند.» این گفته‌ی حامد رحمتی عکاس ساکن زنجان است. «موقعیت روستا توسط مقامات استانی خطرناک گزارش شده. اهالی با همتی درخور و خودجوش از اعماق کوه‌ها بیرون آمده‌اند و در کنار جاده خانه‌های نو می‌سازند. برخی از ساکنان توانایی ساخت خانه را ندارند و خانه‌هایشان را با سیمان در برابر سرما مقاوم می سازند تا سقف بر سرشان آوار نشود.» روستای قدیمی در خطر سیل قرار دارد و تپه‌های همسایه که با حفره‌های معادن روی و مس زخم شده‌اند از خطر احتمالی ریزش آوار در خانه‌هایی که به صورت سنتی ساخته شده‌اند، خبر میدهند. عکاس میگوید: «خانه‌های کاه‌گلی با ستون‌های چوبی بسیار نحیف‌اند. زمستان آمده و تازیانه‌اش را بر زمین می کوبد. مردان نمی خواهند در برابر سرما زانو بزنند، زیرا این آموزه‌ی تاریخی و اجدادی آنهاست؛ باید در برابر زمستان ایستاد و به شوق آمدن بهار به تقویم چشم دوخت.»
@seeyouiniran
📸 میترا بهمنی
میترا بهمنی درحال انجام یک پروژه‌ی عکاسی است که یک روز از زندگی افراد متولد شده با سندروم داون را نشان میدهد. این عکاس و مددکار اجتماعی درباره سوژه‌ی تصاویری که با ما به اشتراک گذاشته میگوید: «این مجموعه در پی نمایش یک روز از رابطه‌ی عاشقانه‌ی بین عماد و مادرش است.» از هر هزار کودک در سراسر دنیا، یک نفر با سندروم داون متولد میشود. اما بدلیل ذهنیت نادرست جامعه و نبود آگاهی کافی، بسیاری از این افراد نمیتوانند وارد جامعه شوند. اگرچه یک اختلال ژنتیکی باعث تاخیر در رشد این افراد میشود، افراد متولد شده با سندروم داون میتوانند مانند دیگران زندگی کنند. با راهنمایی و کمک مددکاران و برنامه‌های اجتماعی، افراد متولد شده با سندروم داون قادر به تحصیل، کار و برقراری روابط اجتماعی خواهند بود. عکاس میگوید: «حمیرا، مادر عماد، ۳۰ سالیه که معلم کلاس اول ابتداییه و همه‌ی شاگردانش او را مهربان صدا می‌کنند. مهربان صبورترین معلم و دوست و مادری است که تا امروز دیدم.»
@seeyouiniran
📸 مصطفی حسن‌زاده
سه مرد برگ‌های درو شده‌ی توتون را به سمت تراکتور حمل میکنند. مصطفی حسن‌زاده عکاس ساکن گرگان میگوید: « شب قبل بارون زده بود و کار کردن تو زمین نسبت به روزای دیگه سخت‌تر شده بود.» او این عکس را مهر ماه در روستای سبز برفتان در سی کیلومتری شهر محل زندگیش گرفته است. بیشتر مزارع این منطقه به کشت توتون اختصاص داده شده‌اند؛ که گلستان را در میان چند استانی قرار میدهد که کشاورزانش هنوز به کشت دشوار این محصول ادامه میدهند. بذر، کود و سم این محصول از شرکت دخانیات ایران وابسته به وزارت صنعت و معدن و تجارت تامین میشود که خود خریدار انحصاری محصول کشاورزان است. جای تعجب نیست که برای بسیاری از کشاورزان قیمت خرید این محصولات زحمتی که میکشند را جبران نمی‌کند. عکاس درباره کشاورزی که در عکس لبخند میزند میگوید: «با این که سنگینی حمل برگ های توتون تا تراکتور خسته‌اش کرده بود، ولی آدم با روحیه و خوش‌مشربی بود و از این که داشتم ازش عکس میگرفتم خوشحال بود. انگار زور بازوهاش بیشتر شده بود.»
@seeyouiniran
📸 Sarvenaz Rafieepour
سروناز رفیعی پور، عکاس ساکن تهران، میگوید: «ترانه، از دوستان قدیمی من، از من خواست که از سماع کردنش مجموعه مستند عکاسی کنم.» او میگوید دوستش که معمار است و سی و شش سال دارد، حالا تسکین و آرامش را در چرخش مکرر بدن و حذف ذره‌ذره‌ی افکار در رقص عارفانه‌ای یافته که قدمت آن به قرون گذشته برمیگردد. او از ترانه نقل قول میکند: «من همیشه فکر می‌کردم آدم باید تفکر خاصی داشته باشه که بتونه سماع کنه. ولی بعد از آشنایی با سماع دیدم که هر آدمی با هر اعتقاد و باوری میتونه سماع کنه و هیچ چیز عجیب و خاصی نیست. مثل یک مراقبه میمونه و میشه که همه تجربه‌اش بکنن و بتونن اون حس خوب رهایی و آزادی و نزدیک شدن به درون رو داشته باشن.» خلسه‌ی ناشی از گردش بی‌وقفه‌ برای ترانه شعفی به ارمغان آورده که او حالا دوست دارد آن را با عموم قسمت کند. او میگوید: «دوست دارم روزی در خیابان‌های شهر سماع کنم.»

@seeyouiniran
📸 Javad Rezaei
زعفران کاران تربت حیدریه قبل از طلوع آفتاب بیدار میشوند تا کار حساس خود را شروع کنند. صبح زود زمان جادویی برای برداشت گل‌هایی است که بوجود‌آورنده‌ی این محصول قیمتی هستند. جواد رضایی، عکاس ساکن مشهد میگوید: «مناسب‌ترین زمین‌های زراعی برای کاشت زعفران در شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی قرار دارند.» او میگوید: «زعفران‌کاران تربتی برداشت زعفران را قبل از طلوع افتاب شروع می‌کنند و تا غروب افتاب ادامه می دهند.» فصل کوتاه برداشت معمولا اوایل پاییز با افتادن برگ‌ها شروع میشود و هر گل تنها یک روز عمر دارد. زعفران‌کاران سخت‌کوشند و در انجام کار پرمهارت؛ اگرچه سهم آنها از قیمت تمام شده‌ی ادویه‌ی پربها ناچیز است. عکاس میگوید: «این عکس در لحظه مهیا کردن صبحانه و چای اتشی توسط زوج زعفران‌کار برای کارگران زمینشان گرفته شده است.»

@seeyouiniran